دانلود مقاله بررسی شاخص های سلامت روان و نگرش به خودکشی در شهرستان دره شهر

Word 126 KB 10043 124
مشخص نشده مشخص نشده روانپزشکی - روانشناسی - علوم تربیتی
قیمت قدیم:۳۰,۰۰۰ تومان
قیمت: ۲۴,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • مقدمه: موضوع سلامت از بدو پیدایش بشر وجود داشته است، اما هرگاه از آن سخن به میان آمده عموماً بعد جسمانی آن مدنظر قرار گرفته و کمتر به سایر ابعاد سلامتی بخصوص بعد روانی آن توجه شده است در حالی که هیچ فردی در مقابل آن از مصونیت کامل برخوردار نیست و این خطری است که بشر را مرتباً تهدید می کند.سازمان جهانی بهداشت [1](1990)، ضمن توجه دادن مسئولین کشورهادر راستای تأمین سلامت جسمی، روانی و اجتماعی افراد جامعه همواره بر این نکته تأکید داردکه هیچ یک از این سه بعد بر دیگری برتری ندارد(شاه محمدی و همکاران 1990) بهداشت روانی یک زمینه تخصصی بوده و هدف آن ایجاد سلامت روانی به وسیله پیشگیری از ابتلاءبه بیماریهای روانی، کنترل عوامل مؤثر در بروز بیماریهای روانی، تشخیص زودرس ، پیشگیری از عوارض ناشی از برگشت بیماریها و ایجاد محیط سالم برای برقراری روابط صحیح انسانی است (میلانی فر، 1378) طبق برآوردهای سازمان جهانی بهداشت میزان شیوع اختلالات روانی در کشورهای در حال توسعه روبه افزایش است در حالی که در برنامه ریزی های توسعه اجتماعی و اقتصادی پایین ترین اولویت به آنها داده می شود.

    دلیل این افزایش را تاحدود زیادی می توان وابسته به رشد روز افزون جمعیت ، تغییرات سریع اجتماعی همچون شهر نشینی ، فروپاشی خانواده های گسترده و مشکلات اقتصادی دانست (هومان رایت[2] ،1993) در واقع اختلالات روانی مسئول کمی بیش از یک درصد مرگ ها می باشد اما 11 درصد بارگلی بیماریهای جهانی برعهده همین عامل است ( نوربالا،1378) بر اساس یافته های دانشمندان در سال 1990 حدود پنج میلیون نفر در جهان از انواع صدمات جهان خود را از دست داده اند، بیشتر این مرگ ها به شدت در میان جوانان تمرکز دارد، در این گروه سنی حوادث جاده ای، خودکشی، جنگ و آتش سوزی و خشونت ، جملگی در شمار علل اصلی مرگ قرار دارند که کم پیش حوادث فوق به مقولات بهداشت روانی مرتبط است و از آن میان خودکشی بیشترین وابستگی را به عوامل روانی دارد، نتایج آماری نشان می دهد در شهرهای غربی کشور خصوصاً استان ایلام آمار خودکشی در بین جوانان و نوجوانان بالا است که این مسئله محقق را برآن داشت که به بررسی میزان شیوع اختلالات روانی و نگرش به خودکشی در بین جوانان و نوجوانان شهرستان دره شهر بپردازد.

    یقیناً این تحقیق می تواند اطلاعات پایه و اصول را در زمینه شناخت وضعیت موجود سلامت روان و میزان گرایش به خودکشی جوانان و نوجوانان شهرستان دره شهر ارائه داده و نتایج آن مورد استفاده و بهره برداری مسئولین و دست اندرکاران بهداشت و درمان استان بخصوص برنامه ریزان بهداشت روان و همچنین همکاران روان پزشک، روان شناس و دیگر علاقمندان قرار گیرد تا با آگاهی از وضع موجود برنامه ریزی مناسب جهت تأمین نیروی انسانی و تدارک امکان لازم در هر سه سطح پیشگیری و درمان و بهداشت روان تمهیدات اساسی برای توزیع عادلانه امکانات وتسهیلات و کارهای اساسی جهت حفظ و ارتقاء سلامت روان افراد در این منطقه به عمل آورند.

    بیان مسئله و اهمیت موضوع : کشور ایران جزو جوانترین کشورهای جهان است ، بطوریکه جمعیت بیست میلیون جوان آن خود می تواند به لحاظ تعداد، کشوری مستقل به حساب آید، که در مقایسه با کشورهایی که فاقد چنین جمعیتی هستند زودتر می تواند به استقلال به ویژه در صنعت و تکنولوژی دست یابد.

    تنظیم و بکارگیری برنامه های زیربنایی برای بهره برداری از نیروی این جمعیت عظیم و فراهم نمودن آسایش و رفاه آنان از جمله ضروری ترین اقدام طراحان اهداف و برنامه های فرهنگی و اقتصادی است.

    مطمئناً جهان در طول دهه آینده شاهد تغییرهای عمده در زمینه نیازهای مردم خواهد بود، بر اثر توسعه روزافزون علم پزشکی مرگ و میر انسانها بر اثر بیماریهای جسمی بسیار کمتر خواهد بود در عین حال شهری شدن ، و توسعه صنعتی انسان را به افسردگی و شیوع اختلالات روانی سوق می دهد با نگاهی اجمالی به تحقیقات انجام شده پیش بینی می شود عوامل اصلی مرگ میر از سال 1990 تا سال 2020 به شکل زیر تغییر یابد : اختلالات افسردگی اساسی تک قطبی از چهارمین علت به دومین علت، تصادفات رانندگی در جاده ها از نهمین علت به سومین علت ،جنگ از شانزدهمین علت به هشتمین علت ، خشونت از نوزدهمین علت به دوازدهمین علت به دوازدهمین علت وصدمه به خود در خودکشی ، از هفدهمین علت به چهاردهمین علت.

    همچنین مطالعات نشان می دهد به نحو معناداری بار اختلالات روانی به شدت کمتر از آنچه هست برآورد می شود.در میان 10 علت اول در کل چهان در سال 1990 بر اساس سالهای سر شده با ناتوانی 5 علت مربوط به اختلالات روانی (افسردگی تک قطبی ، نوشیدن الکل ، اختلالات خلقی دو قطبی، اسکیزوفرنی و اختلال وسواس و اجباری بوده است.) افسردگی تک قطبی به تنهایی مسئول بیش از یک سال از هر ده سال عمری است که در جهان با ناتوانی بسر می شود.

    بر روی هم ناراحتی های عصبی و روانی یا اختلالات روان پزشکی 28 درصد از سالهای عمر که به نوعی با ناتوانی سر می شود را به خود اختصاص می دهد .تکراری در مقدمه: بر اساس یافته های بدست آمده در سال 1990 حدود 5 میلیون نفر در جهان از انواع صدمات جهان خود را از دست داده اند بیشتر این مرگ و میرها به شدت در میان بزرگسالان جوان تمرکز دارد.

    در این گروه سنی حوادث جاده ای، خودکشی، جنگ ، آتش سوزی و خشونت بیشترین علت مرگ هستند وحوداث فوق کم و بیش به اختلالات روانی افراد مربوط می شود و از آن میان خودکشی بیشترین ارتباط را با اختلالات روانی فرد دارد.

    با توجه به افزایش آمار خودکشی در جوانان و نوجوانان در غرب کشور خصوصاً استان ایلام و زیانهای مالی و معنوی ناشی از آن و همچنین کمبود تسهیلات ، امکانات و نیروی تخصصی لازم جهت ارائه خدمت به آنهابه نظرمیرسد که انجام اقدامات پیشگیرانه دراین زمینه لازم وضروری بودوتأمین بهداشت روان افراد به عنوان یک اقدام مثبت اجتماعی،اقتصادی، پزشکی وبهداشتی دراین منطقه جنبه الزامی دارد.واضح است انجام هر گونه اقدام پیشگیرانه،مستلزم ارزیابی نوع ومیزان نیاز مردم آن جامعه است که در غیر این صورت اقدامات انجام شده نتیجه مطلوب را در بر نخواهد داشت.

    برای پی بردن به درجه و نوع نیازمندیهای فوق،انجام بررسی سلامت روان ومیزان نگرش به خودکشی و مطالعات اپیدمیولوژی اختلالات روانی حائز اهمیت واولویت بالایی است.

    انجام چنین پژوهشی در مناطق غرب کشور اطلاعات مفید علمی در اختیار مسئولین و دست اندرکاران بهداشتی قرار می دهد تا با برنامه ریزی مناسب و توزیع عادلانه ومناسب امکانات و تسهیلات ، گام اساسی در راستای پیشگیری از این اختلالات برداشته شود.

    در واقع در این تحقیق کوشش شده تا به این مسئله پاسخ داده شود که وضعیت سلامت روان به خودکشی در شهرستان دره شهر چگونه است و آیا در بین جوانان و نوجوانان در این زمینه تفاوتی وجود دارد و آیا ویژگیهای دموگرافی فرد در ایجاد اختلالات روانی و نگرش به خودکشی در این دو قشر مؤثرند؟همچنین با توجه به اینکه بیشتر تحقیقات انجام شده در خصوص خودکشی به عوامل محیطی و متغیرهای بیرونی پرداخته است در این تحقیق که محقق بدنبال این پژوهش است که آیا نگرش به خودکشی در نوجوانان متفاومت از نگرش جوانانی است که در همان محیط اقدام به خودکشی می کنند یا خیر؟

    اهداف تحقیق: هدف اصلی: تعیین وضعیت سلامت روان نگرش به خودکشی در شهرستان دره شهر و مقایسه آن در دو گروه جوانان و نوجوانان .

    اهداف فرعی: تعیین میزان ابتلای افراد 13 تا 25 ساله مورد مطالعه به اختلال روانی بر حسب جنس آنان.

    تعیین میزان ابتلای افراد 13 تا 25 ساله به افسردگی بر اساس پرسشنامه GHQ-28 بر حسب جنس آنان.

    تعیین میزان ابتلای افراد 13 تا 25 ساله به اضطراب بر اساس پرسشنامه GHQ-28 بر حسب جنس آنان.

    تعیین میزان ابتلای افراد 13 تا 25 ساله به اختلال جسمانی سازی علائم بر اساس پرسشنامه GHQ-28 بر حسب جنس آنان.

    تعیین میزان ابتلایی افراد 13 تا 25 ساله به اختلال عملکرد اجرایی براساس پرسشنامه GHQ-28بر جسب جنس آنان.

    تعیین میزان ابتلایی افراد 13 تا 25 ساله مورد مطالعه به اختلال روانی بر حسب (جنس ، ترتیب تولد ، ماه تولد، سن ، میزان تحصیلات، میزان در آمد خانواده).

    تعیین میزان نگرش به خودکشی در بین 13 تا 25 ساله بر حسب (جنس، ترتیب تولد، سن، میزان تحصیلات، میزان درآمد خانواده).

    مقایسه سلامت روان و نگرش به خودکشی در بین افراد 13 تا 25 ساله تعیین میزان رابطه بین آنها.

    سؤالات تحقیق: میزان شیوع اختلالات روانی بر اساس پرسشنامه GHQ-28 در جامعه مورد مطالعه چقدر است؟

    میزان شیوع اختلالات روانی بر اساس پرسشنامه GHQ-28بر حسب (جنس ، سن ، ماه تولد، ترتیب تولد...)چقدر است؟

    میزان نگرش به خودکشی در جامعه مورد مطالعه چقدر است؟

    میزان نگرش به خودکشی بر حسب (جنس ، سن ، ماه تولد، ترتیب تولد، .....)چقدر است؟

    رابطه بین میزان، اختلالات روانی و نگرش به خودکشی در جامعه مورد مطالعه چقدر است؟

    متغیرهای تحقیق: متغیر وابسته: میزان نگرش به خودکشی و اختلالات روانی بر اساس پرسشنامه GHQ-28.

    متغیر مستقل: جنس، سن ، ماه تولد، ترتیب تولد، میزان تحصیلات، میزان در آمد خانواده.

    متغیر کنترل: عوامل وراثتی و خانوادگی موثر به اختلالات روانی.

    تعدیل کننده : نوجوانان و جوانان 13 تا 25 ساله .

    تعاریف متغیرها: تعاریف نظری: اختلالات روانی: منظور از اختلال روانی وجود هر گونه تظاهرات روان شناختی و رفتاری که با آشفتگی دریک یا چندحوزه مهم عملکردفردهمراه بوده وفقط واکنش مورد انتظار در مقابل رویدادی خاص نباشد(نیکخو و همکاران ، 1375) شیوع:عبارت از تعداد موارد تشخیص داده شده یک بیماری یا حالت در جمعیتی معین و در محدوده زمانی خاص(برومت[3]،1984)به عبارت دیگر میزان شیوع یک بیماری از تقسیم مجموع افرادی که در یک زمان مشخص دچار بیماری بوده برجمعیت در معرض خطر ابتلا به آن بیماری را گویند.

    خودکشی: واژه خودکشی در انگلیسی(Suicide) از واژه لاتینی به معنای قتل نقس گرفته شده است.

    خودکشی در صورتی که موفقیت آمیز باشد، عمل مهلکی است که نمایانگر میل فرد به مردن است (سادوک،1382).خودکشی ، عمل خاتمه دادن عمدی به زندگی خود به شرط اینکه به میل خود شخص و بدست خود او انجام پذیرد.(پورافکاری، 1382).

    نوجوانی و جوانی: پس از پایان یافتن دوره کودکی فرو وارد مرحله می شود که شرایط آن با شرایط دوره قبل متفاوت است این دوره به دوره نوجوانی معروف است در این دوره دگرگونی های زیادی در ابعاد مختلف جسمی، عقل و احساسی به وجود می آید که روی هم شخصیت نوجوان را تشکیل می دهد(اکبری، 1381).نوجوانی حالت یا دوره رشد از بلوغ تا بالیدگی (Maturity) ، در افراد طبیعی شروع آن همزمان با ظاهر شدن صفات جنسی ثانویه در حدود 12 سالگی ، و ختم آن در حدود 19 سالگی است.(پورافکاری، 1382).

    جوانی: پایان نوجوانی زمانی روی می دهد که شخص به پذیرش تکالیت جوانی می کند که عبارتند از: انتخاب شغل و پیداکردن احساس صمیمیت که در اکثر موارد به ازدواج و پدر یا مادر شدن منجر می شود.دانیل لوینسون یک مرحله انتقالی بین نوجوانی و بزرگسالی توصیف نموده که در آن جوان خانه را ترک کرده و زندگی مستقلی را آغاز می کند.در این دوره رشد زیست شناختی به اوج خود می رسد، نقش های جدید اجتماعی پذیرفته می شود و دراین نقش ها که مستلزم یادگیری مهارت ها و نگرش های لازم برای انجام بهتر آنهاست اجتماعی شدن روی می دهد و بالاخره پذیرش ساختار زندگی و "خود " بالغ بوجود م یآید.(سادوک،1382).

    تعاریف عملیاتی : اختلال روانی: نمره ای است که فرد در پرسشنامه GHQ-28 کسب می کند.

    روش نمره گذاری پرسشنامه در این تحقیق به صورت لیکرت (0-1-2-3) بوده است.

    حداکثر نمره آزمودنی در این پرسشنامه 84 است.

    نمرات بالای 23 نشانه عدم سلامت روان و نمرات پایین تر از 23 نشانه سلامت روان است.

    این تست ازچهار خرده مقیاس تشکیل شده وچهار بیماری روانی با عنوان:افسردگی،اضطراب، جسمانی سازی علائم و اختلال عملکرد اجرایی را می سنجد.

    در این تحقیق نمره ای که افراد از هر خرده مقیاس دریافت می کنند نشان دهنده میزان گرایش به آن بیماری است.

    شیوع: در این تحقیق به مفهوم شیوع یک ماهه به کار رفته است و منظور از آن تعداد افرادی است که در یک ماه اخیر دچار بیماری روانی بوده اندو درصد مبتلایان به بیماری روانی را تشکیل می دهند.

    نگرش به خودکشی: در این تحقیق نمره ای است که فرد از پرسشنامه نگرش به خودکشی کسب می کند .

    عوامل دموگرافی: عوامل دموگرافیک مورد استفاده در این پژوهش عبارتند از جنس، سن، ترتیب تولد، ماه تولد، میزان تحصیلات، میزان در آمد خانواده.

    نوجوانان و جوانان دراین تحقیق عبارتند از دختران و پسران سنین 13 تا 25 است.

    فصل دوم ادبیات تحقیق شواهد و قرائن نشان می دهد که بشر اولیه فرقی میان بیماری جسمی و روانی قائل نبود.

    تقریباً تمام قبائل ابتدایی عوامل ماوراء الطبیعه را به وجود آورنده طبیعت، حیوانات، اشیاء و انسان می دانستند و اعتقاد داشتند که سرنوشت همه چیز از جمله زندگی بشر و نیز اعمال عادی و غیرعادی او را «ارواح» تعیین می کنند.

    بشر اولیه به وجود دو نوع روح اعتقاد داشت: یکی، ارواح خبیثه یا شیطانی که مظهر خشم خدایان و وسیله مجازات افراد بود، و دیگری ارواح پاک و مقدس که نشانه لطف و عنایت خدایان به قداست انسان بود.

    بر اساس این عقیده، علل بیماری وروند درمان آنها تبیین می شد.

    اگر فردی تحت تأثیر ارواح پاک و منزه قرار می گرفت ، مورد احترام واقع می شد و اگر تحت نفوذ ارواح شیطانی می افتاد، از خدایان برای بیرون بردن اروح پلید استمداد می کرد.

    ویا به روشی روح پلید و جنی را مجبور به ترک جسم فرد جن زده می نمود.(شاملو 1373) جمجمه های عصر نوسنگی که سابقه آنها به 5000 سال قبل ازمیلاد میرسد،نشانه نهایی از جداسازی قطعات جمجمه، قدیمی ترین شکل جراحی، نشان می دهند که دراعصارقدیم روی بیماران زنده به منظور رهاسازی ارواح شیطانی یا ترمیم شکستگی های جمجمه،درمان سردرد،تشنج یا جنون صورت می گرفته است.این روش در اکثر موارد به مرگ می انجامید، اما جمجمه هایی با پینه های استخوانی به دست آمده که از دوام زندگی پس از این اعمال حکایت می کنند( رایت ، استرن 1381).

    افسانه ها و اساطیر جوامع کهن مانند یونان، روم ، مصر، ایران و چین بیانگر این واقعیت است که در این جوامع، در مورد چگونگی ایجاد بیماری های روانی ، طرز فکری خرافی و ماوراء الطبیعه وجود داشته است که هنوز هم در بعضی از جوامع عقب مانده، این نوع توجیهات کاملاً مطرح است.(شاملو 1373).

    نظریه های اولیه درباره رفتار نابهنجار وتبیین نابهنجاری نیروهای جادوئی وماوراء الطبیعه مانند دیو، شیطان و ارواح خبیثه بودند.

    بنابراین، برای درمان فرد مبتلا کوشش می کردند تا شیطان از درون وی بیرون رانده شود.

    به همین دلیل آنها را شکنجه می کردند، شلاق می زدند، می سوزاندند و با ابزارهای بسیار ابتدایی مانند سنگ ، جمجمه هایشان را سوراخ می کردند ، و به سحرو جادو متوسل می شدند.(آزاد 1382) در مورد مالیخولیا...

    به این نتیجه رسیدم که فقط دست شیطان در کار است؛ شیطان به دو شکل در وجود آدمها رسوخ می کند؛ جسمی و معنوی.

    دیوانگان کسانی هستند که شیطان در جسم آنها حلول کرده و مجوز ناراحت کردن و آزار آنان را از خدا گرفته است.

    اما شیطان قدرتی و سلطه ای بر روح آنان ندارد.(مارتین لوتر در کتابcolloquia Mensalia به نقل از کولمن ، 1972) .

    (تاد، بوهارت1379) در خلال عصر طلایی یونان پیشرفت قابل توجهی در فهم و درمان بیماریهای روانی به وقوع پیوست .

    بقراط (357-460 پیش از میلاد) پزشک یونان که «پدرپزشکی جدید» نامیده شده است، مداخله خدایان و دیوها را در ایجاد بیماریها رد کرد.

    بر اساس نظریه بدنی، علت بیماری های روانی، اختلال در اعضاء مختلف بدن به خصوص مغز بود.

    بقراط معتقد بود که مغز فرمانده بدن است و بیماریهای روانی مربوط به اختلال درآن است .

    همچنین بقراط علت اختلالات روانی را عدم تعادل فراورده های مزاجی (صفرا، سوداف خون و بلغم ) می دانست.

    او مغز را مهم ترین عضو بدن و تعبیر کننده آگاهی توصیف می کرد.

    پیش از او مصریان، قلب را محل حیات روانی و هیجانی می دانستند.(آزاد 1382) بقراط مخصوصاً این عقیده را که صرع «بیماری مقدس» است را مورد اسهزا قرار داد.در متون بقراطی مفهوم (اخلاط اربعه مطرح شد و صفرای سیاه با ملانکولی ربط داده شد.این طرح توجهی وسیع (که توسط جالینوس پرشک یونانی قرن اول بعد از میلاد پرداخت داده شد)تاحدودی تا قرن نوزدهم دوام یافت و شاید سدّی در مقابل پیشرفت علمی بود.(رایت ، استرن 1381) افلاطون (347- 429 قبل از میلاد) مسائل مربوط به افراد آشفته روانی را که مرتکب قبل می شدند مورد بررسی قرار داد و آشکارا اظهار داشت که این افرادمسئول جنایات خویش نیستند .

    او رفتار هر فرد را نتیجه ای تعارض بین استدلال و هیجان می دانست و برخلاف کسانی که علت رفتار نابهنجار را بدنی می دانستند، بر نیروی تفکر تأکید ورزید و اظهار داشت که ذهن تنها واقعیت حقیقی وجود انسان است.

    به نظر وی شخصیت آرمانی شخصیتی است که به ویژه توسط فکر و استدلال رهبری شود.

    افلاطون عقیده داشت که رفتار انسان تحت نفوذ و استیلای نیازهای بدنی و غریزه های طبیعی وی است .(آزاد 1382).

    افلاطون به دو نوع روان عقیده داشت: یکی روان منطقی و دیگری روان غیر منطقی.

    روان منطقی عبارت است از تفکر ، استدلال، منطق و بینش عقلانی،و روان غیر منطقی عبارت است از منبع خشم، عشق، ترس، امید، غم ، درد، لذت و امثال آن.

    بیماری روانی حاصل عدم هماهنگی بین روان منطقی و غیر منطقی ودر نتیجه ضعیف شدن روان منطقی است.

    (شاملو 1373).

    ارسطو (322-384 پیش از میلاد) شاگردافلاطون بود ولی از عقاید وی پیروی نمی کرد.

    او بیشتر پیرو عقاید بقراط درباره مزاجهای چهارگانه بود و عقیده داشت که مزاجهای گرم موجب تمایلات عاشقانه و پرحرفی می شود ونیز موجد تکانه های خودکشی در فرد است.

    او درباره استدلال و آگاهی ، مطالب زیادی نوشت ، و حالت های هیجانی و انگیزشی از قبیل ترس، خشم ، حسادت ، تنفر ، شجاعت و شفقت را مورد بحث و بررسی قرار داد.

    ارسطو خشم را محصول نگرش فرد درباره ناروائی و بی عدالتی می دانست و معتقد بود که ترس نتیجه آگاهی فرد از خطر و انتظار شکست یا طرد شدگی است.

    (آزاد 1382).

    در فرهنگ رم قدیم،یکی ازدانشمندانی که نظریات علمی و عمیقی ارائه داد،اسکلپیادس بود که حدود 50 سال قبل ازمیلاد می زیست.اودر تاریخ پزشکی برای اولین بار بین توهم وهزیان ناشی از تب وآنچه که ملول اختلالات مزمن ودراز مدت بیماری روانی است،تفاوت قائل شد.این دانشمند، همچنین فرق میان حالت افسردگی مزمن وتحرکی را می شناخت و مهمتر از این روش انسانی برخورد با بیمار روانی را پیشنهادداد.

    همچنین در سالهای بین 30 تا 90 بعد از میلاد پزشکی بنام ارتیاعوس اولین کسی بود که اظهار داشت، مانیا و ملانکولیا دو حالت یک بیماری هستند.(شاملو 1373) قرون وسطا و رنسانس : بازپیدایی توجیهات روحانی.

    گاهی قرون وسطی را « دوران تیرگی » می نامند.

    در رابطه با رویکردها به اختلال روانی ، این دوره واقعاً تیره بوده است.

    هیچ پیشرفت علمی یا پزشکی غیر از آنهایی که توسط بقراط و گالن صورت گرفتند، روی نداد.

    در موارد نادری که افراد مبتلا به اختلالهای روانی، درمان پزشکی می خواستند، پزشک می توانست اندکی بیش از روشهای پاک سازی و خون ریزش ، تلاشهای بی ثمر برای تغییر دادن رژیم غذایی ، یا تجویز داروهای بی فایده را توصیه کند.

    در قرون وسطی،عقاید بدوی درباره تسخیر روح، از نو پدیدار شدند.افراد برای توجیه کردن بسیاری ازپدیده های طبیعی، از جمله بیماری های روانی وجسمانی،به خرافه،طالع بینی و کیمیاگری روی آوردند.اعتقاد به تسخیر شیطانی برای توجیه کردن رفتار نابهنجار نیز متداول بود، وکسانی که از کشیش کمک می خواستند باآنها به صورت گناهکار،جادوگر،یا مظهر شیطان برخورد می شد.تا پایان قرون وسطا مخصوصاً در طول رنسانس،تنبیه واعدام افرادبه اتهام جادوگر، شیوع بیشتری یافت.(هالجین و ویتبورن، 1383) در قرون وسطی ، افراد مبتلا به بیماری روانی به مسئولیت خانواده یا محل خود واگذاشته شده و غالباً از جامعه عمومی بیرون رانده می شدند .

    بیماری روانی بطورگسترده یک مصیبت معنوی تلقی می شد که با جادوگری یا متغیر توسط شیطان ربط داده شد.

    این امر موجب شد که برای درمان افراد مبتلا به بیماری روانی در این دوره ، تفتیش مذهبی (inquisition) به عنوان یک روش درمانی مورد استفاده قرار گیرد.(رایت، استرن1381) دوره رنسانس: گرچه اعدام،سوزاندن و سنگسار کردن جادوگران وجن زده ها تا اواخر قرن هیجدهم در اروپا متداول بود، لکن از اوائل قرن شانزدهم که آغاز دوره رنسانس یا احیای دانش است، نهضت علمی مخالف این جریان خرافی آغاز شد.افرادی مانند مونتن ووایوز که چند قرن قبل از فروید به وجود ضمیر ناخودآگاه پی برده بودند،کوشیدند تا به جامعه خود بفهمانند که بیماران روانی مانند بیماران جسمی، باید بطور انفرادی و با روشهای پزشکی و انسانی مداوا شوند.

    درحقیقت ازاواخر قرن هفدهم در اروپا،جن گیری وجادوگری و پدیده هایی مانند آن،به مرور اهمیت خود رااز دست داد ودر اواسط قرن هیجدهم،عقاید علمی،انسانی وپزشکی جای این مفاهیم را گرفت.(شاملو 1373).

    پس از رنسانس ، دنیا وارد دوره تغییرات سریع اجتماعی شد چون دانش در حال گسترش و جمعیت در حال فزونی بود.

    در ضمن ، شهر نشینی وانقلاب صنعتی اتفاق افتاده بود.

    دیگر دین نمی توانست مردم را راهنمایی کند.از آن پس علم بودکه باروش علمی مشاهدات تجربی،اندازه گیری و آزمایشگری خود می توانست برای بسیاری از پدیده ها توضیحات رضایت بخشی فراهم آورد.(تاد- بوهارت 1379).

    عصر جدید: در این عصر، آسیب شناسی روانی را می توان به دو دسته تقسیم کرد: یکی دوران ارگانیک، از شروع رنسانس تاسال 1900 میلادی و فرانسوی آن تازمان حاضر و دوم،دوره روانشناختی(پسیکولوژیک)، از حدود 1880 میلادی که اوج دوره ارگانیک بود تاکنون ، هر یک از این دوره ها،ریشه در دورانهای گذشته دارد و بسط و گسترش بیشتری پیدا کرده است.(شاملو 1373).

    در حالی که دراروپای سده های میانه، بیماران روانی به اتهام جن زدگی و مأمن دادن شیاطین در زیر روشهای گوناگون شکنجه، دوران سختی را می گذرانیدند، در کشورهای اسلامی به ویژه ایران، در بیمارستانها«دارالشفاها» و «دارالمجانین» به عنوان بیارمورد درمان پزشکان قرار می گرفتند.

    پزشکانی چون ابوبکر محمد زکریای رازی،ابوعلی سینا، ابوبکر ربیع ابن احمد الاخوینی البخاری، علی ابن عباس مجوی اهوازی ارجانی و سید اسماعیل جرجانی و دیگر مشاهیر جهان پزشکی که پزشکی قدیم ایران را به اوج ترقی رسانیدند و پیشرفت های زیادی را درمورد بیماران روانی باعث گردیدند.پزشکان ایرانی در این دوران وچندین سده پیش از آن نیز در عهد ساسانیان ، با بنیاد نمون بیمارستان و مدرسه طب دیدگاههای نوینی را در پزشکی مطرح نمودند و شهرت جهانی به دست آورده اند.هنوز بسیاری از روشهای درمانی مورد استفاده پزشکان ایرانی در آن روزگار، در درمان بیماری های گوناگون بدنی و روانی، کاربرد دارد، و اهمیت آنها هر روز بیشتر آشکار می شود.(هاراتون، کاپلان،سادوک) بزرگان طب قدیم ایران اثر متقابل جسم و روان را بر یکدیگر نیک می دانستند و تجزیه وتحلیل احوال بیمار را بر اساس سنجش روحیه و موقعیت اجتماعی، پایه طب قرار داده بودند.

    به عبارت دیگر ، دیدگاهی را در طب اختیار کردند که امروزه به دیدگاه روان- تنی در پزشکی معروف شده و پزشکی معاصر پس از گذشت حدود هزار سال به اهمیت آن پی برده است.

    در نتیجه برقرار کردن رابطه علت و معلولی بین عوامل بدنی و روانی و گردآوری تمام مباحث مربوط به تندرستی و ناخوشی در دانش پزشکی موجب شد تا بخش بزرگی از مباحث روانپزشکی و بهداشت روانی به مفهوم امروزی آن از جمله جنبه های روانی بیماری های بدنی، بیماری های روانی با تظاهرات بدنی ، و عوامل روانی-اجتماعی بیماری زا و زمینه ساز بیماری ها، خود به خود بخشی از دانش پزشکی تلقی شوند و رسیدگی به آنها را پزشکان از وظایف خود بدانند.

    چنانچه پزشکی قدیم ایران را عین روانپزشکی و روانپزشکی را عین پزشکی باید انگاشت.

    با چنین رویکردی روشن است که جنون یا دیوانگی به معنای وارد شدن دیو یا در بدن جایی در پزشکی گذشته کشور مانداشته است.ابن سینا می گوید:«برخی اطباء عقیده دارند که مالیخولیا کار جنیان است.ما که طب را یاد می گیریم اهمیت نمی دهیم که ازجن است یاازجن نیست.

    ما می گوییم اگرمالیخولیا کار جن باشدیا نباشد مزاج بیمار به سودایی می انجامد.پس سبب نزدیکیش وجود ماده سوداست.

    بگذارید وجود آورنده سوداجن باشد یاغیر جن ، به ما چه مربوط.

    ابن سینا عوامل شخصیتی بیمار مانند سرشت، ساختار بدنی،خلق و خوف حوادث و تجارب گذشته را در امر قضاوت های پزشکی دخالت داد.

    برای نمونه درباره تأثیر رویدادهای تنش زای زندگی می گوید: از بیماران مالیخولیا هستند که می ترسند آسمان برسد آنها فرود آید یا زمین آنها را ببلعدیا از جن می ترسند ، از فرمانروا می ترسند، از دزد می ترسند و هستند که گمان می کنند درنده بر آنها هجوم آورده.

    شاید ترس از اینها اثری از گذشته بیمار داشته باشد.(هاراتون- کایلان-سادوک) از تألیفات ابوعلی سینا می توان به کتاب «قانون» اشاره کرد که درآن فصول برای بیماری های روانی وجود دارد.

    این دانشمند برای درمان بیماری های روانی، عقیده به تلقین داشت وبرای آنها دستورات دارویی تجویز می کرد.(نوربالا، 1378).

    از لحاظ تاریخچه، اولین مرکز نگهداری بیماران روانی در ایران مربوط به سال 1267 می باشد که به فرمان خواجه شمس الدین محمد صاحب دیوان دارالشفایی در یزد بنا گردید که دارای بخش مخصوص بیماران روانی بود.(نوربالا، 1378).

    در سال 1293 ، در بیمارستان ابن سینای تهران بخشی به بیماران روانی اختصاص داده شد که فقط تکافوی پذیرش عده قلیلی از بیماران روانی بود .

    در سال 1297،نگهداری از بیماران روانی به شربانی واگذار گردید و باغی در اکبر آباد به عنوان «دارالمجانین» ایجاد شد.

    در سال 1300 ، مدیریت اداره دارالمجانین از شهربانی به شهرداری منتقل شد.

    در سال 1319 با ایجاد کرسی بیماری های روانی و تدریس این بیماری ها در دانشکده پزشکی تهران و تدریس روان شناسی در دانشسرای عالی و دانشکده ادبیات تهران بهداشت روانی در ایران وارد مرحله جدیدی شد.

    در سال 1325، بیمارستان روزبه به منظور ارائه خدمات روانپزشکی به بیماران روانی شروع به فعالیت نمود و چهارسال بعد این بیمارستان با تجهیزات کامل در ساختمان جدید شروع به کار کرد.

    در سال 1343 اولین مرکز بهداشت روانی در تهران از طرف اداره بهداشت روانی ووزارت بهداری در خیابان هدایت تأسیس شد که بیماران را به طور سرپایی پذیرا می گردید.

    در سال 1355 پس از ادغام دو وزارت بهداری و رفاه اجتماعی تمام مراکز وابسته و بیمارستانهای روانی به انجمن توانبخشی وزارت بهداری وبهزیستی منتقل شدوازهمان سال مراکز جامع روانپزشکی منطقه ای در تهران تأسیس گردید.(نور بالا 1378).

    موضوع سلامتی از بدو تولد پیدایش بشر و در قرون و اعصار متمادی مطرح بوده است.

    ا ما هرگاه از آن منحنی به میان آمده عموماً بُعد جسمی آن مدنظر قرار گرفته وکمتر به سایرابعاد سلامتی بخصوص بعدروانی آن توجه شده است.

    سازمان جهانی بهداشت (1990) ، ضمن توجه دادن مسئولین کشورها در راستای تأمین سلامت جسمی، روانی واجتماعی افراد جامعه، همواره بر این نکته تأکید دارد که هیچ یک از این سه بعد بر دیگری برتری ندارد.(نوربالا 1378).

    طبق تعریف کارشناسان سازمان بهداشت جهانی،سلامتی عبارت است از«حالت رفاه کامل جسمی، روانی واجتماعی ونه فقط عدم بیماری یا ناتوانی» وبا تأکید بر این نکته که هیچ یک از این ابعاد بر دیگری برتری ندارد.(نور بالا1378) بهداشت روانی را حالت سازگاری نسبتاً خوب، احساس بهزیستی و شکوفایی توان و استعدادهای شخصی تعریف کرده اند.

    این اصطلاح عموماً برای کسی به کار می رود که در سطح بالایی از سازگاری و انطباق رفتاری و عاطفی عمل می کند، نه کسی که صرفاً بیمار نیست.(ساپنیگتون 1384).

    روان پزشکی و روان شناسی نوین، رفتار بهنجار را معادل سلامت روانی و رفتار نابهنجار و غیر عادی را معادل بیماری روانی بکار برده است.(نور بالا 1378).

    در روانپزشکی چهار دیدگاه در مورد بهنجاری مطرح می باشد.

    در دیدگاه اول، رفتار زمانی طبیعی تلقی می شود که فاقد آسیب شناسی روانی آشکار باشد.

    دیدگاه دوم ، بهنجاری را ترکیب هماهنگ و مطلوب اجزاء گوناگون دستگاه روانی تلقی می نماید که منجر به عملکرد ایده آل و کمال مطلوب گردد.دیدگاه سوم، متکی بر اصل ریاضی،منحنی زنگوله ای است و حد وسط به عنوان بهنجار قلمداد گردیده و قطب ها ، غیر عادی تلقی می شوند.

    دیدگاه چهارم، رفتار بهنجار را محصول نهایی نظامهای متعامل دانسته وبجای تأکیدبرمسائل مقطعی، به تغییرات زمانی یا فرآیندها توجه دارد.(نوربالا 1378).

    معیار سلامت روان در اسلام تحت عنوان رشد به کار رفته وبه معنای قائم به خود بودن،هدایت، نجات، صلاح و کمال می باشد.

    دستیابی به حداقل رشد که مترادف با تکامل است در حقیقت فلسفه زندگی از دیدگاه اسلام و نتیجه ایمان به خدا می باشد.

    در متون اسلامی تظاهرات اختلال روانی به عنوان بیماری تلقی گردیده و هنگامی که علائم قطع ارتباط با واقعیت درفرد وجود دارد کلمه مجنون مطرح شده است که فرد را از انجام تکالیف مذهبی معاف وحتی دخالت در دارائی خویش را از وی سلب می نماید.(نوربالا 1378) سازمان بهداشت جهانی (WHO) بهنجاری را حالت سلامت جسمی، روانی واجتماعی تعریف کرده است، اما باز این تعرف محدود است، چون فقط تعریف سلامت روانی و جسمی را فقدان بیماری روانی و جسمی تعریف می کند.(سادوک- سادوک 1382)متن بازنگری شده راهنمای تشخیص و آماری اختلالات روانی (DSM-IV-Tr) تعریفی برای بهنجاری یا روانی ارائه نمی کند؛هرچند برای اختلال روانی تعریفی ارائه می نماید.طبق DSM-IV-Tr، اختلال روانی را می تنوان یک سندرم یاالگوی رفتاری یا روانشناختی دانست با احساس ناراحتی(مثلاً علامتی دردناک)یا ناتوانی(مثل تخریب در یک یا چند زمینه کارکردی)همراه است.

    به علاوه ، سندرم یا الگو نباید فقط پاسخی قابل انتظار وتأیید شده از نظر اجتماعی نسبت به یک رویداد خاص، نظیر مرگ یک فرد عزیز باشد.

    در تک نگاشت سلامت روانی: گزارشی از پزشک ارشد، سلامت روانی «کارکرد موفقیت آمیز اعمال روانی، از نظر تفکر ، خلق ورفتار که منجر به فعالیت های سازنده، برآورنده روابط با دیگران ، و توانایی سازش به تغییر و مقابله با ناملایمات می گردد» تعریف شده است.

    (سادوک – سادوک، 1382).

    تعریفی از سلامت روانی در «فرهنگ روانپزشکی کمپبل» ارائه شده است که مقبولیت و کاربرد وسیع دارد.

    افرادی که از نظر روانی بهنجارند کسانی هستند که با خود و با محیط خود هماهنگ هستند.

    با مقتضیات فرهنگی و امکان اجتماعی خود می سازند.

    ممکن است بیماری یا اختلال پزشکی داشته باشند، اما تا زمانی که این حالت موجب تخریب استدلال، قضاوت، توانایی عقلی، و قدرت انطباق هماهنگ شخصی و اجتماعی نمی شود، می توان از نظر روانی آنها را و بهنجار دانست.(سادوک-سادوک 2003).فرهنگ روانپزشکی کمپبل اصطلاح سلامت روان را «احساس رضایت و بهبود روانی و تطابق کافی اجتماعی با موازین مورد قبول جامعه» تعریف کرده است.

    (پورافکاری، 1382).

    مفاهیم روانکاوی بهنجاری و سلامت روانی: بهنجاری یک افسانه ایده آل است.(زیگموند فروید) بهنجاری مطلق قابل وصول نیست چون شخص بهنجار باید ازجمیع افکار واحساسات خود آگاه باشد.(ایسلر).

    بهنجاری شخص است با منش قوی، توانایی مدارا با هیجانات متضاد،توانایی احساس لذت بدون تعارض،وتوانایی دوست داشتن .(ملانی کلاین).

    بهنجاری عبارت است از توانایی تسلط بر دوره های زندگی، اعتماد در مقابل عدم اعتماد خود مختاری در مقابل شرم و تردید.ابتکار در مقابل احساس گناه، جدیت در مقابل حقارت ، هویت ایگو در مقابل سردرگمی نقش (بی هویتی)، صمیمیت در مقابل انزوا، مولد بودن در مقابل بی حاصلی ، و کمال ایگو در مقابل یأس (ایک اریکسون) اعمال بدون تعارض ایگو نشان دهنده توانایی شخص برای بهنجاری است.

    میزان سازگاری ایگو با واقعیت و خودکاری آن بستگی به سلامت روانی دارد(هارتمان) بهنجاری عبارت است از توانایی تطابق به دنیای خارج با رضایت و خشنودی ، و تسلط برای جامعه گرایی.(کارل منینگر)

  • فهرست:

    ندارد.


    منبع:

    ندارد.

مقدمه: افراد جامعه کنونی بیش از پیش نسبت به تنیدگی و پیامدهای آن هوشیار شده اند. والدین و فرزندان می دانند که هسته خانوادگی دگرگون شده زندگی عصر ما چنان است که در اغلب خانواده ها پدر و مادر هر دو باید کار کنند تا بتوانند هزینه های روز افزون را تامین کنند. هشیاری فزاینده افراد نسبت به رویدادهای ضربه آمیز زندگی لزوم توجه را به واکنشهای افراد و شیوه ای که در رویارویی با عناصر ...

روش تحقيق براي انجام اين تحقيق با توجه به اهداف و موضوع از روشهاي توصيفي استفاده مي شود و در قسمت اول گزارشي از سلامت عمومي و نگرش به خود کشي داده مي شود و به صورت زمينه يابي است و در قسمت دوم کار همبستگي بين نمرات سلامت عمومي با نگر به خود کشي بدست

مقدمه بیمارهای روانی از آغاز پیدایش بشر وجود داشته است و هیچ انسانی در مقابل این بیماریها مصونیت ندارد این خطر همیشه بشر را تهدید می‌کند. (احمدوند، 1382، ص 2) عدم سازش و وجود اختلالات رفتار در جوامع انسانی بسیار مشهود و فراوان است. در هر طبقه و صنفی در هرگروه و جمعی، اشخاص نامتعادلی زندگی می‌کنند بنابراین در مورد همه افراد، اعم از کارگر، دانش‌پژوه، پزشک و مهندس، زارع، استاد ...

مقدمه: موضوع سلامت از بدو پیدایش بشر وجود داشته است، اما هرگاه از آن سخن به میان آمده عموماً بعد جسمانی آن مدنظر قرار گرفته و کمتر به سایر ابعاد سلامتی بخصوص بعد روانی آن توجه شده است در حالی که هیچ فردی در مقابل آن از مصونیت کامل برخوردار نیست و این خطری است که بشر را مرتباً تهدید می کند.سازمان جهانی بهداشت [1](1990)، ضمن توجه دادن مسئولین کشورهادر راستای تأمین سلامت جسمی، ...

چکیده : در تصور مدنیت انسانی مقوله‌هایی چون مذهب بهداشت روانی و روان شناسی در مراتبی متفاوت،اهداف و عملکرد خود را متمرکز بر شناخت و اصلاح روابط اجتماعی ، هدایت تفکرات و احساسات انسانی برای زندگی سعادتمندانه معطوف داشته اند .1- کریمی ،هادی ،نشریه دانشگاه اسلامی در این بخش نظرات شوپنهاور ،ویلیامزجیمز ،دکتر شریعتی راجع به مذهب در بهداشت روان بیان شد و با توجه به گسترده بودن موضوعات ...

فصل اول (مقدمه) ترقي و پويايي و اعتلاي هر جامعه اي جز در داشتن عناصر و اعضايي سالم و کارآمد در آن اجتماع نمي باشد افرادي که علاوه بر وضعيت جسماني مناسب از لحاظ وضعيت روحي و رواني نيز در حد متعادل و مطلوبي باشند. بدون ترديد تقارن سلامتي جسماني و

خلاصه انسان با توجه به پیچیدگی‌ها و دشواری‌های زندگی جهت رسیدن به رشد و پیشرفت در جنبه‌های گوناگون می‌‌بایست از توانایی لازم و کافی جهت مقابله با موقعیتهای دشوار زندگی و همچنین فراهم نمودن شرایط مناسب به منظور پیشرفت همه جانبه برخوردار باشد. بنابراین افراد موفق، تکامل یافته و دارای سلامت روانی کسانی هستند که توانایی و مهارت کافی را در برخورد با شرایط گوناگون زندگی دارند و همواره ...

چکیده : هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه سلامت روان و رضایت شغلی بین معلمان ابتدایی شهرستان خمین است. نمونه مورد بررسی با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به دست آمد و شامل 46 نفر از معلمان ابتدایی شهرستان خمین در سال تحصیلی 85- 84 است. ابزار پژوهش عبارت است از مقیاس سلامت روان (GHQ ) طرح 28 سئوالی و پرسشنامه رضایت شغلی برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری ...

1-1مقدمه بسیاری از انسان ها قادر به حل مساله و برطرف کردن ، به حداقل رساندن و یا تحمل استرس نمی باشند و معمولاً از مقابله های ناکارآمد، ناسازگار و مضری استفاده می کنند که باعث بروز استرس های بیشتری می گردد که اثرات آنها وخیم تر و عظیم تر از استرس اولیه است. افراد افسرده نسبت به آینده دید انعطاف پذیری ندارند. آنها احتمالاً بیشتر از افراد غیر افسرده آینده خود را منفی می بینند و به ...

چکیده هدف: این طرح با هدف تعیین تفاوت بین تیپ A و B از نظر میزان افسردگی انجام گرفت. روش: مطالعه حاضر با روش علی – مقلیسه ای و به صورت مقطعی در مهر ماه 1386 انجام شد.داده های این مطالعه از 276 نفر که با روش نمونه گیری طبقه ای متناسب انتخاب شده بودند جمع آوری شد.و این پاسخگویان به سؤالات پرسشنامه (SD G)و (SABAT)پاسخ دادند. نتایج: نتایج تفاوت معنا داری را بین تیپA و B از نظر میزان ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول