حضرت آدم لقب:خلیفۀ ا.....
کنیه: ابوالبشر معنای اسم : آدم = آفریده از سطح زمین خداوند متعال آدم را ا ازخاک آفرید وجان دراو دمید تاریخ ولادت:قبل از هبوت آدم مدت عمر: 930 محل هبوت: آن حضرت در کوه صفا و بنا به قول مسهور در کوه سر اندیب فرود آمد.
محل دفن: نجف اشرف در کشورعراق نسب : خداوند متعال بعد از خلقت آسمانها و زمین و سایر موجودات اراده فرمود سرآمد مخلوقات یعنی انسان را بیافریند ونخستین انسان و نخستین انسان وپیامبری که سرگذشت او در قرآن ذکر شده حضرت آدم است.
تعداد فرزندان: آن حضرت فرزندان زیادی دارا بود.
مختصری از زندگی نامه خداوند متعال بعد از اینکه آدم و حوا را آفرید،به آنها اجازه داد در بهشت زندگی کنند و از تمامی نعمت ها آن استفاده کنند بجز میوه خاصی را که آدم و هوا را از آن نهی کردو فرمود اگر به آن درخت نزدیک روید و از میوه آن بخورید از بهست راننده خواهید سد.
ولی با وسوسه های سیطان به درخت نزدیک سدند و از میوه آن نخوردند و خداوند آنها را از بهست بیرون راند و به زمین فرستاد .
آدم و حوا از اعمال خود سخت پسیمان سدند و به درگاه خداوند ناله و زاری کردند و طلب مغفرت نمودند .
خداوند مهربان توبه آنها را پذیرفت و از گناه آنان گذست نمود .
فهرست سوره های که نام حضرت آدم در آن ذکر سده عبارتند از : عمران،ماعده،اعراف،اسراء،کهف،مریم،طه،یس در بیان خلقت عالم و آدم در اساطیر الاولین آمده است : جبرئیل فرشته خدا به امر او مامور شد مشتی از خاک زمین را به پیشگاه باریتعالی ببرد تا در کارگاه افرینش به صورت انسان در آید.
جبرئیل در اجرای فرمان الهی به زمین امد اما به هرقطعه از خاک زمین دست زد با عجز و التماس او مواجه شد.
زمین به تضرع و التماس افتاده و استدعا نمود به خاطر خدا دست از او بردارد.
به روایت مرحوم طبری این فرشته (نزد خدای تعالی رفت و گفت: یا رب تو دانی که زمین مرا به حق تو سوگند داد تو از من بر نداری نیارستم به برداشتن ) حضرت میکائیل و اسرائیل که ازفرستگان درگاه خدا بودند فرشتگان در گاه خدا بودند با تضرع و خواهش موکد زمین رو به رو شده و دست خالی برگشتند و جریان را به پیشگاه افریدگار عالم معروض داشتند .
چون اراده خدا بر این قرار گرفته است تا حتما قبضه ای خاک جهت صورتگری آدم به حضورش آورده شود ، عزرائیل فرشته مقرب خدا را مامور کرد تا بدون ملاحضه برود و بدون اعتنا به عجز ولابه زمین مشتی خاک را به حضور پروردگار برد این بار عزرائیل اعتنایی به التماس و لابه زمین نکرد و قبضه ای از خاک زمین برداشت و به حضور حضرت احدیت برد .
بدین سان گل آدم سرشته و به پیمانه زده شد.
خداوند انسان را از گل افرید و روح خود را در او دمید ، این موجود به صورت انسان در آمد و خدا او را اشرف مخلوقات قرار داد و علم اسماء را به او آموخت و دستور داد ملائکه به او سجده و تعظیم کنند به طوری که در اساطیر و کتب و قرآن کریم آمده است همه به آدم تعظیم کردند جز شیطان.
شرح حال آدم و حوا، فرزندان و نوادگان آنها روزی صانع عالم به فرشتگان مخلوق خود فرمود : می خواهم در روی زمین از خاک آدمی بسازیم که از همه موجودات داناتر بوده و نماینده من در روی زمین باشد ارده با ریتعالی- که همه موجودات زمین و اسمان ها را افریده - بر این قرار گرفت که اشرف مخلوقات را خلق نماید پس پیکره انسان را از گل افرید.
" و خلق الانسان من صلصال کالفخار" پس روح خود را در او دمید و او ار زنده کرد و به ملائک فرمان داد که آدم را سجده کنند ؛ همه او را سجده کردند مگر ابلیس که از این دستور امتناع کرد و کبر ورزید و گفت: من از انسان بالاترم چون تو مرا از آتش خلق کردی و او را از گل افریدی ؛ سزاوار نیست من او را سجده کنم .
و چون این فرشته ابا و استکبار کرد ابلیس گردید و از در گاه خدا رانده و از همان زمان ، دشمن انسان گردید و در رگ و پوست او رفت و آدم را اغوا کرد.
خدا حوا را از پهلو آدم خلق کرد و به همین جهت زوجه آدم را حوا یعنی زنده که از کلمه حی می آید گفته اند .
آدم و حوا زندگی را شروع کردند و خدا آن دو را در بهشت عنبر سرشت جای داد.
آدم و حوا اجازه یافتند از تمام نعمت های بهشتی بهره ور گردند.
خداوند تنها آنان را از خوردن میوه درخت ممنوعه برحذر داشت گفت: مواظب شیطان باشید که دشمن شماست او می تواند شما را فریب دهد و از نعمت های خدا محرومتان سازد.
شیطان به اقتضای روحیه فساد و دشمنی انسان ، در رگ و پوست آدم و حوا قرار گرفت و آنان را وادار کرد بر خلاف دستور خدا و خالقشان از درخت ممنوعه خوردند .
نافرمانی آدم و حوا سبب شد که از بهشت رانده شده و به دنیای خاکی فرستاده شوند .
چون آدم وبه زمین فرود آمد جبرئیل نزد وی رفت و پرسید : ای آدم مگر خدا ترا خلق نکرد و از روح خود در تو ندمید و فرشتگان مامور سجده بر تو نشدند؟
پس چرا با همه برتری و مقامی که خدا به تو داد نا فرمانی نمودی ؟
آدم نادم و پشیمان گفت : پیطان به خدا قسم خورد که دوستار من است و من با ور کردم و به این حال در آمده ام.
از آن به بعد آدم و حوا به ناچار برای ادامه حیات خود در زمین، پوششی ساخته و به کشاورزی و زراعت پرداختند واز حیوانات راهنمایی و کمک گرفته و دردامنه کوه و غار زندگی کردند ، کم کم برای خود سر پناهی ساختند و بدین ترتیب شهر نشین شدند.
آدم و حوا توبه کرده وگفتند خدایا ما به خود ستم کردیم واز نعمت های بهشتی محروم شدیم به ما رحم کن و ما را بیامرز تا رستگار شویم آدم از پروردگار خود عباراتی اموخت و توبه کرد و خدا توبه او را پذیرفت .
این دو به امر خدا برای ازدیاد جمعیت با هم ازدواج کردند و دارای فرزندانی شدند.
پسران آدم هابیل و قابیل و شیث هیبت الله و دختران او عناق ، اقلیما ،لبودا بودند.
حوا در دو نوبت چهار فرزند بدنیا اورد اول قابیل و خواهرش اقلیما و بار دیگر هابیل و خواهرش لبودا.
وقتی این فرزندان رشید و بالغ شدند به دستور خدا اقلیما به عقد هابیل و لبودا به عقد قابیل در آمد.
چون اقلیما زیباتر از لبودا بود قابیل به این ازدواج راضی نشد و قرار شد هر کدام جدا گانه به در گاه خدا قربانی ببرند هر کدام که قبول شدند دختر زیبا همسر او باشد.
هابیل کارش چوپانی و رعایت گوسفندان و قابیل به کار زراعت مشغول بود.
به دعای آدم که از خدا خیر و مصلحت خواست خدا قربانی ببرند هر کدام که قبول شدند دختر زیبا همسر او باشد.
به دعای آدم که از خدا خیر و مصلحت خواست اتش آمد و گوسفندان هابیل را از بین برد و قربانی هابیل مورد قبول واقع شد.
درباره این که چگونه هابیل به دست قابیل به قتل رسید و اولین جنایت فرزند آدم در روی زمین به وقوع پیوست ، از امام صادق روایت شده که فرمود: خداوند به آدم وحی فرمود: اسم اعظم من و میراث نبوت و آسمانی را که به تو تعلیم داده ام و هر انچه مردم به آن احتیاج دارند همه را به هابیل بسپار.
آدم نیز این دستور را اجراکرد و چون قابیل مطلع گردید دچار غضب و حسادت شدید شد و به حضرت آدم گفت:من از هابیل بزرگترم و این منصب و مقام ، شایسته من است .
آدم گفت ای فرزند این کار به دست خدا و اراده خدا است و خدا قربانی هابیل را پذیرفته و دستور او قابل اجرا است.
غضب و اتش حسد انچنان در قابیل غلبه یافت که به برادرش حمله کرد و در یک دم او را کشت و چون نمی دانست جسد بی روح او را چه کند تا از عقوبت و بازخواست در امان ماند و به خواسته خود برسد از یکی از موجودات زنده و پرنده (کلاغ) اموخت که برای جلوگیری از عفونت برادرش را با گودکردن خاک و ریختن آن بر روی جسد بطوریکه کاملا زیر خاک بماند دفن کند و اینگونه بود که دفن مردگان مرسوم شد.
در مورد زمان زندگی عمرحضرت آدم خبرهای مختلفی هست.
بعضی او را 936تا 1040 سال در عالم خاکی صاحب حیات و زندگی دانسته اند.
فرزندان آدم پس از مرگ و ترک دنیای مادی، او را او را در تابوتی گذاشتند و در کوه ابوقبیس دفن کردند ، نوح تابوت حضرت آدم را برداشت و در کشتی نهاد و به کوفه برد و در شهر نجف فعلی به خاک سپرد.
روایت است که قبر حضرت آدم در شهر دمشق فعلی نیز می باشد .
حوا بعد از مرگ آدم ، یکسال بیشتر زنده نماند و با درگذشت او ، فرزندانش مادرشان را در جده مدفون ساختند.
زندگی بر اساس تولد و تناسل و تشکیل خانواده در زمین ادامه یافت و امروزه نسل آدم در چهار گوشه جهان در چهار نژاد که از اعقاب و اولاد نوح نبی هستند تا زمانیکه خدا بخواهد به زندگی خود ادامه می دهند.
شیث فرزند آدم پس از 5 سال که از کشته شدن هابیل به وسیله قابیل می گذشت فرزند دیگر آدم در 130سالگی او به دنیا آمد .شیث به معنی بخشش و موهبت الهی است.
شیث از خصوصیات هابیل برخوردار بود و او را معلم ثانی گفته اند.
او بعد از آدم، به تعلیم حکمت بین فرزندان و نوادگان پرداخت.
به روایتی 29 موضوع در باره حکمت الهی و علوم بر او نازل شد در زمان شیث مردم به دو گروه تقسیم شدند عده ای از گفتار و اعمال قابیل پیروی کردند.
نوشته اند در شیث 105 سالگی فرزندی به نام انوش یافت و او هم 912 سال در دنیا زندگی نمود.
انوش در 90سالگی صاحب فرزندی به نام قتیان شد که سالهای زیادی در این جهان بزیست .
از دیگر فرزندان آدم دختری به نام عناق بود که 20 انگشت داشت و هر انگشت دو ناخن رشد کرده بود و دو فرزند زاد که قوی هیکل و بلند قامت بودند.
بهنگام طوفان حضور داشت و انگاه که آب و سیلاب تا زانویش بالا امده بود سوار کشتی نوح شد.
یکی از نوادگان حضرت آدم (کمک)نام داشت که در 182سالگی صاحب فرزندی به نام نوح شد.
کمک خود 270 سال عمر کرد.