((دوران زندگانی حضرت علی (ع) ))
دوران زندگانی 63 ساله حضرت علی (ع) را می توان به پنج بخش تقسیم کرد :
1-از ولادت تا بعثت پیامبر اکرم (ص)
2-از بعثت تا هجرت
3-از هجرت تا رحلت پیامبر گرامی (ص)
4-از رحلت نبی اکرم (ص) تا خلافت ظاهری
5-از خلافت تا شهادت
از ولادت تا بعثت
حضرت علی (ع) در سال سی ام عام الفیل ( ده سال قبل از بعثت ) در خانه خدا چشم به جهان گشود . پیامبر اکرم (ص) ، علی (ع) را برای تربیت از شش سالگی به منزل خود آورد و هیچ گاه آن حضرت را از خود جدا نکرد. امام (ع) در توصیف این دوران می فرماید :
«... من در آغوش پر مهر او بزرگ شده ام . به هنگام کودکی ، پیامبر مرا به دامان می گرفت ، به سینه می چسبانید و در بستر خویش جای می داد ، بدنش را به بدنم می چسباند و من بوی خوش او را استشمام می کردم ، غذا را می جوید و در دهانم می گذاشت ...»
از بعثت تا هجرت
در این دوره نقش امام (ع) در دو حادثه مهم می درخشد :
نخست اسلام آوردن امام به عنوان اولین مسلمان است که قرآن چنین پیشگامی را می ستاید . و پیامبر اکرم (ص) نیز به چنین سبقتی تصریح می فرماید :
«نخستین کسی که ( در روز رستاخیز ) با من در کنار حوض کوثر ملاقات می کند ، پیشقدم ترین شما در اسلام ، علی بن ابی طالب است.»
دیگری ، خوابیدن حضرت علی (ع) در بستر پیامبر(ص) در « لیله المبیت » است . امام با جانبازی خویش ، جان پیامبر مکرم (ص) را – که دلیران قریش تصمیم داشتند وی را در آن شب بکشند و لذا به خانه او هجوم آورده بودند – حفظ کرد و خطر کرد و خطر ها و پیامدهای آن را بر خویش هموار ساخت.
از هجرت تا رحلت پیامبر (ص)
امین رسول الله (ص) : رسول اکرم (ص) پس از تصمیم بر هجرت به مدینه ، امین تر از علی (ع) برای جانشینی خود در مکه نیافت ، از این رو ، حضرت را مأمور دو کار کرد :
امانت های مردم را – که نزد حضرت بود – به صاحبانش بازگرداند و قرضهایش را ادا کند و دخترش زهرا (ع) و برخی دیگر از زنان را به مدینه آورد.
علی (ع) برای انجام سفارش های پیامبر (ص) سه روز در مکه ماند . سپس به اتفاق همراهان در قبا به پیامبر (ص) ملحق شد.وقتی دیدگان رسول خدا (ص) به علی (ع) افتاد ، دید پاهای آن حضرت در اثر پیاده روی زیاد تاول زده و خون از آن می چکد ، در حالی که اشک از دیدگانش می ریخت ، علی (ع) را در آغوش گرفت و برایش دعا کرد ، سپس از آب دهان مبارک بر پاهای علی (ع) کشید و آثار جراحت بر طرف شد .
برادر رسول خدا (ص) : علی (ع) به خاطر فداکاری ها و جانبازی هایش در راه حق ، چهره ای بی نظیر است .وی بجز غزوه تبوک – که به امر پیامبر در مدینه ماند – در بقیه غزوات حضور فعال داشت و غالبا در اثر ایثار و دلاوری های آن حضرت ، سپاه اسلام بر شرک غلبه می نمود و اگر جانبازی های این پیشتاز اسلام نبود ، چه بسا مشرکان و کفار چراغ رسالت را به آسانی خاموش و پرچم حق را سرنگون می کردند . پیکار های بدر، احد ، خندق ، خیبر و ... یادآور رشادت های مخلصانه آن امام همام است.
جانشینی پیامبر (ص) : پیامبر (ص) از آغاز دعوتش ، ولایت را با توحید و نبوت بیان فرمود و از جانب خدا مأمور بود که ولایت علی (ع) را بر امور دین و دنیای مسلمانان و جانشینی وی را پس از خود ، اعلام نماید. این رسالت بارها توسط آن عزیز اعلام شد که تفصیل آن در زندگی پیغمبر (ص)گذشت.
از رحلت پیامبر تا خلافت ظاهری
سقیفه و غصب خلافت : لحظاتی که علی (ع) مشغول غسل رسول خدا (ص) بود و مسلمانان در انتظار پایان مراسم غسل کفن بودند ، خبر آوردند که جمعیتی از انصار در « سقیفه بنی ساعده » جمع شده و درباره انتخاب خلیفه بحث می کنند . عمر و ابوبکر با نگرانی همراه عبیده وارد سقیفه شدند . عمر خواست زمینه را برای خلافت ابوبکر آماده سازد ولی ابوبکر مانع شد و خود به سخن پرداخت و انصار را به بیعت با عمر و ابوعبیده فرا خواند اما عمر متقابلا ابوبکر را بر خود ترجیح داد و او را شایسته تر دانست.
سرانجام پس از کش مکش های فراوان بین مهاجران و انصار ، کفه ترازو به نفع ابوبکر سنگین و وی با پنج رأی به عنوان خلیفه برگزدیده شد.
عکس العمل امام (ع) : اجتماع سقیفه با بیعت عده ای از انصار و مهاجران با ابوبکر به پایان رسید و برای بیعت عمومی رهسپار مسجد شدند . عمر در بین راه در پیشاپیش جمعیت حرکت می کرد و به هر کسی می رسید ، او را وادار به بیعت با ابوبکر می کرد.
علی (ع) از سر و صدای جمعیت از حادثه مطلع شد و با شنیدن استدلال مهاجران برای شایستگی ابوبکر به خلافت فرمود : اینها به درخت استناد کردند ، ولی میوه و ثمره آن را نابود ساختند .
دومین عکس العمل امام(ع) زمانی بود که عده ای از افراد بیعت کننده با ابوبکر ، دور حضرت و بنی هاشم را در مسجد گرفتند و آنان را تهدید کردند که اگر بیعت نکنید ، با شمشیر درباره شما حکم می کنیم . حضرت در پاسخ فرمود :
«من برای این بیعت سزاوارترم .شما باید بامن بیعت کنید . شما به موجب قرابت با رسول خدا (ص) ، خلافت را از انصار گرفتید ... من نیز با شما چنین استدلال می کنم ... من وصی و وزیر و حامل علم او هستم ... »
سومین عکس العمل آن حضرت خطابه ای است که در برابر انصار و مهاجران ایراد فرمود . این خطبه آنچنان قوی و مستدل بود که جماعتی از انصار گفتند : ای ابوالحسن ! اگر انصار این سخنان را قبل از بیعت با ابوبکر می شنیدند ، حتی دو نفر درباره تو اختلاف نمی کردند( همه تو را به خلافت بر می گزیدند. )
موقعیت حساس :موقعیتی که امام (ع) در آن قرار گرفته بود ، بسیار حساس بود . از یک سو خلافت از مسیر خود بیرون رفته و از دیگر سوی اختلافات بین مسلمانان رایج شده بود و تنها دو راه برای امام وجود داشت : قیام و بازپس گیری حق خود با سکوت برای حفظ اسلام . و امام راه دوم را برگزید راهی که مورد رضایت الهی و تأمین کننده مصالح امت بود ، چرا که با اتخاذ روش نخست اصل اسلام ضربه می خورد . اکثر مورخان نوشته اند که حضرت پس از رحلت زهرا (ع) بیعت کرد و پیوسته حوادث ناگوار گذشته را یاد می آورد.
دو حادثه مهم دیگر دراین دوران به وقوع پیوست : یکی غصب فدک به دستور ابوبکر و با تحریک عمر، و دیگری حادثه تلخ رحلت یگانه دختر پیامبر و همسر امام یعنی فاطمه زهرا (ع) در سوم جمادی الاخر سال یازدهم هجری.
مهم ترین فعالیت های امام در دوران 25 سال سکوت : با قتل عثمان در اواخر سال 35 هجری ، چهارمین بخش از مراحل زندگی حضرت زندگی حضرت به پایان می رسد. امام (ع) در این دوره 25 ساله درعین اینکه مخالف حکومت خلفا بود، از ارشاد آنان و همکاری در امور مهم دریغ نورزیدند . برخی از خدمات حضرت به جهان اسلام در این دوره عبارتند از :
گردآوری و تفسیر قرآن ، پاسخگویی به شبهات علمای ادیان دیگر ، بیان احکام رویدادهای نوظهور در اسلام ، پاسخگویی و حل مشکلات سیاسی و علمی خلفاء تلاش های اقتصادی مثل حفر چاه و ایجاد نخلستان برای فقیران.
از خلافت تا شهادت
پذیرش حکومت : با قتل عثمان ، مهاجران و انصار برای تعیین رهبر آینده اسلام به امیر مومنان روی آوردند . صحابه بزرگی مثل ابوایوب ، ابوالهیثم ، طلحه و زبیر در پیشاپیش مردم بودند . در مقابل عدم پذیرش امام ، آنان اصرار فراوان کردند . حضرت در این باره می فرماید :
« ناگهان مردم همانند موهای پشت کفتار مرا احاطه کردند ، بطوری که حسن و حسینم پایمال شدند و دو طرف جامه ام در اثر ازدحام جمعیت پاره شد.»
سرانجام با اصرار فراوان مردم ، بیعت آن حضرت در روز جمعه، 25 ذی الحجه سال 35 هجری انجام گرفت .
نخستین اقدامات امام : امام (ع) پس از خاتمه مراسم بیعت ، اصول و برنامه های حکومت خود را که مبتنی بر روش رسول ا... (ص)بود اعلام کرد و سه موضوع را در اولویت کاری قرار داد :
نصب کاگزاران صالح به جای عاملان عثمان .
رفع تبعیض و تضمین حقوق مساوی برای همه .
باز گرداندن اموال به غارت رفته و تقسیم عادلانه بیت المال .
مخالفان حکومت : حضرت علی (ع) در خطبه ای مخالفان حکومت خود را سه گروه دانسته اند : اصحاب جمل ( ناکئین ) ، اصحاب صفین (قاسطین) و اصحاب نهروان (مارقین).
ناکئین : اینان با ویژگی های روحی پول پرستی ، آزمندی و طرفداری از تبعیض ، نخستین گروه مخالف امام بودند.
رهبران اینان طلحه و زبیر بودند که برای رسیدن به اهداف خود ، بیش از دیگر بیعت کنندگان ، با امام بیعت کردند . اما چون سیاست مساوات در تقسیم بیت المال را از امام دیدند ، به بهانه انجام عمره و با هدف پیوستن به عایشه به مکه رفتند و در آنجا با عایشه ، بنی امیه و استانداران عزل شده دوران عثمان علیه امام متحد شدند و هسته مرکزی ناکئین را بنیان نهادند .
ناکئین با سه هزار نفر به بهانه خونخواهی عثمان و در حالی که عایشه را برشتر سوار کرده بودند بصره را اشغال کرده و پنجاه هزار نفر از مردم بی گناه را با فجیع ترین وضع به قتل رساندند . این حادثه و قرائن دیگر مانند سخنان تحریک آمیز سران سپاه ، تجهیز سپاه سی هزار نفری ، دستگیری و شکنجه استاندار بصره و ... بیانگر عزم آنان در براندازی حکومت امام(ع) بود و لذا در جریان جنگ جمل به دستور حضرت به محور فرماندهی ناکئین – کجاوه عایشه – حمله شد و پس از انتقال عایشه به گوشه ای ، شتر را کشته ، بدنش را آتش زده خاکسترش را بر باد دادند تا گوساله سامری دیگری را از بین برده باشند. این جنگ در سال 36 هجری به نفع امیر مؤمنان به پایان رسید.