دانلود تحقیق رابطه «علم» عقل و دین

Word 40 KB 10254 6
مشخص نشده مشخص نشده الهیات - معارف اسلامی - اندیشه اسلامی
قیمت قدیم:۱۲,۰۰۰ تومان
قیمت: ۷,۶۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • رابطه «علم» عقل و دین

    بحث رابطه علم و دین یکی از مباحث است که در فلسفه دین مطرح می شود و از مباحث کلام جدید نیز می تواند با شد،زیرا یکی از مهم ترین وظائف علم کلام تبیین گزاره های دینی و دفاع از گزاره های دینی است. پس هر بحثی که دین و گزاره های دینی را زیر سوال برده و به چالش بکشد،در حوزه مباحث کلامی خواهد بود و متکلم وظیفه دارد ازآن دفاع کند.

    سابقه بحث رابطه میان دین وعقل

    در صدر اسلام در قرن اول ودوم این بحث مطرح بود، عده ای مثل معتزلی ها عقل گرا شدند،به عقل بهادادند. و عده ای مثل اخباری ها ظاهر گرا شده و عقل را به کلی تعطیل کردند. در این میان عده ای می خواستند در کنار دین داریشان،جانب عقل را نیز رعایت کنند، در موارد تعارض، ظواهر دین را بتاویل ببرند. این یکی ازمباحثی است که در گذشته مطرح بوده، ولی پس از رنسانس و پیشرفت سریع علم و دانش در مغرب زمین این بحث اهمیت زیادی پیدا کرد. در عصر حاکمیت کلیسا زمانی که علم و دانش به تدریج پیشرفت می کرد، تعارضاتی بین داده های علمی از یک طرف و گذاره های دینی از طرف دیگر، پیش می آمد، به تدریج جانب علم تقویت و جانب دین تضعیف می شد. این روند تا قرن بیستم ادامه یافت،  اما از قرن بیستم به این طرف می توان گفت که معادله به نفع دین بهم خورد.

    محور و قلمرو دانش بشری

    الف- قلمرو عقل نظری  ب- قلمرو عقل عملی « بحث اخلاق وبحث حقوق»

    در قلمرو عقل نظری چهار نوع علم داریم1 – علم عقلی محض« ریاضیات،منطق و فلسفه» 2 – علم تجربی«اعم از علوم تجربی وانسانی» 3– علم تاریخ 4– علم عرفان

    تقابل گزاره های دینی با علوم چهار گانه

    داده های وحیانی وگزاره های دینی می توانند با هر یک از این علوم تقابل ایجاد کنند، بنابر این هر گاه از رابطه علم ودین، یا تعارض بین آنها سخن می گویم، منظورمان اعم از علوم عقلی، تجربی، تاریخی وشهودی است البته بین دین وعلوم عقلی محض مثل ریاضیات یا منطق تعارضی وجود ندارد ودانشمندان منطق وعلم ریاضی تا کنون مدعی چنین اختلاف نبوده ا ند.

    تقابل بین دین و فلسفه

    بعضی از فیلسوفان مدعی هستند که گاهی ما از طریق روش های عقلی به پاره ای از امور دست می یابیم که در تعارض مستقیم با مسائلی است که در گزاره های دینی و مذهبی یافت می شود، مثل اصل وجود خدا ،مسئله شر، مسئله اختیار و جهان پس از مرگ. در اینجا بخاطر رعایت اختصار یکی از این چهار موارد فوق را بیان می داریم، زندگی پس از مرگ یکی از گزاره های دینی است که با برداشت بعضی از فلاسفه در تعارض است، ممکن است عده ای از فیلسوفان استدلال کنند که انسان با مردن نیست و نابود می شود؛ یعنی این طور نیست که انسان آمیخته ای از بدن وروح باشد و با مردن از نشئه ای به نشئه دیگر انتقال یابد؛ زیرا انسان تنها یک ساختار دارد و آن ساختار مادی است که با مردن نیست ونابود می شود. بنابر این اگر کسی بتواند این مسئله را با دلیل عقلی ثابت کند، با گزاره های دینی و مذهبی سازگاری ندارد؛ زیرا در تمام ادیان الهی در غرب و شرق عالم، زندگی پس از مرگ را تصویر کرده اند و معتقید هستند که پس از این عالم، عالم دیگری نیز وجود دارد که آنجا انسانها به پاداش و کیفر اعمال شان می رسند.

    تعارض بین دین و علوم تجربی

    گفته شد که مراد از علوم تجربی اعم از علوم طبیعی و انسانی است. یکی از شاخه های علوم طبیعی کیهان شناسی است، ممکن است بین گزاره های دینی وکیهان شناسی تعارضی به وجود آید؛ مثلا یکی از گزاره های دینی ما این است که [هو الذی خلق السموات والارض فی ستته ایام] او کسی است که آسمانها وزمین را در شش روز آفرید. در دین یهودیت هم ، همین عقیده وجود دارد. کیهان شناسان در اینجا به مخالفت بر خاسته و این را امری غیر ممکن می داند.

    در زیست شناسی،  بر طبق بعضی از آیات قرآن و باورهای مسیحیان و یهودیان خلقت آدمی این گونه است که [ ولقد خلقنا الا نسان من صلصال] خداوند یک دفعه انسان را« از گل خشکیده ای» آفرید، یعنی سیر تکا ملی  را طی نکرده است،در حالیکه داروین وپیروانش انسان را به خاطر قرائن و شواهد زیادی که بین او و میمون وجود دارد تکا مل یافته نسل میمون می داند. بنائا طبق گفته دین، قدمت انسان در روی زمین چیزی حدودی شش هزار سال وطبق نظریه داروین اگر درست با شد چیزی حدود سی میلیون سال باید برای موجودی بنام انسان قدمت قائل شد.

    تقابل میان دین و علوم انسانی

    علوم انسانی خود دارای بخش های مختلفی است که در هر کدام مسائلی قابل طرح و بر رسی است. یکی از این بخش ها، جامعه شناسی است که امروزه از جایگاه ویژه ای بر خوردار است. سئوالی که در این رابطه مطرح می شود این است که آیا دین می تواند در جامعه نقش ایفا کند یا نه؟ ممکن است عده ای قائل باشند که دین نمی تواند هیچ نقشی را در جا معه ایفا نماید، در حالیکه دین مدعی است که من توانایی اجرای چنین نقشی را دارم. اینجا سئوال دیگری مطرح می شود که آیا نقش دین در جامعه یک نقش مثبت است یا جز مزاحمت کاری ندارد؟  ممکن است که عده ای از جامعه شناسان بگویند: هر جا که پای دین در میان است، جز جنگ و خونریزی چیزی دیگری به دنبال ندارد؛ مثلاجنگ های مذهبی دراروپا، جنگ های صلیبی و یا جنگ های که مسلمانان کرده اند تماما عاملش تعصبات دینی است. پس دین در جامعه نقش مخربی دارد. در حالی که ما معتقیدیم که دین برای رشد و تعا لی انسان آمده وثمره ای جز پیشرفت و تکامل برای جامعه ندارد. 

    را ه حل های ارائه شده برای رفع تناقض میان علم و دین

    سه دیدگاه مختلف برای حل تعارض بین علم ودین ارائه شده

    الف- نظریه استقلال :گروهی قائل هستند که این دو مقوله در زمینه های مختلفی چون موضوع، روش و هدف دو حیطه کاملا مستقل دارند وبا هم متفاوت هستند.

    ب- نظریه تعارض: این عده عقیده دارند که علم ودین مستقل از یکد یگر نیستند، وهمان طور که علم از واقع خبر می دهد، دین نیز از واقع خبر می دهد، ولی مثل یکدیگر نستند، یعنی علم در حیطه های وارد می شود که ممکن است دین هم درآن جا گزاره ای داشته باشد، در چنین موارد  رابطه تعارض به وجود می آید. علم چیزی می گوید ودین آنرا نفی می کند.

    ج- نظریه تعامل: عده ای قائل هستند که علم ودین با هم تعامل دارند ویکدیگر را تکمیل مکنند.

    رابطه علم ودین در سطوح مختلف

    وقتی سخن ازدین به میان می آید باید رفت سراغ متون اصلی آن در دین اسلام دو منبع اصلی داریم ، قرآن یا روایات .بر رسی رابطه دین، در دین اسلام  بستگی دارد به سطوح مختلفی که این دو « قرآن و روایات» از یک طرف وداده های علمی از طرف دیگر. پس در مجموع کتاب و سنت از نظر صدور و دلالت از چهار حالت خارج نیستند:

    الف- هر دو قطعی الدلالت هستند. ب- هر دو ظنی الدلالت هستند.  ج- هر دو قطعی الصدور هستند. د-  هر دو ظنی الصدور هستند. 

    1- اگر قرآن و روایت از حیث صدور و دلالت قطعی با شند« قرآن قطعی الصدوراست» از آن طرف داده های علمی یقین آور باشد، هیچ تعارضی میان آنها به وجود نخواهد آمد، زیرا یا پای علم می لنگد ویا گزاره دینی از قطعیت کافی برخوردار نیست. پر واضح است که قرآن اگر چه صدورش قطعی است ؛ اما ظهور ودلالتش  ظنی است. نصوص قرآنی هم خیلی کم است. از طرفی  در علوم تجربی بر خلاف علوم عقلی اصلا قطعیتی وجود ندارد. چون ممکن است هر فرضیه ای بعد از چند سال از اعتبار بی افتد. در علوم عقلی محض گفته شد که تعارض وجود ندارد، استدلال های فلسفی هم مانند داده های تجربی از قطعیت واعتبار دائمی برخور دار نیست. پس بین گزاره قطعی دین وداده های قطعی علم تعارض بوجود نه خاهدآمد.

    2- اگر گزاره ای دینی صدورش قطعی و دلالتش ظنی باشد و داده علمی یقینی، داده علمی قرینه برای تصرف در ظهور گزاره دینی می شود. در گزاره دینی تصرف می کنیم  به خاطر تعارض آن با یک امر مسلم تجربی.  

    3- اگر گزاره دینی صدورش ظنی باشد، خواه دلالتش قطعی یا ظنی و داده های علمی قطعی باشد، می توان داده علمی را قرینه بر عدم صدور آن روایت از جانب معصوم دانست.

    4-  اگر آیه وروایتی داشتیم که صدور و دلالتش قطعی بود و داده علمی ظنی، هیچ دلیلی نداریم که در ظهور گزاره دینی به خاطر یک داده علمی ظنی تصرف کنیم، زیرا ممکن است که داده علمی ظنی تغییر کند. می بینیم که داده های علمی در مواجه با گزاره های دینی هیچ گونه تعارضی با هم ندارند، فقط نیاز مند یررسی وتحلیل می باشد.

  • فهرست:

    ندارد.


    منبع:

    ندارد.

جستاری پیرامون ادعای تعارض علم و دین پیشگفتار سالیان متمادی علم و دین مانند دو گوهر تابناک بر تارک این عالم می درخشیدند ، و از دیر باز در تمدنهای بشری ریشه مشترک داشتند ، زیرا که آدم ابوالبشر بعنی از آنی که لباس زندگی بر اندامش پوشیده شد ، کام جانش را نیز با علم و معرفت گرفتند ، و سرشت اش را با علم و دانش و دین عجین ساختند ، و لذا آدم و ذریه اش شایسته خطاب الست بربکم گردیدند ، و ...

وقتی درمورد جایگاه علم ودین صحبت می کنیم ، در واقع می خواهیم بدانیم این مسأله از مسائل کدام علم است ، در کجا و چه دانشی درباره علم ودین صحبت می شود. مسأله علم ودین بیشتر در دو دانش مورد توجه و محل بحث است، یکی الهیات و دیگری فلسفه دین . از آنجا که این دو دانش با مسائل دینی سرو کار دارند ، به بحث علم ودین و مناسبات بین آن دو می پردازند، اما این مسأله برای فرد متدین نیز که طالب ...

چکیده : این مطالعه که با هدف بررسی تحوّل هویت دینی در میان دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد انجام گرفته است، دارای دو مرحلۀ کمی و کیفی است. در مرحلۀ اول، دویست و هشتاد و نه نفر از دانشجویان سه رشته علوم تربیتی شیمی و مهندسی برق که در سه مقطع ترم اول ترم چهارم و ترم آخر به تحصیل اشتغال داشته اند، انتخاب و هویت دینی آنان مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته است. در جهت اطمینان از عدم ...

یکی ازتناقض های دنیای ما این است که همه از دمکراسی ملی خود صحبت می کنند وکسی نیست که ازدمکراسی بین دولتها و ملتها سخن بگوید .اگر هر عضو خانواده ای از دمکراسی نوع خود صحبت کند بدون اینکه دمکراسی در بین آن خانواده وجود داشته باشد سرنوشت چنین خانواده ای چه خواهد بود ؟ در جامعۀ بشری نیز اگر به فرض ،درهمۀ ملتها دمکراسی مود علاقه خود را پیاده کنند ولی میان خود دمکراسی نداشته باشند ...

ايمانوئل کانت (Immanuel Kant) در 1724 در پروس شرقي متولد شد.زندگي او خالي از فراز و نشيب بود . ازدواج نکرد ، از زادگاه خود هرگز زياد دور نشد و در آنجا مدت 27 سال استاد منطق و فلسفه بود. کانت معتقد بود گزاره هايي وجود دارد که عقل توانايي داوري در

مقدمه ساختارهای حکومت در جهان امروز چگونه است ؟آیا ما می توانیم با در نظر داشت عناوین حکومتهای مختلف به درک درستی از راهبردهای جاری درآن کشورها وشکل اداره ی آنها نایل شویم؟ بی شک این کاری بسیار دشوار است .اگر به ساختار اداری واجزای تشکیل دهنده ی حکومت های معاصر نظری بیاندازیم، خواهیم دید که بسیارمشابه هم هستند . آبهای صاف آبی رنگ که از آبهای خروشان اقیانوس سرچشمه می گیرند. دارای ...

زیر ساخت مکانیک نیوتنی مقدمه قبل از آنکه اندیشه ی آدمی شکوفا قبل از آنکه اندیشه ی آدمی شکوفا گردد و به بهره وری رسد، باید شرایط آن فراهم گردد. در جو اختناق آلود قرون وسطی چنین شرایطی فراهم نبود. به همین دلیل تولیدات فکری تقریباً به صفر رسید. برای رشد و پیشرفتهای علمی نخست باید زمینه ی فلسفی آن در جامعه فراهم باشد، به عبارت دیگر فلسفه های مورد قبول و حمایت جامعه بایستی پذیرای ...

ایمانوئل کانت (Immanuel Kant) در 1724 در پروس شرقی متولد شد.زندگی او خالی از فراز و نشیب بود . ازدواج نکرد ، از زادگاه خود هرگز زیاد دور نشد و در آنجا مدت 27 سال استاد منطق و فلسفه بود. کانت معتقد بود گزاره هایی وجود دارد که عقل توانایی داوری در مورد آنها را ندارد مثلا اگر بگویی جهان آغازی در زمان داشته یا بگویی چنین آغازی نداشته است ، هیچ یک از این دو بی معنا نیست و عقل نمی ...

طرح يک پرسش پيرامون ميزگرد تعامل دين و ادبيات داستاني مقدمه ميزگرد را مي توان از دو منظر به داوري نشست: الف) شيوه گفتگو و تعامل بين اعضا و چگونگي پيش رفت بحث ب) محتواي مباحث مطرح شده نگارنده قصد ورود به قضاوت پيرامون بند الف و چند و چون ورود

مقاله حاضر با پرداختن به نگرش اقبال لاهوری درباره علم جدید، ‌دین، ‌خدا و جهان طبیعت، ‌نشان می‌دهد که در نظر او علم و دین نه در تعارض و نه در تمایز و جدایی بلکه در تعامل با یکدیگرند. آن هم از آن‌رو که وی معتقد است قرآن برخلاف تصور رایج عمده تکیه‌اش نه بر نظرورزی و توجه به امور انتزاعی و ذهنی بلکه بر تجربه و مشاهده و عمل است. بنابراین علوم جدید که با تکیه بر خرد استقرایی شکل ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول