تحقیقات نشان می دهند ۷۰ درصد رشد شخصیت فرد تا سن ۶ سالگی شکل می گیرد. ولی بیشتر خانواده ها تصور می کنند که فرزندشان تا زمانی که در سن کودکی به سر می برد، چیزی متوجه نمی شود و به اصطلاح می گویند: «بچه است» و متأسفانه تربیت وی را به سنین نوجوانی موکول می کنند که آن زمان بسیار دیر است.
در واقع اصلی ترین و اساسی ترین نهادی که در پرورش و رشد اخلاقی، تربیتی و شخصیتی فرد نقش دارد خانواده است که توجه تام والدین به این موضوع از ضروریات است. رشد اخلاقی به معنای درونی کردن قواعد، قوانین، هنجارها و ارزش های مرتبط با چگونگی رفتار و تعامل فرد بین خود و دیگران است و اینکه فرد خوب و بد، باید و نباید را بیاموزد، ضروری است که نوجوان اخلاقی فکر کند، حس کند و اخلاقی عمل کند که در این میان خانواده نقشی اساسی دارد.محققین بر این باورند که از دوران کودکی چنانچه احساس همانندی با والدین در فرد تقویت شود، هر گاه مرتکب خطایی شود خود را ملامت کرده و می کوشد از تکرار خطا اجتناب کند. نوع الگویی که والدین به کودک ارائه می کنند و نوع نظم و انضباطی که توسط والدین اعمال می شود بر چگونگی شکل گیری هویت و وجدان کودک، نوجوان و جوان مؤثر است. روانشناسان معتقدند وجدان اخلاقی و رشد اخلاقی نه تنها متأثر از دیگران است بلکه ناشی از پویایی درونی شخص، خصوصیات خلقی و تعامل ویژگی های درونی با تأثیرات بیرونی است.
رشد اخلاق در نوجوان و جوان از طریق ارائه الگوهای بحث و گفت وگوی والدین و مربیان با فرد است. روانشناسان بر این باورند: از طریق بحث و گفت وگوها است که فرد می تواند سطح رشد اخلاقی را به سطح والاتری ارتقاء دهد.
والدین و مربیانی که دارای مهارت های گفت وگو در مسائل ارزشی و اخلاقی با نوجوان و جوان هستند، تأثیرات شگرفی بر رشد وجدان اخلاق آنان بر جای می گذارند.
رشد اخلاقی در نوجوان و جوان، در خانواده و در ارتباط عاطفی والدین شکل می گیرد و گذشت کردن و احساس همدردی با آنها تأثیر مثبتی بر رشد اخلاقی آنها خواهد گذاشت. وقتی رفتار بزرگسالان همراه با فداکاری باشد، زمینه خوبی برای ایجاد احساس اخلاق مثبت در آنها فراهم می شود. به طور معمول افراد در سنین ۱۰ تا ۱۲ سالگی در آستانه نوجوانی به افراد دیگر بخصوص بیماران، معلولان و افراد محروم و ستمدیده جامعه احساس همدردی پیدا می کنند و تمایل به کمک و یاری رساندن به آنها دارند، این احساس اگر توسط والدین و مربیان مورد تقدیر و ستایش قرار گیرد، در ادامه جوانی و زندگی آینده تشدید شده و زمینه ساز اندیشه های انسان دوستانه قرار می گیرد.
از سوی دیگر گذشت کردن که یک تمایل غیرخودخواهانه و از سر انسان دوستی نسبت به دیگران است تأثیر مثبتی بر رشد اخلاقی نوجوان و جوان می گذارد.در شرایطی که نوجوان ها عموماً خود مرکزبین و تا اندازه ای خود خواه هستند وقتی که رفتار بزرگسالان همراه با فداکاری باشد، زمینه خوبی برای ایجاد احساس اخلاقی مثبت در آنان فراهم می کند. بی جهت نیست که همه ادیان الهی و تمام عرفا و حکما و مربیان بزرگ، همگان را به چنین رفتاری توصیه کرده اند. به طور کلی برای تقویت اخلاق مثبت در جوان بایستی نگاه صرفاً سنتی به جوان را متحول کرد و با دیدگاهی مدرن به پرورش اخلاق نوجوان و جوان پرداخت. به عبارت دیگر فقط با نصیحت و سخنرانی نمی توان از بسیاری نوآسیب های جامعه جلوگیری کرد. محققین بر این باورند رشد احساس، هیجان، خشم و محبت، اعتماد به دیگران و حس کنجکاوی ویژگی های اخلاقی فرد را می سازد. در سنین ۱۸-۶ سالگی دوره ای است بسیار حساس که شخصیت فرد حالت ژلاتینی دارد و بحث هویت جوی مطرح است. هویت جنسی، فکری، عاطفی و اقتصادی و... نوجوان بایستی به آنها پاسخ دهد. در این میان نیازمند یک راهنمای دلسوز و دانا می باشد که با راهنمایی های خردمندانه اش، شخص را رهبری کرده تا مسیر صحیحی را در زندگی انتخاب کند. از سوی دیگر برخورد والدین در برابر خطای نوجوان از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
به عنوان نمونه، رفتار والدین در برابر سیگار کشیدن نوجوان نبایستی همراه با خشونت و محرومیت از محبت باشد که در این روش والدین محبت خود را از نوجوان بازمی دارند و با بی اعتنایی یا خشونت رفتار می کنند که در این حالت احتمال لجبازی و گرایش نوجوان به آن عمل بیشتر خواهد شد.
دانیل هارت، روانشناس بر این باور است: «اخلاقیات از یک سو نمایانگر فداکاری و گذشتن فرد از برخی منافع خود به سوی مصالح دیگران است و از سوی دیگر در پیش گرفتن خردمندانه ترین راهی که دستیابی به مصالح روشن بینانه فرد را امکان پذیر می کند.»
درونی شدن رفتار اخلاقی، در خودانگاره و احساس هویت نوجوان و جوان است تنها کسانی که اعتقادات اخلاقی آنها بخش مهمی از هویت و ساختار شخصیتی شان شده رفتاری خلاف اخلاق را پشت پا زدن به هویت خود محسوب می کنند و از چنین کاری اجتناب می ورزند. رشد وجدان از دوره پیش دبستانی شروع می شود؛ یعنی زمانی که کودک هنجارهایی را برای رفتار قابل قبول در ذهن خود ایجاد می کند. پس دوره کودکی و نوجوانی دورانی است با اهمیت و توجه به آن ضروری تر و با اهمیت تر.
جوان و اخلاق اسلامى
اخلاق جوان مقتضى صلاح و فساد هر جامعه است . یعنى اصلاحات هر جامعه مبتنى بر افکار و ایده نسل جوان آن جامعه استوار است ، بنابراین جوانان هر جامعه هر گاه از اصلاح و سداد، و پاکدامنى برخوردارند آحاد آن جامعه ممکن است از صلاحیت و شایستگى بیشترى برخوردار باشند و هر گاه جوانان آلوده و آزاد و یله و رها باشند، فساد و فحشاء جنایت و اعتیاد بیشترى به انواع مواد مخدر در آن جامعه شایع و فراوان مى گردد. جوان و کنترل غرائز: غرائز در بشر همچون همه موجودات جزء ذات و خلقت او است ، اما انسان در اعمال غرائز بى حد و مرز است . به هر چه که تمایل پیدا کردند هیچ رداع و مانعى سر راه خود نمى بینند، و خود را به مطلوب خویش مى رساند. لکن بهائم و چهارپایان و هر حیوان دیگر بر مبناى تکوین و فطرت هرگز از مرز خود تجاوز نمى کند، مگر به هدایت و راهنمائى انسانها نسبت به دیگر نوع خویش تجاوز جنسى مى نمایند. این شعور در آنان حاکم است که هر نوع از حیوانات با هم نوع خویش مى پردازد. اما انسان که غریزه به جنس مخالف خود در او باید با اندازه اى خاص اعمال شود، و از هر گونه افراط و تفریط و بى قانونى باید خودارى کند، گاهى تمایلات غریزى و خواهش هاى نفسانى خود را به حد افراط مى کشاند، و با پیروى بى قید و شرط از هواهاى نفسانى کنترل خود را از دست مى دهد و خود را به حد افراط مى کشاند، دست تعدى و تجاوز به حریم حیوانات نیز دراز مى کند، یعنى در آزادى غریزى از حیوانات پا فراتر مى نهد، و تجاوز به غیر جنسیت خود را صادر مى نماید. وقتى قرآن در برنامه ریزیهاى خود به اوصاف انسانهاى مؤ من و متعهد مى پردازد پرهیز از گناهان کبیره و اعمال شهوترانى هاى نابجا و افراطى را به شدت محکوم مى نماید. و مى فرماید: و الذین یجتنبون کبائر الاثم و الفواحش . (121)
انسانهاى متعهد و مؤ من از کبائر و فواحش و گناهان کبیره اجتناب مى نمایند.
کنترل غرائز از اختصاصات یک انسان موحد و متعبد است ، شیخ اشراق سهروردى گوید:چون باز کنم چشم سر، اى چشم سرم
جز بر رخ تو هیچ نیفتد نظرم
گفتى که نخواهم که به کس در نگرى
خود جز تو کسى کو، که بدو در نگرم
اکنون ، اى جوان ، ببینیم که رئیس مذهب شیعه حقه جعفریه حضرت صادق آل محمد صلى الله علیه و آله چه دستور العمل مى دهد:
لا تدع النفس و هواها فان هواها رداها. (122)
حضرت امام فرمود: نفس خویش را با خواهشهاى گوناگونش آزاد مگذار، زیرا تمایلات آزاد نابجا موجب هلاکت و سقوط او خواهد شد.
مبارزه با نفس بمنزله جهاد اکبر است ، که جنگ با دشمن برون ، جهاد اصغر است .
عارف رومى گوید:اى شهان کشتیم ما خصم برون
ماند خصمى زو بتر در اندرون
کشتن این ، کار عقل و هوش نیست
شیر باطن ، سخره خرگوش نیست
دوزخ است این نفس دوزخ اژدها است
کو به دریاها نگردد کم و کاست
هفت دریا را در آشامد هنوز
کم نگردد سوزش آن خلق سوز
هم نگردد ساکن از چندین غذا
تا ز حق آید مر او را این ندا
سیر گشتى سیر؟ گوید نى هنوز
اینست آتش ، اینست تابش نیست سوز
عالمى را لقمه کرد و در کشید
معده اش نعره زنان هل من مزید
چونکه جزو دوزخست این نفس ما
طبع کل دارد همیشه جزوها
چونکه واگشتم ز پیکار برون
روى آوردم به پیکار درون
قدر جعنا من جهاد الاصغریم
با نبى اندر جهاد اکبریم
مراحل مبارزه را، اى جوان عزیز، از جنگ کوچک شروع مى کنیم وقتى به دشمن مسلح غلبه کردیم ، سپس توان مبارزه با دشمن قوى تر که در درون ما است مى پردازیم . اگر در مبارزه با او از پا نیفتادیم آنگاه مرد میدان نبرد، و فاتح و پیروزیم .
جهاد اکبر مجاهده با نفس است
امیر مؤ منان علیه السلام فرمود: پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله گروهى از جیش و سپاه خود را جهت جنگ و جهاد با دشمن گسیل داشت ، وقتى که سپاه اسلام پیروز برگشتند و به محضر پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله راه یافتند، حضرت فرمود: مرحبا بقوم قضو الجهاد الاصغر و بقى علیهم الجهاد الاکبر، قیل یا رسول الله و ما الجهاد الاکبر؟ قال : جهاد النفس ، ثم قال افضل الجهاد من جاهد نفسه التى بین جنبیه . (123)
حضرت فرمود: مرحبا به قومى که جهاد اصغر را به پشت سر افکندند، و اکنون جهاد بزرگترى در پیش روى دارند.
گفتند یا رسول الله ، جهاد اکبر چیست ؟ فرمود: جهاد اکبر با نفس است ، سپس فرمود: بهترین جهاد آن است که انسان با نفسى که در بین پهلوهایش قرار دارد مبارزه و مجاهده نماید.
تو اى جوان روشنفکر و بیدار و هوشیار، وقتى سر افراز و پیروزى ، که بر تمایلات نفسانى خویش فائق آمده باشى . والا مغلوب و بیچاره اى . بنابراین از نفس ، این دشمن همراه غافل نباشیم ، و على الدوام از شر او به خدا پناه بریم ، و هرگز از او در امان نباشیم