تربیت چیست؟
تربیت باغبانی وجود انسان است. شکوفایی و رشد هماهنگ و متعالی شکوفه های زندگی در گروی وجود باغبانان دلسوز و تواناست. آنچه باغبان انجام می دهد هموار نمودن زمینه های جوانه زدن دان و نهال و تجلی استعدادهای نهفته است. در واقع تربیت چیزی جز از قوه به فعل رسانیدن استعدادها و اوانمندی های بالقوه انسان نیست.
اخلاق و تربیت اسلامی، با ویژگی و بعد متعالی خود و به موجب برتری که بر دیگر مکاتب اخلاقی دارد، تضمین کننده سعادت انسانها در همه عصرها و ره توشه همه ره پویان راه کمال است و فراگیری علمی و تخلق عملی به آن، یکی از فرایض اولیه در کنار شرایع و عقاید به شمار می آید. از این رو در نظام فرهنگی اسلامی ما ضرورت است به شیوه علمی و منطقی در چارچوب بر نامه های آموزشی و تربیتی به طور جدی به فرزندان ارائه گردد و در شکل گیری اخلاقی و تربیتی این نسل، که سازنده تاریخ آینده جامعه اسلامی است، جدیت و اهتمام شود و عملاً مورد عنایت و توجه قرار گیرد. هدف از تربیت اسلامی، ساختن انسانی است متعادل، انسانی به دور از افراط و تفریط انسانی با فضیلت و همانگونه که علمای اخلاق بیان می دارندهر آنچه که در واحد اعتدال باشد، فضیلت است .
اصول تربیت فرزندان
تربیت باید هدفمند و با برنامه باشد و در پیمودن مسیر تربیت توجه به اصول آن نیز امری اجتناب ناپذیر است. از جمله آن اصول:
1. آماده کردن یک محیط امن و مورد علاقه فرزندان:
فراهم کرد محیطی امن برای فرزندان موجب آرامش بیشتر شما در زمینه تربیت فرزندتان می شود. کودکان نیازمند یک محیط جذاب هستند که فرصت های لازم را برای جست و جو، کشف، تجربه و رشد مهارتهای آنها فراهم آورد. خانه ای که پر از اشیاء جالب توجه می باشد، کنجکاوی کودک، رشد زبان و توانایی های هوشی او را تحریک خواهد کرد به عنوان مثال اتاق خواب فرزند خود را به طور ساده و زیبا با رنگ های شاد و روشن و جالب توجه بیارایید. اشیاء گران بها و پرارزش در دسترس کودک نگذارید، اشیایی باید در اختیار او باشد که خراب شدن یا شکستن آن چندان مهم نیست. کودکان به نظارت مناسب نیاز دارند، نظارت مناسب به این معنی است که بدانید کودک کجاست و چه کاری انجام می دهد.
2. ایجاد محیط سازنده برای یادگیری:
فرزند شما به محیط سالم و سازنده نیازمند است تا فکر و جسم خویش را پرورش دهد. والدین لازم است در کنار فرزندان باشند. این بدان معنی نیست که همیشه با فرزند خود باشید بلکه منظور آن است در هنگامی که فرزندتان به کمک، مراقبت یا توجه نیاز دارد، در دسترس او باشید. برای فرزند شما تنها حضور در کنار سایر افراد کافی نیست بلکه او نیازمند آن است که با دیگران همکاری و مشارکت نزدیک داشته باشد.
3. استفاده از انضباط قاطعانه:
بسیاری از والدین به اشتباه برای داشتن قاطعیت در برخورد با فرزندان از روشهای نامناسبی چون دادزدن و تهدید کردن استفاده می کنند. در واقع انضباط قاطعانه به این معناست که:
v در رفتار با کودکان شیوه نسبتاً با ثباتی داشته باشید:
وقتی در مقابل رفتار نامطلوب کودک هر دفعه واکنش متفاوتی داشته باشید، مثلاً زمانی رفتاری را نادیده بگیرید و یا حتی تشویق کنید و زمانی دیگر همان رفتار را به شدت تنبیه و یا کودک را تهدید کنید، کودک گیج می شود و نمی داند که رفتارش مطلوب است یا نه؟
v هنگام بدرفتاری کودک به موقع مداخله کنید:
گاهی والدین آنقدر صبر می کنند تا بدرفتاری کودک شدید شود و آن وقت مداخله می کنند و به شدت کودک را تنبیه می کنند برای مثال: والدین در یک مهمانی ممکن است بیقراری کودک و اینکه حوصله اش سررفته است ببینند ولی هیچ اقدامی نکنند و بعد زمانی که بی قراری کودک شدید می شود قشقرق راه می اندازد شروع به تنبیه کردن می کنند.
v به موقع فرزندتان را برای انجام رفتار مناسب آموزش بدهید:
رفتار مناسبی را که از کودک خود انتظار دارید به او آموزش دهید و از تشویق برای تقویت آن رفتارها استفاده کنید. با تعین قوانین در خانه و خارج از خانه و آموزش آن به کودکان، آنان به تدریج کنترل بر رفتارهای خود را یاد می گیرند. فرزندان شما نیازمند تشویق های موثر و دلگرم کننده شما هستند، تشویق های صادقانه و مهرآمیز شما همراه با هدایای کوچک و به موقعی که تقدیم کودک می کنید سبب می شود تا او اعتماد به نفس پیدا کند و احساس داشتن شخصیت کند.
4. انتظارات واقع بینانه ای از فرزندان و خودمان داشته باشیم:
وقتی والدین توقعات زیاد و یا زودتر از زمان لازم از فرزند خود داشته باشند و یا انتظار کامل بودن را از آنها داشته باشند. در آن صورت مشکلاتی بروز خواهد کرد. (مثلاً والدینی که انتظار دارند کودکشان همیشه مودب و شاد بوده و با آنان همکاری کند، خود را در معرض ایجاد مشکلات با فرزند خود قرار می دهند.) از کودک خود انتظار نداشته باشید کامل باشد. همه کودکان اشتباه می کنند اما بیشتر اشتباهات عمدی نیستند. برای والدین مهم است که انتظارات واقع بینانه از خود نیز داشته باشند. این نکته که شما می خواهید به عنوان یک والد تمام سعی خود را بکنید، خوب است اما تلاش برای یک پدر و مادر کامل و بی نقص بودن فقط منجر به احساس ناکامی و بی کفایتی می شود. به خود خیلی سخت نگیرید همه افراد از سریق تجربه می آموزند.