درمانگر بیماری های روح و جسم
« نظری بر مقدمه کتاب فصوص الحکم ابن عربی
چگونه میتوان جن و موکل داشت؟ »
سرکوب جوانان ؟ چرا؟ مقصر کیست؟ علل و نتایج از کتاب سرمایه اجتماعی در ایران
بخشی از کتاب سرمایه اجتماعی در ایران تالیف وتحقیق اقای علی باقری در ذیل به تلخیص ارایه می شود.
جوانان؟ انها کیستند؟ اگر در باره انها سوال کنیم ؟از افراد و اقشار مختلف حتی از خود انها ؟ چه پاسخی می شنویم؟ایا پاسخها یکسان است ؟البته دانشمندان حوزه علوم اجتماعی ممکن است این سوال را از نظر علمی رد کنند> هزار دلیل هم برای غیر علمی بودن ان باشد؟اما به هر حال من به عنوان یک جوان حق سوال از خودم را که دارم؟ندارم؟
حالا سوال را محدودتر کنیم جوانان در خانه چه جایگاهی دارند؟چرا معمولا اب انها در خانه در جوی پدر و مادر نمی رود؟ برای حل مساله باید صورتی از اختلافات وموارد ان ارایه داد.اولین مساله به نظر شما چیست؟علمای سیاسی و اجتماعی می گویند ..مثلا بحران هویت؟چرا چون فلان کتاب ترجمه و بهمان کشور چنین می گوید .در فرانسه یا امریکا..درست هم گفته و در سفته اما ایا مساله جوانان یاخجی اباد همان مساله بچه های نیاوران و جردن و ظفر است؟یا مساله بچه های تهران عینا مثل مسایل بیله سوار مغان و بشاگرد معروف و.. است؟پس میان ماه ما تا ماه گردون….
میگویند یکی از مهمترین اختلافات میان والدین وفرزندان برسر نحوه لباس پوشیدن یا آرایش کردن است .جوانان یک جوری؟. شده اند می خواهند کفش ولباسی بخرند که هیچ شکل معقولی ندارد .آرایشی در مو وصورت میکنند که در گذشته اصلا نبود پدر مادر شدیدا نگرانند از یک پدر ومادر نگران می پرسیم چرا از رفتار بچه ها ناراحتید؟میگویند:
1-اولین مساله در مخالفت دستگاه اداری وانتظامی است پدر ومادر نگرانند که مبادا فرزندانشان به خاطر ریخت وقیافه مورد پیگرد و برخورد قرار گیرند.
2-مردم چه می گویند ؟ممکن است موقعیت اداری اجتماعی اقتصادی پدر ومادر تحت الشعاع قرار گیرد.وضرر مستقیم یا غیر مستقیم به آنها برسد.
3-بچه ها بجای خواندن درس ومشق به تظاهر ومدپرستی بیفتند ودرآینده نتوانند گلیم خود را از آب بیرون بکشند .
4-اصلا فرهنگ و روش زندگی در خانه باید امرانه باشد. دستور والدین وتحکم انها و اطاعت فرزندان . رفتار جوانها ضد ان است.گاهی هم توجیهی برای این ناهمگونی نمی یابند.چرا پسرها ارایش میکنند؟یا دختر ها پررو شده اند؟ مخفی کاری و پنهان کاری دارند؟
5 تامین هزینه های این مد زیاد است.
جوان دنبال چیست؟میگوید دنیا عوض شده .اینها توجهی به نیازهای ما ندارند.پدر و مادر ما رو به دنیا اوردند ما که نخواسته بودیم حالا یاید جور مارا بکشند.باید از زندگی استفاده کرد و لذت برد.ما هم این جوری اظهار وجود می کنیم.
البته این ماجرا به جوانها ختم نمی شود .در میان افراد میان سال و مسن هم این مساله هست.دیده اید برخی مدام قصد دارند لباس های خاص بپوشند . مدام از خود تعریف کنند.از تیپ و کار و شغل و …اینقدر می گویند که مخاطب احساس بیزاری پیدا میکند.راستی جرا عده ای چنین نیازی دارند؟اگاهانه یا نااگاهانه ؟ایا در این جواب ها معلوم شد که چرا جوانها این طورند؟
ریشه رفتار ها
انسان موجودی اجتماعی است.در جامعه می اموزد .یاد میگیرد.احساس خود را نیاز و نحوه رفع ان را می اموزد.احساس امنیت می کند. ان را درک میکند و می خواهد.تقسیم کار اجتماعی را مفید می بیند ان را میپذیرد.ونظم وتعاون و چیز های دیگر
مشکلات خانواده :
در حال حاضر وضعیت اقتصادی جامعه به نوعی است که پدر ومادر ناچارند از بام تاشام برای تامین معاش کارکنند.درجائی نوشته ایم ,درجامعه سه گروه وسه طبقه را می توان دسته بندی کرد .
گروه اول که اکثریت مردم جامعه اند ؛در شش وبش تامین هزینه ها هستند ؛ تمام فکر وذکرو وقت آنها صرف کار و تلاش برای خرید وسایل مورد نیاز واجاره وهزینه مدرسه و…. می شود .گاه دو یا سه کار دارند ؛وقتی برای استراحت وتفریح ندارند؛ اوقات فراغتی ندارند ؛ فرصت برای تفکر ومطالعه نیست ؛ آنها غالبا خسته اند؛ عصبی اند؛نگرانند ؛ ناآرامند ؛برای تامین زندگی آینده و.. از این ها چه توقعی برای تربیت صحیح فرزندان هست ؟اصلا آیا کسی آنها را تربیت کرده ؟آیا دولت برخلاف وعده هایش در فکر آنان بوده و هست ؟ وتا وقتی تامین اجتماعی وبیمه ها در یک جامعه تحقق نیابد بحث از عدالت وامنیت وآسایش واخلاق مداری شعاری ن بیش نیست ؟
طبقه دوم طبقه متوسط جامعه است .آنها به اصطلاح دستشان به دهنشان می رسد .اما آنها هم زیاد رابطه همه جانبه ای با فرزندان ندارند ؛ زیرا تصور عمومی این است که بچه ها به خانه ووسایل تفریح وبازی وغذا ولباس ویک مدرسه خوب دارند؛پدر ومادر دیگر حال و وقتی ندارند که برای آنان گذارده ؛به اصطلاح دل به دل آنها بدهند ؛با آنها سخن بگویند ؛حرف بزنند ودرد دل کنند ومانند یک دوست آنها را طرف صحبت ومشورت قرار دهند شند . این خانواده ها معمولا در تلاشند یکی خود را دوتا کنند ؛در چشم وهمچشمی رایج جامعه دنبال زندگی بهتر وتحمل بیشتر هستند .درحالی که در جوامع پیشرفته چنان وضعی وجود ندارد ؛نه طبقه ضعیف این همه محروم وبی پناه است نه طبقه قدرتمند با این همه امکانات؛حکومت مردم فقیر را کاملا رها نکرده است .با تامین نیازهای اولیه ؛شرایط خوبی را فراهم می کند تا امنیت اجتماعی به وجود آید . امکان درمان وآموزش ؛ تامین خانه ؛تامین بخشی از اجاره ؛ بیمه بیکاری و….واین کار هم برای دلسوزی و بحث اخلاقی نیست. برای ان است که گدا غیرت نیاورد وجهان پر بلا نسازد.
وقتی نیازهای اولیه افراد تامین شد احساس امنیت روانی ومادی در جامعه بیشتر می شود ؛دیگر از کیف زنی وقالپاق دزدی وشرخری وسرقت وکلاهبرداری های گوناگون و…خبری نیست ؛پلیس ودادگاه وزندان ومراکز وابسته کم هزینه تر می شوند .عناوین مجرمانه کمتر می شود . مشاغل کاذب وپنهان محدود می شود .ممکن است بگویند خوب اینها به ما مربوط نیست. دست حکومت است .ازدست من یا ما کاری بر نمی اید.
چرا همه تقصیرها را به گردن حکومت می اندازیم ؟خود برای اصلا ح خودمان چه کرده ایم ؟بیانست این موارد برای آن است که درحین ارائه پیشنهاد اصلی ؛ عده ای اعتراض نکنند ای بابا با این کارهاکه نمیشه ؟وقتی مردم این همه مشکل دارند ؟ شما از روی شکم سیری حرف می زنید؛ این کارها وظیفه ما نیست ؛باید دولت حل کند.
این درست است که همه این موارد وجود دارد ؛ اما هر کس در جامعه تکلیف ووظیفه ای هم دارد ؛ صر فنظر از آن که دیگران چه کار می کنند باید پرسید من چه می کنم و چه کرده ام؟ اول خود را اصلاح کرد .اما نه به شیوه اصلاح طلبی . اصلاح طلبی هم حرف مشخص ندارد؛کلی گوئی وسیاست بازی ودعوای قدرت ؛مجالی برای رسیدن به مسائل به ظاهر جزئی وپیش پا افتاده نمی دهد. می گویند که اصلاح می تواند از راس حکومت باشد هم در ذیل ؛ این به معنای فشار از بالا وچانه زنی از پائین است که باز دعوای قدرت است .واین مشکلی تاریخی است که افراد و احزاب سیاسی در ایران هیچ یک دارای برنامه مشخص واصولی برای اصلاح امور فرد وخانواده نبوده اند؛ تا بعد از آن برسد به جامعه و…وهمین شاید یکی از عوامل وسبب عدم پایداری آ نهاست ؛حداقل یکی از دلایل مهم آنها است .
شعار فرهنگ سازی هم نیست ؛که فاقد برنامه ومقدمه ؛موضوع وروش وابزارها وسیاستها واهداف ووجوه سلبی وایجابی موضوع باشد.
حل مساله مد ولباس باید از درون خانه وخانواده شروع شود . اول بررسی کنیم که در مجموع با بچه ها معمولا چگونه رفتار می کنند؟اگر درخانه با بچه ها رفتار تحقیرآمیز وتند باشد؛سرکوبگرانه باشد ذلیل کننده باشد ؛بدون رعایت حریم وشخصیت واراده ومحدوده او باشد ؛اگر هنگام بیان خواسته ؛نظر ؛اندیشه ولو به اشتباه ؛ به آنان توجه نشده ؛یا برخورد حذفی صورت گیرد؛چه وضعی پیش میاید؟
چنان با آنها رفتار می شود که ” خفه شو ” بشین سرجات ” به تو این حرفها نیامده ” یا بدتر از آن فحش وکتک وبدرفتاری در قبال رفتار خود می بینند.وقتی آنها را در سن نوجوانی وجوانی چون کودک ضعیف وبی پناه مشاهده کنند ؛ که باید مدام به فکر نان وآب ولباس آنها باشند؛وقتی اجازه نمیدهند در مسائل جزئی وکلی مشارکت کنند ونظر دهند ؛وقتی اعتماد متقابل نیست ؛وقتی همه اعضا خانواده به هم شک دارند ؛حریم جغرافیائی ؛روانی واخلاقی معلوم نیست ؛وقتی اوقات خوش را نمی خواهند یا نمی توانند در کنار هم سپری کنند ؛وقتی نیاز ها ؛معضلات ومشکلات را از هم پنهان می کنند؛آیا خانواده معنائی دارد؟
خانواده ستون وبنیان اساسی هر جامعه است هر آنچه در خانواده ها روی می دهد به شکل بزرگتر در جامعه خود را نشان می دهد.خانواده عبارت از یک خانه با چند ستون مساوی است ؛پدر یک ستون ؛مادر یک ستون ودیگر بچه یا بچه ها بقیه ستون ها ؛بدون هر یک از این ستونها ؛ یا ضعف آنها ؛ ستون های دیگر امنیت وآرامش نخواهندداشت ومخصوصا بچه ها که باید در آینده خود را نشان دهند؛ روی پای خود بایستند وخانواده جدید تشکیل دهند.
ابعاد مساله لباس پوشیدن :
امنیت محمل مادی صرف ندارد ؛ بیش از همه روحی وغیر جسمی است .امنیت یک بحث متقابل است ؛ یک مجموعه است ؛ یک بستر است .وتابع عوامل ومسائل زیادی است .امنیت تنها وابسته به شرائط فیزیکی مثل وجود نگهبان وحتی داشتن قدرت نیست .احساس امنیت با داشتن قدرت حاصل نمی شود ؛جنبه سلبی آن هم است ؛یعنی کسی امنیت مارا به خطر نیندازد.