مقدمه
قلم اسبابی برای نوشتن یا خط کشیدن بوسیله مرکب یا سیالی دیگر ، یکی از قدیمی ترین افزارهای ارتباطی مهم نوع بشر است . در سراسر تاریخ ، مردمان تاریخ از قلم برای کسب و کار و ثبت اندیشه ها و وقایع زمن خود استفاده می کرده اند . امروز ماشین تحریر عمدتاً در اغلب مکاتبات اداری و جز آن جانشین قلم شده است ، ولی هنوز هم در کاتبات رسمی قلم بکار می رود . همه قلمها اسبابی دارند که روان شدن مرکب را به بصورتی مهار شده بر روی کاغذ یا مواد دیگر تأمین می کند . بعضی از قلمهای قدیمی را باید ، برای نوشتن ، پیوسته وارد مرکب کنند یا در دوات بزنند ،ولی بیشتر قلم های کنونی مخنی دارند که مقداری مرکب در خود نگاه می دارد .
فعلاً سه نوع اصلی قلم عبارت است از قلم خود نویس ،خودکار ساچمه ای و خودکار نمدی .
قلم خوشنویسی
هر قلمی که مخزن مرکب همراه داشته باشد قلم خودنویس است ، ولی این اصطلاح معمولاً در مورد قلمهایی بکار می رود که سر قلم شکافدار دارند .
در بیشتر قلم خودنویسها ،ذخیره مرکب یا در فشنگ پلاستیکی قابل تعویضی است ، یا در مخزن دایمی به شکل کیسه لاستیکی . ایم مخزنها در جوف تنه قلم جای دارند . در همه قلمهای خودنویس ، مجاری ظریفی سر قلم را به مخزن مرکب مرتبط می سازد . از این مجاری ، هوا وارد مخزن می شود و در فضای بالای مرکب می ایستد . به سبب هوا ، مرکب در مجرایی که به سر قلم مرتبط است ، جاری می شود . در عقب سر قلم جسمی سحت از لاستیک یا پلاستیک هست ع که در زبان فارسی آن را زغال می نامند . مرکب در شکافهای شانه مانند آن می ماند و یکباره بر روی کاغذ نمی ریزد ، تا زمانیکه این مرکبهای اضافی باقی است قلم می نویسد و پس از آن راه برا ی وارد شدن هوا به مخزن باز می ماند و دوباره مرکب وارد ذال می شود . افلب قلم خودنویسها کلاهکی دارند که هنگام بیکار ماندن قلم سر آن را می پوشاند . کلاهک از تبخیر مرکب و نیز از آسیب دیدن سر قلم جلوگیری می کند .
2-خودکار ساچمه ای
این قلم در سالهای اخیر تا حد وسیعی جای قلم خودنویس را گرفته است ، و علت این رواج آن است که مانند قلم خودنویس ، احتیاج به پر کردن مکرر ندارد . در سر این قلم ، گلوله یا ساچمه بسیار ریزی است که ، در زیر مجرایی متصل به مخزن مرکب ، در حفره ای قرار گرفته و کمتر از نیمی از آن بیرون از حفره است ، مرکب ساچمه را تر می کند و در ضمن حرکت قلم بر کاغذ ، ساچمه میگردد و مرکب را بر کاغذ منتقل می سازد . ساچمه را از ماده سختی چون کربور تنگستن یا فلز و گاه از یاوت ساخته می شود . مرکب خودکار قوام شربتی دارد که در این صورت ( توپی ) روانی در مخزن سر باز مرکب روی آن قرار گرفته و با فشار هوا به تدریج پایینتر می رود و همیشه مانع ریختن مرکب می شود ، در بعضی از خودکارها مرکب از این هم غلیظ تر است و توپی هم ندارد . هر وقت مرکب تمام شد ، مخزم مرکب خودکار را عوض می کنند .
خودکار نمدی
این قلمها برای نوشتن روی کاغ و فلز و شیشه و پلاستیک و بسیار چیزهای دیگر به کار می روند . مرکب یا سیال دیگر از فشنگ یا از فتیله آغشته به مرکبی به نوک متخلخل قلم می آید . نوک قلم ، که معمولاً از نمد یا پلاستیک ساخته می شود ، بسیار انعطاف پذیر است . خطی که با این قلم نوشته میشود ، از خط نوشته شده با قلم خودنویس یا خودکار ساچمه ای پهنتر است . مرکب خودکارهای نمدی رنگارنگ و بسیار پر رنگ است و به سرعت خشک می شود .
تاریخ
محتملً قلم مو و قطعات تیز فلز و استخوان نخستین افزارهای نوشتن بوده است . حدود 300 ق .م ، مصریان و یونانیان از نی گیاه کالاموس قلم تهیه می کردند . مرکب را در نی می ریختند و سر آن را برای نوشتن بر سطح مورد نظر فشار می دادند . حدود 50 ق . م متوجه این نکته شدند که نوک تیز شده پر درشت غاز ، بهترین وسیله برای نوشتن است . سر قلم فلزی که دیر تر کند می شود ، بعد ها به پر اضافه شد . پرهای سر قلم دار تا اواسط قرن 19 م رواج فراوان داشت . از اواسط قرن 17 م قلمها را با فلز می ساختند و گاه سر قلم را از سنگهای قیمتی تهیه می کردند . از آن پس قلمهایی ساختند که مرکب را در خود نگه می داشت . سر قلمهای فولادی که قابل گذاشتن و برداشتن بود در حدود نیمه قرن 18 م ساخته شد . از نیمه قرن 19 م سر قلمها از آلیاژ رودیوم و اوسمیوم و ایریدیم تهیه می شد که بسیار سخت بود .
در 1884 ل . واترمن آمریکایی که نخستین قلم خودنویس قابل استفاده را اختراع کرد . مرکب این قلم را با قطره چکان در آن میریختند . در 1913 و .ا . شیفر قلم خودنویس اهرم دار را اختراع کرد . مخزنهای مرکب فشنگی قابل تعویض در سالهای 1920 ساخته شد . جان لاود آمریکایی نخستین خودکار را در سالهای 1880 اختراع کرد ، ولی بازاری شدن و رواج آن از اواسط دهه 1940 است . خودکار نمدی ا سل 1951 رواج یافت .
تا حدود 40 سال پیش ، وسیله نوشتن متعارف در ایران قلم نی بود که نوک آن را می تراشیدند و شکافی به آن می داند . مرکب را بر تودهای از نخ ،و بهتر از آن ابریشم ، می ریختند و قلم را بر آن می زدند و بر کاغذ می نوشتند . هنوز هم درس مشق خط در مدارس غالباً با همین ابزارها عملی می شود . ( مصاحب )
قلم بند
اصطلاحی است برای سازنده قلم مو .
قلم بندی
اصطلاحی است برای سازنده و تهیه کننده قلم مو برای انواع نقاشیها . طرز کار در قلم بندی مرسوم در ایران به این ترتیب است که موهای پشت ستون فقرات گربه و حواشی آن را دسته دسته با قیچی می چینند ، سپس این دسته ها را که هر یک برای یک قلم مو تقریباً کافی است به ترتیب معینی از کرک و موهای شکسته و زواید دیگر پاک می کنند . سپس سر انها را در یک ردیف قرار می دهند همه این اعمال روی یک شیشه مسطح انجام می گیرد سپس آزمایش آخر موها را با آب انجام می دهند تا از پاک بودن آنها کاملاً مطمئن شوند آنگاه بوسیله یک نخ ابریشمی وسط هر دسته آماده شده را محکم گره می زنند و موها را به سر قلم که امروز از شاه پر کبوتر ساخته می شود ، به ترتیب زیر می بندند :
ابتدا یک قسمت شاه پر را به طور اریب می برند و ته ساقه آنرا به مقدار کم ،دایره وار قطع می کنند بطوریکه موهای بسته شده ، بسختی از آن خارج گردد . در این وقت قسمت بی مصرف شاه پر را از پر پاک می کنند و این ساقه را برای پاک کردن ساقه اصلی یا سر قلم بکار می برند . موی آماده و مستقیم را در آب می زنند و از دهانه اریب سر قلم بدقت ب هوسیله تیغ تیز یا بوسیله آتش آماده برای کار می کنند . عمل آرایش نوک موئین قلم معمولاً با دقت تمام انجام می گیرد زیرا در غیر اینصورت قلم مو غیر قابل استفاده خواهد بود . ( معین )
قلمدان
جعبه ای که قلم و سایر ابزارهای نوشتن را در آن حفظ می کنند و آن را در قدیم ا فلز ( مانند برنج ) می ساختند قلمدان چوبی و مقوایی نیز معمول بوده است .
قلمدان استوانه ای گونه مرکب از دو قطعه ، قلمهایی نیشی ، قیچی و قلمتراش و قط زن را جای می دهند . قطعه خارجی به منزله غلاف قطعه داخلی است . قلمدان را از نقوا یا کاغذهای بهم فشرده سازند و غالباً جوانب بیرونی آنرا با نقوش زیبا منقش سازند . قلمدان سازی یکی از هنر های دستی و ارزنده ایران خصوصاً از دوره صفوی تا حاضر می باشد . مقدمات ساخت قلمدانهای لاکی ( روغنی یا پاییه ماشه ) از اوایل دوره صفویه شروع شد و در دوره صفویه این هنر بسیار شکوفا گردید و قلمدانهایی فوق العاده نفیس ساخته شده اند که از جمله می توان به قلمدانهای هنرمند دوره صفوی محمد زمان اشاره کرد ، این هنر در دوره قاجار نیز بسیار رایج و مقبول بود و امروز نیز در بعضی از شهرهای ایران مثل تهران ، اصفهان قلمدانهای زیبا و نفیس ساخته می شود .
قلمدان سازی
در گذسته جزو یکی از دست ساخته های نفیس و هنری ایران بود ، قلمدان سازان برای ساختن قلمدان ع دو قالب اصلی آن یعنی زبانه و رویه را با چوب به مقطعی کوچکتر از قطع مورد نظر تهیه می کردند و با سه لایه کاغذ به هم می چسبانیدند ، در حالیکه هنوز مغز کاغذ تر بوده است ، و سطح هر دو قالب چوبی را می پوشانید و پس از خشک شدن یک ورق کاغذ سفید اعلی هم روی هر دو قالب می کشیدند جدا کردن زبانه از قالب بسی اسان بوده است زیرا یک سر آن باز است . اما جدا کردن رویه از قالب چوبی بوسیله بریدن و جدا کردن کله قلمدان به کمک یک تیغه فلزی امکان مافت و بعد کله را با سریشم به زبانه می چشبانیدند . مقوای بهم پیوسته را در هر مرحله به وسیله سابیدن با سوهان و استخوان قلم گوسفند صاف و هموار میکردند . قلمدانهای عالی را با کاغذهای سفید اعلی می ساختند و قریب بیست ورقه کاغذ سفید به قالبهای چوبی می چسبانیدند . پس از این مرحله بوم کردن قلمدان و بعد نقاشی بر روی آن صورت می گرفت . در این مرحله نقاشی ابتدا طرح اصلی را با گرده می ریختند یا با قلم ظریف و سفید اب ترسیم می کردند و سپس رنگ می زدند . موضوع نقاشیهای روی قلمدانها اغلب افسانه های قدیمی و شاعرانه مثل شیرین و فرهاد ، خسرو و شیرین ،لیلی و مجنون ، موسی و فرعون و یوسف و زلیخا بوده است همچنین از صحنه های شکار و بزم و رزم و غیره نیز استفاده می کرده اند . ( معین ) .
قلمزنی ( هنر نقرو کندن نقوش بر اشیاء فلزی )
در ایران سابقه ایجاد نقش بر روی اشیاء فلزی با تاریخ استفاده از فلز به یک اندازه است ( عصر فلز ) هنرمندان فلز کار بسیاری از دست ساخته های خود را با شیوه قلم زنی ، به انواع نقوش گیاهی هندسی و حیوانی می آراستند . سیاری از اشیای مفرغی ، آهنی و اشیای زرین و سیمین که از محوطه های عصر مفرغ و عصر اهن ایران ( عصر مفرغ و آهن ) به دست آمده اند به روش قلم زنی تزئین شده اند . قلم زنی بر روی اشیای فلزی دوره هخامنشی ، پارتی و ساسانی نیز امری رایج و معمول بوده و از دوره ساسانی ظروف سیمین قلمزنی شده نفیسی باقی مانده است . این هنر د دوره اسلامی نیز با ظرافت و زیبایی بیشتر تداوم یافت . بسیاری از اشیای مفرغی ، برنجی دوره آل بویه و سلجوقی و ایلخانی به روش قلمزنی به انواع نقوش گیاهی ، هندسی ، انسانی ، نجومی و صحنه های مختلف تزئین شده اند که در میا ن آنها اشیای قلمزنی دوره سلجوقی از شهرت جهانی برخوردارند . از دوره تیموری به بعد و به تدریج این هنر از نظر نقش اندازی با استیل ایرانی ملازمت داشته است ( استیل ایرانی ) .
در زمان صفویه ،ورقه های نقره یا طلا بر در کاخها و مسجد ها می کشیدند ، و روی آنها قلمزنی می کردند . درهای مسجد شاه و مدرسه چهار باغ اصفهان و بعضی از درهای اماکن متبرکه عتبات و مشهد چنین اند . بر بسیاری از گلدانها ، جامهای شراب ، تنگها ، سینی ها ، آفتابه لگنهای زمان صفویه نیز ، با طرح های اصیل استیل ایرانی ، قلمزنی می شده است . طرح های قلمزنی زمان قاجاریه از گل و بوته های ایرانی و فرنگی است ، و نمونه های آنها را از جمله بر مجمعه ها و آفتابه های مسین آن زمان می توان دید قلمزنی و طلاکوبی رکاب و دهنه اسب و قاچ زین در عهد صفویه و نیز در زمان قاجاریه معمول بوده است . در هنرستان اصفهان ، به سرپرستی استاد قلمزن ، نصر الله مهذب ، از شیوه اصیل ایرانی پیروی شد ، و شاگردانی تربیت شدند .
قلمزنان بازاری نیز بخصوص در اصفهان فراوانند . اینان طرحهای ناقص و مبتذل را بر اشیایی از قبیل قندیل ، سینی ، دوری ،زیر سیگاری ، یر استکانی ،و لوازم آرایش که از نقره و برنج و مس ساخته شده قلمزنی می کنند ،و بازاری گرم دارند . کمتر خانه ای است که نمونه ای چند از این اشیاء در آن دیده نشود ، و نیز خارجیانی که به ایران می آیند این گونه اشیاء را سخت خریدارند ..
قلمزنی
شمعدان مفرغی با رقم عزالدین بن تاج الدین اصفهانی در 799 هجری
شیوه کار
نقاش طرحی مخصوص قلمزنی می سازد ، و آن را به قلمزن می دهد . قلمزن خطوط نقشه را با ابزار نوک تیزی ، به نام سنبه ، سوراخ سوراخ می کند ، سپس انرا بر فلزی می گذارند و گرد زغالی را که در پارچه ای نازک پیچیده است ، بر ا می افشاند . گرد زغال از سوراخها ی کاغذ می گذرد ، و بر فلز نقش می بندد ، و بدین گونه ،نقشه به روی فلز منتقل می شود آ نگاه قلمزن با ابزارهای گوناگون ، به مدد چکش ، خطوط اصلی طرح را بر زمینه فلز نقش می کند ، سپس با ابزار مخصوصی ، متن نقشه را گود می برد ، و موج دار یا « آجین » می سازد .در نتیج ، گلها و اسلیمی ها ی نقشه بالا می مانند . آنگاه با قلمهای ریز و درشت فولادین ، آنها را «حالت » و « ساخت و ساز » می دهند ، و سایه می زند . باید دانست که پیش از شروع کار ، درون اشیاءفلزی را از قیر انباشته می سازند ، تا جدار ا ها در برابر ضربه های چکش و فشار قلم تاب بیاورد و کج نشود . پس از پایان قلمزنی ،قیر را بر آتش آب می کنند و از فلز جدا می سازند ، شئی را در کوره حرارت می دهند . گاهی مخلوطی را از روغن بزرک و دوده را با پنبه بر اشیاء قلمزده ، می مالند ، و سپس با پارچه تمیزی آن را پاک می کنند . رنگ سیاه دوده در خلل و فرج قلمزنی باقی می ماند و طرح را نمایانتر می سازد . این کار « قلمزنی سیاه قلم نامیده می شود . ( مصاحب ) .
قلمکار
پارچه نخی یا ابریشمی که با رنگ بر آن نقشهای انداخته باشند . سابقه نقش اندازی بر روی پارچه به سده های قبل از میلاد می رسد . باستان شناسان شواهدی از وجود پارچه های قلمکار را که قدمت آنها به سده 4 قبل از میلاد می رسد در مصر و هند بدست آورده اند . در ایران نیز حداقل از دوره ساسانی به بعد تهیه پارچههای قلمکار امری رایج و معمول بوده است . احتمالاً در روزگاری که جامه های بزرگان و توانگران از زری بافته می شد ، مردمان میانه حال شهرها نیز به پوشیدن جامه های فاخر راغب بودند ع اما توانایی خریدن جامه های زریف را نداشتند . به چاره جویی این نیاز ، نقاشان بر پارچه ها یا جامه های ساده نقاشی کردند ، و میانه حالان خوش پوشی که دستشان به پارچه های زریف نمی رسید ، ناچار از این چاره استقبال کردند . بدین گونه احتیاج مردم عادی سبب پیدایش هنر قلمکار سازی شد ، و چون بازار آن متزایداً رونق بیشتری می گرفت ، نقاشان به جستجوی شیوه های تازه تر و رنگهای معدنی و گیاهی بهتر برامدند ، و حدود قلمکار سازی را توسعه دادند ، و به ساختن پرده های و قطعه های قلمکار نیز پرداختند . کار به جایی رسید که نقاشی با دست دیگر کفاف تقاضای روزافزون مردم را نمی داد . پس نقاشان ، برای افزایش تولید ، به یاری منبت کاران ، مهرهای چوبی ابداع کردند ، که آن را « قالب » می نامیدند . قالب را به رنگ می آغشتند ، و نقشی را که پرداختن آن با دست وقت بسیار می گرفت ، به یک ضربه بر پارچه می انداختند . این شیوه در زمان صفویه به اوج خود رسید ،نقشهای « چهار رنگ » می ساختند ، و مانند گراوورسازی ، برای ثبت هر رنگی قالبی بکار می بردند .اما ، ساختن قلمکارهای دستی هنوز معمول بود . طرح های صحیحی که بر اساس استل ایرانی و مینیاتور به دست طراحان بزرگ آن زمان پرداخته می شد ، ارج قطعه های قلمکار را بیشتر کرد ، و قلمکارهای ابریشم در اعداد اشیایی درآمد کاخهای شاهی و عمارت اشرافی ا زینت می داد . در زمان قاجاریه ، همراه با انحطاط استیل ایرانی قلمکارهای دستی از رواج افتاد ، و بتدریج « قالبزنی » یگانه شیوه قلمکارسازی شد .