دانلود مقاله شرع و عوامل شادی آفرین

Word 81 KB 10584 33
مشخص نشده مشخص نشده روانپزشکی - روانشناسی - علوم تربیتی
قیمت قدیم:۲۴,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۹,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • شرع و عوامل شادی آفرین شادی چیست؟

    یکی از جنبه های هیجان شادی است که با واژه های چون سرور، نشاط، وجد ، سرخوشی ، مسرت، خوشی و خوشحالی هم معنا است.ازآن جا که بعد برجسته هیجان مربوط به روان انسان به دست دادن تعریف دقیق تر آن نیز درحوزه دانش روان شناسی چندان مورد توجه قرار نگرفته است چنان که هنری موری می گوید یکی از غریب ترین نشانه ها ی مشخص عصر ما که کم تر قابل تفسیر است غفلت روان شناسان از موضوع شادی است.یعنی همان حالت درونی که افلاطون و ارسطو و تقریبا تمامی متفکران بر جسته گذشته آن را بهترین متاعی دانسته اندکه ازراه فعالیت قابل حصول است با وجود این برخی تعریفهای پراکنده از این هیجان شده است مثلا گفته اند: شادی احساس مثبتی است که ازحس ارضاء و پیروزی بدست میاید .

    شادی عبارت است از مجموعه لذتها منهای درد ها .

    شادی ترکیبی از عاطفه مثبت بالا و عاطفه منفی پایین است .به طور خلا صه میتوان گفت: هر انسانی مطابق جهان بینی و اندیشه های خود اگربه چیز مورد علاقه اش برسد در خود حالتی احساس مکیند شادی نام دارد.

    ضرورت شادی شادی برای انسان یک ضرورت است که با آن زندگی می یابد و عاطفه منفی مثل ناکامی ونا امید ی و ترس و نگرانی بی اثر می شود در پرتو شادی است که انسان می تواند خویش را بسازد و قله های سلوک را چالاکانه بپیماید و در اجتماع نقش سازنده خود را در زمینه های فر هنگی سیاسی و اقتصادی ایفا کند.ارسطو گفته است شادی بهترین چیز هاست وآنقدر اهمیت دارد که سایر چیزها برای کسب آن هستند .

    اهمیت شادی تا به آن حد است که می تواند بیماریهای صعب العلاج جسمی را درمان کند یک جراح معروف طی مقاله ای نوشت.

    شادی نه تنها جلوی بسیاری از بیماریهای ناشی از ناملایمات را که در قرن حاضر است می گیرد بلکه شادی حتی قادر است جلو رشد ونمو بیمار ی سرطا ن را بگیرد .

    ضرورت شادی در برنامه ریزی های اقتصادی و اجتماعی دولتها نیز خود را نشان می دهد اگر دولتها به بالا بردن سطح شادی در جامعه توجه کنند در اجرای برنامه های خود موفق ترند برطرف کردن غم و اندوه به وجود آوردن روحیه شاد برای خانواده و جامعه از جنبه دیگری هم ضرورت می یابدو آن این که غم و شادی انسان فقط مربوط به خودش نیست بلکه باشاد یاد غمگین شدن یک نفر ، تمامی جامعه تاثیر میپذیرد یعنی غم و شادی فردی نیست و در یک جا باقی نمی ماند و به همه افراد سرایت می کند روپرت شلدریک زیست شناس مشهو ر در کتاب علم جدید حیات فلسفه ای جدیدی را پیش میکشد که ثابت میکند نحوه تفکر ما نه تنها بر اوضاع واحوال خود ما که بر همه اذ هان انسانها در سراسر جهان تاثیر می گذارد .

    وی که برای اثبات نظریه اش از شوا هد علمی و تجربه های بسیاری کمک گرفته معتقد است حافظه و شعور انسان تنها در مغزش ذخیره نمی شود بلکه چیزی به نام شعور جمعی نیز وجود دارد .

    .

    اساس فلسفه روپرت شلدریسک بر این پایه استوار است که تمام موجوداتی که در یک رده و گونه خاص قرار دارند توسط یک حوزه مورفو ژنتیکی که بسیار شبیه یک حوزه مغناطیسی است احاطه شدند به نحوی با یکدیگر در ارتبا طند کن کایز در کتابی تحت عنوان صد میمون بر اساس این فلسفه تجربه شگفت انگیز زیر را نقل مکند: در جزیره دور افتاده در ژاپن تعدادی میمون را از گونه خاص رها کردند ومقداری هم سیب زمینی در گوشه ای از ساحل قرار دادند و آن را با خاک آلودند ، سپس منتظر شدند تا ببینند این جانوران چه واکنشی نشان می دهند در ابتدا چون غذاهای دیگری در اختبیار میمو ن ها بو د هیچ یک توجهی به این سیب زمینی ها نشان ندادند تا این که روزی یکی از آنها به سیب زمینیها نزدیک شد وپس از آن که آن را با شیوه ای خاص شست با روش مخصوص شروع به خوردن آن کرد پس از مدتی هنگامی که تعداد قابل ملا حظه ای از این میمون ها حدود صد میمون را ه این کار را یاد گرفتند ؛مشاهده شد که در جزیره ای حدود سیصد مایل دورتر میمونهایی که از همان گونه بودند با اینکه هیچ گونه تماس ظا هری با گروه اول نداشتند به طرف سیب زمینیها که تا آن زمان به آن ها بی اعتنا بودند رفتند وبه همان شیوه مشغول تناول شدند به این ترتیب اگر قرار باشد اعضای گونه خاصی ازحیوانات با هم به طریقی در ارتباط باشند مسلما انسان ها هم به وسیله همین نیرو باهم در ارتباط اند با این منطق اگر گره بر ابروان آورید وافکار سیاه و مسموم به ذهن خود راه دهید تنها خودرا نیازرده اید بلکه شخصی را در آن طرف دنیا نیز پریشان کرده اید.

    عوامل شادی آفرین چه چیزهایی انسان را شاد می کند؟

    عوامل شادی آفرین کدام است؟

    برخی در پاسخ به این سوال می گویند نباید عوامل شادی آفرین را مشخص کرد ،چون اگر به شادی بیندیشیم در واقع شادی را از بین برده ای .

    معنای این سخن آن است که نباید مستقیما در جستجوی شادی بود و عواملی را مشخص کرد ودستور العمل هایی را صادر نمودچون شادی باید خود به خود ودر ضمن فعالیت روزمره زندگی به طور طبیعی به دست آید حال که چنین نیست چون انسان برای هر کاری وایجاد هر حالتی ، آگاهی نسبی داشته باشد مسلط تر وموثرتر می تواند کار ها را انجام دهد :چطور ما برای آماده کردن یک ساختمان به عوامل می اندیشیم وراههای مختلفی را در نظر می گیریم ما به چگونگی کسب شادی فکر نکنیم کسانی که به دنبال راه کسب شادی اند بیش از دیگران فرصت دست یابی به آن را پیدا میکنند پاسخی هم که اکثر مردم می دهند این است که ثروت ؛ شهرت وقدرت ، شادی آور است تاکید آنان بر این است که پول وثروت بیش از عوامل دیگر ، شادی افزاست اما به تجربه ثابت شده که ثروت به تنهایی شادی وخوشبختی نمی آورد .

    دکتر دیوید مایزر در کتاب در جستجوی شادی ، چه کسی شاد است و چرا ؟

    کلیه مقاله های تحقیقی ای را که در آمریکا ؛کانادا ؛کشورهای اروپایی غربی وبرخی دیگر از کشورها در باره شادی به چاپ رسیده است را به طور جامع بررسی می کند .

    وی از این بررسی های خود نتیجه می گیرد که : رابطه بین شادی وثروت وجود ندارد و ”آرامش شادی را نمی توان با پول خرید وی همچنین نتیجه می گیردکه سن ؛ جنسیت ؛ موقعیت اجتماعی محل زندگی ؛ و سطح تحصیلات کمک مؤثری به شادی انسان نمی کند با افرادی که با آنان مصاحبه کرده اند گفته های متعددی نقل می کند ترجیح می دهم تمام ثروت خانوادگی ام را با خانه ای پر از محبت عوض کنم یا پول - به هر اندازه که باشد - نمی تواند تاثر وغمی که از نارا حتی فرزندانم برایم به وجود آمده بر طرف کند .

    شخصیت وشادی بعضی از روان شناسان ؛ شخصیت و وارثت را عامل اساسی در شادی دانسته اند آنان معتقدند شخصیت افراد بیش از عوامل دیگر در تعیین سطح شادی شان اهمیت دارد برخی مردم به خاطر منش و شخصیت خود رویدادهای زندگی را مثبت و خوش بینانه تفسیر میکنند در حالی که عده ای دیگردر واکنش خود به رویدادها ذاتا منفی و بدبینانه عمل می کند اد دینر روان شناس آمریکایی میگوید : اشخاص به این دلیل از لذت خشنود می گردند که شاد هستند ونه برعکس این روان شناس افراد انسانی رااز لحاظ شخصیت به چهار دسته تقسیم کرده اند : برون گرای روان رنجور ‍‍؛ برون گرای با ثبات ؛ درون گرای روان رنجور ؛ درون گرای با ثبات ؛ با توصیف ویژگی های این چهار نوع شخصیت به این نتیجه رسیده اند که فقط برون گراهای با ثبات ، شادی را به خوبی احساس می کنند از آن جا که شادی ترکیبی از عاطفه مثبت بالا وعاطفه منفی پایین است، افراد برون گرا با ثبات یا به قول جالینوس ؛ دمدمی مزاج ها که دارای ژن شادی هستند ، برون گرایی آن ها موجب عاطفه مثبت بسیار زیادی می شود وثبات یا ، روان رنجوری اندک ، موجب مصون ماندن آن از عاطفه منفی وفراز و.نشیب های بخت واقبال می شود اما درون گرا های با ثبات بلغمی مزاج ها عاطفه منفی اندکی را تجربه می کنند زیرا با ثبات یا غیر روان رنجورند و در عین حال به خاطر درون گرا بودنشان ندرتا“ عاطفه مثبت خیلی زیادی را تجربه می کنند بنابر این درون گراهای با ثبات به ندرت شدیدا“ غمگین یا بسیار خوش حال می شوند .برون گراهای روان رنجور صفراوی مزاج ها در یک دنیای هیجانی پر پیچ و خم زندگی می کنندکه آن ها را از لذت باز می دارد و روان رنجوری شان آن ها را مستعد اضطراب و عاطفه منفی می کند .

    خلا صه این که : افراد روان رنجور - چه برون گرا و چه درون گرا طبیعتا نگران هستند و بنابر این ، صرف نظر از آن چه در زندگی آن ها به وقوع می پیوندد ، مستعد عاطفه منفی می باشند ، در حالی که عده ای دیگر با بیش تر تحولات زندگی شان به آرامی و بدون هیچ گونه ترسی مقابله می کنند .

    درست است که شخصیت و وارثت در میزان شادی موثر است ، اما نمی توان آن را تنها عامل دانست .

    در وجود آدمی مجموعه ای از عوامل از جمله محیط ، تغذیه ، وراثت و شخصیت موثرند و انسان به دلیل قوه انتخاب و اختیاری که دارد می تواند بر هر یک از این عوامل فایق آید و اگر بخواهد تغییر دهد .

    پس شادی ، منحصر به افراد دارای ژن شادی نیست ، دیگران هم با هر گونه ژن شخصیتی که دارند می توانند بر اندوه و ماتم چیره گردند و شادی را در آغوش بگیرند .

    پس از ذکر این مقدمه ، عوامل شادی آفرین را بر می شماریم و درباره هر یک توضیح می دهیم .

    زیستن در زمان حال می گویند روزی بچه گربه ای در یک کوچه به این سو و آن سو می پرید تا دم خود را بگیرد گربه ای به او نزدیک شد و سبب کار را پرسید ، بچه گربه گفت : به من گفته اند که مهم ترین چیز برای یک گربه ، شادی است و این شادی هم در دم گربه قرار دارد ، بنابراین با خودم حساب کردم که اگر تلاش کنم روزی دم خود را بگیرم ، برای همیشه به خوشی و شادمانی دست می یایم .

    گربه ، که روزگار دیده و پخته بود گفت : شادی یک چیز و یک جا نیست که تو با دسترسی به آن ، به خوشی برسی ، شادی فقط در رسیدن به آرمان نهایی نیست بلکه می تواند در همین کردارها و رفتارهای روزانه و معمولی تو باشد ، منتهی باید از آرزوهای خام و هوس های بی جا دست برداری ..

    می گویند روزی بچه گربه ای در یک کوچه به این سو و آن سو می پرید تا دم خود را بگیرد گربه ای به او نزدیک شد و سبب کار را پرسید ، بچه گربه گفت : به من گفته اند که مهم ترین چیز برای یک گربه ، شادی است و این شادی هم در دم گربه قرار دارد ، بنابراین با خودم حساب کردم که اگر تلاش کنم روزی دم خود را بگیرم ، برای همیشه به خوشی و شادمانی دست می یایم .

    ویکتور هوگو گفته است : سراسر عمر ما تلاشی است پیوسته برای دست یافتن به کامیابی و سعادت ، در حالی که شاید خوشبختی همین لحظه ای بود که به آن می اندیشیدیم آری کار مردمان خام فکر و خیال پرداز این است که دائما در حسرت به دست آوردن آرمان ها و اهدافی که در آینده باید برای آن ها شادی آورد ، می سوزند و از رفتارهای امروز خود ، که می تواند برای آن ها بسیار مسرت بخش باشد ، غافل اند .

    هر انسانی - حتی فقیر ترین مردم - می تواند با تکیه بر استعدادها و امکانات موجود و مدد گرفتن از نیروی ایمان خود ، در هرروز و در سخت ترین شرایط هم شاد باشد یش تر مردم بدین خاطر شاد نیستند که در زمان حال زندگی نمی کنند و دائما به دیروز و فردا می اندیشند سال ها پیش یک فیلسوف فقیر ، گذرش به مردمی که زندگی خود را به زحمت اداره میکردند افتاد ، آنها را روی تپه ای دور هم جمع کرد و یک سخنرانی کم تر از سی کلمه ای برای آنها کرد که در دنیا بی نظیر است ،او گفت: ای مردم ،نگران فردا نباشید ، چون فردا نیز به نوبه خود مدتی از وقت شما را میگیرد ،برای امروز ،مشکلات ودردسرهای خودش کافی است، پا نصد سال قبل از تولد مسیح (ع) فیلسوف یونا نی به نام هراکلیوس به شاگردا نش می گفت: شما نمیتوانید دوباره در یک رودخانه شنا کنید ،زیرا هر بار ا بهای تازه ای بر شما می گذرد .

    زندگی ، مثل آب رودخانه است .

    کسی که در آن قدم می گذارد هر لحظه در گذر است .

    زندگا نی یک تحول دائمی است و یگا نه چیزی که محقق و مسلم است همین امروز است.چرا زیبایی های امروز را با تصور مشکلات آینده ای که در تردید و ابهام و تغییرات بلا انقطاع پوشیده شده و هیچ کس به درستی از آن اطلاع ندارد ، زشت و بد نما کنیم .

    سعدیا دی رفت و فردا موجود نیست در میان این و آن فرصت شمار امروز را امام علی (ع) فرموده است : نگرانی روزی را که نیامده بر امروز میفزا و قلبت را از اندوه گذشته ،آکنده مساز ، که تو را از آمادگی برای آینده باز می دارد ونگرانی های سال را بر نگرانی امروزت اضافه مکن ، برای امروز ، مشکلات خودش کافی است .

    شاید بپرسید که آیا انسان باید از گذشته درس بگیرد و آینده اش را نیز بنگرد ، اما این عبرت آموزی و برنامه ریزی ، با غم و اندوه و در تشویش و نگرانی آینده بودن و نیز در حسرت گذشته سوختن فرق دارد .

    مبارزه با نگرانی شادی ، در واقع ، نبود غم و اندوه است ، اگر انسان بتواند نگرانی ها و اندوه ها را از خود دور کند ، شاد است .

    البته بعضی از غم ها لازمه زندگی بشری است و با انسان ، زاده شده اند اما بسیار ی از آن ها ناشی از نگرانی ها و نا امیدی ها است .

    این نگرانی ها خود ، منشأ مشکلات بسیار دیگری ، از جمله ناخوشی جسم وبه وجود آمدن انواع بیماری ها ، می شوند.

    دیل کارنگی ، روان شناس آمریکایی ، می نویسد : چند سال پیش به اتفاق آقای دکتر گویر رئیس بیمارستان های راه آهن سانتافیا به گردش رفته بودم با هم دباره تاثیرات نگرانی صحبت می کردیم دکتر گفت هفتاد درصد از بیمارانی که به پزشکان مراجعه می کنند اگر خود را از ترس و نگرانی آزاد سازند می توانند شخصا خود را معالجه کنند دکتر ژ _ م در کتاب اختلالات عصبی معده می نویسد : آن چه می خورید باعث زخم معده نمی شود بلکه آن چه شما را می خورد نگرانی موجب پیدایش این زخم است .

    کسانی که دچار دلهره و نگرانی باشند ، از هیچ یک از امکانات زندگی لذتی نمی برند .

    ارتش ژنرال گرانت نه ماه ریچی موند را در محاصره داشت ، از طرفی ژنرال لی ،کم کم عقب نشینی می کرد و از آن طرف ، ژنرال گرانت از هر سو در تعقیب بود و رابطه اش از طرفین و پشت سر با متفقین اش قطع بود گرانت از سر درد شدید حتی نمی توانست جلوی پایش را ببیند ، وی تمام شب پاهایش را در را در آب گرم و خردل گذاشته بود تا شاید قبل از آفتاب درد تخفیف یابد .

    فردا صبح ناگهان یک سوار چهار نعل خود را به کنار کلبه وی رساند و نامه ژنرال لی را تسلیم او کرد در آن نامه آمده بود که : حاضر است تسلیم شود .

    گرانت در یادداشت های روزانه خود می نویسد : وقتی که آن افسر حامل نامه رسید هنوز سرم درد می کرد ، اما همان لحظه که چشمم به مطالب آن نامه افتاد فورا خوب شدم .

    دکتر الکسیس کارل هم می گوید : کسی که نداند چگونه به جنگ نگرانی رود ، جوان مرگ خواهد شد .

    پرهیز از گناه لذت و خوشی همیشه در انجام دادن نیست ، زمانی هم در پرهیز کردن است .گاهی اتفاق می افتد که با انجام کارهایی که عادتاً باید لذت بخش باشند ، هیچ لذتی به انسان دست نمی دهد حتی عذاب روانی و وجدانی هم می آورد ، چرا که روح و وجدان آماده لذت بردن نیست .

    یک غذای لذیذ ویا رابطه جنسی و خانه بسیار زیبا ،اگر حرام و نامشروع و غصبی باشد برای انسان سالم و طبیعی، تلخ و ناگوار است .

    اساساً روح انسان به گونه ای است که گاهی از پرهیز و ریاضت معقول سر خوش می شود و به شادی و نشاطی می رسد که با هیچ یک از شادی های دیگر قابل مقایسه نیست ، به قول سعدی : اگر لذت ترک لذت بدانی دگر لذت نفس ، لذت نخوانی انسانی در زندگی واقعاً شاد است که از گناه پرهیز کند و حدود الهی را رعایت نماید و اراده ای در جهت پرهیزاز برآوردن آنها لذت بخش است ، عارفانی که با باده حق به سر خوشی رسیده اند و پای کوبان و دف زنان در طریق سلوک ، گام زده اند معمولا با پرهیز و ریاضت به مستی رسیده اند ، پرهیزی که حدود دین و شریعت را پاس داشته و بدعت خیز نبوده است .

    رضایت و تحمل گاهی در زندگی مشکلاتی به وجود می آید که حل آن ها از توان آدمی بیرون است این حوادث و مشکلات معمولا مورد رضایت ما نیست و با دید ظاهری مانع اهداف و امیال ما است .

    بیشتر نا خرسندی های ما در همین مواقع بروز می کند چون می خواهیم هرطور که شده بر مشکلات فوق طاقت خود ، فایق آییم و اسب آرزوی خود را از میان آن ها عبور دهیم .

    حال که بهترین راه برای رفع این گونه رخداد ها واگذاری و کنار آمدن است درست است که انسان باید دارای هدف و آرمان باشد و برای تحقق آن ها بکوشد و از موانع نترسد و به جنگ حادثه ها برود اما باید دانست که گاهی راه مبارزه با یک حادثه فقط کنار آمدن و تحمل آن است .

    راضی بودن به رضای خدا و اعتقاد به قضا و قدر به انسان آرامش می بخشد و در سخت ترین حادثه ها مددکار آدمی می شود و حوادث چاره ناپذیر را قابل تحمل می کند .

    امام صادق (ع) می فرماید : نشاط و شادی در پرتو راضی بودن به رضای خدا و یقین به دست می آید و اندوه و غم در شک و ناخوشایندی به مقدرات الهی حاصل می شود .

    در سخنی هم امیر مومنان علی (ع) فرموده است : به رضای خدا خشنود باش تا شاد و راحت زندگی کنی .

    کـار در دین و شرع به کار بسیار تو صیه شده است هم از آن جهت که معاش خود و دیگران تامین می شود و هم این که استعدادهای آدمی با کار به فعلیت می رسد و جوهره انسان صیقل می خورد .

    جنبه دیگر تو صیه به کار تفریح بودن آن است از امام علی (ع ) نقل است که بزرگ ترین تفریح کار است وقتی که کار تفریح باشد فرح انگیز و شادی بخش هم هست .

    نکته مهم در این باره این است که کار وقتی فرح انگیز و تفریحی است که مورد علاقه انسان باشد.

    ماکسیم گورکی می گوید : کار که رضایت بخش باشد زندگی شاد می شود .

    ادیسون مخترع بزرگ برق در کودکی روزنامه فروش بود و مدرسه ندیده بود اما وقتی به سن رشد رسید حیات صنعتی آمریکا را دگرگون ساخت .

    او خواب و خوراکش را در لابراتوارش انجام می داد روزی هجده ساعت به شدت کار می کرد و خودش می گفت : من در زندگی حتی یک روز کار نکرده ام آن چه انجام داده ام تفریح بوده است .

    سر گرم شدن به کار می تواند نگرانی ها ونا امیدی های بسیاری را از انسان دور کند پس کار از این جهت هم شادی آفرین است .

    آقای دیل کارنگی در کتاب آیین زندگی از قول دیل هیوز حساب دار رسمی شهر شیکاگو می نویسد : یک تصادف موجب شد که سه دنده ام بشکند و ریه ام سوراخ شود .

    تصادف این گونه رخ داد که من خود را آماده کرده بودم تا از روی قایق موتوری به ساحل بپرم که حادثه ای قایق را به شدت تکان داد و مرا محکم به سنگهای ساحل کوبید و موجب شکسته شدن دنده ها و سوراخ شدن ریه ام شد .

    سه ماه در بیمارستان بستری بودم که دکتر مربوطه خبرداد که هیچ گونه بهبودی در من دیده نمی شود .

    پس از مدتی فهمیدم که نگرانی و تشویش سد بزرگی در بهبود من شده است زیرا من در این سه ماه جز فکر و ناراحتی ، کار دیگری نداشتم از جمله فکر می کردم آیا من خواهم توانست ازدواج کنم و زندگی معمولی داشته باشم یا تا آخر عمر بیمار و بی مصرف خواهم بود .

    از دکترم خواستم موافقت کند تا مرا به بیمارستان باشگاه حومه شهر منتقل کنند .

    در این بیمارستان بیماران می توانستند به هر کاری که دلشان بخواهد اشتغال ورزند .

    من به آن جا منتقل شدم در آن جا به بازی مخصوصی علاقه مند شدم و در شش هفته آن را فرا گرفتم و کتاب هایی که در آن باره نوشته بودند مطالعه کردم .

    به نقاشی نیز علاقه پیدا کردم و هر روز دو ساعت زیر نظر استاد ماهری کار می کردم .

    بعدا منبت کاری را فرا گرفتم .

    خلاصه به قدری خود را مشغول داشتم که وقت برای نگرانی و تشویش درباره نقص بدنی خود پیدا نکردم.

    پس از سه ماه پزشکان و پرستاران به من تبریک گفتند که معجزه کرده و خود را شفا بخشیده ام .

    جملات آنان شیرین ترین جمله ها بود، می خواستم از شادی فریاد بکشم .

    دکتر الکسیس می گوید : اشخاص که با حرارت و نیت وکار زیاد، فعالیت نشان می دهند هر نوع کار و مشغله برای آن ها سرگرمی لذت بخش است و کم تر فرصت غصه خوردن و آه کشیدن برای آن ها فراهم است : مثلا زنی که کودک اش می میرد و مجبور است از سایر فرزندان خود پرستاری کند دیگر فرصت آن را ندارد که در فراق فرزند خویش زانوی غم به بغل گرفته عزادار باشد .

    کار و سرگرمی ، دارای خاصیت مخصوصی است که نشاط الکل و مرفین به پای آن نمی رسد ، چنان که مشاهده می کنیم اشخاصی که به کار خود مشغول اند از نشاط کار ، بیش از هر چیزی لذت می برند .

    تبسم و خنده هرکس به اندازه حضورش در ا جتماع و برخورد با ا نسان های گوناگون و نیز به مقدار دقتش در برخورد ها به ا همیت تبسم در ایجاد شادی و نشاط پی برده است .

    گرمی تبسم و لبخند یخ های اندوه و کینه و کدورت را آب می کند و روابط ا نسان ها را تعادل می بخشد .

    آناتول فرا نس می گوید : تبسم هدیه ای است از نفیس ترین گنجینه وجود که همان قلب است .

    علاوه بر این خنده عامل مهمی در درمان بیماری ها است .

    نورمن کازینز درکتاب تشریح یک بیماری اشاره می کند که چگونه برای از سر گیری یک زندگی طبیعی وسالم با بیماری فلج مبارزه کرده است وی معتقد است که خنده داروی اصلی او بوده است وی می نویسد : توجه جدی او به زندگی باعث بدتر شدن بیماری اش شده بود و نتیجه گرفته است که از طریق خنده می تواند وضعیت معکوس را به وجود آورد .

    وقتی که می خندیم همه چیز به نفع جسم و ذهن ما پیش می رود ، آندرو فینی که در مغز تخلیه می شود به ما احساس پرواز طبیعی می دهد و بازدهی سیستم تنفسی ، درست مانند زمانی می شود که به ورزش دو پرداخته ایم .

    خنده ، درد را تسکین می دهد ما تنها زمانی می توانیم بخندیم که آسوده خاطر باشیم و هر چه میزان این آسودگی بیشتر باشد درد را کم تر احساس خواهیم کرد .

    بسیاری از فیلم ها و کتاب های کمدی ، مسکن های فوق العاده ای هستند در واقع شما نمی توانید به طور هم زمان هم زخم بردارید هم بخندید .

    باید یکی را انتخاب کنید در مورد بقیه بیماری ها هم به همین ترتیب است ما اغلب وقتی مریض می شویم که خود و زندگی را بیش ازاندازه جدی می گیریم .

    آن چه برای سالم ماندن بدان نیاز داریم ،خندیدن است.

    هنر شاد بودن مستلزم توانایی خندیدن به مشکلات در کوتاهترین زمان ممکن پس از وقوع آنها است ، شخصی که در موقعیت بالا قرار می گیرد ممکن است تا دو سال از خندیدن امتناع کند ، دیگری ممکن است بعد از دو هفته،گریه و زاری را کنار بگذارد و شروع به خندیدن کند وبنابراین ، نفر اول پنجاه مرتبه بیشتر از دومی در بیچارگی و غم باقی می ماند و این ، انتخاب خود اوست .

    در این جا هم می توانیم کودکان را سرمشق خود قرار دهیم .

    کودک به طور طبیعی و بدون احساس تقریبا به همه چیز می خندد ، گویی به وضوج می داند یک خنده ی سیر ، او را سالم و متوازن نگه می داردبچه ها با عطش سیری ناپذیر نشاط و شادی ، قدم به این جهان می گذارند شرم آور است اغلب ما انسان ها با رسیدن به دوران بزرگسالی نگرشی را جایگزین می کنیم که می گوید : زندگی شوخی بردار نیست و بزرگسالان وقت فراوانی را صرف محدود کردن خنده های کودک می کنند و مدام به او تذکر می دهند : نخند .

    وبه این ترتیب این طیب خاطر خود به خودی را از کودک می گیرند.

    آری ، خنده و تبسم یکی از نیازهای اساسی انسان در روابط اجتماعی است .

    اخیرا در یکی از کشورها برای بالا بردن میزان کار و سلامتی کارمندان ، آنها را موظف کرده اند پیش از شروع کار ، چند دقیقه به طور دسته جمعی بخندند .

    حتی وقتی که انسان عمیقاً غمگین و ناراحت است ، باید در برخورد با دیگران خود را شاد نشان دهد و تبسم نماید .

    چنانچه امام علی (ع) در توصیف عارفان می فرماید : زا هدان در دنیا ، اگر چه بخندند ، قلبشان می گرید و اگرچه شاد باشند ا ندوهشان شدیداست.

    این شعر حافظ ترجمه ی سخن مولا است : با دل خونین لب خندان بیاور همچو جام نی گرت زخمی رسد چون چنگ آیی در خروش انسان متبسم ، دیگران را هم به تبسم وا می دارد و گره های کدورت را از پیشا نی می زداید ، هم چنان که آدم عبوس و غمگین دیگران را ا ندوهگین می کند: ا فسرده دل ، افسرده کند ا نجمنی را .

    خنده رابطه ما را با مردم تحکیم می کند و به میزان دوستی ها و صمیمیت ها خواهد ا فزود .

    در آداب سخن وری هم گفته ا ند : اگر می خواهید سخنان شما در دل ها بنشیند ، سخن را نی را با یک شوخی و خنده آ غاز کنید ، زیرا این کار سبب می شود که فورا رابطه ی بین شما و شنوندگان برقرار شود .

    اما مهم آن است خنده ها باید صادقانه باشد ، چون بعضی از روی بدجنسی و حیله گری ، لب خند می زنند ، به قول هملت : می توا ن لبخند زد و در عین حال بدجنس بود .

    اما در خندیدن باید شخصیت خود را نیز در نظر داشت و وقار و متا نت را از دست نداد .

    خنده آن گاه موثر و درمان بخش است که به موقع باشد و به شخصیت خود و دیگران لطمه وارد نیاورد .

    کسانی که سعی می کنند از طریق تمسخر دیگران با عیب جویی و رکیک گویی ، مجلسی را به خنده آورند ، در واقع بیماریهای روانی را رواج داده ا ند .

    خنده های بی مورد و قهقه های پی در پی آدمی را از توا ن های دیگر خود غافل می سازد و پرده سیاهی روی عوامل شادی افزای دیگر می پوشاند .

    مزاح و شوخی طبیعت انسان مزاح را می پسندد و با آن شاد می شود .

    علت فرح ا نگیز بودن آن هم این است که برای مدتی تصویرهای پیاپی غمناک را قطع می کند و عنا صر شادی بخش را در لایه های روان آدمی فرو می برد .

    در روایات اسلامی دو گونه دستور درباره شوخی است : یکی توصیه و دیگری نهی .

    درباره توصیه به شوخی می توان این روایات را نقل کرد : پیامبر (ص) فرمود : من هم مانند شما بشری هستم که قهرا شوخی و مزاح می کنم یا از همان حضرت (ص) آمده : من شوخی می کنم ولی در رفتارم جز حق و راست نمی گویم .

    یا حضرت علی( ع) فرموده است : هر گاه یکی از اصحاب رسول خدا ا ندوهگین بود ، رسول خدا او را با شوخی کردن شاد می نمود .

    از امام صادق(ع) هم روایت کرده ا ند که فرمود : مومن ، شوخ طبع و خوش مشرب است ، ولی منافق گرفته و خشم آلود .

    این بعضی از روایاتی بود که مردم را به شوخی توصیه می کرد ، اما درباره نهی از شوخی هم روایاتی است که آنها را می آوریم : حضرت علی (ع )فرمود : هر شوخی که ا نسان می کند ومقداری از عقل خود را با آن از دست می دهد .

    هم چنین از ایشان روایت شده که : مزاح را رها کن زیرا بذر کینه توزی است .

    باز همان حضرت فرموده است : کسی که زیاد مزاح می کند شکوه و وقار او کم می شود .

    یا شوخی بسیار آبرو را می برد و موجب کینه توزی و دشمنی می گردد .

    از این دو دسته روایات می توان نتیجه گرفت که مردم از شوخی هایی نهی شده ا ند که به وقار و متانت آنها آسیب می رسا ند و موجب کینه توزی و کدورت می شود ، و گرنه شوخی و مزاح معقول یک امر انسا نی است که پیشوایان معصوم به آن توصیه کرده ا ند .

    به این یک روایت توجه کنید : یونس بن شیبا نی می گوید : امام صادق (ع) به من فرمود : شوخی شما با یک دیگر چه اندازه است ، عرض کردم : اندک است فرمود : این گونه نباشید زیرا شوخی از خوش خلقی است و تو با شوخی برادرت را شادمان می کنی هما نا رسول خدا اگر با کسی شوخی می کرد و هدفش شاد کردن او بود .

  • فهرست:

    ندارد.


    منبع:

    کتاب شرع و شادی (دیدگاههای فقهی درباره رقص ، دست زدن و شادی )

شادی، از مهم‏ترین احساسات و نیازهای بشر به شمار می‏رود. هر ملتی با توجه به باورهایش به گونه‏ای ابراز غم و شادی می‏کند. اسلام نه تنها این احساسات را سرکوب نمی‏کند، بلکه بر اساس برخی آیه‏ها و روایت‏ها آن را امری ضروری می‏داند و البته برای آنها حد و مرزی قایل شده است تا بدین طریق، کنترل مثبتی شوند. در این مجموعه ابتدا شادی را تعریف می‏کنیم و سپس به ضرورت و شرایط و معیارهای این بحث ...

دیباچه:حجاب شناسی (چالشها و کاوشهای جدید) ای فرزند آدم, برای شما لباسی فرو فرستادیم که اندام شما را می پوشاند و مایه زینت شماست و لباس تقوا بهترین است. این از آیات خداست, باشد که متذکر شده پند گیرند. ای فرزند آدم, مبادا شیطان شما را فریب دهد, چنانکه پدر و مادر شما را از بهشت بیرون کرد. پوشش از تن آانان برکند و قبایح آنان را در نظرشان پدیدار نمود, همانا که شیطان و بستگانش شما را ...

مقدمه جامعه شناسی هنر نسبت به دیگر شاخه های جامعه شناسی جدیدتر می باشد . به همین دلیل در ایران منابع زیادی برای مطالعه آن موجود نیست . تنها کتاب تخصصی در این زمینه کتاب جامعه شناسی هنر دکتر امیرحسین آریان پور است که تا امروز حدود سی سال از انتشار آن می گذرد . این در حالی است که در سالهای اخیر با توسعه و گسترش این حوزه از جامعه شناسی مباحث بسیار زیادی مطرح شده که در منابع گذشته ...

ما ضمن مباحث گذشته به تناسب از اهمیت دوران نوجوانی و طبعاً مسأله بلوغ سخن می آوریم و اینک برای تکمیل آن مباحث و فراهم آوردن مدخل و مقدمه ای برای مباحث بعدی با رعایت اختصار مواردی را عرضه می داریم: شرایط این مرحله: دوران بلوغ را به دلیل اهمیت و نفوذ بخشی و هم از جهت روابط و مراودت با عناوینی نسبتاً گویا به صورت زیر معرفی کرده اند: - دوران انتقال: به دلیل انتقال نوجوان از مرحله ...

بخش اول مشکل پنجم سربازی این مشکل و مانع، شامل دختران که اصلاً نمی‌شود. البته شامل عده‌ای از پسرها نمی‌شود کسانی که در دانشسرای تربیت معلم هستند و نیز کسانی که بعد از دروس متوسطه، ‌درس را ادامه می دهند و لازم نیست به سربازی بروند، بلکه پس از اتمام دروس، در قالب تعهدهایی که همراه با انجام شغلشان است- خدمت سربازی را انجام می دهند و هیچ وقفه ای در زندگی شان بوجود نمی‌آید. البته ...

قضاوت شورایی و هیات منصفه در سیستم حقوقی اسلاممساله قضاوت شورایی از هنگام شکل‏گیری نظام دادگاهها، همواره مورد تجزیه و تحلیل حقوقدانان قرار گرفته و در مورد محاسن و معایب آن نظرات فراوانی ابراز گشته است . در این مختصر سعی بر آن شده است تا به این سوال که آیا نظام تعدد قاضی یا قضاوت شورایی از نظر عقلی و شرعی معتبر است؟ و بر فرض اعتبار و یا عدم اعتبار آن، نظام فعلی حقوقی کشور در این ...

مقدمه نظارت و کنترل یکی از ارکان مدیریت به شمار می آید و مدیر به عنوان یکی از وظایف اصلی خود باید شیوه ها و امکانات و عملیات گوناگون تشکیلات را زیر پوشش نظارتی قرار دهد تا حرکت دستگاهها به انحراف و امکانات موجود به هدر نرود. مدیر در حیطه نظارت، کلیه فعالیتها را با برنامه می سنجد و در صورت تطابق شیوه ها و مقدار و نوع فعالیتها با برنامه و هدفهای تعیین شده، سلامت دستگاه مربوط را ...

مقدمه پژوهش در زمانهای قدیم و دوران باستان عشق یک احساس بی پیرایه و شخصی نبود که به ازدواج در آینده ختم شود بلکه ازدواج بر حسب رسوم متداول انجام می شد و عشق بعد از ازدواج و در زندگی مشترک روی می داد. از سه نسل گذشته تا به امروز تحولی در مورد انتخاب معشوق به وجود آورد و مفهوم (عشق رمانتیک) در دنیای غرب عمومیت یافت. در نهایت دیده می شود که امروزه مردم به دنبال عشق رمانتیک می گردند ...

اهمیت خانواده و تاثیر فوق العاده آن در تعلیم و تربیت " تاثیر خانواده در کودک و نقش مهم آن در سازندگی فرهنگی , اجتماعی , اخلاقی و عاطفی بسیار مهم و عظیم است . مساله خانه و نقش او در پرورش کودک و دادن مبانی زندگی اجتماعی و فرهنگی را نمی توان نادیده گرفت . با همه تاثیرهایی که طفل از جامعه و همبازیها و معلمان خود می گیرد , باز بیشتر تحت تاثیر خانواده است . نقشهای مهم خانواده 1- نقش ...

مقدمه : همه می خواهند جوانانی برومند و شایسته داشته باشند که به آنها افتخار کنند جهت حرکت دین و مذهب ، اخلاق ، روانشناسی و سایر علوم در حیطه ارتباطات و اخلاقیات و سنن و آداب و رسوم اجتماعی و دیدگاه کلی حاکم بر خانواده نیز در همین راستا و برای نیل به این مقصود است اما متاسفانه می بینیم که همه این تلاشها و کوششها برای برآوردن این خواست و آرزو کافی نیست . آمار وحشتناک زندانیان ، ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول