چکیده: مطابق اصل سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران یکی از وظایف حکومت ودولت ایجاد محیط مساعدبرای رشد فضایل اخلاقی وتقوی ومبارزه با کلیه مظاهر فساد و تباهی می باشد( بنداصل سوم ) بدون شک یکی ازمهمترین مظاهرفساد و تباهی واز جمله علل گسترش آنها در جامعه اعتیاد به مواد مخدر و شیوع آن در جامعه است.ایجادمحیط سالم و بدور از انحرافات وقتی میسر است که جوانان یک جامعه به صورت پویا، فعال و شاداب در جهت کمال و رشد انسانی حرکت کنند و ابتلاء آنها به اعتیاد ومواد مخدر مانع مهمی برای تحقق این امر است.
اعتیاد و مواد مخدر امروزه در سطح جهان به صورت همه گیر درآمده است که هم جسم و جان انسانها وهم سرمایه های ملی کشورها را درکام خود فرو می برد.
درکشور ما ایران نسل جوان در معرض تهدید مواد مخدر است.
سالانه بیش از هفتصد میلیارد ریال صرف نگهداری زندانیان مواد مخدر میشود که می توانست صرف تحصیل وترقی جوانان این مرز و بوم گردد.
بر اساس یک آمار رسمی تعداد معتادان به مواد مخدر درکشور ما نزدیک به دو ملیون نفر می رسد.
چنانچه دایره ارتباطی هر فرد معتاد را فقط به چهار نفر محدود نماییم قریب به هشت ملیون نفر از مردم بطور مستقیم یا غیر مستقیم با مسئله اعتیاد در تماس و یا درگیر می باشند که اگرمصرف روزانه آنها را بطور متوسط روزی یک گرم در نظر بگیریم مصرف سالانه این جمعیت دو ملیونی حدودهفتصدوسی تن مواد مخدر میشود.
رسیدگی به جرایم مواد مخدرعلاوه بر خسارات فراوان مادی و معنوی که برای جامعه دارد،بیشتر وقت دادگاهها را هم به خود اختصاص می داده است،اوقات بسیاری از نیروهای انتظامی و ظابطین دادگستری هم صرف جمع آوری افراد معتاد و قاچاقچیان خرده پا در سطح جامعه می شود واز رسیدگی به امور مهم خود باز می مانند و چه بسا پرسنل خوب و فداکار خود را در این راه ازدست می دهند.
مسئله موادمخدر در کشور ما از مسائل پیچیده ای است که بحث و بررسی در اطراف آن محتاج تحلیل تاریخی و نیز جامعه شناسی فردی و اجتماعی مردم ایران می باشد.
در یک نگاه اجمالی باید گفت شیوع موادمخدر در کشور ما بویژه تریاک ومشتقات آن ایرانیان از جمله برنامه های استعماری بیگانگان بوده است که توانستند با استفاده از زمینه های روانی موجود،نا آگاهی و جهل،فرهنگ عمومی غلط و آداب ورسوم خرافی و اعتقادات سطحی که به علت ریشه دار بودن استبداد وآموزشهای نادرست در جامعه ریشه دوانیده بود،استعمال مواد مخدر را گسترش دهند ونسلهای پی در پی را به این مواد خانمانسوز آلوده سازند،تا آنجا که استفاده و استعمال مواد مخدر بویژه تریاک بصورت علنی ودر محافل عمومی ومهمانی ها متداول شد و در بعضی مناطق ایران حتی نشانه نوعی احترام و پذیرایی به شمار می رفت.
ادامه این وضعیت در جامعه ما تا سالهای 1300 کار را به جایی رساند که کشت خشخاش و حتی اعتیاد به موادمخدر و استعمال آن در علن ،نه تنها جرم بشمار نمی رفت بلکه قبح اجتماعی و اخلاقی آن بویژه نزد اشراف و خوانین و زمین داران نیز فرو ریخت.
طبیعی بود که گسترش اعتیاد در بین مردم پیامد های سوء اجتماعی و خانوادگی و اقتصادی فراوانی را بدنبال داشت و نهایتا دولت را با دشواریهای اساسی مواجه نمود وبه جستجوی راه حل واداشت.از جمله راه حلهایی که دولت پیش گرفت وضع قانون در زمینه تریاک وسایر موادمخدر مانند بنگ وچرس بود که آن روزها در ایران متداول بود.سابقه قانونگذاری در باره جرائم مواد مخدر را باید درپرتو همین وضعیت تاریخی ایران در دوران معاصر مطالعه کرد.
تاریخچه قانونگذاری درزمینه مواد مخدر در ایران را میتوان به سه دوره به شرح ذیل تقسیم نمود: 1-از ابتدا تاسال1334 هجری شمسی 2-از سال1334تاپیروزی انقلاب اسلامی 3-از پیروزی انقلاب اسلامی به بعد محور اصلی قوانینی که قبل و پس از انقلاب در زمینه مواد مخدر تصویب شده،تشدید مجازات مرتکبین مواد مخدر است و کمتر به مسئله پیشگیری از قاچاق توجه شده است.در واقع قوانین مرتبط به مواد مخدر،یکی از عناصر تشکیل سیاست جنایی کشور نیز بشمار می روند که باید متضمن پیشگیری و مبارزه با جرائم،هردو،باشند.اما متأسفانه درکشورمابیشتربه جنبه تنبیهی و مجازات متخلفین تاکید شده است.مبارزه با مسئله مواد مخدر وحل آن بویژه در کشورهایی که سطح فرهنگ عمومی پایین است و مردم دچار جهل می باشند،محتاج برنامه ریزی جامع وفرا گیر است که هدف آن ارتقاع سطح آگاهی عمومی باشد ودر کنار آن نیز باید برنامه های اشتغال وتفریح جوانان وخانوادهها فراهم گردد.مجازات مرتکبین جرائم مواد مخدر بویژه معتادین باید به عنوان آخرین راه حل در نظر گرفته شود و بافرد معتاد به عنوان بیمار برخورد شود که محتاج درمان ومراقبت است.بدیهی است مجازات قاچاقچیان بزرگ وسوداگران مرگ وتباهی امری دیگری است که هیچکس مخالف آن نیست.اما متاسفانه از ابتدای قانون گذاری در ایران در باره مسئله مواد مخدر، نگاه مسئولین نگاه مجازات و تنبیه بوده است تا آموزش وکمک رسانی وپیشگیری .
تردیدی نیست که مهمترین برنامه برای مبارزه با مواد مخدر، پیشگیری است که خود مستلزم اجزاءِ گوناگونی از قبیل آموزش ایجاد اشتغال،برنامههای تفریحی وسرگرمی برای جوانان ومهمتر از همه مبارزه با علل گسترش مواد مخدرگفته اند مهمترین علت رو کردن به این مواد آن است که شخص مواد مخدر را جایگزین کمبودها ودرمان هراسهاو شکستهای خود می داند وبرای التیام آلام درونی وکسب آرامش،آنرا استعمال می کند.
بنابر این برای مبارزه با این مواد خانمان سوز وتباه کننده اولاً باید امنیت اجتماعی و فردی چنان فراهم باشد که افراد ،دچار هراس وبیم از آینده یا محیط پیرامونی نباشند واحساس آرامش داشته باشند ودر مواردی که شخص به دلایلی با چنین احساسی مواجه میشود وسائل وابزارهای لازم برای مقابله با ان فراهم باشد تا نیازی به پناه بردن به مواد مخدر نباشد .( پیشگیری ) وثانیاْ اگر فردی به دلایلی آلوده به مواد مخدر شد باید موجبات معالجه موثربه آسانی در دسترس باشد.(درمان) .
تعاریف اما مواد مخدر چیست؟
و به چه موادی ، مواد مخدر اطلاق میشود؟
این سؤالی است که قبل ازپرداختن به انواع مواد مخدرباید به آن پاسخ داد.
اصطلاحاْ مواد مخدر به کلیه مواد طبیعی وشیمیایی گفته می شود که اعتیاد آور باشد.با عنایت به اینکه در تعریف مواد مخدر از دیدگاههای مختلف نظرات و تعابیر متفاوتی ابراز شده است .
لذا به مواردی از آنهابه شرح ذیل اشاره می شود.
الف): علم پزشکی: این علم در تعریف مواد مخدر اینطور می گوید: ‹‹ کلیه داروهایی که مصرف آن روی مغزوسلسله اعصاب اثر می گذارد و فعالیت آنان را تغییر می دهد مواد مخدر خوانده می شود›› ب):‹‹ مواد مخدر موادی هستند که مصرف آنها در انسان حالت لذت و خوشی کاذبی بوجود آورد، و وابستگی جسمی و روانی ایجاد نماید.›› ( کتاب پژوهشی نو در مواد مخدر) ج):سازمان بهداشت جهانی مواد مخدر را اینگونه تعریف نموده است.
‹‹ دارو یا ماده مخدر در مفهوم کلی آن هر ماده یا ترکیبی از چند ماده شیمیایی است که از جمله مواد مورد نیاز بدن برای بقائ سالم آن بشمارنرفته و مصرف آنها احتمال تغییری در کارکرد بیولوژیکی و حتی ساخت بیو لوژیکی بدن را مطرح می سازد.›› ملاحظه می شود اگر به تعریف فوق مواد غیر شیمیایی نیز افزوده شود تعریف نسبتاً کامل و فرا گیر از مواد مخدر و داروهای اعتیاد آفرین بدست خواهد داد.
تعریف اعتیاد در تعریف اعتیاد نیز همه نظرات بصورت واحد ابراز نگردیده که به عنوان نمونه به مواردی چند اشاره می شود.
الف):وابستگی جسمی و روانی که انسان با هر درجه وشدت به یک ماه خارجی، بخصوص ماده مخدر یا الکل پیدا می کند،بصورتی که قطع آن به آسانی قابل تحمل نباشد.(کتاب پژوهشی نو در مواد مخدر واعتیاد) ب):‹‹اعتیاد عبارت است از تحمل اکتسابی بدن در مقابل ماده مخدر مصرفی و بی اثر شدن آن مقدار در اثر تکرار مصرف آن بطوری که فرد برای جلب رضایت ماده مخدره بیشتری را طلب نماید.›› (کتاب ویژه آموزش تخصصی تکمیلی) بخش بهداشت سازمان ملل با توجه به عوارض جانبی واجتماعی اعتیاد تعریفی به این شرح ارائه نموده است.
ج): ‹‹ اعتیاد عبارت است از مسمومیت مزمن یا ادواری در یک فرد و یا یک اجتماع که در اثرمصرف بی رویه ومکرر یک یاچندفراورده طبیعی یا مصنوعی مخدرایجادمی گردد ومشخصات آنعبارتستاز: 1- احساس خوشی ونشئگی و دگرگونی حالات روان پس از مصرف 2- زیاده گرایی وتمایل به بالا بردن مقدار مصرف به علت تحمل مقادیر معمولی 3- بدست آوردن ماده اعتیاد آور به هرشکل و هروسیله که ممکن باشد.
4- وابستگی به اثار روانی وجسمانی آن ماده علائم اعتیاد به مواد مخدر علائم اعتیاد بسته به نوع ماده مصرف شده،مقدار آن و شخصیت معتاد (سن،جنس،وضعیت جسمی وروانی و....
)فرق میکندو عموماً آثار روانشناسی که بلافاصله دیده میشود به شرح ذیل می باشد.
1- تخفیف حرکات ارادی 2- نقصان میل جنسی 3- خواب آلودگی( رویای خوش ) 4- تسکین درد 5- انبساط خاطر همراه بااحساس آرامش 6- رویا های شیرین ومطبوع 7- احساس مبهم از زمان ومکان شناسایی انواع مواد مخدر: شناسایی انواع مواد مخدر بستگی به تاثیری که آن مواد برجسم و روح مصرف کننده میگذارد ، دارد.
لذا کلیه موادمخدر شناخته شده فعلی رابرحسبتاثیرآنها برمصرف کننده به شرح زیر تقسیم بندی می کنند: 1- موادمخدر سستی زا: مواد مخدر سستی زا موادی هستند که مصرف آنان بر روی سلسله عصاب مصرف کننده تاثیر گذاشته در نتیجه فعالیت فکری و بدنی او را کند می نماید.
2- مواد مخدر توان افزا : مواد مخدر توان افزا موادی هستند که مصرف آن بر روی سلسله اعصاب تاثیر گذاشته در نتیجه فعالیت فکری وبدنی مصرف کننده را بیشتر می کند و باعث هیجان او می شود.
3- مواد مجدرتوهم زا: مواد مخدر توهم زا موادی هستند که مصرف آن بر روی سلسله اعصاب تاثیر می گذارد و باعث اختلال در فعلیت فکری و بدنی مصرف کننده شده بطوری که فرد دچار اوهام بصری وحسی میشود.
این مواد را ‹‹هالو سینوژن›› هم می گویند.
مواد مخدر را از نظر تولید نیز می توان به دو دسته تقسیم کرد.
الف) مواد مخدر طبیعی: مواد مخدر طبیعی موادی هستند که ریشه و منشا گیاهی داشته واز ریشه،ساقه،برگ ویا میوه گیاهان و درختان بخصوصی گرفته می شود.
ب): مودمخدر مصنوعی : مواد مخدرمصنوعی موادی هستند که بصورت مصنوعی در آزمایشگاهها تهیه می شوند و یا از برخی از مواد مخدر طبیعی با تغییر فرمول شیمیایی آنها در آزمایشگاهها تهیه می شود.
به عبارت دیگر مواد مخدر مصنوعی در طبیعت وجود ندارند بلکه ساخته دست بشر هستند.
چون شناسایی تمام مود مخدر از حوصله این این مقاله خارج است لذا به مهمترین آنها اشاره میشود.
1- مود مخدر سستی زا:این نوع مواد به دو دسته تقسیم می شود: الف) طبیعی مانند: تریاک، مرفین و سایر مشتقات تریاک ب) مصنوعی مانند:هروئین،متادن، نر متادن، پتیدین، انواع و اقسام قرصهای مسکن و آرام بخش.
2- مواد مخدر توان افزا: این نوع مواد مخدر نیز به دو دسته طبیعی و مصنوعی تقسیم می شوند.
الف) طبیعی مانند: برگ کوکا، کوکائین، برگ و ساقه های برخی درختان مثل خات ، کراتم و....
ب) مصنوعی مانند: آمفتامین ها ، متیل آمفتامین ، ترکیبات آمفتامین ها و اسید باربیتوریک .
3-مواد مخدر توهم زا: مواد مخدر توهم زا هم به دو صورت طبیعی و مصنوعی وجود دارند.
الف): طبیعی مانند: مسکالین ، جو سیاه آفت زده ، برخی از قارچهای حاوی مواد توهم زا، دانه های نوعی نیلوفر وحشی، مصرف حشیش به مقدار زیاد.
ب): مصنوعی مانند: ال .
اس .
دی (L.S.D ) ، دی اتیل تری پتامین (D.E.T ) ، دی متیل تری پتامین ( D.M.T ) همانطور که ملاحظه می شود مواد مخدر اعم از مواد مخدر سستی زا، توان افزا، و یا توهم زا یا بصورت طبیعی در طبیعت وجود دارند یعنی منشأ گیاهی دارند ویا اینکه با تغییر در فرمول شیمیایی مواد مخدر طبیعی توسط انسان ویا کلا ساخت مواد جدید در آزمایشگاهها تولید می شوند.
لذا ضرورت دارد مختصری در خصوص نحوه تولید و شناخت وتعاریف مواد مخدر مورد بحث مطالبی مطرح گردد.
یکی ازاولین اقدامات هرقانونگزاری درجهت مبارزه باموادمخدرشایدجلوگیری ازکشت موادمخدرباشد.
زیرا در جامعهای که مواد مخدر کاشته، در سطح کلان بطور طبیعی تولید می شود.نمی توان اصولاً از مبارزه بحثی به میان آورد .لذا درقوانین داخلی ماودر معاهدات بینالمللی به این موضوع در اولین مواد قانونی اشاره شده و به منع هرگونه کشت مواد مخدر توجه خاصی شده است.
منظور از کشت یا کاشت مواد مخدر هر گونه عملیاتی است که منجربه تولید طبیعی مواد مخدر میشود و شامل همه مراحل زراعت اعم از کاشت، داشت وبرداشت می شود.
کشت خشخاش:آنچه از دیر باز در کشور ما کشت میشود،خشخاش بوده است.
خشخاش از گیاه کوکنار بدست میآید وبه صورت گیاهی با ساقه های بلند سرشاخه های گرز مانند است که از شیره حاصله از گرزآن تریاک استحصال میشود.
کشت شاهدانه:این گیاه در مناطق بسیاری از کشور های آفریفایی،آسیایی،اروپایی وآمریکای شمالی کشت میشود واز آن ،حشیش،بنگ،ماری جوانا،چرس و....
بدست میآید .این گیاه به دو جنس نر وماده تقسیم میشود که طول درختان نر بیشتر از درختان ماده است و تنها از نوع ماده آن که ارتفاع آن کمتر وشاخه های پر گل وشاهدانه زیادی ،صمغ وروغن دارد.برای تهیه مواد مخدر قابل استفاده است.در واقع تنها از برگهای بالاتر ماده زرد رنگ وچسبندهای به دست می اید که بعداً سخت وسیاه میشود وبوی آن به عطر نعنا شبیه است .این ماده بهترین بخش گیاه وبه حشیش معروف است.
حشیشاثرمخربیبرروانانسانداردواثرتخریبیآنمستقیماًبرمغزتاثیرمیگذارد،درحالیکهتریاکوابستگی فیزیکیوجسمانیاش بیشتراست ولیدرمصرف حشیشفردمعتاد وابستگی روانیپیدا میکند.از این رو گفته شده است که مصرف حشیش پلکانی برای ورود به مصرف مواد مخدر خطرناکتر مانند مرفین،هروئین و ال.اس.دی میباشد.
دانه شاهدانه را اکثر مردم میشناسند ودر مصارف گوناگون غذایی وگیاه درمانی آن را تجربه کردهاندومصارف مجاز آن هم زیاد است.
کشت کوکا کوکا درختی است با برگهای بیضی شکل که بلندی درخت(بوته)گاهی تا سه متر میرسد ودر مناطق گرمسیری می روید، این درخت که بیشتر در آمریکای جنوبی،جنوب شرقی آسیا ،تایوان ،آفریقا وبرخی مناطق دیگر کشته میشود.از برگ کوکا ماده مخدر کوکائین استحصال میشود.کوکائین نیز ماده مخدرقوی وخطرناکیاست وبیشتردربین افراد متشخص ومتمول رایج است.خوشبختانه درکشورمارواجی نداردواگرهم موردیدیده شده یاکشفگردیدهاست.ازخارجکشوربطورقاچاق واردایران شده است.خوشبختانه کشت کوکا درکشورمان دشوار است.مگر بهصورت بالقوه دربعضی نقاط کشوریا به صورت گلخانه ای .
در قانون اصلاح مبارزه با مواد مخدر مصوب1376 مجمع تشخیص مصلحت نظام که در حال حاضر قانون لازم الاجراست از موادمخدر در دو دسته ذیل نام برده شده است که عبارتند از: الف) بنگ، چرس، گراس، تریاک، شیره، سوخته، تفاله تریاک ب) هروئین، مرفین، کوکائین، دیگر مشتقات شیمیایی مرفین وکوکا ئین مواد مخدر مذکور در بند «الف» در ماده چهار قانون ومواد مخدر مذکور در بند«ب» در ماده هشت قانون احضاء شده اند.
آنچه در مواد4 و8 ذکر شده است مهمترین ومعروفترین مواد مخدری است که در کشور ما شناخته شده اند.
اما پاره ای از مواد صنعتی وشیمیایی هم هستند که در ساخت وتولید مواد مخدر به کار میروند که بدون آنها به راحتی مواد مخدر را نمی توان ساخت که مورد اخیر درقانون اصلاحی 76 ودر ماده 40 الحاقی به این ماده مورد توجه قرار گرفته است.
تعاریفی که از مواد مخدر شده به شرح ذیل میباشد: 1- تریاک: تریاک اطلاق میشود بر ماده ای که از گرز خشخاش بدست میآید اعم از اینکه به صورت شیره یا منعقد وجامد باشد،به هر درجه وبه هر نسبت از مرفین 2- سوخته تریاک:سوخته تریاک مادهایاست که ازسوزاندن تریاک به هرنحوازانحاء بدست میآید،به هر درجه مرفین که باشد.
3- شیره مطبوخ: شیره مطبوخ ماده ای است که از حل کردن سوخته ای تریاک ویا تریاک یا جوهر نگاری به تنهایی یا باهم ویا همراه با مواده دیگر درآب وجوش زدن آن بدست آید باهر درجهای از غلظت وهر نسبت از مرفین.
در قانون از شیره مطبوخ نامی برده نشده وتنها از شیره تریاک یاد شده است، در حالی که این دو باهم متفاوتند.شیره تریاک در واقع همان تریاک اولیه است که هنوز منعقد نشده است ، ولی شیره مطبوخ از حل کردن سوخته تریاک درآب بدست می آید.
4- تفاله: تفالهمادهایاست که پسازصاف کردنشیره مطبوخ( قبلازطبخ، درحین طبخ ویابعدازطبخ )باقی می ماند.
5- جوهر نگاری: جوهر نگاری(مایه،سوخته شیره،انسی)ماده ای است که از سوختن شیره مطبوخ به هر نحو از انحاء بدست میآید،با هر درجه از مرفین که باشد.
در قانون از این شکل ماده مخدر هم نامی برده نشده است.
6- بنگ: بنگ سر شاخه خشک شده گلدار یا به میوه نشسته بوته شاهدانه است اعم از آن که ماده رزینی(چرس)آن گرفته شده یا نشده باشد وخرد شده یا نشده باشد وخالص یا مخلوط با عناصر دیگر باشد.
7- بنگاب(دوغ وحدت):مخلوط یا خیسانده بنگ در آب یا مایع دیگراست بطور خالص یا با عناصر دیگر در قانون از این شکل ماده مخدر هم نامی برده نشده است.
8- چرس: چرس(حشیش،اسرار) ماده رزینی است که از سر شاخه ها گلدار یا به میوه نشسته بوته شاهدانه گرفته می شود اعم ازخالص یا مخلوط با عناصر دیگر.
ب)مرفین:آلکولوئیدی استاز تریاک که مخدروضد درد بوده معمولاً به صورتسولفات مرفین مصرف میش عنصراصلی تریاک که خاصیت تخدیری بهآن میدهد در واقع همین مرفیناست که درلابراتوارهای مجهز وبه طرق شیمیایی بدست می آید.
مرفین معمولاً به صورت تزریقی زیر جلدی استعمال میشود.مصرف عمده مرفین در کشورهای اروپایی عمدتاًبرای تهیه هروئینازآن می باشدازمشتقاتواستحصالات مرفین،اکسیدهایمرفین ودیاکسید مرفین وغیره میباشدکه در فهرست مواد مخدر مصوب 1338 از آنها نام برده شده است .
ج) هروئین « HEROIN »: هروئین که در واقع دیاکسید مرفین است، یک کلمه یونانی و به معنی «سمبل قدرت» واز مرفین به طریق شیمیای تهیه میگردد وبصورت گرد سفید رنگی است.
مصرف این ماده مخدر قوی که سه تا پنج برابرقویتر از مرفین استدر تمام جهان گسترده شده وآنرا از راه استنشاق ویا تزریق زیر جلدی ویا خوراکی مصرف میکنند.فرانسه یکی از مراکز مهم تبدیل مرفین به هروئین وصدور آن به سایر کشورها است.هروئینی ها به سبب خاصیت اعتیاد زایی خطرناک آن همواره مجبور به از دیاد مصرف آن بوده و به انواع و اقسام جرائم برای بدست اوردن آن دست میزنند چنانچه ترک نکنند به بدترین وضع به هلاکت می رسند.
د ) حشیش:« HASHISH »: ماده ای رزینیکه ازسرشاخهها گلدار یا به میوه نشسته بوته شاهدانه(کانابیز) گرفته می شود.
حشیش جامد بوده و به رنگ سبز بسیار تیره مایل به سیاه است،طرز استعمال این ماده مخدر در کشور های مختلف به صور گوناگون است ودود کردن و گشیدن آن درچپق و هوس گشیدن آن داخل سیگار وبعضی از حلواها معروف ترین طرق استعمال آن میباشد.
حشیش مستقیماً بر مغز انسان اثر میکند و زیاده روی در استعمال آن ممکن است منجرب به جنون کردد.
کوکائین(COCAIN ) : ماده ای که از برگ های درخت کوکا گرفته میشود این درخت در آمریکای لاتین میروید و بلندای آن تا سه متر میرسد.
برگهای بیضی شکل دارد که خشک کرده آن در طب به کار میرود.کوکائین جامد«بصورت پودر» بوده ورنگش سفید و کمی مایل به زرد است بی بو وتلخ مزه است ودر آب گرم و الکل حل میشود ،در طب به طریق تزریق زیر جلدی استعمال میشود وتولید بی حسی موضعی می کند.
معتادانبطرق مختلف آن را استعمال میکنندکه از آن جمله : جویدن برگ کوکا یا استنشاق از راه بینی وزیر جلدی و خوردن با آّ میباشد.خوشبختانه بن دلیل دوری از مراکز تولید ،ایران در معرض تهدید جدی کوکائین قرار ندارد.
ح ):سایر گیاهان مخدر:درقاره های مختلف دنیا ،قبایل متعددی به انواع گون گون گیاهان که ریشه،برگ یا یا گل آنها دارای مواد مخدری است اعتیاد دارند ولی با توجه به اینکه مصرف آنها منحصر به همان محدوده جغرافیایی است که در آن زندگی می کنند و خطرات اجتماعی عالمگیر در بر ندارند حائز اهمیت نیستند وموضوع یک مبارزه بین المللی قرار نمی گیرند.مع الوصف جهت تکمیل تتمه بحث و آشنایی به تعدادی از آنها پرداخته می شود.
1-کاکتوسها ((Cactus:یک نوع از آن در بین بومیان مکزیک بنام پیوتل(peuotl) معروف است ومصرف آن با تشریفات خاص بین قبایل متعدد مناطق مکزیک متداول است.
2-ایبوکا( Iboca ): در کشور گابن (افریقا) جوشانده ریشه این گیاه درمراسم مذهبی با تشریفات خاص به شکارچیان وجنگجویان خورانده می شود.
3-پسیلوسیت( psilocytes ) :یک نوع قارچ در مکزیک است که به مصرف کننده حالت هزیان دست می دهد.
4- خات : درختچه ای است که در عربستان وشمال آفریقا می روید ودربعضی مناطق ارتفاع آن تا پنج مترمی رسد،همیشه سرسبز بوده وبرگهای آن به رنگ قهوه ای مایل به سرخ میباشد.معتادین ساقه های جوان و برگهای ان را می جوند و ازجذب مواد مخدر و موثر آن، احساس خوشی،چابکی وسیری از خوردن غذا می نمایند.
اعتیاد به آن در درازمدت اتفاق می افتد.
5- کراتم : درختی است که در تایلند می روید.
مردم آنجا برگهای تازه آن رامی جوند واز جذب مواد موثره آن احساس چابکی و هشیاری وتاحدی سیری از احساس گرسنگی می نمایند وبرگهای خشک شده آن را نیز ، مثل سیگار دود کرده ومصرف می کنند.
مصرف طولانی آن شخص رامعتاد می کند.
ح): مواد روان گردان(Psychotrops): 1- ال.اس.دی ( Lysergic Souper acid Die ethylamide) : این ماده که از زنگ چاودار( جو سیاه آفت زده ) بدست می آید، بدون طعم وبو است.
این ماده مخدربطور مصنوعی ساخته می شود وبصورت قرص و کپسول ومایع در بازار جهانی موجود است واز راه خوراکی مصرف می شود، این ماده مخدر بسیار تهدید کننده است.
2- سایرمواد روانگردان:به دلیل تنوع و تکثر این مواد مخدر که تحت عناوین قرصهای شادی،رونگردان ، اکستازی و...
با نام علمی دی اکسی آمفتامین باب جدیدی را در آسیبهای اجتماعی گشوده است، اما مسئولان امر آماری از میزان واردات و مصرف این داروها ندارند.
دی اکسی آمفتامینها(MDAM) از سال 1912 بعنوان داروهای ضد افسردگی در جلسات روانکاوی مورد استفاده قرار می گرفت ولی امروزه این داروها با طرحهایی چون «لنگرگاه» «بنز» «استار»«هیولا»«پروانه قرمز»«صورت خندان» به شکل کپسولهای شفاف وقرصهای معمولی در دسترس جوانان قرار می گیرد.
درحالی که مصرف این دارو ها ،عوارض فراوانی دارند ولی تقریباًتمام جوانان مصرف کننده از آثار مخرب آن بیخبر هستند.
مصرف قرص اکس باعثکم شدن اشتها،تغییرات دردید،گشاد شدن مردمکهای چشم وحرکات غیرطبیعی چشم، توهم بینایی،زیاد شدن ضربان قلب،لرزیدن،عصبی شدن وتمایل برای مصرف مجدد این ماده می شود.
درموارد بدترباعث اضطراب، دیوانگی ، پارگی زبان، تهوع واستفراغ، خستگی وافسردگی شدید، صدمه به اعصاب مغزی وحتی مرگ می شود.
قرص اکس از مشتقات آمفتامین است.
آمفتامین ها دسته ای از مواد محرک هستند که باعث تحریک سیستم عصبی در فرد میشود.
فرد پس از مصرف قرص اکستازی ممکن است تا چند ساعت ،حالت خوشایندی را احساس کند.
او بصورت کاذب احساساتی مثل سرخوشی و افزایش حسّ صمیمیت میکند .
ولی مصرف این قرص،به دلیل این که ماده ای محرک است درجه حرارت بدن، فشار خون و ضربان قلب افزایش پیدا می کند واز آنجا که این قرص تنها مصرف نمیشود و درپارتی ها همراه با مشروبات الکلی مورد استفاده قرار می گیرد .باعث کم آبی شدید بدن می شودو فرد بر اثر ایست قلبی وعروقی جان میدهد.
جوانانی که اقدام به مصرف این قرصها می کنند به دلیل این که دچار این گونه توهماتی در بینایی ،شنوایی ودر حواس میشوند.به این علت بدون این که متوجه خطرات شوند دست به کارهایی دست میزنند.
مثلاً پنجره را باز کرده و به پایین میپرند و یا این که خود را از ماشینی که با سرعت در حال حرکت است، به پایین پرت میکنند.
این افراد چیزهایی را که واقعیت ندارد می بینند و می شنوند .
افراد بعد از ترک این ماده دچار بازگشت خاطرات توهمی و ناراحت کننده میشوند و در صورت استفاده مکرر از این قرصها پس از مدت کوتاهی به طرز درد ناکی جان میسپارند.
اعتیاد و اثار فیزیکی وروانی آن اعتیاد به مواد مخدر تنها با معتاد سرو کار ندارد.به عبارت دیگر اگر در یک جامعه ویا یک خانواده فرد معتادی وجود داشته باشد همه اعضای جامعه وخانواده از عارضه های گوناگون آن رنج خواهند برد معتادوتاثیراعتیاد تنهابررویمعتاد نبودهبلکه خواه وناخواه برهمهاثرخواهد گذاشت.ازاین جهت تاثیراعتیادراازدو دیدگاه میتوان مطالعه کنیم.
1- اثرات فیزیکی وروانی بر معتادین 2- اثرات اجتماعی اثرات فیزیکی وروانی بر معتادین 1- اولین اثر مواد مخدر در بدن معتاد این است که سیستم دفاعی بدن را روز به روز ضعیفتر واشتهای انسان را به غذا کم میکند.در نتیجه قدرت بدن رفته رفته به تحلیل رفته و چون قدرت تحرک را از انسان میگیرد،بدن به یک حالت سستی و رخوت وتنبلی عمومی عادت می کندوشخص معتاد از کار باز میماند و قدرت کارایی خود را از دست میدهد.
2- اعتیاد به مواد مخد رعضلات را شل واستخانها را پوک ودستگاه تنفس را دچار عارضه های غیر قابل علاج کرده و شخص زودتر از عمر طبیعی خود فوت میکند.
معتادین به مواد افیونی دندانهای سالم نمی توانند داشته باشند .بخصوص معتادین به هروئین به سرعت دندانهای خود را از دست میدهند.
3-اعضای مختلف بدن معتاد طوری به ماده مخدر مصرفی عادت میکنند که با قطع آن فعالیت آنها از حالت طبیعی خارج شده وگاهی تحمل دردهای ناشی از اعتیاد را ندارند.
4- یکی از مهم ترین عارضه جسمی که اعتیاد بر بدن شخص میگذارد ،تضعیف قدرت جنسی شخص است که اثرات روحی این کمبود به مراتب مخربتر از اثرات جسمی آن است.
5- از نظر روانی معتاد همه چیز را از دست رفته میبیند سرمایه،خانواده،آرو،قدرت بدنی و غیره،اعتبار وحیثیت خود رادر خانواده و جامعه از دست میدهد و چون در جوامع مختلف که کم وبیش باهم یک دید گاه نسبت به معتادین دارند ،نمیتوان باخته های گذشته را جبران کرد ،لذا یک نوع کج خلقی وتنفّرنسبت به جامعه وافرادوعملکرد آن در معتاد بوجود می آید کهاغلب بیشتر به غرق شدن آنان دراین بدبختی می انجامد.
6- مواد مخدر به دستگاه مرکزی اعصاب وبخشهای مختلف مغز بخصوص غشای خاکستری مغز،که پوشش خارجی مغز نیز می باشد آسیب میرساندودرنتیجه معتادین را ازنظرروانی نامتعادل، بی خیال کند ذهن ، فراموشکار وبیتوجه میسازد و قدرت تصمیم گیری را کم وبیش از وی میگیرد .
7- معتادین به غیر از ماده مورد مصرف خودشان به چیز دیگری توجه ندارند ودائماً درفکر این هستند که ماده مخدر مصرفی دفعه یا دفعات بعد را چگونه بدست بیاورند از نظر عاطفی تهیه و مصرف ماده مخدر جایگزین سایر عواطف مثل محبت به همسر وفرزندان وتوجه به مسائل شخصی وامور زندگی و تربیتی آنان می گردد.
اثرات اجتماعی اعتیاد در یک جامعه سالم و فعال همه مردم آن کار می کنند وبر حسب نوع کار وفعالیت از دسترنج خود استفاده میکنند.
معتادین چون از فعالیت سالم بدنی محروم هستند ودر واقع فعالیت آنان اغلب مخرب وبدون بهره است عواقبی به شرح زیر دارد.
1- عده ای معتاد بدون کار مفید به طرق مختلف از ثمره کار کردن دیگران استفاده میکنند،در نتیجه تعادل کار وثمره آن به ضرر افراد سالم بههم میخورد ویک نئوع تورم بر جامعه تحمیل میگردد وبه موازات آن انرژی لازو که در زمان قبل از اعتیاد معتادین به خانوادشان می رسید، بطور طبیعی نمی رسد وهمسر و فرزندان از دریافت انرژی لازم جهت رشد ونمو وسوخت وساز بدنشان محروم میشوند.
2- دومین اثر اعتیاد بر جامعه با توجه به بند یک این است که به دلیل عدم امکان استفاده از انرژی لازم توست وابستگان معتاد ،در آینده نزدیکافرادی که با ید سالم وتوانمندتر بیت وتحویل جامعه شوند بصورت ناسالم و مریض و کم توان وبدون تربیت صحیح تحویل جامعه میشوند،یعنی به تدریج جامعه افراد توانمند را افراد ناتوان و مریض وغیر سازنده پر میکنند وبعد از یکی دو نسل یک جامعه مریض ،فرتوت و بدون کار موثر ایجاد میشود.
3- معتاد بعد از این که توان پولی خود را جهت تهیه مواد مخدرمصرفی از دست داد، ابتدا از منزل وافراد منزل شروع به سرقت اشیایی کوچک وبا ارزش می نمایند،از قبیل سرقت النگوی طلا،فرش،سرقت جواهرات همسر،سرقت پول از کیف افراد دیگرو....
پس از این که دستش در میان خانواده از این بابت رو میشود همه اهل خانه با یک نوع حس بدینی وتنفّر به او نگاه خواهند کرد.که تقویت این حس در جامعه مخرب وزیان آور خواهد شد.
4- معتادین بعد از این مرحله که سرقت های داخلی در غیاب افراد خانواده اشیایی از قبیل فرش ،جاروبرقی، یخچال وغیره را از منزل سرقت وبه بهای اندک میفروشند که در این زمان معتاد را از منزل بیرون میکنند .در نتیجه تعداد افراد بیکار ومعتاد وتمرین کرده در امور سرقت های کوچک در جامعه رها و برای امرار معاش و تامین مخارج اعتیاد خودشان دست به سرقت ،کلاهبرداری،خود فروشی ،فروش مواد مخدر،جنایات مختلف وتکدّی میزنند و هر روز تعداد این افراد در جامعه زیادتر گشته وبه همان میزان ،بلکه بطور تصاعدی ،آمار سرقت و جنایت و تخلفات اجتماعی رو به افزایش میگذارد و حرمت وعصمت جامعه دچار خلل میشود و رفته رفته قبایح مختلف به عادت وعرف تبدیل میگردد.هزینه اعتیاد آنقدر بالا است که با کار شرافتمندانه نمیتوان آن را تامین نمود.
پرگزندترین اثر رها شدن معتادین در جامعه ،اشاعه سریع اعتیاد وتشکیل حلقه های اولیه فروش وپخش مواد مخدر د جامعه است ،زیرا به یقین میتوان گفت که پخش کنندگان مواد مخدر در اندازههای مصرف شخصی همان معتاد هستند.
5- از نظر عاطفی و روانی زندگی معتادین مخصوصاًمعتادین به هروئین آنقدر کثیف است که حتی به حیوانات هم شباحت ندارد .معتاد به بوی کثافات حیوانی و انسانی عادت کرده وخو گرفته است.
معتادین به هروئین سعی هروئین را در جاهای کثیف وبد بو مثل مستراح ویا گوشه های خرابه که کثافت انسانی و ادرار در آن جا جمع شده و بوی مشمئز کنندهای به مشام میرسد، مصرف ویا تزریق کنند واگر علت را جویا شوید میگویند نشئگی بیشتری دارد.معتادین به هروئین آنقدر سست وبی اراده هستند که هنگام شب وحتی روز برای رفع حاجت به مستراح نمی روندبلکه کاسه یا قوطی حلبی زیر تخت خود میگذارند ودر آن رفع حاجت میکنند و هروقت ظرف پر شد آن را خالی میکنند .دیر به حمام میروند ،طهارت نمیگیرند.
بدن و شلوار آنها همیشه بوی عفونت میدهد.دندانهایشان را تمیز نمیکنند .دهانشان همیشه بد بواست.
به تمیزی لباس وسر وصورت و بدن خودشان توجه ندارند .بلکه از وضع موجود راضی هم هستند وعلاقه ای به شستن دست وصورت ندارند .این عده اگر همسر اختیار کرده باشند به هیچ وجه نمیتوانند همسرانشان را به تحمل چنین وضعی وادار کنند.
6- اگر پایه های اخلاقی همسران این معتادین کمی سست باشد فساد وفحشاء به سراغشان خواهد آمد و اگر همسرانشان پاکدامن باقی بمانند حتماً طلاق وجدایی پیش خواهد آمدکه دراین صورت نیزبه جمع زنان بی شوهر و بی سرپرست در جامعه اضافی خواهد شد وعوارض دیگری بر عوارض گوناگون اجتماع افزوده خواهد شدوبر شمارفرزندان بی سرپرستوبدون درک محبت پدر ومادری افزوده خواهد شد.
7- ایجاد مشاغل کاذب مثل سیگار فروشی ،دلالی کوپن ارزاق عمومی، زیاد شدن یکاری وغیره که اگر بنیان اقتصادی جامعه قوی نباشد تورم اقتصادی را به مراتب افزونتر می نماید از دیگر آثار اجتماعی اعتیاد به مواد مخدر است.
8- مراوده ومصاحبت همه روزه افراد سالم جامعه با این افراد معتاد در دراز مدت اخلاقیات بد آنان در افراد سالم اثر مخرب و سوء خواهد داشت .چون معتادین در ارتباطات روز مره خود هیچ وقت علت واقعی اعتیاد خودشان را بیان نخواهند کرد و همیشه اجتماع ودولت را مقصر قلمداد خواهند نمود،لذا این سوء تبلیغ بتدریج در افکار جوانان اثر منفی به جا گذاشته و آنها را به دولت بدبین خواهد نمود.