دانلود تحقیق تواضع و فروتنى

Word 49 KB 10594 16
مشخص نشده مشخص نشده روانپزشکی - روانشناسی - علوم تربیتی
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • تواضع و فروتنى

     

    ناگفته پیداست که تواضع و فروتنى نقطه مقابل تکبر و فخرفروشى است و جدا سازى بحثهاى کامل این دو از یکدیگر مشکل یا غیر ممکن است و لذا هم در آیات و روایات اسلامى و هم در کلمات بزرگان اخلاق این دو به یکدیگر آمیخته شده است، نکوهش از یکى ملازم تمجید و ستایش از دیگرى است و ستایش از یکى همراه با نکوهش از دیگرى مى‏باشد، درست مثل اینکه بحثهاى مربوط به ستایش و تمجید از علم جداى از نکوهش از جهل نیست و نکوهش از جهل همراه ستایش علم است.

    با این حال مفهوم این سخن آن نیست که ما بحثهاى مربوط به تواضع را نادیده گرفته و به آنچه در بحث زشتى تکبر و استکبار گفتیم بسنده کنیم. بخصوص اینکه نسبت‏بین تکبر و تواضع به اصطلاح نسبت میان ضدین است نه وجود و عدم. هم تکبر یک صفت وجودى است و هم تواضع و هر دو در مقابل یکدیگر قرار دارند، نه از قبیل وجود و عدم که سخن از یکى الزاما همراه با نفى دیگرى باشد.

    در روایات اسلامى نیز به این معنى اشاره شده است از جمله از على(ع) مى‏خوانیم: «ضادوا الکبر بالتواضع; به وسیله تواضع با تکبر که ضد آن است مقابله کنید».

    با این اشاره به قرآن باز مى‏گردیم و آیات مربوط به مساله تواضع را گلچین کرده، مورد بررسى قرار مى‏دهیم(هر چند آیاتى که به کنایه یا به ملازمه به آن اشاره مى‏کند بیش از اینها است).

    1- یایها الذین آمنوا من یرتد منکم عن دینه فسوف یاتى الله بقوم یحبهم و یحبونه اذله على المؤمنین اعزه على الکافرین... (سوره‏مائده،آیه‏54)

    2- و عباد الرحمن الذین یمشون على الارض هونا و اذا خاطبهم الجهلون قالوا سلاما (سوره‏فرقان،آیه‏63)

    3- واخفض جناحک لمن اتبعک من المؤمنین (سوره‏شعراء،آیه‏215)

    ترجمه

    1- اى کسانى که ایمان آورده‏اید! هر کس از شما، از آیین خود بازگردد(به خدا زیانى نمى‏رساند;) خداوند به زودى جمعیتى را مى‏آورد که آنها را دوست دارد و آنان(نیز) او را دوست دارند; در برابر مؤمنان متواضع، در برابر کافران سرسخت و نیرومندند.

    2- بندگان(خاص خداوند) رحمان، کسانى هستند که با آرامش و بى تکبر بر زمین راه مى‏روند; و هنگامى که جاهلان آنها را مخاطب سازند(و سخنان نابخردانه گویند)، به آنها سلام مى‏گویند(و با بى اعتنایى و بزرگوارى مى‏گذرند).

    3- (اى پیامبر) بال و پر خود را براى مؤمنانى که از تو پیروى مى‏کنند بگستر(و نسبت‏به آنها تواضع و مهربانى کن).

    تفسیر و جمع‏بندى

    در نخستین آیه مورد بحث‏سخن از گروهى از مؤمنان به میان آمده که مشمول فضل و عنایات الهى هستند هم خدا را دوست مى‏دارند و هم محبوب پروردگارند.

    یکى از اوصاف بارز آنها این است که در برابر مؤمنان متواضعند: (اذله على المؤمنین) و در برابر کافران نیرومند و قوى هستند (اعزه على الکافرین).

    «اذله ‏» جمع «ذلول‏» و «ذلیل‏» از ماده «ذل‏» (بر وزن حر) در اصل به معنى نرمى و ملایمت و تسلیم است در حالى که «اعزه ‏» جمع «عزیز» از ماده «عزه ‏» به معنى شدت است، حیوانات رام را «ذلول‏» مى‏گویند چون ملایم و تسلیمند و «تذلیل‏» در آیه ذللت قطوفها تذلیلا اشاره به سهولت چیدن میوه‏هاى بهشتى است.

    گاه ذلت در مواردى به کار مى‏رود که معنى منفى دارد و آن در جایى است که از سوى غیر به انسان تحمیل مى‏شود وگرنه در ماده این لغت مفهوم منفى ذاتا وجود ندارد(دقت کنید).

    به هر حال آیه فوق دلیل روشنى بر اهمیت تواضع و عظمت مقام متواضعین است، تواضعى که از درون جان انسان برخیزد و براى احترام به مؤمنى از مؤمنان و بنده‏اى از بندگان خدا باشد.

    در دومین آیه باز اشاره به اوصاف برجسته و فضائل اخلاقى گروهى از بندگان خاص خداست که در طى آیات سوره فرقان از آیه‏63 تا آیه 74 دوازده فضیلت‏بزرگ براى آنها ذکر شده است و جالب اینکه نخستین آنها همان صفت تواضع است، این نشان مى‏دهد همان گونه که «تکبر» خطرناک‏ترین رذائل است، تواضع مهمترین یا از مهمترین فضائل مى‏باشد، مى‏فرماید:

    «بندگان خاص خداوند رحمان کسانى هستند که با آرامش و بى تکبر بر زمین راه مى‏روند» (و عباد الرحمن الذین یمشون على الارض هونا)

    «هون‏» مصدر است و به معنى نرمى و آرامش و تواضع است و استعمال مصدر در معنى اسم فاعل در اینجا به خاطر تاکید است، یعنى آنها چنان آرام و متواضعند که گویى عین تواضع شده‏اند و به همین دلیل در ادامه آیه مى‏فرماید: «و اذا خاطبهم الجهلون قالوا سلاما; و هنگامى که جاهلان آنها را مخاطب سازند(و سخنان نابخردانه گویند)، به آنها سلام مى‏گویند(و با بى اعتنایى و بزرگوارى مى‏گذرند)».

    و در آیه بعد از آن سخن از تواضع آنها در برابر ذات پاک خداست مى‏فرماید: «والذین یبیتون لربهم سجدا و قیما; آنها کسانى هستند که شبانگاه براى پروردگارشان سجده و قیام مى‏کنند(و به بندگى و عبادت مى‏پردازند)».

    «راغب‏» در کتاب «مفردات‏» مى‏گوید: «هون‏» دو معنى دارد یکى از آنها خضوع و نرمشى است که از درون جان انسان بجوشد که این شایسته ستایش است(سپس به آیه مورد بحث اشاره مى‏کند) و در حدیث نبوى آمده است المؤمن هین لین. دوم خضوع و تذللى است که از سوى دیگرى بر انسان تحمیل شود و او را خوار کند.

    ناگفته پیداست که منظور از الذین یمشون على الارض هونا این نیست که فقط راه رفتن آنها متواضعانه است، بلکه منظور نفى هرگونه کبر و خودخواهى است که در تمام اعمال انسان و حتى در کیفیت راه رفتن که ساده‏ترین کار است آشکار مى‏شود، زیرا ملکات اخلاقى همیشه خود را در لا به لاى گفتار و حرکات انسان نشان مى‏دهند تا آنجا که در بسیارى از مواقع از چگونگى راه رفتن انسان مى‏توان به بسیارى از صفات اخلاقى او راه برد.

    آرى عباد الرحمن (بندگان خاص خدا) نخستین نشانشان همان تواضع است، تواضعى که در تمام ذرات وجودشان نفوذ کرده و حتى در راه رفتن آنها آشکار است و اگر مى‏بینیم خداوند در آیه‏37 سوره اسراء به پیامبرش دستور مى‏دهد «و لاتمش فى الارض مرحا; روى زمین با تکبر راه مرو» منظور فقط راه رفتن نیست‏بلکه هدف، تواضع در همه کار است که نشانه بندگى و عبودیت‏خداست.

    در سومین آیه روى سخن رابه پیامبر(ص) کرده،مى‏فرماید:«بال و پر خود را براى مؤمنانى که از تو پیروى مى‏کنند پایین بیاور و(تواضع و محبت کن); واخفض جناحک لمن اتبعک من المؤمنین‏»

    «خفض‏» بر وزن «خشم‏» در اصل به معنى پایین آوردن است و «جناح‏» به معنى بال مى‏باشد. بنابراین «و اخفض جناح‏» کنایه از تواضع آمیخته با محبت است، همان‏گونه که پرندگان هرگاه مى‏خواهند به جوجه‏هاى خود اظهار محبت کنند بال و پر خود مى‏گسترانند و آنها را زیر بال و پر مى‏گیرند تا هم در برابر حوادث احتمالى مصون بمانند و هم از تشتت و پراکندگى حفظ شوند، پیامبر اسلام(ص) نیز مامور بود بدین گونه مؤمنان را زیر بال و پر خود بگیرد!

    این تعبیر بسیار ظریف و پر معنى نکات مختلفى را در عبارت کوتاهى جمع کرده است.

    جایى که پیامبر مامور به تواضع آمیخته با محبت در برابر مؤمنان باشد تکلیف افراد امت روشن است چرا که پیغمبر سرمشق و الگو و «اسوه‏» براى همه امت است.

    شبیه همین تعبیر در آیه 88 سوره حجر نیز آمده است آنجا که مى‏فرماید: واخفض جناحک للمؤمنین که باز مخاطب در آن شخص پیامبر است و مامور مى‏شود براى مؤمنان «خفض جناح‏» و تواضع آمیخته با محبت داشته باشد.

    شبیه این تعبیر با اندک تفاوتى در مورد فرزندان در مقابل پدران و مادران در سوره «اسراء» آمده، آنجا که مى‏فرماید: «واخفض لهما جناح الذل من الرحمه ; بالهاى خود را در برابر آن دو(پدر و مادر) از محبت و لطف فرود آر(و تواضعى آمیخته با احترام و محبت در برابر آنان داشته باش)».

    از مجموع آنچه در آیات فوق آمده به خوبى استفاده مى‏شود که قرآن مجید نه تنها تکبر و استکبار را مورد مذمت قرار داده، بلکه نقطه مقابل آن یعنى تواضع و فروتنى را با تعبیرات گوناگون مورد تمجید قرار داده است.

    تواضع و فروتنى در روایات اسلامى

    در منابع شیعه و اهل سنت احادیث فراوانى در مورد تواضع به چشم مى‏خورد که بعضى در باره اهمیت تواضع است و بعضى در باره علامت و آثار متواضعان و یا ثمره تواضع و حد و آداب آن مى‏باشد.

     

    در اهمیت تواضع تعبیرات بسیار جالبى در روایات آمده:

    1- در حدیثى از رسول خدا(ص) مى‏خوانیم: روزى فرمود: «مالى لاارى علیکم حلاوه العباده ؟! قالوا و ما حلاوه العباده ؟ قال التواضع!; چه مى‏شود که شیرینى عبادت ر در شما نمى‏بینم؟ عرض کردند: شیرینى عبادت چیست؟ فرمود: تواشع است!»

    ناگفته پیداست‏حقیقت عبادت نهایت‏خضوع در برابر پروردگار است. کسى که شیرینى خضوع و تواضع در برابر خدا را دریابد در برابر خلق خدا نیز متواضع است.

    2- در حدیث دیگرى از امیرمؤمنان(ع) آمده است: «علیک بالتواضع فانه من اعظم العباده ; بر تو باد تواضع که از برترین عبادات است‏».

    3- از امام حسن عسکرى(ع) نقل شده است که فرمود: «التواضع نعمه لایحسد علیها; تواضع نعمتى است که سبب حسادت دیگران نمى‏شود».

    معمولا هر نعمتى نصیب انسان مى‏شود مزاحمت‏هاى حسودان افزوده مى‏گردد و گاه این حسادت چنان فضاى زندگى را تنگ مى‏کند که زندگى بر صاحب نعمت مشکل مى‏شود، ولى تواضع از این قاعده کلى مستثنى است، نعمتى است که حسادت حسودان را برنمى‏انگیزد.

  • فهرست:

    ندارد.


    منبع:

    ندارد.

هفتمين نصيحت حکيمانه، و اندرز ارزشمند لقمان به پسرش، مسإله رعايت تواضع و فروتنى است ،که مى توان آن را مادر ارزش‏ها و کليد گنجينه کمالات ناميد، لقمان به پسرش چنين فرمود: «و لا تصعر خدک للناس...؛ پسرم! با بى اعتنايى از مردم روى مگردان». [1] يعنى متو

فروتنى اشاره ناگفته پیداست که تواضع و فروتنى نقطه مقابل تکبر و فخرفروشى است و جدا سازى بحثهاى کامل این دو از یکدیگر مشکل یا غیر ممکن است و لذا هم در آیات و روایات اسلامى و هم در کلمات بزرگان اخلاق این دو به یکدیگر آمیخته شده است، نکوهش از یکى ملازم تمجید و ستایش از دیگرى است و ستایش از یکى همراه با نکوهش از دیگرى مى‏باشد، درست مثل اینکه بحثهاى مربوط به ستایش و تمجید از علم جداى ...

نمونه آیه : أ ولئک یجزون الغرفه بما صبروا و یلقون فیها تحیه و سلاما (75) خلدین فیها حسنت مستقرا و مقاما (76) ترجمه : 75 - آنها هستند که درجات عالى بهشت در برابر شکیبائیشان به آنان پاداش داده مى شود. و در آن با تحیت و سلام روبرو مى شوند. 76 - جاودانه در آن خواهند ماند، چه قرارگاه خوب و چه محل اقامت جالبى! پاداش عباد الرحمان (بندگان ویژه خدا) از این آیات به بعد بحث جامع و جالبى ...

توصیف بنده آیات 63_68 فرقان وَ عِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِینَ یَمْشونَ عَلى الاَرْضِ هَوْناً وَ إِذَا خَاطبَهُمُ الْجَهِلُونَ قَالُوا سلَماً(63)وَ الَّذِینَ یَبِیتُونَ لِرَبِّهِمْ سجَّداً وَ قِیَماً(64)وَ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا اصرِف عَنَّا عَذَاب جَهَنَّمَ إِنَّ عَذَابَهَا کانَ غَرَاماً(65)إِنَّهَا ساءَت مُستَقَرًّا وَ مُقَاماً(66)وَ الَّذِینَ إِذَا أَنفَقُوا لَمْ ...

تواضع و فروتنى ناگفته پيداست که تواضع و فروتنى نقطه مقابل تکبر و فخرفروشى است و جدا سازى بحثهاى کامل اين دو از يکديگر مشکل يا غير ممکن است و لذا هم در آيات و روايات اسلامى و هم در کلمات بزرگان اخلاق اين دو به يکديگر آميخته شده است، نکوهش از يکى ملا

ناگفته پيداست که تواضع و فروتنى نقطه مقابل تکبر و فخرفروشى است و جدا سازى بحثهاى کامل اين دو از يکديگر مشکل يا غير ممکن است و لذا هم در آيات و روايات اسلامى و هم در کلمات بزرگان اخلاق اين دو به يکديگر آميخته شده است، نکوهش از يکى ملازم تمجيد و ستايش

مقدمه از آنجا که رعايت بهداشت در حفظ سلامت انسان تاثير بسزايي دارد و انسان سالم بهتر مي تواند به وظايف فردي و اجتماعي که دين براي او معين نموده عمل کند بنابراين تأکيد و توصيه بر رعايت بهداشت و راهنمايي جهت مداواي امراض گوناگون و ذکر خواص ميوه ها و

علي اکبر دهخدا در اواخر عمر به دوستي گفته بود من دعوي شاعري ندارم , اگر شعري گفته ام از روي تفنن بوده است ,ودوستانم در باب آنها قضاوت نمي کنند نميدانم در واقع آنها را بايد نظم خوانديا شعر ؟بدون شک اين ترديد از جانب کسي که طي سالها بخش عمده عمر خود ر

هر کشوري که منابع و دارائي هاي ارزشمندي داشته باشد که دشمنان چشم طمع به آن داشته باشند و يا حرفهايي داشته باشد که موجب بيداري ملت ها عليه ظالمان و ستمگران شود، يقيناً دشمناني خواهد داشت که در صددند تا در هر فرصت ممکن چنين کشوري را از پاي در آورند.

گذري بر حياتي عارفانه: مفسر فقيه و وارسته آيت الله ميرزا جواد آقا تهراني در سال 1283شمسي در خانواده اي اصيل ومذهبي در تهران متولد شد.پدرش مرحوم حاج محمد تقي و برادرش مرحوم حاج آقارضاشاهپوري از تجار متعهد و مورداطمينان دربين بازاريان بودند.مرحوم ح

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول