دنیای مدرن، دنیایی شهری است و اساساً درشهر امکان وجود یافته. نوع ارتباطات و تعاملات پیچیده انسانهای مدرن، شهری است و در بطن و متن همین ارتباطات و تعاملات است کهشهروند انتزاعی یک واحد ملی و سیاسی متولد میگردد، هرچند که در تعین تاریخی این شهروند مدرن سنت و خاستگاه قومی او نقشی اساسی دارد اما این سنت و گذشته نیز تنها دریک فرآیند تاریخی و انتقادی آنگاه میتواند هستی و موجودیت خود را حفظ کند که قادر به بازتولید خود در قالبها و چارچوبهای انتزاعی شده همچون دولت ملت باشد.
دولتها و ملتها نیز در فضاهای مکانی و زمانیای به خودآگاهی و تشخیص هویت وجودی و تاریخی خود میرسند که نامشان شهر است. سیاست، مدیریت، اقتصاد و اجتماع مدرن تنهادر شهر ممکن است. روستایی نیز اگر بخواهد به این امور بپردازد باید به شهر بیاید و شهری شود. صنعت و توسعه در درون روستا وجود ندارد. حتا دامپروری و کشاورزی صنعتی شده درجوامع توسعه یافته نیز در متن روابطی پیش میرود که شهر آنها را ممکن کرده است حتی اگر در فضاها و مکانهایی خارج از شهر (نه روستا) آخرین محصولات آنها را برداشت کنند وآنگاه برای فروش و توزیع به شهر آورند. اساساً فرآیند و نظام تولید مدرن، اتفاقی شهری است و وابستگیاش به شهر تنها در امر توزیع و مصرف نیست، هرچند در سرمایه داری نوینجهانی خود تولید تابعی از مصرف، توزیع و تجارت است.
انقلاب اسلامی ایران نیز انقلابی شهری بود و به همین جهت میتوان آنرا حرکتی در جهت مدرنیزه و شهری کردن جامعه ایران انگاشت. بعد از انقلاب سیل مهاجرتها از روستاها به سویشهرها شدت گرفت با این تفاوت که ویژگی انقلابی حکومت اسلامی در توجه به طبقات فرودست اجتماعی باعث میشد که روستائیان این امکان را داشته باشند که در نظام اجتماعی جدیدسهم بالاتری در توزیع قدرت، ثروت و منزلت نصیب خود کنند و به نوعی ارتقاء اجتماعی دست پیدا نمایند. انقلاب، فرودستان و روستائیان را به فرادستی در شهرها رساند. اسلامی بودنانقلاب ایران و رهبری روحانیون در کنار توان سازماندهی آنان برای بسیج طبقات شهری و خصوصاً روستایی در جهت بوجود آوردن حرکات اجتماعی، باعث شد که نظام اسلامی بتواندنقش بزرگی در متحول کردن گروههای اجتماعی روستایی و سنتی به سمت شهری شدن، بازی کنند. این یک حرکت تاریخی بود که مدرنهای ایرانی چه چپ و چه راست سکولار و لائیکموفق به انجام آن نگردیدهاند به این علت ساده که نمیتوانستند به زبان و بیان مشترکی با طبقات پایین اجتماعی جامعه ایران دست پیدا کنند.
به هر صورت در ربع قرن گذشته، اتفاقات بزرگی افتاد. روستائیان به شهرها آمدند، فرزندان آنان در شهرها متولد شدند و خود را شهری دانستند. شهر اقتضائات و الزامات خود را بر کسانیکه وارد شهرها شده بودند، تحمیل کرد هرچند این اتفاق در شهرهای بزرگ سریعتر افتاد. روستائیان هرچند به مناصب بالا رسیده بودند اما به تدریج دانستند که مدیریت یک جامعه شهریبا ریش سفیدی کردن در یک فضای قومی و قبیلهای روستایی بسیار متفاوت است. بسیاری از رفتارها و خرده فرهنگهای روستایی که زمانی خصوصاً در سالهای اولیه پیروزی انقلابشاخصی برای اثبات صداقت، درستی و سادگی دوست داشتنی و انقلابی محسوب میشد، اکنون مایه تفریح و سرگرمی روستائیان دیروز و شهروندان امروز است. این شهروندان امروز بهخوبی میدانند که در جهان پیچیدهشهر امکان برقراری تعاملات روستایی نیست و اینگونه ارتباطات مختل کننده زندگی است هرچند که حسن نوستالوژیکی از آن در وجودشان ماندهباشد و گاهی با رفتن به فضاهای طبیعی روستا آنرا ارضاء میکنند.
اندیشه و فرهنگ زندگی در شهر متفاوت از روستا است، هرچند نمیتوان قضاوت ارزشی میان این دو انجام داد اما ناچار باید برای داشتن زندگی مناسب در شهر، شهری شد و نظام ارزشی واخلاقی برآمده از فرهنگ شهرنشینی را پذیرفت.
این تحولات به علت خاصیت اجتماعی و انسانیشان در یک بستر تاریخی پیش میروند و البته هزینه هایی نیز دارند. به هر صورت شکاف و گسستی میان فرهنگ شهری و روستایی درشهرها خصوصاً بعد از انقلاب شکل گرفت و بسیاری از شهرها، روستائیتر شدند. این حادثه در شهرهای کوچک و فضاهایی که غلبه جمعیتی با روستائیان بود بسیار عمیقتر دیده شد، امابا گذشت زمان فرهنگ روستایی در شهرها در موضع ضعف قرار گرفته و در برابر شرایط زیستی و فرهنگی زندگی در شهر تسلیم شده و میشوند.
تبدیل شدن توسعه به یک دغدغه، ضرورت و مسئله حیاتی برای جامعه ایران و اجتماعات شهری آن و حرکت ایرانیان در جهت درک و فهم نظری و عینی توسعه و تجربه آن در زندگیروزمرهشان میتواند فرآیند شهری شدن و شهروند شدن آن دسته از شهرنشینان امروزی که هنوز در فضاهای فکری و فرهنگی روستایی زندگی میکنند، تسریع کند. این اتفاقی مبارک درروند تکمیل پروژه یا پروسه (فرآیند) مدرنیته در ایران است که البته موجب تضعیف احساسات قومی و قبیلهای خواهد شد و ما کمتر شاهد رفتارهای برآمده از توسعه نیافتگی همچونبومیگرایی سنتی و افراطی خواهیم بود. رفتارهایی که هنوز گاهی در میان مدیران، سیاستمداران و مسئولین خود میبینیم و تنها میتوانیم ابراز تأسف کنیم و امید داشته باشیم روزیکسانی که در اجتماع ما به حق و یا به ناحق مدیر و مسئول هستند دیگرگونه بیاندیشند و عمل کنند.
توسعه شهری و روستایی چین
چین در سالهای اخیر به دلیل انجام برخی اصلاحات اقتصادی و اجتماعی از رشد چشمگیری در این عرصه ها برخوردار بوده است. فناوری اطلاعات و ارتباطات در اشکال متنوع خود همواره به عنوان یکی از مهمترین ابزار پیاده کردن برنامه های اجرایی این کشور موردتوجه بوده است.
انجمنهای ایالتی اداره اطلاع رسانی، وزارت علوم و فناوری، وزارت صنایع اطلاعات، وزارت بازرگانی و بسیاری از آکادمی های علمی و اجرایی، توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات و بهره گیری موثر از آن را محور فعالیتهای خود قرار داده اند.
به دلیل وجود دو فرهنگ شهری و روستایی کاملاً متفاوت از هم در این کشور، دو رویکرد کلی را می توان در توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات در جامعه تشخیص داد. از یک طرف، این کشور در شهرها و بویژه مناطق صنعتی از پیشرفته ترین امکانات مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات برای امور مختلف اقتصادی و اجتماعی و همپای دنیای پیشرفته صنعتی بهره می برد و ازطرف دیگر، باتوجه به مسایل و مشکلات ویژه مناطق دورافتاده و روستایی از رویکردهای دیگر بهره مند می شود.
در همایش سالانه چهارم اطلاعات شهری منطقه آسیا - اقیانوسیه که در ماه مه سال 2004 در شهر شانگهای چین برگزار شد، چین به طور فعالانه تری به همکاریهای مربوط به توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات در عرصه کسب و کار منطقه ای ظاهر شد و در چارچوب تفاهم نامه نهایی این همایش، مقرر شد بسیاری از شهرها و مناطق این کشور در فعالیتهای مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات نقش موثرتری ایفا کنند.
هدف اصلی این همایش، ایجاد زمینه ای اعمال تغییرات در نوع نگرش سیاستگزاران و تصمیم گیران کلیدی، تبیین و پیگیری طرحهای راهبردی شهری جدید، تبادل تجربیات جدید و دستیابی به برنامه ای مشترک در بهره گیری از فناوری اطلاعات و ارتباطات در توسعه اجتماعی شهرها بود.
شبکه تلفن و میزان دسترسی مردم به آن در این کشور از سالهای 90 تاکنون بیش از 28 برابر شده است و به طور متوسط سالانه 34 میلیون خط تلفن جدید راه اندازی می شود. با این حال، رایانه، نرم افزار و اینترنت برای بسیاری از خانواده های چینی و بویژه کشاورزان پدیده کاملاً جدیدی است و اغلب آنها بدانها دسترسی ندارند. فناوری اطلاعات و ارتباطات پیشرفته در این کشور بیشتر در مناطق شهری متمرکز شده است و دولت برنامه هایی را برای توسعه آن در مناطق دورافتاده و محروم، ازجمله در منطقه خودمختار اویغورنشین سین جیانگ در شمال غربی این کشور پی ریزی کرده است.
چینی ها به دنبال ارائه خدمات مطلوب به کشاورزان و توسعه بخش کشاورزی ازطریق فناوری اطلاعات و ارتباطات هستند و در این راستا بیش از 100 شرکت تخصصی در زمینه اطلاعات کشاورزی و موضوعهای مختلف کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات در این زمینه و تیم های مربوط به آنها فقط در استان سین کیانگ مشغول فعالیت هستند. شرکتهای مزبور از فناوری اطلاعات و ارتباطات برای اصلاح نباتات، آبیاری، آفت زدایی و تحلیل خواص خاک استفاده می کنند. براین اساس، بسیاری چین را به عنوان ابداع کننده «کشاورزی مبتنی بر اطلاعات در ده سال اخیر قلمداد می کنند.
کشاورزی مبتنی بر رایانه عنوان پروژه ای است که در سال 1996 توسط وزارت علوم و فناوری راه اندازی شده، بیش از 3 میلیون هکتار از زمینهای کشاورزی در 14 استان بویژه در مناطق توسعه نیافته غربی را دربرمی گیرد. در کنفرانسی با عنوان کشاورزی مبتنی بر فناوری اطلاعات در ماه می سال 2004، پنج نظام کاری برای نظارت بر امر کشاورزی و ارائه هشدارهای لازم موردتوجه قرار گرفت.
در سال 2004 دولت چین توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات در مناطق روستایی را در رأس برنامه های خود قرار داد و در زمینه توسعه اشتغال بویژه ازطریق کشاورزی و صنایع مربوط به آن، شبکه ای ملی برای ارائه خدمات اطلاعاتی تاسیس شد. این شبکه ملی دارای بخشهای جزیی تری در مناطق مختلف کشور است و از این طریق به جمع آوری اطلاعات در زمینه تولید محصولات کشاورزی، قیمت محصولات، بلایای طبیعی، آفات نباتی و درآمد کشاورزان می پردازد. همچنین، امکانات لازم اینترنتی برای فروش محصولات کشاورزی توسط کشاورزان درنظر گرفته شده است که در این زمینه بیش از 1400 شرکت و 20 سایت اطلاع رسانی به فعالیت مشغولند.
درهر صورت، ترویج و به کارگیری فناوری اطلاعات به عنوان مهمترین گام در توسعه روستایی و نوسازی کشاورزی این کشور موردتوجه قرار گرفته است و متخصصان این کشور امید فراوانی به دستیابی به سطح مطلوب تولید با پیگیری این رویکرد دارند. در این راه، علاوه بر دغدغه های فنی، ایجاد توازن در مناطق مختلف و رعایت اصول و آرمانهای سوسیالیستی از دیگر موضوعهای موردتوجه دولت است
جامعهشناسی روستایی
جامعه شناسی روستایی شاخهای از جامعه شناسی است که در آن نظامهای اجتماعی و مناسبات در جامعه روستایی مورد مطالعه قرار میگیرد. در اوایل قرن بیستم جامعه شناسان توجه بیشتری به این موضوع پیدا کردند.
ایجاد انجمن جامعه شناسان روستایی در سال 1937 و همچنین انتشار مجله جامعهشناسی روستایی در آمریکا، گامی در گسترش این رشته از جامعهشناسی شد.
در سال 1957 در اروپا مجلهای توسط انجمن اروپایی جامعه شناسان روستایی انتشار یافت. هر یک از این اقدامات تنها باعث گسترش جغرافیایی این دانش نشد؛ بلکه مسائل تازهای را در این رشته مطرح ساختند.
موضوع این علم به پدیدههای اجتماعی و فرهنگی روستایی محدود میشود. در جامعهشناسی روستایی به بررسی انواع نظامهای اجتماعی؛ مانند خانواده، جمعیت، گروهبندی، ارزشهای اجتماعی هنجارهای اجتماعی، گرایشها، کارکردها، تحولات و بالاخره کلیه امور و مسائل جامعه روستایی پرداخته میشود که شناخت آنها میتواند، از یک سو برای توسعه، رفاه اجتماعی و بهبود زندگی روستانشینان سودمند باشد و از سوی دیگر زمینه گسترش جامعه شناسی روستایی به عنوان یک رشته علمی فراهم گردد.
جامعه شناسی روستایی مسائل اقتصادی، فنی، زیستی، طبیعی و عوامل دیگری را که در پذیرش تغییرات و نوآوریها نقش دارند، از طریق تحقیق تبین میکند.
بر پایه آن چه گفته شد جامعهشناسی روستایی در تحقیقات خود از رشتههای متعدد علوم اجتماعی؛ از جمله، جغرافیای انسانی، جمعیت شناسی، اقتصاد، تاریخ و آمار یاری میگیرد.
برای مثال، مطالعات ریختشناسی جوامع روستایی ضرورت علم جغرافیای انسانی در جامعهشناسی روستایی را مشخص میکند.
لزوم استفاده از جغرافیا در مطالعات اجتماعی به حدی است که غالباً جغرافیدانان، مطالب مهمی را برای سایر علوم اجتماعی به خصوص جامعه شناسی روستایی پدید میآورند. اکولوژی انسانی یکی از این موارد است