مقدمه
موسیقی عامیانه (FOLK MUSIC ) ، اصطلاحی است که ترانه ها ، آوازها و رقص های عامیانه را دربر می گیرد .
ترانه های عامیانه (FOLK MUSIC ) ، ترانه ها و آوازهایی هستند که بین مردم رواج داشته و از به کارگیری طبیعی ناخود آگاه و توانایی های ذاتی و شهودی آنها ، پدید آمده است .
سازنده ی آنها ، غالباً ناشناس بوده و به طور شفاهی ، از نسلی به نسل دیگر ، انتقال می یابد . این گونه موسیقی ، غالباً بدون هم راهی اجرا می شود و به صورت آوازی و سازی ، در مناطق مختلف یک کشور وجود دارد .
با افزایش شهر نشینی و صنعتی شدن شهرها و روستاها ، ترانه های عامیانه ، به درون شهرها و کارخانه ها نیز راه یافتند . در قرن 19 میلادی و اوایل قرن 20 میلادی ، ترس از این که با پیشروی زندگی مدرن ، آداب و سنن گذشتگان ، رو به فراموشی گراید ، باعث شد که گروهی به جمع آوری آثار عامیانه بپردازند ؛ به همین خاطر کلکسیونهایی از آهنگ های عامیانه پدیدار شد ! آنچه را می توان در اینجا بدان اشاره نمود ، بداهه پردازی و سنت های شفاهی و آوازهاست که همواره در قرون متمادی به موسیقی عامیانه اضافه یا کم شده است و بر همین اساس غیر ممکن است بتوان پیش گویی کرد که آوازهای عامیانه ، در قرن های آینده ، چگونه توسعه می یابند .
یکی از مناطق مهم ازلحاظ غنای موسیقی عامیانه ، خطه ی خراسان می باشد . یکی از موسیقی ها ، دوتار می باشد . تحقیقات حاضر نیز بیشتر مربوط به صنعت دوتار سازی تایباد و چند ترانه ای که با دوتار نواخته می شود می باشد .
دوتار یکی از سازهای مقامی است که در کشور ما خصوصاً استان پهناور خراسان جایگاه خاصی دارد . این سازیکی ازکهن ترین و قدیمی ترین سازهاست که زمان پیداش آن ناپیداست . نام دوتار که در کتب قدیمی از آن به عنوان تنبور خراسان یاد شده است ، به سبب داشتن 2 سیم بر آن نهاده شده است .
ابو نصر فارابی در کتاب « موسیقی الکبیر » خود مشخصات کاملی را از تنبور خراسان یاد می کند . تنبور خراسان ( دوتار ) دارای تعدادی پرده است که بعضی از آنها پرده های اصلی هستند که در جای خود ثابت می مانند و دیگر پرده ها با توجه به نواحی مختلف کمی تغییر می کند . فرابی محل قرار گرفتن پرده های اصلی و متغیر را نیز بیان کرده است . یادگیری نواختن
دوتار علاوه بر آموزش تئوری ، بیشتر باید به صورت شفاهی و در نزد استاد و با تمرین زیاد صورت گیرد.
این تحقیق رابا حمایت و تشویق استاد راهنما ؛ سرکار خانم مریم مرادی و همکاری اساتید فن آقایان اقبالی ، تیموری ، طحان و شیری و کمک جناب آقای تاج محمدی انجام داده ایم . امید است سندی ساخته باشیم تا مبنای حرکت پژوهشگران آینده قرار گیرد .
تاریخچه
اصوات هم آهنگ و نغمات موزون در طول تاریخ ، جزو جدایی ناپذیر زندگی آدمی بوده و هر ملتی با توجه به ویژگی های قومی و بضاعت های فرهنگی خویش ، از آن بهره برده است . در این میان ، ناگفته پیداست که قوم ایرانی با تکیه بر عظمت فرهنگی خود ، یکی از پیشگامان بسط و توسعه موسیقی جهان بوده است .
از آثار کهن و متون مربوط به دانش موسیقی ایران باستان ، اطلاعات محدودی در اختیار است ؛ ولی می توان برای جستجوی پیشینه ی موسیقی خود ، به آثار دانشمندانی همچون فارابی ، ابن سینا ، و . . . و استاد تاریخی پس از ظهور اسلام استناد کنیم . « از زمان پیدایش دوتار ، مأخذی در دست نیست . قدر مسلم این است که نام این ساز از دو سیم گرفته شده است و در کشور افغانستان و شمال شرق ایران هم سازی یا این خصوصیات و با همین نام وجود دارد .» با مطالعه ای که از کتب تاریخی و سفرنامه ها و تحقیقات محققین داخلی و خارجی به دست آمده همواره از دوتار به نام تنبور خراسان نام برده شده است .
فارابی در کتاب « موسیقی الکبیر » ، از سازی با مشخصات دوتار __ بدون کم و کاست __ به نام تنبور خراسان نام می برد . همچنین در « المدخل إلی الموسیقی » نیز زیر بخش گونه های تنبور می گوید که یک نمونه از تنبورها ، تنبور خراسان است و آن در شهرهای خراسان و پیرامون آن به شمال تا هر جا که پیش بروید ، به کار برده می شود . « فارمر » محقق انگلیسی ، در مقاله ی خود تحت عنوان تأثیر نفوذ ایران در تعبیه ی آلات موسیقی در مجله ی روزگار نو ( شماره ی 1- تابستان 1942 م . و شماره ی پاییز همان سال ) چنین می نویسد : « ساز دیگری که آن را تنبور خراسان می نامند و در اویل خلافت عباسیان در دربار ایشان رواج یافت ، در موسیقی عربی تأثیر بسیار کرد . » « باریستوس و پاندورا » دو نویسنده ی یونانی به هنگام یاد کردن از سازهای فرهنگهای دیگر از تنبور خراسان نام می برند . در « لغت نامه ی دهخدا » ، شرح مفصلی درباره ی تنبور نگاشته و از فرهنگ های گوناگون استفاده نموده و به نقل از « منتهی الارب » می نویسد : « دمبره یعنی دم برٌه و به علت شباهتی که به دم برٌه دارد و سپس از دوتای و دوتار » نام می برد . مسعودی در « مروٌج الذهب » به آلات موسیقی که اهالی خراسان به کار می بردند اشاره کرده و از تنبور نام می برد . در « فرهنگ معین » نیز تنبور با مشخصات دوتار معرفی و از دوتار به عنوان سازی که در میان بعضی از طوایف معمول است ، یاد شده است . دیگر این که در حجاری های اشکانیان نقش تنبور دیده می شود و به اعتبار این که اشکانیان خراسانی بوده و این ساز را دوست می داشتند ، مدرکی ست بر وجود دوتار با تنبور خراسان ؛ زیرا زادگاه اصلی پارتیان شمال شرق و باختر ایران بوده است .
حال با توجه به این که از دوتار در هیچ یک از نوشته ها ذکری نشده و محققان ایرانی وغربی نیز در تحقیقات خود نامی از آن نیاورده اند و همه به اتفاق از تنبور خراسان به عنوان سازی که در خراسان رواج داشته نام برده اند و با توجه به این که در حال حاضر ، تنها سازی که در خراسان معمول است و آهنگ های باستانی و اصیل ایرانی به وسیله ی این ساز نواخته و اجرا می شود و با توجه به مشخصاتی که در کتاب « الموسیقی الکبیر » فارابی داده شده ، با مشخصات دوتار یکی بوده و با توجه به این که در حال حاضر ، سازی به نام تنبور در خراسان وجود ندارد و حتی در داستان های قدیمی خراسان نیز نیامده و تنها در میان اهل تصوف – به ویژه اهل حق – سازی به نام تنبور وجود دارد که برش و ساختمان آن بسیار نزدیک به دوتار ترکمنی می باشد وتعداد سیم ها و پرده های این ساز بیش تر از دوتار ترکمنی است .
به استناد این مدارک با نظر قاطع می توان گفت که تنبور خراسان ، همین دوتار است که به این نام خوانده شده و شاید هم پس از پیدایش سه تار که سه سیم داشته ،این ساز نیز به اعتبار داشتن دو سیم دوتار نام گرفته است . به هر حال پیدایش این ساز ناپیداست و نمی توان تاریخی برای آن معین نمود . چه بسا بسیاری از پایه های تمدن آدمیان نیز از بس به زمان های کهن باز می گردد و تاریخ کشف آنها ممکن نشده است .۱
آخر سخن آن که دوتار کنونی در حال حاضر در اکثر مناطق خراسان مخصوصاً شرق و جنوب خراسان ( موسیقی شرق و جنوب خراسان ) شمال خراسان ( موسیقی شمال خراسان) ومناطقی از افغانستان با اختلافاتی چند در ساختمان پرده بندی رواج دارد که نوای آن در هر منطقه بر ویژگی های بومی و فرهنگ شفاهی آن منطقه منطبق می باشد .
کتاب سال شیدا - « سازشناسی » مهدی کمالیان
چوب دوتار
در مورد ساخت دوتار اولین نکته این است که باید درخت مناسبی برای ساختن دوتار انتخاب کرد که برای ساخت دوتار دو نوع چوب درخت لازم است :
چوب درخت توت برای ساخت کاسه ی دوتار
چوب درخت عناب یا زردآلو برای ساخت دسته ی دوتار
مشخصات درخت توت مورد استفاده برای ساخت دوتار :
درخت توت باید حداقل 80 یا 90 سال عمر داشته باشد و این بدان معنی است که قطر درخت باید به اندازه یک بغل ( 2 – 5/1 متر ) باشد . باید دقت شود که درخت توت سالهایی را در خشکسالی نگذرانده باشد ، این عامل باعث میشود که درخت درچند سال خشکسالی ، آب کافی نخورده باشد و در نتیجه چوب وسط درخت پوسیده و پوک می شود . لازم به ذکر است درخت خوب و مناسب ، درختی است که در کنار جوی آب روان باشد . طول تنه ی درخت بریده شده باید حداقل 55 سانتی متر باشد چون طول کاسه ی دوتاری که می خواهیم بسازیم ، باید 45 سانتی متر باشد ( البته بستگی به اندازه دوتار ما دارد که در دوتارهای کوچکتر طول و عرض کاسه نیز کوچکتر و کمتر است ) علت این که طول تنه ی درخت از طول کاسه را همیشه 5 تا 10 سانتی متر بزرگتر می گیریم این است که در تراشیدن کاسه با أقض یا گره [1] برحورد کردیم ، امکان ما نور دادن و استفاده از آن 5 سانتی متر اضافی را داشته باشیم و با کمبود چوب و در نتیجه بلا استفاده ماندن چوب مواجه نشویم .
اجزای دوتار
اجزای دوتار عباتند از :
کاسه ی دوتار
دسته دوتار
روتار ( صفحه )
سیم گیر
خرک ( شیطانک )
پرده ها
تارها
گوشه ها
اکنون به توضیح هر یک می پردازیم :
1. کاسه ی دوتار
تنه ی درخت توت رااز وسط و قطر تنه به 4 نیمه ی مساوی تقسیم می کنیم . هر نیمه ی به دست آمده می تواند چوب مورد نیاز برای ساخت کاسه ی دوتار باشد و در نهایت ما 4 عدد کاسه ی دوتار از آنها می توانیم تهیه بکنیم . هرنیمه ی بریده شده را به این ترتیب که پس از رسم کردن و کشیدن ابعاد و اندازه ی کاسه ی دوتار با استفاده از الگوهایی کهقبلاً از کاغذ بریده شده به شکل و اندازه ی کایه ی دوتار تهیه نمودیم ، بر روی تنه ی درخت با ماژیک و قلم خط می کشیم و شروع به درآوردن چوب داخل تنه درخت می کنیم . دقت شود که اساتید این فن تأکید می کنند که در این قسمت باید ، تراشیدن قسمت ته کاسه را از وسط تنه درخت شروع کرد و برای تراشیدن روتار ( سطح کاسه ) به سمت پوسته ی درخت ختم شود .
برای درآوردن چوب یا به اصطلاح گوشت داخل تنه ی درخت که می خواهیم از آن کاسه ی دوتار بسازیم از وسیله ای به نام « اسکنه » استفاده می کنیم . علت خالی کردن داخل چوب برای ساختن کا سه ی دوتار ورود صدا از سطح روتار یا صفحه ، به داخل کاسه و خروج صدا از دو طرف کاسه به بیرون و در نتیجه نمایان شدن صدای مورد نظر نوازنده می باشد .