خانواده درمانی تعامل نگر MRI :
مؤسسه MRI در سال 1959 توسط دان جکسون و در ابتدا با گروه کوچکی از جمله ویرجینیا ستیر مددکار و جواز ریسکین[1] روانپزشک تأسیس شد؛ این مؤسسه درکنار«طرح بیتسون» قرار داشت و بودجه مالی آنها به منظور بررسی افراد مبتلا به اسکیزوفرنی و خانواده هایشان تأمین می شد. هنگامی که گروه بیتسون به کوشش های پژوهشی خود در سال 1962 پایان داد،؛ هیلی، ویکلند و برای مدت کوتاهی خود بیتسون در قالب همکار پژوهشگر، همراه با کسانی نظیر پال واتزلاویک وآرتوربودین روانشناس و ریچارد فیش روانپزشک به MRI پیوستند. تعدادی از سایر خانواده درمانگران برجسته نظیرجان بل، کارلوس اسلاتسکی، کلومدانس[2]، و استیو دوشازر[3] در برهه ای از زمان به MRI ملحق شدند.
اولین نتایج پژوهشی در MRI به این شناخت انجامیدکه نشانه های فردی، بیانگر بدکاری نظام خانواده است و اینکه این نشانه ها فقط درصورتی تداوم می یابندکه نظام خانواده آنها را حفظ کنند.
گروه MRI با اخذ این نتیجه گیری که نشانه های بیماری اغلب در اثر برخورد نامناسب خانواده با مشکلات وگرفتاری های روزمره یا اداره و هدایت نادرست انتقال های زندگی
به وجود می آید، سرانجام مجموعه ای از مداخلات کوتاه مدت، اختصاصی و نشانه مدار[4] ابداع کردندکه برای حل مشکل به کارگرفته می شد. در اثر این مساعی،« مرکز درمان کوتاه مدت MRI » به مدیریت فیش در سال 1967 گشایش یافت.
مراحل تدوین الگوی ( پارادایم ) پیام رسانی:
اواخر دهه 1960 وکمی بعد از مرگ جکسون در سال 1968، شالوده نظری رویکرد پیام رسانی تعامل نگربه خانواده شکل گرفت، این رویکرد عمدتا مبتنی برآرایی بودکه از نظریه اطلاعات به دست آمده بود. این پژوهشگران از افراد مبتلا به اسکیزوفرنی و خانواده های آنها فراتر رفتند و تمام کوشش های خود را روی کل الگوهای تعاملی خانواده متمرکزکردند تا بتوانند دریابندکه الگوهای پیام رسانی نادرست چطور می تواند به بد کاری خانواده بینجامد.
کتاب اصول عملی پیام رسانی در انسان(1967) نوشته واتزلاویک، بیوین[5] و جکسون یکی از کتاب های کلاسیک پیشگام درحوزه پیام رسانی است که توجه خانواده درمانگران را به ضرورت بررسی همزمان سه بعد جلب می کند:
معناشناسی: (وضوح معنا و مفهوم بین چیزی که گفته و شنیده می شود).
نحو: ( الگو و همچنین شیوه یا سبکی که براساس آن، اطلاعات منتقل می شود) و
کاربرد شناسی : ( اثرات یا پیامدهای مفاهیم قواعد خانوادگی، تعادل خانواده، بده بستان زناشویی[6]، اصل حشوِ که براساس آن، خانواده مطابق دامنه محدودی از زنجیره های رفتاری تعامل می کند)، تأکید یا نقطه گذاری، روابط متقارن ومکمل و علیت حلقوی، همگی زاییده تفکر خلاق پژوهشگران MRI بوده اند.
تمامی رفتارها نوعی پیام رسانی هستند
از نظر نظریه پردازان تبادل پیام / تعامل نگر، کل رفتار نوعی تبادل پیام است ( واتزلاویک بیوین وجکسون، 1967). درست همانطورکه آدمی نمی تواند رفتار نکند، قادر نیست که تبادل پیام نداشته باشد.
زنی که از این موضوع شکایت می کندکه همسرش« از حرف زدن با او خودداری می کند» و درمقابل، تمام طول شب به تلویزیون خیره می شود، فقط به ناتوانی همسرش در صحبت با وی (سطح کلامی) اشاره کرده است.
در سطح غیرکلامی، این خانم یک پیام بلند وواضح دریافت می کند دال براین که همسرش او را طرد می کند، خودش را کنارمی کشد، از دستش عصبانی یا ملول است، می خواهد از او فاصله بگیرد وغیره . . .
پس تبادل پیام علاوه برمحتوای چیزی که بیان شده است، می تواند در سطوح مختلف- حرکات بیانگر، زبان بدن، آهنگ صدا، وضعیت بدن، شدت ، ظاهر شود.
غالبا امکان داردکه گیرنده پیام سردرگم شود به ویژه هنگامی که بین شنیده ها و حالت صدا یا چهره گوینده تناقض وجود داشته باشد. یک پیام دوپهلو ( پیامی که بن بست دو سویه ایجاد می کند) شکل مخربی از پیام رسانی متناقض است.
یک پیام زمانی دو پهلوست که یکی از طرفین، به خصوص فردی که در موضع قدرت قرار دارد، به آن دیگری دستوری بدهدکه همزمان حاوی دو سطح پیام یا تقاضاست.
این دو پیام از لحاظ منطقی ناهمسان یا متناقض هستند و لذا، تناقض ایجاد می کنند. علاوه براین، شخصی که این پیام متناقض را دریافت می کند نمی تواند از ناهمخوانی فرار کند، یا درخصوص غیرممکن بودن آن اظهارنظر نماید و در نتیجه سردرگم می شود. فرمان زیر را که از فردی مقتدر صادر می شود، در نظر بگیرید:
از این دستورالعمل ها سرپیچی کنید
برای اطاعت ازاین دستور، فرد باید از این دستورالعمل تبعیت نکند، زیرا پیام اول ناقص پیام دوم است. (« دستور می دهم که از من اطاعت نکنی» ). اگرچه گیرنده پیام نمی تواند تمیز دهدکه باید به کدام دستور یا سطح پیام پاسخ دهد. از وی انتظار می رودکه پاسخ
دهد.
بدین ترتیب او به بن بست می افتد و با وجودی که ملزم است پاسخ دهد، ولی هرپاسخی که انتخاب شود محکوم به شکست خواهد بود.
ابتدا گمان می رفت که همین تناقض می تواند باعث بروز اسکیزوفرنی درکودکی شود که مکررا چنین پیام هایی دوپهلویی را دریافت می کند، ولی اکنون تصورمی شودکه این بن بست دوسویه به رغم آنکه هنوز هم منفی تلقی می شود، ممکن است گاهی در تمام خانواده ها دیده شود.[7]
مسلما، مفهوم بن بست دوسویه سازه ای خطی، به شمارمی آید (بیتسون، جکسون، هیلی و ویکلند، 1956 )؛ با وجود این مفهوم مزبور به خاطر آنکه درباره روابط نهفته در الگوهای پیام رسانی، مفاهیم و مجموعه فرض های جدیدی فراهم آوردکه رفتار بیمارگون را توجیه می کردند، نقطه عطفی درحوزه روان درمانی است.
البته چیزی به نام پیام ساده وجود ندارد. آدمیان همواره به صورت کلامی و غیرکلامی پیام های زیادی ارسال و دریافت می کنند و هرپیام با استفاده از پیام های دیگری که به سطح انتزاعی دیگری تعلق دارند، تعدیل و اصلاح شود (ویکلند، 1976 ).
مردم می توانند چیزی بگویند و منظورشان چیز دیگری باشد. پیام دوم می تواند چیزی را که گفته اند، اصلاح و تقویت کرده یا با آن تناقض داشته باشد.
به عبارت دیگر، آنها هم پیام می رسانند (« حالتان چطوراست؟») و هم دریک سطح دیگر درباره پیام های خود پیام دیگری ارسال می دارند (« من واقعا نه انتظار دارم که پاسخ بدهی و نه می خواهم جوابی بشنوم، به جز اینکه بگویی حالت خوب است.»).
همه پیام ها در دو سطح ظاهر می شوند، سطح ظاهری یا محتوای پیام و سطح دوم که پیام پیرامونی (اطلاعاتی)[8] نامیده می شود وحرف های سطح اول را تعیین وکیفیت گذاری می کند ( واتزلاویک، بیوین و جکسون، 1967). مشکلات زمانی به وجود می آیدکه پیام ارسالی درسطح اول (« از دیدن شما خوشحال شدم») با حالت چهره یا آهنگ صدایی که درسطح دیگرپیام متفاوتی را می فرستد، تناقض دارد (« چگونه می توانم از دست این انسان کسل کننده فرار کنم؟»).
[1]. Jules Riskin
[2] . Close Madanes
[3] . Steve de Shazer
[4] . Symtom- Focused
[5] . Beavin
[6] . Marital quid pro quo
[7] . امروزه دیگر تصور عمومی برآن نیست که بن بست علت اسکیزوفرنی باشد، هرچند این مفهوم از لحاظ تاریخی اهمیت زیادی دارد، چون که به اهمیت تبادل پیام در رشد و حفظ بدکاری خانواده اشاره می کند. امروزه، فرض بر آن است که بسیاری از خانواده ها گاهی گرفتار این تبادل پیام های نادرست هستند؛ شاید این امر تا اندازه زیادی در خانواده هایی مصداق دارد که دچار تعارض های شدید و غیرقابل قبول بین فردی هستند. بنابراین، گرچه این مفهوم اهمیت اولیه خود را در زمینه اسکیزوفرنی از دست داده است ، امروزه برای اشاره به هر نوع الگوی مختل در تبادل پیام خانوادگی به کار می رود.
[8] . Metacommunicauion