دانلود مقاله خلاقیت در کودکان

Word 80 KB 10671 70
مشخص نشده مشخص نشده روانپزشکی - روانشناسی - علوم تربیتی
قیمت قدیم:۳۰,۰۰۰ تومان
قیمت: ۲۴,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • مقدمه: اگر بزرگسالانی خلاق و با قوه تخیل می‌خواهیم باید از سال‌‌های اولیه زندگی آن‌ها برای این کار برنامه‌ریزی کنیم.

    ما کودکان را برای زندگی تربیت می‌کنیم و هر خصوصیتی را که در این سن در آنان تشویق کنیم با آنان می‌ماند.

    اگر خلاقیت و قوه تخیل آنان را تشویق نکنیم کودکان به بزرگسالانی خلاق بدل نمی‌شوند.

    کار و فعالیت هنری کودکان در ایجاد فرصت‌هایی بمنظور ابراز خلاقیت اهمیت حیاتی دارد.

    در نظر گرفتن تنوع وسایل و امکانات دار اتاق کودک به دلیل استفاده طولانی مدت از اهمیت بسیاری برخوردار است.

    کودکان به نقاشی و حجم‌سازی بسیار علاقه مندند و دوست دارند وسایلی را که در اختیار دارند رنگی کنند، مثل نقاشی کردن روی دیوارهای اتاقشان.

    گاهی این مسئله باعث ایجاد اضطراب و نگرانی در خانواده‌ها می‌شود: اما باید دقت کرد که کودکان را از انجام این کار نهی نکنیم و فضای لازم را برای انجام این کار برای او فراهم کنیم.

    تحقیقات نمایانگر آن است که هوش و استعداد، خلق و خو و شخصیت، قدرت‌ها و مهارت‌ها در سال‌های اول زندگی شکل می‌گیرد.

    در مرحله بعدی، رشد انسان بیشتر در جهت کمی است تا کیفی.

    لذا هر قدر محیط زندگانی کودک غنی‌تر، سالم‌تر و آگاهانه‌تر باشد، هوش کودک بیشتر و رفتار او متعادل‌تر خواهد بود و در اینجا ضرورت استفاده از فضای کار و فعالیت مناسب که کودک را به سمت و سویی مناسب سوق دهد، ضروری به نظر می‌رسد.

    شناسایی مشکل: کودکان ظروف خالی نیستند.

    آن‌ها عقاید و افکار و آرزوهای خود را برای آفریدن دارند.

    مسئولیت ما این است که مهارتهای فعلی کودکان و درک آن‌ها را رشد دهیم و با ایجاد فرصت‌های تازه این مهارت‌ها را گسترده‌تر کنیم تا نگرش‌ها، مهارت‌ها و دانش ‌آن‌ها در زمینه تجارب گسترده و وسیع‌تر رشد کند.

    برای کمک به کودکان در جهت نیل به خلاق‌ترین مرحله ممکن برای آنها کافی نیست مهارتها را به آنها آموزش دهیم یا فرصت‌هایی برایشان به وجود آوریم تا استعدادهایشان را گسترش دهند.

    همچنین کافی نیست عادات خوب کارکردن را به آنها بیاموزیم.

    باید به آن‌ها کمک کنیم تا نقاطی را که علایق و مهارتهایشان منطبق می‌گردند یعنی محل تقاطع خلاقیت خود را تشخیص دهند.

    انگیزه درونی تفکر خلاق و مهارتهای کاری قلمرو مهارتها محل تقاطع خلاقیت در این محل قلمرو مهارتهای کودک و مهارتهای تفکر خلاق وی بر روی علایق درونی وی منطبق می‌شوند.

    این ترکیب پرقدرتی است زیرا جایی است که کودک به احتمال بسیار زیاد خلاق خواهد بود.

    کودکان به فضای کافی برای کار کردن و منابع در دسترس نیاز دارند تا بتوانند از تجاربی که به آنان ارائه می‌شود بیشترین بهره را ببرند.

    فضای خانه به دلیل مأنوس بودن محیط آن برای کودک، در او احساس امنیت ایجاد می‌کند.

    از این رو در نظر گرفتن فضایی جهت انجام کارهای هنری، امکان رشد و پرورش خلاقیت و در عین حال ایجاد انگیزه و اشتیاق در کودک را فراهم می‌آورد.

    کودکانی که دارای فضاها و وسایل شخصی هستند، کودکان تواناتر و با اعتماد به نفس بیشتری خواهند شد.

    آنها یاد می‌گیرند که وسیله مربوط به خودشان است و آنها هستند که از آن استفاده می‌کنند، پس می‌آموزند چطور با آن برخورد کنند و حتی چطور در حفظ و نگهداری آن بکوشند.

    مبلمان کارهنری فضایی مناسب در اختیار کودک قرار می‌دهد که به راحتی به انجام فعالیت‌های خویش بپردازد.

    در اختیار قرار گرفتن این فضا شخصی برای کودک حس استقلال طلبی را در او پرورش داده و باعث ایجاد نظم و ترتیب در امور شخصی او می‌شود.

    در نتیجه طراحی مبلمان کار هنری باید به گونه‌ای باشد که در عین رعایت اصول ارگونیکی، میل و رغبت به انجام فعالیت‌های هنری را نیز در کودک افزایش می‌دهد.

    تعیین هدف: جمله هدف: طراحی مبلمان کار هنری (نقاشی، حجم‌سازی و کاردستی) اتاق کودکان پیش دبستانی.

    شرح مسئله: بررسی نیازها و خصوصیات کودکان 4 تا 6 ساله و طراحی مبلمان کار هنری برای آنان احتیاجات: - استفاده شخصی کودک - تشویق به رعایت نظم و ترتیب در امور - ایجاد حس رضایت و راحتی - پرورش خلاقیت محدودیت‌ها: - محدودیت فضای قرارگیری: یکی از محدودیت‌ها، محدودیت فضایی است.

    این محدودیت به علت شکل خانه‌های امروزی به وجود آمده است؛ خانه‌های کوچک با اتاق‌های کوچک.

    - اقتصادی بودن: بیشتر خانواده‌ها تمایل دارند محصولی را که برای فرزند خود خریداری می‌کنند بتوانند به مدت طولانی‌تری استفاده کنند و این به دلیل هزینه اولیه‌ای است که متقبل می‌شوند.

    ویژگی‌های مورد نیاز: - تطبیق با ابعاد بدنی کودک - امکان دسترسی کودک به قسمتهای مختلف مجموعه - جلب توجه به سبب زیبایی و قابل قبول بودن طرح - انصای حس مالکیت کودک - تعدیل حس استقلال طلبی تحلیل نیاز: تسهیلات عامل بسیار مهم در پیشبرد برنامه کیفی کودکان است.

    باید محل کافی برای نگهداری کارهای هنری، ابزار و وسایل، کارهای ناتمام و ارائه نمونه موجود باشد.

    قطعاً برای بهبود نقاشی کودکان به ابزارهای انگیزش، کمک و تجزیه‌زا نیازمندیم و مسئولیت فعال نمودن این تجربه‌ها در قسمتی به عهده فضا و ابزار مناسب است.

    امتیاز مکاشفه در محصول: مبلمان کارهنری امکان مکاشفه و لذت در نقاشی و همچنین افزایش امکان تخیل را به کودکان می‌دهد.

    در عین حال مسئولیت فعال نمودن جنبه هنری کودک را تا حدودی بعه عهده می‌گیرد.

    چنان چه این فضا هدفمند طراحی شود کودک را به اندازه کافی درگیر می‌نماید و فرصتهای گوناگونی را برای کشف، آزمایش، انتخاب، سازماندهی و احساس در کودک ایجاد می‌کند.

    بررسی مقدار نیاز به محصول: انسان هیچ ‌گونه عملی را بدون احساس نیاز به آن انجام نخواهد داد ولی در بعضی موارد برخی از نیازها باید در شخصی ایجاد شده و یا به صورت یک امتیاز ویژه به شخص اهداء گردد.

    باید گفت که کودک با یک تکه کاغذ پاره یا دیوار خانه و یک مداد ساده نیاز نقاشی کردن خود را به هر نحو ممکن بیان می‌دارد و این نکته به نظر غیر قابل کتمان می‌آید ولی محصول می‌تواند با توجه به هدفی خلاقه – آموزشی نوعی نیاز در شخص ایجاد کنند.

    کودک با این محصول ارتباط رفاهی و حسی برقرار می‌کند و محصول از جنبه تزئینی خود خارج شده و یکی از وسایل ضروری وی می‌گردد.

    هدف ایجاد نیاز در محصول: برای پرورش استعدادهای گوناگون کودک باید موقعیتهای فراهم آورد تا امکان خلق تفکرات و تمایلات عینی میسر گردد.

    وقتی کودک امکان نقاشی کردن در حالت‌های مختلف و دسترسی به انواع ابزارهای مورد نیاز خود را دارد می‌تواند بیش از هر چیز از نقاشی و دیگر فعالیت‌های هنری خود لذت ببرد.

    محصول می‌تواند ارزشی و احترام به کودک را تداعی نماید و لذت استفاده از محصول را در او ایجاد کند.

    سلسله مراتب نیاز های کودک عبارتست از: 1- نیازهای جسمانی یا فیزیولوژیک: نیازهای جسمانی کودک عبارت از غذا و خواب است.

    2- نیازهای ایمنی: حفظ کودک از عوامل محیطی مضر مانند بیماری، سرما و… جزء این نیاز محسوب می‌شود.

    3- نیازهای محب و احساس تعلق: ایجاد ریشه در کودک چه به وسیله رفتار و چه به وسیله محیط، مثلاً طراحی یک اتاق آرامش بخش می‌تواند جزء این نیاز محسوب شود که باید حتماً برآورده شود.

    4- نیاز به احترام ما می‌توانیم با طراحی محصولی مناسب، نیاز کودک را به احترام مورد نیاز خود برآورده سازیم.

    5- نیاز خود شکوفایی: این نیاز در زبان هنری کودک خود را نشان می‌دهد.

    نیاز به دانستن و تجربه کردن کودک نیز در این مرتبه است.

    نیاز به فضای کار هنری بیشتر در نیازهای چهارم و پنجم کودکان می‌گنجد و نقش بسیار مهمی در این میان دارد.

    رشد ذهنی کودکان: رشد ذهنی کودک مراحل چندی را به شرح ذیل طی می‌کند: 1- دوره نمایشی که چند ماه پس از تولد آغاز می‌شود و تا 4 سالگی ادامه پیدا می‌کند.

    در این دوره کودک منظور خود را از طریق نمادهایی مانند بازی و نقاشی بیان می‌کند.

    2- دوره تفکر مشهودی: 4 تا 7 سالگی، که در این دوره خود کودک از طریق حواس با محیط ارتباط برقرار می‌کند و به سرگرمی‌های ملموس می‌پردازد.

    3- مرحله آمادگی: 7 تا 12 سالگی، این مرحله به نام دوره ملموس نیز خوانده می‌شود؛ یعنی دانسته‌های کودک در این سن بیشتر از طریق کاربرد و استفاده از وسایل کمک آموزشی صورت می‌گیرد.

    4- دوره تفکر منطقی: 11 سالگی به بعد، در این مرحله کودک از لحاظ رشد ذهنی به مرحله‌ای رسیده است که می‌تواند رویدادها را بدون استفاده از وسایل آموزشی تجزیه و تحلیل کند.

    نمودار رشد ذهنی کودکان 4 تا 7 سالگی دوره تفکر مشهوری 7 تا 11 سالگی دوره آمادگی رشد ذهنی کودک از تولد تا 4 سالگی دوره نمایشی از 11 سالگی دوره تفکر منطقی پرورش حواس کودکان: کودکان زمانی می‌توانند مطالبی درباره محیط فیزیکی و اجتماعی خود فرا بگیرند که قادر باشند تجربه کنند، جست و جو کنند و نیز به کاوش مستمر در اطراف خود عادت کنند.

    استفاده از حواس، اساس روند دانستن و شناختن است.

    کودک از طریق حواس پنجگانه یاد می‌گیرد.

    هر چه تجارب حسی کودک متنوع‌‌تر وسیع‌تر باشد، پایه شکل‌گیری عقاید کودک درباره دنیای پیرامونش نیز گسترده‌تر خواهد شد.

    هر نوع محرومیت یا محدودیت حسی به تخریب یا کامل نشدن مفاهیم می‌انجامد.

    یافته‌های تحقیقات اخیر نشان می‌دهد که کودک هر چه پیش از ورود به دبستان، در سال‌های حساس رشدش، بیشتر بشنود، ببند، بچشد، ببوید، لمس کند و حس کند، درک بهتری خواهد داشت و اگر احساس و ادارک قوی باشد، به رشد شناختی می‌انجامد.

    خلاقیت و سازندگی در سنین پیش دبستانی: امروز شواهدی در دست است که بهترین زمان آموختن انواع دانستنیها و تحریک توانایی‌های اساسی در کودک، دوران اولین شش ساله زندگی ، قبل از رفتن به دبستان است.

    برخلاف نظریه‌های سابق، هوش کودک و میزان رشد آن ثابت نیست.

    سطح هوش او برحسب محیطی که در آن زندگی می‌کند به خصوص در 6 سال اول زندگی می‌تواند رشد کند و یا پایین برود و افزایش یا تقلیل هوش در نتیجه وجود یا عدم وجود محرک و محیط است.

    یکی از بهترین راه‌های ارتقای سطح هوش و استعداد، پی بردن به بهترین وجه تحریک پذیری حواس کودکان است.

    هر چه طفل کوچکتر باشد، محیط اطراف در او اثر بیشتری دارد و می‌تواند خصوصیات روحی از جمله سطح هوش و استعداد وی را بیشتر تغییر دهد.

    تمام کودکان قبل از دبستان، دارای استعداد سازندگی به عالیترین حد خود می‌باشند.

    طبق تحقیقات به عمل آمده به احتمال زیاد این استعدادها با تنبیه و دلسردی روبه‌رو می‌گردد.

    اطفال پس از رسیدن به دوره عالی، تازه پاسخ قسمت کوچکی از استعدادهای خود را به دست می‌آورند.

    سازندگی را مربوط به قسمتهای متعدد هوش، همچنین قسمت معینی از اجزای ترکیب دهنده هوش می‌دانند.

    در سالهای اخیر متخصصان به خصوص به استعداد سازندگی کودکان بیشتر علاقه‌مند شده و این استعداد را هسته اصلی نبوغ می‌دانند و افراد دارای این خصوصیات سهم بیشتری در سازندگی دنیا دارند.

    سازندگی شامل همه نوع افکار ماجراجویانه و حادثه آ‌فرینی در تمام رشته‌ها، اکتشافات عملی، اختراعات، تصورات، کنجکاوی و تحقیقات و … می‌باشد.

    سازندگی عبارت است از قدرت به عمل در آوردن تفکر، دیدن ارتباطات تازه و غیر منتظره بین اجسام و پیدا کردن جوابهای تازه برای مسائل و سئوالات جدیدی که افراد را به تعمق و جست و جوی جوابهای آنها وا دارد.

    یک کودک سازنده و خلاق و با استعداد، لازم نیست که حتماً دارای هوش بهتر خیلی بالا باشد.

    اکثر محققان در مورد سازندگی به نکات زیر توجه و اشاره می‌نمایند: 1) تقریباً تمام کودکان مقدار قابل ملاحظه‌ای از این توانایی را در خود دارند.

    2) سازندگی ممکن است در نتیجه تشویق، دست دادن موقعیت‌های مناسب و آموزش افزایش یابد.

    3) ممکن است انواع نامناسب آموزش موجب کند شدن یا محو این توانایی در کودک گردد.

    بسیار مهم است که والدین درک کنند چگونه سازندگی و خلاقیت را در کودکان کوچک خود به وجود آورند.

    زیرا جوانه‌های ظریف سازندگی اطفال تقریباً از بدو تولد نیاز به تشویق و هدایت دارند.

    کودک باید از طریق احساس، مشکلات و مسائل تکامی یافته، حدس بزند، مشکلات را آزموده و اصلاح کند و به طریق ناقصی که خود می‌داند آنها را به هم مربوط نماید.

    فعالیت سازندگی کودک در 3 سالگی افزایش می‌یابد، در 4 سالگی به حداکثر خود می‌رسد، در 5 سالگی و همزمان ورود به کودکستان احساس می‌شود که ناگهان سقوط می‌کند که شاید بر اثر فشار مربی و آموزگار و همکلاسی‌ها پیش می‌آید و مجدداً به آهستگی در کلاسهای اول و دوم و سوم بالا می‌رود تا آنکه در سال چهارم دبستان شدیداً سقوط می‌کند.

    یک کودک سازنده با جواب سطحی قانع نمی‌شود، به خصوص او به جوابهایی که نمی‌تواند با دانسته‌های وی در مورد سئوال طرح شده ارتباط پیدا کند، حساسیت دارد (برون سازی).

    در مورد آنچه که می‌بیند، می‌شنود، لمس و تجربه می‌کند حساس است.

    او از دانستن دقیق کلمه صحیح برای یک شیء یا احساس یا رنگ لذت می‌برد و از شرکت با افراد بالغ در این مشاهدات شاد می‌شود.

    از آنجا که حساسیت در بخش مؤنث شدت بیشتری دارد، پسری که از قدرت سازندگی و خلاقیت بالا برخوردار است کمتر از دوستان دیگرش طبع مردانگی دارد.

    افکار مختلف مانند جرقه از مغز کودک تراوش می‌کند که بعضی از آنها به نظر احمقانه و بعضی دیگر به نسبت سن وی جالب است.

    یک کودک خلاق غالباً جوابهای غیرعادی به سئوالات می‌دهد و راه‌حل‌های غیر معمول برای مسائل پیشنهاد می‌کند.

    او موارد استعمال غیر منتظره، برای اشیا به دست می‌آورد.

    یک کودک سازنده و خلاق سعی در انجام کارهای مشکل دارد و به عوض اینکه به فکر شکست خود بیفتد، مبارزه را می‌پذیرد.

    دقت و تأمل او در کارها زیادتر از مقتضیات سنی اوست.

    نرمش و انعطاف غیرعادی علامت دیگر یک کودک خلاق است و در مقایسه با دیگران و دیگر همسن‌های خودش با تدبیرتر، تودارتر، از خود راضی‌تر، سرسخت‌تر و ساعی و محکم‌تر است.

    به دلیل استقلال فکری، کودک خلاق اغلب با معلمان کودکستان، مهد و والدین خود در بحث، گفت و گو و حتی مشاجره است.

    و باز به دلیل همین استقلال، او قوانین غیرلازم و کنترل کننده را رد می‌کند و ترجیح می‌دهد شخصاً روی طرح و پروژه‌ای که در نظر دارد کار کند.

    با تحریک کودک به دیدن، شنیدن، لمس کردن، دستکاری کردن، کشف نمودن و انجام آزمایش می‌توان خلاقیت را در او افزایش داد.

    والدین می‌باید با شادی و خرمی با کودک صحبت کنند و خیلی جدی به حرفهای او گوش دهند.

    شعف خو را از موفقیت کودک نشان دهند و کنجکاوی ذاتی وی را تحسین کنند.

    به هیچ وجه نباید به نظر کودکان با دیده تحقیر نگریست.

    بلکه باید به آنها بها داد و کمک نمود تا وجه بالنده و صحیح آن را خود کودک درک کند.

    فرصت انتخاب و تصمیم گیری به آنها داد و کودکان را در امور مربوط به خود و حتی خانه طرف مشورت قرار داد.

    باید کودک را تشویق نمود تا به محیط خود وجه بیشتری معطوف نماید.

    در مورد آن سئوال کند و آن را بیازماید.

    فعالیت های علمی موقعیت های مناسبی است تا کودک مطلع شود که تمام تجربیات و آزمایشها منجر به موفقیت نمی شود و عدم موفقیت در یک تجربه نیز به معنی شکست نیست.

    برای خیلی از والدین مشکل است قبول کنند که فرزند، خودش چیزی را بیاموزد و یا حتی خودش به تنهایی و مستقلاً کارهایش را انجام دهد و برای حفظ او از تجربه شکست به او کمک می کنند که استقلال بعدی او را به مخاطره می اندازد.

    البته مهم است که در صورت لزوم به خصوص در موارد جسمی از شکست فرزند جلوگیری شود، ولی تاکید زیاد در موارد اجتناب پذیر شکست به فرزند آسیب بیشتری وارد می کند.

    نباید منتظر بود تا پس از مشاهده علایم آمادگی در کودک، کاری را به او بسپاریم.

    زیرا خلاقیت او آسیب می بیند.

    آمادگی به مفهوم سنتی اغلب موجب عقب نگاه داشتن کودک است.

    منع نمودن فرزند از انجام کاری از بیم شکست، بزرگترین مانع رشد خلاقیت در اوان طفولیت می باشد.

    توانایی مقابله با شکست و بی نتیجه ماندن کاری که شروع می شود از خصوصیات تمام افراد فوق العاده می باشد.

    تجربه کردن را باید در کودک افزایش داد.

    آیا کودک مکان خلوتی در اختیار دارد که هر وقت بخواهد از گروه خانواده جدا شده و به کارهای مربوط به خود بپردازد؟

    مهد کودک و کودکستان اغلب چنین مکانی ندارند.

    فکر و ایده خوب همیشه در مغز شخص منفرد و تنها به وجود می آید.

    هنگامی که کودک به تنهایی کار می کند باید او را تشویق کرد، او را تحریک کرد تا نظر خود را دنبال کند.

    اغلب اختراعات خوب از آن جایی که مخترع آن ها به خودش اعتماد ندارد و یا این که نمی تواند خودش را کنترل کند از دست می روند.

    اگر کودک حکایت هایی را از خود ساخت یا بازی های فوق العاده خیالی با تقلیدی را ترتیب داد جای نگرانی ندارد، که این خود قسمتی از مراحل رشد کودک است.

    برای اینکه کودک فرد سازنده و خلاقی باشد، نیاز به وسایل مختلف از قبیلی مداد، کاغذ، چوب، اره، قیچی، سطل شنی، رنگ، سنگ، خاک و … دارد.

    باید مقرراتی وضع نمود که پی از پایان کار، کودک نظافت کند و با مرتب کردن وسایل، محل بازی خود را به صورت اولیه درآورد.

    نباید از کثیف شدن محل کار یا دست و صورت بچه ناراحت شد.

    همان طور که تعجب و شادی از فعالیت کودک تشویق کننده و سازنده است بی تفاوتی نسبت به اعمال و رفتار و گفته های کودک خوب و ضد خلاقیت است.

    تحریک کودک به کار کردن با مواد هنری و صنعتی.

    موجب رشد حساسیت، ابتکار، انعطاف و قدرت تخیل وی در تمام رشته ها می گردد.

    بسیار مهم است قبل از آنکه کودک کلاس او را شروع کند و به مدرسه برود، قدرت سازندگی در وی به وجود آید.

    چه در صورت وجود معلمی آشنا با این مسائل، تعداد زیاد شاگردان مانع رسیدگی جدی به آنان در این زمینه می باشد و فشار آموزگار و همکلاسی ها و مقررات محیط آموزشی این فرصت را از کودک می گیرد و به هر شکل مقررات آموزگار در این زمینه هیچ گاه مانند والدین نخواهد بود.

    سالهای بین 3 و 6 سالگی زمانی است که مغز در حال رشد کودک بیش از همیشه می تواند به آسانی و شادمانی مطالب را جذب کند.

    اغلب تصور می شود که هنر یک موضوع جنبی برای کودکان است، در صورتی که هنر اهمیت بسیار زیادی در یادگیری کودک برای فرآیندهای خواندن و نوشتن و انجام ریاضیات دارد، به طوری که شخص ممکن است در محیط اجتماعی وظایفی را به عنوان یک فرد بزرگسال یاد بگیرید.

    البته بحث بر سر این است که هنر نه تنها جهت رشد کودکان اهمیت دارد بلکه ضروری و اساسی نیز هست.

    وقتی یک طرح هنری به کودکان نمایش داده می شود نخستین عکس العمل بعضی از آنها همیشه این است که "من نمی توانم آن را انجام دهم".

    آنان حس نمی کنند که قادر به یافتن و داشتن چیزهای با ارزش باشند.

    برخی از آنها در زندگیشان کاری نکرده اند و بسیاری از مواقع شکست خورده اند.

    وقوف بر چنین موضوعی از جهت تقویت اعتماد به نفس در این بچه ها برای تغییر احساس من نمی توانم به می توانم خیلی مهم است.

    دلیل آنکه این بچه ها می گویند من نمی توانم این کار را انجام دهم معمولاً به خاطر ضعف در بکارگیری از مهارتهای دست سازشان است.

    مهارتهای دست ساز در هنر، عامل خلق محصولات هنری است و بنابراین محرک بزرگی در پیشرفت می باشد.

    به علاوه موجب شادمانی کودک گشته، وی را به پیش می راند.

    اگر چه فرو بردن یک قلم مو در قوطی رنگ، نیاز به تطابق و هماهنگی دارد، با این حال نقاشی نوعی سرگرمی است که می تواند باعث خلق آثار زیبا شود.

    در فراگیری هنر، یک کودک می برد، جدا می کند، می چسباند، رسم می کند، می سازد، موازنه می کند، رنگ می زند و قلم، مداد شمعی، قلم مو و غیره را در دست نگه می دارد و در تمام مدت، این مهارتها پرورش می یابند.

    بچه ها در خلال فعالیت هنری، مدام در حال یادگیری هستند.

    هر گونه پیشرفتی در زمینه مهارتهای زیانی منبع بسیار با ارزش برای آنان محسوب می شود.

    آنها در این روند مفاهیمی نظیر بزرگ و کوچک، بالا و پایین، رو و زیر و درست و واژگون را می آموزند، تطابق و هماهنگی ماهیچه های دست برای نوشتن شرط لازم است و همه فعالیت های هنری به توسعه آن کمک می کنند.

    علاوه بر آن، آنها در اجرای خیلی از طرحهای هنری مطالب زیادی درباره بدن خود یاد می گیرند، که این اطلاعات مربوط به بدن، زمینه پیشرفت زیادی را برای کودکان فراهم می کند.

    اهداف آموزش هنر به کودکان بدین قرار است: 1- تقویت اعتماد به نفس 2- پیشرفت دادن مهارتهای دسته ساز 3- افزایش معلومات 4- لذت بخش بودن برای کودک پرورش خلاقیت از طریق هنر امروز همه متخصصان تعلیم و تربیت اذعان دارند زمانی یادگیری به بهترین نحو انجام می گیرد که توام با عمل باشد.

    هنر و فعالیت های هنری بهترین فرصت را برای یادگیری بهتر فراهم می آورد.

    هنر نه تنها منجر به یادگیری عمیق تر می گردد، بلکه در ایجاد خود پنداره مثبت در افراد و افزایش توانایی قدرت تخیل و خلاقیت در آن ها موثر است.

    اولین بار افلاطون درباره " آموزش از طریق هنر" سخن گفت و طرح داد.

    یونانیان اعتقاد داشتند تنها عاملی که می تواند سبب سازش درونی و اجتماعی انسان ها شود، هنر است.

    به گفته افلاطون حساسیت هنری زیر بنای تعادل روانی است.

    امروز " آموزش از طریق هنر" طرف داران خاص خود را دارد( مندکا 1996).

    هنر یک فرد از طریق احساسات هنری او بروز می کند.

    یک اثر هنری که ترکیبی از مضمون، شکل و بیان است، کلبه ابعاد روحی و روانی فرد را تحت تاثیر قرار می دهد.

    ارتباط مستقیم با هنر دامنه ادراک را گسترش داده، تخیلات را پربارتر و به روند ترکیبی و تحلیلی ذهن عمق می بخشد.

    مضمون یک اثر هنری، هنجارهای اخلاقی، نگرش و حساسیت های اجتماعی را تحت تاثیر قرار می دهد.

    هنر می تواند نیازهای کودکی را که نسبت به زندگی روزمره خود بی تفاوت شده است.

    برآورده کند.

    هنر انسان را قادر به درک علت و معلول کرده و علت و معلول را طوری آسان جلوه می دهد که انسان با مشاهده آن احساساتش را بروز می دهد.

    هنر به انسان اجازه می دهد نمایش زندگی را حس کرده و آینده خود را در آن بیابد.

    همه افراد به وسیله حواس هنری می توانند به طور صحیح آموزش ببینند.

    تحلیل بحث هنر بر روی انسان حائز اهمیت است.

    پیشرفت انسان در پذیرش و خلق آثار هنری است.

    روان شناسان بر ویژگی های مشترک افراد مختلف در زمینه مهارتهای هنری تاکید می کنند.

    وقتی افراد چیزی را خلق می کنند، از شم هنری، تفکرات واگرا و توانایی بیانی خود استفاده می کنند و بدین ترتیب به طور طبیعی احساسات و تفکرات خود را به دیگران منتقل می کنند.

    این ویژگی ها جنبه های متفاوتی از فعالیت های هنری را تشکیل می دهند و به طور خود جوش در تفریحات و بازی های دوران کودکی بروز می کنند.

    اما تحت تاثیر آموزش هم نوایی به جای آموزش فعال، توسعه فعالیت های هنری به سرعت از بین می روند.

    انجام کارهای هنری از جوانب مختلف، موجب افزایش خلاقیت کودکان می شود.

    برخی از نتایج این مساله عبارتند از: - کودکان در جریان آشنا شدن با دنیای هنر، بر وسعت تجربیات خود می افزایند.

    - کودکان در روند انجام کارهای هنری مجبور به اتخاذ تصمیم های مختلفی می شوند و این امر جریان تصمیم گیری را برای آن ها به صورت امری ساده در می آورد.

    - آشنایی با حل مساله یکی دیگر از تبعات انجام دادن کارهای هنری توسط کودکان است.

    مهارت یابی در حل مساله به آن ها کمک می کند تا مسایل ذهنی و فیزیکی خودشان را ساده تر حل کنند.

    - کودکان در روند آشنایی با رشته های مختلف هنری از تفکر تخیلی بهتری برخوردار خواهند شد.

    بر اساس ماده 31 اعلامیه حقوق بشر خلاقیت و تخیل با هنر مرتبط است.

    بر اساس این ماده از اعلامیه، هنر عبارت است از: گستره بیان "خود" به نحوی خلاق و تخیلی، توسط همه مردم، از فرهنگ ها، طبقات و سنین مختلف.

    در برنامه های هنری باید این امکانات در اختیار کودکان قرار گیرد تا فرصت رشد خلاقیت در کودکان فراهم گردد: - باید این امکان را داشته باشند که به مفاهیم، روش ها یا برداشت ها واکنش نشان دهند.

    - واکنش، آن چه را تجربه، مشاهده یا تصور شده تثبیت کنند.

    - منابع را به منظور برانگیختن و ایجاد مفاهیم جمع آوری کنند.

    - بتوانند تفاوت ها و شباهت ها را تشخیص دهند.

    - ابزار و تکنیک ها را بیازمایند.

    فعالیت هنری: کودک با دستهای خود به انجام و پدید آوردن چیزها می پردازد و به احساسات و اندیشه های خود شکل خارجی می دهد، که این را بیان تجسمی به کمک دستها می گویند و فعالیت هایی که از این طریق انجام می شود فعالیت هنری نامند.

    تجارب دو بعدی و سه بعدی و امکاناتی که برای یادگیری فراهم می شود: معمولاً تجارب دو و سه بعدی هنرهای تجسمی نامیده می شود.

    تجارب دو بعدی این موارد را در بر می گیرد: طراحی – تعیین شکل ها و پدیده ها با خط نقاشی – تعیین فضاهای سطوح رنگ چاپ – نشانه گذاری با چاپ منسوجات – ایجاد سطوح پاچه ای و بافته ای عکاسی – ایجاد تصویر به کمک اثر شیمیایی نور روی فیلم بازنمایی های سه بعدی این موارد را در بر می گیرد: ساختن – شکل دادن با جور کردن قطعات با یکدیگر مجسمه سازی – شکل دادن با قلم زنی و تراشیدن قالب سازی – کار کردن با مواد پلاستیکی و شکل دادن به آن این گونه بازنمایی ها امکاناتی برای بازنمایی با استفاده از این عناصر هنر ایجاد می کند: الگو – تکرار شکل، رنگ، نور بافت – ویژگی ها یا کیفیت سطح رنگ – (ویژگی رنگ، مثلاً قرمز، نارنجی)، شدت رنگ، اشباع، درخشندگی، رنگ های اصلی (قرمز، زرد، آبی) رنگ های فرعی (ترکیبی از رنگ های اصلی – نارنجی، سبز و بنفش) خط- نشانه – خط، باریکه خط، خط تیره تونالیته – روشنی یا تیرگی، سایه شکل – طرح شکل – تجربه سه بعدی شکل فضا – فاصله بین شکل ها رشد بازنمایی دو بعدی کودکان از زمان تولد در معرض تصور جسمی قرار دارند.

    آن ها در تصورات دیگران احاطه شده اند.

    توانایی کودکان در بازنمایی دو بعدی را گاهی صرفاً حرکت از تصورات غیر بازنمایی (مثل نقاشی هایی که شبیه به آن چیزی نیست که قرار است بازنمایی شود، دست کم از دید بزرگسالان) به سمت تصورات بازنمایی (نقاشی ها و تصاویری که شبیه آن چیزی است که قرار است بازنمایی شود) می دانند.

    پیاژه (1951) مراحل این فرایند را چنین شناسایی می کند: 1- واقع گرایی تصادفی: کودکان به شباهت های بین خطوط اتفاقی که کشیده اند و آنچه دیده اند توجه می کنند.

    2- واقع گرایی ذهنی: کودکان آنچه را می دانند بازنمایی می کنند نه آنچه را دیده اند.

    3- واقع گرایی تجسمی: کودکان آنچه را می بینند بازنمایی می کنند نه آنچه را می دانند.

    ماتیوز رشد بازنمایی دو بعدی را به عنوان فرآیندی به مراتب پیچیده تر می داند و معتقد است واقع گرایی تجسمی از مرحله اولیه ظاهر می شود ( ماتیوز، 1994).

    بازنمایی های اولیه کودکان بسیار هدفمندتر از آن چیزی است که در نظریه پایژه مطرح است.

    برای مثال، آن ها نشان می دهند که نوعی آگاهی از ترکیب بندی دارند به این نحو که خطوط تازه ای می کشند که با خطوط موجود ارتباط دارد.

    کودکان با چنین کاری نشان می دهند که از آرایش خطوط و فضای بین آن ها آگاهی دارند.

    تصاویری که کودکان می کشند نه تنها عکسبرداری دقیق از شیء است، بلکه حرکات و خصوصیات اشیاء را نیز در بر می گیرد (ماتیوز، 1994).

    از این رو، برای مثال، کودکی ممکن است خطوطی را به صورت خط خطی در کنار ماشینی که کشیده است بکشد و بگوید این ماشین خیلی خیلی تند می رود.

    بازنماییی های اولیه با آگاهی فزاینده کودکان از اعمال و حرکات جسمانی خود ارتباط نزدیکی دارد.

    در تصاویر کودکان ممکن است بر بازنمایی جنبه ها و دیدگاه های مختلفی تمرکز کنند.

    جنبه های ترکیبی که با فضا سرو کار دارد.

    جنبه های پویا با عمل سر و کار دارد.

    دیدگاه های خاص – از دیدگاه خاصی کشیده شده است.

    مشخصه شیء – با جنبه های اصلی شیء سر و کار دارد.

    یک بازنمایی واحد ممکن است شامل یک یا ترکیبی از فهرست بالا باشد، عوامل تعیین کننده این است که کدام جنبه از شیء، تجربه، احساس یا مفهوم برای کودک مهم است.

    رشد طراحی طراحی مشاهدات کودک را از جهان هدایت می کند ( ماتیوز، 1994).

    کودکان از زمان تولد به طرح علاقه دارند و جذب آن خطوطی می شوند که تضاد مشخص تیرگی و روشنایی را نشان می دهند و با خصوصیات چهره انسان ارتباط دارد.

    دیده ایم که کودکان به وقت غذا خوردن و نوشیدن انگشتان خود را روی نمی خورده خود که در اطرافشان می ریزد میگذارند و با آن خطوطی می کشند.

    همین پایه ای می شود برای طراحی کودک در صورتی که مواد لازم طراحی در اختیارش گذاشته شود.

    ماتیوز این مراحل اولیه را که گاهش مرحله خط خطی کردن نامیده به مرحله غان و غون کردن از رشد زبان ربط می دهد.

    طراحی اولیه، مانند زبان اولیه کاوشی در قواعد است.

    خطوطی که کودکان در این مرحله می کشند منعکس کننده سه حرکت اصلی بازوست.

    1- کمان عمودی: کودک با حرکتی که به مداد می دهد از بالا به پایین خطی دایره وار می کشد.

    2- کمان افقی: کودک با حرکتی چتری شکل مداد را روی کاغذ حرکت می دهد.

    3- فشار دادن و هل دادن: حرکت چنگ زدن و رسیدن.

    کودکان از همین خطوط و حرکات شروع می کنند و به مرحله کشیدن خط ممتد می رسند که بعدها برای کشیدن یک شکل بسته به کار می رود.

    برای نشان دادن درون و بیرون فضایی ایجاد می کنند.

    شکل بسته بر حسب میل کودک معانی مختلفی خواهد داشت.

    شکل ها و طرح هایی که کودکان در طراحی های خود به کار می برند ابتدا برای آنان جنبه شخصی دارد و بعدها تصاویری می کشند که می توانند از طریق آن با دیگران ارتباط برقرار کنند و احساسات و عقاید خود را نشان دهند.

    نقاشی کودکان در طول رشد جزئیات بیش تری خواهد داشت و کنترل بیش تری روی نقاشیشان دارند.

    این نکته سبب می شود که بتوانند اشکالی را که می بینند روی صفحه کاغذ بیاورند.

    جدول رشد طراحی ادامه جدول رشد طراحی رشد نقاشی نقاشی به ما این امکان را می دهد که در نور و رنگ کاوش کنیم.

    رنگ در همه ما تاثیر می گذارد و در زبانی که به کار می بریم منعکس است.

    مثلاً می گوییم از خشم سیاه شده بود، یا از خجالت سرخ شدن.

    استفاده از رنگ به کودکان این امکان را می دهد که بتوانند اطلاعاتی را که می دهند از طریق نقاشی هایشان بزرگ جلوه دهند.

    در هنگام تولد کودکان می توانند روشن و تیره را از هم تمیز دهند و درکی از رنگ داشته باشند به خصوص رنگ های روشن مثل قرمز.

  • فهرست:

    ندارد.


    منبع:

    ندارد.

مقدمه: اگر بزرگسالانی خلاق و با قوه تخیل می‌خواهیم باید از سال‌‌های اولیه زندگی آن‌ها برای این کار برنامه‌ریزی کنیم. ما کودکان را برای زندگی تربیت می‌کنیم و هر خصوصیتی را که در این سن در آنان تشویق کنیم با آنان می‌ماند. اگر خلاقیت و قوه تخیل آنان را تشویق نکنیم کودکان به بزرگسالانی خلاق بدل نمی‌شوند. کار و فعالیت هنری کودکان در ایجاد فرصت‌هایی بمنظور ابراز خلاقیت اهمیت حیاتی ...

تهیه مطلب : طیبه زارعی انسان نیاز به حرکت و جنبش دارد و بازی بخش مهمی از این نیاز است. هر فرد برای رشد ذهنی و اجتماعی خود، نیازمند اندیشه و تفکر است و بازی خمیر مایه این تفکر و اندیشه است. آمادگی جسمی و روحی برای مقابله با مشکلات بخشی از فلسفه ی بازی کودکان است، بنابراین، بازی هر چه گسترده تر، پیچیده تر و اجتماعی تر باشد کودک از مصونیت روانی بیشتری برخوردار می شود. کشف دنیای ...

مقدمه: اگر بزرگسالانی خلاق و با قوه تخیل می‌خواهیم باید از سال‌‌های اولیه زندگی آن‌ها برای این کار برنامه‌ریزی کنیم. ما کودکان را برای زندگی تربیت می‌کنیم و هر خصوصیتی را که در این سن در آنان تشویق کنیم با آنان می‌ماند. اگر خلاقیت و قوه تخیل آنان را تشویق نکنیم کودکان به بزرگسالانی خلاق بدل نمی‌شوند. کار و فعالیت هنری کودکان در ایجاد فرصت‌هایی بمنظور ابراز خلاقیت اهمیت حیاتی ...

اين تحقيق به منظور بررسي تأثير مهد کودک در بالا بردن هوش عملي مقاطع اول و دوم و سوم ابتدايي که قبل از ورود به مدرسه دوره مهد کودک و پيش دبستاني را طي کرده اند انجام گرفته است . براي نمونه برداري از بين دانش آموزان شهرستان ابهر ، ناحيه يک آموزش

مقدمه: بازی مهمترین فصل کودک است، بازی مهمترین جلوه حیات کودکی است، بازی یکی از نیازهای اساسی کودکان به شمار می رود که در عین سر گرم کردن کودک کار کرد های مهم دیگری را داراست که هر یک از این کارکردها به جنبه ای از زندگی کودک مربوط می شود، که او را برای ورود به زندگی بزرگسالی آماده می سازد. بازی همواره و همیشه در تاریخ وجود داشته است. بازی همزاد و همنشین نوزادان کودکان و جوانان ...

کودکان تیزهوش تعریف هوش هوش یکی از جذابترین و جالب توجه ترین نیروهای روانی است که جلوه های آن در موجودات مختلف به میزان متفاوت قابل مشاهده است . 1- هوش کشش مغزی وتوان روانی موجود زنده است . 2- هوش بینش در حل مسایل و امور است . 3- هوش ترکیبی از تفکر و تخیل است . 4- هوش درک رابطه علت و معلولی است . 5- هوش همان چیزی است که آزمون های روانی آن را اندازه گیری می کند . 6- وکسلر – هوش ...

چکیده پژوهش حاضر تحت عنوان بررسی رابطه خلاقیت و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان دختر کلاس پنجم دو تا از مدارس کرج انجام شده است. جامعه پژوهش عبارت است از کلیه دانش آموزان سال پنجم ابتدایی در شهرستان کرج که از بین آنها 100 آزمودنی با استفاده ازروش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردید. ابزار اندازه گیری در این تحقیق عبارت است از آزمون مداد کاغذی چند جوابی برای سنجش خلاقیت (MPPT ) و ...

بعضی از محیط‌ها برای یادگیری، انگیزه‌ای بسیار جالب هستند و برخی دیگر بهترین و مؤثرترین وسایل را به فراخور استعداد افراد دربردارند. عوامل سازنده محیط برای کودک عبارتند از: فضای کافی برای فعالیت، وسایل بازی مناسب، دوستان مهربان، آموزش و راهنمایی و وظایفی که به آنها محول می‌کنیم و در حیطه توانایی آنهاست. برای اینکه یک وسیله به بهترین وجه ممکن طراحی شود باید تا حد امکان با مکان ...

چکیده : در این مقاله به بررسی خلاقیت در ابعاد مختلف از جمله مفهوم خلاقیت و روند تفکر خلاق ، ویژگیهای افراد خلاق ، عوامل موثر در خلاقیت ، نقش معلم در پرورش خلاقیت راه های ایجاد و پرورش خلاقیت در دانش آموزان، می پردازیم. در بعد اول. ضمن بررسی نظرات مربیان و متخصصان تربیتی در رابطه با مفهوم خلاقیت و روند تفکر خلاق در جستجوی پاسخ به این سؤال هستیم که آیا خلاقیت فرآیندی درونی است یا ...

کودکان تيز هوش کنجکاوي و تفکر پيرامون افراد تيز هوش و با استعداد وسابقه ي بسيار طولاني دارد و احتمالا به زماني بر مي گردد که براي اولين بار انسان علاقه مند شد به آنکه بداند چرا افراد با هم متفاوتند . در جوامع مختلف هر زمان افرادي بودند که از

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول