بحران خودکشی آیا تاکنون با پیشامدهای ناکام کننده ای در زندگی مواجه شده اید، طوری که دلتان بخواهد به همه چیز خاتمه دهید؟
آیا تاکنون مرگ به عنوان راه حلی بهتر از مبارزه با زندگی برایتان مطرح شده است؟
بسیاری از مردم در دوره ای از زندگی خود به مرگ فکر کرده اند ولی تعداد بسیار کمی از آنها واقعاً به خودکشی عمل می کنند.
بحران خودکشی تجربه ای مغشوش کننده, دردناک و سخت است.
برای بیرون آمدن از بحران خودکشی, تعیین عوامل ایجاد کننده بحران, فهم احساسات شخص خودکشی کننده و مواجهه با افکار خودکشی گرا مسائل بسیار مهم و اساسی هستند.
چه چیزی به بحران خودکشی منجر می شود؟
یک بحران خودکشی معمولاً توسط یک تجربه آسیب زا و یا مجموعه ای از تجارب که احساس ارزشمندی شخص را پایمال می کنند, ایجاد می شود.
این تجارب شامل یک فقدان اساسی, ناکامی در نیل به اهداف شخصی و یا مشکلات شخصی دراز مدت می باشند.
زمانی که نظام مقابله ای شخص قادر به رویارویی با تجارب منفی زندگی نباشد, افسردگی و یأس ناشی از آن می تواند شخص را به افکار خودکشی آسیب پذیر نماید.
احساسات شخص خودکشی کننده عموماً شخص در معرض خودکشی به دلیل احساس بیگانگی از تعاملات اجتماعی کناره گیری می کند.
او در پس انبوه جمعیت احساس انزوا و تنهایی می نماید.
نیروی لازم برای عملکردهای روزانه کاهش می یابد.
احساس خستگی و نوسانات خلقی ایجاد می شوند.
خواب, خوراک و عادات مراقبت از خود از نظم معمول خارج می گردند.
شخص ممکن است بدلیل سخت و غیر قابل تحمل بودن الزامات زندگی از خوردن خودداری کند, در خواب مشکل داشته باشد, کلاس درس یا کار خود را فراموش کند و از آرایش ظاهری خود غفلت نماید.
عواطف خشم, آسیب و غمگینی احساس ناامیدی و درماندگی فرد را در بر می گیرد.
شیوه های مواجهه با افکار خودکشی در زیر چند راهبرد جهت مواجهه با معمای بحران خودکشی ذکر شده است.
نکته کلیدی برای پیشرفت از طریق این حالت, برقرار کردن رابطه با یک شخص و مشارکت در یافتن راههای جایگزین جهت (توجیه) زندگی (زنده ماندن) است.
1) ترسها، ناکامی ها و نگرانی های خود را با والدین, دوست, همسر, استاد, مشاور یا یک روحانی در میان بگذارید.
اگر شما راه حلی برای مشکلات ندارید به این معنی نیست که برای آن مشکلات دیگر هیچ راه حلی وجود ندارد.
ابراز افکار و احساساتتان آغاز کننده فرایندی است که از طریق آن نیرو, امید و احساس ارزشمندی مجدداً ایجاد شده و به کشف راه حل های دیگر جهت حل و فصل بحران منجر می گردد.
اگر افکار خودکشی پیش از چند روز طول کشید, کمک حرفه ای و تخصصی الزامی خواهد بود.
2) آنچه را که موجب ناراحتی شما می شود بطور مشخص بنویسید.
علاوه بر این, چگونگی رویارویی تان با مشکلات را معین کنید.
با مشخص کردن آنچه جهت مقابله با یک موضوع خاص انجام می دهید, دریچه ذهن خود را برای راه حلهای دیگر باز می گذارید.
3) افکار مثبت را جایگزین افکار منفی کنید.
اگر شما بطور دائمی درباره نقائص, تقصیرها و بدبیاری های زندگی خود تعمق و تفکر نمائید، خود پنداره و نگرشی منفی در مورد آینده را درونی خواهید کرد.
تمرکز بر اسنادها, توانایی ها و مشارکت های شخصی مثبت, نگرشی متعادل در مورد خود و توانایی هایتان ایجاد خواهد کرد.
در بعضی اوقات جهت ایجاد احساس بهتر با خودتان حرف بزنید.
4) کسانی را که در صورت کشتن خودتان زندگی آنها آسیب خواهد دید, مشخص کنید.
تعیین اینکه آیا کسی در زندگی خود به شما نیازمند است, کاری سخت است.
بهرحال, ما همه در شبکه های اجتماعی درگیر هستیم و در هر لحظه از زمان شخصی وجود دارد که رابطه ای معنی دار با شما داشته باشد.
در نظر داشته باشید که شما به حساب می آئید (برای دیگران مهم هستید), ارزشمندید و استحقاق این را دارید که چیزها را بهتر سازید.
زندگی در دوره هایی از زمان سخت می گردد, همه فراز و نشیب دارند.
یک بخش از خوبی زندگی در این است که شما امیدوارید فردا بهتر از دیروز خواهد بود.
اگر شما از افسردگی, ناامیدی و افکار خودکشی در رنج هستید, مطمئن باشید که مراجعه به متخصصین بهداشت روانی برای شما بسیار کمک کننده خواهد بود.
پیشگیری از خودکشی!؟چرا مردم خودکشی می کنند؟
خصوصیت مشترک ما بین افرادی که اقدام به خودکشی می کنند داشتن این باور است که خود کشی تنها راه حل غلبه بر احساسات غیر قابل تحمل است .کشش خودکشی دراین است که نهایتا به این احساسات غیرقابل تحمل خاتمه می دهد .درتراژدی خودکشی ،آشفتگی ومشکلات عاطفی به حدی شدید می گردند که فرد را دریافتن راه- های مختلف حل مشکل خود ناتوان می سازند.
رحالی که راه حلهای دیگری نیز وجود دارند.
همه ما درطول زندگی احساس تنهائی ،افسردگی ،بی کسی ونا امیدی را تجربه می -کنیم .مرگ یکی از اعضای خانواده وشکست دربرقراری ارتباط از جمله مواردی هستند که اعتماد به نفس ما را تحت تأثیر قرارداده احساس بی ارزشی را در ما بوجود می -آورند.ورشکستگیهای اقتصادی نیز از جمله مشکلات عمدهای هستند که بعضی از ما در طول زندگی کم و بیش با آن مواجه میگردیم.
از آنجائی که ساختار هیجانی هر شخص منحصر به فرد می باشد هرکدام ازما در شرایط مختلف پاسخهای متفاوتی میدهیم .
درتشخیص این که آیا واقعا ٌفردی قصد خودکشی دارد لازم است این موقعیت بحرانی ،از دیدفردمورد ارزیابی قرارگیرد، چرا که ممکن است موضوعی که از دید شما از اهمیت کمی برخوردار است بنظر شخص دیگر بسیار مهم باشد ویا واقعه ای که شما برای آن اهمیتی قائل نمیشوید برای شخص دیگر بسیار ناراحت کننده و مهم تلقی گردد.
بدون توجه به ماهیت بحران ،اگر کسی احساس می کند که دیگر تحمل مشکلات را ندارد خطر اقدام به خودکشی ،به عنوان راه حل جذاب برای وی وجود دارد.
علائم خطر حداقل 70 درصد کسانی که اقدام به خودکشی میکنند قبل از اقدام ،به گونهای قصد خودشان را نشان میدهند .آگاهی از این نشانهها وحاد بودن مشکلات فرد میتواند د ر پیشگیری از چنین تراژدیهایی کمک کننده باشد.
اگر شما فردی را می شناسید که در برقراری یک ارتباط هدفمند ویا رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده درموقعیت پراسترسی قرار دارد و یا حتی به دلیل شکست درامتحان دچار مشکل میباشد لازم است درصدد یافتن سایر علائم بحران برآئید.
بسیاری از افراد غالبا با ابراز جملاتی همچون « دلم می خواهد خودم را بکشم »یا « نمی دانم چه مدت دیگر می توانم این فشارها و مشکلات را تحمل کنم » ،یا اینکه «من قرصهایم را برای روزی نگهداشتهام که کارها واقعا بدتر گردد» یا« اخیرا طوری رانندگی می کنم گوئی واقعا برایم اهمیت نداردچه اتفاقی برایم پیش بیاید.» دیگران را مستقیما از برنامه خود کشی خود مطلع میگردانند.بطور کلی وجود احساس افسردگی ، ابراز درماندگی ،تنهایی ونا امیدی شدید می تواند بیانگر افکار منجر به خودکشی درفرد باشد.گوش دادن به صحبتهای فرد که نشانه درخواست کمک از طرف اوست حائز اهمیت بسیاری است چرا که معمولا این گونه صحبتها تلاش نا امیدانه فرد جهت برقراری ارتباط ، دریافت کمک و درک مشکلاتش توسط دیگران می باشد آیا تاکنون با پیشامدهای ناکام کننده ای در زندگی مواجه شده اید، طوری که دلتان بخواهد به همه چیز خاتمه دهید؟
بسیاری از افراد غالبا با ابراز جملاتی همچون « دلم می خواهد خودم را بکشم »یا « نمی دانم چه مدت دیگر می توانم این فشارها ومشکلات را تحمل کنم » ،یا اینکه «من قرصهایم را برای روزی نگهداشتهام که کارها واقعا بدتر گردد» یا« اخیرا طوری رانندگی می کنم گوئی واقعا برایم اهمیت نداردچه اتفاقی برایم پیش بیاید.» دیگران را مستقیما از برنامه خود کشی خود مطلع میگردانند.بطور کلی وجود احساس افسردگی ، ابراز درماندگی ،تنهایی ونا امیدی شدید می تواند بیانگر افکار منجر به خودکشی درفرد باشد.گوش دادن به صحبتهای فرد که نشانه درخواست کمک از طرف اوست حائز اهمیت بسیاری است چرا که معمولا این گونه صحبتها تلاش نا امیدانه فرد جهت برقراری ارتباط ، دریافت کمک و درک مشکلاتش توسط دیگران می باشد.
بیشتر اوقات دررفتار بیرونی افرادی که به فکر خودکشی می افتند تغییراتی دیده میشود آنها ممکن است با بخشیدن اموال قیمتی خود ومرتب کردن کارهایشان خود را برای مرگ آماده کنند .آنها همچنین ممکن است از اطرافیان خود کناره گیری نموده الگوی خواب و خوراک خود را تغییر دهند ویا علاقهأشان را نسبت به فعالیتها یا ارتباطات گذشتهاشان از دست بدهند.
چنین تغییرات ناگهانی وشدید می تواند به عنوان زنگ خطر تلقی گردد چرا که با این تغییرات فرد خود را درموقعیتی می بیند که بزودی مشکلاتش تمام خواهد شد و به آرامش دست خواهد یافت .
باورهای غلط وحقایقی راجع به خودکشی باور غلط : فرد باید دیوانه باشد که حتی فکر خودکشی به سرش بزند .
حقیقت : بیشتر مردم گاهگاهی درطول زندگی خود درمورد خودکشی فکر کردهاند.
بسیاری از افرادی که خودکشی میکنند ویا اقدام به خود کشی حقیقت : اغلب مواقع عکس قضیه درست است ،کسانی که اقدامهای قبلی خودکشی داشتهاند بیشتر در معرض خطر خودکشی قرار دارند.برای بعضی از این افراد، خودکشی دردفعات دوم و سوم آسانتر میباشد.
باور غلط :کسانی که قصد جدی خودکشی دارند هیچ کاری را نمیتوان برای آنها انجام داد .
حقیقت :بیشتر بحرانها ی منجر به خودکشی ،محدود به زمان بوده و براساس افکار مبهم صورت گر فتهلند .کسانی که اقدام به خودکشی میکنند به نحوی قصد فرار از مشکلات را دارند .درحالی که آنها میباید مستقیما با مشکلات برخورد نموده تا بتوانند راه حلهای دیگری را بیابند .راه حلهایی که با کمک افراد علاقمند به آنها درطول بحران مطرح شده و با حمایت آنها این افراد قادر خواهند بود دقیق تر راجع به مسائل فکر کنند.
باور غلط: صحبت راجع به خودکشی می تواند ایده خودکشی را در فرد بوجود آورد.
حقیقت :بحران و آشفتگیهای هیجانی ناشی از آن ،فکر راجع به خود کشی را در ذهن فرد مستعد ایجاد نموده است .علاقمندی وصحبت مستقیم راجع به خودکشی ،این اجازه را به فرد میدهد فشار یا ناراحتی صحبت درباره مشکلات خود را تجربه نماید که این امر میتواند منجر به کاهش اضطراب در وی گردد.این گونه صحبتها همچنین باعث میشود فردی که قصد خودکشی دارد کمتر احساس تنهایی یا انزوا داشته واحتمالا برای وی تسکین دهنده نیز باشد.
چگونه میتوان به فردی که قصد خودکشی دارد کمک نمود: اغلب خودکشی ها را می توان با اقدامهای بجا و مناسب در مورد افراد در معرض بحران پیشگیری نمود.
اگر فردی راکه قصد خودکشی دارد می شناسید لازم است اقدامات زیر را انجام دهید : خونسرد باشید:دربیشتر موارد عجلهای درکار نیست .بنشینید و واقعا به صحبتهای فرد گوش فرا دهید وضمن درک،حمایتهای عاطفی خود را در مورد وی اعمال نمائید.
بطور مستقیم راجع به خودکشی بحث نمائید.
بیشتر افراد راجع به مرگ و مردن احساسات مبهمی داشته و آماده دریافت هرنوع کمکی هستند .
از صحبت یا سؤال مستقیم راجع به خودکشی ،ترس و وحشتی بخود راه ندهید.
فرد را به استفاده از روشهای حل مسئله واقدامات مثبت تشویق وترغیب نمائید بخاطر داشته باشید فردی که در موقعیت بحران عاطفی قرار دارد نمی تواند منطقی ودقیق فکر کند.
اورا از هر گونه اقدام جدی وتصمیمات غیر قابل برگشت درموقعیت بحران باز دارید وراجع به تغییرات مثبتی که امید به زندگی را در وی افزایش می دهد بحث وگفتگو نمائید.
از دیگر افراد کمک بگیرید.علیرغم اینکه شما قصد کمک را دارید،سعی نکنید با ایفای نقش مشاور تمام مسئولیت را خود برعهده بگیرید .درجستجوی افرادی که بتوانند در زمینههای تخصصی به شما کمک کنند برآیید ،حتی اگر به قیمت از بین رفتن اعتماد او به شما شود.اجازه دهید فرد مشکل دار بفهمد که شما برای وی اهمیت قائلید ونسبت به او چنان علاقمندید که قصد گرفتن کمک از دیگران جهت رفع مشکلات وی را دارید.
اطلاعات ارائه شده را می توان چنین خلاصه نمودکه: بحران منجر به خودکشی موقتی است .غیر قابل تحمل ترین دردها و ناراحتی ها نیز می توانند تحمل گردند .کمک همیشه در دسترس شماست .
خیلی کسانی که خودکشی کردهاند افراد با هوشی بودهاند که در موقعیت بحران ، انتظار بیش از حدی از خود داشته وموقتا دچار آشفتگی وپریشانی احوال شدهاند .
باور غلط : کسا نی که یک بار اقدام جدی برای خودکشی داشتهلند رغبتی برای اقدام مجدد ندارند کنکاشی در عوامل خودکشی زنان براساس تحقیقی که "میترا خاقانی"دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه الزهرا انجام داده است از بین انواع خشونت ها، خشونت روانی بیشترین ارتباط را با تمایل به افکار منتهی به خودکشی و آسیب رساندن به همسر دارد.
نتایج این پایان نامه نشان می دهد زنانی که مورد خشونت قرار می گیرند باوجود اینکه از حمایت های خانوادگی برخوردار بودند،اما تمایل به افکار منتهی به خودکشی و آسیب رساندن به همسر داشتند.
براساس این تحقیق،تمایل به افکار منتهی به خودکشی و آسیب رساندن به همسر در زنانی که دارای سطوح تحصیلی دیپلم و لیسانس به بالا بودند کمتر از زنانی بوده است که دارای سطوح تحصیلی زیر دیپلم می باشند.
این تحقیق نشان می دهد درآمد و عوامل اقتصادی رابطه ای با تمایل به افکار خودکشی و آسیب رساندن به همسر نداشته است.
دکتر"فاضلی" جامعه شناس معتقد است اعتیاد، همسرآزاری و آگاهی نداشتن نسبت به حقوق اجتماعی و قانونی، بیکاری، رفتارهای خشونت بار، فروش اموال و جهیزیه زن و حتی سرقت اموال خانواده توسط همسر، اجبار زن به انجام امور خلاف قانون برای کسب درآمد جملگی از پیامدهای اعتیاد و از مشکلات زنان جامعه است .
وی می گوید:بسیاری از زنان حتی کمترین آگاهی از حقوق خود ندارند و با مراجعه به مراجع قضایی شوراهای حل اختلاف پس از راهنمایی و مشورت به وظایف خود آشنا می شوند.
او ازدواج های نامناسب که تفاوت های سنی در آن فاحش است ، فرهنگ مردسالاری حاکم ، نداشتن حق انتخاب همسر ، فقر و بیکاری مردان را از مقوله هایی می داند که به پدیده خودکشی در میان زنان دامن زده است و می گوید:دراین شرایط پدیده خودکشی به عنوان تنها راه آزادی و رهایی از رنج های انسانی بروز کرده و ادامه می یابد.
این استاد دانشگاه می افزاید:البته در این میان باید به ضرب و شتم زنان توسط مردانشان و فقر اقتصادی آنان نیز در افزایش میزان خودکشی زنان اشاره کرد.اغلب این مردان به دلیل بیکاری به آزار و اذیت زنان و کودکان خود می پردازند.بیکاری و فقر مالی تا آنجا پیش می رود که مردان برای رهایی از آن به اعتیاد و فساد اخلاقی روی می آورند.
وی چندهمسری را از دیگر عوامل خودکشی در میان زنان عنوان کرد و با اشاره به یک طرح پژوهشی درسال 82 گفت:جامعه زنان به خصوص روستاییان به شدت در معرض خودکشی هستند.
براساس یافته های آماری این طرح پژوهشی که توسط سازمان بهزیستی انجام گرفته است این خودکشی ها به لحاظ سنی بالاترین میزان در گروه سنی 20 تا 29 سال و سپس 10 تا 19 سال در میان زنان است.
"محمد حسینی"کارشناس آسیبهای اجتماعی نیز در این زمینه می گوید:از مجموع 174 مورد اقدام به خودکشی در یکی از استانهای کشور 7/74درصد به زنان و3/25 درصد به مردان اختصاص دارد.
وی می افزاید:درفضای جامعه بخصوص روستاها وزنه اصلی مردان هستند و جایی برای شناختن حقوق زنان و استفاده از سلیقه و عقیده آنان وجود ندارد.
حسینی گفت:از این تعداد خودکشی 43 درصد موفق و 57 درصد ناموفق بوده است و عمق مساله آنگاه وحشتناک تر می شود که به نوع خودکشی ها توجه شود.
این کارشناس مسائل اجتماعی اضافه می کند:شیوه خودکشی زنان خشن تر و بی رحمانه تر است به طوری که 98 درصد خودکشی های موفق به صورت خودسوزی بوده است.
در این میان خودکشی زنان متاهل 92 درصد گزارش شده است و ازدواج های اجباری ، فقر مادی و فرهنگی و تعداد زیاد جمعیت خانواده از عوامل عمده این ناهنجاری به شمار می رود.
دکتر "مینا ارشاد" ، روانشناس نیز معتقد است: مادامی که دختران 10 تا 15 سال به دلیل فقر فرهنگی و معیشتی به ازدواج مردان بالای 50 سال یا افراد دارای 2 یا 3 همسر درآیند وضعیت بهتر از این نخواهد بود.
آنان زنانی هستند آزار دیده و بریده از زندگی پرمخاطره و اجتماع و کسانی که از حقوق خود بهره ای نگرفته و در طول زندگی از آنها استفاده ابزاری شده است و با رسیدن به این تزلزل به جای خودسازی خودسوزی را انتخاب می کنند.
به گفته این روانشناس هیچ مرجعی مردان این زنان را مقصر نمی شناسد و هیچ برخورد قانونی با مسببان این نوع حوادث صورت نمی گیرد زیرا زنان خود خواستند مرتکب چنین عملی شده اند.
ارشاد گفت: این زنان جایگاهی برای بیان فشارهای زندگی و بروز زور و خشونت و یا همدلی برای اظهار دردهای خود نمی بینند و پناهی برای مشاوره و گفت و گو تا یافتن چاره ای برای زندگی حود نمی یابد بنابراین تنها راه رهایی از این همه مصیبت را خودکشی می بیند.
او می گوید: این زنان در طول زندگی پرمشکل خود برای رهایی از زندگی حتی دستشان به طلاق نمی رسد چه رسد به بازگشت به خانه پدری که نگاه آنها بدتر از خودسوزی است.
علت و علل خودکشی بررسی علت و علل خودکشی در افراد به عنوان نشانههایی از عدم احساس امنیت فردی از آنجا که یکی از جرایمی است که در اروپا و امریکا رقم بالایی را در میان سایر جرایم به خود اختصاص داده است، معضل پیشروی بسیاری از کشورهای جهان است.
در آمریکا همه ساله حداقل 30 هزار جوان به دلیل آینده نامعلوم و زندگی بدون هدف، دست به خودکشی میزنند و در کشور فرانسه نیز روزانه 438 تن به دلایل مختلف اقدام به خودکشی میکنند.
آسیبپذیری شخصیت در اقدام کنندگان به خودکشی؛ افسردگی، فقر، اعتیاد و اختلافات خانوادگی همچنان قربانی می گیرد بررسی علت و علل خودکشی در افراد به عنوان نشانههایی از عدم احساس امنیت فردی از آنجا که یکی از جرایمی است که در اروپا و امریکا رقم بالایی را در میان سایر جرایم به خود اختصاص داده است، معضل پیشروی بسیاری از کشورهای جهان است.
میزان اقدام به خودکشی در چند کشور اروپایی دیگر از جمله سوئیس و سوئد حدود 18 تا 25 در یکصد هزار و در مجارستان 58 در یکصد هزار تن گزارش شده است.
به گزارش سرویس حوادث خبرگزاری دانشجویان ایران، هر چند بنابر اعلام کارشناسان، خودکشی معضل اصلی جامعه ایرانی نیست، اما بررسی آمار خودکشی در سالهای اخیر نشان میدهد که با آمار فزایندهای در برخی از استانها مواجه هستیم، به طوریکه طبق نتایج بدست آمده از پژوهشهای صورت گرفته استان ایلام بالاترین آمار اقدام به خودکشی و سمنان پایینترین شاخص اقدام به خودکشی موفق را به خود اختصاص دادهاند.
همچنین بنا بر تحقیقات انجام شده، بیشترین اقدام به خودکشی در مردان بین سنین 20 تا 25 ساله و در زنان بین سنین 16 تا 20 ساله بوده است.
به عبارت دیگر گر چه مردان کمتر از زنان اقدام به خودکشی میکنند اما خودکشی واقعی در بین آنها که منجر به مرگ شده باشد، سه برابر زنان بوده است.
این موضوع بیانگر آن است که گرچه مردان کمتر از زنان اقدام به خودکشی کردهاند ولی آن عده که به این عمل مبادرت میورزند به واقع خواهان مرگ هستند.
در حالیکه کارشناسان، «افسردگی» را اصلیترین عامل خودکشی میدانند اما در برخی استانها «اختلافات خانوادگی» مهمترین عامل ذکر شده است.
همچنین افزایش خودکشی در میان جوانان حاکیست، احساس یاس، پوچی و سرخوردگی به عنوان آفتی خطرناک، سلامت سرمایههای زرین کشور را تهدید میکند.
تصمیم برای ارتکاب رفتار خودکشی ممکن است تکانشی ، بدون اندیشیدن قبلی کافی بوده یا نتیجه نشخوار ذهنی طولانی باشد .
به گزارش ایسنا، برخی از جامعه شناسان انگیزههای اقدام به خودکشی در افراد را در درون جامعه جست وجو کرده و بر این باورند که این امر تا زمان تغییر مشخصات و مختصات اقتصادی، اعتقادی، بهداشتی و آموزشی وجود دارد و این بدان معنا است که جامعه زمان زیادی بعد از این را نیز باید شاهد مرگ خودخواسته باشد.
در این میان به نظر میرسد، سالها تحقیق و پژوهش برای بررسی علل و عوامل اجتماعی و روانی بروز رفتار اقدام به خودکشی و شناسایی محرکهای اصلی همچون آسیبهایی همچون اعتیاد، فقر، اعمال خشونت شدید روانی و فیزیکی، افسردگی، اختلال شخصیتی و اختلافات خانوادگی و...
در شرایطی که فرد در معرض خودکشی، دچار احساس ناکامی شده و در گذر از تئوری درماندگی، خود را بدون حامی مییابد، صدمه به خویشتن و مرگ به عنوان آخرین گزینه از سوی فرد آسیب دیده انتخاب میشود.
این در حالیست که علیرغم تلنگرهای تحقیقاتی و زنگ خطر در پی بروز این پدیده که به گفته دکتر مرتضی رهبر طارمسری متخصص پزشکی قانونی دانشگاه علوم پزشکی گیلان، سومین عامل مرگ در میان نوجوانان و هفتمین عامل مرگ در میان جوانان است، هنوز مسؤولان در پی چارهاندیشی در خصوص پیشگیری از وقوع خودکشی به طور منسجم برنیامدهاند، به طوریکه طرح این پرسش همچنان به اعلام راهکارهای مشاورهای ختم میشود، بیآنکه به صورت منسجم برای آن برنامهریزی صورت بگیرد.
دکتر افروز رییس سازمان روانشناسی ایران در گفتوگو با خبرنگار «حوادث» ایسنا با تأکید بر اینکه افرادی که دارای شخصیت منفعل و آسیبپذیری هستند، بیشتر دست به خودکشی و خودآزاری میزنند، افزود: بر این اساس این عده به جای حل مشکل، سعی در حذف صورت مسأله میکنند، چراکه میخواهند با خودکشی مشکل را متوجه دیگران کنند.
به گزارش ایسنا، وی تصریح کرد: از این رو اینگونه افراد، اغلب با انتخاب شیوههای جنجال برانگیز در خودکشی نسبت به آسیبهای و مشکلات پیشرو اعتراض اجتماعی خود را بیان میکنند.
افروز اضافه کرد: خودکشی زمانی رخ میدهد که فرد علاوه بر عدم تجربه دلبستگی امن، در لحظات بحرانی زندگیش، خود را تنها و بیحامی احساس میکند و چون از نظر توانایی شخصیتی، تحمل ناکامی و حل مشکل را ندارد، با از دست دادن انگیزههای حیاتی، مثبت اندیشی و امیدواری به بنبست خودکشی میرسد.
وی گفت: این در حالیست که امروزه به دلیل پیچیدگیهای روابط اجتماعی، یافتن راههای صحیح ارتباطی میتواند در کاهش بروز این آسیب اجتماعی نقش مهمی را ایفاء کند.
همچنین دکتر محمد تقی جغتایی، رییس دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی نیز در این باره به ایسنا گفت: نتیجه سالها تحقیقات پژوهشگران برای شناسایی آسیبهای اجتماعی در وقوع خودکشی نشان میدهد برگزاری جلسات روانشناسی برای افرادی که در فقر به سر میبرند یا خودشان و اعضای خانوادهاشان در گرداب اعتیاد گرفتارند، نمیتواند تبدیل به راهکار شود، بلکه اقدام مؤثر، فقرزدایی و جلوگیری از گرایش افراد به مصرف مواد مخدر است.
وی راههای پیشگیری از وقوع خودکشی را وابسته به عواملی همچون منطقه جغرافیایی، بررسی فرهنگی، روشهای برگزیده جمعی در اقدام به خودکشی دانست و اظهار کرد: بر این اساس روانشناس و مددکار باید در جهت هدایت ذهنی و روانی افراد در معرض خطر به منظور جلوگیری از وقوع حادثه وارد عمل شود.
رییس دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی با اشاره به پدیده خودسوزی در میان زنان ایلامی به عنوان یک نمونه آماری کشور اظهار میکند: عالیترین پاسخی که از اقدامات صورت گرفته در ایلام به دست آمد، کاهش آمار خودسوزی زنان در طی ماههای فعالیت تیمهای مشاوره در منطقه بود، به طوریکه فعالیت و تمرکز چند ارگان همچون استانداری، سازمان بهزیستی و ...
به پیشگیری از ادامه روند انجامید.
وی مهمترین علل موفقیت در زمینه پیشگیری از وقوع خودکشی در کشور را پذیرش خدمات مشاورهای از سوی افکار عمومی ذکر کرد و افزود: در حال حاضر تنها راه پیشرو شناسایی و هدایت افراد آسیب پذیر در مقابل پدیده خودکشی از طریق مشاورههای روانی است.
هنوز امکان شناسایی افراد آسیب پذیر در مقابل خودکشی و تمرکز خدمات مشاورهای وجود ندارد.
دخترها بیشتر اقدام به خودکشی میکنند 60 درصد اقدام به خودکشیها بین دختران 15 تا 19 ساله انجام میشود.به گزارش ایسنا تحقیقی که در دانشگاه علوم پزشکی گیلان انجام شد، نشان داد حدود 23 درصد 240 فردی که خودکشی کرده بودند، مشکلات خانوادگی و عاطفی داشتهاند.گفتنی است سومین عامل مرگ نوجوانان و هفتمین دلیل از دست رفتن جوانان خودکشی است کمبود اعتماد به نفس و افسردگی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کمبود اعتماد به نفس دلیل قطعی افسردگی نیست اما بر اساس تحقیقات مختلف ثابت شده است که این دو پا به پای هم پیش می روند و سازمان جهانی بهداشت نیز در توضیحات خود فقدان اعتماد به نفس را به افسردگی نسبت داده است.
1- کمبود اعتماد به نفس باعث می شود که شما تبدیل به دشمن ارزش های شخصیتان شوید.
افکاری مانند: " اگر فقط کمی زیباتر بودم، اگر ورزشکار خوبی بودم، اگر جذاب و معروف بودم، اگر از پس درست کردن این بر می آمدم و ...
" باعث خراب شدن کل زندگی شما می شوند.
حتی اگر دیگران هم برای شما ارزش قائل شوند، صداهایی که دائما در گوش شما می پیچند باعث از بین رفتن آن ارزش ها می شوند.
درست مثل نوشته های جولیا رابرتز در کتاب خود با عنوان "زن زیبا" که گفته افکار منفی خیلی سریع تر به درون ذهن شما نفوذ می کنند.
افکار منفی ملکه ذهن شما می شوند و شما به همین دلیل نسبت به مشکلات موجود بی توجه می شوید و به صورت بخش جدانشدنی زندگی روزمره شما در می آیند.
بر طبق آمار، سازمان جهانی بهداشت و درمان اعلام کرده است که تنها 25 درصد از کل افرادی که در سطح جهان مبتلا به بیماری افسردگی هستند تحت درمان مناسب قرار می گیرند.
2- کمبود اعتماد به نفس در نوجوانان را جدی بگیرید زیرا در موارد بسیاری منجر به خودکشی می شود.
در حال حاضر سومین عامل مرگ و میر در جهان خودکشی است که درصد عمده ای از آن به دلیل فقدان اعتماد به نفس روی می دهد.
3- کمبود اعتماد به نفس نه تنها در زندگی شغلی بزرگسالان تاثیر منفی می گذارد و قابلیت اجرایی آنان را کاهش می دهد بلکه در زندگی خانوادگی آنها نیز تاثیر گذاشته و باعث می شود که نسبت به شریک زندگی خود بی میل شوند و از قبال وظایف خود نسبت به فرزندان نیز در بمانند.
فقدان اعتماد به نفس در کلیه امور زندگی انسان تاثیر می گذارد.
این امر باعث می شود که فرد متحمل فشار رونی زیادی شود.
چرا خودکشی خودکشی یکی از جرائمی است که در اورپا و امریکا رقم بالایی را در میان سائر جرائم بخود اختصاص داده است.
در امریکا هرساله حداقل 30000 جوان بدلیل آینده نامعلوم و زندگی بدون هدف دست به خودکشی میزنند.
در کشور فرانسه هر روز 438 نفر بدلایل مختلف اقدام به خود کشی میکنند.
اما سئوالی اینجاست چرا؟
آن لور دانشجویی از پاریس که برای مدت کوتاهی به انگلستان آمده بود قبل از خود کشی خود در رودخانه تایمز لندن یک نامه 13 صفحه ای از خود بر جای گذاشت که درآن نامه دلیل خودکشی خود را اعلام نموده بود.
آن لور در قسمتی از نامه خود ا ینطور نوشته بود که من میخواهم به زندگی خود پایان دهم و تنها ترس من این است که بار دیگر خود را بر روی تخت بیمارستان ببینم یک مامور پلیس که در رابطه با این پرونده تحقیق میکرد عنوان داشت که مرگ آن لور یک موضوع شوکه کننده و مرموز برای دوستان ، خانواده و اطرافیان او میباشد.
خانم آن لور دارای یک زندگی خوب و راحت در فرانسه بود اما بگفته یکی از دوستان او کامل گرایی در زندگی و یا بعبارت دیگر زندگی تمام عیار و بی عیب احتمالا موضوعی است که او را به طرف این عمل سوق داده بود بگونه ای که در انتها تصمیم به خودکشی نمود بسیاری از مردم اغلب در زمانی که کلافه میگردند و تصور میکنند که در بن بست گیر کرده اند آرزوی مرگ میکنند.
ایشان بخاطر احساس بدی که در خود دارند تصور میکنند که مرگ میتواند برطرف کننده احساسات آنها باشد.
اما حقیقیت این است که مرگ نمیتواند تبدیل کننده احساسات ما باشد چون آنها در درون ما هستند و نه در شرایط خارجی زندگی ما حال بیائید به چند واقعیت در این زمینه نگاه کنیم خودکشی و تاثیر آن بر خانواده شما مرگ هر فرد تاثیر بسزائی بر اطرافیان او می گذارد.
مخصوصا بر جمع دوستان، خانواده و عزیزانی که به بیش از هرفرد دیگر به او نزدیک میباشند.
خود کشی باعث میگردد خانواده و دوستان احسا س کنند که ایشان مسبب و عامل این موضوع بوده اند.
بسیاری از خانواده ها پس از خودکشی عزیز از دست رفته خود هرگز نتوانسته اند به زندگی طبیعی خود بازگشت کنند.
امروز تصمیم شما میتواند باعث ازبین رفتن خانواده یا دوستان نزدیک شما گردد ویا باعث تسلی و شادی آنها گردد گذشته را بخاطر آورید زمانیکه شما نا امید و متاثر هستید و تصور میکنید که زندگی ارزش زیستن را ندارد به گذشته برگردید و ببینید که زمانی بوده که اوضاع شما بسیار بهتر از حال بوده است.
زمانی که شما اوقات خوب و شادی را داشته اید در کنار دوستان و خانواده و از بودن با آنها لذت میبردید.
این تجربه میتواند دوباره تکرار شود اگر شما بخواهید چه چیزی در فراسوی مرگ منتظر شماست تقریبا در اکثر مذاهب مردم باور دارند در فراسوی مرگ جهانی دیگر قرار دارد.
این موضوع حتی درمیان افراد بدون مذهب نیز بگونه ای دیگر عنوان میگردد.
دنیایی که افراد در قبال عملکرد خود مورد تقدیر و یا تنبیه قرار میگیرند.
بهمین جهت باید مواظب بود که چه راهی را ما برای خود انتخاب میکنیم.
این راه میتواند بسیار خطرناک باشد نه چون صرفا خلاف مذهب است بلکه چون ممکن است این بجایی ختم شود که رهایی از آن غیر ممکن باشد.
اگر شما امروز در این مورد مطمئن نیستید قبل از تصمیم گیری کمی بیشتر در مورد آن بیاندیشید واقعیت زندگی چیست هدف و واقعیت زندگی این است که ما بتوسط خالقی بوجود آمده ایم که عاشق ماست و برای ما ارزش زیادی قائل است.
او وضعیت شما را بخوبی درک می کند و میتواند شما را در این راه امداد کند البته اگر به او اجازه دهید تا وارد زندگی شما شود.
او حتی برای ما انسانها به جهان خود قدم گذاشت و به شباهت ما درآمد.
او همانند ما زندگی نمود و برای ما بر روی صلیب فدا شد تا امروز هریک از ما آزاد و رها باشیم و بتوانیم در او هدف و واقعیت زندگی را دریابیم.
امروز او میتواند جوابگو افسردگی ها، بیماریها و مشکلات ما باشد جائیکه دیگران قادر به درک آن نمیباشند بله این خالق امروز میخواهد به شما کمک کند چون شما را دوست دارد همانطور که در کلام خود میگوید ای دوست من، من هرگز تو را تنها نمیگذارم.
من قبل از اینکه تو بدنیا بیایی تو را تو را دوست داشته ام و همیشه در همه حال تو را می نگریستم وبا تو بوده ام.
من هنوز هم با تو هستم و تو را در این وضعیت تنها نخواهم گذاشت.
اما من منتظر میمانم تا تو به من اجازه دهی تا وارد زندگی تو شوم و تو را از این راه نجات بخشم.
چرا که من نقشه بزرگی برای تو در زندگی دارم شما میتوانید این موضوع را امروز نزد خود بررسی کنید و ببینید که زندگی میتواند بزرگتر از آن باشد که شما فکر میکنید و شما میتوانید از آن لذت ببرید.
شما میتوانید همین امروز مشکل خود را با یک فرد درمیان بگذارید و به او بگوئید.
این فرد میتواند یک دوست باشد یا عضوی از اعضای خانواده، یک دکتر و یا فردی که شما میتوانید به او اعتماد کنید.
اگر شما هیچ دوستی ندارید و یا نمیتوانید به فردی اعتماد کنید میتوانید مشکل خود را با ما میان بگذارید و ما تلاش میکنیم تا آنجا که ممکن است شما را کمک نمائیم وخداوند میگوید مرا بخوان و تو را اجابت خواهم نمود و تو را از چیزهای عظیم و مخفی که ندانسته ای مخبر خواهم ساخت