روانشناسی کار یکی از شاخههای جدید علم ومعرفت که مساله نیروی انسانی ودیگر جنبه های مربوط دنیای کار را در کانون توجه خود دارد،روان شناسی صنعتی وسازمانی است.
این شاخه از دانش مطالعه علمی رابطه میان انسان ودنیای کار را وجهه همت خود قرار داده است.
در واقع ،کاربرد و بسط وگسترش اصول روانشناسی است به مسایلی که انسان در تجارت و صناعت با آنها دست به گریبان است.
از آنجا که شاخه روانشناسی صنعتی و سازمانی یکی از شاخه های کاربردی و فعال رشته مهم روانشناسی است و همچنین کشور نیز در آستانه توسعه اقتصادی و صنعتی است لذا استفاده از خدمات مشاوره روانشناسی صنعتی و سازمانی یکی از ضروریات دنیای تولید و کار است و بدون این گونه خدمات تولید با کیفیت در دنیای پر رقابت فعلی با مشکل روبروست.
خدمات مشاوره ای با حل و فصل مشکلات کارکنان در ابعاد مختلف می تواند تخصص، انرژی و توان کارکنان را در اختیار اهداف و ماموریت سازمان قرار دهد.
آثار عملی خدمات مذکور در سازمان ها بسیار زیاد است که از آن جمله می توان : بهبود رضایت کارکنان، پیشگیری از فرسودگی منابع انسانی، کمک به توسعه منابع انسانی، معنادار کردن سازمان غیر رسمی، فراهم کردن بستر لازم برای اتخاذ تصمیمات استراتژیک برای روان سازمان، بالابردن انگیزه کارکنان، تقویت فرهنگ استفاده از خدمات مشاوره ای، جلوگیری از پیری زودرس سازمان و هماهنگی بین خانه و کارخانه را نام برد که همگی این آثار صرف نظر از صرفه جویی در سرمایه گذاری جدید برای نیروی انسانی موجب تحقق رسالت توجه به کرامت انسانی در سازمان ها می شود و بهره وری و سلامت و شادابی را در کارکنان و سازمان تا حدود زیادی تضمین می کند.
روانشناسان صنعتی وسازمانی می توانند در زمینه هایی از قبیل: کارمندیابی، گزینش، کارگماری و طبقه بندی کارکنان ، برنامه ریزی و آموزش نیروی انسانی، ارزشیابی شغل و عملکرد شغلی ،کاهش سوانح و افزایش ایمنی، بهبود شرایط محیط کار، افزایش انگیزه و روحیه کار، افزایش دلبستگی ، خشنودی شغلی و تعهد سازمانی، کاهش فشار روانی شغلی، بهبود ارتباطات، ، ایجاد تغییرات مناسب، مشاوره شغلی و حرفه ای، افزایش بهداشت روانی، روابط فرهنگی و هماهنگی میان انسان و ماشین نقش موثر و کارساز داشته باشند.
به این شاخه از روانشناسی گاه روانشناسی کار و روانشناسی شغلی هم گفته میشود.این رشته را در آمریکا تحت عنوان industrial and organizational psychology و در اروپا تحت عنوان work psychology میشناسند.
افزایش بهره وری نیروی کار یکی از مصادیق بهبود بهره وری می باشد و فاکتورهای روانشناسی از جمله عوامل مهم و کارساز در بهره وری نیروی کار می باشد.
نقش نیروی انسانی همانطور که در پایه های مدیریت نوین مطرح می گردد قبل از نقش ماشین و تکنولوژی در اولویت اول مطرح می گردد، چرا که مهمترین سرمایه هر جامعه ای به شمار می رود.
در این پژوهش با نگرشی به مهمترین عوامل روانشناسی فوق الذکر تلاش شده است، تاثیر این عوامل در سازمانهای خدماتی که در این ادارات پست استان اصفهان انتخاب شده است، مورد مطالعه قرار گیرد.
معرفی مهمترین عوامل روانشناسی در بهره وری نیروی کار در بخش ادبیات موضوع مورد بحث قرار گرتفه است و تاثیر این عوامل ومیزان اهمیت آنها در بخش تجزیه و تحلیل آماری نتایج به دست آمده ردج شده است.
در این تحقیق جهت تست فرضیه های تحقیق از پرسشنامه ای که به همین منظور طرح گردیده است استفاده شده است.
و جهت تجزیه و تحلیل سوالات پرسشنامه از آزمون های آماری من ویتنی و کروسکال والیس استفاده شده است.
در این تحقیق صحت کلیه فرضیه ها اثبات گردید و ترتیب اولویت هریک از زیرفرضیه ها تعیین گردید.
فرهنگ کار مقدمه : علوم اجتماعی با دایره گسترده و وسیع خود می توان گفت در هر حوزه زندگی اجتماعی و فردی و کلان انسانها و جامعه دارای نظر و روش می باشد و باید گفت که هر حوزه علوم اجتماعی باالخص جامعه شناسی دارای گسترده وسیع و ژرفی می باشد که هر کدام از این حوزه ها دارای محتوایی عمیق دارا می باشد که بحث و نظر دادن در هر حوزه زمان و سالهای متمادی می خواهد که در آن حوزه صاحبنظری دارای روش علمی شد .
یکی از این حوزه ها که با زندگی تمام انسانها درگیر است " کار " می باشد و اگر بخواهیم که بطور اجمالی گفت که کار در هر دوره و زمان بر اساس شیوه تولید بشر متفاوت و متنوع بوده که مثلا تا قبل از دوره انقلاب صنعتی کار حاکم بر دامداری و کشاورزی و تجارت از طریق دریا و یا زمینی بوده و لی باتغییر شیوه تولید جامعه صنعتی رخ داد و زندگی انسانها را تغییر اساسی داد و حالا که در دوره جامعه اطلاعاتی این تغییر نسبت به جامعه صنعتی عمیقتر و بحث برانگیز تر می باشد .
ما در این مقاله سعی داریم که اول به معرفی علمی و بررسی صاحبنظران این حوزه کاری پرداخته و بعد از آن به بررسی فرهنگ کار بپردازیم .
تعریف جامعه شناسی کار جامعه شناسی کار به ببرسی و مطالعه گروههای انسانی می پردازد که از نظر ابعاد و وظایف متفاوتند و برای اجرای کار معین ومشترکی گرد هم آمده اند , مسائل مربوط به کار و روابط بیرونی این فعالیتها و همچنین روابط درونی افرادی که این گروهها را تشکیل می دهند در قلمرو شناسی کار قرار دارد .
در تعریف کار و انواع آمده است که کار مجموعه اعمالی است که انسان به کمک مغز ، ابزار و ماشینها برای استفاده عملی از ماده روی آن انجام می دهد و این اعمال نیز متقابلا بر انسان اثر می گذارد و او را تغغیر می دهد.
ویژگی اصلی کار ایجاد تقید در انسان است .
تقید ممکن است ریشه درونی یا بیرونی داشته باشد د.
تقید درونی معمولا ناشی از آن است که فرد می خواهد استعداد و توان خود را در خدمت جامعه قرار دهد ، یعنی بدلیل آرمان خود را مقید به کار کردن می داند .
کارهای اجباری مثل زندان با اعمال شاقه یا کار اجباری نمونه هایی از کار با تقید بیرونی هستند .
اگر کار با فشار و اجبار همراه باشد احساس رضایت مدت زیادی نمی توانه برقرار باشد .
مگر اینکه بین فرد و فعالیتش سازگاری بوجود آید و فرد را به کار متعهد می شازد .
اگر کار در وضعیت مناسب و درست انجام پذیرد تاثیرات مثبتی در شخصیت فرد به جا می گذارد .
کار بخصوص وقتی که بر انتخاب آزاد مبتنی باشد و با استعدادهای افراد مطابقت داشته باشد عامل روان شناختی مهم در ساخت شخصیت ، ایجاد رضایت دائمی و احساس خوشبختی فرد است .
اما کار می تواند جنبه های منفی نیز داشته باشد .
حالات روانی فرد هنگام کار کردن طیف وسیعی دارد که ممکن است از نارضایتی شروع شود و تا غم وافسردگی و حالات شدید عصبی پیش رود .
اگر انتخاب کار ناصحیح و با فرد ناسازگار باشد ، آثار مضری خواهد داشت .
چنانچه کار برای فردی که آن را انجام می دهد امری خارجی تلقی می شود .
در معنای خاص کلمه ، کاری از خود بیگانه کننده است .
برخی از کارهای از خودبیگانه کننده عبارتند از: • کوششهایی که بررسیها و مشاهدات ، سلب کننده شخصیت تشخیص داده شود .
• کارهایی که انجام دهنده در آن شرکت نمی کند .
• کارهایی که به فرد اجازه نمی دهد که هیچیک از استعداد و ظرفیتهای خود را به منصحه ظهور برساند .
• کاری که فرد علاقه ای ندارد وقت خود را صرف آن کند .
• کوششهایی که فرد در پایان روز مانند نوعی بردگی از آنها فرار می کند و از نظر حرفه ای آنرا مفید نمی داند .
• کارهایی که خم و راست شدنی بیش نیستند .
براینکه کار با از خودبیگانگی همراه نباشد باید از نظر فنی ، فیزیولوژیک و روان شناسی مساعد باشد اگر اوضاع اقتصادی و اجتماعی ای که کار در آن انجام می شود ، به گونه ای باشد که کارگر احساس کند از او بهره کشی می شود ، باز هم کارگر در معرض خطر از خودبیگانگی قرار خواهد گرفت .
برای کارگر مهم است که احساس کند که کارش منصفانه است و به تناسب مهارت و کوشش اوست و دستمزد سایر گروههای کارگری پرداخت می شود .
قلمرو جامعه شناسی کار دیدگاههای مختلف درمورد کار و جامعه باید کار را از دیدگاههای مختلف مورد توجه قرار داد و تنها با ترکیب این دیدگاههای مختلف است که می توان به دیدگاهی کلی درباره کار دست یافت .
نخستین صورت کار جنبه فنی و فیزیکی آن است مدتها کار فقط از این جنبه موردبررسی قرار می گرفت .
دومین نظرگاه جنبه های فیریولوژی کارگر است از جمله قد و قامت ، سیستم ماهیچه ها و در اینجا میزان سازگاری انسان با کار می باشد .
یعنی تا چه حد جسم کارگر با کاری که می کند سازگار است ، در آنجا مقوله خستگی مطرح است .
سومین نظرگاه جنبه روان شناسی است .
کارگر فقط یک موجود مادی نیست بلکه دارای خصوصیاتی روانی و اخلاقی نیز هست .
لازم است کار از زاویه روانشناسی کار این پرسش مطرح می شود که واکنش های روانی کارگر در برابر کوششهای روزمره او چیست ؟
استعدادهای او در چه زمینه ایست ؟
انگیزه او برای کار چیست ؟
میزان خودآگاهی یا درجه رضایت شغلی چه اندازه است ؟
چهارمین نظرگاه ، نظرگاهی اجتماعی کار است .
کار در محیط اجتماعی انجام می شود و هر کارگر به گروه کارگزار قسمت و سپس به گروه کارگزاران کارگاه و درنهایت به گروه کارگران کارخانه مربوط می شود .
هر کارخانه ممکن است شامل چندین کارگاه و هر کارگاه دارای چندین گروه کار باشد .
بسیاری از تنظیم کنندگان روابط انسانی تلاش می کنند تا روشهایی را به کار برند که موقعیت اجتماعی کارگاه را تحکیم بخشند و کارگر را بنحوی در ان جای دهند که " محیط اجتماعی " بهتری داشته باشند .
سایر گروههای خارجی نیز بر کارگر تاثیراتی می گذارند که اهمیت آن از گزوههای داخلی کمتر نیست و حتی گاهی بیشتر است .
برای مثال خانواده یکی از گروههای است که کارگر در آن نقش دارد و ارزشها و انگیزه های او متاثر از ان است .
همچنین اتحادیه کارگری یا حزب سیاسی ای که کارگر وابسته به آن است همگی جزو آن دسته از گروههای اجتماعی است که جامعه شناس کار نباید از آنها غفلت کند .
از سوی دیگر کارگر متعلق به جامعه بزرگ یعنی " علت " است که ارزشها و مظاهر خاصی بر آن حاکم است کارگر دارای اعتقادات و نظام ارزشی خاصی است که همه رفتارهای او را تحت تاثیر قرار می دهد .
وابستگیهای اعتقاد او به مذهب در کاری که انجام می دهد بی نهایت موثر است .
پنجمین نظرگاه ، نظرگاه اقتصادی است .
چنانچه گفتیم نظر کارگر نسبت به کارگر بر نحوه کوششهای او بعنوان فرد مولد اثر می گذارد .
این وجه نظر به عوامل مختلفی مانند ساختار موسسه ( بعنوان واحد اقتصادی ) و بویژه شیوه اداره آن بستگی دارد .
آیا این موسسه واحدی اقتصادی از نوع واحدهای کوچک سرمایه داری سنتی است که بوسیله یک خانواده ایجاد شده و گسترش یافته است یا یک شرکت سهامی است که اداره آن بدست مدیران و تکنیسینهایی که خود مستخدمان عالی رتبه واحد هستند سپرده شده است ؟
آیا موسسه ای دولتی است که در سود کارگاه مشارکت دارد ؟
دستمزد افراد بر حسب چه سیستمی پرداخت می شود ؟
آیا کارگر مکانیسم آنرا قبول دارد و می پذیرد ؟
کار و نیازها مصرف گرایی در دنیای صنعتی موجب افزایش نیازها می شود .
افزایش نیاز و عدم انطباق آن با قدرت خرید موجب نارضایتی مردم در برخی از کشورهای صنعتی شده است .
ناهماهنگی بین وسایل اقتصادی و تحول نیازهای زندگی بر فعالیتهای کار تاثیرات عمده ای باقی می گذارد ، بطوری که در بعضی از کشورها نوعی دایره مسدود ایجاد می کند .
زیرا باید بهره دهی بهبود یابد تا میزان کالاهای تولیدی و دستمزد افزایش پیدا کند ، لیکن برای اینکه بازده افزایش یابد لازم است کارگران در همه سطوح بکار خود علاقمند باشند و بهتر کار کنند تا از حدیث کمی و کیفی کار خود را بهبود بخشند ولی در صورت کمبود مزایای مادی ( به دلیل اختلاف سطحی که بین افزایش نیازها و ارضای آن وجود دارد ) کارگر به کار بی علاقه شده و بهره دهی کمی در فعالیتهاطی تولیدی خواهد داشت .
در برخی از کشورها تحت تاثیر فشار کارگران علاوه بر اینکه دستمزدها افزایش یافته ، ساعات کار کاهش یافته و همین امر باعث شده کارگران دوره فراغت اضافی خود را به دو پیشگی یا دو شغل اختصاص دهند و توجیه آنها از دو شغله بودن این است که نیازهای گسترش یافته و برای دست یافتن به آنها لازم است به دو کار بپردازند .
بنابراین دو شغل بیشتر به دلیل عدم تعادل بین قدرت خرید و فشار احتیاجات متغیر ناشی از محیط اجتماعی و فرهنگی قابل توجیه است .
فرهنگ کار اصطلاح فرهنگ کار ترکیبی از دو مفهوم فرهنگ و کار است .
هنگامی که سخن از فرهنگ به میان می آید ، مراد روش یا چگونگی انجام و عینیت یافتن موضوعی مشخص است .
چگونگی کنش یا رفتار در قلمرو مشخص ریشه در باورها ، اعتقادات ، دانش معلومات ودر مجموع پذیرفته شده های مشترک اعضای یک جامعه یا گروه دارد .
بعنوان مثال هنگامی که از فرهنگ مصرف مواد غذایی شهروندان آمریکایی سخن به میان می آیند ، منظور نوع نگرش ، دانش و اعتقادات درونی شده مردم در مورد مصرف مواد خوراکی است ، چنین پنداشت هایی که غالبا نا نوشته است ، به رفتارهای خاصی ( مثلا افراط یا بی توجهی به مقدار کافی غذا در هنگام رفع گرسنگی یا جشنها ) منجر می گردد .
در رابطه با مفهوم فرهنگ ، ادگار شاین می گوید : فرهنگ ساخته یک گروه انسانی است .
هرکجا که یک گروه دارای حد کافی از تجارب مشترک باشد فرهنگ شکل می گشرد .
خانواده و گروههای کاری اولین محلهای شکل گیری یک فرهنگ است .
ملیت ، مذهب ، زبان ، زمینه های فنی و علمی مشترک مربوط به یک گروه کوچک یا بزرگ جامعه عوامل ایجاد فرهنگ کار است .
کار دارای تعاریف چند گانه ای است .
در فلسفه کار به معنای هر فعلی است که از فاعل سرزند .
در این حالت تمام موجودات هستی منجمله خداوند کار می کنند .
در فیزیک کار به انرژی در حرکت اطلاق می شود ولی تعریف مورد نظر در فرهنگ کار ، بعد اقتصادی آن است که به معنای فعالیتهای فکری و یدی انسان است که موجب ایجاد ارزش افزوده در تولید کالا یا خدمات گردد .
بطور کلی فرهنگ کار عبارت است از : مجموعه ارزشها ، باورها و دانشهای مشترک و پذیرفته شده یک گروه کاری در انجام فعالیتهای معطوف به تولید و یا ایجاد ارزش افزوده ، به معنی دیگر اینکه در وجود کارکنان یک سازمان چه ارزشها و نگرشهایی درونی شده و مورد پذیرش جمعی قرار گرفته است .
فرهنگ کاری حاکم برآن سازمان یا گروه را تبیین می کند .
بر اساس این رویکرد می توان فرهنگ سازمانی را به عنوان پدیده عام تری در نظر گرفت که بخشی از آن مربوط به چگونگی انجام کار بوده و به آن فرهنگ کار گفته شده است .