با انتخاب صحیح همسر ، خانواده ای مستحکم داشته باشیم مطالبی در مورد ضرورت در نظر گرفتن ملاکها و معیارها درانتخاب همسر مطرح نمودیم باید به خاطر داشته باشیمکه هدف اساسی از زندگی مشترک خانوادگی برخوردار شدن زن و مرد از صفا و صمیمیت است .
به همین مناسبت زن و مرد باید انگیزه ازدواج را بر محور امور معنوی قرار دهند ، نه امور مادی همانند زیبایی .
زیرا اگرچه زیبایی زن،خود یکی از عواملی است که هر انسانی به طور طبیعی جذب آن می شودواسلام نیز زیبایی زن را مورد توجه قرار داده است ، ولی این به آن معنی نیست که انگیزه ازدواج تنها بر محور جمال و زیبایی دور بزند و امور اخلاقی و معنوی نادیده گرفته شود .
باید توجه داشته باشیم که معیار زندگی مشترک تنها زیبایی ظاهری نیست ، بلکه اخلاق و عفت و سازگاری نیز لازمه زندگی است .
پس اگر به همراه زیبایی،روحیه ی پاکانسانی نباشد ، این زیبایی،نیکو و پسندیده نخواهد بود و ازدواج با چنین زنی سعادت و خوشبختی به بار نخواهد آورد .
امام جعفر صادق علیه السلام در این بارهمیفرماید : هر گاه مردی زنی را به خاطر زیبایی و ثروت به ازدواج خود در آورد ، سعادت و خوشبختی مرد موکول به همان امر خواهد بود و اگر مردی زنی را به خاطر دینداری و تقوا به همسری برگزیند ، پروردگار متعال زیبایی و ثروت را نیز نصیب او خواهد کرد .
رسول خدا ( ص) درباره این گونه زیبایی های بی محتوا می فرماید : از ازدواج با خضراء دمن پرهیز کنید !
سؤال شد که خضراء دمن چیست ؟
آن حضرت فرمود : گل زیبایی که در مزبله ها می روید .
یعنی زیبا چهره ای که در کانون خانواده فاسد رشد یافته و به عبارت دیگر زیبا چهره ای که در محیط آلوده به فساد و تباهی نشو و نما کرده است .
آنچه که در متن زندگی برای مرد ضرورت دارد اخلاقوسازگاری زن است و آنچه که خانواده را خوشبخت می کند حیا و عفت زن است ، نه زیبایی تنها .
به طور کلی آنچه که محیط خانواده را سرشار از عشق و محبت می کند ، رعایت اصول اخلاقی ، پاکدامنی و پای بندی به تقوا و درستی و راستی است .
دختران و پسرانی که درصدد ازدواج هستند باید دقیق باشند و ضمن توکل بر خدا تا حد ممکن بررسی های لازم را انجام دهند و بر مبنای معیارهای اساسی و منطقی اقدام به ازدواج کنند .
ناگفته نماند همان طور که بررسی ها و دقت های منطقی،لازم و ضروری است ، وسواس و شک و تردیدهای بیش از حد معقول نیزنادرست و زیان آور است .
معیار و ملاک های مشترکدر انتخاب همسر 1-اصالت خانوادگی : اولین و اساسی ترین معیار برای انتخاب همسر اعم از زن و مرد ، اصالت خانوادگی است .
کلمه اصالت از اصل گرفته شده و اصل به معنای ریشه است .
یعنی دختر و پسر از خانواده هایی باشند که دارای اصل و ریشه هستند .
دختر و پسر باید در خانواده هایی رشد یافته باشند که در آنها پدر و مادری عاقل و دلسوز با همه وجود در رشد و تعالی فرزند کوشیده باشند، نه خانواده هایی که زن و مرد،خانهوکودکان را به حال خود رها کرده و به دنبال گردش و تفریح خود بوده اند و یا مردانی که بدون دلیل موجهیهمسران متعددی گرفته اند وفرزندان خود را به حال خود رها کرده اند .
در خانواده های اصیل ، پدران و مادران می کوشند از نظر اخلاقی و رفتاری برای فرزندان خود نمونه و الگو باشند و بدون تردید پدر و مادر صالح از نظر ارثی نیز سرمایه های بس گرانبهایی را به فرزندان خود انتقال می دهند .
دختر و پسری که در یک خانواده اصیل رشد می یابند ، سجایای اخلاقی را از پدر و مادر خود به ارث می برند و در برخورد با دشواری ها و سختی های زندگی هرگز از جاده درستی و راستی خارج نمی شوند .
به عبارت دیگر پایبندی به آبرو و حیثیت،آنان را از انحراف باز می دارد .
2-ایمان و دین داری : پایبندی به اصول آیین اسلام یکی از عوامل خوشبختی خانواده است .
دختر و پسری که دیندار واقعی باشند از انجام بسیاری از اعمال خلاف خودداری می کنند ، زیرا پایبندی به دین آنان را از انجام اعمال حرام و خلاف باز می دارد .
دین عاملی درونی است که همیشه همراه افراد است و آنان را از ارتکاب اعمال خلاف انسانی باز می دارد ؛ در حالی که قانون یک عامل بیرونی است و طبعاً تأثیرات عامل بیرونی در حد ایمان نیست .
به همین مناسبت وقتی از پیشوایان دینی سؤال می شد که با چه گروهی باید ازدواج کرد ؟
در پاسخ می فرمودند :بر تو باد ازدواج با افراد متدین.
یعنی سعی کن با همسری ازدواج کنی که دیندار باشد ، زیرا دینداری عامل قوی و استواری است که در بسیاری از موارد،انسانها را از لغزش ها و ارتکاب اعمال خلاف باز می دارد .
3-اخلاق نیکو : ناگفته نماند که زندگی زن و مرد در محیط خانوادگی احتیاج به اخلاق دارد ، زیرا تنها در پرتو قانون نمی توان زندگی کرد و همه انبیاء نیز به خاطر زنده کردن اصول اخلاقی مبعوث شده اند .
رسول اکرم (ص) خود می فرمود : همانا برانگیخته شدم تا مکارم اخلاق را بین مردم زنده کنم .
در محیط خانوادگی،زن و مرد هر دو باید اصول اخلاقی از قبیل نرمی و ملایمت ، گذشت و سازگاری و عفو و اغماض را رعایت کنند و هر گاه یکی از آن دو دچار لغزش و اشتباه شود ، بلافاصله به عذرخواهی پرداخته ، ازستیزه جویی و جدال جداً خودداری کند ، زیراستیزه جویی صمیمیت ها را از بین برده ، دشمنی و نفاق را جایگزین آنها می کند .
بدیهی است که طرف مقابل هم باید عذر و پوزش شخص خطاکار را پذیرا شود .
علی علیه السلام می فرماید : بدترین مردم کسانی هستند که عذر دیگران را پذیرا نمی شوند .
وقتیمردماز رسول خدا میپرسند که دختران خود را به ازدواج چه افرادی در آورند ؟
آن حضرت در پاسخ می فرماید : کسی که اخلاقش نیکو و دیندار باشد .
نکته جالب آن کهایشانحُسن خلق رابر دینداری مقدممی دارند.
لازم به یادآوری است که با مطالعه و بررسی روحیات پدر و مادر تا حدودی می توان به خوش اخلاقی پسر و دختر پی برد .
4-رعایت اصول کفویت : در ترکیبات شیمیایی،دو عنصری که با یکدیگر ترکیب می شوند هر قدر از نظر هویت وجودی به یکدیگر نزدیکتر باشند ترکیب آن دو استوارتر و عمیق تر انجام خواهد شد و اگر بین دو عنصر تقارن و پیوندی وجود نداشته باشد، ترکیب،سست و لرزان است و پس از زمان کوتاهی از بین خواهد رفت .
بنابراین برای این که پسر و دختر به ازدواج استواری دست یابند،هر دو باید اصول کفویت و همانندی را در ابعاد سنی ، جسمی ، روحی و روانی ، فرهنگی و علمی رعایت کنند .
به عبارت دیگر دختر دیندار باید با شخص دیندار ازدواج کند.
زیرا دیندار و بی دین به طور طبیعی در مواردی با یکدیگر درگیری خواهند داشت .
فرد تحصیل کرده هم بهتر است با شخص درس خوانده ازدواج کند تا یکدیگر را درک کنند .
همچنین تجربه نشان داده است که وقتی اختلاف سن بین دختر و پسر زیاد باشد پس از گذشت سالیانی چند استحکام خانواده دچار تزلزل می شود .
البته بدیهی است که همانندی کامل به صورت تطابق امکان پذیر نیست ، ولی این عدم امکان نمی تواند از رعایت همانندی نسبی ممانعت به عمل آورد .
بنابراین یکی از عواملی که خوشبختی زن و شوهر را پس از ازدواج تضمین می کند ، رعایت اصول کفویت در حد همانندی نسبی است .
در قسمت بعد مطالبی راجع به مهریه سنگین ، ازدواج با شخص شرابخوار و شریک نادان ارائه خواهد شد .
برای انتخاب شریک زندگی به چه مواردی باید توجه کرد؟
نخستین جرقههای انتخاب شریک زندگی از دوران نوجوانی در ذهن افراد شکل میگیرد.
حتی در میان کودکان نیز، بیان عقاید در قالب تمثیلهای کودکانه و نسبت دادن شریک آینده به پدر یا مادر قابل مشاهده است.
بارها دیده شده است، کودکان و نوجوانان در بازیهای خود، نقشهای الهام گرفته از والدینشان را تقلید میکنند و معیارهای انتخابی خود را براساس ویژگیهای پدر یا مادرشان بیان میکنند.
جوانان، معمولاً دیدگاههای خود را براساس ویژگیهای فردی نزدیکان خود قرارداده و حتی از لحاظ ظاهری نیز تمایل به ازدواج با افرادی شبیه پدر، مادر یا دیگر اعضای خانواده دارند.
با افزایش سن و تکامل رشد عاطفی و فکری و با تغییر دیدگاهها و موقعیتهای فردی و اجتماعی، معیارهای انتخاب همسر، دستخوش تغییر شده و در برخی موارد نیز ممکن است به فراموشی سپرده شود.
از طرف دیگر، مسائلی از قبیل دلبستگیهای پیش از ازدواج، افزایش سن ازدواج و کاهش گزینههای انتخابی و...
انتخاب صحیح را برای دوطرف دشوار کرده، تا جایی که ممکن است فرد در معرض یک انتخاب ناخواسته و بدون توجه به ملاکهای صحیح قرار گیرد که نتیجه آن نارضایی دوطرف از زندگی مشترک و تشکیل خانواده است.
تناسب دکتر مهدیس کامکار، روانشناس، در مورد معیارهای همسرگزینی میگوید: رعایت تناسب در تمام جنبهها برای تضمین خوشبختی و استحکام روابط لازم است.
برای نمونه، متناسب نبودن میزان تحصیلات، وضع مادی یا عقاید فرهنگی و مذهبی میتواند زمینهساز پیدایش اختلافات بعدی در زندگی زناشویی شود.
دکتر ناصر قاسمزاده، روانشناس، درخصوص رعایت تناسب در همه ابعاد میان زوج میگوید: فاصله سنی بین زن و مرد، از معیارهای مهمی است که باید به آن توجه کرد.
اختلاف سنی 4 تا 7 سال با رعایت برتری سنی مرد، ایدهآلترین معیار از لحاظ سنی برای انتخاب همسر محسوب میشود.
از طرف دیگر، برقراری تناسب میان اعتقادات مذهبی، فرهنگی، خانوادگی و تحصیلات از جمله معیارهایی است که فرد باید با توجه به وضع خود، بهترین گزینه را برای انتخاب شریک زندگی برگزیند.
مونا فتحعلیخانی، روانشناس، معتقد است: همشأن بودن زن و مرد در جنبههای اعتقادی، فرهنگی، مادی و ...
بسیار مهم است.
اندیشه یکسان و دیدگاه مشترک در زندگی، حاصل نگرشی است که افراد در زندگی پیش از ازدواج خود کسب میکنند و هر اندازه که این دیدگاهها به یکدیگر نزدیکترباشد، پایداری زندگی بیشتر است.
این روانشناس تصریح میکند: همسطح بودن زوج در مسائل مختلف فردی، اجتماعی، جهانبینی، فرهنگی و اقتصادی، سبب میشود زندگی سیر تکاملی و صعودی خود را بپیماید و نهادخانواده بر پایههای مستحکمتری بنا شود.
خودشناسی دکتر عزتالله کردمیرزا، روانشناس، نیل به هویت فردی را پیشاز ازدواج، از ضروریترین امور برای دستیابی به یک ازدواج موفق دانسته و معتقد است: رسیدن به خودشناسی در تمام جنبههای زندگی سبب میشود انتخاب برپایه منطق صورت گرفته، معیارها دقیق، حسابشده و معقول باشند.
دکتر کامکار نیز در این خصوص معتقد است: فردی که هدف مشخصی در زندگی نداشته و بهدرستی نمیداند چه انتظاری از اطرافیان خود دارد، نمیتواند شریک مناسبی برای خود انتخاب کند.
دکتر ناصر قاسمزاده درباره خودشناسی پیش از انتخاب همسر میگوید: رسیدن به بلوغ اجتماعی، دستیابی به هویت فردی و اجتماعی و شناخت جایگاه فردی، در جهان هستی سبب میشود فرد با برنامهریزی دقیق اقدام به همسرگزینی کند.
دبیر انجمن حمایت از سلامت روان جامعه تأکید میکند: افرادی که به بلوغ اجتماعی و رشد عاطفی و فکری رسیدهباشند، بهترین گزینه را انتخاب کرده، مسئولیتپذیر بوده و در شرائط بحرانی روشهای حل مساله را دانسته، بهخوبی از عهده مشکلات برمیآیند.
شغل فتحعلیخانی، استقلال اقتصادی همسر و ثبات مالی را از جمله معیارهای متعارفی میداند که توصیه میشود دختران قبل از انتخاب شریک زندگی خود به آن توجه کنند.
به عقیده این روانشناس، نداشتن شغل ثابت و ضعف در توانایی مالی مرد، میتواند ریشه بسیاری از مشکلات در زندگی باشد.
دکتر کردمیرزا در این مورد تأکید میکند: به عقیده کارشناسان حوزه علوم اجتماعی، توجه به مسائل اقتصادی، پیش از ازدواج از اصلیترین شروط پس از ایجاد عشق و علاقه میان دو نفر است.
مطابق با تحقیقات انجام شده، در پنج قاره جهان، 80 درصد از زنان شرکتکننده در این تحقیق، مسائل اقتصادی را معیاری مهم برای انتخاب همسر معرفی کردهاند.
دکتر کردمیرزا میافزاید: زنان شرکتکننده، درآمد بالا و سختکوشی را دو معیار مهم در انتخاب همسر دانستهاند، درمقابل، مردان، پاکدامنی و زیبایی را دو معیار اصلی انتخاب همسر میدانند.
به عقیده این روانشناس، فاکتورهای یادشده، ازجمله معیارهای مهم و قابل توجه در میان افراد است و به عقیده بیشتر افراد و تأیید روانشناسان، در خوشبختی و بقای زندگی مشترک، مهم تلقی میشود.
دکتر قاسمزاده نیز در این باره معتقد است: امنیت اقتصادی و انتخاب همسر آینده براساس شغل و شرائط کاری، امری است که توجه به آن در دوران آشنایی ضروری است و دلبستگیهای دوره آشنایی و قبل از ازدواج، نباید باعث کمرنگ شدن این معیار مهم شود.
تفاهم به عقیده فتحعلیخانی، درک متقابل و تفاهم، از معیارهای غیرقابل انکار در انتخاب همسر است.
این روانشناس تصریح میکند: اختلافعقیده و سلیقه در بسیاری از مسائل زندگی امری طبیعی است و لزومی ندارد همه افکار، علایق، خواستها و اهداف زوج، نزدیک یا مثل هم باشد.
تنها مسالهای که حائزاهمیت است، درک متقابل و احترام به نیازها و عقاید یکدیگر است.
از این رو، توصیه میشود در دوران نامزدی و آشنایی پیش از ازدواج، به این نکات توجه کنند و میزان سازگاری و درک متقابل را در گزینش همسر مورد توجه قرار دهند.
نیاز به مشاوره بیشتر روانشناسان و کارشناسان حوزه علوم اجتماعی بر این باورند که بهرهگیری از مشاورههای پیش از ازدواج، در انتخاب همسر و شناخت معیارهای متعارف همسرگزینی براساس ویژگیهای فردی، کمک شایانی به انتخاب صحیح همسر و زندگی بهتر میکند.
دکتر کامکار در این مورد میگوید: تفکیک و شناسایی ویژگیهای فردی از لحاظ اخلاقی و تربیتی، بههمراه مسائل روانشناختی و تعیین معیارهای صحیح در جلسات مشاوره، انجام میشود و به افرادی که قصد تشکیل زندگی مشترک دارند، کمک میکند.
دکتر ناصر قاسمزاده نیز مراجعه به مشاور، پیش از تشکیل زندگی زناشویی و اخذ اطلاعات و آموزشهای ضروری را در مورد مهارتهای مختلف ضروری میداند و معتقد است: رویارویی با بحرانهای طبیعی در پنج سال نخست زندگی، نیازمند کسب مهارتهای لازم و مشورت با افراد متخصص و آگاه است.
دکتر کامکار تأکید میکند: در ازدواج نباید تنها به یک یا چندمعیار توجه کرد، بلکه افراد باید به بیشتر ویژگیها و معیارها در قالب یک مجموعه کامل توجه کنند.
معیارهای همسرگزینی معیارهای همسرگزینی آرمان های زوجیت و همسرگزینی در شهر تهران (پژوهشی درباره میزان توافق دختران دبیرستان و مادران آنها در طرز تلقی های زناشویی)، معاونت پژوهشی دانشگاه تهران.
بررسی تاثیر معیارهای همسرگزینی بر رضایت از زندگی خانوادگی، معاونت پژوهشی دانشگاه علامه طباطبایی.
بررسی تطبیقی دو گزارش معیارهای همسرگزینی جوانان مجرد و زوج های جوان شهر تهران.
مرکز ملی مطالعات و سنجش افکار عمومی.
بررسی تمایز آرمان های زناشوئی به هنگام ازدواج واقعیت و کنکاش پیرامون علل و عوامل و تبعات آن (تحقیقی در بین دبیران زن دبیرستان های منطقه 9 شهر تهران)، معاونت پژوهشی دانشگاه تهران.
بررسی زمینه های همسرگزینی با شناخت و شناخت درمانی از مثنوی مولانا، معاونت پژوهشی دانشگاه علامه طباطبایی.
بررسی شیوه های همسرگزینی جوانان و یافتن الگوهای کارآمدتر ، پژوهشکده علوم انسانی و اجتماعی.
بررسی عوامل موثر بر معیارهای همسرگزینی در بین دانشجوان دانشگاه علامه طباطبایی، معاونت پژوهشی دانشگاه علامه طباطبایی.
بررسی معیارهای همسرگزینی در میان جوانان (38-18سال) شهر تهران، مرکز ملی مطالعات و سنجش افکار عمومی.
بررسی ملاک ها و معیارهای انتخاب همسر از دیدگاه دانشجویان دانشگاه تربیت معلم، معاونت پژوهشی دانشگاه تربیت معلم.
بررسی میزان تفاوت فاصله نظر و عمل در معیارها و ملاک های مربوط به ازدواج در جامعه ایران، شورای فرهنگی اجتماعی زنان.
بررسی و مقایسه دیدگاه های دانشجویان دختر و پسر درباره همسرگزینی ازدواج، معاونت پژوهشی دانشگاه شاهد.
بررسی و مقایسه طرز تفکر و رفتار پرستاران در زمینه همسرگزینی و ازدواج در بیمارستان های تهران، معاونت پژوهشی دانشگاه تهران.
شناسایی ملاک های همسرگزینی از نظر دانشجویان مجرد دانشگاه شهید چمران اهواز و بررسی رابطه این ملاک ها با برخی ویژگی های شخصی آنان، معاونت پژوهشی دانشگاه شهید چمران اهواز.
شناسایی و بررسی نکات مربوط به بهگزینی برای ازدواج از دیدگاه اسلام، نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها.
گزارش بررسی معیارهای گزینش همسر در میان جوانان مجرد ساکن شهر تهران، مرکز ملی مطالعات و سنجش افکار عمومی.
مسائل جوانان از نگاهی دیگر (10) معیارهای همسرگزینی جوانان، دفتر تحقیق و توسعه صدا.
مسائل جوانان از نگاهی دیگر (9) نظریه های همسر گزینی جوانان، دفتر تحقیق و توسعه صدا.
مطالعه در مورد همسرگزینی دانشجویان، معاونت پژوهشی دانشگاه گیلان.
معیارهای ازدواج، مرکز مطالعات و تحقیقات سنجش برنامه ای.
منشا شکل گیری معیارهای همسرگزینی، معاونت پژوهشی دانشگاه تهران.
نظر سنجی از جوانان تهرانی درباره ملاک ها و معیارهای ازدواج، مرکز مطالعات و تحقیقات سنجش برنامه ای.
نظر سنجی از دانشجویان در زمینه همسرگزینی، دفتر تحقیق و توسعه صدا.
همسر گزینی و ازدواج، تحقیقی در باب بررسی معیارهای همسر گزینی در بین دانشجویان دانشگاه تهران، پژوهشگاه فرهنگ ، هنر و ارتباطات.
انتخاب همسر مرحله انتخاب همسر،مهمترین مرحلۀ ازدواج بوده وهمسر شایسته،عامل اساسی خوشبختی فرد در زندگی زناشویی است.
از این رو بایستی جوان،این شعار دینی را «دقت در انتخاب،سهولت در ازدواج» که ناظر بر مناعت وقناعت در مهریه وجهیزیه ونیز دقت در انتخاب همسر میباشد، مدنظر داشته باشد.
چرا که انتخاب اشتباه،ریشه بسیاری از مشکلات زندگی است.
ملاکهای انتخاب همسر شایسته 1.
دینداری همسری که پایبند به دین،یعنی اساسیترین مسئله زندگی نباشد، هیچ تضمینی در پایبندی او به رعایت حقوق همسر وجود نخواهد داشت.این عنصر چنان اهمیت دارد که افراد ضعیف الایمان نیز به نقش آن در زندگی پی برده وآن را از ملاکهای انتخاب خود میدانند.در حدیثی از پیامبر اکرم (ص) آمده است: «علیکم بذات الدین»(1) «بر شما باد که با افراد دیندار ازدواج کنید» ونیز فرمود: «فرد دیندار به زندگی برکت میبخشد»(2) امّا باید دانست که دینداری فقط با نماز وروزه نیست چه ممکن است به جا آوردن آنها از روی عادت باشد.
«امانتداری»،«وفای به عهد»،«راستگویی» و«رعایت حقوق دیگران» است.(3) 2.
اخلاق نیک اخلاق نیک عبارت است از فضایل روحی وروانی که عادت فرد بر آن قرار گرفته است اخلاق نیک همسران، در زندگی زناشویی که اساس آن مهر وعاطفه وایثار وگذشت است نقش تعیین کننده دارد.
در حدیثی از پیامبر اکرم (ص) آمده است: «چنانچه فردی به خواستگاری شما آمد واخلاق ودینش پسندیده بود پاسخ مثبت دهید واگر به این دستور عمل نکردید فتنه وفساد در زمین بوجود خواهد آمد.»(4) 3.
عقل معاش .
عقل چراغی است که جاده زندگی را روشن میکند(5) وانسان عاقل،هیچگاه زندگی را به بنبست وهلاکت نمیرساند.اغلب اختلافهای خانوادگی محصول جهالت است.امیرالمؤمنان میفرماید: «بپرهیز از ازدواج با فرد احمق زیرا مصاحبت وزندگی با او بلاست(6) گفتنی است که عقل غیر از علم ودانش است چه بسیارند عاقلان کم سواد وچه بسیارند باسوادان بیعقل.» 4.
اصالت وشرافت خانوادگ .
ازدواج با یک فرد در واقعه پیوند با یک خانواده است چرا که فرد جزئی از خانواده خویش است ونمیتوان او را جدای از محیطی که در آن پرورش یافته وپس از ازدواج نیز با آنان پیوند خواهد داشت تصور کرد.تأثیر وراثت در شخصیت افراد غیرقابل انکار است وبه همین دلیل است که پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «ایّاکم وخضراء الدّمن» «بپرهیزید از گلهایی که در زباله دان روئیده است» گفته شد منظورتان چیست؟
فرمودند: زن خوبی که در خانواده بد پرورش یافته است.
5.
سلامت جسمی وروانی .
بعضی بیماریها قابل درمان بوده ویا تحمل آن بر وی طرف مقابل آسان است.
ولی برخی از بیماریهای جسمی یا روانی مانع انجام وظایف همسری شده وقهراً صدماتی به روابط زوجین وکانون خانواده وارد میکنند.
بر این اساس که به لحاظ شرعی وقانونی کشف برخی بیماریها از جمله جذام وجنون ونقص عضو ومانند آن پس از ازدواج موجب فسخ نکاح است.
طرفین ازدواج میبایست پیش از اجرای عقد از وضعیت جسمی یکدیگر باخبر شوند تا انتخاب یا رد آنان از روی آگاهی در اختیار باشد.
6.
زیبایی وحُسن صورت هر فردی علاقمند است که به همسرش از زیبایی برخوردار باشد زیرا زیبایی یک امتیاز به شمار آمده ومیتواند تأثیر به سزایی در پاکدامنی ولذت در زندگی داشته باشد.
انسان فطرتاً تمایل دارد شخصی را که برای زندگی مشترک انتخاب میکند از هر جهت به ویژه جهات ظاهری دوست داشته باشد.اسلام نیز بر این خواسته فطری صحّه گذاشته ونه تنها اجازه میدهد که فرد قبل از ازدواج همسر آینده خود را ببینید وبپسندد بلکه به او توصیه میکند تا درباره زیبایی او تحقیق نماید.
رسول خدا (ص) فرمودند: «هرگاه خواستید از زنی خواستگاری کنید همانطوری که از زیبایی صورتش سؤال میکنید درباره مویش نیز سوال نمایید.»(7) البته محدودۀ جواز نگاه به فرد خواستگاری شده ومیزان تأثیر عنصر زیبایی در زندگی زناشویی موضوعی است که در محل خود مورد بحث قرار گرفته است.
7.همتایی وتناسب .
ازدواج،پیوند بین دو شخصیت وچند خانواده است.در این ترکیب که بین اجزاء تناسب وهماهنگی وجودداشته باشد به همان نسبت استحکام وشیرینی وفایده بیشتری نصیب طرفین خواهند شد.
از سویی دیگر عدم تناسب بین زن وشوهر از علل عمدۀ ناهنجاریها واختلافات خانوادگی میباشد.
در پیوند در زندگی،تنها روابط درسی،همسایگی فامیلی نمیتواند تناسب لازم را بوجود آورد،بلک عناصر بسیاری در آن دخالت دارد.
در اسلام از تناسب زوجین با واژه «کُفْو» بودن تعبیر شده است.
این تناسب میتواند از جهات متعددی مورد بررسی قرار گیرد.
الف )همتایی دینی واخلاقی قرآن کریم در این باره میفرماید: « الْخَبِیثَاتُ لِلْخَبِیثِینَ وَ الْخَبِیثُونَ لِلْخَبِیثَاتِ وَ الطَّیِّبَاتُ لِلطَّیِّبِینَ »(8) «زنان آلوده برای مردان آلودهاند وزنان پاکیزه برای مردان پاکیزه.» عنصر دینداری واخلاق همسر که پیش از این گفتیم در صورتی موثر است که در هر کدام از زن وشوهر وجود داشته باشد.
ب) تناسب فکری وفرهنگی برای ایجاد یک زندگی پویا،پربار وکم اختلاف بایستی زوجین همدیگر را درک نموده وبتوانند تفاهم وشراکت در تصمیمات زندگی داشته باشند.
این امر ممکن نیست مگر در سایه همسویی فکری وفرهنگی.
امام صادق (ع) فرمود: «العارفه لاتوضع الا عند العارف»(9) «زن فرزانه قرار نمیگیرد مگر در کنار مرد فرزانه» ج) تناسب جسمی وجنسی رابطۀ جنسی یکی از ارکان بنیادین زندگی زناشویی است.
از این رو تناسب در توانائیها ورضایت جنسی زن ومرد از یکدیگر تأثیر عمیقی در عفت وسلامت خانواده وشیرینی واستحکام زندگی ایفا خواهد کرد،و در مقابل، نارضایتی جنسی عامل مهمی در ایجاد دلسردی،اختلاف وتنفر خواهد بود.
چنانکه یکی از علل سرد مزاجی جنسی،افراد تأثیرات منطقهای و ژنتیکی است از این رو بایستی آن را پیش از انتخاب همسر مورد توجه ودقت قرار داد.
د) تناسب سنّی تناسب سنی در اینجا تنها به معنای تساوی نیست بلکه میتواند تفاوت سنی معقول را نیز شامل شود.
از آنجائی که مدیریت خانواده بر عهدۀ مرد است وفزونی سن مرد میتواند زمینه اطاعت پذیری زن را ونیز پختگی سنی وی وطراوت جسمی زن عامل مهمی در روابط زوجین باشد از این رو روانشناسان برآنند که بایستی سن مرد چند سالی بیشتر از سن زن باشد.
البته به میزانی که تناسبهای دیگر از جمله تناسب فکری وجسمی را تحت تأثیر قرار ندهد.
این تفاوت سنی بین 3 تا 7 گفته شده است.
ه) تناسب در تحصیلات علمی امروزه گسترۀ عناصر زندگی انسانها بسیار وسیعتر از گذشته است.
در جامعه متمدن کنونی عناصر مختلف فرهنگی، اقتصادی،سیاسی، اجتماعی فراوانی در درون خانواده تأثیرگذار هستند لذا وجود توانائیهای علمی مشترک زوجین در خانواده امری ضروری است.
وحداقل ضرورت مقداری است که از حیث علمی تعادل بین زن وشوهر برقرار باشد وچنین نباشد که یکی از طرفین فاصله علمی فراوانی باطرف مقابل داشته باشد.
بحث های نظری الف : مفهوم ازدواج : ازدیرباز جوامع مختلف پیوند میان زن وشوهر رابه عنوان ازدواج مورد قبول قرارداده اند .
اما درطول زمان انواع مختلفی ازازدواجها پدید آمده است .
باوجود تنوع درازدواج دردوران مختلف ودرجوامع گوناگون ، مشابهتها وعناصر نسبتأ ثابتی دراین پدیدۀ اجتماعی وجود داشته است .
کارلسون ازدواج را اینگونه تعریف می کند : " ازدواج فرایندی است از کنش متقابل بین دوفرد یک مرد ویک زن که برخی شرایط قانونی راتحقق بخشیده اند ومراسمی برای برگزاری زناشویی خودبرپاداشته اند وبه طورکلی عمل آنها مورد پذیرش قانون قرارگرفته وبدان ازدواج اطلاق شده است.
" ( ساروخانی، ۱۳۷۰:ص ۲۳) زیگان نیز ازدواج رااینگونه تعریف می نماید : " ازدواج عبارت است از پیوند میان دوانسان ازدو جنس مخالف که ازطریق این پیوند رسمی وقانونی مجازند که بایکدیگر مناسبات جنسی برقرارنمایند .
" ( مهدوی ، ۱۳۷۷) .
لوی اشتراوس رابطۀ فرهنگ وطبیعت رادرپدیدۀ ازدواج مورد تأکید قرارمی دهد : " ازدواج برخوردی است داراماتیک بین فرهنگ وطبیعت ، یامیان قواعد اجتماعی وکشش جنسی ."( ساروخانی ، ۱۳۷۰: ص ۲۳) .
درمجموع ، تعاریفی که از"ازدواج " شده است ، عناصر ذیل رامورد توجه قرارداده اند : - پیوند زناشویی میان زن وشوهر ، - قانونی ومشروع بودن پیوند ( باتوجه به فرهنگ جامعه ) ، - زندگی دائمی ( در برخی فرهنگها مثل اسلام ، ممکن است که ازدواج دائمی نباشد.
) ، - کنش متقابل .
به عبارت دیگر مجموعۀ تعاریف ازدواج ، آنرا به عنوان پدیده ای اجتماعی می دانند که طی آن ، به منظور تشکیل وادامۀ زندگی زناشویی ، بین زن ومرد پیوندی قانونی ومشروع برقرارمی گردد که از یکسو متکی برنیازهای طبیعی است و ازطرف دیگر درارتباط باهنجارهای اجتماعی صورت می گیرد .
این هنجارها مبتنی برفرهنگ ، قوانین وشرایط وتجربیات هرجامعه ای متغیر می باشند .
ب : ازدواج بعنوان یک مسئله اجتماعی : سی رایت میلز در کتاب بینش جامعه شناختی مسائل فردی و اجتماعی رابه عبارت زیر تفکیک می نماید : " گرفتاریهای خصوصی ناشی ازشخصیت فرد ورابطۀ نزدیک اوبادیگران است .
آنهابه شخصیت فرد وجنبه هایی اززندگی اجتماعی او که مستقیمأ وشخصأ ازآنها باخبر هستند ، مربوط می شوند .
به بیان دیگرگرفتاریهای خصوصی یافردی اموری شخصی هستند .
مسائل عام به اموری اطلاق می شوند که حاکم برشرایط خاص درزندگی افراد هستند .
آنها به سازمان وشرایط موجود دردرون نهادهای یک جامعه وچگونگی ساخت وسیع و زندگی تاریخی افراد مربوط می شوند .
به بیان دیگر یک مسئلۀ عمومی ناشی ازبحران درنظام نهادهاست " (میلز ، ۱۳۶۰: ص ۲۳).
ج : ازدواج وعدم تعادل ساختی درجامعه : مرتن نیز باتأکید برتعادل ناشی از پذیرفتن اهداف ووسایل نهادی شده درجامعه ، سعی درتبیین نظام هماهنگ اجتماعی دارد .
مرتن یک نظام اجتماعی راتوصیف می کند که ازیکپارچگی ضعیفی برخوردار است ؛ نظامی که بواسطۀ تأکید بیش ازحد براهداف اجتماعیِ موفقیت وعدم تأکید لازم بروسائل نیل به آن اهداف ، دستخوش یک نوع سوء یکپارچگی ( Mal Intergration ) می شود .
درچنین وضعیتی مردم برای حصول به موفقیت به شیوه های نابهنجار روی می آورند .
حاصل فونکسیونی این وضعیت ، زوال بیشتر مقرارت اجتماعی است .
این امر موجب عدم تعادل ساختی درجامعه می شود ودرنتیجه مقررات اجتماعی بیش از پیش بی اهمیت می گردد .
حالت افراطی این وضعیت ، بطور منطقی موجب بی قانونی ، عدم یکپارچگی ورهایی کامل فردیت خواهد بود ( اسکیدمور ،۱۳۷۲:ص۱۶۱).
د : ازدواج وشرایط آنومیک درجامعه : می توان گفت که درشرایط عدم تعادل ساختی وبی سازمانی اجتماعی یک نوع بی نظمی اجتماعی حاکم می گردد که درچنین شرایطی هرپدیدۀ اجتماعی دروضعیت هرج ومرج قرارمی گیرد ؛ وضعیتی که امیل دورکیم به آن آنومی می گوید .
دورکیم بامبناقراردادن تغییرات اجتماعی ، نهایتأ به این نتیجه می رسد که تخصصی شدن وتمایزات فردی موجب ایجاد وضعیتی می شود که " درحالت نابسامانی ( سردرگمی افراد درتشخیص ارزشها ) نیازهای افراد تشدید می شود " ( مهدوی ، ۱۳۷۴: ص ۷۶).
ه : ازدواج ومدرنیسم : ازسوی دیگر یکی ازمباحث بسیارمهم در مقولۀ تغییرات اجتماعی بحث مدرنیسم است که به عنوان یک پدیدۀ دارای اثرات غیر قابل انکاری بررخساره های زندگی اجتماعی انسان از جمله خانواده و ازدواج می باشد.
ازجملۀ این تأثیرات می توان به دگرگونی ارزشها وهنجارها اشاره نمود .
درجامعه های درمعرض مدرنیسم ، همه چیز درحال تحول است .
به دلیل وابستگی بخشهای مختلف جامعه به یکدیگر ، شروع تحول دریک بخش سریعأ بخش های دیگر رامتأثر می نماید .
درکشور ما نیز مدرنیسم ازحدود نیم قرن پیش بخش هایی از جامعه رامتحول کرده است .
این تحولات موجب تحول درخانواده وازدواج و همسرگزینی نیز شده است .
کاهش تعداد ازدواجها و افزایش سن ازدواج ازاینگونه موارد هستند .
و : ازدواج و عدم تعادل جمعیتی در سن ازدواج : برخی مطالعات به بررسی ارتباط بین پدیده های جمعیتی و وضعیت ازدواج پرداخته اند.
عدم تعادل دروضعیت ازدواج عمدتأ درقالب مطالب مربوط به تنگنای ازدواج (Marriage Squeeze) درادبیات جمعیت شناسی ارائه شده است.
این مطالب به عدم تعادل درتعداد زنان ومردان موجود درسنین ازدواج مربوط می شوند .
یکی از این مطالعات بابررسی جریان های مهاجرت روستا به شهر وخروج مردان جوان ومجرد ازروستا ، عدم تعادل دروضعیت ازدواج درروستاها رابررسی کرده است .
(جعفری مژدهی ، ۱۳۸۲ : ص۸۵ ) یکی دیگر ازمطالعات مرتبط باموضوع عدم تعادل دروضعیت ازدواج به پدیدۀ ترجیح جنسیتی درخانواده ها برای داشتن فرزند پسر ( نسبت به فرزند دختر ) اشاره دارد (همان : ص۸۶ ) .
دراین مطالعه مطرح شده است که اگر خانواده های موجود دریک جامعه به داشتن فرزند پسر علاقۀ بیشتری داشته باشند وازطرفی امکان جلوگیری از به دنیا آمدن فرزندان نیز وجود داشته باشد ، نسبت جنسی درآن جامعه بیش از حد معمول خواهد شد .
به طوری که درسالهای آتی که این افراد به سنین ازدواج برسند ، درتعداد دختران وپسران موجود درسنین ازدواج عدم تعادل به وجود خواهد آمد .
دریکی ازاین مطالعات به این نکته اشاره شده است که دریک کشور باجمعیت درحال افزایش ، اگرمردان بازنان جوانتر ازخود ازدواج کنند ، نوعی عدم تعادل دروضعیت ازدواج به وجود می آید .
( همان : ص۸۶ ) در مطالعه حاضرنیز براساس این نظریه ، وضعیت ازدواج درایران مورد بررسی قرار می گیرد .
بررسی تئوریهای مختلف پیرامون ازدواج نشان می دهد که مشکلات گوناگونی درامر ازدواج جوانان وجوددارد .
بعضی ازاین مشکلات مربوط به فرد وبعضی دیگر مربوط به جامعه می باشند .
مهمترین عوامل مؤثر برازدواج ومشکلات آن برمبنای نظریات مطرح شده رامی توان شامل موارد ذیل دانست : - مشکلات ساختی جامعه به صورت مسائل عام اجتماعی درآمده وجامعه رادستخوش تغییرات درهمۀپدیده ها ازجمله ازدواج وهمسرگزینی می نماید .
- بااستفاده ازدیدگاه دورکیم " تمایزات فردی " به عنوان یکی ازمهمترین عوامل مؤثر برمشکلات جوانان درازدواج وهمسرگزینی می باشد .
- ازبین عوامل مطرح شده درارتباط باخانواده وازدواج ، عامل همسان همسری بیش ازسایر عوامل ازسوی جامعه شناسان مورد تأکید قرارگرفته است .
- هریک ازتئوریهای جامعه شناختی ، به نوعی برارزشهای اجتماعی ونقش آنها درامرازدواج تأکید کرده اند .
ازجمله موارد مشخص ترارزشهای اجتماعی ، می توان به توقعات وانتظارات جوانان ( دختروپسر درآستانۀ ازدواج ) ازیکدیگر و خصوصیات همسر اشاره نمود .
همچنین دراین ارتباط شرایط ومشکلات مربوط به خانواده های (دختروپسر ) که ازنسل قبلی هستند ، نیز مورد توجه قرارگرفته است .
- چون ازدواج نوعی انتخاب محسوب می شود ، گروه مرجع افراد درشکل گیری انتخابهایشان نقش مهمی راایفاء می کنند .
- عدم تعادل جمعیتی درسنین ازدواج ، می تواند مشکلات جدی برای همسرگزینی جوانان ایجاد نماید .
.