با انتخاب صحیح همسر ، خانواده ای مستحکم داشته باشیم
مطالبی در مورد ضرورت در نظر گرفتن ملاکها و معیارها درانتخاب همسر مطرح نمودیم
باید به خاطر داشته باشیمکه هدف اساسی از زندگی مشترک خانوادگی برخوردار شدن زن و مرد از صفا و صمیمیت است . به همین مناسبت زن و مرد باید انگیزه ازدواج را بر محور امور معنوی قرار دهند ، نه امور مادی همانند زیبایی . زیرا اگرچه زیبایی زن،خود یکی از عواملی است که هر انسانی به طور طبیعی جذب آن می شودواسلام نیز زیبایی زن را مورد توجه قرار داده است ، ولی این به آن معنی نیست که انگیزه ازدواج تنها بر محور جمال و زیبایی دور بزند و امور اخلاقی و معنوی نادیده گرفته شود .
باید توجه داشته باشیم که معیار زندگی مشترک تنها زیبایی ظاهری نیست ، بلکه اخلاق و عفت و سازگاری نیز لازمه زندگی است . پس اگر به همراه زیبایی،روحیه ی پاکانسانی نباشد ، این زیبایی،نیکو و پسندیده نخواهد بود و ازدواج با چنین زنی سعادت و خوشبختی به بار نخواهد آورد .
امام جعفر صادق علیه السلام در این بارهمیفرماید : هر گاه مردی زنی را به خاطر زیبایی و ثروت به ازدواج خود در آورد ، سعادت و خوشبختی مرد موکول به همان امر خواهد بود و اگر مردی زنی را به خاطر دینداری و تقوا به همسری برگزیند ، پروردگار متعال زیبایی و ثروت را نیز نصیب او خواهد کرد .
رسول خدا ( ص) درباره این گونه زیبایی های بی محتوا می فرماید : از ازدواج با خضراء دمن پرهیز کنید ! سؤال شد که خضراء دمن چیست ؟ آن حضرت فرمود : گل زیبایی که در مزبله ها می روید . یعنی زیبا چهره ای که در کانون خانواده فاسد رشد یافته و به عبارت دیگر زیبا چهره ای که در محیط آلوده به فساد و تباهی نشو و نما کرده است .
آنچه که در متن زندگی برای مرد ضرورت دارد اخلاقوسازگاری زن است و آنچه که خانواده را خوشبخت می کند حیا و عفت زن است ، نه زیبایی تنها . به طور کلی آنچه که محیط خانواده را سرشار از عشق و محبت می کند ، رعایت اصول اخلاقی ، پاکدامنی و پای بندی به تقوا و درستی و راستی است .
دختران و پسرانی که درصدد ازدواج هستند باید دقیق باشند و ضمن توکل بر خدا تا حد ممکن بررسی های لازم را انجام دهند و بر مبنای معیارهای اساسی و منطقی اقدام به ازدواج کنند .
ناگفته نماند همان طور که بررسی ها و دقت های منطقی،لازم و ضروری است ، وسواس و شک و تردیدهای بیش از حد معقول نیزنادرست و زیان آور است .
معیار و ملاک های مشترکدر انتخاب همسر
1-اصالت خانوادگی : اولین و اساسی ترین معیار برای انتخاب همسر اعم از زن و مرد ، اصالت خانوادگی است . کلمه اصالت از اصل گرفته شده و اصل به معنای ریشه است . یعنی دختر و پسر از خانواده هایی باشند که دارای اصل و ریشه هستند .
دختر و پسر باید در خانواده هایی رشد یافته باشند که در آنها پدر و مادری عاقل و دلسوز با همه وجود در رشد و تعالی فرزند کوشیده باشند، نه خانواده هایی که زن و مرد،خانهوکودکان را به حال خود رها کرده و به دنبال گردش و تفریح خود بوده اند و یا مردانی که بدون دلیل موجهیهمسران متعددی گرفته اند وفرزندان خود را به حال خود رها کرده اند .
در خانواده های اصیل ، پدران و مادران می کوشند از نظر اخلاقی و رفتاری برای فرزندان خود نمونه و الگو باشند و بدون تردید پدر و مادر صالح از نظر ارثی نیز سرمایه های بس گرانبهایی را به فرزندان خود انتقال می دهند . دختر و پسری که در یک خانواده اصیل رشد می یابند ، سجایای اخلاقی را از پدر و مادر خود به ارث می برند و در برخورد با دشواری ها و سختی های زندگی هرگز از جاده درستی و راستی خارج نمی شوند . به عبارت دیگر پایبندی به آبرو و حیثیت،آنان را از انحراف باز می دارد .
2-ایمان و دین داری : پایبندی به اصول آیین اسلام یکی از عوامل خوشبختی خانواده است . دختر و پسری که دیندار واقعی باشند از انجام بسیاری از اعمال خلاف خودداری می کنند ، زیرا پایبندی به دین آنان را از انجام اعمال حرام و خلاف باز می دارد .
دین عاملی درونی است که همیشه همراه افراد است و آنان را از ارتکاب اعمال خلاف انسانی باز می دارد ؛ در حالی که قانون یک عامل بیرونی است و طبعاً تأثیرات عامل بیرونی در حد ایمان نیست . به همین مناسبت وقتی از پیشوایان دینی سؤال می شد که با چه گروهی باید ازدواج کرد ؟ در پاسخ می فرمودند :بر تو باد ازدواج با افراد متدین. یعنی سعی کن با همسری ازدواج کنی که دیندار باشد ، زیرا دینداری عامل قوی و استواری است که در بسیاری از موارد،انسانها را از لغزش ها و ارتکاب اعمال خلاف باز می دارد .
3-اخلاق نیکو : ناگفته نماند که زندگی زن و مرد در محیط خانوادگی احتیاج به اخلاق دارد ، زیرا تنها در پرتو قانون نمی توان زندگی کرد و همه انبیاء نیز به خاطر زنده کردن اصول اخلاقی مبعوث شده اند .
رسول اکرم (ص) خود می فرمود : همانا برانگیخته شدم تا مکارم اخلاق را بین مردم زنده کنم .
در محیط خانوادگی،زن و مرد هر دو باید اصول اخلاقی از قبیل نرمی و ملایمت ، گذشت و سازگاری و عفو و اغماض را رعایت کنند و هر گاه یکی از آن دو دچار لغزش و اشتباه شود ، بلافاصله به عذرخواهی پرداخته ، ازستیزه جویی و جدال جداً خودداری کند ، زیراستیزه جویی صمیمیت ها را از بین برده ، دشمنی و نفاق را جایگزین آنها می کند . بدیهی است که طرف مقابل هم باید عذر و پوزش شخص خطاکار را پذیرا شود .
علی علیه السلام می فرماید : بدترین مردم کسانی هستند که عذر دیگران را پذیرا نمی شوند .
وقتیمردماز رسول خدا میپرسند که دختران خود را به ازدواج چه افرادی در آورند ؟ آن حضرت در پاسخ می فرماید : کسی که اخلاقش نیکو و دیندار باشد . نکته جالب آن کهایشانحُسن خلق رابر دینداری مقدممی دارند.
لازم به یادآوری است که با مطالعه و بررسی روحیات پدر و مادر تا حدودی می توان به خوش اخلاقی پسر و دختر پی برد .
4-رعایت اصول کفویت : در ترکیبات شیمیایی،دو عنصری که با یکدیگر ترکیب می شوند هر قدر از نظر هویت وجودی به یکدیگر نزدیکتر باشند ترکیب آن دو استوارتر و عمیق تر انجام خواهد شد و اگر بین دو عنصر تقارن و پیوندی وجود نداشته باشد، ترکیب،سست و لرزان است و پس از زمان کوتاهی از بین خواهد رفت .
بنابراین برای این که پسر و دختر به ازدواج استواری دست یابند،هر دو باید اصول کفویت و همانندی را در ابعاد سنی ، جسمی ، روحی و روانی ، فرهنگی و علمی رعایت کنند . به عبارت دیگر دختر دیندار باید با شخص دیندار ازدواج کند. زیرا دیندار و بی دین به طور طبیعی در مواردی با یکدیگر درگیری خواهند داشت . فرد تحصیل کرده هم بهتر است با شخص درس خوانده ازدواج کند تا یکدیگر را درک کنند .
همچنین تجربه نشان داده است که وقتی اختلاف سن بین دختر و پسر زیاد باشد پس از گذشت سالیانی چند استحکام خانواده دچار تزلزل می شود .
البته بدیهی است که همانندی کامل به صورت تطابق امکان پذیر نیست ، ولی این عدم امکان نمی تواند از رعایت همانندی نسبی ممانعت به عمل آورد . بنابراین یکی از عواملی که خوشبختی زن و شوهر را پس از ازدواج تضمین می کند ، رعایت اصول کفویت در حد همانندی نسبی است .
در قسمت بعد مطالبی راجع به مهریه سنگین ، ازدواج با شخص شرابخوار و شریک نادان ارائه خواهد شد .
برای انتخاب شریک زندگی به چه مواردی باید توجه کرد؟
نخستین جرقههای انتخاب شریک زندگی از دوران نوجوانی در ذهن افراد شکل میگیرد. حتی در میان کودکان نیز، بیان عقاید در قالب تمثیلهای کودکانه و نسبت دادن شریک آینده به پدر یا مادر قابل مشاهده است. بارها دیده شده است، کودکان و نوجوانان در بازیهای خود، نقشهای الهام گرفته از والدینشان را تقلید میکنند و معیارهای انتخابی خود را براساس ویژگیهای پدر یا مادرشان بیان میکنند.
جوانان، معمولاً دیدگاههای خود را براساس ویژگیهای فردی نزدیکان خود قرارداده و حتی از لحاظ ظاهری نیز تمایل به ازدواج با افرادی شبیه پدر، مادر یا دیگر اعضای خانواده دارند.
با افزایش سن و تکامل رشد عاطفی و فکری و با تغییر دیدگاهها و موقعیتهای فردی و اجتماعی، معیارهای انتخاب همسر، دستخوش تغییر شده و در برخی موارد نیز ممکن است به فراموشی سپرده شود. از طرف دیگر، مسائلی از قبیل دلبستگیهای پیش از ازدواج، افزایش سن ازدواج و کاهش گزینههای انتخابی و... انتخاب صحیح را برای دوطرف دشوار کرده، تا جایی که ممکن است فرد در معرض یک انتخاب ناخواسته و بدون توجه به ملاکهای صحیح قرار گیرد که نتیجه آن نارضایی دوطرف از زندگی مشترک و تشکیل خانواده است.
تناسب
دکتر مهدیس کامکار، روانشناس، در مورد معیارهای همسرگزینی میگوید: رعایت تناسب در تمام جنبهها برای تضمین خوشبختی و استحکام روابط لازم است. برای نمونه، متناسب نبودن میزان تحصیلات، وضع مادی یا عقاید فرهنگی و مذهبی میتواند زمینهساز پیدایش اختلافات بعدی در زندگی زناشویی شود.
دکتر ناصر قاسمزاده، روانشناس، درخصوص رعایت تناسب در همه ابعاد میان زوج میگوید: فاصله سنی بین زن و مرد، از معیارهای مهمی است که باید به آن توجه کرد.
اختلاف سنی 4 تا 7 سال با رعایت برتری سنی مرد، ایدهآلترین معیار از لحاظ سنی برای انتخاب همسر محسوب میشود.
از طرف دیگر، برقراری تناسب میان اعتقادات مذهبی، فرهنگی، خانوادگی و تحصیلات از جمله معیارهایی است که فرد باید با توجه به وضع خود، بهترین گزینه را برای انتخاب شریک زندگی برگزیند.
مونا فتحعلیخانی، روانشناس، معتقد است: همشأن بودن زن و مرد در جنبههای اعتقادی، فرهنگی، مادی و ... بسیار مهم است. اندیشه یکسان و دیدگاه مشترک در زندگی، حاصل نگرشی است که افراد در زندگی پیش از ازدواج خود کسب میکنند و هر اندازه که این دیدگاهها به یکدیگر نزدیکترباشد، پایداری زندگی بیشتر است.
این روانشناس تصریح میکند: همسطح بودن زوج در مسائل مختلف فردی، اجتماعی، جهانبینی، فرهنگی و اقتصادی، سبب میشود زندگی سیر تکاملی و صعودی خود را بپیماید و نهادخانواده بر پایههای مستحکمتری بنا شود.
خودشناسی
دکتر عزتالله کردمیرزا، روانشناس، نیل به هویت فردی را پیشاز ازدواج، از ضروریترین امور برای دستیابی به یک ازدواج موفق دانسته و معتقد است: رسیدن به خودشناسی در تمام جنبههای زندگی سبب میشود انتخاب برپایه منطق صورت گرفته، معیارها دقیق، حسابشده و معقول باشند.
دکتر کامکار نیز در این خصوص معتقد است: فردی که هدف مشخصی در زندگی نداشته و بهدرستی نمیداند چه انتظاری از اطرافیان خود دارد، نمیتواند شریک مناسبی برای خود انتخاب کند.
دکتر ناصر قاسمزاده درباره خودشناسی پیش از انتخاب همسر میگوید: رسیدن به بلوغ اجتماعی، دستیابی به هویت فردی و اجتماعی و شناخت جایگاه فردی، در جهان هستی سبب میشود فرد با برنامهریزی دقیق اقدام به همسرگزینی کند.