دانلود مقاله ریشه ناهنجاری های اجتماعی

Word 50 KB 10782 18
مشخص نشده مشخص نشده روانپزشکی - روانشناسی - علوم تربیتی
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • ریشه ناهنجاری های اجتماعی سستی در انجام وظایف و گم کردن راه است اشاره: آن چه می خوانید، گزیده ای از سخنان آیت الله مصباح یزدی می باشدکه به مناسبت مبعث پیامبر اکرم (ص) ایراد شده است.

    فرا رسیدن عید سعید مبعث را به پیشگاه مقدس ولی عصر ارواحنافداه و همه علاقه مندان به اسلام و اهل بیت تبریک و تهنیت عرض میکنم.

    بعث و بعثت به معنای برانگیختن است؛ یعنی چیزی را که در حالت رکود قرار گرفته، از آن حالت خارج کنند و در یک مسیر صحیح به حرکت در آورند.

    البته اصل معنای بعث، حرکت در مسیر صحیح را تضمین نمی کند؛ ولی شرط ضمنی این مفهوم است.

    وقتی گفته می شود پیغمبری برانگیخته شد، یعنی مردمی بودند که در حالت رکود و سکون به سر می بردند و به هدف مورد نظر نرسیده بودند؛ در نتیجه خدا کسی را فرستاد تا آن ها را به حرکت در آورد و به سوی مقصدی برساند که می بایست برسند.

    در این مفهوم، دو عنصر مورد توجه است: یکی به حرکت در آوردن و دیگری جهتگیری صحیح.

    اگر درباره خودمان بیندیشیم، میبینیم که این دو عنصر در وجودمان به قدر کافی وجود نداشته، بلکه دو عامل برضد آن وجود داشته است.

    اگر عامل برانگیزاننده ای نباشد، علاقه داریم راحت باشیم و استراحت کنیم.

    این یک آفت بزرگ است.

    خدا انسان را آفرید تا به سوی عرش و قرب خدا برود و خداگونه شود.

    این احتیاج به تلاش فراوان دارد.

    امیرالمؤمنین(ع) وقتی بعد از زحمت های روزانه و جهاد در میدان های نبرد، به عبادت می ایستاد، صدها رکعت نماز می خواند، می گریست و گاهی غش می کرد.

    آخر شب هم می گفت، راه طولانی و زاد و توشه علی کم است!

    ما چنین راهی را در پیش داریم؛ اما دلمان می خواهد همواره بخوابیم و استراحت کنیم.

    یک عاملی باید ما را از این حالت رکود و راحت طلبی بیرون آورد.

    برانگیختن صرف هم موضوعیت ندارد؛ باید برای یک حرکت صحیح برانگیخته شویم تا در مسیر تکاملی پیش برویم.

    این کار، وظیفه انبیا (ع) است.

    خدا ابتدا به وسیله وحی، پیامبران را به حرکت در می آورد و بعد به وسیله آن ها دیگران را .

    «یا ایها المدثر قم فأنذر»: ای کسی که جامه بر تن پوشیدی!

    این عالم برای خوابیدن و استراحت نیست؛ به پا خیز!

    «یا ایها المزمل قم» این دو سوره هر دو با «قم» شروع شده است؛ اما دو جهت گیری مختلف دارند: یکی درباره وظیفه شخصی پیامبر(ص) و آماده سازی ایشان برای پذیرش یک رسالت بزرگ و دیگری هم راجع به اصل آن رسالت.

    در سوره مزمل می فرماید: ما یک بار سنگین را برای تو در نظر گرفته ایم؛ باید خودت را آماده کنی.

    راه آماده شدن این است که شب ها را به عبادت بپردازی.

    به‌هرحال، خدا اول پیغمبر را برمی‌انگیزاند و او را برای بر دوش‌کشیدن یک‌ بار سنگین آماده می‌کند؛ در سوره مدثر از آغاز رسالت خود شروع می‌کند.

    «قم فانذر»: به عبادت خود اکتفا نکن؛ آن‌ها بیش‌تر جنبه خودسازی داشت برای این‌که امروز بتوانی مسؤولیت خویش را ادا کنی.

    حالا‌ که برای پذیرفتن این مسؤولیت آمادگی پیدا کردی، مسؤولیت خودت را آغاز کن.

    پس منظور از بعث یکی این است که ما از این حالت غفلت، رکود، تن‌آسایی و راحت‌طلبی خارج شویم و انگیزه حرکت پیدا کنیم؛ دیگر این‌که راه صحیح حرکت را بیابیم.

    آن دیگر همان متن شریعت می‌باشد که خدای متعال به‌وسیله پیغمبر اکرم(ص) بیان فرموده است.

    از این‌جا باید توجه کنیم که خطرهایی ما را تهدید می‌کند: یکی خطرهایی که ما را به رکود و سستی می‌کشاند؛ دوم خطرهایی که ما را از راه صحیح منحرف می‌کند.

    کسانی هستند که ما را دعوت به حرکت می‌کنند، اما حرکت به سمت‌وسویی که خودشان می‌خواهند، نه آن سمت و سویی که خدا می‌خواهد!

    به تعبیر قرآن، آن‌ها هم امام هستند، منتها امام ضلا‌لت!

    باید بکوشیم از سستی و تنبلی به دور باشیم.

    تنبلی دستاوردی برای آدمی ندارد؛ بهترین حالتش این است که انسان را درجا نگاه دارد؛ ولی هرگز به این حالت نخواهد ماند!

    چون به‌محض این‌که خوی تنبلی در انسان تقویت گردد، شیطان بر او مسلط می‌شود.

    در بیکاری و تتبلی است که هزاران فساد و مفسده به بار می‌آید.

    هرچه انسان بیش‌تر درگیر کار و اشتغال باشد، کم‌تر به فساد مبتلا‌ می‌شود.

    انسان ابتدا دنبال تنبلی و تن‌آسایی می‌رود، آن‌گاه در تنبلی و بیکاری هزاران فساد پدید میآید.

    می‌گویند: خودت را به کار مفیدی مشغول کن وگرنه نفس تو را مشغول خود می‌کند!

    اگر انسان بیکار شود و نفسش را به کار نگیرد، نفس، او را برای هواهای نفسانی به کار می‌گیرد!

    برای این‌که انسان به دام شیطان نیفتد، باید از بیکاری فرار کند؛ همان چیزی که بسیاری عکس آن را رفتار می‌کنند!

    می‌گویند چه بسا کسانی هستند که وقتی ارباب رجوع به آن‌ها مراجعه می‌کنند، به یک بهانه‌ای رد می‌کنند؛ مثلا‌ً گفته می‌شود حالا‌ آقا کمیسیون دارند و یا چنین و چنان است!

    در مواردی چه‌بسا مشکل ارباب رجوع را بشود در ظرف چند دقیقه حل کرد یا راهنمایی لا‌زم را ارایه داد.

    اگر انسان اهل حرکت باشد، سعی می‌کند کار یک کسی را راه بیندازد؛ نه این‌که اصلا‌ً او را از کار بیندازد!

    البته انسان‌ها کار دنیایی را اغلب دست‌کم نمی‌گیرند و فقط کارهای آخرتی را عقب می‌اندازند!

    گاهی انسان نسبت به کار دیگران دلسوزی دارد؛ اما خودش را فراموش می‌کند؛ این چیز عجیبی است.

    انسان مریضی را می‌بیند، دلسوزی می‌کند و او را به بیمارستان می‌برد و...

    .

    کم‌ نیستند افرادی که عواطف انسانی قوی دارند و اگر بچه یتیمی را ببینند، چه‌بسا اشکشان هم جاری شود؛ ولی توجه نمی‌کنند که بعضی از رفتارهای خودشان آن‌ها را به عذابی بدتر از این بیماری‌ها گرفتار خواهد کرد، گناهانی که مرتکب می‌شوند، عواقبی بسیار بدتر از این‌ها برای خودشان دارد.

    این است که در قرآن و روایات راجع‌به این مسأله تأکید شده است: «ا‡ تأمرون الناس بالبر و تنسون انفسکم» بیش‌تر به ما ارتباط دارد که امر به‌ معروف و موعظه می‌کنیم.

    می‌فرماید چطور مردم را دعوت میکنید که کار خوب انجام دهند؛ خودتان را فراموش می‌کنید؟!

    امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: «الله‌ الله فی اعز الا‌نفس علیکم و احبها الیکم».

    شما کسی را که دوست دارید، برایش دل می‌سوزانید و می‌خواهید به او خدمت کنید.

    چه کسی را بیش‌تر از خودتان دوست دارید؟!

    پس چرا به فکر خودتان نیستید؟!

    ما شیعیان مثل امام حسین و سایر ائمه اطهار(ع) را داریم و الحمدالله عشق آن‌ها در دل همه ما وجود دارد و زندگی آن‌ها الگو است؛ ولی باز حق ولا‌یت را ادا نمی‌کنیم و حتی گاهی سوءاستفاده هم می‌کنیم.

    آن‌ها برای ایجاد تحرک آمده‌اند؛ ولی ما سوءاستفاده می‌کنیم و می‌گوییم حالا‌ که ولا‌یت داریم، پس کارمان کاملا‌ً درست است!

    باید با این خوی تنبلی و راحت‌ طلبی مبارزه کنیم.

    متأسفانه فرهنگ غربی می‌کوشد تا نسل جوان ما را تنبل، راحت‌طلب، پرمدعا و بی‌مسؤولیت بار آورد و این خطری بسیار بزرگ است که نسل آینده مسلمان‌ها را به‌صورت جدی تهدید می‌کند.

    باید با این روح تنبلی مبارزه کنیم و در کارهای عادی زندگی‌مان فعال باشیم؛ بعد هم این فعالیت را بیش‌تر به‌ امور معنوی سرایت دهیم.

    در جهت‌گیری‌ها هم باید دقت کنیم.

    یعنی اگر فعال هستیم و احتیاج به عاملی برای تحرک نداریم، حرکت‌مان را درست تنظیم کنیم.

    ببینیم کجا می‌خواهیم برویم و هدف‌مان چیست.

    این مرحله، آسان‌تر از مرحله اول نیست؛ بلکه سخت‌تر هم هست.

    انسان هم راهش را پیدا کند، هم نیتش را خالص گرداند.

    اگر این دو تا عنصر را بشناسیم و خودمان را تقویت کنیم، هم هدف خلقت را تحقق بخشیده و هم زحمت‌های انبیا را بی‌ثمر نگذاشته‌ایم، هم سعادت ابدی را برای خودمان تأمین کرده و هم در راه سعادت دیگران بهترین خدمت را انجام داده‌ایم.

    به یک معنا ریشهِ همه ناهنجاری‌ های جامعه به این دو عامل برمی‌گردد: تنبلی در انجام وظایف و گم‌کردن راه.

    باید با این خوی تنبلی و راحت‌طلبی مبارزه کنیم.

    به یک معنا ریشهِ همه ناهنجاری‌های جامعه به این دو عامل برمی‌گردد: تنبلی در انجام وظایف و گم‌کردن راه.

    میشل هولباک، نویسنده اسلام ستیز فرانسوی که اخیراً دین اسلام را «حماقت» و «خطرناک» توصیف کرده، در جدیدترین اظهارات خود گفته است: «برای غلبه بر مسلمانان باید آنها را به فساد کشید.

    ما از راه زور نمی توانیم افراط گرایی دینی را متوقف سازیم؛ پس بهتر است مسلمانان را به فساد بکشانیم.

    چنگ بر ضد افراط گرایی اسلامی با کشتن مسلمانان فایده ای ندارد، فقط با فاسد کردن آنها می توان به این پیروزی دست یافت.

    باید به جای بمب دامن های کوتاه و گوشواره فرو بریزیم.» این رهنمودهای کاملاً هوشمندانه و بسیار موثر برای دشمنان جوامع اسلامی است.

    واقعیت این است که هیچ چیز به اندازه فساد جنسی، شالوده های یک جامعه هدفمند را از هم نمی پاشد.

    فساد، نیروهای پر شور جوانان را به بیراهه های ناهنجاری می کشاند و جامعه را از نیروی کارآمد محروم می کند.

    یکی از بزرگترین عوامل تعیین کننده در این زمینه نحوه ظاهر شدن زنان در عرصه های اجتماعی است.

    در جامعه ای که زنان و دختران به شکل اغواگرایانه و با افراط در نمایش زیبایی های جسمی خود در مکان های عمومی ظاهر می شوند، انگیزه های فساد جنسی بیش از جوامع است که در انها چارچوبهای تعیین شده برای نحوه حضور اجتماعی زنان وجود دارد و کنترل های اجتماعی مانع از اغراق در نقش جنسی زن در صحنه های اجتماعی می شود.

    وفور این انگیزه ها طبعاً منجر به غلتیدن جامعه به دامن ابتذال های جنسی می شود.

    فلاسفه غرب مدت هاست که از نحوه ایفای نقش اجتماعی زن در جوامع غربی انتقاد می کنند.

    آنها می گویند به رغم آنکه در ابتدا کشاندن زن به عرصه های اجتماعی با انگیزه بهره مند کردن جوامع از نیمی از توان اجتماعی خود بود، اینک پس که از دهه هایی از این حضور می گذرد، افراط در ابعاد جنسی، باعث شده که این نیمه جامعه نه تنها از ایفای نقش های اجتماعی خود باز بماند، بلکه به اضمحلال کشاندن نیروهای مردان جامعه به دلیل مخاطب واقع شدن در فرآیند رفتارهای ناهنجار زنان را باعث شود.

    اسلام این مشکل را با روشن بینی خاص خود پیش بینی کرده و نسخه منحصر به فرد حجاب را به عنوان چاره قطعی آن با جوامع اسلامی معرفی کرده است؛ به گونه ای که امروزه، برخی از چهره های جدید فلسفی عرب، به تقلید از این نسخه بی بدیل عرب، جوامع غربی را به پرهیز از افراط در نمایش های جنسی عمومی به وسیله دختران و زنان جوان دعوت می کنند.

    اما شرایط جامعه ما از نظر حجاب چگونه است؟

    ما در جامعه ای که حاکمیت خود را اسلامی می داند، چگونه این نعمت بزرگ الهی را مورد بهره برداری قرار می دهیم؟

    پاسخ این پرسش ها را بسیاری از شما به خوبی می دانید.

    جلوه های بدحجابی در کوچه و خیابان، در بازار و پارک و سینما و فروشگاه و در بسیاری از اماکن عمومی جامعه ما خودنمایی می کند.

    هر روز شکلی تازه از لباس هایی که پیش از پوشاندن، در خدمت نمایاندن هستند، بازار پوشاک زنانه را اشباع می کند و مدل های جدید و اغواگر آرایش و رفتارهای وسوسه انگیز سایه سنگین خود را هر روز بیش از پیش بر حضور اجتماعی زنان ما می افکند تا اجتماع جوان جامعه را هر چه بیشتر به پرتگاه سقوط فرهنگی نزدیک کند.

    دوگانگی همه را گیج کرده در اینکه حجاب از ارزش های مهم و از اصول مسلم رفتار اجتماعی در اسلام است، هیچ تردیدی نیست؛ نظامی که نام «جمهوری اسلامی» را بر خود دارد، ملزم به پاسداری از حریم ارزش های اسلامی، از جمله حجاب است.

    اما متأسفانه در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی هیچ استراتژی مشخصی در برخورد با موضوع حجاب، طراحی و دنبال نشده است.

    مسئولان رده بالای مملکتی، پیوسته چادر را «حجاب برتر» دانسته اند؛ اما بر این امر نیز تصریح کرده اند که سایر پوشش ها، به این شرط که مشخصات مورد نظر اسلام را در زمینه حجاب داشته باشند، پذیرفتنی اند.

    الگوهایی از «مانتو- شلوار- روسری» در سالهای اول پیروزی انقلاب اسلامی، برای ادارات طراحی شد که در عین پوشیدگی، صرفاً رنگهای سیاه و تیره را برای پوشش زنان و دختران تجویز می کرد.این الگوهای سختگیرانه، در عمل، حالت یک حجاب اجباری را در محیط اداری پدید آورد؛ اما در کنار این الگوها، رسانه های هنری، به ویژه سینما، الگوهای دیگری را به زنان ارائه دادند که کاملاً با آنچه که مرد نظر بخش داری کشور بود، تفاوت داشت.

    با گذشت زمان، کم کم عده زیادی از زنان و دختران دوگانگی را در رعایت حجاب آموختند.

    به این ترتیب که آنها در محیط های اداری یک نوع حجاب داشتند و در محیط های دیگر نوعی دیگر تفاوت حجاب بسیاری از دختران دانشجو و دانش آموز و زنان کارمند در محیط های اداری با محیط های دیگر، چنان فاحش است که گاه شناختن چهره ای واحد در دو محیط مشکل می شود.

    از سوی دیگر سختگیری در مورد آرایش چهره در محیطهای اداری، لوازم آرایش ا جزء لاینفک کیفهای همراه بسیاری از خانم ها کرد.

    در چنین فضایی آنچه کمتر مورد توجه قرار گرفت، «روح حجاب» بود.

    در واقع آنچه در بحث حجاب مورد توجه بخش اداری جامعه واقع شد، بخش فیزیکی و ظاهری آنب بود، حال آنکه در اسلام در هر مقوله ای به محتوا و روح و معنا بیش از صورت ظاهر بها می دهد.

    حجاب متانت است در میان همه متفکرانی که درباره حجا اظهار نظر کرده اند، جایگاه دانشمند شهید و نظریه پرداز اسلامی، مرتضی مطهری، جایگاه رفیع و ارزشمند است.

    این چهره اندیشمند اسلامی در تعریف حجاب از دیدگاه اسلام جمله ای درد که در عین ایجاز، بسیار پر محتواست.

    ایشان می فرماید: «حجاب متانت است».

    در واقع شهید مطهری حجاب را نه در مقوله ظاهر که در مقوله رفتار می داند.

    متانت حالتی است که در نقطه مقابل آن، «جلف گری» و «جلب توجه» است.

    وقتی استاد مطهری حجاب را متانت تعریف می کند، در واقع درصدد بیان آن مفهوم است که پدیده حجاب زن را در عرصه اجتماعی به شکلی محفوظ می دارد که باعث جلب توجه نامحرمان به جاذبه های جنسی او نشود.

    به عبارت دیگر، اسلام از طریق نهادینه کردن حجب، نیروی عظیم زنان را بدون آنکه در چارچوب جاذبه های جنسی در جامعه به هرز برود، در خدمت اهداف و فعالیت های مفید جامعه قرار می دهد.

    زنی که در پرتو چنین حجابی در صحنه های اجتماعی جامعه حضور می یابد، صرفاً به عنوان یک نیروی اجتماعی درست همپای مردان مورد توجه قرار می گیرد و نقش های جنسی او باعث تبدیل شدنش به عروسکی برای ارضای نگاههای هوسبازان و در واقع خارج شدن از گردونه فعالیتهای جدی اجتماعی نمی شود.

    اما این، همه موهبت های حجاب نیست.

    حجاببه دلیل پوشیده داشتن جاذبه های جنسی زن، او را از تعرض متجاوزان محفوظ می دارد و از سوی دیگر، منحصر کردن ایفای نقش های جنسی در محیط خانواده، کانون های خانوادگی را گرم و پر محبت و مستحکم می سازد.

    سینمای ایران، مشوق بدحجابی دوگانگی اجتماعی در زمینه حجاب به گونه ای است که حتی موقعیت های رسمی را هم شامل می شود.

    در کشور ما که سینما به نوعی از سوی مسئولان فرهنی نظارت می شود، این تصور که محصولات آن منطبق بر اندیشه تصمیم گیرندگان فرهنگی کشور است، تصور نابجایی نیست.

    در چنین شرایطی اکران شدن فیلم هایی که هنرپیشه های زن در آنها جلوه های مختلف بدحجابی را علناً به نمایش می گذارند، تماشاگران این فیلم ها را بیش از پیش در این دوگانگی فرو می برد.

    در طول سالهای اخیر، سینما حتی در زمینه حجاب، گاه سنت شکنی کرده و به نوعی پیشرو مطرح کردن جلوه های بدحجابی در جامعه بوده است که موارد مشخص آن را می توان در بررسی سینمای ایران که در شماره های آینده مجله انجام خواهد شد، مورد بازنگری قرار داد.

    دکتر طوبی کرمانی، مدیر کل امور اجتماعی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، دیدگاه خود را در مورد حجاب اینگونه مطرح می کند: منظور از حجاب پنهان کردن و انزوای زن نیست؛ بلکه پوشش او تا حدی است که باعث تحریک نامحرم نشود.

    استاد مطهری در این زمینه می گوید: اگر زن مرض نداشته باشد و نخواهد عریان بیرون بیاید، پوشیدن یک لباس ساده که تمام بدن و سر جز چهره و دو دست تا مچ را بپوشاند، مانع هیچ فعالیت بیرونی نخواهد بود.

    بلکه بر عکس، خونمایی و پوشیدن لباسهای تنگ و مدل های رنگارنگ است که زن را به صورت موجودی مهمل و غیر فعال درمی آورد که باید تمام وقتش را مصرف حفظ پوزیسیون خود کند.

    استاد مطهری خطوط اصلی مسئله حجاب را در این عبارت خلاصه می کند: اسلام می گوید نه حبس، نه اختلاط، بلکه حریم.

    امیرمؤمنان علی (ع) در زمینه حجاب می فرماید: خداوند حدود و مرزهایی قرار داده است.

    از انها تجاوز نکنید و واجبات و فرایض دینی قرار داده آنها را ترک نکنید.

    لباس مناسب آن است که پوشاننده حریم انسان باشد، به نحوی که باعث جلب توجه محیط نگردد.

    همچنین لازم است حجاب را به عنوان یک فرهنگ و سنت در جامعه به تصویر بکشیم.

    نکته بسیار مهم این است که یکی از ابزارهای مناسب و موثر در گسترش فرهنگ یک جامع رسانه های جمعی است.

    اما متأسفانه آنچه از پوشش زن ایرانی در سینمای ایران مشاهده می شود، تنها ترغیب کننده مدهای غربی و تشویق کننده زنان ایرانی به بدحجابی است.

    تقویت بنیه انسانی حجاب یکی از امتیازات احکام اجتماعی اسلام این است که از ابعاد مهم انسانی هم برخوردارند.

    هر دعوتی که اسلام برای انجام کاری از انسان کرده، در نهایت برای حفظ کرامت انسانی اوست.

    دعوت حجاب نیز از این قاعده مستثنا نیست.

    حجاب در نهایت در خدمت حفظ شأن انسانی زن است.

    دکتر فرزانه ترکان، نائب رئیس کمیته طب ورزشی فدراسیون ورزش بانوان کشورهای اسلامی در این مورد می گوید: من فکر می کنم یکی از دلایل ناهنجاریهای فعلی جامعه ما در زمینه حجاب، این است کخ از ابتدا فراموش کرده ایم برای نسل جوان لزوم و فلسفه حجاب را توضیح بدهیم و جا بیندازیم.

    نکته مهم این است که پیش از هر چیز هر چیز ضرورت این مسئله توسط خود جوانان درک شود؛ نه اینکه فقط به توجیه از جنبه اسلامی آن بپردازیم.

    باید در بین زنان این مسئله جا بیفتد که به جای ارضای خود از طر یق به نمایش گذاشتن زیبایی های ظاهری، به نمایش زیبایی های باطنی بپردازند.

    مسئله دیگر تقویت جنبه انسانی حجاب است.

    در جامعه مازنان محجبه ای هستند که پیش از آنکه به حجاب از نظر اعتقادی بپردازند، به فکر حفظ شأن انسانی و زن بودن خود هستند و اسلام هم دقیقا روی همین مسئله تأکید دارد.

    اسلام می گوید شان اجتماعی و انسانی همان شان اسلامی است.

    در نهایت بعد از جا انداختن این مطلب در ذهن ها ست که باید به توضیح بهشت وجهنم و مسئله جزا و پاداش بپردازیم.

    چه کسی آن بخشنامه ها را امضا کرد؟

    در کشور ما با توجه به اینکه حکومت بر مبنای قوانین اسلامی مصوب شده است، ماده 638 قانون مجازات اسلامی، در بحث جرایم ضد عفت و اخلاق عمومی.

    به رعایت حجاب شرعی توسط زنان در معابر و انظار عمومی اشاره می کند.

    از این رو، این قانون به صراحت حجاب شرعی را حد ومرز پوشش زنان تعیین کرده است.

    این قوانین نیز همچون قوانین دیگر لازم الاجرا است.

    بنابر این طبق تبصره ماده مذکور، زنانی که به این قانون بی توجهی کنند به مجازات حبس و جزای نقدی محکوم می شوند.

    «اشرف گرامی زادگان»، حقوقدان.

    روزنامه نگار و مشاور کمیته زنان در مجلس شورای اسلامی، با بیان این مطلب می گوید: برای اجرای هر قانونی باید فرهنگ آن جامعه نیز پذیرای آن باشد.

    ناهنجاریهای فعلی در زمینه حجاب نشان می دهد که قشری از جامعه به این قانون تن در نداده و حتی به نحوه اجرای آن اعتراض دارند.

    چرا این ناهنجاریها ایجاد شده است؟

    من به این سوال چنین پاسخ می دهم که عملکرد نامناسب در گذشته موجب شده است به جای پذیرش و اجرای قانون، کار به تقابل کشیده شود.

    چون با افراط های خود.

    جامعه را به سوی مخالفت کردن سوق داده ایم و به فکر چاره جویی هم نبوده ایم.

    موضوع قانون، اجرای حجاب شرعی بود، اما ما پا را فراتر گذاشته ایم و حتی در مورد رنگ و فرم حجاب، به نظرات افراد اهمیت ندادهایم.

    با اظهار نظر های شخصی وادارشان کردیم بپذیرند فرم حجاب و رنگ پوشش را ما تعیین کنیم.

    چادر و رنگ سیاه را به آن ها غالب کردیم، در حالی که چنین فرم و رنگی با روحیات جوانان سازگارنبود.

    اگر واقع بین باشیم، باید به گذشته نظر کنیم و ببینیم چه کردهایم که امروز به این وضعیت مبتلا شده ایم.

    سختگیری در مورد استفاده از چادر و حتی در برخی مکانها اجباری شدن چادر و یا استفاده از رنگ سیاه، جوانان را به تقابل واداشت.

    در بسیاری از ماه های مبارک و عزاداری ها و در مکانهایی چون زیارتگاه ها، مساجد، سمینارهای قر آن خوانی و مراکز مذهبی مانند حسینیه ها به نیت آنان توجه نکردیم و گفتیم چون چادر نداری و یا لباس و مانتوی تو سیاه نیست راهت نمی دهیم.

    چه بسیار که آن ها می گفتند «چرا در اسلام می گویند رنگ سیاه کراهت دارد و شما عکس آن رااصرار می ور زید ؟

    اسلام چه می گوید و شما چه می گویید!» و ما پاسخ قانع کننده به به آنان ندادیم.

    از این رو، جوانان از مراکز مذهبی دور شدند و ما به دست خود راه سست شدن در دین و آیین را به آنان آموختیم.

    و جوانان مان را از مراکزی که می توانست زمینه عشق به مذهب و احکام الهی را روز به روز در آنان تقویت کند، دور کردیم.

    چنین شد که اکنون باید در به در به دنبال متخصص جامعه شناس، روانشناس و جزاشناس بگردیم تا آسیب های روحی و جسمی وارد بر جوانان و پر خاشگری و اعتراض آنان را-به جهت اعمال سلیقه ها ی گاه متضاد- درمان کند: آن هم اگر درمان شود و زخمی کهنه نباشد.

    و چه بسیار که از مراجع تقلیدمان نیز پیشی گرفتیم و مجتهد تر از آنان اظهار نظر کردیم.

    چون فلسفه وجودی حجاب را درک نکردیم، به احکام نورانی اسلام ظلم بسیار شد.

    بنابراین دربخشی از جامعه، حجاب شرعی جایگاه خود را نیافت.

    اکنون وقتی از کنار مدارس و دبیرستانها می گذریم و و رنگ های زنده و شاد لباس جوانان و خنده روی لب هایشان را می بینیم، به نشاط می آییم.

    اما افسوس می خوریم که چرا سالها جوانان رااز رنگ و فرم محروم کردیم.

    گل های باغ که آفریده خداوند سبحان اند.

    با رنگ و بوبه آدمی نشاط و شادابی می دهند.

    چگونه جوانان این همه سال از رنگ و فرم دلخواه بی بهره بوده اند و اکنون که تا حدودی این آزادی عمل را در استفاده از رنگ به دست آورده اند، آیا زیانی به کسی رسیده است؟

    پرسش من این است که چه کسی آن بخشنامه را امضا کرد؟

    چه کسی به جای حجاب صحیح، جوانان را ملزم کرد که سیاه بپوشند؟

    ‌تبعات آن فشارها اکنون کجا و چگونه بروز یافته است؟

    آسیب اجتماعی امروز حاصل عملکرد دیروز ماست.

    به عملکردهای سابق فکر کنیم و دست از افراط بر داریم.

    به جوانان مهلت دهیم تا با درک درستی از حجاب به ایمنی خود بیندیشند.

    حفظ حجاب موجب می شود که از خشونت (به خصوص خشونت جنسی نسبت به جوانان و علیه آنان) پرهیز شود و زمینه خشونت فراهم نگردد.

    حجاب ایمنی می آورد و موجب می شود تا بوالهوسان، بیماران و آسیب زنندگان نتوانند به سهولت با دسترسی به جوانان،‌ جامعه زنان و دختران را خدشه دار کنند و به نوعی به تجارت زنان دست بزنند.

    ضمناً توصیه می کنم اگر می خواهیم به جوانان متذکر شویم که در اجتماع به قانون حجاب، عرف اجتماعی، فرهنگ و سلامت خودشان اهمیت بدهند، مهربان تر سخن بگوییم و از توهین وبرخورد نادرست با آنان بپرهیزیم و مینی بوسهای منکراتی را برای حمل بدحجابان به مقر به میادین نیاوریم.

    فاصله گرفتن از معنویات پدیده بدحجابی متاسفانه پس از دوران دفاع مقدس سال به سال تشدید شد.

    عوامل مختلفی در این روند دخالت داشته اند.

    از جمله این عوامل عامل طبیعی است.

    در تعبیرات جامعه شناختی معمولا از « جامعه » به عنوان یک « انسان» نام می برند و تمام حالات جامعه را به عنوان یک انسان بزرگ تجزیه و تحلیل می کنند.

    همان طور که در قرآن نیز آمده است، به هنگام سختی انسانها خدا را بیش تر یاد کرده و پس از رفع مشکلات متاسفانه او را فراموش می کنند.

    در دوران جنگ نیز روحیه معنوی، ایثار و از خود گذشتگی به مراتب بیش تر بود، اما با پایان آن این روحیه رو به ضعف نهاد.

    دکتر نفیسه فیاض بخش، دکترای فلسفه و مراکز آموزش عالی، با بیان این مطلب می افزاید:‌ ما طی دوران پس از جنگ با کاهش شدید روحیه معنوی مردم مواجه شدیم که سال به سال این کاهش فزونی گرفت.

    به طور کلی عامل اول در گسترش بد حجابی پایان جنگ و در نتیجه ضعیف شدن روحیه معنویت بود.

    البته این مسئله اختصاص به جامعه ما ندارد و مشابه آن را در تاریخ صدر اسلام هم مشاهده می کنیم.

    امید داریم به لطف پروردگار این روحیه دنیا طلبی کاهش یابد تا ما مصایب صدر اسلام مواجه نشویم.

    عوامل دیگری نیز در گسترش بد حجابی موثر بوده است.

    از جمله این که متاسفانه بیش تر برنامه ریزی ها صرف امور اقتصادی شده و نسبت به امور معنوی و فرهنگی توجه کمتر صورت گرفته است.

    به علاوه، دست اندر کارانی که مسئول برنامه رزیزی این امور بوده اند متاسفانه بسیار ناهماهنگ اقدام کر ده اند، گاهی هم ناگهان اقدامی عجولانه یا روبنایی برای مقابله با این معضل بزرگ صورت گرفته که بیش تر اثر معکوس داشته است.

    به اعتقاد من مهم ترین عامل گسترش بد حجابی کم توجهی به عوامل فرهنگ ساز در جامعه است.

    برای ساختن روح ها و تاثیر در جهان و قلب انسانها امر مستقیم کم تر کارکرد داشته است.

    درصورتی که با کیاست و محبت، بهتر می توان قلب فردرا تسخیر کرد.

    دراین زمینه رسانه ها و نهادها فرهنگی و مبلغان نقش بسزایی دارند.

    در باره الگوی حجاب باید منعطف بود به نظر می رسد ریشه ناهنجاری های فعلی در زمینه حجاب را باید در دو دسته عوامل جست.

    دسته اول عوامل درونی و دسته دوم عوامل بیرونی؛ من در مورد عوامل درونی بیش تر به ضعف انگیزه نظر دارم که ممکن است ناشی از فقدان اطلاعات صحیح و کافی در باره فواید حجاب و مضرات بد حجای باشد.

    یا ناشی از مشکلات متعددی که رو درروی فرد با حجاب قرار دارد.

    به عبارت دیگر، به نظر می رسد آگاهی برخی زنان در زمینه حدود و کیفیت حجاب و همچنین، ویژگی ها و فواید آن کافی نباشد و بر عکس بد بینی و اعتقاد به تعارض حجاب با فعالیت اجتماعی، تضاد آن با روشنفکری و اندیشمندی و همچنین تعارض حجاب با شادی و تفریح، به صورت گسترده ای رواج دارد.دراین مورد قطعاً دستگاهای تربیتی رسمی و غیر رسمی نظیر آموزش وپرورش، آموزش عالی، رادیو و تلویزیون، مطبوعات و سینما اگر تقصیر نداشته باشند، حتما قصور دارند.

    جمیله اعلم الهدی، دانشجوی دکترای علوم تربیتی، بابیان این مطلب می گوید: با توسعه میزان مشارکت زنان در نقش های اجتماعی، بدون شک حفظ حجاب با مشکلات پیچیده تر و جدیدتری موماجه شده است.

    چنان که شرایط جوی همچون گرمای تابستان یا حجم و وزن لباسهای زمستانی و شرایط اجتماعی از قبیل ترافیک شهرها، کارهای سخت در کارخانه ها، بیمارستانها و....

    فعالیت و آمد و شد روزانه زنان رادر صورت تقید به چادر واقعاً با مشکل بیش تری روبه رو می سازد.

    بدیهی است مقاومت در برابر این گونه مشکلات مستلزم انگیزش قوی درونی برای حفظ حجاب است.

    در حالی که در نقطه مقابل این نیرو، یک انگیزه قدرتمند برای خود نمایی در سرشت زنان وجود دارد.

    علاقه به خود نمایی یکی از علایق ذاتی زنان است که سرکوب و همچنین رها شدگی آن ریشه بسیاری از مفاسد اجتماعی از جمله مسئله خانمان بر انداز سکس بوده است.

    این علاقه ذاتی همچون دیگر علایق و تمایلات ذاتی بشر، ‌از جمله قدرت طلبی، فزون خواهی، خشونت و شهوت دوستی، هم لازمه زیست اجتماعی انسان است که بدون آن زندگی مختل می ماند و هم در صورت رها شدن، به سرعت طغیان خواهد کرد.

    از این رو لازم است همواره تحت کنترل عقل قرار گیرد.

    امروز بحران معنویت موجود ناشی از به کنار رانده شدن خرد بشری است.

    بنابر این تقویت انگیزه درونی از طریق اطلاع رسانی صحیح در مورد حجاب و بکار گیری روش های تر بیتی ویژه برای ایجاد احساسی از حضور خداوند حسابگر و مقتدر در درون افراد به راحتی حلال مشکلات ناشی از این ناهنجاریها خواهد بود.

    دسته دوم عوامل بیرونی هستند که من دراین جا بیش تر به نا کار آمدی رو ش های تربیت دینی و تبلیغات مذهبی از یک سو و تلاش گسترده دیدگاههای سکو لار برای مقابله با حجاب به عنوان یک ارزش دینی مخالف با آزادی و ناقض حقوق زنان از سوی دیگر نظر دارم.

    بدیهی است در دید گاهای رایج اومانیسم و فمینیسم که تعریف انسان شامل یک جسم فربه همراه با مقداری آرامش روانی است،‌ آزادی نیز در بر هنگی معنا خواهد شد و از این رو حجاب ضد آزادی تلقی می گردد.

    اما اگر تعریف انسان از این گسترده تر شود و روح به عنوان حقیقت او مطرح گردد و تعالی روح هدف حیات باشد- نه بیش خوردن و بیش خفتن و بیش خوش بودن – و شادی به عنوان سعادت جاویدان و آرامش همیشگی تلقی گردد و زندگی محدود به حدود بیولوژی نباشد، در آن صورت هر آن چه عامل تعالی روح و فراغت از پر دازش جسم باشد اسباب آزادی است.

    در این صورت حفظ حجاب به عنوان عاملی که برای روح فردی و اجتماعی زنان مصونیت می آورد و تزاحم علایق جسمانی مردان را به نفع اوج گیری روح زنان بر طرف می سازد، مورد توجه و اهتمام بیش تر قرارخواهد گرفت.به نظر من نمی توان بر یک الگوی ثابت سنتی منحصر به فرد به عنوان پوشش مناسب پا فشاری کرد.

    لازم است حدودو ثغور حجاب بر مبنای شریعت باشد و تنظیم الگو براساس دلالت هایی صورت گیرد که از عرف و توصیه های روان شناختی و جامعه شناختی و همچنین هنر بدست می آید.

    الگوی حجاب بر اساس اقتضائات زمان و مکان می تواند ضمن حفظ حدود شرعی، تغییر کند.

    به اعتقاد من صرف پایبندی به حدود و احکام شریعت کافی است و در باره نوع الگو باید منعطف بود.

    البته نکته قابل ذکر این است که حجاب واقعاً یک موضوع وجدانی و درونی است، زیرا چنان که قرآن نیز اشاره می فرماید، یکی از مهم ترین مراحل حجاب، حجاب در نگاه است.

    حفظ چنین حجابی با هیچ عامل خارجی ممکن نیست و هیچ تحمیلی چه از جانب حکومت یا خانواده نمی تواند در حفظ آن کمک برساند.

    تنها و تنها خود فرد و وجدان او ناظر به این حجاب هستند.

    از این رو، هرگاه قرآن می خواهد حضور مقتدرانه حق را در همه مراحل زندگی گوشزد کند، از آگاهی او نسبت به لحظه های خیانت چشم مثال می آورد.

    حجاب، مهار کننده شعله های سر کش شهوت مسئله ناهنجاری در زمینه حجاب یا پوشش به عنوان یک رفتار جنبی قطعا منفک از سایر ناهنجاریهای رفتاری و فضای فرهنگی و اخلاقی جامعه قابل بررسی نیست.

    بنابر این پیدا کردن عوامل ناهنجاریها در زمینه حجاب جدای از بررسی علل و عوامل سایر ناهنجاریها ی رفتاری و اخلاقی ممکن نیست و اگر ما بتوانیم به بررسی جامع فضای فرهنگی، ‌اخلاقی و رفتاری جنبی جامعه بپردازیم و ریشه های ناهنجاریای رفتاری را شناسایی کنیم، قطعا علت و عوامل نا هنجاری در پوشش و حجاب هم روشن خواهد شد.

    «منیره نوبخت»، رئیس شورای فرهنگی اجتماعی زنان، با اشاره به این مطلب می گوید:‌ از میان عواملی که بروز نا هنجاریهای رفتاری و فرهنگی از جمله بد حجابی را در پی دارند، می توان این موارد را بر شمرد: فقدان بر نامه ریزی و مدیریت توانمند و نافذ فرهنگی، وجود تضاد وتعارض در گفتار، رفتار و مدیریت متولیان امور فرهنگی کشور، تبلیغ و ترویج عملی فرهنگ مادی یا مادیگری غربی، ضعف آموزش و پرورش در تربیت دختران جوان، عدم توجه عملی به تهاجمات فرهنگی و اقدام به موقع در مورد آن متاسفانه حاکمیت نگاه ابزاری به زن در فضای تبلیغی کشور به خصوص در رسانه ها و نشریات هنری.

    در بیان حد و مرز حجاب لازم است توجهی به معنای حجاب داشته باشیم.

    به نظر من حجاب باعث جلوه گری فکر، اندیشه، تلاش، جدیت، مدیریت، خلاقیت و ابتکار زنان در جامعه است.

    حجاب یعنی بستن راه های سوء استفاده از موجودیت و سرمایه های خدادادی زنان، پو شاندن ظاهر، اندام، جمال و زیبایی ایشان در انظار عمومی و نیز حجاب به معنای ظهور و تشعشع انوار عقلانیت در جامعه، مهار کردن شعله های سر کش شهوت و بالاخره جلوگیری از سوختن شاختار سبز زندگی است.

    به هر جهت، ظاهر، پوشش و آرایش زنان در شرایطی که تأمین کننده این معنای باشد، یقیناً حد مناسب حجاب را در بر خواهد داشت.

    طبیعی است حد شرعی این پوشش از سوی فقها و صاحب نظران دینی مشخص شده است.

    تحمیل نکنیم، اجازه انتخاب بدهیم با توجه به ناهنجاریهای فعلی در زمینه حجاب، عوامل رخداد چنین وضعی را چه می دانید ؟

    برداشت از مسئله حجاب در سطوح مختلف جامعه یکسان نیست و در این زمینه راه افراط و تفریط در پیش گرفته شده است.

    در بعضی از اقشار جامعه حجاب به شکل سختگیرانه و فراتر از حدود شرعی است.

    در حالی که تند روی و تحکم در مسائل اجتماعی و اعتقادی، بدون توجیه صحیح و منطقی معمولا باز خوردی منفی دارد.

    بنابر این به سبب این محدودیتها گرایش نوجوانان و جوانان به بدحجابی بیش تر می شود.

    مهین فرهاد یزاد، مدیر کل تر بیت بدنی دختران وزارت آموزش و پرورش، در مورد حجاب چنین می گوید:‌ جامعه ما با قشر عظیمی از نوجوانان و جوانان و جوانان مواجه است که به اقتضای شرایط سنی تنوع طلب هستند و از رفتار و افکار دیگران الگو می پذیرند.

    از این رو، در زمینه حجاب نیز به پیروی از پوشش افراد مورد علاقه شان می پردازند.

    با داشتن الگوهای بسیار شایسته و مناسب در فرهنگ اسلامی و ایرانی باید تلاش کنیم تا جایگاه مناسبی برای این ارزش ها بین آنان به وجود آوریم و با استدلال منطقی و برخورد مناسب، برای تحول اخلاقی و رفتاری در این گروه از افراد جامعه بستری مناسب بسازیم.

    قشر جوان و نوجوان به دلیل افراط و تفریطی که گفته شد، به تزلزل و سر گشتگی دچار شده است.

    حضرت امام (ره)‌ همیشه معتقد بودند که قضایا با کار فرهنگی پیش خواهد رفت و نباید طوری اسلام را معرفی کنیم که مردم از آن بتر سند.

    از این رو، حجاب وقتی ارزش دارد که فرد معتقد به مفهوم آن باشد و احساس کند کرامت و شخصیت او در داشتن حجاب است.

    حجاب باید نهادینه شود و این امر به کار فرهنگی بلند مدت نیاز دارد.

    رسانه های گروهی به ویژه صدا و سیما می توانند از طریق برنامه ریزی مناسب الگوهای شایسته را معرفی کنند.

    آموزش وپر ورش به عنوان یکی از نهاد های مهم اجتماعی با بر نامه ریزی صحیح برای دانش آموزان که در سنین نقش پذیری هستند می تواند برنامه های فرهنگی – آموزشی مناسبی جهت تشویق به امر حجاب ارائه دهد.

    بهتر است اجازه داده شود جوانان و نو جوانان به دور از بر خی محدودیتهای غیر منطقی، آگاهانه و آزادانه این ارزش اصیل اسلامی را انتخاب و رعایت کنند.

    حجاب و بر خور دهای سلیقه ای یکی از عوامل تشدید مشکلات حجاب در جامعه ما بر خورد های سلیقه ای با آن بوده است.

    این بر خوردها که نوعاً از سوی تصمیم گیر ند گان در ساز مان های مختلف اعمال شده، نوعی واکنش منفی را در میان عده ای از دختران و زنان جوان بر انگیخته است.

    دکتر « شکوه نوابی نژاد»، استاد دانشگاه، روانشناس خانواده و نایب رئیس شبکه ساز مان های غیردولتی زنان، در این مورد چنین می گوید:‌ به نظر من حجاب از ابتدا خوب معرفی نشده است.

    مزایا و امتیازات آن به ویژه برای نسل جوان تبیین نشده و صرفا به عنوان یک قانون پس از انقلاب همانند قوانین راهنمایی و رانندگی با متخلفان آن بر خورد گر دیده و هیچ گونه کار فر هنگی به عنوان یک ارزش در مورد آن، صورت نگرفته است.

    بر خوردهای سلیقه ای با حد و مرز حجاب و چند گونگی در این بر خوردها از مشکلات دیگر حجاب بوده است.

    برای حضور در برخی سازمانها، پوشش چادر اجباری و در برخی دیگر حجاب تعیین شده شامل مقنعه و روپوش، روسری و مانتو و.....است.

    به علاوه، همراه ساختن حجاب با رنگ سیاه به ویژه برای دختران مدارس با توجه به ویژ گی های رشدی آنان نبوده است.

    پرهیز از مدلها و رنگهای نامناسب توجه به حجاب باطنی (به معنای اعم عفاف) برای اقشار مختلف جامعه در اولویت قرار دارد.

    اگر حدود و مرزها در روابط اجتماعی حفظ شوند، قطعاً در حفظ حجب ظاهری نیز موثر خواهد بود.

    پروین سلیحی، مشاور سازمان صدا و سیما و مدیر دفتر امور زنان در این زمینه معتقد است: در مورد حد و مرز پوشش، حجاب برتر چادر است و شایسته است در منصب های بالای حکومتی و روابط بین الملل به عنوان نماد جمهوری اسلامی ایران مورد استفاده قرار گیرد.

    اما به طور عام استفاده از پوشش هایی که حافظ متانت و وقار زنان و عاری از خودنمایی باشد، توصیه می شود.

    لازم است در مراکز دولتی و اماکن عمومی حداقل ها رعایت شود و مؤکداً رنگ های تند و مدل های مبتذل مورد استفاده قرار نگیرد.

    وی پیشنهادهای خود را برای بهبود وضعیت کنونی حجاب، اینگونه مطرح می کند: - توسعه فرهنگ عفاف در اقشار گوناگون جامعه و تربیت و تأمین نیروی انسانی مورد نیاز دستگاه های دولتی و مراکز آموزشی و تجاری؛ - توجه به حفظ حدود و شعائر، اهتمام به ارزش ها در ادارات و ارگان ها به ویژه در حوزه مدیران؛ - نظارت موثر بر فیلم های سینمایی و تلویزیونی به منظور پرهیز از تبلیغ و ترویج روابط ناصحیح اجتماعی و از طرفی توسعه فرهنگ عفاف؛ - اعمال شیوه‏های تربیتی موثر مبتنی بر شناخت صحیح از افراد و محیط در محیط های آموزشی وابسته به آموزش و پرورش و آموزش عالی؛ - انجام وظایف ضابطان و نهادهای نظارتی به شکل صحیح در رویارویی با مفاسد و ناهنجاریهای اجتماعی؛ - تأکید بر حفظ حدود ظاهری حجاب و استفاده نکردن از مدل ها و رنگ های نامناسب در اماکن عمومی؛ - پرهیز از ترویج لباسهای نامناسب، استفاده از مدل های مبتذل و نمایش مظاهر غربزدگی در فیلم های سینمایی و برنامه های تلویزیونی.

  • فهرست:

    ندارد.


    منبع:

    ندارد.

تا آنجا که بررسیهای جامعه شناسانه مدلل نموده است هر جامعه ای،در مقاطعی ویژه از تاریخ بودن خود دچار برخی از ناهنجار های نگرشی و یا کنشی گردیده و بناچار از برخی آفتها و آسیب های رنجبار میزبانی می نماید. طبیعی است که هرچه این آفتها و آسیب ها به گوهر حیات و سرمایه های ارزشمند زندگانی نزدیک تر باشند،تصویریکه ازهویت جامعه بدست می دهد المبارتر و تأسف انگیزتر بوده و دقت و تأملی که می ...

از جمله موضوعهای نگران کننده در عصر حاضر، توسعه آسیب‌های اجتماعی بویژه موادمخدر می‌باشد که مراکز آموزشی «مدارس و دانشگاهها» را درنوردیده و به یکی از چالش‌های فرا روی متولیان و دست‌اندرکاران امر آموزش و تربیت تبدیل شده است. بر این اساس به جای هرگونه انکار کتمان و دست روی دست گذاشتن، ضرورت شناخت صحیح پدیده آسیب‌ها تجزیه و تحلیل روند آنها و ارائه نسخه‌های کاربردی لازم و عملیاتی ...

نقش دين ، دينداري و انتظار در کاهش ناهنجاري‌هاي اجتماعي پس هر يک از شما بايد کاري کنيد تا به محبت و دوستي ما نزديک شويد. وظيفه منتظران، ‌پيوند دادن و آشنا کردن مردم با امام زمان(عج) و گوشزد کردن دوستي و محبت حضرت به آنان است تا خود را در جهت

مقدمه آسیبهای اجتماعی به عنوان اموری که نظم عمومی جامعه را به هم می زنند و هنجارهای آن را مورد تعرض قرار می دهند بسیار حایز اهمیت می باشند. چراکه افزایش ناهنجاریها نشانه ای از وجود بحران محسوب می شود و نظم اجتماعی را تهدید می کند. با توجه به اهمیت آسیب های اجتماعی و روند رو به رشد آن بی شک مداخله در آسیبهای اجتماعی نیاز به تفکری جامع دارد که فعالیت آن در سطوح مختلف پیشگیری ...

خلاصه انسان با توجه به پیچیدگی‌ها و دشواری‌های زندگی جهت رسیدن به رشد و پیشرفت در جنبه‌های گوناگون می‌‌بایست از توانایی لازم و کافی جهت مقابله با موقعیتهای دشوار زندگی و همچنین فراهم نمودن شرایط مناسب به منظور پیشرفت همه جانبه برخوردار باشد. بنابراین افراد موفق، تکامل یافته و دارای سلامت روانی کسانی هستند که توانایی و مهارت کافی را در برخورد با شرایط گوناگون زندگی دارند و همواره ...

دیباچی: امیل دورکیم را به همراه ماکس وبر یکی از دو بنیانگذار اصلی تئوری جامعه شناسی نوین نامیده‌اند. دورکیم چهارچوب وسیعی برای سیستم‌های اجتماعی ایجاد کرد که در جامعه شناسی و تعدادی رشته‌های مرتبط با آن به عنوان یک اصل هنوز باقی مانده است، بویژه در انسان شناسی. حتی آنهایی که اساساً با آن موافق نبوده‌اند. آن را به عنوان یک نقطه عطفی می‌پذیرند. این چهارچوب تحلیل در جریان کار خود ...

خلاصه انسان با توجه به پیچیدگی‌ها و دشواری‌های زندگی جهت رسیدن به رشد و پیشرفت در جنبه‌های گوناگون می‌‌بایست از توانایی لازم و کافی جهت مقابله با موقعیتهای دشوار زندگی و همچنین فراهم نمودن شرایط مناسب به منظور پیشرفت همه جانبه برخوردار باشد. بنابراین افراد موفق، تکامل یافته و دارای سلامت روانی کسانی هستند که توانایی و مهارت کافی را در برخورد با شرایط گوناگون زندگی دارند و همواره ...

مقدمه روان شناسان در دهه هاي اخير در بررسي اختلالات رفتاري و انحرافات به اين نتيجه رسيده اند که بسياري از اختلالات و آسيب ها در ناتواني افراد در تحليل صحيح و مناسب از خود و موقعيت خويش ، عدم احساس کنترل ، و کفايت شخصي جهت رويارويي با موقعيت هاي دشو

مقدمه خصوصی سازی فرایندی اجرایی، مالی و حقوقی است که دولتها در بسیاری از کشورهای جهان برای انجام اصلاحات در اقتصاد و نظام اداری کشور به اجرا درمی آورند. واژه خصوصی سازی حاکی از تغییر در تعادل بین حکومت و بازار و به نفع بازار است. خصوصی سازی وسیله ای برای افزایش کارایی (مالی و اجتماعی) عملیات یک موسسه اقتصادی است. زیرا چنین به نظر می رسد که مکانیسم عرضه و تقاضا و بازار در شرایط ...

فرهنگ از مقولات سهل و ممتنع است که هم می توان برخورد سطحی و صوری با آن کرد و هم می توان به ذات معنایی و لایه های تو در تو، پیچیده و ظریف آن نظر افکند. هم می توان به مثابه یک ناظر صرف، از بیرون به آن نگریست و درباره آن به داوری نشست و هم می توان به عنوان یک ناظر بازیگر بهاعماق و لایه های درونی آن دست یافت. اگر فرهنگ را " معرفت مشترک" تعریف کنیم و لایه های آن را از عمیق ترین تا ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول