اثر افزایش سرمایه گذاری از بدهی های ریسک پذیر
چکیده :
دراین مقاله ما اثر جدیدی از بدهی های مخاطره آمیز را در استراتژی سرمایه گذاری شرکت ها بررسی می کنیم . ما این را اثر افزایش سرمایه گذاری می نامیم . که یک فقدان بالقوه از اختیار سرمایه گذاری در رویداد عدم پرداخت است . که این امکان کاهش عدم پرداخت ، ارزشی از اختیار صبر کردن است و محرکی را برای حقوق صاحبان سهام در جهت سرعت بخشیدن به سرمایه گذاری فراهم می کند . در نتیجه در شرایط مصادره ثروت به وسیله شرکت های دارنده بدهی ، سهامداران اختیار سرمایه گذاری خود را زودتر اعمال می کنند پس سهامداران از جهتی دیگر با همه ی دارندگان حقوق صاحبان سهام شرکت ها یکسان هستند .
1. مقدمه :
عامل تضاد در میان شرکت ها ادعای دارندگان نفوذ در تصمیمات سرمایه گذاری شرکت ها است. بیشترین ایراد کننده گان تضاد در میان سهامداران شرکت و دارندگان بدهی، مایرز (1977) تعهد سرمایه گذاری(تهدید بدهی ) و جنسین و مکلینگز (1976) تعویض دارایی (تغییر مکان ریسک)[1] هستند. یک نتیجه واقعی از بررسی مدلهای بی کفایتی در پیروی از تصمیمات سرمایه گذاری شرکت ها در تضاد بهره بین سهامداران و دارندگان بدهی وجود نداشتن این تضاد و قبول کردن روش تاثیرات مالیات در سیاست سرمایه گذاری شرکتهای مدیون که برابر همه حقوق مالی شرکت خواهد بود می باشد.دراین مقاله مانشان میدهیم که این نتیجه لزوما درست نیست.مانشان میدهیم که این یک مالیات آزاد است و واگذاری دارایی بین سهامداران و دارندگان بدهی وجود ندارد، تفاوت دراستراتژی سرمایه گذاری شرکتهای مدیون ازیک جهت مساوی شرکتهای بدون بدهی میباشد.به ویژه مانشان میدهیم که سهامداران درشرکتهای مدیون به لحاظ توانایی واگذاری دارایی واعطای سریع سرمایه آزادخواهند بود پس سهامداران همانند همه حقوق مالی شرکت هستند.ما این را اثرافزایش سرمایه گذاری مینامیم. فراست بعدازاثرافزایش سرمایه گذاری آسان است. دریک نشست پویا، شرکت ممکن است بهینگی اش دریک سرمایه گذاری در طرح خالص فعلی مثبت به تاخیر بیافتد که دراین صورت توانایی ارزش فرصت سرمایه گذاری اش افزایش می یابد. به عبارت دیگر،ارزش اختیار صبرکردن باید اتخاذ شود درداخل حسابها وقتی سودآوری ازیک سرمایه گذاری براورد می شود. این زمانبندی بهینه سرمایه گذاری است،بنابراین، این تصمیم به وسیله مبادله بین ارزش بی واسطه وجه نقد ازسرمایه گذاری و ارزشی ازاختیار صبر کردن گرفته می شود که این از طریق عدم پرداخت اثرمیگذارد. این رویداد عدم پرداخت موسسه،برداشت توسط دارندگان بدهی می باشد که
توانایی کمتری از نفوذ دراختیارسرمایه گذاری دارند. یک احتمال افزایش ارتفاع سطح بدهی ها از عدم پرداخت های آتی هست ، صرف نظر ازاینکه خواه نیروهای داخلی یا بیرونی هستند (استراتژی). بنابراین کاهش ریسک بدهی ها درارزش اختیار صبرکردن وجود دارد. ازاین رو یک شرکت مدیون می خواهد فرصت سرمایه گذاری را زودتر اعمال کند پس نقطه مقابل شرکتهای می باشد که بدهی ندارند.طبق دانش ما،این مقاله ابتدا یک مدل از اثر افزایش سرمایه گذاری که ناشی از انگیزه سهامداران شرکتهای مدیون دراعمال سرعت بالای اختیار سرمایه گذاری است می باشدچون در رویداد عدم پرداخت ها توان فرصت سرمایه گذاری کاهش پیدا کرده است. یک بحث مربوط که به وسیله Boyle و Guthrie ،کسانی که اهداف شرکت را برای تصمیم گیری در سرمایه گذاری پویا در یک محدودیت مالی داخلی تجزیه و تحلیل کردند مطرح شد. این مدلها تهدیدی از زیان نقدی آتی است که ممکن به اعمال اولیه افزایش اختیار شرکتها منتهی شود. بر خلاف BoyleوGuthrie کسانی به تاثیر زمان سرمایه گذاری ها توجه کردند ، ماتاثیراتی از ساختارسرمایه رادراستراتژی سرمایه گذاری شرکتها بررسی می کنیم.هدف از این تجزیه تحلیل ها،بررسی محرک سهامدارن ازافزایش سرمایه گذاری دریک شرکت مدیون است. اما، افزایش حقوق مالی داخلی مدیریت مالی که سرمایه گذاری لزوما نتیجه یک واگذاری دارایی از صاحبان سهام شرکتها در برابر دارندگان بدهی است ،اثر محرک تعهد سرمایه گذاری Myers(1977) می باشد. در یک مدل پویا،در نتیجه تعهد سرمایه گذاری سرمایه اخیر شرکتهای مدیون مشابه همه حقوق مالی شرکت است. درمقابل بحث اثرافزایش سرمایه گذاری در نیروهای نامبرده شده در یک شرکت مدیون به زودی با سرمایه گذاری اختیاری نسبت به یک شرکت بدون بدهی اعمال می شود[2]. بنابراین تجزیه تحلیل از زمانبندی بهینه سرمایه گذاری (اسب دوانی) بین افزایش سرمایه گذاری و اثر پیش آمدگی بدهی است . به عبارت دیگر مرکز اثر افزایش بدهی و دوری از یک موقعیت چیزی است که موقوف شده به وسیله محرک تعهد سرمایه گذاری سهامداران ، ما نیاز داریم که محرک افزایش سرمایه گذاری را به وسیله خنثی کردن یک تعهد سرمایه گذاری رها کنیم . برای انجام این ، ما پیروی میکنیم از mauer و Tot(2000) و sarkar(2003) و فرض می کنیم که سرمایه گذاری مدیریت مالی به وسیله بدهی های که اخیرا صادر شده ناقص است . ما تاکید داریم به حقوقی که اولااین فقط یک ابزار برای برطرف کردن واگذاری دارایی از سهامداران شرکت ها به دارندگان بدهی در زمانی از سرمایه گذاری جدید فرض می شود و این به ترکیب بهینه بدهی و حق مالی در سرمایه گذاری جدید مدیریت مالی دلالت ندارد. در این ضمیمه ما دو روش مشخص را در اثر افزایش سرمایه گذاری بدون تکیه کردن به تامین مالی بدهی های جزئی بررسی می کنیم . ابتدا ماارزشی از سرمایه گذاری های غیر حساس به وسیله سهامدارن پر مدعا که می توان ان را بدهی در زمان اعمال فرصت سرمایه گذاری یا هر زمان پس از ان نامید ایجاد کردیم . ثانیا ما مشکل بهینگی شرکت ها( چیزی که در تضاد با سهامداران است) را بررسی کردیم . هر دوی تحلیل ها ثابت کردند که محرکی برای افزایش سرمایه گذاری وجود ندارد اثر افزایش سرمایه گذاری هست واهمیت اقتصادی دارد. روش دیگری از تجزیه و تحلیل ها وجود دارد و حجم اثر افزایش سرمایه گذاری متوقف شده را در نتیجه استراتژی سرمابه گذاری با فراهم کردن حضور داخل اثر افزایش سرمایه گذاری مقایسه می کند . ما این دو روش را انجام دادیم ابتدا ما بررسی کردیم یک نمونه را در سهامداران با حذف محرک افزایش سرمایه گذاری که به آسانی اختیارآنها در مدت کوتاهی رشد می کند. دوم ، ما تجزیه و تحلیل می کنیم وضعیتی که در آن شرکت در رقابت برای اعمال فرصت های سرمایه گذاری ، ارزش اختیارسرمایه گذاری را به صفر می رساند و حذف می کند محرکی رابرای اعمال اولیه نه این که عدم پرداخت ها را از دست بدهد .نتایجی از این تجزیه و تحلیل ها نشان می دهد که سیاست سرمایه گذاری از یک شرکت بدون محرک برای افزایش سرمایه گذاری اساسا متفاوت است از یک شرکتی که محرک افزایش سرمایه گذاری آن به صورت طولانی توسط محرک تعهد سرمایه گذاری Myers (1977) موجود هست . Mauer و Tot (2000) کشف کردند که تامین وجه برای سرمایه گذاری به وسیله وام بدهی می تواند اثر تهدید بدهی را کم کند. Sarkar(2003) پیش تررفت واثر معکوس تعهد سرمایه گذاری Myers(1977) را به وسیله تصویب فرصت سرمایه گذاری در برابر زیاد شدن بدهی ها توسط مدیریت مالی بررسی کرد . برای افزایش اهرم معاملات ، یک واگذاری دارایی از دارندگان بدهی در برابر سهامداران وجود دارد ، که نتیجه محرک حقوق مالی صاحبان سهامی است که اختیار سرمایه گذاری یا سرمایه گذاری خیلی زیاد را با سرعت بالا اعمال می کنند . با توجه به این اثر ارائه یک نمونه خاص از Jensen و مشکل تعویض دارائی ازmecklinds(1976) است. به علت افزایش ریسک از بدهی های معوق ، و به موجب آن کاهش ارزش، سهامداران قادرند ارزش حقوق مالی خود را افزایش دهند[3]. یک ایده یکسان که mauer و sarkar (2005) پیش روی خود قرار دادند. نمونه آنها بررسی یک شرکت دارنده بدهی که در برابر شرایط قرارداد پیش پرداخت بدهی ، قبل از صدور واقعی بدهی ها متعهد است می باشد. فرض کنید که دارندگان حقوق مالی بدهی ها را در برابر تامین مالی اعمال فرصت سرمایه گذاری صادر کنند ، آنها یک محرکی را برای سرعت بخشیدن به آن ، به عنوان مثال ، در برابر صدور بدهی ها در زمان ریسک و یک قیمت بازاری که کمتر از توافق قبلی است می خواهند. این نمونه ای دیگرازتعویض دارایی Jensen و mecklings (1976) است. برای تساوی حقوق مالی دارندگان سرمایه،ابتدا دارایی ها از تملک دارندگان بدهی از طریق افزایش ریسک از ادعای دارندگان بدهی درآمد. به طور با اهمیت، اثر افزایش سرمایه گذاری به طور ذاتی یک مفهوم پویا است که ارزشی از اختیار را برای تاخیر سرمایه گذاری گزارش میدهد و نمی تواند در یک چارچوب ثابت تصرف شود. در یک کشور اثر تعهد سرمایه گذاری توسط mauer و Ott (2000) و اثر ریسک انتقال یا سرمایه گذاری بیش از حد توسط sarkar (2003) بررسی شد وmauer وsarkar (2005) ،به طور عمومی ثابت است (و می توان برای اثبات کردن یا نشان دادن یک مدل ثابت استفاده کرد). علت آن از طریق تحریف طرح ارزش خالص فعلی گسترده در برابر دارندگان بدهی در صورت وجود بدهی ها است. یک مفهوم با اهمیت از تجزیه و تحلیل ها این است که واگذاری دارایی در میان شرکتهای دارنده طلب وجود دارد ، این تئوری استاندارد به این اشاره دارد که ، در سیاست سرمایه گذاری یکسان در شرکت های بدون بدهی حقوق مالی دارندگان هنوز تعقیب قانونی ندارد. این دلیلی است که در اثر اضافی از بدهی ها وجود دارد – اثر افزایش سرمایه گذاری در رویداد عدم پرداخت ها به دلیل از دست دادن فرصت سرمایه گذاری است. اثراین کاهش ارزش اختیار صبر کردن واین که دارندگان حقوق مالی ان را با سرعت بالا اعمال می کنند ، به علت پیشرفت اختیار شرکتها است . برای نظم بخشیدن به آسان شدن مقایسه از انتخاب سرمایه گذاری از یک شرکت مدیون و حقوق مالی یکسان آن ،ما یک راهی را برای هزینه مالیات و ورشکستگی سازمانها فرض کردیم . هزینه مالیات و ورشکستگی به آسانی می تواند وارد مدل ثبت شرکت ها شود و تاثیری را در نتایج اصلی نداشته باشد . اما ثبت شرکت ها منجر به اضافه شدن محرک تغییر در زمانبندی از سرمایه گذاری می شود و باعث می شود اثر افزایش سرمایه گذاری از اثرات دیگر از بدهی ها روی استراتژی بهینه سرمایه گذاری سخت تر رها شود . در بخش بعدی ما یک مدل را براساس اختیار واقعی نشان می دهیم که علت آن اثر افزایش سرمایه گذاری در حضور بدهی های مخاطره پذیر است . چون که دو مدل افزایش سرمایه گذاری و اثرات تهدید بدهی myers (1977) در کار است ما این دو اثر را به وسیله خنثی کردن محرک تعهد سرمایه گذاری سهامداران رها کردیم . در بخش سه ما تصاویر اضافی از اثر افزایش سرمایه گذاری را ارائه می دهیم و میزان رقابت در میان شرکتها برای طرح سرمایه گذاری را گزارش می دهیم. بخش چهار خلاصه یافته ها و نتیجه گیری است . در ضمیمه ما روش های جایگزین را از اثر افزایش سرمایه گذاری مجزا و ثابت کردن این که این اثر به علت از دست دادن فرصت سرمایه گذاری در عدم پرداخت ها ثابت است معرفی می کنیم .
[1]. Margaritis و psillaki (2009) برای یک بحث از تعارض های متنوع از بهره در میان شرکتها دیده می شوند
:ایمیل آدرسlyandres@bu.edu (E. Lyandres), azhdanov@unil .ch (A.Zhdanov).
2.علاوه براین،اثرافزایش سرمایه گذاری به احتمال زیاددررهبری مقابل جنسین (1986)اثرجریانهای نقدی ازاد است، تضاد بهره بین سهامداران و مدیران در زیر امده.طبق بحث جریانهای نقدی ازاد ،ثابت بودن سایر شرایط ،ارتباط بین بدهی و سرمایه گذاری مورد انتظار معکوس است .
sarkar(2003) .3 به طور ضمنی مدل شامل اثرافزایش سرمایه گذاری است. با این حال ،این مقاله متمرکز نمی شود، و هیچ یک را نه تجزیه و تحلیل ها را و نه مفاهیم را تصدیق نمی کند.