خط نویسی
ولی مهمترین گامی که انسان بسوی مذنیت برداشته، همانا اختراع خط است، امکان دارد که خط نویسی در صورتی که بمعنی وسیع کلمه در نظر گرفته شود و علامات تصویری را که نماینده اندیشه معینی است شامل شود، از ان زمان شروع شده باشد که نخستین کوزه گران با نگشت یا ناخن خود- خاه برای تزیین و خواه برای علامت گذاری- علامتهای روی کل نرم کوزه ها بر جا گذاشته اند. در قدیمترین نوشته های هیروکلیفی که در سومر دست آمده مرغ را بصورتی نگاشته اند که با نقشه های موجود ظروف سفالی شوش در عبلام کمال شباهت را دارد. بنابراین خط نویسی نیز مانند نقاشیو حجاری از شاخه های هنر کوزه گریست.
کهن ترین رمز تصویری که تاکنون شناخته شده آنهائیست که بر روی قطعات سفال و ظروف گلی در مقابر ما قبل تاریخ مصر و اسپانیا و خاور نزدیک کشف شده است. بنابگفته بمری عده زیادی از رموز بتدریج در دوره های ابتدایی بوسیله بازرگانان بکار گرفته شده و از کشوری به کشور دیگر رفته ... و در پایان دودوجین از آنها برای دسته ای از ؟؟ بازرگانی حالت ملکیت مشاع را پیدا کرده و باقی رموز که منحصر بناحیه خاصی بوده در این انزوا بتدریج از بین رفته و نابود شده است.
قضیه تکامل و تطور علایم رمزی هر چه بوده، بموازات آن نوعی از خط نویسی وجود داشته که از شعب نقاشی بشمار می رفته و افکار را بوسیله تصاویر مجسم می ساخته است. هنوز بر تخته سنگهای مجاور دریاچه سوپریور آثاری از تصاویر غیرظریفی دیده می شود که هندیان امریکا بوسیله آنها داستان گذشتن خود را از این دریاچه هولناک با افتخار روایت کرده اند. شاید تطور و تکاملی از این قبیل سبب شده باشد که در والی مدیترانه در پایان عصر حجر جدید خط نویسی از نقاشی نتیجه شده باشد و این یقینی است که هنوز سال 3600 قبل از میلاد آغاز نشده بود- و شاید بسیار پیش از ان- که در عقلام و سومر و مصر مجموعه ای از تصاویر نماینده افکار ترتیب داده از آن رو خطی ساختند که هیروکلیف نامیده می شود، زیرا بیشتر کسانی که آنرا بکار می برند کاهنان بودند فنیقیان همچون دلالهایی بوده اند که انتقال الفباء بوسیله آنان صورت می گرفته است. هنگامی که زمان هومر یونانی فرا رسید یونانیان این حروف فنیقی را گرفتند و آنها را با دو اسم سامی که نماینده دو حرف اول است نامگذاری کردند(آلفا، بتا- درعبری الف، بت، الفبا، آلفابه).
چنانکه ملاحظه می شود خط نویسی محصول و نتیجه تجارت است، و در اینجا یکبار دیگر متوجه می شویم که مدنیت تا چه حد مدیون بازرگانی است. پیدایش خط حدی است که ابتدای تاریخ را ناشن می دهد، و هر اندازه معرفت ما به آثر گذشتگان بیشتر شود، این نقطه شروع عقب تر می رود.
مختصری پیرامون سیر و تحول پیدایش خطوط:
خط و نوشته را شاید بتوان مهمترین اختراع بشر ودر طول تاریخ دانست: چرا که نوشته ها مجرای انتقال اطلاعات ثبت و ضبط تاریخ هستند. محققان و پژوهشگران، سیر تکاملی خط را به صورت زیر تقسیم بندی کرده اند.
خط تصویری
خط صوتی یا مفهوم نگار
خط هجایی یا سیلابی
خط الفبایی
میدانیمکه زبان تصویری قدیمی تر از زبان نگارشی بوده است. بنابراین خاستگاه اولیه خط را بایستی در تصویر جتسجو کرد. زیرا تصویر نگاری (پیکتوگرافی) ما در خط هیروگلیف است. به علاوه خط میخی نیز از روند تجریدی شدن علائم تصویری ایجاد می گردد که خود بعدها با اذ علائم صوتی به حروف الفبایی استحاله یم یابد.
پیدایش الفبا نیز در زبان های کهن تدریجا تمایلات خوشنویسی (کالیگرافی) را در پی دارد. حال در اینج ا به چند نوع خط و خوشنویسی که در زمان های دور ابداع شده اند و هر کدام سیر تحول خاص خود را در قرن های بعد پیموده اند می پردازیم.
خط هیروگلیف:
خط هیروگلیف در حدود 5 هزار سال قبل از «تصویر نگرای» مشتق شد نزدیک به 500 علامت تصویری در خط هیروگلیف وجود داشت. طر نگراش خط هیروگلیف به دو صورت عمودی و افقی بود.
ابتدا هیروگلیف عمودی و سپس هیروگلیف افقی پدید آمدند.
این خط را «مصریان» اولین بار جهت نوشتن مطالب خود اختراع کردند و آن را «هیروگلیف» نامیدند.
حجاران و صنعتگران خط هیروگلیف را در دیوار مقابر، ستون ها، تندیس ها، تابوت ها، مهرها و غیره بکار می بردند. حتی از آن بمنزله نقشمایه(موتیف) برای آرایش الواح زرین و چوبین استفاده می کردند.
یکی از خطوطی که از ساده شدن خط هیروگلیف بوجود آمد«خط کتابت مصری» بود و از ان جایی که مورد استفاده کاهنان بود. به نام « خط کاهنی» معروف شد. خط کاهنی بر حسب مفهوم و مضامین نوشته به سه نوع تقسیم می شد:
نوع اول برای کتابت
نوع دوم برای اسناد رسمی
نوع سوم برای متون مذهبی
خط منحنی
«سومریان» با اختراع خط میخی دوره ای را آغاز کردند که به عنوان «آغاز خط نویسی» شهرت دارد و همچنین اولین مدارک نگارشی بشر که بصورت الواح گلین بر جای مانده متعلق به تمدن های بین النهرین است. خط میخی ابتدا در تمدن بابل و سپس در تمدن آشور به اوج شکوفایی رسید.
خط میخی در ایران هم متداول بود. که در کتیبه های عهد هخامنشیان با شکل کاملتری ازخط میخی روبرو هستیم. نخستین کسی که در کشف خط میخی قدم بلندی برداشت «گ. ف. گروتفند نخستین بار» سر. ه راولینسن» انگلیسی قرائت کرد.
خوشنویسی در چین:
خوشنویسی از کهن ترین هنرهای چین است. این هنر با تعالیم «لائوتسه» ارتباط مستقیم دارد. چینی ها، خوشنویسی را ج وهر هنرهای تصویری می شمردند. و از این رو در چین بین خوشنویسی و نقاشی پیوندهای خاصی برقرار بوده است« خط هنر» در سنت هنری چین والاترین جایگاه را دراد. خطاطی نه تنها به عنوان یک هنر. بلکه بعنوان سنگ محک شخصیت افراد در چین مورد تو و عنایت است.
ابزار خطاطی چینین عبارت بودند از: قلم مو، کاغذ و سنگ مرکب. هنر پژوهان و هنرمندان کهن چینی همواره بر این عقیده بودند که نحوه کاربرد قلم مو و چگونگی ایجاد اثر قلم تنها معیار قضاوت درباره آثار نقاشی یا خطاطی می باشد، به همین دلیل است که چینی ها در مورد خط بر این عقیده اند که «نگاه به یک اثر خطاطی به مثابه ملاقات رو در رو با خطاط و درک تمام و کمال هویت و عواطف اوست»
خط و خوشنویسی در چین از حدود 2500 سال پیش (احتمالا در زمان کنفوسیوس) به عنوان یک هنر معتبر رواج یافت. به مرور زمان پنج شیوه وشنویسی در چین آمد که با اندک تغییراتی تاکنون پا بر جا مانده است.
این پنج شیوه عبارتند از مهرگونه، تحریری، منتظم، غیر منتظم و روان
خط منتظم چینی ها، امروزه برای حروف برجسته چاپی مورد استفاده قرار رگفته است. شیوه غیر منتظم که از مشکلترین شیوه های 5 گانه است. به توازن و پویایی ضربات قلم مو بستگی دارد. خط روان نیز امروزه در نگارش روزمره بکار می رود.
خوشنویسی در ژاپن:
خوشنویسی در ژاپن از اوایل «سده هفتم میلادی» با نسخه برداری از متون بودایی آغاز گردید. از این رو همانند خط چینی از اعتبار خاصی برخوردار بوده است. خوشنویسی خاصه ژاپن تا حد زیادی تحت تاثیر شیوه های چینی بوده است.
خط الفبایی در یونان وروم:
همه خطوط به یک اصل و ریشه منتهی می شوند و آن «اصل الفبایی» است. دوره الفبایی آخرین مرحله تکامل خط است. «فنیقی ها» چهارده قرن پیش از میلاد مسیح کلمه ها را به صورت مستقل و جدا از یکدیگر تقسیم بندی کردند و برای هر صوتی علامت و نشانه ای تعیین نمودند و بدین سان بزرگ ترین کلیدهای تمدن و یشرفت بشری یعنی «الفبا» پدید آمد.
قدیمیترین نمونه های این الفبا فینیقی در شهر کوچک بیبلوس یا بولوس لبنان پیدا شده که امروزه جبیل خوانده می شود. بزودی یونانی ها الفبای فینیقی ها را پذیرفتند و در آن تغییراتی دادند. الفبای یونانی از حدود 3 هزار سال پیش وجود داشته است.
عقیده بر آن است که الفبای مذکور از خط «اقوام سامی شمالی» سرچشمه گرفته است. از طرف دیگر از دیرزمان دو شیوه خوشنویسی یونانی بر پایه دو طرز نگارش معمول بوده است.
نوع اول متشکل از حروف بزرگ (کاپیتال) بود که از اجزاء زاویه دار تشکیل می شد و نوع دوم که بعدا از نوع الو پدید آمد شامل حروف مدرو و درشت (اونسیال) بود که با حروف مدور و درشت امکان نگارش روی طومارهای پاپیروسی و پارشمن (پوست گوسفند) فراهم گشت.
سرچشمه خوشنویسی و خط کتابت لاتینی به خط اقوام اروسک که ساکنان اولیه سرزمین ایتالیا بودند مربوط می شود. پس از قرن اول ق. م در الفبای لاتین قواعد زیبایی شناسی خاصی پدیدار گشت.
این امر نخست در کتیبه ها و سپس با تغییرات جزئی در کتب تحقق یافت. پس از آن در قرن پنجم میلادی حروف بزرگ روستایی د رتمام متون و بخصوص کتب مقدس بکار برده می شد.
خوشنویسی در قلمرو اسلام:
درباره ریشه خط عربی برخی حققین عقیده دارند که بازرگانان عرب ابتدا «خط تبطی» را در سوریه که خود از تحول خط میخی بوجود آمده بود آموختند و سپس آن را در بین اعراب حجاز رواج دادند.
قدیمی ترین اثری که از زبان عربی به خط نبطی بدست آمده متعلق به کتیبه ایست که بر قبر «امری القیس» شاعر عرب درعصر جاهلیت د رحیره (کوفه) قرار دارد که تاریخ ای کتیبه مطابق با 328 میلادی است. بعدها زا خط نبطی و نوع خط متمایز کوفی و نسخ مشتق شد.
خط کوفی توسط کتاب وحی بتدریج در نگارش قرآن معمول گردید. قدیمی ترین قآنی که به خط کوفی بدست آمده به اواخر قرن سوم هجری تعلق دارد. درخط کوفی اولیه عناصر منحنی ارجعیت داشت. تحول خط کوفی تا قرن پنجم هق ادامه پید کرد و رفته رفته از حالت سادگی خارج و به اشکلا مختلف گوشه دار، برگدار، گره ار و غیره تغییر شکل داد. در جهان اسلام خوشنویسی هنری «تجریدی» تلقی می گردد که در حین حال کار کرد دو گانه ای دارد هم وسیله انتقال مفاهیم است و هم عاملی برای تزئین.
خطوط اصلی و متداول عصر حاضر:
ترتیب زمانی و پیدایش خطوط اصلی چنین است:
کوفی 2- محقق 3- ریحان 4- ثلث 5- نسخ 6- تعلیق 7- دیوانی 8- رقعه 9- نستعلیق 10- شکسته نستعلیق
کوفی:
در صدر اسلام با انتخاب خط کوفی به عنوان خط کتابت قرآن، دوران ترقی و تکامل آن آغاز گردید. این خط اصل و ریشه خطوط اسلامی است.
معروف است نخستین کسی که نقطه را برای کوفی وضع کرد. شخصی به نام «ابوالاسود دوئلی» بود که از شاگردان حضرت علی (علیه السلام) به شمار می رفت. بعد از مدتی در ایران رایج شد. درحدود قرن چهارم ایرانیان کوفی نوعی خط تلفیقی به نام پیرآزمون ابداع کرند که به کوفی ایرانی موسوم است.
بطور کلی خط کوفی به دو دسته بزرگ تقسیم می شود:
کوفی مغربی
کوفی مشرقی
خط کوفی مشرقی مشتمل بر انواع زیر می باشد.
الف- کوفی ساده:
این خطوط یا کاملا ساده و بدون تزئین هستند و یا تزئینات بسیار مختصری دارند.
ب- کوفی تزئینی:
این خطوط برای تزئین استفاده می شد و به شیوه هایی چون «مشجر، مورق، مزهر، موشح» نوشته می شد. کوفی که شامل موارد فوق می باشد از همان قرن دوم هجری به عناصر مهم اسلامی تبدیل شد و بر صفحه های قرآن سکه ها خودنمایی کرد.
از دیدگاه کتیبه نویسی اوج خط کوفی تزئینی در طی «قرن پنجم» یعنی رد عصر پادشاهان «سلجوقی» است و تحول شیوه ی تزئینی آن تا اواخر قرن ششم ادامه پیدا کرد. بطور کلی می توان گفت که خطوط کوفی اعم از ساده و تزئینی آن بسیار باشکوه و خطوط عمودی آن ها حالتی معنوی را تداعی می کند.