گرافیک از واژهٔ یونانی graphikos است و به معنای آنچه ست که مربوط میشود به طرح زدن و طراحی.
تعریف دیگر از گرافیک هر کار و یا شیوهٔ مربوط به کشیدن تصویر از روی یک چیز و یا از انگاره آن است.
وبنابر این همهٔ پدیدههایی را در بر میگیرد که ایجاد شدهاند: به شکل یک نشانه، علامت، نقشه، طراحی، کشیدن از روی یک چیز و به ویژه طراحی خطی یک پدیده.
هنرهای گرافیک شامل کشیدن، طراحی کلیشه وگراور برای چاپ و طراحی گرافیکی است.
صنایع گرافیک شامل همهٔ تکنیک هاو فعالیتهایی است که در تولید یک کار چاپی نقشی ایفا میکنند.
طراحی گرافیک پیشه یا هنر ارتباط بصری است که از آمیزش تصویرها، واژههاو ایدهها ترکیب شده تا اطلاعاتی را به تماشاگر برساند و به ویژه در او تاثیر مشخصی بنهد تاریخ هنر گرافیک : از زمانی که انسان تصمیم به ارایه یک پیام تصویری گرفت و به زعم خویش از مواد و متریالی که برای هم نوعان او مفاهیم مشخص و تا حدودی ثابت داشت استفاده کرد هنر گرافیک آغاز شد و تا کنون نیز با همه پیشرفت ها و تغییراتی که داشته است باز هم با همان شیوه به حرکت خود ادامه میدهد.
صدها نگاره در غارشووه Chauvet درجنوب فرانسه که در سی هزار سال پیش از میلاد مسیح طراحی شدهاند ، نگارههای غار لاسکاوکس Lascaux، ( چهارده هزار سال پیش از میلاد مسیح) ، نگارههای شکارچیان در غار بیمبتکا Bhimbetka در هندوستان،( هفت هزار سال پیش از میلاد مسیح) [۹]، نگاره بومیان آفریقا در غار سیاربرگ آفریقای چنوبی ( هزار سال پیش از میلاد مسیح) وبسی دیگر از این غار نگارها در دیگر نقاط جهان به همراه تولد خط به آوند زبان نوشته شده در سه یا چهار هزار سال پیش از میلاد، همه نشانههایی بارز هستند از تاریخ گرافیک و رشتههای وابسته به آن گیتی نوین : گیتی نوین (ناوران) (۱۳۲۳/۱۹۴۴ – ) نگارگر، تندیس ساز و گرافیست ایرانی ساکن کانادا، بنیانگزار جنبش و مکتب فرا انگاشت Transpressionism، نخستین جنبش هنری در سدهٔ بیستُ یکم است.[۱] گیتی نوین در سال ۱۳۵۳ برای دنبالگیری پژوهش هنری و برپایی نمایشگاه، نخست به هلند و سپس به انگلیس رفت و از سال ۱۳۷۷ تاکنون در ونکوور کانادا زندگی میکند.
پردههای نقاشی گیتی نوین در کلکسیونهای عمومی و خصوصی اروپا، آمریکا، آسیا و استرالیا ارجمند شناخته میشوند .
زندگینامه : گیتی نوین در خانواده یی فرهیخته درکرمانشاه زاده شد.
پدرش عبدالرحمان ناوران تنها فرزند بازرگانی بنام عبدالرحیم ناوران از اهالی بندر انزلی بود.
عبدالرحیم با کشتی های بازرگانی خویش در میان بنادر باکو، لنکران و آستارا در آذربایجان به دادوستد میپرداخت.
در سالهای آغازین قرن بیستم سرزمین های کناره ای دریای مازندران به کانون بارزی برای نقشههای استراتژیک پیکار گاههای جنگ جهانی نخست گزینه گشته بود.
پس از کودتای اکتبر بلشویکها و آغاز جنگهای داخلی در روسیهٔ تزاری "ارتش سرخ" باکو را در ۱۹۱۸ فرانَوَردید و ناوگان شکست خورده ی"ارتش سپید" به بندر انزلی که در زیر فرماندگاری نیروهای انگلیس بود گریخته وبه آنها پناه آورد."ارتش سرخ" در ۱۹۲۱ بر بندر انزلی یورش آورد و بر آن چیره گشت و اندکی چندان نگذشت که همهٔ کشتی های عبدالرحیم را همانند داروندار دیگر بازرگانان بومی ایران تاراج کردو به تاوان گرفت.
عبدالرحیم که با از دست دادن کشتی هایش توان ادامهٔ دادوستد را نداشت و ورشکست شده بود دست به خودکشی زد.
عبدالرحمان پسرک خردسالش از مادر جوان خود جدا شد و نزد خانوادهٔ ناوران پرورش یافت وپس از پایان آموزش دبیرستانی در گمرک به کار پرداخت و پس از چند گاهی مادر را به نزد خویش آورد و از آن پس هرگز از او جدا نشد.
دیری نپایید که او به گمرک قصر شیرین فرستاده شد.
و چنین بود که او که روزهای فراغت خویش را در کرمانشاه میگذراند، با همسر خود ملوک کاشفی آشنا شد.
و این آشنایی در کوتاه هنگام به زناشویی انجامید و بر آورد آن چهار فرزند بود که نخستین آنان گیتی بود.
گیتی نه سال داشت که خانواده اش برای همیشه در تهران ماندنی شد.
درسالهای نوجوانی بود که دبیر نگاره گری دبیرستان اسدی به مند هنری بارز او آگاه شد و او رابه نوید آورد تا در هنرستان هنرهای زیبای دختران نام نویسی کند.
گیتی گواهینامهٔ هنری خود رادر سال ۱۳۴۴ از هنرستان هنرهای زیبای دختران دریافت کرد ، و سپس هنرنامهٔ دانشگاهی(لیسانس) خود رادر رشتهٔ گرافیک از دانشکدهٔ هنرهای تزیینی در سال ۱۳۴۹ بدست آورد .
در سال ۱۳۵۳ پس از زناشویی با دکتر فرید نوین رهسپار هلند شد و در دانشگاه آزاد لاههVrije Academie voor Beeldende Kunsten آموزش خود رادنبالگیری نمود.
سپس در ۱۳۵۴ راهی منچستر گردید و چمهای گوناگون نگارگری رانزد استادان برگزیده فراگرفت.
سرانجام در کانادا خانه برپاکرد نخست در شهر کینگستون در سالهای ۱۳۶۲-۱۳۵۹ سپس در مونترال ۱۳۶۳-۱۳۶۲ آنگاه در اتاوا ۱۳۷۷-۱۳۶۳ و سرانچام از سال ۱۳۷۷ تاکنون در ونکوور به سر میبرد.
گیتی مادر سه فرزند پسر است.
نمایشگاههای ایران : نخستین نمایش کارهایش در نگارخانه نگار، به مدیریت افسانه هویدادر یکشنبه هفتم آذر ۱۳۵۰ بود.
گیتی این نمایش را «گویا و خاموش» نامیده بود (او این سنت نام گذاری نمایشهای آثارش را همواره دنبال کرد).
این نخستین نمایش با خوش آمد بسیار هنردوستان و روزنامههای هنری روبرو شد.
منصوره حسینی نگارگر نامی نوگرا در نقدخود بر این نمایشگاه در بخش هنر و اندیشهٔ روزنامهٔ کیهان نوشت: «گویا و خاموش، این نامگذاری را میپسندم، نه برای اینکه هنر پلآستیک را با پرداز شاعرانه صفت و کلمه پیوند زده باشم، بل برای اینکه طبیعت بیجان، اشیاء و گلها با تمام بی جانی میتوانند از غم، آرامش، مالیخولیا وثبات سخن بگویند...
در انتخاب موضوع تابلوها نوعی وحدت وجود داشت: نمایشگر شخصیت روشن و آگاه نقاش .
در رنگ آمیزی تابلوها ، انتخاب گام رنگ ، که همان گام با کم و بیشی اشکار در تمام تابلوها بکار گرفته شده، از ثبات ذهن جستجوگر نقاش سخن میگفت.» در خرداد ماه سال ۱۳۵۲ گیتی دومین نمایشگاه خود را در نگارخانه سیحون با نام «پوستموس» سیری در فضاهای شعری احمد شاملو برپا نمود.
این نمایشگاهی گفتگو برانگیز بود، چرا که گروهی از منتقدان را بینش آن بود که «محتوا و مضمون تابلوها بیشتر از شاملوست نه گیتی نوین».
در گفتگویی با فیروزه میزانی منتقد مجله تماشا گیتی برایش خودرا چنین آشکار کرد: «روزی که تصمیم گرفتم روی شعرهای شاملو کار کنم، ترس عدم موفقیت در رساندن فضاهای شعری او، و اینکه بیننده نمایشگاه هم تصور کند برای جلب بیننده از اسم شاملو سوء استفاده کردهام همیشه با من بود، ولی پس از مدتی احساس کردم که فضاهای شعری هم میتواند مانند یک جسم مثل یک گلدان طراحی شود.به هر حال آنچه نقش بسته، احساس است و مدد قلم؛ از تابلوهایم سعی کردهام تا آنجا که امکان دارد بارعایت وابستگی به شعر یک شخصیت جداگانه به وجود بیاورم تا به تنهایی نیز چیزی برای دیدن داشته باشد.» شاملو خود در نبشت گشای این نمایشگاه دریافت گیتی را چنین نشان کردست : «اما توجه گیتی به چنسیت آدمهای پردههایش حیرت آورست چیزی که...میتواند کنایه از انگیزههای رستاخیز نهایی شمرده شود - گیتی به»آیدا در آینه«کمترین توجهی، و از رابطهٔ این دو شعر کمترین آگاهی نداشته، و با این وجود پیداست که برای رستاخیز انگیزهای میجستهاست.
جستجویی که سرانجام به عشق میانجامد.
آیا گیتی می خواسته همین را به گوید؟
من یقین دارم.» در خرداد ماه سال ۱۳۵۲ گیتی دومین نمایشگاه خود را در نگارخانه سیحون با نام «پوستموس» سیری در فضاهای شعری احمد شاملو برپا نمود.
من یقین دارم.» پس از این دو نمایشگاه تک-تنه و چندین نمایشگاه گروهی گیتی نوین درنخستین نمایشگاه هنری بین المللی تهران با همیاری نگارگران اروپایی Salon d' autumnپاریس شرکت نمود.
آخرین نمایشگاه تک-تنهٔ او در ایران «تنناها یا هو» نام داشت که در سال ۱۳۵۳ در نگارخانه سیحون برپا شد.
نمایشگاههای در انیران : شمار نمایشگاههای گیتی نوین در اروپا و آمریکا بسیار است.
ورا که این نمایشگاهها را میتوان به دو دوره پیش و پس از برپایی ترانسپرسیونیزم رده بندی نمود .
از نمایشگاههای پیش از برپایی ترانسپرسیونیزم میتوان نام برد از : نمونه کار : Guity NovinEve I زنی با گلابی ها پوستر از صادق هدایت باز ماندهای از طرح پارچههای دوران ساسانی گیتی نوین نخستین گرافیست زن ایرانی ست که کارهایش در ایران و جهان شناخته شده ست.کارهای گرافیک او بر روی جلد مجلات نگین ، زمان ، کتاب اول ودوم سینمای آزاد، جُنگ چاپار و ماهنامهٔ Breaking the Silence در اتاوا چاپ شده ست.
گیتی گرافیست نخستین جشنواره بین المللی فیلم تهران بود، و طرح روی جلد کاتالوگ جشنواره ازوست.
رامین مهجوری در هفته نامهٔ پیوند ونکوور در بارهٔ او نوشته ست: "برای برنامه رادیو بین کتابهایم دنبال قطغهای میگشتم که چشمم به مجموعهای افتاد به نام "دریچه" .
این مجموعه را در آخرین روزهای پیش از کوچ اوایل سال ۱۳۶۲ در تهران خریده بودم .
در آخرین بخش کتاب عکسی بود از گیتی نوین و چند نمونه از طرح هایش.
گیتی اولین زن طراح ایرانی ست که کارهایش را در مطبوعات ایران در آن سال ها در سطح گسترده به چاپ رساند." در گردآوردهٔ "دریچه" در بارهٔ ویژه گی های طرح های گیتی آمده ست: "ویژگی طرح های گیتی ، از جمله سری کارهای دراویش اش که در مجله نگین منتشر شده ست را می باید در محتوای فکری آنها جستجو کرد.
اگرچه طرح هایش در وهلهٔ اول تزیینی به نظر میرسند اما تماشاگر با اندکی تعمق مفاهیم بسیط ذهنی روشنگر را دریافت میکند.
در طرح های گیتی خط اهمییتی ویژه دارد.
استفاده از خط باید در نهایت صرفه و آگاهانه باشد و مهمترین مساله این که خط ها محکم، بدون لرزش و بدون گوشه باشند.
خود او چه در طرح ها و چه در نقاشی اش تاکید فراوان دارد که جستجوی استتیک برایش فاقد اهمیت است؛ برای من در وهلهٔ اول محتوای فکری ست که اهمیت دارد.
اما وقتی به آثارش نگاه می کنی نوعی تعادل ریاضی را مشاهده می کنی ، کمپوزیسیون هایی کامل و به نهایت ایجاز و سادگی.
بدون شک مفاهیم بزرگ را می باید درسادگی طرح جستجو کرد.
خصیصه مهم گیتی را در جستجوی فراوان او برای کشف فضاهای تازه میتوان مشخص کرد.
او این خصیصه را وسواس گونه دنبال میکند.
اما از مصاحبه و گفتگو در باره کارهایش به شدت گریزان ست و معتقدست که هنر باید خود به خود جا بگیرد و او برای تفسیر کارهایش هرگز صحبت نخواهد کرد." شهرام معتضدی در هفته نامهٔ شهروند تورونتو مینویسد: "من در بیست و هشت سال پیش افتخار شاگردی گیتی نوین را داشتم و یادم میآید وقتی با استاد راهنمایم در بارهٔ انتخاب واحدهای درسی مشورت میکردم ایشان به من گفتند که: امسال شانس آن را داری که در کلاس گیتی نوین شرکت کنی، چراکه ما ایشان را با زحمت بسیار متقاعد کرده ایم که درس بدهند و سال دیگر ممکن ست این شانس را نداشته باشی.
در آن سال ها ایشان دو کلاس گرافیک و تزیین معماری داخلی را در مدرسهٔ عالی ساختمان درس میدادند و من در هر دو واحد ثبت نام کردم و هیچ وقت نشده ست که از بخت خوش خود سپاس گذار نباشم.
چرا که بعدها که برای تحصیلات به اروپا رفتم، دریافتم که کارهای استاد نوین در میان گرافیست های بزرگ دنیا شناخته شده ست و حتی طرح های ایشان را در کلاس های مختلف مورد بررسی و تحقیق قرار میدهند...
وقتی استاد نوین را دیدم هنوز همان شرارهٔ درخشانی که نشان از شیدایی ایشان به هنرشان ست از دیدگانشان تلالو میزد.پس خویشتن را به ایشان شناساندیم و گفتیم که افتخار شاگردیشان را داشته ایم، و از استاد اروپایی مان برایشان گفتیم که پس از نشان دادن "لیز تایلور سرخ" کار "اندی وارهول" ، کار "صادق هدایت" از طراحی های استاد را، به عنوان گام دیگری ر تفکیک گرافیکی سطح های رنگی یک پرتره به ما ارایه کرده بود سالنمایشگاهنام نگارخانهمکان۱۹۷۸"گردون های آهنگین Melodious Spheres "نگارخانه نوردٍیند Nordiende Galleryلاهه , هلند۱۹۷۹"در گوهر In Essence "نگارخانه دیدزبری Didsbury Galleryمنچستر۱۹۸۱"خلسه Meditation"براک استریت نگارخانه Brock Street Galleryکینگستون۱۹۸۲"پردههای سروشین Rhapsodic Opuses"نگارخانه تریلیوم Trillium Galleryاتاوا۱۹۸۳"الهامی پرشور Wistful Prophesy"کریستوفر هیوز نگارخانه Cristopher Hughes Galleryتورنتو۱۹۸۵"بندهای شیدایی Ecstatic Bonds "نگارخانه دوروشه Durocher Galleryمونترال۱۹۹۵"سرودی برای کلیتای A Serenade for Clytie "نگارخانه آرتکس Artex Galleryاتاوا۱۹۹۶"گل سرخ است که مهم است L'important, C'est La Rose "نگارخانه شهرداری کمبرلند، انتاریو۱۹۹۷"رویای تعبیرگر رویاها : شناسایی با ترانسپرسیونیزم Dream-reader's Dream : Introducing Transpressionism "نگارخانه آرتکساتاوا۱۹۹۸"نگاریدن سایهها بر خط هایی خیالی Painting Shadows over Imaginary Line "نگارخانه گوتنهام Guthenham Gallery درگرانویل آیلند , ونکوور۲۰۰۱"دوره کارهایم در بریتیش کلمبیا: جاپا ها ی هزاره یی از دست شده My BC Period - Traces of a Lost Millenium "پلاس دزآرت Place Des Artsکوکیتلام۲۰۰۴"پردیس تکتایی" (The Bliss of Solitude"نمایش هنر در باغ Art in Garden Show"نورث ونکوور۲۰۰۶"با این همه ، آسیب سالها مرا نهراسیده میابد و خواهد یافت" (And Yet the Menace of the Years Find, and Shall Find, Me Unafraid)"نمایش هنر در باغ Art in Garden Show"نورث ونکوور۲۰۰۷"و آشتی و راستی و دوستی نا گسسته را به زمزمه گفت" (Whispered of peace, and truth, and friendliness unquelled"نمایش هنر در باغ Art in Garden Show"نورث ونکوور