نقوش و حجاری ها و نگارگری های به جای مانده از دوران باستان تا زمان اسلام نشان دهنده علاقه و ذوق ایرانیان به هنر موسیقی می باشد.
در دوران پس از اسلام موسیقی به دلیل مخالف ها، شکوفایی دوران پیشین خود را از دست داد.
ولی به هر حال به حیات خود ادامه داد.
این استمرار را می توان در زمان صفویه در بنای کاخ چهلستون و اتاق موسیقی کاخ عالی قاپو مشاهده کرد.
موسیقی ملی ایران، مجموعه ای است از نواها و آهنگ هایی که در طول قرن ها، در این سرزمین به وجود آمده و پا به پای سایر مظاهر زندگی مردم ایران تحول وتکامل یافته، و بازتابی از خصوصیات اخلاقی، وقایع سیاسی، اجتماعی و جغرافیایی ملتی است که تاریخش به زمان های بسیار دور می رسد.
ظرافت و حالت تعمق ویژه موسیقی ایرانی انسان را به تفکر و تعقل و رسیدن به جهانی غیر مادی رهنمون می سازد.
موسیقی ملی ایران، که مبنا و سابقه ای بسیار کهن دارد، شامل شاخه های مختلفی به شرح زیر است: 1 - قبل از اسلام: موسیقی های اقوام کهن ایران شامل : بختیاری، کردی، لری و .....
2 - بعد از اسلام: الف - موسیقی مقامی ( حماسی، تعزیه، عزا ) ب - ردیفی ( دستگاه های موسیقی سنتی ) در دوره حاضر این تقسیم بندی به شرح زیر است: 1 - قبل از اسلام 2 - بعد از اسلام 3 - موسیقی های محلی ایران و نغمه های سنتی ( ملودی های دو گروه قبل ) و تنظیم و تهیه کلاسیک آنها.
طبق روش طبقه بندی جدید در آواز و مقامات، که از حدود صد سال پیش برقرار شده، آواز و موسیقی سنتی ایران را در دوازده مجموعه قرار داده اند.
از دوازده مجموعه تقسیم بندی شده، هفت مجموعه که وسعت و استقلال بیشتری داشته اند، دستگاه نامیده شده و پنج مجموعه دیگر را که مستقل نبوده و از دستگاههای مزبور منشعب شده اند، آواز نامیده اند.
بنا براین موسیقی سنتی امروز ایران، که باقی مانده مقامات دوازده گانه قدیم است، قبلا مفصل تر بوده و امروز جزئی از آن در دسترس است.
بر هفت دستگاه اصلی و پنج آواز، تعدادی گوشه استواری و الگوی نوازندگان و خوانندگان امروزی است.
شمار این گوشه ها را 228 ذکر کرده اند، ردیف های مختلف و مشهور استادان موسیقی سنتی صد ساله اخیر مانند آقا حسینقلی، میرزا عبدالله، درویش خان و صبا نیز از همین نظم پیروی می کند.
اسامی دستگاه ها و آوازها در موسیقی سنتی ایران نام هفت دستگاه اصلی عبارت است از شور، ماهور، همایون، سه گاه، چهارگاه، نوا و راست پنجگاه؛ نام پنج آواز بدین شرح است: اصفهان، ابوعطا، بیات ترک، افشاری و دشتی.
اجزای دستگاه و آواز برای اجرای یک دستگاه با یک آواز ترتیبی را باید رعایت کرد که معمولا این چنین است: درآمد، آواز، تصنیف و رنگ، از زمان مرحوم درویش خان و به ابتکاری وی پیش درآمد و چهار مضراب نیز به این سلسله مراتب اضافه شده است.
ترانه های فولکوریک ایران زنده یاد خالقی، در این باره چنین می نویسد: یکی از منابع ذیقیمت موسیقی هر کشور آهنگ ها و نغمات و ترانه هایی است که در نقاط مختلف آن مملکت، خاصه در دهات، قصبات دور از شهر به وسیله مردم بومی و روستایی خوانده می شود و چون این نوع موسیقی کمتر تحت تاثیر افکار مردم شهر نشین واقع شده، طبیعی تر و به موسیقی حقیقی و اصیل و قدیمی آن کشور نزدیکتر است؛ جمع آوری آنها علاوه بر اینکه باعث حفظ و نگهداری آنها است، کمکی هم به تحقیق درباره مختصات آن مملکت می کند، و چگونگی و کیفیت آن را معلوم می نماید.
چون در ایران اقوام مختلفی ساکنند که از نظر فرهنگ و قومی تفاوت های بسیاری با یکدیگر دارند، بنابراین موسیقی فولکوریک ایران دارای خصوصیات بسیار متنوعی از نظر طرز بیان و لحن موسیقی است.
مثلا موسیقی آذربایجانی، گیلانی، خراسانی، بختیاری، کردی، شیرازی و بلوچی نه تنها ملودی ها، که در گویش نیز با یکدیگر بسیار متفاوتند، از نظر فرم موسیقی می توان از دو نوع موسیقی بومی در ایران نام برد: 1 - ترانه های بومی آوازی که به صورت انفرادی یا دسته جمعی خوانده می شود.
2 - رقص های محلی سازی که با سازهای محلی به اجرا در می آید.
ترانه های محلی ایرانی از نظر ملودی بسیار غنی و پر مایه است که از این نظر یکی از غنی ترین، زیبا ترین و متنوع ترین ترانه های فولکوریک دنیا هستند.
این ترانه ها که نشانهً طرز فکر و تمدن و فرهنگ کشور هستند، سینه به سینه نقل شده و از نسلی به نسل دیگر می رسد و آئینه تمام نمای افکار و اندیشه های مردمی اند که خود خالق و آفریننده آن بشمار می روند.
این ترانه ها از وضع اجتماع، طرز فکر، نوع زندگی و طبیعت که در سرزمین ایران وجود دارد، یکی از غنی ترین منابع فرهنگی ایران به شمار می آیند.
این ترانه ها نمایانندهً ملت و گذشته ایران هستند و می توانند بهترین الهام بخش موسیقیدانان در پدید آمدن آثار موسیقی علمی قرار گیرند.
نمونه هایی از موسیقی فولکوریک ایران: موسیقی بختیاری، لرستان و فارس موسیقی گیلان و تالش موسیقی کردستان موسیقی سواحل جنوب ایران موسیقی سیستان و بلوچستان موسیقی خراسان موسیقی ترکمن موسیقی آذربایجان نمونه هایی از موسیقی فولکوریک موسیقی سازی موسیقی ایرانی از زمان های بسیار قدیم عمدتا با ساز و آواز توام بوده است و در کتب تاریخی نیز هرگاه به موسیقی اشاره شده بیشتر نام الحان و ترانه ها بر جای مانده است.
ولی شکی نیست که موسیقی سازی نیز دارای اهمیت بوده است.
در حدود صد سال قبل موسیقی سازی به تدریج راهی مشخص در پیش گرفت، و در این رشته نوازندگان و آهنگسازانی به وجود آمده و نوآوری هایی در این زمینه انجام دادند.
به طور کلی موسیقی سازی ایرانی دارای دو بخش اساس است: الف - تکنوازی که بر پایه موسیقی سنتی و بداهه نوازی قرار دارد.
ب - همنوازی که بر پایه کارهای جمعی اعم از گروه های کوچک یا بزرگ یک صدایی و یا چند صدایی استوار است.
تکنوازی تکنوازی در موسیقی مشرق زمین از اعتبار و اهمیت فراوانی برخوردار است.
به تعبیری می توان آن را مربوط به فلسفه و عرفان شرق و ایجاد ارتباط معنوی با عالم بالا دانست.
چرا که نوازنده شرق با ساز و موسیقی خود به نوعی عبادت خصوصاً در کنج خلوت و تنهایی خود می پردازد.
تکـنوازی در موسیقی مشرق زمین از اعـتبار و اهـمیت فراوانی برخوردار است.
به تعـبـیری می توان آن را مربوط به فـلسفه و عـرفان شرق و ایجاد ارتـباط معـنوی با عالم بالا دانست.
چـرا که نوازنده شرق با ساز و موسیقی خود به نوعی عبادت خصوصاً در کـنج خلوت و تـنهـایی خود می پـردازد.
هـمنوازی از دورهً ناصرالدین شاه قاجار کار گـروه نوازی چـه در زمینه موسیقی و سازهای سنتی و چه با رعایت اصول و قواعـد موسیقی ارکستر غربی که به وسیله مسیو لومر ( معـلم موسیقی فرانسوی که برای تـدریس در دارالفـنون آن زمان و رشتـه موسیقی نظام به ایران دعـوت شده بود) در قالب موسیقی نظام و سازهای غـربی به ایران آورده شد، بـیشتر معـمول گـردید.
بعـدهـا کم کم کار گـروهی رونق بـیـشتری گـرفت، و با اضافه شدن سازهای غـربی به جـمع سازهای ایرانی و اجرای قطعـات ایرانی بر روی آنهـا با فـرم تازه معـمول شد.
ایرانیان در مقاطع مختـلف تاریخی از آلات متعـدد موسیقی، به ویژه قـدیمی ترین آنهـا یعـنی نی و دایره استـفاده می نمودند.
انواع آلات موسیقی که مورد استـفاده قـرار می گـرفته و هـنوز هـم در گـوشه و کـنار این کشور پـهـناور استـفاده می شود به هـمراه یک تـقـسیم بـندی کـلی به این شرح است: آلات موسیقی بادی نی نی از قـدیمی ترین این نوع است و شامل یک لوله استوانه ای از جـنس نی بوده که دارای هـفت بـند و شش گـره است.
نی از دسته سازهـای محـلی است و تـقـریـبا در تمام نقاط ایران معـمول و رایج است.
سرنا سرنا ساز دیگـری از خانواده آلات موسیقی بادی است که در تـمان نقاط ایران معـمول است و شامل سرنای بـخـتـیـاری و آذربایـجانی است.
در ایران این ساز به هـمراه دهـل و یا نقاره نواخـته می شود.
لازم به ذکر است که نواخـتن این ساز در نقاط مخـتـلف کشور در مواقع خاصی و به منظورهای مخـتـلف انجام می شود.
در کردستان با نواخـتن دهـل و سرنا مرگ کسی را خبر می دهـند و در شمال ب هـمراهی طناب بازهـا سرنا نواخـته می شود و در آذربایجان غـربی، روستائیان در عـروسی ها حین رقص چوبی، سرنا می نوازند.
کـرنا کرنا: سازی قدیمی و تاریخی است که در استان های مخـتـلف ایران به شکـل های متـفاوت ساخـته و اجرا می شود.
مهـمترین کرناهـا، کرنای شمال، گـیلان و کرنای مشهـد است.
این ساز بـیـشتر در کردستان و آذربایجان مورد استـعـمال قرار می گـیرد.
نی انبان نی انبان بـیـشتر در جنوب ایران مورد استـفاده قـرار می گیرد و در بعـضی نقاط ایران آن را " خـیک نای " نـیز می نامند و در نقاطی از آذربایجان نیز نواخته می شود.
آلات موسیقی زهـی کمانچـه یکی از قـدیمی ترین سازهای زهـی، کمانچه است که اولین شکل ویولون امروزی است.
این ساز نـقـش تک نواز و هـمـنواز، هـر دو را به خوبی اجرا می کند.
کمانچه سازی ملی است.
در تمام استان های ایران نواخـتن آن متداول است و بـیشتر در میان طوایف ترک و ترکـمن رواج دارد.
بربط بربط: سازی از خانواده سازهای رشته ای مفـید که به آن " ال عـود یا لوت " نیز می گـویـند.
ساخـتمان این ساز شـبـیه گـلابی است که از درازا به دو نـیم شده است.
دارای کاسه ای بـزرگ و دسته ای کوتاه که در آغاز سه رشته سیم داشته است.
رباب رباب: این ساز زهـی است از چـهـار قـسمت شامل شکم خـربزه مانـند، سینه، دسته و سر تـشـکـیل شده است.
سیم های رباب در قدیم از روده و امروز از نخ نایلون ساخـته می شود و مضراب رباب از پـر مرغ ساخـته شده است.
این ساز اساساً سازی محلی است و بـیـشتر در نواحی خراسان معـمول است و هـمچـنـین در نواحی سیستان نیز نواخـته می شود.
تار تار: یکی از سازهای زهی اصیل ایران است که یک شـکم چـند قـسمتی دارد و دارای شش تار می باشد.
از این گـروه ســــازهــا، سـه تار و دو تار را می توان نام برد که نوازندگی دوتار در تـرکـمن صحرا و نواحی خراسان بـسیار معـمول می باشد.
آلات موسیقی ضـربی از سازهای ضربی معـروف ایرانی دهـل، طبل و تـنـبک می باشـند.
دهـل دهـل: این ساز از استوانه کوتاهی از جـنس چـوب که قـطر دایره آن حـدود یک مـتر و ارتـفاع آن 25 تا 30 سانتی متر است تـشکـیل شده و بر دو سطح دایره ای شکـل آن پـوست کـشـیده شده است.
مضرابـش دو چـوب یکی به شکـل عـصا و دیگـری ترکه ای نازک می باشد.
دهـل سازی کاملا محـلی و بـیـشـتر هـمراهـی کـنـنده با سرنا است.
در مناطق فارس، بلوچستان و کـردستان بـیش از سایر جاها مورد استـفاده قـرار می گـیرد.
دایـره : دایره: این ساز ضربی که از حلقه ای چوبی تـشـکیل گـردیده که بر یکی از سطوح جانبی دایره ای شکل آن پـوست کشـیده شده است، این ساز را با ضرب سر انگـشتان هـر دو دست می نوازند و بـیـشتر شهـری است تا محـلی.
سازی است هـمراهی کـنـنده با سایر سازهـا.
دایره در حال حاضر در آذربایجان بـیـشـتر از سایر جاهـا رواج دارد.
طبل طبل: یکی دیگر از سازهای ضربی که کوچکـتر از دهـل می باشد و مضراب آن دو کوبه چوبی است و آن را در مراسم عـزاداری در اکثـر مناطق ایران می نوازند.
تـنـبک تـنبک: سازی است از پوست و چوب ( معـمولا گـردو ) و از دو قسمت گـلویی و استوانه ای تـشکـیل یافـته، سطح بالایی آن از پوست و قسمت گلویی آن که با دهانه ای گـشاد دارد باز می باشد.
سازهای مضرابی ( زهـی - کوبی ) ر ساز منحصر بفرد ایرانی که در این تـقـسیم بـندی قـرار می گـیرد سنـتور است.
این ساز شامل جـعـبه ای ذوزنقه ای است و هـفـتاد و دو رشته سیم سفـید و زرد تـشکـیل یافـته است.
سنـتور اساساً سازی است که قابـلیت تـکـنوازی و هـمنوازی را داراست و نواخـتن آن در تمام استان های ایران متـداول است.