تاریخچه اعتیاد
درقدیمی ترین سند باقی مانده از ایران باستان یعنی شاهنامه فردوسی ، می خوانیم که الکساندر مقدونی فاتح ایران ، دچار بیماری سختی شد و پزشکی هندی به دربار او اعزام شد و توانست با فراهم آوردن تریاک از گیاهان کوهی الکساندر را معالجه کند.
همچنین اکثر مؤلفین اشاعه تریاک را به عنوان داروی مخدر از زمان شکست ساسانیان به بعد می دانند و در اکثر نوشته ها به این موضوع اشاره شده است ، اما حتی بعد از ظهرو اسلام تا قرون بعد هم هرگز ایرانیان دچار مشکلات ناشی از مصرف تریاک و حشیش نشدند. قدیمی ترین افرادی که به مسأله اعتیاد و مصرف تریاک به غیر از مقاصد پزشکی اشاره دارد ، نوشته های مورخینی است که از زمان غرنویان به بعد مسأله مصرف و استفاده تریاک وحشیش را سخت کرده اند.مصرف تریاک در دوران قاجاریه به خصوص در زمان ناصر الدین شاه افزایش پیدا کرد و از اواسط حکومت وی کشت خشخاش شروع شد ، بعد از انقلاب مشروطیت و شروع کار مجلس شورای ملی ، قوانینی درباره معالجه معتادان وصف شد که هر کدام از آن ها قبل از اینکه ناشی از اراده جامعه برای مبارزه با اعتیاد باشد ، نشانه گسترش مواد مخدر در میان ایرانیان است.
نورو بیولوژی اعتیاد
هر کسی که با یک مصرف کننده مواد ، مخصوصا کسی که کوکائین مصرف می کند ، کار کرده باشد ، گواهی می دهد که رفتارهای تکراری خودتخریبی و اعمال غیر قانونی نتیجه این اعتیاد است. چنین رفتارهایی منشا زیست شناسی دارند ، حیوانات آزمایشگاهی که در معرض مواد نیرومند قرار گرفته اند ، رفتارهای شبیه به رفتار های انسان از خود نشان می دهند . حیواناتی مانند خرگوش و موش ، هنگامی که درشرایط دسترسی نامحدود به کوکائین قرار می گرفتند هر کاری را برای به دست آوردن دوز اضافی دیگر انجام می دادند . موشی که یاد گرفته است با فشار دادن اهرم یک دوز یا یک واحد کوکائین به عنوان پاداش دریافت کند حاضر است این کار را صدها هزار بار فقط برای یک دوز بیشتر انجام دهد ، صدها هزار بار یک موش یا خرگوش ممکن است به منظور به دست آوردن کوکائین تا حد مرگ از غذا خوردن امتناع کند چنین رفتارهایی درحیوانات شدیدا به رفتار انسان هایی که برای به دست آوردن مواد به رفتارهای خود تخریبی دست می زنند شباهت دارند اما دلیل چنین شباهت هایی چیست ؟
این شباهت به دلیل این است که مغز تمامی پستانداران به طور قابل ملاحظه ای به هم شباهت دارند. تنها مغز انسان در بعضی از قسمت ها از جمله کنترل 1) تکلم ، 2) ارتباطات و 3) تفکر انتزاعی را در بر دارد ،رشد یافته تر می باشد، اما سایر قسمت های مغز انسان که مسئول اعمال ، کنش های حیاتی و اصلی می باشند ، به طور برجسته ای با مغز سایر پستانداران شباهت دارد و در همین قسمت مغز است که مواد مخدر بیشترین تاثیر را بر جای می گذارند.این بخش از مغز در محلی قرار دارد که اصطلاحا به آن مغز میانی گفته می شود.مغز میانی شامل ساختار اصلی سیستم پاداش مغز می گردد.
فیزیولوژی اعتیاد
برای اینکه یک ماده تاثیر گذار باشد ، باید ابتدا وارد بدن شده و سپس وارد مغز می گردد. مغز با مکانیزم قابل توجه و چشمگیر و پیچیده ای که در مقابل این مواد اتخاذ می کند ، از خود محافظت می نماید که به این مکانیسم چشمگیر ، قابل توجه و پیچیده سد بین خون- مغز اطلاق می شود.
اگر چه خون غذا را به مغز می رساند ( به انضمام تمام ارگان های بدن ) اما سیستم مغز به صورت جداگانه فعالیت می نمایند با وجود این، مواد خاصی قادرند که از این سد بین خون – مغز بگذرند یا به داخل آن نفوذ کنند و سپس بر روی سیستم عصبی مرکزی تاثیر بگذارند – این ها مولکولها یا مواد کوچکی بوده که قابل حل می باشند به این معنی که آن ها به آسانی در غشا ها حل شده و از آن ها می گذرند.
قبل از اینکه ماده وارد مغز شود باید وارد جریان خون گردد. راه های مختلفی برای ورود ماده به جریان خون وجود دارد که به شرح ذیل می باشند :
مواد ممکن است به صورت خوراکی مصرف و از طریق دهان وارد خون و سپس از مخاط دهان ، جدار معده عبور و سپس وارد روده شود- ممکن است که از راه دستگاه تنفسی وارد شده و جذب مخاط بینی شوند یا در برخی موارد جذب ریه ها می شوند. مواد ممکن است مانند دود در فضا پخش شده ( مثلا در هنگامیکه سیگار مصرف می شود) و مستقیما وارد ریه ها می شوند. بعلاوه آن ها ممکن است مستقیما از طریق تزریق وارد سیستم ونوسی شوند. سیستم سرخرگی در تمام نقاط بدن حتی آخرین ارگانها وجود دارد و وقتی که این مواد از راه تزریق وارد بدن شده از طریق همین سیستم سرخرگی به اقصی نقاط بدن رفته و معمولا باعث بوجود آمدن صدمات موضعی می شوند.
این راه ورود ماده به بدن است که در میزان تاثیر آن ماده بروی بدن و همچنین بروز اعتیاد موثر است به طور کلی اینکه چه مقدار از ماده وارد سد خونی مغز شده و از آن عبور می کند مستقیما به میزان قدرت آن ماده بستگی دارد . این در مورد تمام مواد درست بوده و ( صادق می باشد ) که اگر یک ماده به کندی وارد بدن شود آن به اندازه موقعی که کوکائین از طریق خوراکی مصرف شود ، قوی و یا حتی اعتیاد آور نیست ؛ مثلا هنگامیکه قدرت جزئی یا استعداد ابتلا به اعتیاد می شود. مصرف کننده در مثالی که در بالا ذکر شد احساس سبکی کرده و شور و اشتیاق وی کاهش می یابد. این احساس هیجان و سبکی شبیه زمانی می باشد که یک فنجان قهوه غلیظ مصرف شده باشد کوکائین خالص یا کوکائینی که از طریق تزریق وارد بدن می شود به هر حال هر دو سریع و آنی جذب شده وبسیار اعتیاد آور هستند. کوکائینی که از طریق دستگاه تنفسی وارد بدن می شود از لحاظ بینابین مثالهای که پیش تر و بعدا ذکر می شوند هستند.
زبان مواد مخدر
سوءمصرف (abuse) به استفاده از هر نوع موادی اطلاق می شود که تاثیرات ناخواسته بر روی مصرف کننده بر جا می گذارد.
مقدار یا میزان ماده مورد استفاده عامل مهم سوء مصرف به شمار نمی آید بلکه تاثیری که این مواد بر مصرف کننده برجای می گذارند تعیین می کند که آیا ماده مورد سوء مصرف قرار گرفته است یا خیر.
ماده مورد استفاده باید با واکنشهای فرد تداخل پیدا کند . به عنوان مثال فرد بعد از نوشیدن به طرز بدی عمل می کند و قادر به کنترل رفتار خود نیست.چنانچه یک فرد پس از نوشیدن ( مصرف الکل ) حتی به میزان خیلی کم رفتار نامناسب ، بی تهجد و غیر معمولی از خود نشان دهد می توان گفت که الکل را مورد سوء مصرف قرار داده است (سوء مصرف : 1.اندازه ، 2.فرهنگی)
دومین عاملی که از تعریف سوء مصرف باید مدنظر گرفت این است که آیا استفاده از مواد از لحاظ فرهنگی مورد تایید است یا خیر زیرا در مواقع معین و فرهنگ های معین پذیرش اجتماعی متفاوتی برای استفاده از مواد وجود دارد . اعتیاد را می توان گفت یک واژه علمی نیست اما به طور گسترده ای این اصطلاح به کار برده می شود.
اعتیاد به الگویی از مصرف یا سوء مصرف مواد گفته می شود که حاکم و مسلط بر زندگی فرد است ( زندگی فرد را احاطه کرده است) و فرد زمان زیادی صرف به دست آوردن و برنامه ریزی جهت مصرف مواد می کند . به عنوان مثال فردی که تمام پول خود را برای به دست آوردن کوکائین می کند شغل خود را از دست می دهد . وبه خاطر وابستگی به کوکائین از روابط خود بادیگران در رنج است وبه عنوان معتاد توصیف می گردد.
معتاد :
کسی که مسئول و عهده دار تقویت مصرف مواد می گردد.
مثال :
فردی که اختلال اضطرابی دارد و در او تشخیص داده شده و به همین خاطر بنز و دیاسپامین مصرف می کند،یک معتاد نیست ، اگر چه ممکن است وابستگی جسمانی نیز به آن دارو پیدا کرده باشد.