دانلود تحقیق مردم شناسی و جامعه شناسی ، ایل و عشایر

Word 60 KB 11033 11
مشخص نشده مشخص نشده علوم اجتماعی - جامعه شناسی
قیمت قدیم:۱۲,۰۰۰ تومان
قیمت: ۷,۶۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • گذشته، میان دو اصطلاح ایل و عشایر تمایزی قائل نبودند و این دو را مترداف با یکدیگر و برای معرفی گروهی از مردم کوچندهٔ شبانکارهٔ چادرنشین به کار می‌بردند؛ اما امروزه در مردم شناسی و جامعه شناسی، ایل و عشایر، دو مفهوم متفاوت به کار می‌روند.

    ....

    در گذشته، میان دو اصطلاح ایل و عشایر تمایزی قائل نبودند و این دو را مترداف با یکدیگر و برای معرفی گروهی از مردم کوچندهٔ شبانکارهٔ چادرنشین به کار می‌بردند؛ اما امروزه در مردم شناسی و جامعه شناسی، ایل و عشایر، دو مفهوم متفاوت به کار می‌روند.

    در برخی از متنهای تاریخی ایران، ایل به مفهوم جامعه اسکان نیافته و چادرنشین، شناسانده شده است فسایی دو اصطلاح ایل و طایفه را از یکدیگر متمایز می‌کند و ایل را به مردمی که در تمام سال در بیابانها، در چادرهای سیاه زندگانی می‌کنند و از گرمسیرات به سردسیرات جابه جا می‌شوند، اطلاق می‌کند.

    و طایفه را برای مردمی که کوچ نمی‌کنند، و از تیره‌های ایلات نیستند و در سیاه چادر یا در دهات زندگی می‌کنند، به کار می‌برد؛ اما همو در جایی دیگر برعکس، برخی از گروههای کوچنده مانند «بهاءالدینی» در ناحیه صیصکان، و «سادات میرسالار» درناحیه بهمئی کهکیلویه را که کوچ و ییلاق و قشلاق می‌کنند، طایفه می‌نامد.

    گفتنی است که تاریخ نگاران ایرانی از دوره صفوی به این سو، گه گاه طایفه را به جای ایل، برای معرفی جماعت کوچنده به کار برده‌‌اند.

    برخی از مردم شناسان ایران برای تمایز میان جامعه ایلی و جامعه‌های دیگر، ملاکها و ضابطه‌هایی را پیشنهاد کرده‌اند.

    از آن جمله‌اند: وجود ساختار ایلی، یعنی رده بندی تیره و طایفه و جز آن در ایل؛ باور اعضای ایل به تعلقشان به یکی از رده‌های این ساختار؛ و داشتن سرزمین مشترک با محدوده معین .

    دیگر مردم شناس فرانسوی، این ضابطه‌ها را ملاک تشخیص جامعه ایلی دانسته است: ۱.

    نظام خویشاوندی منسجم و نیرومندی که مسائل و معضلات ایل بر اساس قوانین برآمده از آن نظام، در درون ایل حل و فصل می‌شود؛ ۲.

    سازمان اجتماعی و اداری هرمی شکل شاخه‌ای مبتنی بر نظام خویشاوندی؛ ۳.

    شیوه معیشتی ویژه‌ای که بیشتر بر نگاهداری و پرورش دام استوار است (زراعت در جامعه ایلی در درجه دوم اهمیت قرار دارد و تولید صنایع دستی از نوع ریندگی و بافندگی اشتغال جنبی مردم ایل است)؛ ۴.

    شیوه زیست خاصی که به شکل کوچندگی و نیمه کوچندگی آشکار می‌گردد.

    برخی هم کوچندگی فصلی و تحرک از منزلی به منزل دیگر در قلمروی معین، و معاش مبتنی بر دامپروری را از شاخصه‌های مهم در شناخت جامعه ایلی می‌دانند و برای آن دسته از ایلها که زمانی کوچنده بودند و سپس یکجانشین شدند، و ضمن وحدت ایلی خود، از دامداری به کشاورزی روی آوردند، اصطلاح ایل به کار می‌برند.

    ایل را واحدی سیاسی- اجتماعی، مرکب از شماری طایفه متشکل از چند واحد پدر تبار نیز گفته‌اند.

    برخی هم ایل را که مبانی آن در زندگی عشایری و سازمان اجتماعی قبیله نهفته است ، پدید آورنده ساخت ویژه‌ای از قدرت دانسته، بعد سیاسی جامعه عشایری، و تحقیق اتحادیه‌های سیاسی قبایل و طوایف عشایری را در سازمانی خاص به نام سازمان ایلی یاد کرده‌اند.

    ایل را به مفهوم یک واحد مستقل اجتماعی- فرهنگی نیز تعریف کرده‌اند که سازمان اجتماعی آن قبیله‌ای، روش زیست آن کوچ نشینی (کامل یا نیمه)، و شیوه معیشت آن بیشتر دامداری است.

    ساختار اجتماعی ایل به منزله قبیله را، نظام عشیره ای مبتنی بر اتحاد چند عشیره شکل می‌دهد.

    هر عشیره از جماعتی ترکیب شده است که افراد آن بر اساس پیوندهای خونی متحد شده و یک واحد مستقل هم بسته را به وجود آورده‌اند.

    با توجه به آنچه گذشت ، می‌توان گفت که ساختار اجتماعی و سیاسی ، مهم‌ترین عامل هویت دهنده به جامعه ایلی است.

    ایل ممکن است جامعه‌ای عشایری، یا جامعه‌ای ده نشین و کشاورز باشد که در صورت اخیر، گله‌هایش را چوپانان به چرا ببرند.

    از این رو ،جامعه‌های کوچ نشین شبان و جامعه‌های یکجانشین کشاورز تا زمانی که سازمان اجتماعی- سیاسی خود را حفظ کرده باشند، ایل به شمار می‌روند(۱).

    طبقه بندی ایلها جامعه‌های ایلی ایران از قومهای گوناگون، با فرهنگها و زبان‌های متفاوت برآمده، و در سازمانهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی منسجمی سامان یافته‌اند.

    هر یک از جامعه‌های ایلی دارای ویژگیهای قومی و فرهنگی و زبانی مخصوص به خود است.

    در اسناد تاریخی و رسمی، و در برخی از نوشته‌های تحقیقی و قوم‌نگاریهای اخیر، گروههای ایلی- عشایری ایران بر مبنای خاستگاه قومی- زبانی طبقه بندی شده‌اند.

    مستوفی قدیم‌ترین طبقه‌بندی از ایلات را در دوره صفوی در فهرستی از آمار مالی و نظامی ایران در ۱۱۲۸ق/۱۷۱۶م به دست داده است.

    بنابراین طبقه بندی ، ایلات به دو گروه بزرگ ایرانی و غیر ایرانی تقسیم شده، و فهرست ایلات و طایفه‌های وابسته به هر یک از این دو گروه، بنابر توزیع جغرافیایی آنها، نام برده شده است.

    وی گروه «ایرانی الاصل» راکه با طایفه‌های دیگر نیامیخته بودند، در ۶ فرقه یا طایفه «صحرانشین» طبقه بندی کرده، و نوشته است که این گروه در کوهها، و بزرگانشان گاه در شهرها زندگی می‌کنند، این ۶ فرقه اینهاست: ۱.

    لرها که ۱۱۱۸ جماعتند و در ۴ طایفه بزرگ فیلی ، لک وزند، بختیاری و ممیسنی (ممسنی) با یکدیگر در آمیخته‌اند؛ ۲.

    گروس، کلهر و مکری؛ ۳.

    کردهای خراسان که طوایف بزرگ زعفرانلو، سعدانلو، کوانلو (ظاهرا قوانلو) و دوانلو رادر برمی‌گیرد؛ ۴.

    جلایر خراسان؛ ۵.

    قرائی؛ ۶.

    جلایی، همو گروه «ایلات بیرونی» یا غیر ایرانی را که از سرزمینهای دیگر به ایران آمده بودند، به دو فرقه عرب و ترک تقسیم کرده است: ترکها را ۶ طایفه نوشته است: ۱.

    افشار(شاملو، قرخلو و سروانلو)، بیات و دنبلی؛ ۲.

    قاجار و قجر؛ ۳.

    شقاقی؛ ۴.

    زنگنه؛ .۵.

    قراگوزلو؛ ۶.

    شاه شیون (شاه سون).

    فرقه عرب را هم به ۶ طایفه چعب (کعب) ، عرب حویضه (حوزه، هویزه)، عرب فارس، عرب میش مست خراسان، عرب زنگویی و عرب عمری تقسیم کرده است.

    ماری شیل ایلهای ایران را به ۳ گروه نژادی ترک، لک و عرب جای می‌دهد.

    ایلهای ترک را از بازماندگان مهاجمان قبایل ترک ترکستان، لکها را از گروههای هم تبار ایرانی اصیل، و عربهای کرانه‌های خلیج فارس را از نسل اعراب ساکن در سواحل مقابل خلیج، و ایلهای عرب پراکنده در ایران را منشعب از مهاجمان و فاتحان عرب دانسته‌اند.

    وی لرها و بختیاریها را از لکها، و کردها را هم از اعضای خانواده ایرانی ، و وابسته به لکها، و هر دو را از نژاد فرس قدیم می‌داند.

    همو فهرستی از ایلات و عشایر ایران بر حسب پراکندگی جغرافیایی آنها باذکر خاستگاههای قومی و زبانی، و شمار چادر یا خانوار آنها به دست می‌دهد.

    لمتن ایلهای کوچنده و نیمه کوچنده ایران در دوره اسلامی را در ۳ گروه بزرگ عرب، ترکمن و ترک، و ایلهایی که عرب و ترک نیستند، رده‌بندی کرده، و ایلهای وابسته به قوهای کرد، لر، بلوچ و جیل (گیل) را که پیش از حمله اعراب در ایران می‌زیسته‌اند، از گروه سوم دانسته است.

    طبقه بندی دیگری نیز از ایلات بر حسب اقوام و بر اساس وضع کنونی آنها صورت گرفته، و از خاستگاه تاریخی آنها که محل طبقه بندی مرود نظر بوده، صرف نظر شده است.

    ایلات را همچنین بر مبنای زبان رایج میان آنها به ۶ گره قومی ترکمنها، ترکها، کردها و لرها ، عربها و بلوچها تقسیم کرده‌اند و ایلات و عشایر وابسته به هر یک از این گروههای قومی- زبانی را در حوزه‌های جغرافیایی مختلف سرزمین ایران نام برده‌اند؛ نیز ایلات را بر پایه پیشینه تاریخی و پاره‌ای ویژگیهای قومی- زبانی و فرهنگی- اجتماعی را در ۵ گروه بزرگ آورده‌اند: ۱.

    ایلات کرد و لر که سایقه تاریخی آنها همزمان با مهاجرت آریاییها به ایران است؛ ۲.

    ایلات ترک، با پیشینه تاریخی کهن، مانند ایلات قشقایی، شاهسون و افشار؛ ۳.

    ایلات و طوایف بلوچ و سیستانی؛ ۴.

    ترکمنها؛ ۵.

    عشایر عرب زبان و چند گروه فارسی یا ترک زبان پراکنده در کرمان ، خراسان و ایران مرکزی.

    جامعه‌های ایلی ایران از قومهای گوناگون، با فرهنگها و زبان‌های متفاوت برآمده، و در سازمانهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی منسجمی سامان یافته‌اند.

    کمیسیون ملی یونسکو در ایران، صورت پراکندی جغرافیایی ایلها و طایفه‌های ایران را برحسب استان در جدولهایی در کتاب ایرانشهر آورده است.

    در این جدولها در برابر نام هر ایل ، نام طایفه‌های آن، کیفیت زندگی، محل ییلاق و قشلاق ، وضع گله‌داری، صنایع، و اعتقادات مردم آنها آمده است.

    مرکز آمار ایران نیز صورتی از ایلهای کوچنده (عشایر) و طایفه‌های مستقل کوچنده ایران در ۱۳۷۷ ش را بر حسب توزیع جغرافیایی آنها در استانهای مختلف کشور با ذکر نام هر ایل و طایفه و محل ییلاق و قشلاق و شمار خانوار و جمعیت آنها به دست داده است.

    طبقه بندی ایلات و عشایر بر بنیاد ویژگی‌های قومی و زبانی را نمی‌توان یک طبقه‌بندی دقیق علمی در مطالعات مردم شناسی دانست، زیرا ایلها و طایفه‌هایی هستند که هر یک از گروهها و دودمانهای قومی - زبانی گوناگون آنها باهم آمیخته ، و یک ایل یا طایفه را، با سازمان اجتماعی و سیاسی واحدی تشکیل داده‌اند.

    نمونه بارز این دسته از ایلها، ایل بزرگ قشقایی است.

    اگرچه منشاء قومی گروههای اصلی تشکیل دهنده این ایل، به اقوام ترک زبان مهاجر به ایران باز می‌گردد، اما در ایران (در منطقه فارس) با گروههای دیگری از اقوام غیر ترک زبان درآمیختند و سازمان ایلی قشقایی را پدید آوردند.

    وجه دیگر طبقه‌بندی که شیوه‌ای تازه در طبقه‌بندی جامعه‌های ایلی و عشایری در پژوهشهای قوم‌نگاری است.

    طبقه بندی بر اساس همبستگی یا ساختار اجتماعی- سیاسی ایلات است .

    بنابراین طبقه بندی، یک دسته اتحادهای ایلی و یا بزرگ ایلهایی بودند که ساختاری متمرکز و پرقدرت داشتند و دودمانهای متعلق به سران ، آنها را رهبری می‌کردند.

    قدیم‌ترین این دسته ایلها، آق‌قویونلو و قره‌قویونلو در سده ۹ق ، سپس قزلباش و نیز ایلهای بزرگ دیگری بودند که از سده ۱۰ تا ۱۲ق دودمانهای را بنیان نهادند که با حکمرانان وقت مبارزه می‌کردند.

    اتحادهای ایلی بختیاری و قشقایی نمونه‌های دیگری از این دسته گروههای ایلی در سده‌های ۱۳و۱۴ق بودند.

    سران این ایلها ، صاحب قدرت و ثروت از جمله دام، زمین کشاورزی و خانه‌هایی در شهر های مهم تجاری بودند.

    افزون بر آن، از محل جمع‌آوری مالیات و کمک‌های از محل جمع آوری مالیات و کمک‌های دولت و دیگران ، و برخی از آنها، مانند سران بختیاری ، از راه حق امتیاز نفت در آغاز سده ۲۰ م، درآمدهایی داشتند.

    دسته دوم ایلهایی بودند که ساختار سیامی متمرکز محلی با رهبری که قدرت تر داشتند ، مانند شاهبونها و قره داغهای آذربایجان ، کردهای غرب ایران و خراسان ، بویراحمد ، ممسنی و لرهای زاگرس مرکزی ، ایلات خمسه فارسی و گروههای ایلی بلوچ در جنوب شرقی ایران این دسته ایلهها معمولاً با دولت‌ها، فقط در سطح منطقه تماس داشتند و گه گاه به لحاظ سیاسی در کنار اتحادهای ایلی قرار می‌گرفتند و بر آنهای تهدیدی بزرگ به شمار می‌رفتند .

    دسته سوم ،‌ایلیهایی که ساختار سیاسی متمرکز نداشتند و به صورت پراکنده و بدون رهبری برجسته و مشخص ، سازمان یافته بودند.

    معروف‌ترین ایلها از این گروه، ترکمنهای یموت گرگان بودند که از چند طایفه نیرومند تشکیل می‌شدند.

    این گروههای ایلی به سبب پراکنده بودن و داشتن سازمان سیاسی غیر متمرکز بیش از ایلهای دیگر می‌توانستند در برابر حکومتها ایستادگی کنند.

    گروههای ایلی کوچک‌تر و ضعیف‌تری نیز بودند که معمولا از برابر دید حکومتهای مرکزی و تاریخ نگاران ، دور مانده بودند.

    سنگسریهای کوهستانی البرز، کماچیها و طایفه‌های دیگر کرمان نمونه‌ای از این دسته ایلها به شمار می‌رفتند(۲).

    شکلهای زیستی، معیشتی جوامع ایلی ایرانی از لحاظ شیوه زیست و معاش به دو دسته تقسیم می‌شوند: جامعه‌های کوچنده یا کوچ نشین، و جامعه‌های غیر کوچنده یا یکجانشین.

    کوچندگی خود شکلهایی از کوچ روی و چادرنشینی محض و کامل تا نیمه کوچ روی و نیمه کوچ نشینی ، یعنی شیوه‌ای میان کوچندگی کامل و یکجانشینی کامل دارد.

    ایلیاتیهای ایران از نحوه زیست و معاش گروهها و واحدهای وابسته به ایل خود، آگاهند و شیوه کوچ نشینی و یک جانشینی ایل را از هم تمیز می‌دهند و هر یک را با اصطلاحی خاص می‌شناسنند.

    مثلا ترکمنهای یموت، گروه کوچنده را «چاروا» و غیر کوچنده را «چمور» و بلوچها و عشایر فارس، از جمله قشقاییها، کوچندگان را «بادی»، و یکجانشینان زارع را «خاکی» می‌نامند.

    ایلهای چادرنشین شبان، در تمام سال پیوسته از جایی به جایی دیگر می‌کوچند و با صحراگردی و بادیه نشینی زندگی می‌گذرانند.

    این دسته از کوچندگان، همه زیر چادر می‌زیند و به هنگام کوچ، سیاه چادر و زاد و توشه و اسباب خانه خود را بار ستوران می‌کنند و منزل به منزل ، راه دور و دراز دشت و صحرا رابرای به دست آوردن آب و مرتع گله‌هایشان می‌پیمایند.

    کوچندگان چادرنشین ، اقتصادی یک پایه و مبتنی بر شبانی دارند.

    کوچندگی و چادر نشینی محض و کامل در ایران پیشینهٔ دراز دارد.

    اکنون هم، شماری ایل و طایفه در ایران زندگی کوچ نشینی و شبانی دارند و در سیاه چادر به سر می برند و اقامتگاه دائم و ثابتی در ییلاق و قشلاق ندارد.

    ایلهای کوچندهٔ فصلی، کوچ تابستانه و زمستانه دارند.

    این ایلها در بهار بار و بنه می‌بندند و با گله‌هایشان به ییلاق یاسردسیر می‌روند و بخشی از بهار و تمام تابستان را در ییلاق می‌گذرانند.

    در پاییز، از ییلاق به قشلاق و یا گرمسیر باز می‌گردندو بخشی از پاییز و زمستان را در قشلاق به سرمی‌برند.

    برخی از این ایلات، در قشلاق و ییلاق خانه‌های خشت و گلی یا سنگی دارند.

    بخشی دیگر به خصوص در ییلاق ، در سیاه چادر می‌زیند.

    همه اعضای ایل در «ایل راه» یا «روال» (راه کوچ) و در منزلگاههای میان ییلاق و قشلاق در چادر زندگی می‌کنند.

    اقتصاد ایلها و طایفه‌های کوچنده فصلی اساس مبتنی بر اقتصاد گله داری آمیخته با اقتصاد کم‌رنگ و ضعیف کشاورزی است.

    گروه بزرگی از طایفه‌ها و تیه‌های ایلات ایران، مانند ایلهای بختیاری در خوزستان و چهارمحال، قشقایی در فارس، و ایلسون (شاهسون) در آذربایجان، به شیوه کوچ نشینی فصلی زندگی می‌گذرانند.

    ایل باصری، از ایلات خمسه‌ی فارس نیز تا دههٔ ۱۳۳۰ش، تماما کوچ فصلی داشتند و در چادر زندگی می‌کردند و در جلگه‌های خشک و کوه های جنوب، شرق و شمال شیراز در استان فارس کوچ می‌کردند.

    ایلهای اسکان یافته، زندگی کوچ روی و چادر نشینی را رها کرده، و با حفظ ساختار اجتماعی- سیاسی سنتی خود در خانه‌های خشت و گلی روستا های ساکن، یا به اصطلاح«تخته قاپو»شده‌اند.

    اقتصاد این گروه از جامعه‌های ایلی در درجه اول بر پایه‌ی تولید کشاورزی، و سپس دامپروری است.

    دامداران ایل معمولاً گله‌های خود را به چوپانان ایل می‌سپارند تا به مراتع متعلق به تیره طایفه و روستاهای محل اقامت آنها، یا کوهستانهای پیرامون دهات ببرند و بچرانند.

    ایل اینالو (اینانلو) و بهارلو از ایلهای ترک اتحاد خمسه فارس، نمونه‌ای از ایلات کاملا اسکان یافته ده‌نشینند.

    اینالوها از ۱۲۹۳ ق در صحرای قره بلاع فسا سکنی گزیدند و از آن پس ، در هیچ یک از فصول، از صحرا بیرون نرفتند و به کشت و زرع پرداختند اگرچه این دسته از ایلها شیوه زندگی کوچندگی و شبانی را رها کرده، و به ده‌نشینی و زراعت روی آورده‌اند، اما ویژگیهای ایلیاتی خود، یعنی ساختار و نظام ایلی- قبیله‌ای را حفظ کرده‌اند و از این لحاظ تفاوتی میان آنها با ایلهای کوچنده چادرنشین شبان وجود ندارد؛ مثلا درست است که شیوه زیست و معاش ترکمنهای چمور ده‌نشین زراعت پیشه، با چارواهای کوچنده دامدار ، متفاوت است، اما هر دو گروه چمور و چاروا در یک ساختار ایلی سنتی به هم پیوسته‌اند و سازمان سیاسی مشترکی دارند.

    به تعبیری دیگر، هر دو گروه به اعتبار ابعاد قبیله‌ای ، هنوز ترکمن شمرده می‌شوند(۳).

    نظام خویشاوندی در جامعه‌های ایلی ایران نظام خویشاوندی بر رابطه میان گروههای نسبی و سببی استوار است و اصل پدر تباری، شکل غالب در ساختار خویشاوندی است.

    در این ساختار، فرزندان از پدر نسب می‌برند و در پیوند با پدر، هویت اجتماعی می‌یابند و عضو دودمان و تیره یا طایفه پدر شناخته می‌شوند.

    پدر در خانواده از اقتدار بسیاری برخوردار است و پسران صاحب اختیار و وارث اصلی اقتدار و اموال و دارایی پدرند.

    فرزندان یک نیای واحد و مشترک حقیقی، یک رده یا شاخهٔ دودمانی در ایل را تشکیل می‌دهند که «اولاد»، «تش»، «گوبک» و نامیده می‌شوند.

    هر یک از این واحدهای نسبی، حق بهره‌داری از آب و زمین و مرتع در ییلاق و قشلاق قلمرو ایل را دارد.

    اعضای هر یک از شاخه‌های بزرگ‌تر ایل، مانند تیره و طایفه، و حتی خود ایل، جدا از روابط نسبی حقیقی میان افراد واحدهای دودمانی درون خود ، به یک نیای مشترک آرمانی نیز باور دارند و او را بنیانگذار تیره، طایفه یا ایل خود می‌انگارند.

    گاهی نام ایل یا تیره و طایفه به نام این نیای مشترک آرمانی یا افسانه‌ای خوانده می‌شود.

    مثلا اعضای ایل بهمئی کهگیلویه خود را از تبار نیایی مشترک به نام بهمن می‌دانند و افسانه‌ای برای پیدایش و شکل‌گیری ایل بهمئی نقل می‌کنند.

    نظام خویشاوندی در جامعه ایلی، وظیفه و نقش بسیار مهمی در همبستگی شاخه‌های ایلی با یکدیگر دارد و استواری و دوام آن، انسجام و یکپارچگی سازمان اجتماعی ایل واستمرار و بقای آن را تضمین می‌کند.

    واحدهای تولیدی فعال در ایل ، بیشتر براساس همبستگی میان خویشاوندان نسبی و سببی شکل می‌گیرد و کار می‌کند.

    منابع‌: سایت اطلاع رسانی دانشنامه رشد : www.daneshnameh.roshd.ir سایت اطلاع رسانی آفتاب : www.aftab.ir سایت اطلاع رسانی تبیان : www.tebyan.net

  • فهرست:

    ندارد.


    منبع:

     

    سایت اطلاع رسانی دانشنامه رشد :

    www.daneshnameh.roshd.ir

    سایت اطلاع رسانی آفتاب :

    www.aftab.ir

    سایت اطلاع رسانی تبیان :

    www.tebyan.net

نهادهاي اجتماعي عشاير جوامع مختلف براي ادامه حيات نياز به ايجاد نهادهاي اجتماعي هستند تا با کارکردهاي مختلف خود به بقاء و تداوم حيات نظام اجتماعي کمک کنند. نهادهاي اجتماعي (sociat Instiution)درکليترين تعريف الگوهاي بادوامي از رفتار هستند و اين ا

نهاد های اجتماعی عشایر جوامع مختلف برای ادامه حیات نیاز به ایجاد نهادهای اجتماعی هستند تا با کارکردهای مختلف خود به بقاء و تداوم حیات نظام اجتماعی کمک کنند. نهادهای اجتماعی (sociat Instiution)درکلیترین تعریف الگوهای بادوامی از رفتار هستند و این الگوهای رفتار در ظرفی عمل می‌کند و تجلی بیرونی می‌یابند که مؤسسات اجتماعی نامیده می شوند. (social Associations) براین اساس نهادهای ...

مقدمه: مردم شناسی یا انسان شناسی فرهنگی، خطوط تمدن و فرهنگ یا خصیصه های فرهنگی گروههای انسانی را بررسی می کند. زیر بنای واقعی مردم شناسی یا انسان شناسی اجتماعی - فرهنگی، مردم نگاری است. در حقیقت مردم نگاری ثبت و ضبط اطلاعات و جمع آوری مصالح و لوازم مادی تحقیق در محل یا در موضوع مورد مطالعه است. و منظور از آن تدوین کاملترین تابلوی ممکن از یک محل می باشد، و موضوع مورد مطالعه می ...

عرف جوهره ذاتي عمل انسان ها از روزگاري ست که تعامل بينشان آغاز گرديده بود. تکرار عمل و رفتار جمعي، هنجارها و ارزشهاي مشترکي را به وجود آورد که امروزه براي آن اصطلاح «عرف» را به کار مي بريم. عرف بيانگر اراده انسانهاست که در روابط اجتماعي خودشان آن را

اعتیاد به مواد مخدر، مشکل اجتماعی است که اکثر جوامع به آن مبتلا هستند. اطلاعات و آمار جدیدی که درباره موضوع مواد مخدر و اعتیاد در جامعه ما منتشر می شود، حاکی از مسأله بودن این پدیده اجتماعی است. دبیر جامعه پزشکان متخصص داخلی ایران در گزارشی اعلام کرده است سالانه ۵ درصد به جمع معتادان کشور افزوده می شود، در حالی که سازمان بهزیستی کشور تنها توان مداوای ۲ درصد معتادان را دارد. بر ...

مقدمه به طور کلی شاید یکی از مهمترین فعالیتها در زندگی اجتماعی بشر امروز را بتوان در جهت بهبود وضع زندگی او دانست. در عصر حاضر به مدد فعالیت است که توسعه و توسعه نیافتگی بوجود می آید. از منابع و امکانات موجود استفاده می شود و توانایی و استعداد انسانها از قوه به فعل در می آید و در جهت پیشبرد اهداف و رفاه نسبی جامعه گام برداشته می شود. لذا با توجه به مهم بودن شناخت روستا ها در جهت ...

- با جمع بندي تعريفهاي مختلف مي توان روان شناسي اجتماعي را علم مطالعه رفتار فرد در وضع گروهي يا مطالعه علمي تعامل و روابط متقابل انسانها تعريف کرد. 2- رفتار به هر صورت تحت تاثير گروه قرار دارد، اعم از اينکه در جمع باشيم يا در تنهايي، جامعه و گر

عليرغم آنکه " روانشناسي ورزشي " به عنوان يکي از جديدترين شاخه هاي تربيت بدني و علوم ورزشي ، دوران رشد و شکوفايي خود را مي گذراند و حتي در بسياري از کشورهاي جهان منجمله ايران ناشناخته مانده و در واقع هنوز متولد نشده است ، اما با توجه به کاربرد اصلي آ

جامعه شناسی مطالعه رفتار انسان در زمینه اجتماعی است. بنابراین جامعه واحد اساسی تحلیل است و ازاین جهت جامعه شناسی با روانشناسی که واحد اساسی تحلیل آن فرد انسانی است تفاوت دارد. جامعه را می توان گروهبندی متمایز و به هم پیوسته ای از افراد انسانی تعریف کرد که در مجاورت یکدیگر زندگی می کنند و رفتارشان با عادات، هنجارها و اعتقادات مشترک فراوانی مشخص می شود که آن را از گروه بندیهای ...

چکيده پيدايش رايانه و پس از آن دنياي مجازي اينترنت، همراه خود دستاوردهاي مثبت و منفي بسياري داشته و دارد. از جمله پيامدهاي منفي آن پيدايش جرايم نوظهور رايانه اي و اينترنتي (ComPuter amP;Cyber Crime) است. اين نوشته درصدد کاوش در مورد چيستي جرايم

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول