در جهان امروز مهرورزی نه تنها به تقویت هویت فرهنگی در جامعه و پشتیبانی از آن منجر می شود بلکه موجب شناسایی هر چه بیشتر تفاوت ها و مشا بهت های مردمی می گردد و می تواند سبب شود که انسان ها به درک درستی از همکاری برای رسیدن به سعادت همکان دست یابند. برای آنکه بتوان انتظارات جامعه معاصر را بهتر برآورده کرد ، باید افق های مهر و محبت چنان گسترده شود که تمامی فرهنگ های جهان را تحت پوشش قرار دهد و مبنایی باشد که رشد و تعالی هر جامعه ای بر آن بنا شود.
باید بدانیم بدون بکار گیری این زبان اندیشه پرور نمی توان به ضرورت های جهانی جامعه پیشرفته پاسخ معقول داد. امروزه تعالی و پیشرفت یک فرایند جهانی است و متاثر از عوامل مختلف درون مرزی و برون مرزی می باشد. تعالی و پیشرفت متضمن برخوردار شدن از زبانی جهانی یعنی مهرورزی می باشد. زبانی که قادر باشد ارزشها و فضیلت های بومی و ملی هر جامعه ای را به زبان جهانی عرضه کند در هر جامعه ای یاد گیری « هنر گفتن » و « فضیلت شنیدن » و « یاد گیری فن اندیشه ورزی » به جای « اندیشه دوزی » و یاد گیری « دانش ورزی » به جای « دانش دوزی » ، یادگیری پرورش منش در کنار اندوزش دانش و یادگیری خویشتن داری برای خویشتن گستری در سایه مهرورزی متقابل امکان پذیر می شود. گویا به همین سبب است که سازمان های جهانی تعلیم و تربیت از جمله یونسکو به صراحت یادآور می شود که یاد گیری در قرن بیست و یکم بر چهار پایه استوار می گردد که یکی از آنها یادگیری چگونه با هم زیستن است: که خود یکی از ضروری ترین های یاد گیری در جهان متکثر کنونی است که شامل مدارا ، هم زیستی ، هم اندیشی و مهرورزی نسبت به یکدیگر است.
تنها از طریق مهر و محبت دو جانبه ی همراه با تفاهم متقابل است که می توان به صلح واقعی در هر جامعه ای دست یافت. هیچ ارتباط نافذ موثی بدون فرهنگ مهرورزی امکان پذیر نیست. اگر اولیا و متولیان فرهنگی و تربیتی جامعه فرهنگ مهرورزی در بین خود و نسل جدید ترویج کنند و خود از این راهبرد ها به شکل منطقی و جاذب بهره بگیرند ، افراد جامعه نیز خوی مدارا و تفاهم را در خود پرورش می دهند و در روابط بین فردی و مناسبت های اجتماعی خود از طریق مهرورزی به مصالحه دست می یابند.
تنها از طریق مهرورزی معطوف به صلح فراگیر است که تفاهم ، بلند نظری ، دگر پذیری و پذیرش آرای مخالف ، خویشتن داری ، سعه صدر و مدارا در میان افراد نهادینه می شود. شایسته است که مفهوم و معنای صلح را از منظر کلام مولای متقیان، علی (ع) نیز بدانیم. امام در یکی از سفارش های خود می فرماید : « پیشنهاد هیچ صلحی را که خوشنودی خدا در آن باشد رد مکن. که آسایش رزمندگان، آرامش خود و امنیت کشورت در صلح تامین می شود. اما پس از صلح از دشمنت سخت بر حذر باش که گاهی برای غافلگیر کردن تو ، خود را به تو نزدیک می کند. پس جانب احتیاط فرو مگذار و خوش بینی را از خود بران و اگر با دشمن پیمان بستی تا او را در پوشش پناه خویش بگیری به پیمان خود وفادار بمان و ذمه ات را با امانت کامل پاس دار و جان خود را سپر عهد و پیمان خویش قرار بده که در میان واجبات خداوند بزرگ شهرت وفای به عهد بزرگترین است و ملت ها به رغم جدایی گرایش ها و پراکندگی آراء در این مورد سخت هم داستانند. خداوند عهد و ذمه خود را در فضای امنی قرار داده ، با مهر خویش پرتوش را میان بندگان گسترده است و حریمش ساخته تا در آن پناه گیرند و در سایه اش بیآرامند. این همه برای آن است که انسان به والایی اخلاق و ژرفای روح دست یابد ، زیرا آنچه انسان را والا می سازد نه شدت احساسات والا ، که گستره و عمق اندیشه والا و متانت و مهرورزی در گفتار و کردار اوست. » در جهان امروز مهرورزی نه تنها به تقویت هویت فرهنگی در جامعه و پشتیبانی از آن منجر می شود بلکه موجب شناسایی هر چه بیشتر تفاوت ها و مشا بهت های مردمی می گردد و می تواند سبب شود که انسان ها به درک درستی از همکاری برای رسیدن به سعادت همکان دست یابند. برای آنکه بتوان انتظارات جامعه معاصر را بهتر برآورده کرد ، باید افق های مهر و محبت چنان گسترده شود که تمامی فرهنگ های جهان را تحت پوشش قرار دهد و مبنایی باشد که رشد و تعالی هر جامعه ای بر آن بنا شود.
باید بدانیم بدون بکار گیری این زبان اندیشه پرور نمی توان به ضرورت های جهانی جامعه پیشرفته پاسخ معقول داد. امروزه تعالی و پیشرفت یک فرایند جهانی است و متاثر از عوامل مختلف درون مرزی و برون مرزی می باشد. تعالی و پیشرفت متضمن برخوردار شدن از زبانی جهانی یعنی مهرورزی می باشد. زبانی که قادر باشد ارزشها و فضیلت های بومی و ملی هر جامعه ای را به زبان جهانی عرضه کند در هر جامعه ای یاد گیری « هنر گفتن » و « فضیلت شنیدن » و « یاد گیری فن اندیشه ورزی » به جای « اندیشه دوزی » و یاد گیری « دانش ورزی » به جای « دانش دوزی » ، یادگیری پرورش منش در کنار اندوزش دانش و یادگیری خویشتن داری برای خویشتن گستری در سایه مهرورزی متقابل امکان پذیر می شود. گویا به همین سبب است که سازمان های جهانی تعلیم و تربیت از جمله یونسکو به صراحت یادآور می شود که یاد گیری در قرن بیست و یکم بر چهار پایه استوار می گردد که یکی از آنها یادگیری چگونه با هم زیستن است: که خود یکی از ضروری ترین های یاد گیری در جهان متکثر کنونی است که شامل مدارا ، هم زیستی ، هم اندیشی و مهرورزی نسبت به یکدیگر است.
تنها از طریق مهر و محبت دو جانبه ی همراه با تفاهم متقابل است که می توان به صلح واقعی در هر جامعه ای دست یافت. هیچ ارتباط نافذ موثی بدون فرهنگ مهرورزی امکان پذیر نیست. اگر اولیا و متولیان فرهنگی و تربیتی جامعه فرهنگ مهرورزی در بین خوددر جهان امروز مهرورزی نه تنها به تقویت هویت فرهنگی در جامعه و پشتیبانی از آن منجر می شود بلکه موجب شناسایی هر چه بیشتر تفاوت ها و مشا بهت های مردمی می گردد و می تواند سبب شود که انسان ها به درک درستی از همکاری برای رسیدن به سعادت همکان دست یابند. برای آنکه بتوان انتظارات جامعه معاصر را بهتر برآورده کرد ، باید افق های مهر و محبت چنان گسترده شود که تمامی فرهنگ های جهان را تحت پوشش قرار دهد و مبنایی باشد که رشد و تعالی هر جامعه ای بر آن بنا شود.
باید بدانیم بدون بکار گیری این زبان اندیشه پرور نمی توان به ضرورت های جهانی جامعه پیشرفته پاسخ معقول داد. امروزه تعالی و پیشرفت یک فرایند جهانی است و متاثر از عوامل مختلف درون مرزی و برون مرزی می باشد. تعالی و پیشرفت متضمن برخوردار شدن از زبانی جهانی یعنی مهرورزی می باشد. زبانی که قادر باشد ارزشها و فضیلت های بومی و ملی هر جامعه ای را به زبان جهانی عرضه کند در هر جامعه ای یاد گیری « هنر گفتن » و « فضیلت شنیدن » و « یاد گیری فن اندیشه ورزی » به جای « اندیشه دوزی » و یاد گیری « دانش ورزی » به جای « دانش دوزی » ، یادگیری پرورش منش در کنار اندوزش دانش و یادگیری خویشتن داری برای خویشتن گستری در سایه مهرورزی متقابل امکان پذیر می شود. گویا به همین سبب است که سازمان های جهانی تعلیم و تربیت از جمله یونسکو به صراحت یادآور می شود که یاد گیری در قرن بیست و یکم بر چهار پایه استوار می گردد که یکی از آنها یادگیری چگونه با هم زیستن است: که خود یکی از ضروری ترین های یاد گیری در جهان متکثر کنونی است که شامل مدارا ، هم زیستی ، هم اندیشی و مهرورزی نسبت به یکدیگر است.
تنها از طریق مهر و محبت دو جانبه ی همراه با تفاهم متقابل است که می توان به صلح واقعی در هر جامعه ای دست یافت. هیچ ارتباط نافذ موثی بدون فرهنگ مهرورزی امکان پذیر نیست. اگر اولیا و متولیان فرهنگی و تربیتی جامعه فرهنگ مهرورزی در بین خود و نسل جدید ترویج کنند و خود از این راهبرد ها به شکل منطقی و جاذب بهره بگیرند ، افراد جامعه نیز خوی مدارا و تفاهم را در خود پرورش می دهند و در روابط بین فردی و مناسبت های اجتماعی خود از طریق مهرورزی به مصالحه دست می یابند.
تنها از طریق مهرورزی معطوف به صلح فراگیر است که تفاهم ، بلند نظری ، دگر پذیری و پذیرش آرای مخالف ، خویشتن داری ، سعه صدر و مدارا در میان افراد نهادینه می شود. شایسته است که مفهوم و معنای صلح را از منظر کلام مولای متقیان، علی (ع) نیز بدانیم. امام در یکی از سفارش های خود می فرماید : « پیشنهاد هیچ صلحی را که خوشنودی خدا در آن باشد رد مکن. که آسایش رزمندگان، آرامش خود و امنیت کشورت در صلح تامین می شود. اما پس از صلح از دشمنت سخت بر حذر باش که گاهی برای غافلگیر کردن تو ، خود را به تو نزدیک می کند. پس جانب احتیاط فرو مگذار و خوش بینی را از خود بران و اگر با دشمن پیمان بستی تا او را در پوشش پناه خویش بگیری به پیمان خود وفادار بمان و ذمه ات را با امانت کامل پاس دار و جان خود را سپر عهد و پیمان خویش قرار بده که در میان واجبات خداوند بزرگ شهرت وفای به عهد بزرگترین است و ملت ها به رغم جدایی گرایش ها و پراکندگی آراء در این مورد سخت هم داستانند. خداوند عهد و ذمه خود را در فضای امنی قرار داده ، با مهر خویش پرتوش را میان بندگان گسترده است و حریمش ساخته تا در آن پناه گیرند و در سایه اش بیآرامند. این همه برای آن است که انسان به والایی اخلاق و ژرفای روح دست یابد ، زیرا آنچه انسان را والا می سازد نه شدت احساسات والا ، که گستره و عمق اندیشه والا و متانت و مهرورزی در گفتار و کردار اوست. » و نسل جدید ترویج کنند و خود از این راهبرد ها به شکل منطقی و جاذب بهره بگیرند ، افراد جامعه نیز خوی مدارا و تفاهم را در خود پرورش می دهند و در روابط بین فردی و مناسبت های اجتماعی خود از طریق مهرورزی به مصالحه دست می یابند.
تنها از طریق مهرورزی معطوف به صلح فراگیر است که تفاهم ، بلند نظری ، دگر پذیری و پذیرش آرای مخالف ، خویشتن داری ، سعه صدر و مدارا در میان افراد نهادینه می شود. شایسته است که مفهوم و معنای صلح را از منظر کلام مولای متقیان، علی (ع) نیز بدانیم. امام در یکی از سفارش های خود می فرماید : « پیشنهاد هیچ صلحی را که خوشنودی خدا در آن باشد رد مکن. که آسایش رزمندگان، آرامش خود و امنیت کشورت در صلح تامین می شود. اما پس از صلح از دشمنت سخت بر حذر باش که گاهی برای غافلگیر کردن تو ، خود را به تو نزدیک می کند. پس جانب احتیاط فرو مگذار و خوش بینی را از خود بران و اگر با دشمن پیمان بستی تا او را در پوشش پناه خویش بگیری به پیمان خود وفادار بمان و ذمه ات را با امانت کامل پاس دار و جان خود را سپر عهد و پیمان خویش قرار بده که در میان واجبات خداوند بزرگ شهرت وفای به عهد بزرگترین است و ملت ها به رغم جدایی گرایش ها و پراکندگی آراء در این مورد سخت هم داستانند. خداوند عهد و ذمه خود را در فضای امنی قرار داده ، با مهر خویش پرتوش را میان بندگان گسترده است و حریمش ساخته تا در آن پناه گیرند و در سایه اش بیآرامند. این همه برای آن است که انسان به والایی اخلاق و ژرفای روح دست یابد ، زیرا آنچه انسان را والا می سازد نه شدت احساسات والا ، که گستره و عمق اندیشه والا و متانت و مهرورزی در گفتار و کردار اوست. »
نقش مهرورزی در پیشرفت وتعالی جامعه
مهرورزی به بندگان خدا
1 مهرورزی با مهربانی، محبت و لطف قلبی
« و اشعر قلبک الرحمه للرعیه و المحبه لهم و اللطف بهم » ( نامه 53 )
دلت را با مهربانی و محبت و لطف واحسان نسب به مردم بپوشان .
اشعار به معنای پوشیدن و شعار به معنی زیر پیراهن است و کنایه ازاین است که رحمت و محبت و لطف تو نسبت به مردم ظاهری و بر اساس منافع وماصالح نباشد بلکه باید قلبی باشد و همه جان تو آکنده از مهربانی ومحبت و لطف نسبت به آنها باشد و نگذاری در دل تو ذره ای خشونت ، بغض و یا بی لطفی نسبت به آنها وجود داشته باشد .
2 « امانت دانستن پست و مقام » ، اساس مهرورزی
«و لاتکونن علیهم سبعاً ضاریاً تغتنم اکلهم فانهم صنفان : اما اخ لک فیی الدیین و إما نظییر لک فی الخلق یفرط منهم الزلل و تعرض لهم العلل و تؤتی علی ایدیهم فی العمد والخطاء فأعطهم من عفوک و صفحک مثل الذی تحب أن یعطیک من عفو و صحفه فانک فوقهم و والی الامر علیک فوقک و الله فوق من ولاک و قد استقاک امرهم و ابتلاک بهم و لاتنبصنّ نفسک لحرب الله إنه لاید لک بنقمته و لا غنی بک عفوه و رحمته و لا تندمنّ علی عفو »
نسبت به مردم مانند یک حیوان درنده حمله ور نشو که خوردن آنها را مغتنم بشماری زیرا مردم دو گروهند : یک گروه برادران دینی تواند و گروه دوم مخلوقات خدا هستند که در خلقت نظیر تو که دچار لغزشهایی شده و اسباب بدکاری به آنها رو ی آورده و دانسته وندانسته مرتکب خطا شده اند . بس با بخشش و گذشت خود آنان را عفو کن همانطور که دوست داری خداوند با بخشش و گذشت خویش تورا بیامرزد زیرا تو بالادست آنها و ولی امر بالادست و خداوند بالادست و لی امر تو می باشد و اراده کرده است که کارشان را تو به سامان رسانی و آنان سبب آزمایش تو قرار داده و مبادا خود را برای جنگ با خداوند آماده سازی که ترا توانایی خشم او نبوده و از بخشش و مهربانیش بی نیاز نسیتی و هرگز نباید از بخشش و گذشت پشیمان شوی .
امام علی (ع) درنامه ای به اشعث فرماندار آذربایجان که پس از جنگ جمل در شعبان سال 36 هجری در شهر کوفه نوشتند ، خطاب فرمودند :
« و إن عملک لیس لک بطمعه ( مطعمه ) و لکنه فی عنقک امانه »
همانا پست فرمانداری برای تو وسیله آب و نان نبوده ، بلکه امانتی در گردن تو است .
حضرت علی (ع) براساس اصل « امانت » بودن پست و مقام مالک را بر حذر داشته است که مردم را به چشم طعمه ای نگاه کند که با درنده خویی بخواهد گوشت تن آنان ( بیت المال ) تناول کند . حقیقت این است که اگر به مقام به دیده امانت نگاه نشود موجب درنده خویی می شود و زمینه ستم و ستمگری را فراهم می سازد و لذا از این دو سخن استفاده می شود که مبنای مهرورزی با بندگان خدا این است که پست و مقام را یک امانت الهی بدانیم .
3 مهرورزی ؛ مبنای خوشبینی کارگزاران نسبت به مردم
امام علی (ع) در نامه به مالک اشتر می فرماید :
« ( و اعلم) انه لیس شیء بأدعی الی حسن ظن راع برعیته من احسانه الیهم و تخفیفه الؤونات علیهم و ترک استکراهه ایا هم علی مالیس له قبلهم فلیکن فی ذلک امر یجتمع لک به حسن الظن برعیتک فان حسن الظن یقطع عنک نصباً طویلاً » (نامه 53 / 36 )
بدان مالک ! هیچ وسیله ای برای خوش بین شدن کارگزاران نسبت ببه مردم کارآمدتر از احسان نسبت به آنها و سبک کردن فشارهای زندگی از آنها و تحمیل نکردن آنچه را که در حد توان مردم نسبت ، وجود ندارد . بنابراین برای موارد مذکور چنان تدبیر کن تا اسباب خوشبینی نسبت به مردم برای تو فراهم شود زیرا خوشبینی نسبت به مردم رنج طولانی مشکلات را از تو بر می دارد .
خوشبینی نسبت به مردم اساس تکیه به اراده الهی مردمی
امام علی (ع) دراین نامه سه مصداق از مهرورزی را بیان فرموده است :
1 احسان 2 سبک کردن فشارهای زندگی از دوش مردم 3 تحمیل نکردن آنچه که در حد توان مردم نیست
سپس حضرت نتیجه مهرورزی را در مصادیق سه گاه خوشبینی نسبت به مردم مطرح کرده اند حقیقت این است که حکومتهای سلطه پذیر در طول تاریخ استعمار ، باید بدبینی نسبت به نقش وتوانمندی مردم در مقابله با دشمنان ، دست تسلیم در برابر دشنان بلند کرده اند و با تکیه به آنها دچار خود فروختگی و خیانت به ملت شده اند . این مطلب دردوران قاجار و پهلوی بخوبی مشهود می باشد و تاریخ سلسله این دوخاندان آکنده از خیانتها و ذلتها می باشد .
عوامل اصلی این بد بینی درست نقطه مقابل عوامل سه گانه ای است که حضرت امیر (ع) برای خوشبینی کارگزاران به مردم بیان شده است یعنی : ظلم ، سنگین کردن فشارهای ناشی از حیف ومیل بیت المال بر مردم وتحمیل کردن خواسته های استعماری دشمنان بر مردم بواسطه استبداد آن عوامل موجب به حاشیه رانده شدن مردم از حیطه قدرت و اقتدار حکومتهای سلططه پذیر شده و نگرش تحقیر آمیز آنها نسبت به مردم درمجموع بدبینی نسبت قدرت مردمی رابرای آنها بهمراه آورده و آنان با تکیه به نبردهای نظامی و قدرت اطلاعاتی و قدرت دشمنان به حیات ننگین حاکمیت خویش ادامه داده اند .
و اما حکومت دینی با مهرورزی بواسطه عوامل سه گانه مذکور به قدرت وتوان مردم خوشبین می شود زیرا با مهرورزی ، مردم به صحنه قدرت ، اقتدار نظام وارد می شوند وتوان عظیم و شگفت انگیز اراده مردم آشکار می شود و بدین ترتیب ، کارگزاران به مردم و توان آنها خوشبین شده و بجای تکیه بر دشمنان به اراده الهی مردم تکیه می کنند .
بر این اساس یکی از دستاوردهای مهم نظام اسلامی ، ظهور و بروز قدرت اراده مردم است بنحوی که مقام معظم رهبری در موضع گیری در برابر توطئه هسته ای استکبار جهانی فرمودند که ما بدنبال ساخت بمب اتمی نیستیم و بمب اتمی ما اراده مردم است . امروز تنها قدرتی که میتواند برقدرت هسته ای استکبار جهانی غلبه پیدا نماید ، قدرت مردم است ، قدرتی که در چارچوب تئوری مردم سالاری دینی تحقق می یابد و این همان قدرتی است که 26 سال است که نظام جمهوری اسلامی را در برابر تمامی توطئه های استکباری و صهیونیستی حفظ نموده و سیر رشد و پیشرفت را برای ایران اسلامی تضمین کرده است . حقیقت این است که هیچ قدرتی توان مقابله با اراده مردمی را ندارد که با تکیه بر خداوند امدادهای غیبی او و با فرهنگ شهادت به خود آگاهی وخود باوری رسیده است .
4 مهرورزی با مردم جز با دلهای پاک ممکن نیست .
امام علی (ع) در نامه به مالک اشتر می فرماید :
« و إن افضل قره عین الولاه استقامه العدل فی البلاء و ظهور موّده الرعیه و إنه لاتظهر موّدتهم الّا بسلامه صدورهم » (نامه 53/58 )
همانا برترین چشم روشنی کارگزاران بر پایی عدالت در شهرها و ظهور محبت آنها نسبت به مردم است و این محبت و مهرورزی ظهور پیدا نمی کند مگر بواسطه سلامت و پاکی کارگزاران
5 مهرورزی کارمندان با مردم مستلزم نظارت است .
« ثم أسبغ علیهم الارزاق فانّ ذلک قوه لهم علی استصلاح انفسهم وغنی للهم عن تناول ما تحت ایدیهم و حجه علیهم إن خالفوا أمرک أوثلموا امانتک . ثم تفقد اعمالهم وابعث العیون من اهل الصدق و الوفاء علیهم فان تعاهدک فی السر لامورهم حدوه لهم علی استعمال الامانه و الرفق بالرعیه » (نامه 53/74 )
سپس حقوق فراوان به آنها عطا کن زیرا حقوق فراوان موجب توانایی آنها در اصلاح خویشتن می گردد و موجب بی نیازی از دست درازی به اموال بیت المال می شود واتمام حجتی است بر آنان در صورت مخالفت امر تو و یا خیانت در امانت . سپس رفتار کارمندان را مورد بررسی قرار ده و بازرسانی را بر آنان بگمار از اهل صدق و وفاداری زیرا بازرسی پنهانی سبب امانتداری ومهربانی آنان با مردم می شود .
6 آسیب شناسی مهرورزی
« ایاک والمن علی رعییتک باحسانک أو التزید یذهب بنور الحق و فتتبع موعدک بخلفک فان المن یبطل الاحسان و التزید یذهب بنور الحق و الخلف یرجب المقت عند الله و عند الناس قال الله تعالی کبر مقتا عند الله أن تقولوا تفعلون » ( نامه 53/146و147 )
بر حذر باش از اینکه نسبت به احسان به مردم بر آنها منت بگذاری و یا نسبت به کار خویش برای مردم بزرگ نمایی کند یا وعده ای به مردم بدهی و خلف وعده کنی زیرا منت گذاری احسان را باطل و بزرگ نمایی نور حق را خاموش می سازد و خلف وعده موجب خشم خداوند و مردم می شود ، خداوند فرموده است : دشمنی بزرگ نزد خداوند آن که بگوئید چیزی را که عمل نمی کنید .
احسان از مصادیق مهم مهرورزی نسبت به مردم است و آسیب آن منت گذاری است که موجب می شود که تأثیر احسان که ایجاد محبت در دلهاست از بین برود .