مبانی طبیعی و اخلاقی خانواده
خانواده قدیمی ترین و در عین حال طبیعی ترین واحد اجتماعی است که مبنا و پایه هر اجتماع بزرگ تر است. مهمترین و ارزشمندترین نقش خانواده تامین محبت واقعی و عمیق بین اعضای خانواده است. همبستگی حقوقی و اخلاقی خانواده سبب می شود که زن و مرد با قبول پیوند زناشویی مسوولیت مراقبت و سرپرستی و حمایت از فرزندان خود را به عهده گرفته و آنان را در زمانی که نیاز به حمایت و یاری پدر و مادر دارند، در اجتماع تنها و بی پناه رها نسازند. افرادی که از حمایت خانواده محرومند نه تنها از نظر عاطفی و اخلاقی دچار کمبود هستند بلکه در مقابل مشکلات فراوان خارج از خانواده تنها و بی یار می مانند و همواره در معرض فساد و تباهی قرار دارند .
نهاد خانواده بعنوان زیربنا و رکن اساسی اجتماع همواره مورد توجه دولت قرار داشته و از حمایتهای خاص قانونگذار برخوردار بوده است. خانواده اولین اجتماعی است که انسان به آن پا می گذارد، در آن رشد می کند و تربیت می شود.
هیچ کس تردید ندارد که زندگی در یک خانواده سالم و منضبط که در آن اصول اخلاقی، فرهنگی و اعتقادی رعایت می شود، در زندگی آینده فرد و همچنین در سازندگی جامعه بسیار مؤثر است، به این جهت سیاست دولت در همه جوامع، حمایت از حقوق خانواده و حفظ کیان و دوام آن است.
بند 3 ماده 16 اعلامیه جهانی حقوق بشر مصوب 1948 نیز اعلام داشته :« خانواده رکن طبیعی و اساسی اجتماع است و حق دارد از حمایت جامعه و دولت بهره مند شود ».
به لحاظ ویژگی خانواده و روابط خانوادگی، قوانین مربوط به آن از اهمیت خاص برخوردار است و قانونگذاری در امور خانواده باید با بررسی های همه جانبه صورت گیرد. در این راه، تنها تبحر در حقوق کافی نیست، بلکه قوانین مزبور باید با در نظر گرفتن جنبه های فرهنگی، اقتصادی و روان شناسی تهیه و تدوین گردد. اثر سوء یک قانون نابجا که حقوق یکی از اعضای خانواده را تضییع و بر عکس، حقوق طرف دیگر را به طور افراطی تضمین کند، غیرقابل انکار است. شاید به سبب پیچیدگی روابط خانوادگی، قوانین حاکم بر خانواده همواره موضوع بحث و جدل قرار داشته است و هر چند بیشترین تغییرات قانونگذاری نیز در این قوانین صورت گرفته، مع الوصف همیشه ایرادهای بسیاری در این زمینه باقی مانده است و قوانین موجود نتوانسته به خوبی حقوق افراد خانواده را تأمین و تضمین کند.