تحمل عاطفی و کنترل تکانشوری ضعف وی را در نظر بگیرید؛ به او گفتم که او را درک میکنم و میفهمم که احساس میکند از پا در آمده است. از من تشکر کرد، و نظرم را پرسید که آیا میتوانم به او کمک کنم. به او توصیه کردم که به کتابخانه دانشکده برود و جای آرامی برای درس خواندن پیدا کند، سپس برای استراحت نزد دوستانش برود تا علاوه بر گرفتن حمایت عاطفی از آنان، حواسش را پرت کند. پس از تشکر او همانطور که به او گفته بودم به کتابخانه رفت و از حضور در پارک امتناع کرد.
در موقعیتهایی که به نظر میرسد، نیرومندی من یا عملکرد "من" آسیب دیده، از دیگر فنونی که مستقیماً متضمن عملیات دفاعی است: پیشنهاد کاربرد مکانیزمهای دفاعی جدید میباشد.
توصیه مکانیزمهای جدید
توصیه کاربرد مکانیزمهای ذیل، به طور خاص پیشنهاد ماست:
* سرکوبی Suppression
* مجزاسازی عاطفه
* عقلانی سازی
* دلیل تراشی
* شوخ طبعی
* ناچیزانگاری (منظور انکار نیست)
* همانندسازی با درمانگر
* تعمیمدهی
* کلامی کردن به منظور دفع حملات فرافکنی
* اجتناب
* جابهجایی [تعارض] به مسائل اجتماعی یا سیاسی
مثال
یک پروفسور انگلیسی، 47 ساله که از اختلال اسکیزوفرنی رنج میبرد، دچار افسردگی شده بود و در معرض خطر خفیف خودکشی بود. او هیچ دوستی نداشت و تمام عمرش را به کار در دانشکدههایی در چندین شهر کوچک، در جنوبیترین بخشهای امریکا گذرانده بود. او فکر میکرد که مردم آن نواحی "بی فرهنگ و بی نزاکت" هستند، به همین دلیل همیشه افراد لات و بی فرهنگ را تحقیر میکرد Despised rednecks و در مزرعهای در بخش جنوبی زندگی میکرد.
فنون درمان حمایتی[1]
صرف نظر از هر رویکرد درمانی، توجه به مکانیزمهای دفاعی بسیار مهم است. اگر چه، پس از تشخیص مکانیزمهای دفاعی، آنچه شما در درمان به کار میبرید از موردی به مورد دیگر متفاوت است؛ اما در صورتی که افراد دچار اختلالهای جدی در انتزاع، انسجام تلفیق یا اعتماد بنیادی[2] باشند، معمولاً بهتر است از فنون درمان حمایتی استفاده کنید (استورات[3] و لوین،[4] 1967؛ بلک من، 1994). در این فصل به فنون حمایتی مبتنی بر نظریههای تحلیلی و برخی از مکانیزمهای دفاعی مربوط پرداخته میشود.
بازسازی[5] کارکرد های من
زمانی که مشخص شد یک یا تعدادی از کارکرد های من مستقل مختل شده، سعی کنید حداقل برخی از ابعاد آنها را برای فرد فراهم کنید تا بتواند در شخصیت فرد ادغام شود. در ذیل به برخی از قواعد کلی[6] اشاره میشود که شما میتوانید از آنها در فنون درمانی افرادی که کارکردهای من مستقل در آنان مختل شده، استفاده کنید.
عملکرد انسجام بخشی (تلفیقی)
اختلال این عملکرد به تفکر مماسی،[7] حاشیه پردازی،[8] انسداد،[9] ناتوانی در مفهوم پردازی[10] و سازمان نایافتگیهای دیگری نظیر تکرار مهملات،[11] فقدان تداعیها[12] و پرش افکار[13] منجر میشود.
* داروهای ضد پسیکوتیک (ضد جنون) تجویز کنید (در موارد اختلال شخصیت مرزی با دز پایین دارو تجویز کنید).
* گفتار[14] سازمان نایافته بیمار را با قطع محبت آنان متوقف کنید.
* جلسات را طوری سازماندهی کنید که بر مشکلات خاص متمرکز باشید.
انتزاع
اختلال این عملکرد به غیبت گرایی افکار منجر میشود.
* در درمان معانی روابط، وقایع و سایر مطالبی که فرد متوجه آنها نمیشود را توضیح دهید: معانی ضمن مطالب را توضیح دهید. Read between lines
* در مورد معنایی که رفتارهای مردم میتواند داشته باشد و دلایل وضع قوانین، آداب و رسوم صحبت کنید و آنان را متقاعد کنید.
واقعیت آزمایی
بر اساس شناختی که از واقعیت رویدادهای مختلف طبق گزارش افراد به دست آوردهاید، به تغییر مجدد واقعیت برای آنان بپردازید.
* داروهای ضد پسیکوتیک تجویز کرده و یا برای دارو درمانی ارجاع دهید.
* در باره رفتارهای دیگران فرضیات احتمالی را پیشنهاد کنید.
* برای راحت تر کردن فهم اتفاقاتی که در دنیا رخ میدهد، قیاسهایی[15] ارائه کنید.
* هر نوع نتیجه گیری نادرست را باطل/خنثی[16] کنید.
گفتار[17]
* کاربرد عبارات phrases فرد را تصیح کنید.
* به فرد شیوه گفتاری را پیشنهاد کنید که میتواند در موقعیتهای دشوار و مختلف به کارببرد، از الگوبرداری[18] نیز میتوانید استفاده کنید.
مراقبت نفس preservation
* فرد را با تمایلات خود تخریبگریاش رویاروی کنید (برای مثال، توضیح دهید که بی اشتهایی عصبی، به نوعی از بین تخریب بردن خود است.) (ویلسون[19]، هاگان[20] و مینتز،[21] 1992).
* روشهای مناسبتری را برای حل مسئله توصیه کنید.
* از "تفسیرهای" عقلانی برای پویاییها استفاده کنید.
* فرد را بستری کنید و / یا داروهای ضد پسیکوتیک تجویز کنید.
سازگاری[22]
به خاطر داشته باشید که سازگاری میتواند خود ناهمخوان [23] * (دستکاری محیط) یا خود همخوان[24] ** (همسازکردن خود با محیط) باشد.
* رفتارهای سازگارانهتری را به فرد توصیه کرد و او را به انجام آنها ترغیب کنید.
* درمان را با برنامههایی برای فعالیت[25] پیش ببرید.
* برای به وجود آوردن شرم در فرد، منطق بیاورید. [26]
پیش بینی (ایجاد انتظار) [27]
* درباره موقعیت ها، قضاوت شخصی خود را پیشنهاد کنید.
مداخله کنید [28]
* ظرفیت فرد را برای مداخلات ارزیابی کنید.
* متناسب با ظرفیت واقعیت سنجی فرد راهکارهایی را پیشنهاد کنید و به منظور تغییر "فرامن" از الگوبرداری استفاده کنید (برای مثلا، من ... بیانگر عملی احتمالی در زمان حال)
مثال:
خانم XK ، 40 ساله و دبیر از آموزش درس زبان لاتین لذت میبرد، اما در زندگی شخصیاش دچار افسردگی است. او تنهاست و هیچ دوستی ندارد و همیشه تنها زندگی میکرده است.
اخیراً عاشق یکی از دختران کلاسش شده است، این دختر 15 ساله در یکی از کلاسهای او شرکت میکرده که خانم XK به لحاظ جنسی به وی علاقه مند شده بود و نمیدانست که آیا از او دعوت کند تا برای صرف شام با هم، بیرون بروند، اما با "دلیل تراشی" که شاید همان شب دختر قرار دیگری داشته است، خود را مجاب میکرد.
به نظر من، عملکرد واقعیت آزمایی خانم XK و مهار خیالپردازیهای مربوط به تفکر فرایند اولیه در وی مختل شده بود. او نمیتوانست از خیالپردازی به عنوان اقدام آزمایشی trail action برای پیشبینی پیامدهای کارش استفاده کند و توانایی انتزاع او محدود بود. بنابراین پیشنهاد کردم که مجبور نیست به آنچه تجسم کرده، عمل نماید. (برداشتی که او واقعیت داشتم و به نظرم مناسبتر از برداشت او بود) برایش توضیح دادم که، عقیده من این است قرار گذاشتن با دانش آموزان خلاف مقررات مدرسه است، حتی اگر دانشآموز همجنس معلم باشد، علاوه بر این که در این مورد، دختر زیر سن قانونی نیز میباشد، بنابراین نقشه خانم XK غیر قانونی است.
سپس اضافه کردم، در صورتی که این دختر، درخواست خانم XK را در خصوص قرار ملاقات خارج از مدرسه گزارش کند، پیشبینی میکنم که خانم XK حتی شغلش را هم از دست بدهد، در حالی که او به این شغل نه تنها علاقه داشت که نیازمند آن هم نیز بود. (قضاوت، پیشبینی و صیانت از نفس). سرانجام او با نظر من وافقت کرد و تصمیم گرفت دیگر به دنبال این دختر نباشد، حتی با وجود اینکه مجذوب او شده بود (عملکرد اجرایی[29] و مهار تکانشوری).
"تقویت[30] ضعف من"
محدودیتهای "نیرومندی من" را پیدا کنید (شامل تحمل عاطفی، کنترل تکانشوری و بازداری از تفکر فرایند اولیه- به پیوست 2 مراجعه کنید) و فهم [این محدودیتها را] پیشنهاد، ترغیب، مطرح، الگوسازی یا بیان کنید. به این منظور قواعد تجربی که میتوان در فنون به کار برد عبارتند از:
* ابراز کلامی صادقانه واکنشهای مبتنی بر همدلی.
* برای تصریح کردنف چندین شق را پیشنهاد کنید.
* درباره دنیا، کودکان و غیره مطالبی را به فرد بیاموزید.
مثال
دانشجوی 21 ساله میباره که به مدت جند هفته لب به مشروب نزده بود، زمان شام، با من در منزلم تماس گرفت، او دچار مشکلات تحصیلی شده بود و از "به خواب رفتن"[31] شکایت داشت، نگران بود مبادا به پارک برود و در آنجا روابط جنسی کنترل نشدهای داشته باشد تا تنش خود را کاهش دهد (خطر ADIS بالا بود).