مقدمه:
بشر در مسیر تکامل برای مقابله و تسلط برآن به ابزارهای قاطعی مجهز شده است که هر یک برای بقای او اهمیت بسیاری داشتهاند. زمانی که این ویژگیها را بررسی می کنیم، حیاتی بودن بعضی از آنها عجیب به نظر میرسد زیرا که احساس ناشی از آنها چندان خوشایند نیست و با پیش فرض نه چندان صحیح ما که « هر چه خوشایندتر است اهمیت بیشتری در بقای ما دارد» جور در نمیآید. احساسهایی چون درد بیماری و حتی ترس از جمله این ویژگیهای ناخوشایند اما بسیار حیاتی میباشند. و قطعاً در گونه ما کسانی که فاقد یکی از این ویژگیها بودهاند، از بین رفتهاند.
همانطور که گفته شد ترس، از این ویژگیهای حیاتی است و بشر به کمک آن از خطرات زیانبار محیط اجتناب نموده بقای خویش را حفظ نموده است.
« در سال 1872 داروین متوجه شد که انسان و حیوانات، هیچان را با حالتهای مختلف نشان میدهند، به عقیده او، این حالت پدیدهای عالگمیر میباشد و در تمام فرهنگها یکسان است.» [1] زمانی که فوبی را به عنوان یک ترس تعریف می نماییم به آن اهمیت بقایی میبخشیم اما معتقدیم این ویژگی به انحراف کشیده شده است. زیرا در ادامه تعریف میآوریم که این ترس، شدید، غیر منطقی و غیر طبیعی است و مانع از انجام فرآیندهای حیاتی دیگر در فرد میشود، که این برخلاف جهت بقا میباشد.
بنابراین شناخت و در نتیجه درمان فوبی که یکی از شایعترین اختلالات اضطرابی است، با اهمیت جلوه مینماید.
در این پژوهش کوتاه کوشش شده که نگاهی هر چند اجمالی به اختلال فوبی و بویژه فوبی خاص انداخته شود. بنابراین ابتدا از تعریف فوبی و مفاهیم وابسته آغاز شده تا خواننده برای ورود به بحث، آشنایی پایهای کسب نماید. آنگاه به سراغ منابع فارسی که این اختلال را دقیقتر مورد بررسی قرار دادهاند، میرویم.
در پایان نیز سه مقاله اینترنتی به همراه ترجمه آن ارائه شده به امید انکه در جهت تشریح این اختلال و روشهای درمانی آن گامی هر چند کوچک برداشته شده باشد.
تعریف فوبیا ( هراس)
هراس: ترس یا بیزاری غیر طبیعی و یا شدید از چیزی.[2]
هراس: ترس غیر منطقی، غیر طبیعی و دائمی از یک شئ یا موقیعت خاص.[3]
هراس: هر ترس یا دلهره غیر طبیعی دائمی: همچنین، واژهای که حاکی از ترس یا انزجار غیر طبیعی است.
هراس ساده، هراس از اشیاء اما نه از موقعیتها ( گذر هراسی ) یا ( نه ) از اعمال. (هراس، اجتماعی ) مانند ترس از سگ، گربه، موش، عنکبوت، خون و زخم، هراس از مکان بسته، هراس از بلندی، و مسافرت هوایی؛ هراس اجتماعی، هراس از اعمال، و نه از موقعیتها ( گذر هراسی )یا (نه ) از اشیاء ( هراس ساده)، که در آن فرد از تحقیر و شرمندگی میترسد. به عنوان مثال( ترس از سخنرانی در جمع یا خوردن یا استفاده ازتوالت عمومی.[4]
هراس: یک اصطلاح یونانی برای ترس یا دلهره: بر اساس این ریشهشناسی، به هراسهای خاص بدرستی اسامی با ریشه یونانی داده شده است، به عنوان مثا، پیروفوبیا = ترس از آتش، نیکتوفوبیا = ترس از تاریکی، و غیره. در شیوه روانپزشکی استاندارد، یک واکنش پیش از آنکه بدرستی بعنوان یک هراس( فوبی ) طبقهبندی گردد نیازمند فاکتورهای متعددی است. بویژه اینکه، ترس میبایست دائمی و شدید باشد، یک نیاز اجباری به گریز یا اجتناب از موقعیت یا شی، هراسزا وجود داشته باشد و ترس میبایست غیر منطقی باشد و بر پایه قضاوت درستی استوار نباشد. [5]
.Pholia ( Fo be -a )
فوبی، هراس، فوبی عبارتست از ترس شدید و رجعت کنندهای که دلیل منطقی برای آن نمیتوان پیدا کرد. فوبوس (Phobos ) نخستین بار در لغت طبی دو هزار سال قبل در رم در تعریف ترس از آب (Hydrophobia ) که از علائم هاری قلمداد شده است به کار رفت. هر چند این واژه تا قرن نوزدهم وارد روانپزشکی نشد، معهذا ترس فوبیک و رفتار فوبیک در مقالات طبی پیش از آن بسیار دیده میشود. بقراط به دو بیمار فوبیک اشاره کرده است که یکی با شندیدن صدای نی دچار « وحشت » می شد و دومی از نزدیک شدن به کم عمقترین چالهها دچار هراس میگردید. لغت فوبی در قرن نوزده عمومیتی یافت و نخستین بار در سال 1848 در یک فرهنگ پزشکی « Syphilophobia » به معنی « ترس شدید از سفلیس » که منجر به حصول علائم خیالی بیماری میگردد، ظاهر شد.
از اواخر قرن نوزدهم تضاد مداومی در ارتباط فوبیها با سایر امراض روانی در مقالات طبی به چشم میخورد. ژانه و کرپلین گاهی از فوبیها و وسواس طوری صحبت میکنند که گویی آنها مترادف هم هستند. فوبیها با ترسهای معمولی از نظر شدت، طول مدت، غیر طبیعی بودن و ایجاد ناتوانی به خاطر امتناع از موقعیتهای ایجاد کننده فوبی مشخص هستند. فوبیها ممکن است منفرد یا متعدد باشند. ترس از حیوانات احتمالاً شایعترین نوع فوبی منفرد، یا اقلاً شایعترین نوعی است که مورد مطالعه قرار گرفته است.
. Phelia, simpleفوبی ساده. در طبقهبندی DSM-III-R فوبی ساده طبقه ته ماندهای است که سایر انواع فوبی را، که شامل گذرهراسی و فوبی اجتماعی نمیگردند، برمیگیرد. نمونه کلاسیک فوبی ساده ترس شدید و غیر منطقی از عنکوب است. زنها بیشتر از مردها مبتلا به فوبی ساده هستند، هراس از موش نمونه مشهور از این فوبی در زنهاست. اشیاء وموقیعتهای زیر به ترتیب نزولی شایعترین انواع فوبی ساده را به وجود میآورند: حیوانات، طوفان، بلندی، بیماری، زخمیشدن، و مرگ: [6]
حال می بایست بعضی مفاهیم مرتبط با فوبی ( هراس ) را نیز تعریف نماییم :
Fear یا ترس، از کلمه انگلیسی قدیمی Faer به معنی خطر ناگهانی مشتق شده است. این ترس، قابل توجیه و خطر ایجاد کننده آن، ذاتی، واقعی و معلوم است.
ترس متناسب با خطر است، و گاهی اگر ضرورت فرار از آسیب وجود داشته باشند. مفید هم هست.
Anxiety اضطراب، از کلمه Anxiua ، به معنی احساس فشردگی در قفسه سینه ریشه میگیرد. اضطراب به ترس بدون منشاء مشخص اطلاق می شود؛ یعنی شخص نمیداند چرا میترسد، و یا ترس او نسبت به خطر، نامتناسب به نظر میرسد. بیمار، غالباً با احساس تنگی که در قفسه سینه میکند، اظهار میدارد: « فقط احساس میکند مضطربند.»
Panic ] وحشت زدگی که در این کتاب هراس ترجمه شده است. [
به اوج حالت ترس اطلاق میشود. این اصطلاح از کلمه Pan، الهه روستایی یونان باستان مشتق میگردد. « پان » گاهی یک الهه قهرمان است که از گوسفندان و شبانها مراقبت می کند و عاشق موسیقی است. اما گاهی هم موجب زهره ترک شدن مردم میگردد. خلاصه، « پان » نعمت مرکبی است؛ همانند وحشت زدگی در یک آتش سوزی، ممکن است شما را به سوی در خروجی و یا اشتباهاً به سوی در عوضی براند. [7]
جمله وحشت زدگی دوره مجزایی است که در آن شروع ناگهانی نگرانی شدید، ترس، یا وحشت اغلب همراه با احساس مرگ قریب الوقوع وجود دارد، در ضمن این حملات علائمی نظیر تنگی نفس، تپش قلب، احساس درد یا ناراحتی در قفسه سینه، خنگی و ترس از دیوانه شدن. از دست دادن کنترل، ظاهر میشود:[8]
بررسی منابع فارسی
اکنون باز به تعریف فوبی ( هراس ) بر میگردیم، البته اینبار به سراغ منابعی میرویم که این اختلال را دقیقتر و مفصلتر بررسی کردهاند:
فوبی ترسی غیر منطقی است که به اجتناب هشیارانه از شیء، فعالیت یا موقعیت منبع ترس منجر میشود. حضور یا پیشبینی ماهیت فوبیک ناراحتی شدید در شخص مبتلا که میداند واکنش او افراطی است به وجود میآورد. وجود این واکنش فوبیک منجر به گسستگی توانایی شخص برای عملکرد در زندگی روزمره می گردد:[9]
فوبی ترسی است دائمی از بعضی اشیاء یا موقعیتها که هیچ خطر واقعی برای شخص نداشته و بیتناسب با جدی بودن واقعی آنها اغراق آمیز شده است. فوبی از واژه یونانی فوبس (P hobos ، نامه خدای ترس یونان ) گرفته شده است که با نقاب به صورت و زره برتن برای ترساندن دشمنان در صحنه ظاهر میشد.
فوبی ممکن است نه فقط به یک ترس مخصوص نسبت به بعضی اشیاء یا موقعیتها دلالت کند، بلکه ممکن است به یک الگوی کلی ترس و رفتار اجتنابی دلالت داشته باشد:[10]
فوبی، ترس مبرم، مفرط و غیر منطقی از یک شیء، فعالیت و یا موقعیت است که میل جبرآمیزی را برای اجتناب از آنها بوجود میآورد. چنین ترسی را خود شخص بسیار افراطی و غیر منطقی تشخیص میدهد. رفتار اجتنابی با درجاتی از ناتوانی همراه است:[11]
واکنش ترس ( فوبی ) عبارتست از ترس دائم و پایدار از چیزی یا موقعیتی که برای بیمار عملاً خطری ندارد و یا وقتی خطر بیش از اندازه و بی تناسب بزرگ جلوهگر شود و ترس شدید ایجاد کند:[12]
بیماران اعتراف می کنند که علتی برای ترسشان وجود ندارد ولی نمیتوانند از ترسیدن خودداری کنند و این بیماران معمولاً علاوه بر ترس، علائم نوروتیک دیگری نیز نشان میدهند. مانند سردرد، پشت درد و ناراحتی معده و احساس حقارت و نظایر آن و در بعضی این واکنشها ممکن است بصورت وسواس باشند مثلاً وقتی که بیمار ترس وسواسی از آلوده شدن به میکروب دارد:[13]
... و اگر به جای اجتناب از موقعیت ترسآور، کوشش کنند بدان نزدیک شوند، اضطراب برآنان مستولی شده ممکن است به احساس خفیف ناراحتی و فشار، تا حمله اضطرابی شدید منتهی گردد:[14]
فوبی انواع متعددی دارد ... اما در D SM III-R سه طبقه عمده فوبی ذکر شده که عبارتست از :
1- ترس از مکانهای سرباز Ag orophobia مانند ترس از وارد شدن به مکانهای نا آشنا، که از متداولترین آنهاست.
2- ترس اجتماعی Social phobiaمانند ترس و ناراحتی از تماس و ارتباط با افراد به ویژه در موقعیتهایی که ممکن است توسط دیگران مورد توجه و ارزیابی قرار گیرند. در نتیجه شخص میکوشد تا از ارتباط و داد و ستدهای اجتماعی بپرهیزد: مثلاً ترس از صحبت کردن در جمع، ترس از عمل کردن در برابر دیگران، ترس از استفاده از دستشویی عمومی، ترس از خوردن در حضور دیگران و ترس از تحقیر یا شرمسار شدن.
3- ترس ساده Simple phobia ، مانند انواع گوناگونی از ترسهای غیر منطقی؛ مثل ترس از : تاریکی، بلندی، حیوانات، بیماری، میکروب و از این قبیل.
در DSM III -R ترس از مکانهای باز به عنوان یک زیر گروه فرعی اختلال رعبی مورد توجه قرار گرفته است:[15]