مقدمه :
کم روئی یک پدیده روانی اجتماعی می باشد . روانی از آن جهت که ما بسیاری از افرادکم رو را مشاهده می کنیم که ظاهراً هیچ ویژگی غیر عادی ندارند . اما خود در درون خود احساس کم رو بودن را دارند و اجتماعی به این دلیل که این احساس ضعف در جمع بروز می کند .
در اکثر اجتماعات بشری حیا همواره امری پسندیده و نیکو به حساب آمده است . اما باید بین حیا و کم روئی تفاوت قائل شد . حیا همواره امری اختیاری است حال آنکه کم روئی امری غیر اختیاری می باشد . کم روئی فرد را از بسیاری از اعمال که هیچگونه منافاتی با رعایت ادب و شئونات اسلامی ندارد و صرفاً یک حالت جمعی دارد ، باز می دارد . کم روئی پدیده ای است که سرتاسر زندگی فرد کم رو را تحت تاثیر خود قرار می دهد و بسیاری از استعدادهای او را از بین می برد و فرد از صحنه زندگی اجتماعی نیز ضعف و نا توان ظاهر می سازد .
"برانیه کم روئی را نوعی بیماری روانی تلقی می کند که ابتدا در ضمیر باطن ریشه می دواند و مزمن می شود و سرانجام جسم او را نیز از تحرک می اندازد . "
افراد کم رو از رفتارهای اجتماعی بیشتر منفعل ظاهر می شون تا فعال ، آنها از قرار گرفتن در جمع می ترسند و هنگامی که در جمع ظاهر می شوند ، خود را گم می کنند و احساس درد و رنج می کنند و اگر هم بخواهند مطلبی را در جمع ابراز کنند ، فراموشی بر آنها قلبه می کند مثل اینکه مغز آنها از کار افتاده است .
آنها در بر قرار کردن ارتباط با دیگران نیز ضعیف هستند و بیشتر افرادی گوشه گیر می باشند و به همین دلیل اگر هم افراد خوبی باشند و دارای استعدادهای زیادی باشد همچنان ناشناخته باقی می مانند و کسی به آنها توجهی نمی کند و در بسیاری از اوقات توانایی دفاع از حقوق خود را نیز ندارند . آنها در زندگی حرفه ای ، تحصیلی ، زناشویی و سایر جنبه های زندگی اگر هم به صورتی بلقوه قوی باشند در عمل ضعیف هستند و زندگی برای آنها لذت واقعی را ندارد . زندگی آنها پر از مشکل و دردسر می باشد .
چنین می نماید که یک موجود نامرئی که همان کم روئی می باشد . جسم و جان آنها را در قفس قرص و محکمی زندانی کرده است که امکان شکوفاسازی استعدادها و بلند پروازی را از آنها گرفته است . آنها دئر عالم درون خود می دانند که از بسیاری از دیگران برترند و می توانند بسیاری از کارها را که دیگران از انحجام آن نا توان اند ؛ انجام بدهند ، اما هر بار که در عمل می خواهند کاری انجام بدهند متوجه می شوند که در چنگال هیولایی نا مرئی هستند که روح آنها را اسیر کرده است ، توانایی های آنها را می گیرد و افکار متعالی آنها را سرکوب می کند . این قفس است که موتد اولیه آن شرایط اجتماعی و محیطی فراهم می شود و سازندگان اصلی آن والدین فرد می باشند و بعد هم بستگان و دوستان و معلم ها ، اما باید توجه داشت که اگر سازندگان اصلی نخواهند این قفس شوم را بسازند دیگران نمی توانند اهمیت داشته باشند .
در اینجا باید به این هم توجه داشت که از یک طرف ساختن و نساختن این قفس جادوئی زیاد هم ساده نیست چه بسیار پدر و مادرانی که به این کم روئی فرزند خود پی میبرند اما نمی دانند چه کار باید بکنند و نمی دانند چطور شد که فرزند آانها کم رو بار آمد .
از طرفی دیگر کم روئی همانند بسیاری از پدیده های روانی – اجتماعی دیگر در هر فرهنگ شکل ظاهر خود را دارد . بنابراین با توجه به مطالب بالا مطالعه کم روئی ضرورت زیادی دارد و جا دارد که محققان و پژوهش گران به طور جدی به مطالعه ان بپردازند ، اما متأسفانه این موضوع تا به حال مورد کم توجهی قرار گرفته است . و مطالعه ای که در مورد آن صورت نگرفته است . امید است که این تحقیق شایسته مطالعه باشد .
بیان مسئله
یکی از اصول اصادی در تحقیق تعریف موضوع می باشد بنابر طاین ابتدا موضوع نحقیق خودم را بیان می کنم که بررسی مسئله کم روئی
کم روئی معادل واژۀ Shyness است . ریمون دوسن لاران کم روئی را در سه بعد بررسی میکند :
الف ) . در فعالیت بدنی : کم روئی قربانی خود را از لحاظ روش پخمه و از لحاظ رفتار غیر طبیعی و از لحاظ حرکات بی دست و پا می کند تا آنجا پیش می رود که سبب بر افروختگی صورتی و سرخ شدن بی دلیل چهره و لرزش و تپش قلب می شود .
ب) در فعالیت فکری : کم روئی افکار قربانیان خود را مشوش کرده و آنها را از گفتگوی منطقی و مربوط ناتوان می سازد و از اینجه اشتباهات و خطاهایی حاصل می شود.
که از دهان افراد کم رو در می روند ، همچنین سبب گنگی و دلسردی انها می شود .
ج) در فعالیت احساسی : کم روئی مانع از آن می شود که قربانیانش احساس درونی خود را به راحتی بیان کند و ظاهری بی احساس به آنها می دهد . دیگران تصور می کنند که افراد کم رو فاقد قلب و روح می باشند در حالی که سرشار از ان می باشند ، ولی جرعت نمی کنند گنجینۀ روح پر احساس خود را نشان دهند .
لوران در جمع بندی ابعاد کم رو می نویسد : شخص در این حالت فاقد جرئت است ، فرد کم رو تحت تأثیر خلع روانی قرار گرفته است . کم روئی ، قربانیان خود را در تمامی فعالیتشان فلج می کند .
کم روئی یک ناتوانی و معلولیت فراگیر اجتماعی است . در بساری از مواقع کم روئی « اصلی ترین مانع شکوفایی قابلیت ها ، خلاقیت ها و ایفای مسئولیت ها است » .
تعریف کم روئی :
کم روئی یک توجه غیر عادی مضر بانی به خویشتن در یک موقعیت اجتماعی است که در نتیجه آن فرد دچار نوعی تنش روانی – عضلانی می شود و شرایط عاطفی و شناختیش متأثر گردیه زمینه بروز رفتارهای خام و نا سنجیده و واکنش های نا مناسب درونی فراهم می شود . به عبارت دیگر پدیده کم روئی به یک شکل روانی – اجتماعی و آزار دهنده شخص مربوط می شود که همواره در حدوث یک ناتوانی و مئلولیت اجتماعی ظاهر می گردد . به کلام ساده کمروئی یعنی « خود توجهی » فوق العاده و ترس از مواجه شدن با دیگران ، زیرت کم روئی نوعی ترس یا اضطراب اجتماعی است که در آن فرد ادز مواجه شدن با افراد نا آشنا و ارتباطات اجتماعی گریز دارد . تعریف دیگری که در مورد کم روئی مد نظر قرار گرفته است تعریف عاطفه خوشنواز از کم روئی به رفتاری اطلاق می شود که در آن فرد از برخورد با دیگران « افراد نا آشنا و غیر فامیل » احتراز می کند و به صورت افراطی سعی در جدا شدن از آنها دارد . در فعالیت های گروهی هخمکاری و مشارکت لازم را ندارند و از جهت کلامی کمتر رابطه بر قرار می کند و در بیان خواستها و نظریات خود در بین دیگران توانایی و کفایت لازم را ندارند .