پیشگفتار
نحوه تفکر افراد در برابر مشکلات زندگی متفاوت است. گروهی را تصور بر این است که توان حل مشکلات خود را ندارند و مکرر به ابعاد این مشکلات می افزایند و به سرعت به سوی افسردگی و ناامیدی کشیده می شوند. گروهی دیگر با اراده و پشتکار قوی در جهت حل مشکلات گام برمی دارند و همواره به پیروزی فکر می کنند این مطالب گروه اول را آگاه می سازد وآنها را برای پیشرفت و حل مشکلات یاری می رساند با ارائه نمونه هایی از مسایل و مشکلات روزمره افراد در طبقات مختلف کوشیده اند تا آنان را با مشکلاتی که در برابر خود دارند آشنا سازد و به آنها بیاموزد که این مشکلات منحصر به خود آنها نیست و بسیاری افراد گرفتاری های مشابهی دارند. با اعتقاد به خدا افرادی که کوشا و زحمتکش اند و از نیروی خلاقه ذهنی خود به شکلی پویا استفاده می کنند و هیچ گاه دچار یأس نمی شوند. امید است این مطالب موجب گشودن روزنه ای در سوق دادن اندیشه آنان برای کسب موفقیت شان گردد.
اصل مقاومت
هرگاه برایتان مشکلی پیش می آید که به نظر بسیار مشکل، ناامید کننده و غیر قابل حل می رسد آنچه شما را تا حصول پیروزی یاری خواهد کرد اصل تسلیم پذیری است.
تسلیم شدن یعنی شکست را پذیرف تن به شخصیت خود آسیب رساندن و برای شکست های پیاپی آماده شدن وقتی با مشکلی مواجه می گردید و به طریقی با آن برخورد می کنید که موفق به حل آن نمی شوید راه حل خود را عوض کنید. پس با جستجوی مداوم، علاقه و تفکر در نهیت به پیروزی خواهید رسید.
چگونه می توانیم تسلیم نشویم و رها نکنیم
هرگز کلمه نمی شود را به کار نبرید زیرا کاربرد آن یعنی قبول آن کلمه های امدیبخش و دلگرم کننده در گفتارمان به کار ببریم مانند اعتماد بنفس، ایمان به خدا، پیروزی و تقویت این اندیشه که من قادر به حل مشکل خود خواهم بود به شرطی که «ایمان داشته باشم من می خواهم و می توانم » فیلیپس سیمولک در مقاله ای نوشت «بکاربردن و نوشت کلمات منفی ویرانگر و مخرب است. این کلمات قفلهایی هستند که بر درهای ورودی هر راه حلی زده می شود تا ما را برای شکست آماده کند و برعکس کلمه آری به هیجانمان می آورد تحرک می بخشد و چنان فعال می شویم که مشکلمان را حل خواهیم کرد.
در برخورد با مشکلات همیشه مثبت فکر کنید و از یاد نبرید که ایمان به اصل «تسلیم پذیری» ضامن پیروزی خواهد بود.»
گوته می گوید: «پایداری و استقامت مداوم ناتوانترین افراد را تا حصول پیروزی یاری می دهد زیرا نیروی نهفته و ناپیدای آن سرانجام خود را نشان خواهد داد و ثابت خواهد کرد که پیروزی به دست نمی آید مگر با استقامت و تسلیم نشدن».
بزرگان عالم آنان که راز و رمز زندگی را دریافته اند همواره بر این اصل تکیه داشته اند.
حضرت محمد (ص) فرموده اند: خداوند با کسانی است که در مشکلات پایداری می کنند.
شکسپیر گفته است: باران مداوم، سنگ خارا را می شوید و از هم می پاشد سنگ سخت است اما قطره های باران مداوم فرود می آید و این مداومت است که دل خار را می شکافد.
اگر مفهوم استقامت و مبارزه را با تمام وجود خود لمس و حس کنید وهمیشه آن را به خاطر داشته باشید پیروزی از آن شما خواهد بود.
اصل بینش
برای آنکه نهال مقاومت به بربنشیند باید اصل دیگری را به یاری گرفت اصل بینش را
اصل بینش چیست؟
وقتی کسی شکست را حس می کند و دچار تشویش و نگرانی می شود باید درون خویش را بکاود و عمل شکست را در خود بجوید او باید بکوشد تا بیش از هر چیز خود را بشناسد بداند کیست و چه می خواهد. نیروهای درونی خود را کشف کند و آنها را به کار گیرد تا به نتیجه مطلوب برسد.
بسیاری سعی نمی کنند خود را بشناسند و بر نیروی درونی خود آگاهی یابند. آنان در مورد دیگران و مشکلاتشان بسیار سخن می گویند اما هیچ حقیقی را در مورد خود نمی پذیرند. عامل عمده پیروزی آنانکه به هدفشان می رسند خودشناسی است.
عامل شکست آنهایی که درمانده می شوند بیش از عوامل خارجی انگیزه های درونی است. نابسامانی و کشکش های فکری و درگیری های درونی است که آنان را به ناکامی می کشاند.
در به کارگیری خلاقیت ها، پیش از آنکه از قوه به فعل درآیند نه تنها باید یاد بگیریم که خود را بشناسیم و به خود اعتماد داشته باشیم بلکه باید دارای تفکر پوینده و چنان نیرومد باشیم که با همه موانع موجود در مسیر خود همچنان پیش رویم.
در لحظه ناامیدی به این فکر کنید که اوضاع موجود در هر لحظه می تواند به سود شما تغییر کند همین که فکر کنیم کاری از ما ساخته نیست بهانه و انگیزه لازم را برای شکست فراهم آورده ایم. همیشه به این فکر کنید که تسلیم شدن هنوز زود است!
روزی دوستم جرج را دیدم که با حیرت راه می رفت حالش را پرسیدم در پاسخ 15 دقیقه از گفتاریهایش حرف زد. همه این مشکلات مرا دیوانه کرده می خواهم از چنگ همه این مصائب رها شوم و گفت هزار دلار از من بگیر ومرا از مشکلات رها کن گفتم بسیار خوب من راه حل را می دانم جائی می شناسم که هزاران نفر در آنجا هستند و مشکلی ندارند جرج گفت مرا به آنجا هدایت کن گفتم آنجا قبرستان است کسی مشکلی ندارد مسائل و مشکلات نشانه های زندگی هستد شما هر چه گرفتاری داشته باشید زنده ترید به اتاقتان بروید خلوت کنید و بگویید خداوند چرا فراموشم کرده ای آزمایشم کن خداوندا!
مشکل شما چیست؟ هر چه باشد راه حلی دارد
راه حلی هر مسئله ای در بطن آن نهفته است. خداوند هر نعمتی را درون بسته ای از مشکلات عطا می کند تا بندگان او باطل آن مسایل شایستگی خود را برای دستیابی به آن نعمت به ثبوت برسانند. مسائل و مشکلات نشانه های زندگی هستند شما هر چه بیشتر مساله و گرفتاری داشته باشید زنده ترید بدون هیچ مشکلی زندگیتان غم انگیز و مایه دلسوزی است به اتاقتان بروید در را ببندید با خود خلوت کنید و بگویید خداوندا چرا فراموشم کرده ای چرا از بویه آزمایشهایت بیرونم انداخته ای! آزمایشم کن خداوند!
اجداد ما مردمان اندیشمندی بودند آنها می دانستند که زندگی پر از مشکل است آنها می دانستند که خداوند می خواهد مردم قوای خود را بکار گیرند و به پیش روند درجه سلامت فکر آدمی بستگی زیادی به نحوه برخورد او با مسایل دارد.
به نظر دکتر بلانتون یکی از گرفتاریهای بسیار مهم کشمکش های درونی و خصوصاً احساس حقارت بی لیاقی و خود کم بینی است که افراد بسیاری در جامعه گرفتار آن هستند سه عامل عمده در حل مسائل تاثیر بسزایی دارد:
1- علم و آگاهی به موضوع 2- تفکر 3- باور داشتن
وقتی ریشه گرفتاری خود را پیدا کردید گامی بزرگ در راه حل آن برداشته اید دانش و آموخته های هر کس عامل عمده در توانایی تجزیه و تحلیل مسایل است وقتی مشکلی دارید که حل ناشدنی به نظر می رسد آگاهی ها و دانش شماست که با بررسی دقیق جوانب امر جنبه های حل قضیه را نمایان می کند.
سعی کنید مشکل خود را بفهید و بشناسید و آن را به دقت بشکافید آن وقت آن مشکل به جای دشمن وستیزدر رسیدن به مقصود شما را یاری خواهد کرد.
توماس ادیسون گفته است: تمام تن آدمی برای حمل مغز او آفریده شده است مغز در آن بالا حکم وجود هر کس است.
مفهوم گفته ادیسون این است که تمام امکانات وجودی ما موفقیت و آینده همه و همه از مغز ما شکل می گیرد به یاری آن است که می فهمیم آرزو می کنیم می اندیشیم و به یاد می آوریم
از مغزتان کمک بگیرید فکر کنید تمام جوابهایی که احساسات برانگیخته شما آن را متوقف کرده است در مغز شما جای دارد مغز آشفته ای که دچار حمله های بی امان واکنش های عصبی باشد خلاق نیست تنها در آرامش و سکون است که مغز فرمانهای منطقی می دهد و از عهده مشکلات برمی آید.
خونسرد باشید
اگر همه اصل خونسرد بودن را رعایت کنند بسیاری مشکلات اصلاً وجود نخواهد داشت همیشه مطالب را دقیق بررسی کنید و راه حل های مختلف را در نظر بگیرید به هیچ وجه دقت تاثیر احساسات و شتاب زدگی قرار نگیرید اگر آرام و منطقی با موانع برخورد کنید مغز شما با تمام قدرت به کار خواهد افتاد.
فراموش نکنید: اگر بخواهید شما می توانید هر کاری را به انجام برسانید خونسردی خط ارتباط مستقیمی است میان شما و راه حل مشکلات
در طول سالها به این نتیجه رسیده ام که مسائل بسیار پیچیده و دردناکی هست که حل آنها خارج از عهده هر کس به نظر می رسد و راهی به جز قبول و تحمل آنها وجود ندارد اما همین مشکلات وموانع از هم خیلی ها سرانجام از سر راه برداشته و به مقصود رسیده اند فروید گفته است: مهمترین وظیفه ما کنارآمدن با زندگی است. این حقیقتی است که باید قبول کرد منتها هم عمر ما سوختن و ساختن باشد گذران مطلوبی نخواهد بود به نظر من اهم وظایف ما غلبه بر مصایب است این آن چیزی است که ارزش های زندگی نام دارد.
فصل سوم
اعصاب ناراحت و برانگیخته
عصر ما عصر فشارهای عصبی است و مردم مداوم برای درمان این دردها دوا می خورند. سبب ناراحتی های عصبی چیست؟ یک دلیل جنگهای خانمان سوز، دگرگونیهای روابط اجتماعی- تضعیف اعتقادهای مذهبی، سر و صداهای مداوم و بی وقفه موتورها از یکدیگر علل عمده ناراحتی های عصبیا ست.
اولیا امور در تلاشند قوانینی برای جلگیری از ایجاد صداهای مزاحم وضع کنند صداهایی که روزها می شنویم بیشتر مکانیکی و گوش خراشند. باید با همه مشکلات و مسائل بر اعصاب خود مسلط باشیم.
درمان خشم
این حقیقتی است که نباید دایم عصبی بود و ناامید شد به هر صورت هر مشکلی راه علاجی دارد انواع داروهای مسکن راه چاره یست آرامش که در اثر توکل شما به خداوند نصیبمان می شود درمان شماست.
آرامش را در طبیعت چمنزار- غروب آفتاب بجویید هنگامی که آرامش برایتان وجود ندارد به خداوند پناه ببرید. آرامش خداوند همیشگی و پایدار است.
مزمور 23 داینال بنی بسیاری را در حصول آرامش پایداری یاری کرده. خداوند شبان من است محتاج به هیچ نخواهم بود مرا در مراتع سرسبز می خواباند و به سوی آبهای آرام رهبریم می کند.
یاد بگیرید خود را کنترل کنید
عامل مهم دیگری که در تسلط ما بر اعصابمان موثر است وقوف و آگاهی بر علل عصبانیت است. استیونسون میلت می نویسد: عصبانیت مطلق یعنی گره خوردگی اعصاب این گونه خشمن به تنهایی هجوم نمی کند بلکه به همراه خود غم و اندوه، نگرانی، تأسف و تشویش و اضطراب را هم می آورد لازم است افکار خود را با دقت تجزیه و تحلیل نموده ریشه عصبانیت را دریابید نه تمایلات خود توجه کنید آیا خود را ناچیز و ناتوان می دانید؟ آیا بی سبب غمگین می شوید؟
روزی مردی به دفتر من آمد یک تکه لاستیکی در دست داشت آن را تاجایی که ممکن بود از دو سو کشید و رها کرد و گفت این اعصاب من است تا این درجه کشیده شده است به او گفتم این تکه لاستیک تا حدی قابل کشیده شدن است وبالاخره پاره می شود. گفت در اداره کسی مانع ترفیع من شده و همسرم مرا درک نمی کند.
گفتم هر مسئله راه حلی دارد کینه آن مرد را از دست بیرون کن همسرت را دریاب آنقدر از درون به هم گره خورده ای که نمی توانی آرام باشی به خود مسلط باش نگذار مشکلات روی هم انبار شود هر کدام را به موقع حل کن مهمتر از همه به ایمان مذهبی پناه ببر من ساکت شدم و او به فکر رقت و به تدریج احساس آرامش در او پدید آمد.