مقدمه
شتاب دنیای فرا صنعتی امروز هر لحظه افزایش مییابد، انسان هر روز راه و روشهای (تکنولوژی) پیشرفتهای برای انجام اغلب کارهای خود مییابد و آنها را با صرف انرژی و سرمایه کمتری به انجام میرساند و به این ترتیب سطح رفاه مادی زندگی خویش را بهبود میبخشد – با استفاده از روشهای علمی کاری که قبلا انجام آن مستلزم صدها ساعت کارشان دهها مغز انسان بود، اکنون توسط یکی دو نفر در زمانی بسیار کوتاه به انجام میرسد. امروزه با استفاده از تکنولوژی جدید یک انسانی از یک هکتار زمین مقدار محصولی را به دست می آورد، که در گذشته دهها انسان از دهها هکتار به دست می آورند. همین است. اوضاع در عرصه صنعت و بسیاری دیگر از عرصه صنعت و بسیاری دیگر از عرصههای زندگی بشر در دنیا پیچیده امروز که شاهد رقابتهای بسیار فشرده جوامع مختلف در دستیابی به تکنولوژی برتر به مثابه منبع اصلی قدرت هستیم، و اگر، از گرانبهاترین سرمایههای هر جامعه و ملتی هستند، اینک جامعهها پیش از هر زمان دیگر نیازمند افراد هوشمند، خلاق و نوآور هستند. هر قدر جهانی که در آن زندگی میکنیم پیچیدهتر میشود، نیازمند به شناسایی و پرورش ذهنهای خلاق و آفریننده بیشتر و تحقیقات مربوط به تیزهوشی و خلاقیت از مهمترین مسائل در قلمرو روان شناسی آموزشگاهی بوده است.[1]
با توجه به اینکه دنیا روز به روز پیچیده تر میشود و تکنولوژی با سرعت سرسامآوری به پیش میرود. سخن از جنگ ماهوارهاست، انسانهای رباتیک پای به عرصه حیات بشری میگذارند و لجام گسیختگیهای فرهنگی هم به شیوههای بیسابقه فراگیر شده و خواهد شده، اگر محصلان هر جامعه به خصوص تیزهوشان آن جامعه دچار عقب ماندگی فرهنگی خواهد شد، پس باید بچهها را به نوعی تربیت کنیم که از حداکثر ظرفیت هوش خویش بهرهمند شوند تا در آینده قادر باشند خود و جامعه صنعتی شان را اداره کنند.[2] دنیای امروز به این نتیجه رسیده است که اگر چه تیزهوشان از اهمیت بسیار برخوردارند و درست است که انسانها برای ادامه حیات مطلوب خود نیازمند بهرهگیری از حداکثر ظرفیت هوش خویش هستند، اما در آینده کشورهای قدرتمند و جوامع پیشرو، جوامعی هستند که به منابع قدرت بیشتری دسترسی داشته باشند و منبع اصلی قدرت یعنی تکنولوژی جدید و برتر به بیان دیگر در دهه اول سال 2000 کشوری که بتواند به تکنولوژی برتر مسلح شود، غنیتر و قویتر خواهد بود. بنابراین، شایسته است که از میان افراد تیز هوش جامعه، نوجوانان و جوانانی را انتخاب و تربیت کنیم . که دارای قابلیتهای آموزشی، آفرینش علمی و هنری هستند. همچنین ، زمینه تفکر و اگر برای آنان فراهم کنیم تا با اختراعات و نوآوری هایشان جامعه آموزشهای ویژه برای دانشآموزانی است که دارای تواناییهایی و استعدادهای برتری هستند.[3]
اولین تحقیق منظم و جدی در زمینه کودکان تیزهوش توسط ترمن انجام گرفت که وی بر ین باور نادرست که کودک تیزهوش دارای شخصیت بیمار و رنجور است و از لحاظ جسمانی دچار ضعف میباشد، خط بطلان کشید. ترمن با بررسی طولی بر روی افراد تیزهوش نشان داده که کودکان تیزهوش دارای ویژگیهای جسمانی بالایی میباشند و از لحاظ جسمانی دچار ضعف میباشد، خط بطلان کشید. تر من با بری طولی بر روی افراد تیزهوش نشان داد که کودکان تیزهوش دارای ویژگیهای جسمانی بالایی میباشند و از لحاظ مشکلات روانی در وضعیت مطلوبی قرار دارند.[4]
در حال حاضر مطرح می شود که کودکان تیزهوش دارای رشد اجتماعی بالاتری میباشند و در محور برون گرایی از مقادیر بالاتری برخوردارند.[5]
از این رو، در تحقیق فوق به مقایسه نیمرخ شخصیتی کودکان تیزهوش و عادی می پردازیم و میزان درونگرایی – برونگرایی و همچنین محور با ثبات- بیثبات هیجانی را در افراد تیزهوش و عادی مورد مقایسه قرار می دهیم.
2-1 بیان مسئله
ابهامات گوناگونی در زمینه عوامل تشکیل دهنده، هوش وجود دارد. این وضعیت به جنبههای شخصیتی نیز اشاره می نماید که ما هنوز نیز در شناسایی عوامل شخصیتی موثر بر هوش بهر با محدودیت روبرو میباشیم ضعف در خلا نظر فوق میتواند احساس مساله تحقیق را بارز کند که این خلا نظری در عوامل شخصیتی موثر بر هوش / هوشبهر/ جای دارد ولی با بررسی دقیقتر مساله تحقیق باید آن را محدود کرده و آنگاه فقط به عوامل شخصیتی موثر به هوشبهر جای دارد ولی با بررسی موثر بر هوش تاکید کنیم. از این رو مسئله تحقیق اینگونه عنوان میشود که آیا بین عوام شخصیتی و هوش بهر ارتباط معنی داری وجود دارد یا خیر ؟ بنا بر این سوالات پژوهش زیر به شرح زیر عنوان میشوند:
آیا نیمرخ روانی با هوش بهر در ارتباط میباشد یا خیر؟
آیا افراد تیزهوش در مقایسه با افراد با هوش معمولی از نیمرخ روانی متفاوتی برخوردارند؟
آیا افراد تیز هوش در مقایسه با دیگران از میزان برونگرایی- روانگرایی متفاوتی برخوردارند؟
آیا افراد تیزهوش در مقایسه با دیگران از میزان ثبات- بیثبات هیجانی متفاوتی برخوردارند؟
3-1: هدف تحقیق
هدف این تحقیق در حیطه تحقیقات بنیادی یا ناب جای میگیرد.
زیرا که به شناسایی روابط بین متغیرها معطوف است و تلاش دارد تا به چرایی پدیدههای پاسخ دهد. از آنجایی که در این تحقیق فرضیه به صورت قیاسی عنوان شدهاند و هدف این تحقیق کسب نظریه در زمینه روابط بین هوش و ویژگیهای شخصیتی می باشد، میتوان هدف تحقیق را در حیطه تحقیقات بنیادی قرار داد. بنابراین، هدف این تحقیق به توصیف رابطه جزیی بین نیمرخ روانی افراد تیزهوش میپردازد و از این طریق به شناسایی عوامل شخصیتی موثر بر تیزهوشی پی برد. تا بتوانیم ارتباط بین تیزهوشی و برونگرایی- درونگرایی و همچنین با ثبات هیجانی- بیثبات هیجانی را توصیف، تبیین، کنترل و پیش بینی نماییم.
4-1: فرضیههای تحقیق
فرضیههای این تحقیق که به صورت فرض خلاق یا مقابل بدون جهت تدوین شدهاند به شرح زیر می باشند:
میزان درونگرایی- برونگرایی افراد هوش دی عادی متفاوت است.
میزان بیثبات هیجانی- با ثبات هیجانی افراد تیزهوش با افراد عادی متفاوت است.
روش تحقیق
روش این تحقیق در حیطه تحقیقات توصیفی جای میگیرد. در زمانی که دستکاری مستقیم متغیر مستقل صورت نمیگیرد، با تحقیقات آزمایشی سرو کار نداریم، بلکه مفروضات تحقیقات توصیفی یا اکتشافی مطرح میشود.[6] در تحقیقات توصیفی روشهایی از قبیل زمینهیابی یا پیمایشی، تاریخی، قوم شناسی و علی مقایسهای قرار می گیرد.
اما عدهای اعتقاد دارند که روش تحقیق علی- مقایسهای نیز زیر مجموع از تحقیقات پیمایشی را در بردارد. در این تحقیق روش علی – مقایسهای را به کار بردهایم زیرا با مقایسه مقادیر متغیر مستقل سعی شده است تا به رابطه علی دست یابیم و توان دستکاری مستقیم متغیر مستقل را نداریم. ابزار تحقیقات علی- مقایسهای در اکثر اوقات پرسشنامه است.
6-1: جامعه آماری
تمامی نوجوانان 14 تا 18 ساله، ذکر ساکن شهر تهران که در منطقه 6 آموزش و پرورش شهر تهران در سال تحصیلی 81-1380 ثبت نام کردهاند. لازم به ذکر است که جامعه تحقیق فقط شامل افراد مذکر میباشند.
7-1: نمونه و نحوه گزینش
نمونه این تحقیق به دو گروه کودکان عادی و تیز هوش تقسیم میشود. کودکان تیز هوش کودکانی هستند که در مدارس استعدادهای درخشان و آموزش کودکان استثنایی ثبت نام کردهاند و در حال حاضر مشغول تحصیل میباشند. با توجه به فهرست مدارس استعدادها درخشان در منطقه 6 آموزش و پرورش شهر تهران دو مدرسه استعدادهای درخشان انتخاب شدند و از هر مدرسه حجم نمونههای 50 نفر گزینش گردید. بنابراین، 100 نفر به صورت تصادفی به عنوان کودکان تیز هوش از مدارس فوق گزینش شدند و این وضعیت در زمینه مدارس عادی نیز مصداق میکرد و از بین مدارس روزانه پسرانه نظام قدیم شهر تهران نیز دو مدرسه و از هر مدرسه 50 نفر به حکم قرعه انتخاب گردید که در مجموع 200 نفر را در بر میگرفت.
8-1: ابزار جمعآوری اطلاعات
پیترهانس یورگنا، آیزنگ، وسیله ابزاری معتبر را برای شناسایی نیمرخ شخصیتی ابداع نموده است. وی یک امتحان 72 سوالی را تدوین کرده است که دارای سه محور میباشد. محور اول، شناسایی میزان دروغ گویی تاکید میکند. محور دوم به شناسایی متغیر درونگرایی – برونگرایی میپردازد و محور سوم ثبات هیجانی را میسنجد. آزمون فوق در حیطه آزمونهای عینی دو گزینهای جای گرفته است که دارای اعتبار و پایایی بالایی است.[7] در تفسیر نمره گذاری و اجرای آزمون فوق با شرایط یکسانی سر و کار داریم و می توانیم ابزار داریم که ابزار این تحقیق دارای شرایط استاندارد است. این آزمون توسط دکتر براهنی و همکاران به فارسی ترجمه شده است و هنجاریابی گردیده است. نمونهای از آزمون فوق در پیوست موجود است