در رابطه با نقش زنان در عرصههای مختلف اجتماع و بهرهمندی ایشان از آزادیهای مشروع، در سالهای پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران بسیار گفتهایم و شنیدهایم. چه بسیار جهادگران مبارزی که در دوران طاغوت ستمشاهی که زن را به بهانه ایجاد سپاه دانش با حضور در کاخ جوانان و خوشگذرانی مورد سوء استفاده ابزاری قرار میدادند و چه در زمان تحقق نظام اسلامی ایران که پیدایش آن بشارتگر فصل نوینی از عزت و سربلندی اجتماعی زنان مسلمان ایران به الگوی «زن در جامعه منتظر ظهور» بود، برای تحقق عزت و سربلندی زن از هیچ تلاشی فروگذاری نکردند.
حال که در آستانه ورود به دهه چهارم انقلاب آزادی آفرین جمهوری اسلامی ایران هستیم و نیاز به الگوپذیری از جامعه ترسیمی مهدوی و نقش زنان جامعه مطابق با ارزشهای اصیل مکتب رهایی بخش شیعه با توجه به «اتوی فرهنگی شیطان صفتان غرب» بیش از پیش در جامعه به چشم میخورد، ضرورت دارد با توجه به تحولات اجتماعی صورت گرفته طی سه دهه اخیر، رشد و پیشرفت تکنولوژی و فراز و فرودهای پشت سر گذاشته اعم از سیاسی و فرهنگی، و به میدان آمدن نسل سوم انقلاب که بیش از گذشتگان خود نیازمند درک نور مهدویت هستند، نگاهی به گذشته و حال و وضعیت زن در اجتماع منتظر ظهور جامعه ایران داشته باشیم.
اکنون باید به این سوال پاسخ داد که آیا به حقوق حقه گوهری که شریعت اسلام تاکید فراوانی بر «نقش سازنده» او در اجتماع اسلامی داشته و خداوند در قرآن از آن به عنوان «ریحانه» یاد کرده برآورده شده است. آیا با وجود جفا و سیاهکاریهای تاریخی به زن، امروز وی به آن عزتی که قرآن و شریعت اسلامی برای آن در نظر داشته و در جامعه مهدوی ترسیم شده، دست یافته است؟
بهرهگیری زنان و دختران جامعه شیعه در فضاهای اقتصادی، فرهنگی و سیاسی جامعه امروز چقدر مطابق با الگوی واقعی جامعه زمینهساز ظهور است. آیا به واقع میتوانیم این ادعا را داشته باشیم که امروز دیگر زنان ابزاری برای فروش کالا و بهره بیشتر اقتصادی صاحبان زر و زور قرار نمیگیرند.
***
برای پاسخ به این سوال سری به اجتماع میزنیم. در یکی از بوستانهای شهر تهران در یک روز نسبتا سرد پاییز 87 با «محبوبه یزدانی»، 26 ساله که دانشجوی رشته زبان است به گفتوگو مینشینیم. او که علاوه بر درس خواندن در یک شرکت تبلیغاتی نیز کار میکند، در پاسخ به سوال ما مبنی بر این که زن امروز در جامعه اسلامی چقدر احساس آزادی و استقلال دارد، و آیا این آزادی و استقلال مطابقت با دیدگاه ترسیم شده اسلام دارد، میگوید: «من میتوانم به جرات بگویم تا به این سن که رسیدم به درستی معنی آزادی و حقوق زن از دیدگاه اسلام را درک نکردهام، از این رو نمیتوانم در مورد آن نظر درستی بدهم، اما این را میدانم که طی سالهای اخیر حضور زنان و بخصوص دختران در بخشهای مختلف بسیار چشمگیر بوده که به عقیده من گذشته از دیدگاههای مختلف از نظر اخلاقی ورود زنان به برخی مشاغل به صلاح نمیباشد. به عنوان مثال امروز شاهد هستیم حتی در بعضی از فروشگاههای پوشاک مردانه بیدلیل زن به چشم میخورد، و یا در فروشگاههای لوازم صنعتی واقع در مکانهای خالی از خانه و خانواده، هم چون محیطهای صنعتی جاده کرج، زن به عنوان فروشنده و یا کارگر دیده میشود.
آیا با وجود اعتراض روزافزون مردانِ جویای کار نسبت به رانت زن بودن برای یافتن کار بهتر، سزاوار است که خانمها در این محیطها بازاریاب لوازم یدکی کاتر پیلار و جرثقیل باشند.
نمیدانم؟ شاید مردان به تازگی از عهده این کارها بر نمیآیند؟! زن امروز در مغازههای «فست فود» (غذای سریع) فروشندگی میکنند و بعضا در کارخانهها، گاراژها و فروشگاههای قطعات ماشینهای سنگین در نقش فروشنده، حسابدار و اپراتور فعالیت دارد. چرا؟ چون بسیاری از افراد جامعه اعتقاد دارند با این کار فروش و سود کار بیشتر است.
او در مورد شغل خود و علت این که در شرکت تبلیغاتی هم کار میکند میگوید: با این حال من خود احساس میکنم اشتغال زن در حوزه خارج از خانه با رعایت ملاحظات اخلاقی و دینی امتیازات فراوانی برای زنان و بخصوص برای دختران دارد.
از آنجایی که به عقیده من بسیاری از مشاغل در خور شأن زنان جامعه نیست به سختی توانستم شغلی مناسب روحیات خود و ارزشهای تعریف شده خود و خانواده بیابم. این را باور دارم که کار کردن زن امروز بیرون از خانه برای جامعه یک ارزش تلقی میشود: چرا که علاوه بر ایجاد استقلال مالی در دختران باعث میشود تا در خصوص ازدواج و گزینش همسر نیز موفقتر باشند. چون اغلب پسران تهرانی برای تشکیل خانواده دختران شاغل را به دختران خانهنشین ترجیح میدهند.
***
در گوشه دیگری از بوستان، آرزو سیفاللهی دانشجوی روانشناسی روی نیمکت با دوست خود سارا که او هم دانشجوی رشته گرافیک است، نشسته است. آرزو 20 سال دارد و به گفته خود در کنار درس خواندن ورزش و نقاشی میکند. گویا نگاه آرزو به زندگی به گونه دیگری است، چرا که در پاسخ به سوالمان مبنی بر میزان احساس استقلال زنان بر مبنای دین و آزادیهای تعریف شده اسلام، میگوید: به عقیده من دختران امروز هر کدام به نوعی متفاوت از یکدیگر آزادی و استقلال را معنا میکنند و هر یک به فراخور آگاهی خود از آن قرائتی درست کردهاند. که بسیاری از این قرائتها منطقی و مطابق با هنجارهای اسلامی نیست. من فکر میکنم با وجود شعارهای فریبنده غربی مبنی بر آزادی بی بند و بارگونه زن بسیاری از به ظاهر محدودیتهای زن باعث بدست آمدنِ فرصتهای بیشتری برای دختران و زنان نسبت به پسران جامعه شده است.
به نظر من این دور از انصاف است در کشوری که یکی از پرفروشترین بازارهای لوازم آرایشی زنان جهان را داراست و تقاضای لوازم آرایشی بیشتر از عرضه آن است، به این اعتراض داشته باشیم که چرا تبلیغ لوازم آرایشی روی بیلبوردهای شهر با تصویر زن وجود ندارد. چون دختران و زنان ایرانی طبق آمار و اخبار بزرگترین بازار تقاضای لوازم آرایشی را در جهان درست کردهاند.
و یا این که نباید اعتراض داشت که فرصت شغلی برابر با آقایان برای خانمها در جامعه وجود ندارد. زیرا با وجود این که خود علاقهای به کار کردن بیرون از خانه ندارم چرا که رسالت اولیه زن را آبادانی هستههای اجتماع یعنی خانواده میدانم. اما با چشم خود میبینم که یکی از دوستانم در یک شرکت خصوصی مشغول به کار شده و ماهانه 450 هزار تومان به همراه بیمه خود حقوق دریافت میکند و برادر او که هر دو ساکن در یک خانه و خانواده در جنوب تهران هستند، در یک پیک موتوری بدون تسهیلات بیمه، ماهانه 200 هزار تومان حقوق دریافت میکند. این در حالی است که هر دو دارای مدرک دیپلم هستند.
آرزو با تاکید بر این نکته که بسیاری از خانمها راحتتر از آقایان کار پیدا میکنند و در بیشتر موارد موقعیت شغلی یک مرد بیکار را اشغال میکنند، ادامه داد: با این حال من عقیده دارم این شرایط به ظاهر ایدهآل هم آزادی و استقلال زن به حساب نمیآید. چرا که آن طور که من دریافته و مطالعه داشتهام و از خانوادهام فرا گرفتهام اشتغال زن در خارج از کانون خانواده در شرایط ضرورت است که باید مورد توجه قرار گیرد.