دانلود مقاله میوز

Word 77 KB 11216 31
مشخص نشده مشخص نشده علوم پزشکی - پیراپزشکی
قیمت قدیم:۲۴,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۹,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • شرح میوز

    در تقسیم میتوز جدا شدن کروماتید از یک کروموزوم و کشیده شدن به یک قطب با قوانین مندل بسیار سازگار بود زیرا او معتقذد بود لبب ها از یکدیگر جدا می شوند. هرکدام به یک سلول می رود و اما این کروماتیدهای خاص الل ها نبودند ولی بهرحال بر این ظنریه که ژنها برروی کروموزومها هستند صحه می گذاشت.

    در تعمیم میوز حالتی مطابق با آنچه مندل می گفت دیده شده در این جا دو کروموزوم گه از لحاظ ساختمانی بسیار شبیه هم بودند در کنار یکدیگر جفت می شدند و این بار هر کوموزوم به یک قطب می رود و با این مشاهده این فرضیه استوارتر گردید زیرا سلول های حاصل که تعداد کروموزوم های نصف اما لازم برای لقاح را داشتند. با ادغام شدن با گامت دیگر سلول تخم را بوجود می آورند.

    تعدادی از انواع حیوانات و گیاهان دیپلوئید هستند بعضی از موجودات مانند نوروسپورا در بستر طول چرخه زندگی هاپلوئید باشد اما در جریان لقاح در سلول جنسی هاپلوئید آن ترکیب شده و یک زیگوت (تخم) دیپلوئید را به وجود می آورد سپس زیگوت دیپلوئید توسط تقسیم میتوز مجدداً وارد مرحله هاپلوئید می شود.

    تقسیم میوز در این موجودات هم باعث ثابت مانند تعداد کروموزومها در سلول مادر و دختر نی گردد اما در سلول های دیپلوئید به از طریق ایجاد سلول هاپلوئد (گامت) بدین ثبوت تعداد کروموزوم کمک می کند. در سلول هخای هاپلوئید بعد از لقاح از طریق کروموزومی (میوز) باعث تبدیل سلول زیگوت n2 کروموزومی به سلول های دختر nکروموزومی می شود. این تقسیم کاهش مهم به دو مرحله I و II تقسیم می شود.

    میوز I:

    به عنوان یک قانون در جریان میوز دو تقسیم متوالی صورت می گیرد. این تقسیم در سلول های دیپلوئید رخ می دهد و این سلول ها از هر کروموزوم یک جفت دارند و این کروموزومها که از لحاظ ساختمانی و اندازه و ژن ها یکی هستند همولوگ نامک دارند وزاولین تقسیم کاهشی بدن دو برتابر شدن از یکدیگر جدا می شوند. (دال بر فرضیه کرنش و وارد سلول هیا دختری می شوند. شواهدی از گونه های متعددی در دست است که کروموزومها از طریق راس یا تلویز به سطح داخلی غشاء هسته شده و این اتصال طوری صورت می گیرد که کروموزومهای یک دسته هاپلوئید به اسانی با همولوگ های دسته دیگر جفت می شوند در هر صورت، این جفت شدن در اولین پروفاز میوزی صورت می گیرد.

    اولین پروفاز میوز به پنج مرحله تقسیم می شود:

    1-ایپتومن:

    اولی مرحله پروفاز است که متفاوت از تقسیم میتوز است. در این مرحله کروموزومها بصورت بلند، باریک و نخ مانند (که در طول آنها یک ساختمان تسبیح مانند به اسم کرومر وجود دارد) مشاهده می شود. در بعضی از گیاهان کروموزومها بصورت یکدسته و انبود از ک طرف هسته ظاهر می شوند. در بعضی از حیوانات (مثل حشرات) کروموزومها قطبی شده و با رأس خود به طرف آن قسمت از غشاء هسته که نزدیک سانتریول است کشیده می شوند اگرچه شواهید بیوشیمیایی نشان یم دهد که همانندسازی ماده کروفورومی اتفاق افتاده است اما مشکل می توان دوبرابر شدن مرفولوژیکی را در این مرحله مشاهده نمود کروموزومها پروفاز میوز عملاً تا مرحله پاکی تن به صورت منفرد ظاهر می شوند.

    2-زیگوتن

    در این مرحله کروموزوم هایی همولوگ یکدیگر را جذب کرده و مثل زیپ با یکدیگر جفت می شوند که به این حالت Synapsis گفته می شود. در موجوداتی که تری پلوئید بودند یعنی از کروموزوم سه تا داشتند دارای سه کروموزوم همولوگ هستیم معمولاً جفت شدن بین کروموزومها صورت می گیرد هر سه تا در کنار یکدیگر هم قرار می گیرند فرآیند جفت شدن احتمالاً از الومرهای صورت میگیرد.

    3-پاکی تن:

    کوتاه خوردن و پیچ خوردن کروموزومها در این مرحله صورت می گیرد. دو کروماتید خواهری یک کروموزوم همولوگ با دو کروماتید خواهری کروموزوم همولوگ دیگر می باشد. این گروه چهار کروماتیدی را بی والانت یا تتراد می گویند. اکنون مشخص شده که در این مرحله یک سری تبادلات ماده ژنتیکی بین کروماتیدهای همولوگ و غیرخواهری صورت می گیرئد. چنین تبادلاتی را می توان بوسیله ابزارهای بخصوصی مشخص کرد و این تبادلات اطلاعات که کراسینگ اور را با میکروسکوپ الکترونیکی در مرحله پاکی تن می توان مشاهده کرد. و ساختمانی به اسم کمپلکس سیناپتونمال بین کروموزومهای سیناپسی مشاهده می شود. این ساختمان دارای سه جزء طولی نواری از جنس پروتئین می باشد.

    این کمپلکس کمک می کند که کروموزمها بهتر و موثرتر جفت شوند بعضی از دانشمندان عقیده دارند که این مجموعه در ارتباط با وقوع ژنتیکی کراسینگ اور می باشد با استفاده از میکروسکپ نوری ساختمان فیزیکی دیگری به اسن کیاسما مشاهده شده است.

    4-دیپاوتن:

    در این مرحله یک جدائی تشخصی بین کروموزومهای همولوگ ولقع می شود این نواحی تقاطع یافته یا کیاسماها به شکل ایکس (X) بوده و تنها نیروی باقی مانده ای است که سبب حفظ بیوالانتها تا مرحله متافاز می شود.

    5-دیاکینز:

    در این مرحله پیچ خوردن و انقباض کروموزومها ادامه پیدا می کند تا جائی که به شکل اجسام ضخیم و رنگ پذیری درمی آیند در این فرآیند بیوالانتها نزدیک غشاء هسته حرکت کرده و به صورت جفت توزیع می شوند هتک ناپدید می شوند دبیوالاتها نیز از ناحیه سانترومر به دوک تشکیل شده متصل می شوند.

    متافاز (1)

    کیاسماتا که در مرحله دیپلوتن ظاهر شده بودند هم اکنون به انتهای هر کروموزوم حرکت می کنند و اتصال انتهائی بین بازوهای جفت شده کروموزومهای همولوگ را رها می کنند.

    آنافاز (1)

    اگرچه کروموزومها در تمام طول خود دوبل شده اند اما هر کروموزوم هنوز دارای یک سانترومر برای هر جفت کروماتید خواهری می باشد جدا شدن یک کروموزوم همولوگ در آنافاز و حرکت آن به طرف قطب مخالف در این یک سناترومر صورت می گیرد که هر کروماتید (dyad) را با خود می کشند کیاسماتاهم انتهای کروموزومها را رها کرده و کروماتیدهایی که هم اکنون به طرف قطب در حرکتند فقط در نقطه سانترومر با هم اتصال دارند نظر به اینکه هر دو کروماتید دیادرا تشکیل می دهند وضعیت ظاهری آنها بستگی به مکان سانترومر دارد. اگر کروموزومی متان تریک یا اکروساتریک باشد وضعیت ظاهری کروماتید ها مثل (7) مضاعف است اگر تلو سانتریک باشد شکل (7) منفرد است.

    تلوفاز و اینترفاز:

    تلوفاز و اینترفاز بعد از آن را اینتیرکنیزه گویند در این مراحل در موجودات متفاوت متغیر است بطور کلی وقتی که دیادها به یکی از قطب های دوک می رسند یک غشاء هسته ای اطراف آنها بوجود می آیند و قبل از اینکه دو جنس تقسیم میوز شروع شود کروموزومها وارد یک اینترفاز کوتاه یم شود در پایان این مرحله دو سلول با تعداد کروموزومهای نصف مضاعف داریم.

    دومین تقسیم میوز:

    همانن تقسیم میتوز است با همان چهار مرحله که قبلاً ذکر شد هر سلول به دو سلول تبدیل یم شود در نهایت چهار سلول n کروموزومی یا نصف ژنوم سلول مادر اولیه حاصل می شود که به سمت لقاح باید بروند تا با ترکیب شدن گامت n کروموزومی دیگر n2 کروموزوم می شوند و سلول تخم را به وجود آورند.

    اینترفاز:

    این دوره بین تقسیمات سلولی متوالی قرار دارد شامل رشد و آمادگی برای سلول بریا تقسیم میتوز است طول می کشد بیشتر موارد مواد ساختمانی کروموزومها (DNA و هیستونها) و بردش های دوک در این دوره ساخته می شود. و چهار مرحله دارد.

    1- G1 ! (Gapon) که 10 ساعت به طول می انجامد (و تا زمان S طول می کشد)

    2- S ! (Santer) که DNA سنتز می شود و 9 ساعت به طول می انجامد.

    3-G2 ! (Gape) فاصله دوم است 4 ساعت به طول می انجامد.

    4-M ! که همان میتوز است ! 2 تا 1 ساعت

    نظریه کروموزومی وراثت با شناخت تقسیم میوز:

    موضوع تئوری کروموزومی وراثت به این معناست که ژن ها قسمتی از کروموزم ها هستند این تئوری توسط Walter Sutton والتر سوتون آمکریکائی و Theodor Boueri آلمانی مطرح شد این پژوهشگران به صورت مجزا و در سال 1902 دریافت کردند که رفتار فاکتورهای مندلی در طول دوره تولید گامت ها در نخود دقیقا موازی رفتار کروموزومها در میوزم به این معنا که ژن ها بصورت جفت هستند (کروموزمها نیز چنین هستند) الل های ژن ها به صورت مساوی از هم جدا شده و وارد گامت ها می شوند (جدا شدن اعضای یک جفت همولوگ) ژن های متفاوت به صورت مستقل از هم عمل می کنند (جفت کروموزومهای متفاوت نیز به همین صورت است) بعد از شناسایی این رفتار هر دو پژوهشگر به یک نتیجه رسیدند.

    دو فرایند میتوز و میوز کلید اصلی اهداف ژنتیکی وراثتی و تنوع هستند میتوز یک فرآیند محافظه کار است که سبب حفظ وضعیت ژنتیکی می شود در صورتیکه میوز فرآیندی است که تغییرات ترکیبی عظیمی را از طریق جور شدن مستقل از هم و کراسینگ اور بوجود می آورد تئوری کروموزومی وراثت در واقع سیتولوژی و ژنتیک را با هم ترکیب کرد.

    بعضی از مخالفت هایی که در آن زمان با تئوری کروموزومی وراثت شد یکی آن بود که در آن زمان کروموزومها را نمی شد در مرحله اینترفاز (بین تقسیمات سلولی) کشف کرد بووری بیان داشت که در جریان اینترفاز سلامت فیزیکی کروموزومی حفظ می شود. اگرچه از نظر سیتولوژیکی قابل مشاهده نیستند بعلاوه نشان داده شد که در بعضی موجودات چندین جفت کروموزوم متفاوت شبیه بهم هستند لذا با استفاده از مشاهده عینی نمی توان گفت که همه کروموزومها به صورت تصادفی جفت نمی شوند درحالیکه در قوانین مندل لازم است که الل ها به ترتیب جفت شده و تفرق یابند. اما در گونه هایی که در آن اندازه و شکل کروموزومها متفاوت است تائید شد که کروموزومها با هم جفت م شوند و نیز تائید شد که این کروموزمها در جریان میتوز سیناپس کرده و تفرق می یابند.

    در سال 1913 خانم Elinor carthecs در یک وضعیت غیرعادی کروموزومی دو گونه ای از ملخ مشاهده کرد وی از این وضعیت برای آزمایش اینکه آیا کروموزمهای متفاوت با هم جفت می شوید و به صورت مستقل از هم تفرق می یابند استفاده کرد با مطالعه این آزمایش وی پی برد به اینکه یک جفت کروموزوم وجود دارد که دارای اعضاء غیرمشابه هستند این جفت را جفت های هترومرفیک گویند و احتمالاً کروموزمها دارای همولوژی ناقص هستند بعلاوه وی کروموزوم دیگری را پیدا کرد که فاقد جفت بود وی از این کروموزومهای غیرعادی بعنوان مارکرهای سیتولوژیکی برای پی بردن به رفتار کروموزومها در جریان جور شدن استفاده کرد.

    با مشاهده هسته های آنافازی وی توانست تعداد دفعاتی را که هر کروموزوم غیرمشابه از جفت های هترومرفیک بعنوان یک کروموزوم بدون جفت به همان قطب برود و شمارش کند وی دو الگوی رفتار کروموزوم با فراوانی یکسان را مشاهده کرد. اگرچه این کروموزومهای غیرعادی چندان برجسته نیستند اما نتایج نشان داد که کروموزومهای غیرهومولوگ نیز بصورت مستقل از هم جفت می شوند.

    در سال 1923 آلفرد بلاکسی مطالعایت برروی کروموزومهای داتوره انجام داد که داریا 12 جفت کروموزوم است وی 12 نژاد متفاوت را بدست آورد هر یک از این نژادها دارای 12 جفت کروموزوم نرمال باضافه یک کروموزوم اضافی که نماینده یک جفت بود می باشند Blakeslee نشان داد که هر نژاد از نظر مینوتیپی متمایز از بقیه بود.

    این نتایج اگر بین کروموزومهای اضافی تفاوت معنی دار ژنتیکی نباشد قابل توجیه نیست کلیه این نتایج نشان داد که رفتار کروموزومها موازی رفتار ژن ها است. این امر اگرچه تئوری کروموزومی وراثت را تائید می کرد اما هنوز نمی شد اثبات کرد که ژن ها برروی کروموزمها قرار گرفته اند و مطالعات در مورد پیوستگی جنسی Sex Linking برای تایید نظریه کروموزومی وراثت ارائه کرد.

    شواهدی از پیوستگی جنسی:

    آمیزش هایی که تا کنون مورد بحث قرار گرفت اهمیتی نداشت که کدام جنس والد از چه نژاید است. آمیزش های متقابل یعنی (ماده) B و نر A و (نر B و (ماده) A) نتایج مشابهی بوجود آورد. اولین استثما در این مورد در سال 1906 توسط L. Doncaster و Raynar مشاهده شد. این پژوهشگران رنگ بال را در نوعی پروانه مورد مطالعه قرار دادند بر این مطالعه از دو لاین متفاوت یکی با رنگ بال سفید و دیگری بال سیاه استفاده شد اگر ماده های بال سفید با بزهای بال سیاه امیزش داده شوند. کلیه نتایج دارای بال سیاه خواهند بود که نشان دهنده آن است که رنگ سفید مغلوب است اما در تلاقی معکوس (نر سفید * ماده سیاه) کلیه نتایج ماده بال سفید و کلیه نتایج نر بال سیاه داشتند لذا نتایج حاصل از تلاقی های معکوس مشابه نبود (فنوتیپ بال در تلاقی دوم وابسته به جنس پروانه است لازم به ذکر است پروانه های حاصل از آمیزش ماده این آمیزش دوم از نظر فنوتیپی مشابه پدرانشان هستند همچنانکه نرها مشابه مادرانشان هستند و این باعث شد که دانشمندان به دنبال جواب این سئوال بتشند که چگونه این نتایج حاصل شده است.

    با مطالعه وراثت پر مرغ Thomas Hunt Morgan میز در سال 1909 وراثت مگش میوه (Drosophilia Melanogaster) برای پاسخ به این سوال مورد مطالعه قرار دارند و در سال 1934 توماس موفق به دریافت جایزه نوبل در این زمینه گردید.

    رنگ چشم عادی در مگس میوه قرمز روشن است مورگان در تحقیقات اولیه اش یک مگش نر پیدا کرد و رنگ چشم آن سفید بود مورگان مگس های نر چشم سفید را با ماده های چشم قرمز آمیزش داد و مشاهده کرد که کلیه نتایج نسل اول چشم قرمز شدند این مطلب نشان می دهد که سفیدی مغلوب است وی نسل های اول چشم قرمز را با ماده های چشم قرمز آمیزش داد و مشاهده کرد که در نسل دوم نسبت 3:1 حاصل شد یعنی 3 تا قرمز و 1 سفید اما کلیه چشم سفیدها نر بودند در میان مگس های چشم قرمز نیز نسبت ماده ها به نرها 2:1 بود. از این آزمایش معلوم شد که الگوی وراثتی چشم سفید مربوط به تعین جنسیت است همین نتیجه در آزمایش مربوط به پروانه و مرغ بدست امد.

    به گفته او مگس ماده الل های مغلوب را حمل می کنند.

    قبل از آنکه توضیح مورگان پیرامون نتایج مگس میوه را بیان کنیم به بعضی از اطلاعات سیستولوژیکی که وی برای تفسیرش از آنها استفاده کرد اشاره می کنیم در سال Henking 1981، حشرات بر یک گونه از ناجور بال از سن حقیقی کار می کرد و مشاهده کرد که هسته های میوز حاوی 11 جفت کروموزوم و یک عنصر جفت شده (منفرد) هستند که در جریان اولین تقسیم میوزی به یکی از قطبین حرکت می کند هنکینگ این عنصر را در جسم X نامید و گفت که یک هتک است اما مطالعات بعدی نشان داد که این جسم یک کروموزوم است عناصر جفت نشده دیگری در گونه های دیگر حشرات یافت شدند در سال 1905 Edmondwils بیان داشت که ماده هنای Protenor نیز دارای شش جفت کروموزوم هستند در صورتیکه نرها دارای 5 جفت کروموزوم و یک کروموزوم جفت نشده دیگر هستند ویلسون نیز این کروموزوم را X نامید ماده ها در ولاقع دارای یک جفت کروموزوم X هستند.

    همچنین در سال 1905 Nettie Stevens پی برد به اینکه نرها و ماده ها یکنوع سوسک نیز دارای تعداد کروموزمهای یکسانی هستند اما یکی از جفت کروموزمی در نرها هترفرمیک است یعنی دو عضو یک جفت کروموزوم دارای اندازه متفاوت هستند یکی از اعضای این جفت هتروفرمیک مشابه یکی از اعضاء یک جفت در ماده ها است استیونر آنرا کروموزوم X نامید اما جفت دیگر هتروفرمیک در ماده ها یافت نمی شوند وی اسن انرا کروموزوم Y نامید.

    خانم استیونز همین وضعیت را در مگس میوه مشاهده کرد وی مشاهده کرد که مگس میوه نیز داریا 4 جفت کروموزوم است که یک جفت آن در نرها هتروفرمیک است.

    یکی کروموزوم اضافی جفت شده و دیگری جفت کروموزوم هترمرفیک

    Carother هنگام مطالعه نرها ملخ مشاهده کرد که هم دارای نک کروموزوم جفت شده کروموزوم هترمرفیک هستند با توجه به اطراعات بال مورگان اطلاعات ژنتیکی خود را تفسیر کرد.

    به نظر می رسد که کروموزمها X و Y جفت مگس را مشخص کرد مگس های ماده دارای چهار جفت کروموزوم، مگس های نر دارای سه جفت کروموزوم باضافه یک جفت کروموزوم X هستند اگرچه کروموزومهای X و Y در مگس های نر هتروفیک هستند اما مثل همولوگ ها جفت یم شوند و تفرق می یابند.

  • فهرست:

    ندارد.


    منبع:

    ندارد.

در تقسيم ميتوز جدا شدن کروماتيد از يک کروموزوم و کشيده شدن به يک قطب با قوانين مندل بسيار سازگار بود زيرا او معتقذد بود لبب ها از يکديگر جدا مي شوند. هرکدام به يک سلول مي رود و اما اين کروماتيدهاي خاص الل ها نبودند ولي بهرحال بر اين ظنريه که ژنها بر

در این مقاله سعی شده به طور خلاصه موضوع حداقل دستمزد از جنبه های مختلف مورد بررسی قرار گیرد. ابتدا تعریف مختلف حداقل دستمزد روزانه و سپس به هدف از تعیین آن پرداخته شده است. در ادامه به تاریخچه حداقل دستمزد و مقوله نامه ها و توصیه نامه های تصویب شده مربوطه اشاره شده است. در قسمت بعد مقاله ضوابط و معیارهای تعیین و تعدیل و دوره تعدیل دستمزد و همچنین تجارب کشورهای مختلف مورد بررسی ...

مسجد جامع اصفهان مقدمه نام شهر اصفهان از اوائل دوران اسلامي معمول گشته است و قبل از اسلام شهري به اين نام وجود نداشته است. تاريخ گسترش شهر بطور خلاصه متعاقبا معرفي خواهد شد. استان اصفهان در مرکز فلات ايران واقع شده است و به علت گستردگي آ

استان خوزستان با مساحتي حدود 64236 کيلومتر مربع ، بين چهل و هفت درجه و چهل يک دقيقه تا پنجاه درجه و سي و نه دقيقه طول شرقي از نصف النهار گرينويچ و بيست و نه درجه و پنجاه و هشت دقيقه تا سيوسه درجه و چهار دقيقه عرض شمالي از خط

استان خوزستان با مساحتي حدود 64236 کيلومتر مربع ، بين چهل و هفت درجه و چهل يک دقيقه تا پنجاه درجه و سي و نه دقيقه طول شرقي از نصف النهار گرينويچ و بيست و نه درجه و پنجاه و هشت دقيقه تا سيوسه درجه و چهار دقيقه عرض شمالي از خط استوا ، در جنوب غربي اي

جانوارن هم، براي توليد مثل، به سلول هاي نر و ماده نياز دارند. گامت نر اسپرم و گامت ماده تخمک نام دارد که در اندام هاي توليد مثلي نر و ماده به وجود مي آيند در همه مهره داران و بعضي از بي مهره ها، جانور نر و ماده از هم جدا هستند. اما در بعضي بي مهره‌ه

اولين آلاينده‌هاي هوا احتمالا داراي منشأ طبيعي بوده‌اند. دود، بخار بدبو، خاکستر و گازهاي متصاعد شده از آتشفشانها و آتش سوزي جنگلها، گرد و غبار ناشي از توفانها در نواحي خشک، در نواحي کم ارتفاع مرطوب و مه‌هاي رقيق شامل ذرات حاصل از درختهاي کاج و صنوبر

ارزیابی بالینی و پاراکلینیکی ترومای سر و تدابیر درمانی در این مقاله سعی شده روش ارزیابی بالینی و پاراکلینیکی و تدابیر درمانی در مورد بیمارانی که صرفاً به دلیل تروما به سر پذیرش اورژانس گردیده اند توضیح داده شود. قبل از توضیح اصلی بحث، لازم است که مختصری در مورد ارزیابی سطح هوشیاری، بررسی مردمک ها و معاینات نرولوژیک لازم در مورد بیماران مبتلا به ضربه به سر توضیح داده شود. ارزیابی ...

شاخه سرخس‌ها Pterophsta يافته‌هاي فسيلي حاکي از تنوع فراوان سرخس‌ها در دوره کربونيفر (300 ميليون سال قبل) است. شاخه سرخس‌ها داراي 20000 گونه‌ي زنده است که اجداد آنها در دونين مي‌زيستند و در فروزئيک تنوع و گسترش فراوان يافتند. سرخس‌هاي امروزي معم

سلولهاي عضلاني سلولهايي هستند که تا حد زيادي براي تبديل انرژي شيميايي به انرژي مکانيکي تخصص يافته‌اند .به طور اختصاصي ، سلول‌هاي عضلاني انرژي را به شکل آدنوزين‌ تري فسفات (ATP) براي توليد نيرو يا انجام کار مورد استفاده قرار مي‌دهند . براساس اينکه کا

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول