پیشگفتار
این فصل دو مقوله: گزینش (Selection) و جداسازی(Isolation) سلول را در بر میگیرد. تقسیم بندی فوق از نظر اولویت صورت گرفته است. برای کسب بهینه ترین نتیجه، بهتر است که ایزولاسیون و گزینش به طور همزمان صورت گیرد. بغیر از سلولهای سیستم خون سازی و بافتهای جنینی خاص سلولهای معمولی دیگر ذاتاً به ماتریسهای خارج سلولی مرتبط می شوند. شیوههای متفاوت پاره کردن (گسیختن) ماتریسها نه تنها بر کارائی گوراش آنزیمی بلکه بر جمعیت سلولی تأثیر می گذارد. همچنین سیستم کشت سلولی که شامل ماده بازال (بنیادی) و مکملها است نه تنها با فراهم کردن مواد غذایی و شرایط مناسب بر بقای سولها تأثیر می گذارد بلکه می تواند یک پتانسیل گزینشی قابل ملاحظه را در ترجیح یک نوع سلول بر دیگری اعمال کند.
نوشتههای فراوانی درمورد موضوعات این فصل وجود دارد. ایزولاسیون و پاک سازی سلولها یک فرایند پیچیده است و یکی از اهداف این فصل کمک به آسان نمودن این پیچیدگی است. برای کسب اطلاعات مفصل در مورد جنبههای گوناگون کشت سلولی لطفاً به نوشتههای فرشنی اشتودزینسکی و مسترز مراجعه کنید.
- ایزولاسیون سلول CELL ISOLATION
تحقیقات به خوبی نشان می دهد که انواع سلولهای مشابه مانند سلولهای فیبروبلاست، اندوتلیال یا پری ادیپوسایتها در محلهای آناتومی مختلف دارای مشخصههای متفاوت هستند. اما این موضوع که چگونه سلولهای آناتومی یک محل نیز مشخصههای متفاوت از خود نشان می دهند هنوز به خوبی شناخته شده نیست. ناهمگنی سلولی (هیتروژنیتی) در اثر خصوصیات ویژه آنها رخ می دهد. این خصوصیات می تواند یکی از پارامترهای عملیاتی جمعیت سلولی باشد. پدیده فوق با این تصور که خصیصهها لزوماً در داخل جمعیت سلولی دارای توزیع همگن (هموژن) نیستند قابل توجیه است. فیبروبلاستها جمعیتی هستند که در داخل محل آناتومی از خود خصوصیات فنوتیپیکی متفاوت نشان می دهند، مطالعات فرایز و همکارانش همچنین لکیک و همکارانش را بر روی موش، ریه انسان، لثه (پیرادندانی) و هتروژنیتی (ناهمگن) فیبروبلاست لثوی ملاحظه کنید. همچنین مشاهده شده است که فیبروبلاستها عکس العملهای متفاوتی به تحریکات کلاژنهای آزاد شده توسط تومور یا سلولهای قلیا خواه (mast cells) نشان می دهند. علاوه بر این فنوتیپهای مختلف سلولهای اندوتلیال عروق کوچک در کورپوس لوتئوم (جسم زرد گاو) (luteum bovine corpus) با در نظر گرفتن اکتین، سایتوکراتین و ویمنتین حساس به گاما، اینترفرون (IFN-) نشان دهنده هتروژینتی است. منطقی است اگر کل جمعیت سلولها را با توجه به خصیصههایشان در هتروژنیتی (ناهمگن) دخیل بدانیم. هدف سنتی از انجام کشت سلولهای اولیه تهیه مقدار کافی از سلولهای قابل رشد واجد شرایط می باشد که تضمین کننده شباهت توزیع نهایی سلولها با توزیع یافته شده در بافت اصلی است. استفاده از کشت سلولی به عنوان مدلی برای شرایط داخلی بدنی (in vivo) تا حد.ود زیادی به الزامات زیر نیازمند است. چندین فاکتور مؤثر بر نتیجه عبارتند از: محل آناتومی، پاتولوژی (آسیب شناسی)، نرمالسی (normalsy) یا درجه ایسکمی (کم خونی) میزان فراوانی بافت به کار رفته بر این فاکتورها تأثیر می گذارد. طبیعت متنوع معماری بافت به روشهای مختلفی برای توزیع سلول نیازمند است. برای مثال استخوان، مغز، ماهیچههای اسکلتی کبد و طحال دارای پیوندهای ماتریس سلول- سلول و سلول- برون سلولی هستند. نتیجه این شرایط این است که هیچ قراردادی همه انواع بافت را پوشش نمی دهد. در مورد نحوه ایجاد کشت اولیه و تجزیه بافت مطالب چندی منتشر شده است که تلاش در بهینه سازی این موضوعات برای سلول نتیجه بخش خواهد بود.
-توضیح
استراتژیهای مختلفی برای ایزولاسیون سلولهای موجود در بافتهای سخت وجود دارد از جمله: روشهای برون کاشت (explantation) آنزیمی، مکانیکی و تجزیه شیمیایی، (chemical disaggregation) تزریقی (perfusion) یا ترکیبی از آنها. یکی از جدید ترین شیوهها در جداسازی سلول و تکثیر سلولها در داخل آزمایشگاه (in vitro) برون کاشت قطعههای بافت است. در این روش تا زمانی که انتشار مواد غذایی و گازها محدود نشود بافت به قطعات بسیار کوچک خرد میشود. این عمل با بریدن و کوچک سازی بافت مورد نظر تا اندازه ای مناسب صورت می گیرد. سپس قطعات باف در ظروف کشت بافت که با سرم جنینی گاو (fetal bovine serum) یا ماتریسهای دیگر پوشیده شده است قرار داده می شود. ترکیب ماده و پوشش سطح همان طور که در ایزولاسیون انواع سلول از گلومرولها (glomerulus) نشان داده شده است، می تواند اثر قابل توجهی بر نوع سلول نهایی تولید شده داشته باشد. همچنین می توان قطعات بافت را برای تثبیت اتصال در زیر پوشش قرار داد زیرا تماس مستقیم با سطح کشت بافت برای کشت موفق برون کاشتنی (explant) ضروری است.
عموماً برای قرار دادن بافت در محیط کشت از دستگاههای مکانیکی استفاده شده و هیچ گونه آنزیمی اضافه نمی گردد. کشت اولیه توسط روش برون کاشت نسبت به دیگر روشها زمان بیشتری را طلب میکند، اما روش برون کاشت به خاطر استفاده از خاصیت حساسیت پتانسیلی سلول مورد نظر به ترکیب آنزیم دارای مزایای بیشتری است. اگر آنزیم قابل ارائه در محیط باشد می توان بافت را با غلظت آنزیمی بهینه برای مدت کوتاهی در دمای اتاق و یا برای مدت طولانی تری در دمای c0 4 نگهداری کرد. در اینجا هدف، تجزیه بافت نیست بلکه سازگار کردن مناسب ماتریس برون سلولی جهت حرکت مؤثر سلول مورد نظر است.
دلیل انتخاب روش برون کاشت، حفظ سطح غشاء عملیاتی است. همچنین در مواردی که نمونه بافت موجود کوچک باشد روش جداسازی آنزیمی با مکانیکی بسیار مخرب بوده و سلولهای فراوانی از دست می روند که ادامه کار را غیر ممکن می سازد. تأثیر آنزیمهای پروتئولیتیک بر اجزا سطح سلول شناخته شده است، به طور مثال، ایموگلوبولین سطح (Ig) در اثر پروناز و کیموتریپسین به سرعت از لنفوسیتهای B جدا شده ولی در اثر تریپسین و پاپائین این عمل کندتر انجام می شود و توسط کولاژنها اصلاً صورت نمی گیرد. همچنین تریپسین در مقایسه با کلاژن فسفولیپیدها و اسیدهای چرب رادیواکتیو بیشتری را از غشاء اندوتلیال سلول آزاد میکند.
کشت اولیه برون کاشتی به قابلیت حرکت نوع سلول مورد نظر بستگی دارد از معایب این روش بالاتر بودن پتانسیل رشد انواع سلول آلاینده نسبت به سلول مورد نظر و مشکل پیوستگی قطعات بافت است. از طرف دیگر اگر سلول مورد نظر پر تحرک ترین سلول باشد این روش می تواند تکنیک منتخب باشد.
یکی دیگر از موارد مورد توجه از بین رفتن مشخصههای فنوتیپیک سلولهای به واسطه گوارش آنزیمی است. اگر سلولها دقیقاً بعد از جداسازی مورد استفاده قرار گیرند، گوارش آنزیمی ضروری است. البته اگر هدف ایجاد یک جمعیت کشت سلولی آزمایشگاهی باشد شرایط اولیه سطح سلول از اهمیت کمتری برخوردار خواهد بود. ساختارهای غشائی با پارامتر تحمل وارونگی توصیف شده و برای یک جمعیت سالم سلولی می توان فرض کرد که ساختارهای سطح قابل ترمیم خواهند بود.
البته این وضعیت برای هر نوع سلولی معتبر است.
- مکانیکی MECHANICAL
روشهای مکانیکی قطعه قطعه کردن بافت شامل روش گردابی، تکان دادن در شیکر چرخشی، پودر سازی با پیپتهایی با قطرهای متفاوت، عبور بافت از میان شبکههای نایلون و یا فولاد ضد زنگ و خرد کردن بافت با سوزنهای نازک می شود. این فرایندها تعلیق سلول را زودتر از گوارش آنزیمی ایجاد می کنند، البته محدودیتهایی در این مورد وجود دارد. این روشها به طور کلی برای همه بافتها مؤثر نیستند. تشخیص نوع روش بستگی به مقدار نیروی اعمال شده به بافت داشته که این جنبه می تواند سبب آسیب شود. سلولها به برش حساس بوده و آسیب جدی می بینند. برش سلولهای استوبلاست شکل MC3T3-E1 به دست آمده از جمجمه نوزاد موش سبب تغییر مورفولوژی (شکل) و کاهش تدریجی کلسیم بین سلولی باقی مانده گردید. همچنین رشد سلولهای اندوتلیال به واسطه تنش برشی تیغه ای متوقف شد. ادامه این بحث در صفحات بعد آمده است. البته در مورد برخی از بافتهای نرم از جمله طحال، تیموس، گرههای لنفی کبد جنینی و تومورهای نرم و احتمالاً مغز می توان تجزیه مکانیکی را بدون آسیب سلولی اجرا کرد.
روشهای مکانیکی در پاسخ به اثرات بالقوه زیان آور آنزیمها درطول گوارش توسعه پیدا کردند. هنگامی که شرایط ایزولاسیون مناسب برای وسایل مکانیکی مهیا باشد این روش بر روش گوارش آنزیمی بخصوص بازسازی سلولی ارجعیت دارد. تحت این شرایط کاهش معرفهایی مانند آنزیمها وجود منابع، تأثیرات و هر گونه مطلب قانون مند دیگر را غیر ضروری می سازد. البته زمانی که روشهای مکانیکی با گوارش آنزیم همراه شود مؤثر تر خواهد بود. لایه لایه کردن بافت با چاقوی جراحی برای کم کردن اندازه بافت و در نتیجه افزایش سطح منجر به ایزولاسیون مؤثر تر می گردد.
-گوارش آنزیم ENZYME DIGESTION
نوع آنزیم به کار رفته بر نتیجه گوارش تحت عناوین بازده، راندمان محصول، قابلیت رشد و سمیت تأثیر می گذارد. ایزولاسیون سلولها از تومورهای سخت با استفاده از تجزیه آنزیمی یا مکانیکی منجر به فراوانیهای متفاوت می شود. در بافت ایزوله شده به روش آنزیمی، زیر جمعیت آنوپولید (aneuploid subpopulation) در مقایسه با بافت به دست آمده از تجزیه مکانیکی نمایان تر است. که بیانگر آسیب پذیری متفاوت جمعیتهای مختلف سلولهای بافت در برابر ترکیبات آنزیمی است. همچنین درمطالعات انجام شده بر فرایند جداسازی هپاتوسایت موش در هنگام استفاده از EDTA به جای کولاژن محتویات سایتوکروم 450 P قابل شناسائی به روش طیفی و مدت دار و حفظ و نگهداری سیستم اکسید از با کار کرد ترکیبی به دست آمد. در مورد این مشاهدات استثناهائی نیز وجود دارد: مطالعات نشان می دهد که سلول های توموری را می توان با استفاده از گوارش آنزیم بسیار مؤثر تر از روشهای مکانیکی جدا کرد . و اینکه کلاژنهای ایزوله شده پیگ هپاتو سایتها خیلی بیشتر از EDTA ایزوله شده هپاتوسایتها زنده می مانند. یک تفسیر در مورد این نتایج متنوع بر مبنای حساسیت نسبی سلولها نسبت به آنزیمها و تجزیه مکانیکی استوار است. تأثیر بسیاری از متغیرهای غیر قابل کنترل نیز (به طور مثال شرایط بافت) بر این مشاهدات اضافه می شود.