« مقدمه »
سلام خدا بر تو ای حسین سالار شهیدان و بر روان فرزند برومند و برادران فداکار و کودک شیرخوارت و درود بی پایان بر ارواح آن پاکانی که با یک جهان شهامت جان خویش را در کف اخلاص نهاده در رکاب مقدست خود را قربان دین و شریعت نمودند و با دادن سرهای پرشور و هیجان خود از حریم قرآن و عترت دفاع کردند، و با ریختن خون خویش درخت فرخنده اسلام را آبیاری و تربت خجسته کربلا را رنگین ساخته و با صورتی آغشته به خون لبخند زنان پیک مرگ را استقبال نمودند و مزار خود را قبلهگاه ارباب معرفت.
« شخصیت جهانی حسین (ع) »
شخصیت و عظمت حسین (ع) همه جا را فرا گرفته است، تمام انسانهای بیدار از فداکاری و گذشت و حوانمردی حسین در راه احیاء دین، حق و عدالت و ریشه کن کردن باطل و ظلم و نا امنی سخن میگویند، هر کسی با زبانی از این مرد بزرگ و پیروز در هر عصری به بزرگی یاد میکند. خاطره بسیار جانگداز و بسیار آموزنده عاشورا، بزرگترین فداکاریها را به بشر میآموزد این است که طرفداران باطل و آنانکه چون زالو به جان اجتماع افتاده و خون مردم بیپناه را می خورند از نام حسین (ع) و غوغای عاشورا حسین (ع) هراسناکند. قیام او منبع الهام بخش، برای به ثمر رساندن حق و عدالت بود، او در شدیدترین مخاطرات تا توان داشت ضد ظلم فریاد زد و انسانها را به این مبارزه پرشور ودامنه دار، علیه ستم و جنایت دعوت نمود. آن چنان همت او بلند بود که اعلاء کلمه حق و انقراض باطل از همه چیز خود گذشت. او برای نجات جان اسلام از طوفانهای بنی امیه و طرفداران خوش رقص آنان، با این بیان قاطع به جهانیان ثابت کرد که هرگز زیر بار ذلت و خواری نخواهد رفت.
2
« هدف از قیام حسین (ع) »
رسول خدا (ص)فرمود: ان الحسین مصباح الهدی وسفینه النجاه : حسین چراغ روشنی بخش هدایت و کشتی نجات انسانهاست.
این عبادت، در حقیقت روشنگر هدف قیام امام است، نهضت او چون چراغی تابان، راه راست را از راههای باطل روشن ساخت و مردم را از تردیدها و بیراهه رفتنها دور نمود.
شاهی که سفینه النجاتش خوانند مصباح هدای کانیاتش خوانند
آلوده بخاک ماتم او است هنوز آن آب که چشمه فراتش خوانند
او قیام کرد تا انسانها را در میان تلاطم امواج خطرناک گناه، بی عدالتی، ستم و نا امنی و بازیچه قرار دادن دین نجات بخشید و با کشتی آزادی بخش قیام خود بشر را از غرق شدن در لجنزار بدبختی حفظ کرد. قیام مردانه حسین (ع) که دانشمندان بیگانه را به مدیحه سرایی از حسین (ع) وا داشتند از روی اساس و هدفی بود، هدف او ایجاد حکومت دادگری و ریشه کن شدن ظلم و جور بود. او فریاد می زد: « آری هرگز دست یزید و نماینده سفاک او « ابن زیاد » را برای بیعت به گرمی نمی فشارم و اگر هم کشته شوم هرگز به چنین ذلتی تن در نمی دهم.»
« چرا حسین (ع) زن و بچه را به کربلا آورده بود »
امام حسین (ع) دید که نهضتی بدون نتیجه برای جامعه انسانی و ترویج حق فایده ندارد. به این معنی که اگر امام حسین با 72 تن از یارانش با 12 هزار لشگر یزید بجنگند، آنان را به قتل می رسانند ولی برای اینکه همه مردم به این فاجعه و هدف آن آگاه شوند، مروجینی لازم است، زنها و بچهها واهل بیت بازمانده از حسین ویاران او در حقیقت، مکمل قیام حسین (ع) بودند.
دانشمند اسلامی سید بن طاووس می نویسد: یکی از علل اینکه امام حسین (ع) اهل بیت خود را همراه خویش آورده بود شاید این باشد که اگر آ“ حضرت آنها را در حجاز جای می گذاشت یزید لشگر میفرستاد و آنان را به اسارت می برد ودر آزار و اذیت آنان میکوشید تا اندازهای که حسین (ع) از شهادت منصرف شود و با یزید بیعت کند.
لدلم یستقم دین محمد (ص) الا تقبلی فیا یسوف خذینی: اگر دین جدم جز با کشتن من استوار نمی شود پس ای شمشیرها مرا قطعه قطعه کنید. {حسین (ع)
« وصیت حسین (ع) »
من روی هوی و هوس بیرون نیامدم. من برای فساد نیامدم برای ستمگری و سرکشی و طغیان قیام نکردم و قصد فساد انگیزی در زمین را ندارم . من برای اصلاح آمدم. می خواهم امر به معروف و نهی از منکر کرده باشم. می خواهم سیره جدم (ص) و پدرم علی (ع) را دنبال کنم . قصد من از جنگ صلح و اصلاح است و ……
« یک در مقابل هزار »
کدام پیامبر بوده یا کدام امام بوده که اصحاب و اهل بیتش در برابر لشگر دشمن یک بر هزار باشد در حالیکه یاران حسین مجموعا“ هفتاد و دو نفر در برابر قومی که از سی هزار تا یکصد و بیست و دو هزار نفر بلکه تا چهارصد هزار نفر نیز نوشته اند.
با آنکه یقین داشتند که حسین (ع) کشته میشود معالوصف حاضر بودند قبل از حسین (ع) شهید شوند و چند دقیقه دیگر حسین به آنها ملحق گردد جز بروز محبت چه میتواند باشد؟ بعبارت دیگر لازمه محبت فوقالعاده آن است که حسین (ع) را تنها نگذارند هر چند که میبیند که یاری کردنش مانع از کشته شدن حسین (ع) نمیشود.
« مدرس غیرتمندی و آزادگی »
آن کسی که چراغ هدایت زیبنده نام او و کشتی نجات سزاوار راه اوست. چراغش نورافکن طالبان راه هدایت و راهش هموارترین راه وصال برای محبان است. با برافروختن این چراغ جهانیان را، راهنمایی فرمود که از ظلم طاغیان بیرون روند و زندگی با ستمگران را هلاکت حقیقی و مرگ را دروازه سعادت جاودانگی معرف فرمود.آن غیرتمندی که با ندای « اگر دین ندارید آزاده باشید» و فریاد « هیهات منا الذله » درس جوانمردی را در دفاع از حریم و آزادگی آموخت.
« سزاوار دل شکستن است»
آری دستگاه حسین (ع) دستگاه دل است و راه او راه دل. همانگونه که قبرش نیز در دل دوستدارانش هست.
« فی قلوب من والاه قبره ». وقتی که زائر قبرش وارد میشود که زیر این ضریح و فرش بدنهای قطعه قطعه شده است. استخوانهای خرد شده و تنهای بی سر که در اینجا دفن شده است. راستی سزاوار دل شکستن است.
« حسین (ع) از دیدگاه دانشمندان غرب»
دانشمندان و بزرگان علم و ادب در گوشه و کنار جهان حسین (ع) را می ستایند و از حرکت و تاکتیک و استراتژی بسیار منطقی و اصولی او سخن گفته و از عدالت خواهی و شجاعت او به نیکی یاد میکنند. توماس کارلایل مورخ مشهور انگلیسی میگوید: بهترین درسی که از تراژدی کربلا میگیریم این است که حسین (ع) و یارانش ایمان استواری به خدا داشتند. آنها با عمل خود روشن کردند که تفوق عددی در جایی که حق با باطل رو به رو میشود، مهم نیست. پیروزی حسین (ع) با وجود اقلیتی که داشت باعث تعجب ماست. پروفسور ادوارد براون دانشمند انگلیسی میگوید: چه قلبی است که وقتی درباره کربلا سخنی میشنود آغشته با خون و هیجان و درد نگردد؟ حتی غیر مسلمان هم نمیتواند این پاکی را در حسین (ع) ببیند و انکار کند!