تحقیقات کشاورزی
تزاید روزافزون جمعیت و کمبود مواد غذایی در دنیا موجب توجه دانشمندان به ازدیاد محصولات کشاورزی و همچنین بهبود کیفیت آنها گردیده است. در این راستا مواد رادیواکتیو به کمک بررسیهای کشاورزی شتافت و انقلاب عظیمی در کشاورزی به وجود آورد به طوری که عناصر رادیواکتیو یا نشاندار در اکثر رشتههای کشاورزی از جمله مدیریت آب و خاک و تغذیه گیاهی، اصلاح نباتات و ژنتیک، دامپروری، کنترل آفات، صنایع غذایی و محیط زیست مورد استفاده قرار گرفتهاند.
نیل به سوی کشاورزی پایدار بستگی به تعامل بین مواد غذایی خاک و منابع آبی موجود جهت تولید عملکرد مناسب دارد. در این خصوص با استفاده از ایزوتوپها میتوان میزان مطلوب کاربرد کودهای شیمیایی، بهترین زمان مصرف آنها، مکان و مقدار آنها در خاک، بررسی فعالیت میکروارگانیسمهای خاکزی و همچنین نحوه انتقال عناصر غذایی در خاک و گیاه را بررسی نمود.
استفاده از روش ایجاد موتاسیون به منظور تنوع بخشیدن به محتویات ژنتیکی با هدف ارتقاء صفات کمی و کیفی در گیاهان زراعی مورد توجه خاص قرار گرفته است. از طرف دیگر با توجه به اینکه مصرف مواد شیمیایی به منظور حفظ و نگهداری مواد غذایی نه تنها برای مصرفکنندگان بلکه برای محیط زیست مضر میباشد، استفاده از پرتودهی محصولات کشاورزی به عنوان یک روش بیخطر استریلیزه کردن در اکثر کشورهای جهان متداول شده است. در رابطه با کنترل آفات از طریق پرتودهی و عقیم نمودن حشرات نیز گامهای بسیار مثبتی در نقاط مختلف دنیا برداشته شده است.
مبانی فیزیک هستهای
ایزوتوپها (ویژگیها و کاربرد)
اتمهای یک عنصر را که عدد اتمی یکسان و عدد جرمی متفاوت دارند، ایزوتوپهای آن عنصر مینامند (بارهای مثبت که همان تعداد پروتونها میباشند را عدد اتمی و مجموع تعداد پروتونها و نوترونهای هسته یک اتم را عدد جرمی آن میگویند).
ایزوتوپهای یک عنصر، اتمهایی هستند که تعداد بارهای مثبت موجود در هسته و نیز تعداد الکترونهایشان یکسان ولی تعداد نوترونهای موجود در هسته آنها با هم متفاوت است. اغلب عناصر چند ایزوتوپ دارند و چون ساختار الکترونی ایزوتوپها یکسان است، واکنشهای شیمیایی آنها نیز مشابه میشود (شکل 4-1). برای تشخیص هویت یک ایزوتوپ، عدد اتمی آن به صورت شاخص در پایین و سمت چپ نماد شیمیایی آن، و عدد جرمی یا تعداد کل نوکلئونهای آن به صورت شاخص در بالای نماد شیمیایی آورده میشود. برای مثال سه ایزوتوپ اکسین را میتوان به صورت ، و نشان داد. اما از آنجا که عدد اتمی مترادف با نماد شیمیایی است معمولاً شاخص پایین حذف میگردد. بنابراین به عنوان مثال ایزوتوپ اکسیژن به صورت O16 نمایش داده میشود. باید توجه داشت که فراوانی همه ایزوتوپها با هم برابر نیست به عنوان مثال در مورد اکسیژن، 975/99 درصد اتمهای طبیعی از نوع O16 میباشند. در حالی که انواع O17 و O18 به ترتیب 037/0 درصد و 204/0 درصد از اکسیژن طبیعی را تشکیل میدهند. در بین عناصر شیمیایی، تعداد محدودی از آنها در مطالعات بیولوژیک مورد استفاده قرار میگیرند و هر کدام از آنها حداقل دارای دو ایزوتوپ پایدار هستند.
تابش گاما )
پرتوهای گاما عبارتند از تابشهای الکترومغناطیسی تک انرژی که از هستههای برانگیخته حاصل از تبدیل پرتوزا گسیل میشوند. به عبارت دیگر هرگاه هستهای به هر علت در حالت تهییج قرار گیرد، انرژی تهییج خود را به صورت فوتون گاما ساطع میکند. در اغلب واپاشیهای و ، هسته دختر به حالت تحریک شده قرار میگیرد که این انرژی تحریکی هسته به صورت فوتونهای گاما از هسته تابش میشود تا هسته به تراز انرژی پایینتر یا پایدار برگردد. نمایش عمومی تولید گاما را میتوان به صورت نشان داد. مانند:
اکتیویته ویژه
یکی از مشخصههای مهم رادیو ایزوتوپها، اکتیویته ویژه آنها یعنی میزان اکتیویته در هر گرم از عنصر یا ماده است که برحسب واحدهای مختلفی از جمله بکرل بر گرم (Bq/g)، میکروکوری بر گرم ، واپاشی بر میلیگرم در ثانیه (dps/mg) و یا واپاشی بر میلیگرم در دقیقه (dpm/mg) بیان میشود.
نیمه عمر
مدت زمان لازم برای کاهش هر ایزوتوپ پرتوزا به نصف مقدار اولیهاش، معیاری از سرعت تبدیل آن ایزوتوپ پرتوزا به ایزوتوپی دیگر است. این دوره زمانی را نیمه عمر مینامند و برای هر ایزوتوپ خاصیتی تغییرناپذیر میباشد. نیمه عمر ایزوتوپهای پرتوزای مختلف از چند ثانیه تا چند میلیارد سال متغیر است.
بنابراین با توجه به مفهوم نیمه عمر مشخص میشود که پس از گذشت n نیمه عمر از یک ایزوتوپ پرتوزا، کسر باقی مانده آن عبارت است از: که در این فرمول 0A اکتیویته اولیه و A اکتیویته برجای مانده پس از n نیمه عمر است.
کاربرد رادیو ایزوتوپها
برای سهولت بیشتر میتوان کاربرد رادیو ایزوتوپها را به چند بخش اصلی تقسیم کرد که عبارتند از:
الف) تحت تابش قرار دادن یک ماده هدف به منظور ایجاد تغییراتی در خواص فیزیکی، شیمیایی یا بیولوژیکی آن که این تغییرات ممکن است خاصیت یا سودمندی ماده هدف را تقویت کنند و یا آن را از بین ببرند.
ب) تزریق مقدار اندک رادیوایزوتوپ به مواد به منظور ردیابی آنها در یک فرایند خاص که به عنوان مثال میتوان به مطالعات مربوط به فرسایش و ردیابی جریان آب به منظور پیدا کردن منابع آب اشاره نمود.
ج) چشمههای ثابت پرتو را به عنوان سنجشگر یا وسیله اندازهگیری برای بعضی کمیتها مورد استفاده قرار میدهند. مثلاً در اندازهگیری ضخامت، چگالی و بازرسی پرتونگاری میتوان از رادیوایزوتوپها استفاده کرد.
د) چشمههای ثابت پرتو را برای تولید قدرت، گرما یا روشنایی نیز مورد استفاده قرار میدهند.
عمرسنجی با C14
بمباران زمین به وسیله پرتوهای کیهانی یک منبع ثابت نوترونی در جو تولید میکند. این نوترونها با نیتروژن موجود در جو واکنش انجام داده و تولید C14، H3 و احتمالاً مقدار کمی He4 با Be11 مینمایند. C14 و H3 پرتوزا هستند و نیمه عمر C14 برابر با 5720 سال است. فرض میشود که کربن پرتوزا برای تشکیل 2CO با اکسیژن ایجاد واکنش میکند و این 2CO14 با دیاکسید کربن جو مخلوط میشود. بنابراین میتوان گفت که جذب نوترونهای حاصل از پرتوهای کیهانی معادل با تولید دیاکسید کربن پرتوزای مخلوط با دیاکسید کربن جوی است. چون گیاهان از 2CO تغذیه میکنند و حیوانات نیز آنها را مصرف میکنند، پس گیاهان و حیوانات هم پرتوزا خواهند بود.
نظریهها و آزمایشهای گوناگون نشان میدهند که بین آهنگ واپاشی کربن پرتوزا و آهنگ تولید آن در تمام موجودات زنده تعادل برقرار است. هنگامی که موجود زنده میمیرد، جذب رادیوایزوتوپ متوقف میشود و C14 پرتوزا در بافتها وا میپاشد. در نتیجه این عمل شدت اکتیویته ماده رادیواکتیو به تدریج کاهش مییابد که این کاهش متناسب با نیمه عمر رادیواکتیو خواهد بود. با استفاده از فرمول زیر میتوان زمان سپری شده از مرگ مواد آلی را تخمین زد.
در این فرمول،
0A = اکتیویته اولیه
A = اکتیویته فعلی
= ضریب تجزیه که بستگی به نیمه عمر ماده رادیواکتیو دارد و عبارت است از:
که در این فرمول، نیمه عمر کربن 5720 سال در نظر گرفته میشود (5720 = ).
e = پایه لگاریتم طبیعی (71828/2)
t = تعداد سالهای سپری شده از هنگام مرگ (عمر نمونه)
مثال: اگر از یک تکه چوب که از یک محل قدیمی به دست آمده باشد، حدود 10 شمارش در دقیقه به ازاء هر گرم چوب داشته باشیم، سن این تکه چوب به صورت زیر قابل محاسبه است.
از آنجایی که تعداد 15 واپاشی در دقیقه بر گرم برای C14 به طور ثابت موجود میباشد، طبق فرمول فوقالذکر خواهیم داشت:
t = سال 3356
اصولاً جداسازی C14 از نمونهها مشکل است چون نمونههای مورد نظر هزاران سال پس از مرگشان ممکن است دستخوش تغییرات زیادی شده باشند. به همین دلیل عمرسنجی با C14 به خودی خود چندان قابل اعتماد نیست.
اثرات بیولوژیکی پرتوها
پرتوها را از نظر اثراتی که در برخورد با ماده به جای میگذارند به دو دسته میتوان تقسیمبندی نمود که عبارتند از پرتوهای غیر یونساز و پرتوهای یونساز.
پرتوهای غیر یونساز عبارتند از نورمرئی، ماوراء بنفش (UV)، مادون قرمز (IR)، ماکروویو، مادون صوت، لیزر و غیره. به دلیل دارا بودن اثرات بیولوژیکی متفاوتی که این پرتوها دارند، در این جا از بحث در مورد آنها خودداری میشود.
پرتوهای یونساز در اثر برخورد با سلولها، بافتها و مولکولهای تشکیل دهنده مواد حیاتی ارگانهای بدن باعث ایجاد پدیده یونیزاسیون و تحریک میشوند که متعاقب آن ضایعات و آسیبهای ناشی از آن بروز مینمایند.
انسان همیشه در معرض پرتوهای ناشی از چشمههای طبیعی بوده است و اصولاً پرتوهای تأثیرگذار را میتوان به دو دسته تقسیم کرد:
الف) پرتوهای کیهانی که از فضا به زمین میرسد.
ب) پرتوهایی که به وسیله مواد رادیواکتیو در اطراف ما تابش میشوند.
بنابراین ملاحظه میشود محصولات تمدن و پیشرفت فنآوری به همراه خود خطراتی را نیز دربردارند. به عبارت دیگر اکثر محصولات یا وسایلی که فایدهای میرسانند، دارای مضراتی نیز میباشند و استفاده از آنها هنگامی توجیه منطقی دارد که سود آن بیش از زیان آن باشد. به عنوان مثال انرژی الکتریسیته با وجود مخاطراتی که دارد به مقدار زیاد و در سطح وسیع مورد استفاده قرار میگیرد.
با توجه به مطالب فوق، هدف ارائه این مبحث آشنایی دقیق و علمی با اثرات زیانبار پرتوهای یونساز بر انسان، با در نظر گرفتن کلیه محدودیتهای مطالعات در این زمینه میباشد.
سلول زنده و اثرات پرتوها
سلول، واحد ساختمانی و واحد کار حیاتی موجود زنده است و هر سلول از سلول قبلی به وجود میآید.
ساختمان سلول بدن انسان از دو قسمت سیتوپلاسم و هسته تشکیل شده است که حدود 70 درصد آنها را آب تشکیل میدهد. رشد طبیعی عمل تقسیم و ترمیم جراحات سلولی به وسیله هسته کنترل میشود و سیتوپلاسم که اجزایی نظیر میتوکندری (مرکز تولید انرژی)، سانتریولها (اداره تقسیم سلولی)، لیزوزومها (حاوی مواد آنزیمی درون سلول) و غیره میباشند، اعمال جذب و دفع سلول و سایر اعمال حیاتی را انجام میدهند.
مهمترین عوامل در حساسیت سلول نسبت به پرتو عبارتند از:
الف) قدرت تکثیر سلول
ب) مدت زمان مراحل تقسیم سلول
ج) مرحله تقسیم سلول هنگام برخورد پرتو.
از طرف دیگر، در رابطه با اثرات غیرمستقیم پرتوها قابل ذکر است که اینگونه اثرات عمدتاً از نوع رادیوشیمی میباشند. این اثر بر روی آب که مهمترین جزء ماده زنده است ظاهر میشود به این ترتیب که پرتوهایی نظیر گاما باعث تغییراتی در مولکولهای آب به شرح زیر میشود که در واقع موجب میشوند رادیکالهای آزاد و فعال که از نظر شیمیایی برای سلولها سمی هستند، تولید گردند.
سپس الکترون تولید شده با یک مولکول آب به صورت زیر ترکیب میشود:
مولکول منفی آب نیز بلافاصله تجزیه میشود:
تشکیل یونهای H+ و OH- از نظر بیولوژیکی چندان حائز اهمیت نیستند زیرا تمامی مایعات بدن به طور طبیعی حاوی مقادیر زیادی از هر دو یون مذکور هستند. رادیکالهای آزاد OH با یکدیگر ترکیب شده و ایجاد پراکسید هیدروژن با آب اکسیژنه میکنند که یک اکسید کننده قوی به حساب میآید.
اصلاح نباتات از طریق ایجاد موتاسیون
اصلاح نباتات هنر بهبود ژنتیکی گیاهان است و هدف کلی آن بهبود خصوصیاتی از گیاهان است که در ارزش اقتصادی آنها نقش دارد. تنوع ژنتیکی به منزله خون زندگی برای فعالیتهای اصلاح نباتات است و موتاسیون یا جهش این تنوع ژنتیکی را افزایش میدهد. موتاسیون، حاصل تغییر ناگهانی در مواد وراثتی سلول میباشد و از پدیدههای مهم طبیعت زنده محسوب میشود زیرا منشأ اصلی تنوع در موجودات زنده موتاسیون میباشد و در واقع ماده اولیه مورد استفاه در انتخاب طبیعی را فراهم میکند و به این طریق در تحول موجودات زنده نقش به سزایی دارد به طوری که بدون آن موجودات زنده قادر به سازش با شرایط اکولوژیکی متفاوت نمیشدند و نتیجتاً این همه تنوع زیستی که در حال حاضر در طبیعت وجود دارد، امکانپذیر نمیگردید.
قدمت موتاسیون را میتوان معادل قدمت علم ژنتیک دانست زیرا نخستین بار Hugode Vries هلندی در سال 1901 ضمن مطالعات مورفولوژیکی بر روی گیاه پامچال (Oenothera lamarkiana) به این پدیده مهم پی برد و ظهور خصوصیات جدید ارثی در این گیاه را موتاسیون نامید. هرچند که پیش از نامبرده داروین دریافته بود که گونهها قابلیت جهش یا دگرگونی ناگهانی دارند و به همین نحو لینه نیز متوجه شده بود که تعدادی از موتاسیونها، سیستم طبقهبندی و نامگذاری را دچار پیچیدگی میکنند اما در آن زمان ماهیت این پیده به درستی درک نشده بود. اما به راستی تعریف اصلی جهش یا موتاسیون چیست؟
تغییر در ساختار ژنتیکی (ژنوتیپ) موجودات زنده اعم از این که بروز خارجی (فنوتیپی) پیدا بکند یا نکند، تغییر جهشی یا موتاسیون و محصول چنین جهش و تغییری، جهش یافته یا مونانت خوانده میشود. واژه موتاسیون از Mutatio (کلمه لاتین) به معنای یک تغییر عمده و اساسی و ناگهانی مشتق شده است. اما تا قبل از آنکه شیوههای جدیدی برای استخراج و جداسازی ژنها به عنوان قطعاتی از DNA به دست آید، تنها راه درک و فهم وجود ژنها و بررسی و تعیین نقش آنها، مطالعه تنوع ژنتیکی و وراثت بود. با بررسی یک تغییر و تفاوت موروثی کاملاً مشخص در فنوتیپ یک موجود زنده منشأ آن را به یک ژن خاص نسبت میدادند و آن تغییر را موتاسیون میخواندند. اگرچه هنوز مشاهده تغییرات فنوتیپی مهمترین و ابتداییترین شیوه عملی تشخیص موتاسیون محسوب میگردد، اما امروزه کاملاً روشن است که این تعریف ناقص و نارسا است زیرا بسیاری از موتاسیونها به علل مختلف به تغییرات فنوتیپی منجر نمیشوند. گاهی نیز آسیب و تغییر در ماده ژنتیکی ممکن است در ژنهایی رخ بدهد که از حیث اطلاعات ژنتیکی غیرفعال باشند. نظیر قطعات صامت در زنجیره DNA که اساساً از آنها رونویسی صورت نمیگیرد. یا در ژنهایی صورت بگیرد که از آن نوع ژن به تعداد زیاد و مکرر در DNA وجود دارد. آسیب در این نوع ژنها نیز اثر فنوتیپی ایجاد نمینماید. اما به طور کلی آن تغیراتی در ماده ژنتیکی، موتاسیون محسوب میشوند که غیرعادی و دائمی باشند. بنابراین با توجه به موارد فوقالذکر و با در نظر گرفتن حداقل شرایط و ویژگیهای تغییرات موتاسیونی میتوان گفت که «موتاسیون فرایند یا پویشی است که موجب تغییر مجموعه توارثی سلول و نهایتاً ایجاد یک موجود زندهای با ویژگیهای جدید ژنتیکی میگردد یا به عبارت دیگر موتاسیون، یک تغییر قابل وراثت است که بر کروموزوم اثر دائم میگذارد و منجر به ایجاد یک موجود جهش یافته یا موتانت میشود».
برخی از تغییرات وتاسیونی دائمی و برخی نیز موقتی هستند که به آنها موتاسیون شرطی هم گفته میشود. یعنی تا زمانی که شرایط تغییر موتاسیونی وجود داشته باشد، فنوتیپ موتانت بروز میکند و باقی میماند ولی با از بین رفتن شرایط یا علل، فنوتیپ موتانت نیز ناپدید میگردد که به عنوان مثال میتوان به موتانتهای حساس به درجه حرارت اشاره نمود.
برخی از تغییرات موتاسیونی بر سرنوشت موجود زنده اثر میگذارند و موجب مرگ موجود میگردند که به آنها موتاسیون مهلک گفته میشود. برخی دیگر از تغییرات موتاسیونی سبب مرگ ژنتیکی موجود یعنی توقف تولید مثل یا عقیمی در موجودات بالاتر میشوند.
اصولاً زمانی از اصلاح با روش موتاسیون استفاده میشود که:
1- صفت مورد نظر در ژرم پلاسم گیاه مربوطه در بانک ژن موجود نباشد و حتی در طبیعت بین خویشاوندان وحشی نیز مشاهده نگردد.
2- صفت مورد نظر در گونههای خویشاوند موجود باشد اما امکان انتقال آن صفت میسر نبوده و یا با مشکلات و صرف زمان و هزینههای سنگین همراه باشد.
3- ژن صفت مربوطه در گونههای خویشاوند موجود بوده و امکان انتقال آن نیز میسر باشد ولی آن صفت با سایر صفات نامطلوب تشکیل یک بلوک ژنی را داده باشند به طور یکه امکان شکستن آن بسیار مشکل باشد.