مواد افیونی
مواد افیونی یا تریاکی نام عمومی گروه از مواد است که شامل مواد تهیه شده به صورت طبیعی و گرفته شده از گرز خشخاش است، مانند تریاک، مرفین و کدئین و یا مواد نیمه صناعی مانند هروئین، و مواد شبه افیونی یعنی فرآورده های کلاً صناعی مانند متادون، پتیدین و فنتانیل می باشند. مواد افیونی موجب افت کارکرد دستگاه عصبی مرکزی می شوند و بعنوان مسکّن درد، فرونشانی سرفه و ضد اسهال برای درمان بیماری ها به کار می روند. در کارهای غیر پزشکی مواد افیونی برای ایجاد سرخوشی و به عنوان وسیله ای برای کاستن از اضطراب، کم حوصلگی و رنج جسمی و مورد سوء استفاده قرار می گیرند. در ایران بیشتر تریاکو شیره و در درجه دوم هروئین مصرف می شود. مصرف کنندگان در غرب بیشتر هروئین را می پسندند چون نسبتاً قوی است، برای تزریق به آسانی در آب حل می شود و از سد خونی مغز سریع تر از مرفین رد می شود. اثرهای آن 6 – 4 ساعت ممکن است طول بکشد. همچنین هروئین بصورت انفیه، (کشیدن به داخل بینی) دود (استنشاق) مصرف می شود. یا آن را بر روی یک ورقه ی آلومینیومی حرارت می دهند و دود حاصله را استنشاق می کنند. متادون بطور معمول به صورت خوراکی به کار می رود و اثر آن تا 24 ساعت ممکن است طول بکشد. گاهی وابستگی به مواد افیونی عوارضی غیر از یبوست ایجاد می کند اما چنین مواردی نادر است. مطالعه های انجام شده در انگلستان درباره ی اعتیاد به هروئین (در سال های دهه ی 1960) نشان داده که حتی وقتی هروئین بصورت تجویز شده ی پزشکی «تمیز» نگهداری شود و به وسیله سوزن تزریق بکار رود میزان مرگ در معتادان هروئین بیش از بقیه ی جمعیت است. اثرهای جانبی شایع مصرف مقدار زیاد مواد تریاکی عبارتند از: کاهش میل جنسی و باروری و ناتوانی جنسی در مردان و بی نظمی های شدید در چرخه ی قاعدگی زنان – همچنین ناپایداری خلقی، سستی و بیحالی و بی اشتهایی ایجاد می شود. در برابر بعضی از اثرات مواد افیونی ولی نه همه ی آنها – تحمل ایجاد می شود. بطور کلی در فرد معتاد قطع این مواد خطری برای حیات بیمار ندارد (به شرط آن که شخص سالم باشد) ولی در یک دوره ی 72 – 48 ساعته بسیار ناراحت کننده، و مشابه یک حمله ای شدید آنفلوانزا هستند.
بعضی از اثرهای بسیار شدید سوء استفاده از هروئین کمتر به خود هروئین مربوط است و بیشتر ناشی از روش غیر بهداشتی تزریق آن است که موجب هپاتیت B آلوده شدن به ویروس ایدز و ابتلا به ایدز، و انتشار بیشتر این آلودگی از راه تماس جنسی می شوند. باور کلی آن است که در مصرف کنندگان تزریقی هروئین وابستگی به ماده ی مخدر شدیدتر از مصرف کنندگان استنشاقی است، زیرا تزریق کردن خطرناک ترین ولی مقرون به صرفه ترین راه مصرف مواد غیر قانونی است. همچنین امکان مصرف مواد بیشتری از ماده ی مخدر به وسیله تزریق وجود دارد، چون مصرف کنندگان استنشاقی پیش از آنکه به حد نشئه شدید برسند به خواب می روند. با وجود این تغییر راه مصرف ماده ی مخدر شایع است. معمولاً معتادان به هروئین در اوایل مصرف آن را بصورت تفریحی بصورت دود کردن مصرف می کنند پس از مدتی برای دریافت تأثیر بیشتر به روش تزریقی کشیده می شوند.
در کشور ما از دیرباز شایعترین ماده مصرفی این گروه خود تریاک بوده است که بصورت کشیدنی با وافور یا در یکی دو دهه اخیر با سیخ و سوزن یا به صورت خوراکی مصرف می شود. جذب تریاک بصورت خوراکی بیشتر از فرم کشیدنی است. اگرچه برخی افراد به اشتباه تریاک را برای علاج بعضی مشکلات جنسی مصرف می کنند اما مصرف مداوم آن موجب بی میلی و ناتوانی جنسی فرد خواهد شد. یبوست و برخی مشکلات گوارشی دیگر از عوارض دیگر مصرف تریاک است. همچنین گاهی اوقات بیماری های جسمی موجود بدلیل تسکین حاصل از تریاک مخفی می شوند و به همین عا=لت فرد زمانی برای درمان این بیماری ها مراجعه می کند که بسیار دیر شده است.
بسیاری از مصرف کنندگان سنتی تریاک وقتی تهیه آن با مشکل مواجه می گردد یا قیمت آن افزایش یابد (مل یکی دو سال اخیر) به سوی مصرف هروئین کشیده می شوند.
داروهای مسکن دستگاه عصبی مرکزی
این داروها شامل باربیتورات ها، تحریم کننده های غیر باربیتوراتی و بنزودیازپین ها هستند. این داروها را آرام بخش – خواب آور هم می نامند و به صورت درمانی به عنوان ماده ی هوشبری، ضد تشنج، درمان تنش و اضطراب، بیخوابی و بعضی ناراحتی های روانی می توان آنها را به کار برد. نخستین و عمده ترین داروهای این گروه باربیتورات ها بودند که از سال های دهه ی 1960 به صورت صناعی ساخته شده اما در دهه های بعد از لحاظ درمانی جای خود را به بنزودیازپین هایی مانند دیازپام داده اند. آرامبخش های بنزودیازپینی و غیر باربیتوراتی مانند متاکوآلون در بازار مواد غیر قانونی وجود دارند و برای ایجاد مستی بیشتر همراه با الکل – مورد سوء مصرف قرار می گیرند.
باربیتورات هایی مانند فنوباربیتال و سکوباربیتال جزو تضعیف کننده های قوی دستگاه مرکزی اعصاب به شمار می روند. این داروها می توانند موجب خواب آلودگی شدید شوند و با این ترتیب مصرف کننده را هنگام رانندگی ا کار با دستگاه ها در معرض خطر قرار دهند. سوء استفاده از این داروها ممکن است منجر به دشواری های تنفسی – مانند برونشیت و آمفیزم – و اگر مقدار داروی مصرفی زیاد باشد به علت نارسایی تنفسی موجب اغماء و مرگ شود. قطع ناگهانی این داروها نیز می تواند سبب مرگ شود. یکی از بزرگترین خطرهای داروهای گروه باربیتورات آن است که «تحمل» (تولرانس) ایجاد می کنند به این ترتیب تفاوت نسبی بین میزان مؤثر و جیره ی کشنده کم می شود. به این دلیل مصرف کنندگان باربیتورات ها بویژه در برابر مسمومست بر اثر مصرف بیش از اندازه آسیب پذبرند.
سوء استفاده از بنزودیازپین ها می تواند پیامدهای نامطلوب در کارکردهای شناختی – مانند خاطره و تمرکز حواس – داشته باشند، در حالی که تحمل و وابستگی هم – حتی با مقادیر درمانی – اگر به مدت طولانی به کار روند ممکن است حاصل می شود. نشانه های بالینی قطع مصرف بنزودیازپین ها عبارتند از اضطراب، بیخوابی و بیقراری. اگرچه خطر بنزودیازپین ها بسیار کمتر از خطر باربیتورات ها در نظر گرفته شده، روند جدید تزریق بنزودیازپین ها موجب نگرانی است.
داروهای محرک دستگاه عصبی مرکزی
از گیاهانی که در طبیعت می رویند مانند کوکا (اریتروکسیلام کوکا) که تحت کنترل بین المللی هم نیست، بدست می آید. فرآورده های استخراج شده از برگ کوکا، کوکائین هیدروکلرید، و کراک کوکائین و مواد کاملاً صناعی به شکل آمفتامین و ترکیبات نوع آمفتامین جزو داروهای محرک دستگاه مرکزی اعصاب اند. کوکائین به عنوان یک بی حس کننده ی موضعی قدری ارزش درمانی دارد در حالی که بعضی دیگر از محرک های صناعی به عنوان ضد اشتها برای درمان نارکولپسی و کودکان مبتلا به اختلال کمبود توجه بیش فعالی مصرف می شوند. داروهای محرک دستگاه مرکزی اعصاب برای مقاصد غیر پزشکی و به منظور ایجاد خوش خلقی، و غلبه بر احساس خستگی و ارتقای عملکرد به کار می روند. اثر کوکائین از چند لحظه تا کمتر از یک ساعت به دازا می کشد در حالی که اثر آمفتامین و محرک هایی ار نوع آمفتامین ممکن است تا چند ساعت طول بکشد. کوکائین هیدروکلراید را می توان از راه تزریقی به کار برد ولی راه شایع تر آن به شکل انفیه است در حالی که کراک کوکائین که ماده ی کوکائینی قویتری است بطور معمول به صورت دود به کار می رود. این ماده چنان معتاد کننده است که با یکبار مصرف فرد را وابسته می کند. محرک های آمفتامینی را می توان خوراکی، تزریقی به شکل دود یا به شکل انفیه مصرف کرد.
سوء مصرف کوکائین می تواند موجب نوسانات شدید خلقی مانند سرخوشی، احساس ملامت و در موارد بسیار شدید حالت موسوم به روان پریشی حاد ناشی از کوکائین شود. روان پریشی حاد ناشی از کوکائین شامل حالات هذیانی، سوء ظن و اضطراب ناتوان کننده است. با مصرف کوکائین آسیب های عضوی هم ممکن است بروز نماید. کوکائین یک ماده ی منقبض کننده ی عروق است و بنابراین با مصرف آن فشار خون بالا می رود و به علت افزایش نیاز قلب به اکسیژن در حالی که همزمان جریان خون قلب هم محدود شده، و توانایی بدن برای کسب اکسیژن کاهش یافته ممکن است باعث حمله قلبی شود. در زنان بارداری که محرک های دستگاه مرکزی اعصاب را مصرف کنند جنین از خون کافی – و بنابراین رسیدن مواد غذایی لازم – محروم می شود و این امر موجب سقط خود به خودی، به دنیا آمدن نوزادان کم وزن، یا عوارض دوران نوزادی می شود. اختلالاتی از این نوع که در اوایل زندگی بروز می کند ممکن است تا دوران کودکی و نوجوانی ادامه یابند.
بعضی از داروهای محرک دستگاه مرکزی اعصاب اثر توهم زایی و تشدید ارتباط دارند، از جمله MAD (4 – 3 متیلن دی اکسید امفتامین) و MDMA (4 – 3 متیلن دی اکسید متا – مفتامین). این مواد بطور معمول برای افزایش شناخت حسی و عاطفی در جلسه های رقص و جشن های به کار می روند. راه معمولی مصرف این دو ماده (MDMA و MDA) خوراکی است ولی آنها را تزریق هم می توان کرد. متأسفانه اخیراً مصرف این مواد با عنوان قرص شادی یا اکستازی در برخی نوجوانان ایرانی نیز رایج شده است.
سوء استفاده از محرک های توهم زا می تواند موجب مجموعه ای از اختلالات روانی مانند بیقراری،افسردگی، اضطراب، اختلال دید، تشنج، از هوش رفتن،لرزش و تعریق شود. چون این نشانه ها از بسیاری جهات مشابه نشانه های بالینی گرمازدگی می باشند. برای این نشانه ها فرد ممکن است به آشامیدن مقدار زیادی آب گاهی اقدام کند که می تواند منجر به مرگ شود. چند روز پس از مصرف این مواد درد ماهیچه ای، احساس خستگی و افسردگی زیاد دیده می شود، مصرف دراز مدت این مواد می تواند موجب آسیب کبد، مغز و قلب شود. ماده ی نو پدید نشئه یا همان اکستازی بُعد جدید و بسیار خطرناکتری به مواد مخدری که پیش از تنها به این علت که از راه خوراکی مصرف می شدند و «تمیز» به شمار می آمدند اضافه کرده است.
عوارض و مرگ و میر مرتبط با داوهای محرک دستگاه مرکزی اعصاب هم – مانند عوارض و مرگ و میر مواد افیونی تابعی است از مقدار مصرف، دفعات مصرف و راه مصرف آنها، انفیه ی کوکائین می تواند موجب نکروز تیغه ی بینی (یعنی ایجاد زخم و مرگ بافتی در دیواره ی بین دو سوراخ بینی) و آتروفی (تحلیل رفتن) مخاط بینی شود. مصرف کراک کوکائین به صورت دود کردن با خطر ایجاد آتش سوزی در مواد قابل اشتغال، برونشیت مزمن، و از کار افتادن بافت ریوی همراه است.
نشانه های بالینی مرتبط با قطع سوء مصرف شدید داروهای محرک دستگاه مرکزی اعصاب شبیه نشانه های مرتبط با قطع مصرف مواد افیونی نیست زیرا در این موارد بدن از لحاظ فیزیولوژیک وابستگی پیدا نمی کند بلکه ممکن است حالت ناراحتی حاد، افسردگی، احساس خستگی، بیخوابی و میل شدید به مصرف مقدار بیشتری ماده ی مخدر تولید شود.