1-1-مقدمه
از پیدایش زندگی بر سطح کره زمین میلیاردها سال می گذرد. آن چه که تا قبل از پیدایش انسان در این روند چهره نمود و آن را به شرایط فعلی رهنمون ساخته است، نتیجه کنش متقابل میان محیط و اجزای غیرزنده آن از یک سو، زیستمندان تاریخ حیات زمین از سوی دیگر میباشد. اما ظهور انسان در پهنه طبیعت و فعالیت هایی که برای تداوم زندگی خویش قرار داده است، به ویژه در دوران پس از انقلاب صنعتی، نمود بیشتری یافته تا حدی که به جرات می توان گفت این رویداد رابطه انسان را با طبیعت برای همیشه دگرگون ساخته است. نگاهی گذرا بر وضعیت محیط زیست جهان به ویژه در دویا سه دهه اخیر نشان میدهد که آثار مخرب فعالیت های نابخردانه انسان در طبیعت، به آستانه بحرانی خویش نزدیک شده است. آثار بروز این آشفتگی در محیط زیست را می توان به صورت تخریب لایه اوزن، کاهش تنوع زیستی، آلودگی دریاها، اقیانوس ها،منابع آب های سطح وزیرزمینی ،تغییرات شدید اقلیمی( افزایش میانگین دمای کره زمین در اثر پدیده گلخانه ای، افزایش احتمالی سطح آب دریاها، در نتیجه ی آب شدن یخ های قطبی، تغییر الگوهای بارش در سطوح جهانی و..)، بارانهای اسیدی و نابودی جنگل ها و.. مشاهده نمود.
بر هر اندیشمندی پوشیده نیست که ادامه روند فعلی، در درازمدت به سود هیچ زیستمندی نخواهد بود. با آگاهی از وضعیت فعلی و دورنمای نه چندان رضایت بخش آتی، آیا می بایست دست روی دست گذاشت وتنها به آینده چشم دوخت؟
عوامل آلوده کننده ومخرب محیط زیست در کشور، هر چه بوده و هر چه باشد. اینک مادر برابر محیط زیست به غایت آلوده قرار گرفته ایم که اگر درجهت مقابله با این بحران وحل معضلات زیست محیطی اقدام نکنیم، آینده ای بس غم انگیز درمحیط زیست درانتظار ماست.
2-1-بیان مساله تحقیق
امروزه حفاظت وشیوه استفاده از محیط زیست [1]به عنوان یکی از از شاخص های توسعه پایدار[2] مدنظر صاحب نظران ومحافل گوناگون علمی وپژوهش است.مدیران وبرنامه ریزان نیز با تدوین برنامه های توسعه اقتصادی- اجتماعی این واقعیت را سرلوحه امور خود قرار داده اند. البته این امرزمانی حائز ارزش است که برنامه های اقتصادی-اجتماعی مبتنی بر توسعه پایدار باشد.
چرا که این نوع توسعه، خواستارعدم تحمیل آسیب های اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی برای نسل های آینده است وهمواره پیشگیری را مقدم بر درمان میداند و درراستای چنین نگرشی، توجه به محیط زیست در شهرها، روستاها واقصی نقاط کشور، یک واقعیت انکارناپذیر است. زیرا محیط زیست درجامعه انسانی از ابعاد گوناگون با بحران عظیمی مواجه است.لذا جهت تحقق توسعه و به منظور جلوگیری از تخریب فزاینده محیط زیست ابتدا به بررسی عوامل اجتماعی موثر بر آلودگی های محیط زیست[3] و در ادامه به پی آمدهای ناگوار آن اشاره میشود.
در ابتدا، به منظور تبیین آلودگی های زیست محیطی ، به عنوان یکی از مهم ترین مسایل اجتماعی، می توان اذعان داشت، محیط زیست از سویی پهنه گسترده ای از عناصر آب ،خاک، هوا و دیگر ذرات معلق را در بر دارد که خود بستر حیات و مبنای فعل وانفعالات انسان، حیوان ونبات را فراهم می نماید وعرصه ظهور وتوسعه تمدن های بشری کره زمین را مهیا می کند و از سوی دیگر، تمامی فعالیت های اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی وتوسعه علوم و فناوری ونیازهای بشری روابط تنگاتنگی با محیط زیست دارند و در صورت بی توجهی به محیط زیست وآلوده نمودن آن توسط فرد یا سازمان های غیرمسئول در هرنقطه ای از کره زمین میتواند خسارات جبران ناپذیری بر نقاط دیگروارد نماید وتعادل سیستمیک چرخه حیات را نامتعادل سازد که به عنوان نمونه می توان به نابودی جنگل ها و اثرات نامطلوب آن بر سایر عناصر اکوسیستم طبیعی اشاره نمود.
به گونه ای که تخریب جنگل ها در کشورهای در حال توسعه نه تنها موجب از بین رفتن چوب وفرآورده های جنگلی می شود. بلکه سبب از دست دادن چرم و گوشت حاصل از حیوانات وحش، طغیان رودخانه ها،خشکسالی،فرسایش خاک،نابودی گیاهان رشد یافته در خاک های سطحی وحتی ماهیان میگردد که متاسفانه با توجه به اهمیت فوق العاده جنگل و نقش مهم آن در چرخه حیات ،سهل انگاری های زیادی در این زمینه صورت می گیرد. چنانچه در جامعه ایران نیز به دلیل عدم برخورداری از مدیریت مدبرانه ،بسیاری از جنگل ها در حال نابودی است که نمونه بارز چنین سوء تدبیری ، احداث آزاد راه تهران-شمال است که در پی آن بیش از 30 میلیون متر مربع از اراضی جنگلی اطراف بزرگراه که اکثرا جزء اراضی ملی بوده در معرض فروش قرار گرفت.(خورسند، 1383) و بدین شکل عدم حفاظت از حریم پاک طبیعت وجنگل های پهن برگ شمال که از نادرترین جنگل های جهان است ،ضربه ای جبران ناپذیر به عرصه طبیعی وارد می نماید و در پی آن،با شهرک سازی وایجاد استراحت گاه در اراضی مجاور بزرگ راه ،عملا زمینه ای برای تخریب هر چه سریع تر این موهبت بزرگ الهی فراهم می شود و مردمی که شهرها را به غایت آلوده نموده اند، در کوله بار خود آلودگی ها را برای این طبیعت پاک نیز به ارمغان می آورند. و به شکلی فزاینده درجریان طبیعی آکوسیستم اختلال ایجاد می کنند.
از این رو ، با عنایت به نقش آلودگی های زیست محیطی در چرخه حیات و رشد روزافزون چنین حوادثی، وبا قبول این پیش فرض که مناطق شهری کشورهای در حال توسعه ،دارای عملکردی نسبتا مشابه می باشند. پژوهش حاضر بر آن است، تاشهر ملارد را به عنوان مدل کوچکی از سیر فزاینده آلودگی های زیست محیطی در جوامع در حال توسعه مورد بررسی قرار دهد.
شهر ملارد، همچون دیگر شهرهای اقماری تهران به دلیل نزدیکی به پایتخت، ضمن استفاده مستقیم و غیرمستقیم از امکانات اقتصادی، آموزشی و خدماتی شهر تهران ،از تسهیلات ارزان تر مسکن نیز برخوردار می باشد. به همین جهت ،سرریز جمعیت تهران راجذب نموده است و از سوی دیگر، دسترسی مناسب به شبکه های ارتباطی از جمله آزاد راه تهران- قزوین و نزدیکی به شبکه راه آهن تهران-تبریز،مهاجرینی از گروه های قومی متعدد را در خود جای داده است. لذا رشد بی رویه جمعیت، تناسبی با امکانات موجود نداشته و در بسیاری از موارد مزارع و باغ هایی را که در زیبایی و پاکیزگی شهر نقش موثری داشتند، تخریب وتغییر کاربری داده و واحدهای مسکونی، اداری، تجاری و.. مجاز وغیرمجاز را احداث نموده اند که موجبات آلودگی هوا،خاک ،آب ،صوتی و..را به دنبال دارد.
با عنایت به موارد مذکور، آلودگی های زیست محیطی شهر به عنوان مساله ای حاد قابل بررسی است که در این خصوص با در نظر گرفتن اهمیت به سزای عوامل اجتماعی، در نخستین گام تحقیق، پرسش های بنیادین ذیل مطرح می گردد:
-کدام یک از عوامل اجتماعی برآلودگی های زیست محیطی اثر گذار است؟
چه دیدگاه هایی در این زمینه مطرح است؟
3-1-ضرورت های اجرایی تحقیق
جامعه انسانی در مرحله خطرناکی از تخریب محیط زیست و مرگ ونابودی طبیعت ومنابع آن قرار دارد که خسارات جبران ناپذیری را موجب می گردد. لذا نگرانی از وضعیت کنونی و شرایط ناگوار نسل های آینده که با کمبود منابع ویا محیط آلوده تری زندگی خواهند کرد، دغدغه خاطر افکار ومجامع گوناگون علمی و پژوهشی را فراهم می نماید. به گونه ای که هر یک با رویکرد نظری خاص، به بررسی عوامل اثرگذار بر آلودگی های زیست محیطی پرداخته اند. اما تحقیق حاضر، درجهت بازکردن فضایی برای احقاق یکی از حقوق شهروندی و بررسی یکی از مهم ترین مشکلات شهری، ضمن شناخت و آگاهی از عوامل گوناگون، با بیان جامعه شناختی به بررسی این مساله مهم اجتماعی می پردازد.
بنابراین ، از منظر خاص جامعه شناختی، در بیان ضرورت انجام تحقیق حاضر،به موارد ذیل می توان اشاره نمود:
-از آنجایی که محیط زیست و توسعه پایدار یکی از محورهای اساسی در برنامه توسعه چهارم محسوب می شود، لذا،ضروری است درجهت ارتقاء وتعالی توسعه پایدار به مساله آلودگی های زیست محیطی توجه نمود.
-منطقه مورد بررسی توانمندی های بالقوه ای برای توسعه دارد که به دلیل عدم برنامه ریزی صحیح در بهره برداری از آن ها، خود منشاء شکل گیری مسایل اجتماعی گوناگونی شده است که آلودگی های زیست محیطی، یکی از مهم ترین آن ها بوده و پیامدهای ناگواری را به وجود آورده است.
با توجه به عدم برنامه ریزی صحیح در جمع آوری و دفن بهداشتی مواد زاید(زباله)و ضعف در پاکیزگی شهر وانجام پاره ای اقدامات غیراصولی همچون، نصب سبدهای زباله بر روی جوی آب وریزش شیرا به و آلوده نمودن آب، پرداختن به مساله آلودگی زیست محیطی ضروری به نظر می رسد.
4-1-اهداف تحقیق
با توجه به محورهای مطروحه در مساله تحقیق ونقش عوامل اجتماعی درشکل گیری مساله آلودگی های زیست محیطی و با در نظر گرفتن بعد کاربردی تحقیق حاضر، در جهت شناسایی نسبی عوامل متعدد، به اهداف فرعی زیر اشاره می شود:
1-شناخت عوامل اجتماعی موثر برآلودگی های زیست محیطی در شهر ملارد
2-اولویت بندی عوامل اجتماعی موثر بر آلودگی های زیست محیطی شهر ملارد
3-تهیه مدل تحلیلی برای مطالعه دقیق مساله تحقیق
4-ارائه راهکارها وپیشنهادات در رابطه با موضوع تحقیق.