ایران سرزمین همیشه زلرلههاست.هر گوشهای از این سرزمین داغدارهای فراوان و مکرر از این مصیبت عظیم است.
دیروز خراسان، امروز گیلان، فردا آذربایجان، روز دیگر فارس و کرمان و بار دیگر خراسان و … شهرهای بسیاری چون لار، طبس، فیروزآباد، بیرجند، رودبار، اردبیل، گلبافت… را میشناسیم که در دو سه دهه اخیر به ناگهان لرزیدهاند و در عرض چند دقیقه در کام مرگ و نابودی فرو رفتهاند.
راستی چه باید کرد با این» دیو از شیشه رها شدهای که نه شهر میشناشد نه روستا، نه تابستان نه زمسنان، نه شب نه روز، نه کودک نه پیر و نه مرد بجز مرگ!
آن هم مرگهای انبوه؟!
بلاهای طبیعی البته، و عموماَ چنیناند.
اما زلزله چیز دیگری است.
زیرا گهواره زندگی انسان را ویران و واژگونه میسازد.
میگویند زلزله قابل پیشبینی و پیشگیری نیست.
اما به وجود آوردن تمهیداتی برای کاستن از تلفات و خسارات آن ممکن است.
این کاری است که پارهای از کشورهای زلزله خیز، چون ژاپن، انجام دادهاند گریزی نیست که ما هم چنان کنیم که آنان کردهاند ولی باید دانست که نخستین گام در این راه، شناخت زلزه و کسب آگاهیهای مختلف درباره آن است.
این .یژهنامه، معلمان و همه دستاندرکاران آموزش کشور میشود و قرار است از سوی اداره کل ترتبیت معلم و آموزش نیروی انسانی به عنوان متن آموزشی دورههای ضمن خدمت معلمان قرار گیرد.امیدواریم مفید و مؤثر واقع شود.
لازم میدانیم از تلاشهای آقای محمود رضوانی که این ویژه نامه به کوشش ایشان فراهم آمده است سپاسگزاری کنیم.
گفت و گو با یک زلزله شناس سازمانها و مؤسسات آموزش عالی بسیاری وجود دارند که کار آنها به نوعی به زلزله و آمادگیهای لازم برای کاهش خطرات آن مربوط میشود.ولی مؤسسه زلزله شناسی و مهندسی زلزله تنها مؤسسهای است که تمام فعالیت آن در زمینه زلزله است.
این مؤسسه تاکنون نقش بسیار فعالی در آموزش همگانی برای رویاوریی با زلزله و بخصوص همکاری با دفتر برنامهریزی و تألیف کتب درسی در جهت تهیه مطالب آموزشی» آمادگی در برابر زلزله« برای دانشآموزان داشته است بنابراین تصمیم گرفتیم با ریاست مؤسسه، دکتر غفوری آشتیانی، گفت و گویی داشته باشیم.
زمان مصاحبه روز 20/4/77 تعیین شد که اتفاقاَ با شایعه زلزله در تهران هم زمان شده بود لذا درآخرین هماهنگیهای تلفنی، پس از چند ساعت پشت خط ماندن پیش از آن که تلفنچی محترم مؤسسه جمله »آقا جان شایعه است!
زلزلهای در کار نیست!
لطفاَ تلفنهای مؤسسه را اشغال نکنید« را بشنویم، مجبور بودیم فوراَ بگوییم:» میدانیم شایع است ولی ما از» رشد« … به هر حال خدمت استاد رسیدیم و مصاحبه ما از تماس حضوری و تلفن همراه!
مصون نبود!
امیدواریم همچنان که ایشان وعده دادند، بتوانیم گفت و گوهای دیگری با متخصصان متعهد این مؤسسه داشته باشیم.
رشد: با تشکر از این که وقت خود را در اختیار ما قرار دادید لطفاَ در مورد مؤسسه زلزلهشناسی و مهندسی زلزله و بویژه دو اصطبلاح» زلزله شناسی« و » مهندسی زلزله« توضیح بفرمائید.
دکتر غفوری: این مؤسسه یکی از مؤسسات مستقل و وابسته به وزارت فرهنگ و آموزش عالی است که در سال 1368، بر اساس قطعنامه 250 یونسکو با تصویب هیئت وزیران و شورای عالی، تشکیل شده مؤسسهای است که تحقیقاتی و هدف آن ارائه روشهای آموزشی و پژوهشی به مسؤلان و مردم برای ایمن ماندن در مقابل زلزله و کاهش خطزات آن است واژه زلزله مفهومی عام دارد ولی آن چه به امواج زلزله، علت زلزله تغییرات درون زمین گسلهای لرزهخیزی و خطر زلزله مربوط میشود در حیطه بحث» زلزله شناسی« ؛ به عبارت دیگر، زلزلهشناسی مربوط به درون زمین است و آن چه که در اثر زلزله در روی زمین رخ میدهد به مهندسی زلزله، مربوط میشود به بیان دیگر مهندسی زلزله تأثیر زلزله بر مستحدثات ماست.اطلاعات» زلزله شناسی« به اطلاعات خاک روی زمین منتقل میشود و خاک روی زمین برروی ساختمان اثر میگذارد که به آن» مهندسی زلزله« میگوییم مؤسسه ما بدلیل این که به این هر دو بعد توجه دارد مؤسسه زلزله شناسی و مهندسی زلزله نام گرفته است فعالیتهای این موسسه در سه بخش سازماندهی شده است زلزلهشناسی که شامل شناخت گسلها، فعالیت آنها و تعیین لرزهخیزی گسلهاست.
در اینجا خطر لرزهخیزی را تعیین میکنیم؛ یعنی مشخص میکینم که در یک شهر و یک نقطه تا چه حد پتانسیل وقوع زلزله وجود دارد.
توضیح بیشتر آن که دراین بخش دادههای لرزهای ثبت میشود( دادههایی که توسط ایستگاه و پایگاههای داخل خارج کشور ثبت شده است) و در مجموع خطر را تعیین میکنیم.
این خطر بارگذاری با ورودی به سازهها است که در ابنجا» مهندسی زلزله« مطرح میشود؛ یعنی بررسی میکنیم که چنین خطری اگر به ساختمان برسد چه میشود؟
البته» مهندسی زلزله« خود به دو بخش تقسیم میشود؛1) مطالعه تأثیری زلزله بر خاک سطح زمین( خاک چند ده متری روی زمین که بسیار مهم است).
تحقیق در مورد اثر روی خاک چندده متری به پژوهشکده » ژئوتکنیک« مربوط میشود.
توجه کنیم که زلزله در عمق 30 کیلومتری رخ میدهد.
مطالعه آثار زلزله روی خود ساختمان را» مهندسی سازه« میگوییم.
بنابراین، ما در اینجا سه نوع پژوهشکده داریم:1) پژوهشکده زلزله شناسی2) پژوهشکده ژئوتکنیک و 3) پژوهشکده مهندسی سازه که دو پوهشکده دوم و سوم مجموعاَ بخش» مهندسی زلزله« راتشکیل میدهند.من در اینجا به شما پیشنهاد میکنم که با مسؤلان هر سه پژوهشکده مصاحبهای داشته باشید تا اطلاعات را بطور کامل اخذ نمایید.
رشد: ضمن تشکر از شما که توضیحات ر اکاملاَ روشن و ساده ارائه میفرمائید خواهشمندیم در مورد مسئله تعیین خطر توضیح بفرمائید.
بسیاری از همکاران فرهنگی میپرسند چگونه است که در نقشههاو… شهرهایی مثل تهران، مشهد، و تبریز با امکان خطر بالا معرفی میشوند ولی ما به عمر خود و پدر و مادرمان زلزلهای شدید را در این مناطق به یاد نداریم.
دکتر غفوری: وقتی ما به کشور ایران نگاه میکنیم میفهمیم که در پوسته زمین شکستگیهایی وجود دارد که به این» گسل «میگوییم تعداد گسلها در کشور ما هم کم نیستند اما آیا هر جا گسل است حتماَ زلزله میآید؟
خیر برای توضیح باید به تاریخ مراجعه کنیم، ما در این مورد یک تاریخ 000/10 ساله داریم.
وقتی در راستای گسلی زلزله اتفاق اتفاق افتاده است میگوییم که این گسل فعال شده است منطقهای را که گسل فعال دارد منطقه زلزلهخیز میگوییم.
آیا در همه مناطق زلزلهخیز زلزله به طو یکسان اتفاق میافتند؟
خیر در برخی مناطق مانند منطقه زاگرس فاصله زمان بین زلزلهها کم و بزرگی زلزلهها کم است ولی در البرز فاصله زمانی بین زلزله و بزرگی زیاد است.
در شرایطی که به ساختمان نیرویی وارد کند که ساختمان تحمل آن را نداشته باشد.
زلزلههای کمتر از 5 درجه »خطر« نیستند حتی اگر هر ماه اتفاق بیافتد اما زلزلههای 6 و 7درجه را »خطر« میگوییم.
ولو اینکه با فاصله زمانی زیاد رخ دهند.
در مناطق اطراف تهران طی دو ماه گذشته 1350 زلزله 5/3 درجه، 60 زلزله 4درجه ، 2 زلزله 5/4 درجه و 1 زلزله 5 ردجه رخ داده است که خطری هم ایجاد نکردهاند.
بنابراین، البرز منطقهای پرخطر است، چون مستعد وقوع زلزلههای 6و7و8 درجه است ولی زاگرس خط کمتری دارد، چون مستعد وقوع زلزله های 3و4و5 درجه است.
البته مسئله وقوع زلزله را نمیتوانیم دقیقاَ پیشبینی کنیم چون در این مسئله پیچیدگی بسیار است زیرا زلزله حداقل در عمق 30 کیلومتری زمین رخ میدهد و عوامل مختلفی در آن مؤثرند بنابراین ما مسائل را با احتمال بیان میکنیم مثلاَ میگوئیم در فلان منطقه 57 درصد احتمال دارد که در فاصله زمانی 2 سال زلزلهای به بزرگی مثلاَ 6 درجه روی دهد البته این امر را هیچ کس نمیتواند بطور یقین پیشبینی کند.
رشد قصد داشتیم بحث زلزله تهران را بعنوان سؤالی مطرح کنیم ولی به جهت رعایت وقت شما در همین جا بحث پیشبینی زلزله تهران و شایعات مربوط به آن را بیان فرمایید.
دکتر غفوری: حقیقت این است که کشور ما کشور زلزلهخیز است.
این موضوع را هم تاریخ و هم علم زمینشناسی تأیید کرده است.
تهران لرزهخیز است و ما تا بحال با توجه به سوابق لرزهخیزی این شهر» خطر« را تعیین کردهایم.انشاءالله در آینده نزدیک نیز با مردم تهران سخن خواهیم گفت و در آن جا میزان احتمال و بزرگی و مدت زمان وقوع زلزله را بیان خواهم کرد.
مثلاَ خواهم گفت 64 درصد امکان دارد که طی دو سال زلزلهای با بزرگی 7 درجه روی دهد و … بنابراین خطر زلزله تهران جدی است، مثل شهرهای تبریز، مشهد، کرمان.
متأسفانه بیشتر شهرهای بزرگ ما به طور جدی در معرض خطر زلزله هستند.
حقیقت این است که ما در برابر زلزله آماده نیستیم زیرا آنچه در این کشور ساخته میشود اغلب متناسب با شرایط خطر زلزله نیست.
برای مثال افرادی که در مناطق بارانی زندگی میکنند خانههایشان را طوری میسازند که دارای سقف شیبدار باشد تا در وقع باران چکه نکند در واقع این ساختمان متناسب با شرایط بارانی ساخته میشود سقفها موقع باران چکه میکنند، ما در برابر زلزله آماده نیستیم زیرا ساختمان شهرهایمان و روستاهایمان سازگار با خطر زلزله ساخته نشدهاند اکثر ساختمانها این گونهاند.
آری این زلزله نیست که آدمها را میکشد بلکه ساختمانها و پلها هستند که باعث مرگ انسانها میشوند پخش شدن شایعه در تهران دو علت دارد یکی اینکه مردم به اصل قضیه توجه نمیکنند با وجود تأکیدات مانه مردم و نه مهندسان و دستگاههای اجرایی و سازمانهای ساخت اصولی را جدی نمیگیرند متأسفانه مردم به دلیل ناآگاهی از حرفهای متخصصان به شایعات توجه میکنند، با توجه به این همه تابلو که در سطح شهر نصب کرده و بروشورهایی که در میان مردم توزبع کردهایم و در کتابهای درسی مطالب زیادی را گنجاندهایم کسی توجه نمینکند ولی وقتی یک چینی بیسواد، یک اسلواک بیسواد در مورد زمان وقوع زلزله سخن میگوید همه به حرفهای او و شایعات توجه میکنند و به نظر من این یک مشکل فرهنگی است که همه، به خصوص آموزش و پرورش باید برای حل این مشکل اقدام کند.
ما در ایران هم دانش فنی داریم، هم شناخت کافی از زلزلههایمان داریم و هم قانون داریم اما مشکل اینجاست که کسی اینها را جدی نمیگیرد.
آقای هاشمی رفسنجانی- زمانی که از مؤسسه بازدید داشتند فرمودند: متأسفانه فقط نوک دماغمان را میبینیم؛ زلزله مثل باران نیست که هر روز بیاید ولی وقتی بیاید شهری را ویران میکند ما نه توانایی پیشبینی زلزله را داریم و نه میتوانیم از توع آن جلوگیری کنیم تنها راهی که برای مقابله با این پدیده داریم حفظ آمادگی( ساخت بناهای مقاوم) و پیشگیری از وقوع حوادث است.
این مانند قضیه واکسن در پزشکی است.
مقاوم سازی ساختمان در واقع مانند تقویت در برابر خطر احتمالی و جدی است اگر ساختمانها مقاوم ساخته شود زلزله میتواند به آنها آسیبی برساند متأسفانه میانگین عمر ساختمانهای ما 25 سال است در صورتی که باید بیش از 100 سال باشد این مسئله نیز نشان میدهد که کار ساختمانسازی در کشور ما بطور اصولی انجام نمیشود توجه داشته باشید که هزینه مقاومسازی، یعنی رعایت ضوابط کامل ساخت اصولی در حدود 5 درصد هزینه ساخت است که با در نظ گرفتن قیمت زمین بسیار ناچیز خواهد بود.
باید توجه کرد که شما با این عمل نه تنها خانه بلکه جان خود و خانوادهتان را بیمه میکنید.
آیا نمیارزد؟!
رشد: آن چه فرمودید در مورد ساختمانهایی است که در دست احداث هستند یا رد آینده احداث خواهند شد در مورد ساختمانهای موجود چه کاری میتوانیم انجام دهیم؟
دکتر غفوری: به موضوع بسیار جالبی اشاره کردید.
خوشبختانه برای مقاوم کردن ساختمانهای موجود نیز راههایی وجود دارد و ما در این مورد مطالبو نشریات فراوانی منتشر کردهایم.
شمت ر نظ بگیرید بسیاری از افراد منازل خود را زیباسازی میکنند.
چه خوب بود که ابتدا خانه را توسط متخصصان مقاوم میکردند و بعد به زیبایی و رنگ آن میپرداختند.» خانه از پای بست ویران است خواجه در بند نقش ایوان است« .
متأسفانه در امر نماسازی نیز دقت نمیشود و مصالحی که مورد استفاده قرار میگیرد درست به دیوار و نما متصل نمیگردد و خطر آفرین میشوند.
البته مقاوم سازی مانند جراحی در پزشکی است و مهندسان حاذق و ویژهای را میطلبد.
رشد: شنیدهایم که مؤسسه شما در زمینه مقاومسازی ساختمانهای موجود نیز فعالیت میکند.
چه خدماتی را به مردم ارائه میدهید؟
دکتر غفوری: وظیفه مؤسسه ارائه روشها است و ما عملاَ نمیتوانیم وارد مسائل اجرایی و مفاومسازی منازل شویم.
ما این کار را در مورد سازههای عمومی مانند بیمارستانها، پلها، سدها انجام میدهیم.
رشد: پس مردم باید مستقیماَ به شرکتهای ساختمانی مراجعه کنند.
دکتر غفوری: متأسفانه تعداد نسبتاَ کمی از شرکتها میتوانند سنجش مقاومت و مقاومسازی ساختمانهای موجود را انجام دهند البته هر فردی که به ما مراجعه کند، ما او را راهنمایی میکینم در مؤسسه متخصصان زیادی نیز تربیت کردهایم که میتوانند کار مقاومسازی ساختمانهای موجود را انجام دهند.
رشد: به مسئله مهم» سنجش مقاومت « اشاره کردید به نظر میرسد هر فردی قبل از اقدام به مقاومسازی اصولاَ باید بداند که آیا خانهاش به این امر نیاز دارد یا خیر.
این طور نیست؟
دکتر غفوری: کاملاَ درست است این موضوع مانند مر اجعه شما به پزشک است.
او میتواند میزان و نوع مریضی شما را تشخیص دهد ما نیز در ابتدا ساختمان را از نظر ظاهری و به روش مشاهده مورد توجه قرار میدهیم و اگر از مقاوم بودن آن اطمینان حاصل نکردیم به روشهای دیگر آزمایش میکنیم و بعد از نتیجهگیری به مالکان اطلاع میدهیم که ساختمان آنها چه مشکلاتی دارد و مقاومسازی آن چه قدر هزینه برمیدارد.
متأسفانه به این خدما و کارهایی که میتوان انجام داد توجهی نمیشود.
رشد: متأسفانه مشکلات اقتصادی هم مؤثر است.
دکتر غفوری: همانطوریکه گفتید عدهای قدرت اقتصادی دارند و توجه نمیکنند .
عدهای مستأجر هستند و طبیعتاَ نمیتوانند در خانه دخل و تصرف کنند.اینها هم باید حداقل به ایمنی داخل خانه توه داشته باشند؛ یعنی کمدها، لوسترها، و… را طوری محکم کنند که در صورت زلزله آسیبی نرسانند.
(البته این موارد در خانههای کاملاَ مقاوم نیز باید رعایت شود) دیگر آنکه وسایل لازم،بیل، و کلنگ و … در دسترس داشته باشند.
برخی این مسائل را شوخی میپندارند.
باید متذکر شد که ابداَ شوخی نیست؛ زیرا خطر زلزله واقعاَ جدی است.
پس باید آماده باشیم .
به علاوه وقتی میگوئیم لحظه بروز زلزله کاری باید بکنیم این به اقتصاد و از این قبیل چیزها ربطیی ندارد.
باید همه یاد بگیرند که چه کاری انجام دهند.
کلام آخر این افراد حتی درمورد ساختمان محیط کارشان از طریق تذکر به مدیریت اداره یا کارخانه میتوانند مدیران مسؤلان را به توجه بیشتر وادار کنند.
در این مورد تجراب موفقی نیز در تهران وجود دارد.
رشد: عدهای فکر میکنند زلزله مانند یک انفجار است که بیخطر انجام میشود و فرصتی برای انجام هیچ کاری جود ندارد.
دکتر غفوری: خیر یک شوک اولیه وجود دارد.
ولی زمان عکسالعمل بسیار کوتاه است.
برای همین است که از قبل باید آماده باشیم و زمان وقوع آن تصمیم بگیریم که چه کنیم، باید گفت اصلاَ فرصتی نداریم.
پس باید از قبل آماده باشیم و نقاط امن مثل چارچوبها و زیرمیزها را بشناسیم.
یا مثلاَ سقفهای محدود را که مقاومت بیشتری دارند بشناسیم.
با توجه به آموزشهایی که در بروشورها آورده و در کتب درسی هم نوشتهایم همه باید تشخیص دهند که کجا امنتر است هنگام شب به کجا پنا ببرند هنگام روز چه کنند هنگام وقوع زلزله همه باید بدانند که چه کار کنند.
رشد: آقای دکتر، نفرمودید در حین زلزله چه قدر فرصت داریم.
دکتر غفوری: مجموع عمل زلزله از 5 ثانیه تا 20 الی 30 ثانیه و حتی گاهی تا یک دقیقه است.
میانگین زلزلهها 20 تا 30 ثانیه است و حداکثر زمان تخریب ساختمانها معمولاَ تا یک دقیقه طول میکشد.
باید در اولین فرصت خود را به جایی نسبتاَ امن برسانیم.
التبه اگر در ساختمان یک طبقه ی نزدیک در خروجی یا درب منازل روستایی هستیم باید فوراَ از خانه خارج شویم و اگر قادر به انجام چنین عملی نیستیم بهترین کار پناهگیری در جاهای نسبتاَ امن داخل منزل است.
البته مدرسه بحث خاصی دارد.
این محل باید استاندارد خاص خود را داشته باشد.
تا در موقع لزوم محل ایمنی برای بچهها و نیز پناهگاهی اضطراری برای مردم باشد، متأسفانه در مدارس موجود ما به خصوص مدارس قدیمی، رعایت نشده است و هنگام زلزله کاملاَ ویران خواهد شد، برای مثال یک مدرسه در انتهای کوچه سه متری زمان وقوع زلزله متأسفانه فاچعه آفرین خواهد بود.
بنابراین حفظ آمادگی، بهترین نوع آمادگی پیشگیری است.
رشد: حال که بحث مدارس و زلزله مطرح شد، چه خوب است در همین جا نقش آموزش و پرورش، مدیران و معلمان را بیان فرمایید.
دکتر غفوری: نقش آنها آموزش جدی دانشآموزان است.
متأسفانه مشاهده شده است که دبیران مباحث مربوطه را جدی نمیگیرند .
معلمان دبیرها و مدیران باید با حفظ آمادگی به دانشآموزان بیاموزند که چگونه خود را از آسیب زلزله در امان نگه دارند.
معلم مدرسه »سفیدابه « که با ارائه مطالب آموزشی ممختصر موجود در کتاب جغرافی به بچهها آموخته بود که هنگام زلزله زیر میز بروند تا آسیب نبینند.
مدیران پوسترهای آموزشی مربوطه به زلزله را در سالن مدرسه نصب کنند سعی کنند که موارد آموزش را کاملاَ به بچهها تفهیم نمایند.
حالا بفرمائید آیا مدیران از لحاظ ایمنی ساختمانی هم میتوانند کاری انجام دهند؟
دکتر غفوری:اتفاقاَ نکتهای که اشاره کردید مهمترین کار یک مدیر و حتی یک پدر و مادر برای بچههای مدرسه است.
مدیر باید پدران و مادران را از این مسئله اگاه کند و از آنها بخواهد که مدرسه را برای حل مسئله ایمنسازی یاری کنند.
حتی میتوان از تخصصهای اولیاء نیز در این امر کمک گرفت، زیرا این کارها در تمام دنیا مردمی شده است، برای مثال در امریکا و ژاپن پدر و مادرها و به اصطلاح انجمن اولیاء و مربیان به اینگونه امور اقدام میکنند.
رشد: لطفاَ در مورد تجارب موفق مقابله با خطرهای زلزله به خصوص در ژاپن نکاتی را بفرمائید.
دکتر غفوری : انشاالله شما با مراجعه با رؤسای سه پژوهشکده مؤسسه میتوانید در این زمینه اطلاعات بیشتری کسب کنید.
ژاپن کشور موفقی است زیرا هنگام وقوع زلزله تعداد کمی از مردم جان خود را از دست میدهند.
در ایران، هندوستان، و ارمنستان تلفات به چندین هزار نفر میرسد.
البته در کوبه ژاپن نیز در حدود 5000 نفر بر اثر زلزل کشته شدند.
این امر دو علت اصلی داشت، یکی تراکم جمعیت و دیگری بالا بودن قدرت زلزلهای که اصلاَ پیشبینی نمیشد، این چنین زلزلهای در کوبه بیاید.
با وجود این تنها برخی پلها و ساختمانهای قدیمی خراب شدند که از هفته اول هم بازسازی آنها شروع شد.
اگر آن زلزله در تهران میآمد شاید چند صد هزار نفر کشته میشدند.
موفقیت یعنی این، و گرنه ما معتقد نیستیم که میشود تلفات و خساراتها را به صفر رساند.
هنگامیکه در » نورتیک« زلزله آمد، 57 نفر مردند، زیرا امداد رسانی تدارک دیده شده بود و بلافاصله از زیرآوار نجات یافتند.
شما میدانید که در کشورهایی مانند کشور ما از هر سه نفر مجروح یک نفر کشته میشود ولی در کشورهایی مانند ژاپن این نسبت به یک به 10 است یعنی از هر 10 نفر مجروح یک نفر کشته میشود.
فوکوهی شهری است که 50 سال پیش در آن جا زلزله مخربی آمد شهردار این شهر میگوید:» من شهری ساختهام راحت و ایمن« و شما این موضوع را، زمانی که در این شهر راه میروید حس میکنید.
رشد: آیا در ایران هم تجربه موفق داشتهایم؟
دکتر غفوری:خوشبختانه بله.
در گلباف در سال 1360 زلزله آمد و حدود000/16 نفر کشته شدند ولی در سال 77 با وجود آنکه تراکم جمعیت بیشتر شده بود وقتی زلزلهای تقریباَ به همان بزرگی اتفاق افتاد فقط 5 نفر کشته شدند، زیرا منازل بازسازی شده، مقاوم و اصولی ساخته شده بودند.
رشد: از طرف مجله و خوانندگان آن، از شما تشکر میکنم.
موفق باشید.
آمادگی در برابر زلزله( تهران) زلزله از جمله حوادث طیعی است که گاه در جهان اتفاق میافتد و خسارتهایی جانی و مالی بسیاری به بار میآورد از نظر علم زمینشناسی زلزله حرکت پوسته جامد زمین است که در اثر آزاد شدن انرژی در اعماق زمین منتقل شدند آن به سطح موجب حرک پوسته خارجی زمین میشود.
این حرکت عمودی افقی یا دورانی است و تخریب و ویرانی سازهها را بدنبال دارد.
در زبان فارسی واژه بومهن معادل زلزله است.
این واژه از دو بخش» بوم« به معنای زمین و» مهن« به معنای حرکت شکیل میشود.
نامگذاری روستای بومهن در دامنه سلسله جبال البرز نیز به زلزله خیز بودن این منطقه اشاره دارد.
اسدی طوسی درمنظومه گرشاسبنامه میگوید: برآمد یکی بومهن نیم شب تو گفتی زمین دارد از لرزه تب کشور مات برروی کمربند آلپ قرار دارد که محدوده وسیعی از مناطق کوهستانی و زلزله خیز آسیای جنوبغربی را تا سواحل دریای مدیترانه در بر میگیرد.
بنابراین پیشبینی طرحهای مناسب جهت مقابله با نتایج زیان بار زلزله در این منطقه اهمیت خاصی دارد.
جدول صفحه بعد گویای این حقیقت است که کشور ما همواره با این خطر روبرو بوده است.
لرزهخیزی منطقهتهران: در منطقه تهران در کوهپایه رشته البرز و در زیر لایههای آبرفتی گسلهای طولی فراوانی وجود دارد که توسط آزمایشهای ژئوتکنیک به صورت گمانهای بوجود آنها پی بردهاند.
این گسلها تاکنون در منطقه تهران منشأ زلزلههای کوچک بزرگ بسیاری بودهاند.
مطالعات لرزهخیزی( 2- بربریان) نشان داده میدهد که گسلی که ا زشمال شهرستان دماوند به سمت تهران امتداد مییابد، پتانسیل لرزهای بیشتری دارد و به دلیل فشاری بود و گستردگی میتواند زلزلهای با بزرگی بیش از 7 ریشتر را در یک دوره بازگشت 158 ساله ایجاد کند.
با توجه به این که آخرین زلزلهی شدید تهران در سال 1209 شمسی رخ داده است، بیش از 70 درصد احتمال دارد که زلزلهی شدید دیگری در این شهر اتفاق بیافتد.
پس برای کاهش آسیبهای احتمالی باید آمادگی داشت.
در این مقاله بیشتر به مشکلات بعد از وقوع زلزله و نیز کسب آمادگیهای لازم جهت رویارویی با این پدیده میپردازیم.
پیشینهی شهر تهران در سال 1166 هجری شمسی هنگامی که آقا محمد خان قاجار تهران را بعنوان پایتخت خود انتخاب کرد جمعیت آن حدود 15 هزار نفر و مساحت آن تقریباَ 30 کیلومتر مربع بود.
در آن زمان، شهر تهران از شمال به خیابان امیرکبیر از غرب به خیابان ری و از جنوب به خیابان مولوی محدود میشد.
در دههی 1340 با مهاجرت وسیع روستائیان به تهران، فعالیتهای گوناگونی در پایتخت شکل گرفت و گسترش یافت و پس از پیروزی انقلانب اسلامی تهران بار دیگر مورد توجه مردم سایر نقاط قرار گرفت و با ساخت و سازهای جدید افزایش جمعیت در حاشیهی محدوده اصلی روبرو شد.
اسناد و مدارک موجود نشان میدهد که از گذشتههای دور همواره وقوع زلزله موجب خسارات اقتصادی و اجتماعی فراوان در این منطقه شده است.
در سال 1209( 1830 میلادی) زمین لرزه بزرگی در مازندران، جنوب غربی، مناطق شمیرانات و دماوند، شرق تهران را نتقریباَ بطور کامل ویران کرد.
..
در تهران بسیاری از خانههای کهنه فروریخت و حدود 30 تن کشته شدند .
در پایتخت حتی یک خانه از آسیب در امان نماند و بخشی از کاخها به همراه بسیاری از خانههای پیوسته به آن و نیز بخشی از بازار ویران شد.
ارک تالار بزرگ بار عام، شماری از عمارتهای اعیانی و نیز ساختمان کهنه سفارت بریتانیا به سختی آسیب دید و دیوارهای باغ سفارت با خاک یکسان شد.
زیانهای مالی این زمین لرزه نیم میلیون تومان برآورد شد.
در قرن بیستم( تا سال 1983) تعداد زمین لرزههای مهم تهران بیش از 60 مورد بوده که اولین زمین لرزه شنبه 31 تیرماه 1306 شمسی به هنگام شب و آخرین زمین لرزه شنبه 16 مهرماه 1362 در ساعت 40/12 روی داده است.
آگاهی از احتمال وقوع زلزلههای مکرر و آسیبهای آن موجب تصویب نخستین قانون در زمینهی کمکرسانی به آسیبدیدگان زلزله در سال 1302 شد.
ولی باز هم نه در شهر تهران و نه در سایر نقاط ایران جهت پیشگیری و کاهش آسیبهای احتمالی زلزله اقدامی صورت نگرفت، شهر تهران امروز همه عوامل مؤثر بر آسیبپذیری یک شهر را در مقابل فاجعه زلزله در خود جای داده است.
عدم کاربرد درست اراضی معابر تنگ و باریک ساختمانهای غیر اصولی و قدیمی رشد سریع جمعیت شهرنشین و نابرابری و فقر از جمله این عوامل است.
جمعیت شهر تهران در شرایط فعلی در طول روز جمعیتی بالغ بر 10 میلیون نفر در تهران به سر میبرند و پیشبینی میشود که در سال 1381 حدود 5/14 میلیون نفر در تهران سکونت داشته باشند.
بر پایهی آمارهای سال 1356 متوسط تراکم جمعیت تهران حدود 10500 نفر در کیلومتر مربع و در حال حاضر بالغ بر 12000 نفر است که نسبت به متوسط تراکم جمعیتی شهرهای بیش از 5 میلیون نفر جهان حداقل، 20 درصد بالاتر است.
با توجه به اطلاعات موحود در مورد مساحت تعداد خانوار و شاخص تراکم جمعیت در مناطق 20 گانهی شهر تهران این شهر را به چهار حوزه کلی میتوان تقسیم کرد: حوزه شمالی با تراکم جمعیت 5000 نفر در کیلومتر مربع با 52 درصد وسعت شهر تهران.
حوزه جنوبغربی با تراکم جمعیت 30000 نفر در کیلومتر مربع و 11 درصد وسعت شهر.
حوزه مرکزی و جنوبشرقی با تراکم جمعیت 146000 نفر در کیلومتر مربع و وسعت 5/34 درصد.
حوزه شرقی: فقط منطقه 8 با توجه به بافت نسبتاَ منظم و رعایت نسبی اصول شهرسازی( نارمک) به صورت یک حوزه در نظر گرفته شده که 28000 نفر تراکم نسبی آن است و 5/2 درصد کل مساحت تهران را شامل میشود.
بدین ترتیب، آسیبهای زلزله در تهران در تمام سطح شهر یکسان نخواهد بود.
به دلیل این که حدود 7/1 میلیون نفر از جمعیت شهر فقط در حوزه جنوبغربی و امتداد آن زندگی میکنند، میتوان انتظار خساراتی انسانی بیشتری را در این حوزه داشت.
براساس تجربههای زلزله های مختلف در کشورهای جهان گروههای آسیبپذیر متأسفانه عمدتاَ کودکان، افراد مسن معلولان هستند.
آمادگی در برابر مشکلات و مصایب پس از وقوع زلزله امور بهداشتی و درمانی بلایای طبیعی مانند زلزله و سیل معمولاَ عوارض انسانی را به دنبال دارند که گاه حسارات ناشی از این عوارض بیشتر از خسارات اولیه است.
اینگونه عوارض را میتوان به:1- عواض روانی 2- عوارض جسمانی تقسیم کرد.
عوارض روانی ناشی از مرگ نزدیکان و بستگان و همچنین از دست دادن اموال و حتی حیوانات خانگی مأنوس.
عوارض جسمانی شامل: عوارض آتی مانند زخم، پارگی و شکستگی، خونریزیهای داخلی و خارجی، سقط جنین و عوارض تأخیری به شکل بیماریهای ویروسی، عفونی، انگلی، قارچی و باکتریابی.
شایعترین و خطرناکترین بیماریهای رودهای، اسهال خونی آمیبی است که پس از وقوع زلزله به دنبال آلوده شدن آب آشامیدنی میتواند جمعیت زیادی را مبتلا سازد.
در شهرهایی که در دامنهها قرار دارند اختلاف سطح مناطق و شیب سبب تجمع آبهای آلوده و فاضلاب در مناطق پایئن شهر میشود و خط آلودگی را بیش از پیش افزایش میدهد.
در این موارد بیماری خطرناک دیگری ک به سرعت انتقال مییابد بیماری گال است.
نگهداری مجروحان و مصدومان درچادرها و اتاقکهای موقتی به صورت گروهی و دسته جمعی موجب انتقال سریع این بیماری در بین افراد میشود.
همچنین احتمال آلودگی پتوها و لباسهای دست دوم که از طریق کمکهای مردمی در اختیار مصیبتدیدگان قرار میگیرد، نیز زیاد است.
آمادگیهای قبلی در زمینه امور پزشکی در برنامه امداد پزشکی دو قسمت- به ظاهر جدا ولی عمل به هم پیوسته – مشاهده میشود.
الف- برنامه آمادگی قبل از زلزله ب- برنامه امدادی بعد از زلزله.
در بخش اول، در فاجعه زلزله با توجه به شدت آن بیش از سایر حوادث غیر مترقبه به امکانات بهداشتی و درمانی نیاز است.
گاهی امکانات بهداشتی و درمانی منطقه آسیبدیده به دلیل عدم استحکام آنچنان صدمه میبیند که در اوج نیازهای بعد از فاجعه قادر به ارائه خدمات نیست.
( زلزله 1369 منجیل) بنابراین پیش از بروز زلزله و لزوم ارائه خدمات باید برای تجهیز و امکانات تلاش کرد.
از دیگر اقدامات قبل از حادثه بررسی آسیبپذیزی امکانات بهداشتی و درمان و برنامهریزی درتمام کشور است.
به فرض مقاوم بودن بیمارستانها، آزمایشگاهها، و … باز هم خدمات درمانی و بهداشتی قادر به پاسخگوئی به نیاز هزاران نفر آسیب دیده نخواهد بود.
لذا برسی نیازهای اولیه تهیه فهرست ذخیرههای موجود و تأمین ذخیر دارویی بررسی امکانات در استانهای هم جوار، پیشبینی امکانات هوایی و زمین برای ارسال کمکها و انتقال مجروحان و آموزش نیروها از جمله اقدامات مهم قبل از حادثه است.
بخش دوم؛ وظایفی است که وزارت بهداشت و درمان در زمینه امداد به مصدومان و مجروحان و تأمین زندگی و سلامت آنها بر عهده دارد.
این وظایف عبارتند از: گندزدایی آبهای مصرفی؛ بطوریکه تا قبل از حصول اطمینان کامل از سالم بودن آب، نباید آنرا مصرف کنند.
ایجاد واحدهای سیار تصفیه آب.
شناسایی محلهای نشت فاضلاب مبارزه با حشرات مانند مگس، سوسک، و سمپاشی محل تکثیر آنها.
مبارزه با جوندگان که در کانالهای فاضلاب رفت و آمد میکنند.
جدا کردن سریع و به موقع کسانی که به بیماری گال یا آلودگی شپش دچار شدهاند.
استفاده از لباسها و پتوهای نو برای مصیبتدیدگان یا ضدعفونی کردن این قبیل وسایل.
احداث دستشوئیهای بهداشتی موقتی که حشارت به فاضلاب آنها دسترسی نداشته باشند.
همه این موارد میطلبد که از قبل یک مدیریت امور بهداشتی همگام با مدیریت در چارچوب تشکیلات طراحی شود.
خدمات آتشنشانی سازمان آتشنشانی با آگاهی کامل نسبت به احتمال وقوع زلزله در تهران و مسؤولیت این سازمان در زمینه کمکرسانی به مصدومان و نجات بعد از وقوع حادثه، درصدد ایجاد آمادگی از طریق برنامهها ایجاد دستگاههای جدید و تجهیزات و امکانات بوده است.
لیکن با وجود تلاشها و صلاحیت پرسنل، هنوز آمادگی در امکانات این سازمان ضعیف به نظر میرسد.
براساس آخرین آمار موجود درحال حاضر در سراسر تهران 27 ایستگاه اطفای حریق و 7 ایستگاه نجات وجود دارد.
از تعداد 27 ایستگاه موجود 15 ایستگاه مقاوم و 18 ایستگاه نیمه مقاوم برآورد شده است.
کمبودهای سازمان آتشنشانی فقط به مقاوم نبودن ساختمانها در برابر زلزله و در اختیار نداشتن هلیکوپتر خلاصه نمیشود.
این سازمان حتی در موارد جزئی در مقابل آتشسوزیها و … نیز با کمبودهایی روبرو است.
آنچه امداد رسانی این نیروها را دشوارتر میکند وجود معابر تنگ و کوچههای باریک است.
مناطقی همچون محلات جنوب و جنوب غربی تهران، یا منطقه بازار یا معابر شلوغ و باریک به مشکلات کار امدادرسانی میافزایند.
بطور یقین شهر تهران در شرایط فعلی و احتمالاَ در سالهای آینده با این مشکلات روبرو است و لازم است مسؤولان در این زمینه بطور جدی چارهاندیشی کنند.
تأمین مواد غذایی و لوازم زیستی با تخریب واحدهای مسکونی و خدماتی امکان تهیه مواد غذایی برای خانوادههای مصیبتزده ممکن نخواهد بود.
بر این اساس هلال احمر امکانات و وسایل ضروری را برای 100 هزار خانوار پیشبینی و ذخیره کرده است.
وزارت بازرگانی نیز برای 50 هزار خانوار به مدت یک ماه مواد غذایی لازم را پیشبینی و تدارک نموده است لیکن در صورت بروز فاجعه این ذخایر جوابگوی نیازهای یک شهرچندین میلیونی خواهد بود؛ لذا شاید بهترین راه آموزش مردم به ذخیرهسازی مواد غذایی مناسب برای شرایط زلزله باشد.
البته در شرایط وقوع فاجعه از سراسر دنیا و نیز داخل کشور کمکهایی فرستاده میشود که گاه کاملاَ نامناسب و غیر قابل استفاده است.
بطور نمونه در فاجعهای در هند برای آسیبدیدگان پتو ارسال شد با توجه به شرایط آب و هوای این کشور اصلاَ نیازی به اینگونه کمکها نبود.
بنابراین هلال احمر و سازمانهای مسؤول باید برای تأمین لوازم زیستی و مواد غذایی در داخل کشور برنامهریزی کنند و چگونگی تأمین مواد غذایی را برای حداقل یک میلیون و چهار صد هزار نفر خانوار در انبارهای امن و مکانهای مناسب باید جزء مواد اصلی برنامه آمادگی تلقی کرد.