چکیده: پراکندگی باورهای سرمایه گذاری و اجبار و محدودیت های فروش های کوچک و کوتاه به ایجادحباب های بازارسهام منجرمی شود.
این مقاله استدلال می کند که شرکت ها و موسسات بازرگانی مؤسسات بازرگانی بر خلاف سرمایه گذارها می توانند با انتشار سهم های جدید با قیمت بالاتر از این حباب ها بهره برداری می کنند،این ارزش سرمایه را پایین می آورد و سرمایه گذاری حقیقی را افزایش می دهد.شاید تعجب آور باشد که حباب های بزرگ در حالت موازنه در تعادل محو نمی گردند و نه لزوماَ حباب های بزرگ به خارج شدن از اشکال عادی دلالت می کنند ومی رسند.
1.مقدمه: تحقیق روی قیمت و ارزش دارایی ها خیلی موافق این ایده هست که حباب های قیمت سهام شدنی است.بعضی از تئوری های حباب ها بر یک ساعت تأثیر قرار دادن عادی باورهای سرمایه گذاران تکیه می کنند.
اما یک طبقه مهم از تئوری ها نیز وجود دارند که حباب ها می توانند حتی در زمانی که باورها متوسط هستند و تحت تأثیر واقع نشده اند ایجاد بشوند.اگر بدبین ها در توانایی هایشان در کوتاه کردن تحمیل کنند سپس قیمت های بی تناسب در باورهای خوش بین ها بازتاب می کند ، بنابراین باعث افزایش قیمت به بالاتر از ارزش بنیادی آنها می شود.
حباب های قیمت آن سهم می تواند تحت این شرایطی که Miller و Chen و بقیه اشاره کرده اند ایجاد شوند و رشد کنند.
پالایش و تمدید و توسعه نیز آزموده شده است که شامل اثر تجارت احتکار آمیز فعال و شکل درونی باورهای ناجور ناهمگن است.
این گونه از حباب قیمت سهام تمرکز این مقاله است.
مدیران شرکت زمانی که معتقد هستند قیمت سهام شرکتشان به خاطر دلایل فوق بالا می رود چه باید بکنند ؟
به ویژه زمانی که با توجه به مسائل بالا باورهای سرمایه گذار پراکنده و متفاوت است و بدبین ها نمی تواند سهام را کوتاه کنند مدیران چه باید بکنند ؟
ما 2 مشاهده ی کلیدی فراهم کرده ایم.
اول اینکه شرکت ها بر خلاف دیگر ماموران در توانایی هایشان برای فروش سهام اختیاری هستند و می توانند به سادگی سهم های جدید منتشر کنند.
دوم اینکه در مغایرت با مدل های کتابی اوضاع مالی شرکت های تجاری ، محیط بالا بر روبه رو شدن با افت منفی تقاضا برای انتشار سهام جدید دلالت می کند.
بطور نتیجه بخش از آنجا شرکت یا مؤسسه تجاری صاحب انحصاری در عرضه ی سهام خودش است و از انجا که فروش مجدد در بازار کمکی (فرعی)از تفاوت قیمت جلوگیری می کند،مقدار(میزان)بهینه ی سهام منتشر شده است که سود سهام کم(حاشیه ای)با بهای نهایی (حاشیه ای) برابر و معادله سازی میکند.
این جایی اتفاق می افتد که قیمت بالاتر از ارزش بنیادی ان باشد.بنابر این تا حدی به طور غیر مستقیم،حباب باقی می ماند که شرکت ها تلاش می کنند از ان بهره ببرند.
ما نتیجه گیری کردیم یک مدل رسیدگی و تحقیق در باره ی اثر تغییرات بیرونی و پراکندگی باورهای سرمایه گذاران بر تعادل قیمت سهام،رفتار مالی و سرمایه گذاری حقیقی را.
یک فرض مهم در این مدل این است که سرمایه گذاران با ارزش(بها)نقد در ترازنامه شرکت موافق باشند.مخالف سرمایه گذار در باره ی ارزش منجر به این می شود که شرکت تنها دارایی های شرکت را در فعالیت های عملیاتی شرکت به کار ببرند.
این فرض انگیزه ی مدیر را در استفاده از عایداتی که ناشی از انتشار بیش از ارزش سهام برای سرمایه گذاری در نقده تضمین های قابل عرضه در بازار و پرداخت های سود سهام و یا پاک سازی و پرداخت بدهیهای شخصی شرکت وقف می کند واز بین می برد.
اگر چه باقی می ماند،یک تحریف واقعی:مدیران بیش از بیش در دارایی های عملیاتی سرمایه گذاری میکند،زیرا بازار بیش از پیش به آنها ارزش می نهد.
پیش بینی های کمی و مقداری این مدل شاید تعجب اور باشد.جالب توجه ترین این است که تولید کردن حباب های بزرگ قیمت سهام را با تحریف نسبی کوچک دربرهی فعالیت های مالی و سرمایه گذاری حقیق ممکن می سازد.خشن و زمق صحبت کردن،یک زمانی رخ می دهد که منحنی تقاضا برای سهم های جدید سرازیر شده است.قابل مقایسه با مشکل صاحب انحصار،یک سرازیری منحنی تقاضا بر یک قیمت بالای بیش از هزینه(بها)نهایی دلالت می کند بانابر این نیز همراهی شدن توسط یک حباب بزرگ.اگر چه این حباب بزرگ توسط یک مقدار کوچکی از سهم های جدید منتشر شده همراهی می شود و همچنین توسط یک کاهش کوچک در بهای(ارزش)سرمایه هم همراهی می گردد.این یک تشریح خوب از تعداد کثیری سهام هایی که اغلب به عنوان حباب ها در طول توسع یافتن تکنولورژی در اواخر سال1990 میلادی رخ داد وصف می شوند فراهم میکند که قابل وصف است مثلاََ با وجود اینکه ارزش سهام شرکت هایی نظیرAmazon وYahoo که خیلی بالاست آنها به طور تعجب انگیزی یک بخش کوچکی سهام کلی شرکت را به مردم(عموم)تقسیم کردند.این قبل رفتار ها با مدل ما سازگار هستند.برای خط مشیه دهندگان،این یافته اظهار می کند که در حالی که حباب بزرگ قیمت سهام می تواند یک دستاورد و نتیجه واقعی داشته باشد،آنها شاید کمتر از زمانی که تفکر طور دیگری دارند تحریف کنند.
در یک مقاله ای که اخیراََ توسط Diether ارائه شد،از پراکندگی پیش بینی های درآمدهای آتی سهام شرکت توسط تحلیل گران برای محاسبه و تحلیل تفاوت باورهای سرمایه گذاران در بارهی ارزش بنیادی شرکت استفاده شده است .تحلیل آنها برای حباب ها در مسیری درست و مشخص قرار دارد که برای دیگران اینطور نیست.
تاخیر بازده سهام،روش ارزیابی سهام و ارزش دفتری، Tobin'S Qو انتشار سهم جدید،برای مثال از همه اینها برای تشخیص و شناسایی ارزش بیش از پیش سهم در تحقیقات گدشته استفاده شده است ،اما تفسیر کردن این متغیر ها بسیار دشوار و سخت است.آنها همچنین تکان های درونی نا مربوط به حباب ها مثل اطلاعاتی در باره فرصت های سرمایه گذاری شرکت ها بازتاب می کنند.همسو با این دیدگاه که یک تفاوت بسیار زیاد در باور های سرمایه گذاران در باره متقابلاً عمل کردن با محدودیت و اجبار فروش کوتاه که منجر به ارزش بیش از حد واقع می گردد،Diether فهمید که با این تفاوت بسیار زیاد بازده سهام در آینده به طور غیر عادی کاهش می یابد و کم می شود.
نتیجه گرفتن از تحلیل این تفاوت در مدل Diether اجازه برای آزمودن مستقیم پیش بینیهای مدل ها را می دهد.استفاده کردن از داده های آنها برای ساختن و ایجاد کردن تحلیل های مشابه باعث شد که ما نتیجه ای پیدا کنیم که به شرح ذیل است:اول،به عنوان پیش بینی شده با این مدل،انبوه پراکندگی ها و تفاوت ها همبسته است با انبوه اندازه گیری های Tobin's Q ، خالص انتشار سهم های جدید و سرمایه گذاری حقیقی.
دوم ، بهره بردن از ابعاد در اندازه گیری داده ها ، ما بردار برگشت (پسرفت) را تضمین می زنیم و تکان های تفاوت (پراکندگی) که بر فرصت های سرمایه گذاری جاری عمود هستند تشخیص می دهیم.
دوباره به عنوان پیش بینی توسط مدل ، وظیفه واکنش محرک برای Tobin's Q ، انتشار سهم بالاتر و سرمایه گذاری حقیقی بالاتر همگی قطعی هستند و منجر به تکان های تفاوت (پراکندگی) قطعی می شوند.
در نهایت مغایرت تجزیه از افت بردار تخمین زده شده معلوم می کند که ، بخش قابل توضیحی از تغییر در داده ، تکان های تفاوت یک فشار بزرگی بر انتشار سهم دارد ، یک فشار نسبتاً کم روی Tobin's Q دارد و یک فشار خیلی کم روی سرمایه گذاری حقیقی دارد.
این مقیاس های آشنا با دیگر خاصیت کمی مهم مدل ها سازگاری دارد ، برای مثال حباب های بزرگ لزوماً بر تحقیق های بزرگ سرمایه گذاری دلالت نمی کند.
تحقیقات اخیر در زمینه مالی ، پشتیبانی ، تجربی افزوده ای را برای فرض مدل ها فراهم آورده است.
جالب توجه این است که Diether خبر می دهد که تفاوت (پراکندگی) بالا بازده آتی کم پیش بینی می کند.
یک پورت فوی (سبد سهام) در بالاترین تفاوت منجر به می شود که سبد سهام کمترین عملکرد را داشته باشد یعنی سالانه 48/9% Chen مدارک وابسته ای را ارائه کرده است.
به جای استفاده از اطلاعات پیش بینی شده آنالیزگران ، آنها یک اندازه وسعت نظر را معیین کردند که بر اساس تعداد صندوق های پشتوانه که جلوگیری می کند از گرفتن یک موقعیت کوتاه بدهی نسبت به محدودیت ها و فشارهای قانونی پایه ریزی شده است.
آنها یافتند که محدودیت های کوتاه سهام بازده های آتی کمی دارند.
مدرک افزوده بر اثرات قیمت محدودیت های فروش کوتاه که توسط Jones و Lamant فراهم آورده شده است.
آنها نشان می دهند که سهام هایی که گران بودند در طی سالهای 1920_1930 نسبت به سهام های دیگر بازده کمی تحویل گرفته اند.
در استفاده بیشتر از اطلاعات اخیر ، Ofek ، Richard son خبر دادند که در بهار سال 2000 متلاشی شدن حباب اینترنت هم زمان بود با یک تأمین ذاتی سهم های جدید ایجاد شده توسط انقضای محدودیت های توقیف ها نهایتاً تشریح بر جزئیات خارجی D'Avolio درباره بازار برای سهام قرضی مدرک وسیع مستقیم آماده می کند که طبق آن فروش کوتاه گران و گزاف است.
Sapeinza ، Polk نیز کوششی کردند تا اثر تخریبی حباب های قیمت سهام روی سرمایه گذاری حقیقی اندازه بگیرند.
آنها بحث می کنند که انتشارهای سهام جدید ، تعهد های درآمدی احتیاطی ، و بازده عقب افتاده می تواند به عنوان مثال برای حباب ها باشد.
استفاده از Tobin's Q برای کنترل فرصت های سرمایه گذاری باعث شده آنها بفهمند که با پیش بینی های آنها سازگار است، این مثالها از حباب ها به طور قطعی و آماری مهم وارد یک برگشت برای سرمایه گذاری می شوند.
در حالی که تعداد زیادی از نتایج آنها با پیش بینی های مدل ها سازگار اند ، استفاده آنها از Tobin's Q برای کنترل فرصت های سرمایه گذاری حیرت آور و مسئله ای عجیب است.
در مدل ها Tobin's Q هم زمان به حباب وابسته است.
این حقیقت ضریب برآوردی نمونه حباب که در تئوری می تواند حتی برای تولید علامت اشتباه بطور جدی کافی باشد ، تحت تأثیر قرار می دهد.
نمونه متفاوت ها توسط مغایرت از این مشکل جلوگیری می کند و به علاوه خط مشی اقتصاد سنجی ها نگرانی های درونی درباره فرصت های سرمایه گذاری را به حداقل می رساند.
Panageas بطور مشابه بحث می کند که Tobin,s Q نمی تواند به عنوان نمونه ای برای فرصت های سرمایه گذاری مورد استفاده قرار گیرد.
در مدل او ، سرمایه گذاری حاشیه ای دارائی و ثروت نامحدود دارد.
به عنوان نتیجه ، انتشار سهم هیچ اثر حاشیه ای برروی قیمت ندارد و انتشار سهم جدید بی نتیجه است.
Tobin's Q یک آمار مناسب حتی در حضور حباب ها برای سرمایه گذاری می باشد.در مغایرت، در مدل ها شیب روبه پائین تقاضا برای سهم ها منجر به یک جدایی بین Q نهایی ومیانی می گردد، وTobin'sQ دیگر یک آمار مناسب برای سرمایه گذاری نیست .مدرک در اثبات این توجه به شیب روبه پائین تقاضا برای سهم ها توسط MulinsوAsquith نیست داده شده است،این دو نفر کسانی هستند که خبر می دهند که افت ارزش سرمایه و در ادامه اخبار ثانوی سهام ارائه می شود .
مدرک افزوده توسط scholesوhoulthasonپیشنهاد شده است ،این دو کسانی اند که تجارت های مسدود را مطالعه کردند وs&p500کسی که شاخص lodenerرا مضاف بر این مطالعه و همچنین bagwellکسی که انتشار مهم را امتحان کرد وکسی که بازخرید حراج و فرآیند آلمان رامطالعه کرد.
دیگر مقالات تجربی درراه های مختلفی مرتبط هستند تحریک کردن در بخشی به وسیله ی احتمال حباب ها در قیمت سهام توسطmarkذکر شده است و مقایسه واکنش سرمایه گذاریTobins'Q،بنیادی عریضاً نتیجه می دهد که سرمایه گذاری به طورمقدماتی توسط بنیادی ها هدایت می گردد.
وchirinko تست های مشابهی را تکمیل کردند که شامل هر دو اندازه گیری ها یعنی بنیادی و بازارschallerمی باشد اما درعوض نتیجه گرفتند که مدارکی مورد توجه درباره وجود حساب هاهست.
ericksonوwhitedوbondوcummins تخمین زدند که معادلات و معادلات سرمایه گذاری (19)که حباب های قیمت سهام محتمل بر منبع بر منبع سنجش خطااند در tobin'sQوجود دارد.
در بخش بعدی این مقاله شروع به کاوش کردن مفهوم ها برای رفتار شرکت ویک مدل موازنه ساده و باور های ناهمگن سرمایه گذار زیر محدودیت های فروش،در بخش سوم اطلاعات و خط مشی اقتصاد سنجی توضیح داده می شود .و در ادامه توضیح درباره نتایج تحربی ها ارئه می گردد.در بخش چهارم نتیجه گیری می کند.
2.یک مدل سرمایه گذاری،انتشار سهم،حباب ها: این بخش یک مدل ساده رفتار شرکت زمانی که سرمایه گذاران با باورهای ناهمگن با محدودیت های فروش کوتاه در بازار سهام روبه رو می شوند را توسعه می دهد.گام اول جمع آوری تقاضاهای فردی ناهمگن در سبد سهام برای بدست آوردن تقاضا برای سهم های جدید شرکت است.
تقاضا نشان داده است که با درجه تفاوت باورها افزایش می یابد.
یک مدیر کسی که کاملاً عقلانی و آگاه به این منحنی تقاضا است سهم های جدید منتشر خواهد کرددر حالی که گرفتن داخل حساب روی قیمت سهام اثر می گذارد .به طور مقایسه ای تمرینات ساکن نشان می دهد که تفاوت زیاد شده نه تنها به انتشار سهم جدید منجر می شود بلکه اغلب به یک کاهش ارزش سرمایه و یک افزایش سر مایه گذاری حقیقی می انجامد.تفاوت افزایش یافته اغلب تعادل ارزشTobins'sرا افزایش می دهد.
این رخ می دهد در بخشی برای دلیل مدلQعادی برای مثال اینکه قیمت های تعدیل نهایی سرمایه گذاری رشدکرده اند .اماtobins'sمعمولاٌبالاتر است زیرا حباب افزایش می یابد .این بخش مقاله با یک مذاکره درباره مفهوم تجربی مدل نتیجه می گیرد.
1/ 2 تقاضا برای انتشار سهم جدید: ما فرض می کنیم که تقاضای سرمایه گذاران برای سهم ها به وسیله ی تفاوت میان ارزش اولیه و ارزش جاری هدایت می شود .برای سادگی ها جلوگیری کردیم از تقاضای احتکار آمیز بر پایه ی تفاوت بین قیمت جاری ، قیمت احتمالی آتی سهم ها در مغایرت با سرمایه گذاران ،مدیران باورهای بی غرض و تحت تاثیر واقع نشده درباره ی ارزش بنیادی شرکت دارند که باVعلامت گذاری می شود.
ارزیابی نا همگن سرمایه گذار باVعلامت گذاری می شود، جایی که V e[0,00]یک متغیر تصادفی که دگرگونی طرز فکر ویژه در باورهای سرمایگذاران اندازه گیری می کند.pعلامت ارزش بازارشرکت می باشد .ما فرض می کنیم سبد سهام تقاضا یرای سهم های شرکت از این فرمول بدست می آید .w=j(vV-p)ارزیابی متقابل درjممکن است تفاوت ها در رفتار ها وطرز برخورد ها نسبت به ریسک افزایش دهد،مثل حدود گوناگونی .برای مثال،شرکت مستعد است تا با مشکلات کنار بیاید ،شاید نیاز به گوناگونی کمتر در دلایل انگیزه سرمایه گذاران دارد و ممکن است بعداٌjبالاتر داشته باشد .همانطور که نشان داده شد ،میزان تخریب واقعی وابسته بهjاست.از ضرب کردن دارائی سرمایه گذاران و تقسیم ارزش بازار شرکت تقاضای سرمایه گذاراز کسر دارائی سرمایه گذار به یک کسر ارزش شرکت می انجامد.ما رجوع می کنیم به نسبت قیمت بیش از ارزش بنیادی یه جای حباب بدون زیان عمومی (کلی)ما فرض می کنیمw=1 تحت محدودیت های فروش کوتاه ،تنها سرمایه گذارانی که هیچ موقعیت غیرصفری در سهام هایشان گرفتن،فرض میکنیم کهv تابع تخریب انبوه تقاضا برای سهم هاست .
برای وصف کردن تابع تقاضا ما فرض می کنیم که v به طور عادی تخریب شده است،سپسE(v)=1 می باشد.این عادی شدن این فرض را تحمیل می کند که میانگین باورها بیفرض و تحت تأثیرواقع نشده است.
این اغلب بر خالص تقاضا برای سهم ها که صفر است دلالت می کند زمانی که نسبت قیمت به ارزش بنیادی برابر یک است و محدودیت های فروش کوتاه الزام آور نیستند.
تغییر مکان در تقاضا منجر به افزایش در تفاوت وابسته به درجه ی برش و کوتاه سازی می شود واز این رو میزان خط توزیع نرمال برای حباب ارزیابی می شود.برای فهمیدن معنی تغییر مکان منحنی تقاضا برای سرمایه گذاری،ما حالا به مشکلات شرکت مراجعه می کنیم.
شرکت در عرضه سهم های خودش یک صاحب امتیاز است،از این رو انتشار سهم تصمیم مشابه با مشکل انحصاری استاندارد است.
در این حالت هزینه حاشیه ای واحد است و برابر سود حاشیه ای است.این هزینه ها و سود ها متناسب هستند بدین منظور می توان آنها را در معادله حذف کرد.
نتیجه می گیریم که حباب در موازنه مثبت است و با هزینه حاشیه ای بیش از قیمت که نتیجه ی صاحب انحصار بودن است قابل قیاس است.یک خصوصیت کلیدی مدل هااین است که انتشار سهم های جدید شرکت هرگز حباب ها رابه پائین تر از ارزش بنیادی خودش هدایت نمی کند.
این موازنه در نمودار فوق نشان داده شده است ، که منحنی تقاضای بازارو منحنی درآمدعملیاتی حاشیه ای برای انتشار سهام جدید برای پارامتر های ارزش رسم می کند.
این پارامتر های ارزش در موازنه ی قیمت سهام نسبتاً بیش از ارزش واقعی خود می شوند و شرکت حدود 14% سهام خود را به مردم می فروشد.
قیمت سهام در موازنه منحصراً به طور قطعی با توجه به طبقه تفاوت تعیین می شود.
از انجایی که سایز موازنه انتشار سهام تنها به تفاوت وابسته نیست،اما اغلب بر یک پارامتر می باشد.برای هر سایز حباب،سایز انتشار سهم قراردادی است و ممکن است بزرگ یا کوچک باشد و وابسته به ارزش آن است.ما در مرحله بعد اثر افزایش در تفاوت بروی تعادل و موازنه حباب و انتشار سهام رسیدگی می کنیم.
البته یک افزایش در تفاوت موجب افزایش در سایز موازنه ی حباب می گردد.
واکنش موازنه حباب منجر به افزایش تفاوت کمتر از منحنی تقاضای بدست آمده از قابلیت ارتجاعی است.مبنی بر این یک شرکت در این واکنش برای افزایش تفاوت سهم جدید منتشر می کند.
این اغلب سهم منتشر شده را کسر می کند.این افزایش در تقاضا در سهیم بودن به طور کافی افت در سهم بازار را جبران می کند،و افزایش در تفاوت منجر به افزایش در انتشار سهم می شود.
2/2 سرمایه گذاری و بهای سرمایه: بی پرده مشخص است که افزایش در تفاوت منجر به کاهش بهای سرمایه و یک افزایش در سرمایه گذاری می شود.این بیان و ابراز معلوم می کند که اثرات حباب روی بهای سرمایه معمولاً می تواند صفر شود.
اگرچه حباب اثر مثبت دارد و شرکت به طور فعالانه با انتشار سهم ها از حباب ها بهره می برد.
سپس این بر کاهش بهای سرمایه اثر دارد.
این کاهش نه تنها وابسته به سایز حباب نیست بلکه به سایز انتشار سهم جدید وابسته است.
مقیاس حباب برای اشکار کردن این تخریب بهای سرمایه کافی نیست.
برای آن شرکت ها یی که حباب های بزرگ دارند می تواند در موازنه پا فشاری کنند در حالی تنها یک فشار کوچک روی بهای سرمایه دارند.
افزایش در تفاوت منجر به افزایش ارزش های موازنه می شود.بنابر این سمت راست معادله کاهنده در تفاوت خواهد بود.فرض می کنیم سود نهایی سرمایه کاهنده ای ضعیف است،پس سمت چپ معادله کاهنده ای یکنواخت است،از این رو افزایش در تفاوت به سرمایه گذاری بیشتر دلالت می کند.
3/2 Tobin's Q : Tobin'sQ نسبت ارزش بازار سهم به جایگزین ارزش سرمایه.
به زبان دیگر ارزش Tobin'sQ عادی (بنیادی)است و مساوی میانگین ارزش سرمایه ی تآمین شده.
این است که Tobin'sQ فقط اندازه ی نهایی و درست حباب است.
برای حل این رایطه میان سرمایه گذاری و Tobin'sQ از این بیان برای جایگزین در شرایط طبقه اول سرمایه گذاری استفاده کنید.در فقدان یک حباب این معادله دوباره سازی و نتیجه آن تعادل در موازنه ی ارزش Tobin'sQ می شود که برابر 1 است و به علاوه ی سازگاری با بهای جدید.
زمانی که حباب مثبت است اگرچه شمارندهی سرمایه گذاری Qدر رابطه با معادله است شامل دوره ی اضافی می شود که بازتاب آن جدا کردن ارزش های مدیر و ارزش های سرمایه گذار می گردد.
زمانی که تصمیم سرمایه گذاری حقیقی اتخاذ می شود مدیران این جداسازی را نادیده می گیرند زیرا آنها تنها به ارزش بنیادی آینده اهمت می دهند نه ارزش بازار،از این رو موازنه Tobin'sQبه دو دلیل تجاوز میکند.
اول،هزینه های سازگاری و دوم،حباب ها این توصیف صفات اختصاصی Tobin'sQ دو معنی و مفهوم جالب دارد.
اول اینکه حتی با وجود اینکه شرکت با انتشار سهم های جدید از حباب بهره می برد و از افزایش سرمایه گذاری حقیقی سود می کند اینTobin'sQ را به هزینه(بهای)نهایی سرمایه گذاری هدایت نمی کند.
از این رو تحقیق اخیر در توجیه استفاده از Tobin'sQ یا ارزش دفتری نمونه ی از حباب هاست .اگر چه اقتصاد سنج ها هنوز نیاز دارند که Q را شناسایی کنند تا بازتاب آن در فرصت های سرمایه گذاری بفهمند.دوم اینکه چونTobin'sQ ب روی مقیاس حباب و بازده سرمایه گذاری در استفاده از آن تأثیر می گذارد، از Tobin'sQ برای کنترل فرصت های سرمایه گذاری که احتمالاً خیلی گمراه کننده اند استفاده می شوند.
معکوس کردن معادله برای حل سرمایه گذاری معلوم می کند که ضریب پیش بینی شده برای دورۀ حباب حتماً منفی خواهد بود.ضریب روی دوره ی حباب منفی است،زیرا بازده می خواهد Tobin'SQ نزولی را تعدیل می کند توسط مقدار این شکاف میان Tobin'sQ و Q حاشیه ای و شکاف متناسب با حباب.
از این رو شرطی روی Tobin'sQ هست که حباب را منفی می کند .شکست خوردن در شناسایی این می تواند آشکارا منجر به استنباط معیوب گردد.
خلاصه کردن این نتایج،باورهای ناهمگن و محدودیت های فروش کوتاه می تواند حباب تولید کند .
زمانی که توزیع ارزیابی های سرمایه گذاران نرمال نیست تفاوت ها در باور ها افزایش می یابد و سایز و میزان حباب ها و انتشار سهام جدید افزایش می دهد.
این بهای سرمایه را می کاهد و سپس به سرمایه گذاری تحریک می کند.
مقیاس حباب ها تنها برای تعیین کردن مقیاس تخریب کافی نیست،بلکه این فعل و انفعال بین حباب و کسر سهام جدید منتشری است که اهمیت دارد .
در آخر ما می بینیم که ارزش موازنه Tobin'sQ در حال افزایش است نه تنها نرخ سرمایه گذاری بلکه اغلب اندازه ی حباب ها زیاد می شوند .نتایج ما پشتیبانی برای تمرین عادی استفادهی Tobin'sQ به طور غیر مستقیم اندازه حباب های قیمت سهام .به عنوان استدلال مشابه ،بر خلاف پیش بینی های مدل ما استفاده Tobin'sQ به عنوان فیلتر برای فرصت های سرمایه کذاری زمانی که اثرات حباب ها روی سرمایه گذاری حقیقی امتحان می کنیم.
3.تحلیل تجربی : تحلیل تجربی ما روی نسبت جاری پیش بینی شده تفاوت باور های سرمایه گذاران در باره ی انتشار خالص سهام و سرمایه گذاری واقعی و Tobin'sQ تمرکز می کند .
ما اول گرایش در تفاوت،انتشار سهام خالص و Tobin'sQ و سرمایه گذاری در طول سال های 2000 -1986 مقایسه می کنیم.
ما شرکت ها را به لیست تغییر سهام نیویورک تقسیم کردیم و همچنین لیست ناسداک،زیرا تغییرات قیمت سهام به طور زیادی توسط حباب ها هدایت شده است.
ما بعداً جزئیات بیشتری در باره ی طبقه های شرکت و فرصت های سرمایه گذاری شرکت ها انالیز خواهیم کرد.
بحث در بخش گذشته سختی های انتشار دوباره را برجسته کردیم.
به خصوص انتشار سهام خالص و Tobin'sQ وسرمایه گذاری حقیقی همگی واکنش های درونی تفاوت هستند که نمی توان به طور اقتصادی وجود و مقیاس حباب ها و بازده سرمایه را تعیین کرد.استراتژی تجربی ما این تعیین مشکل را با اتخاذ دو ایده مورد خطاب قرار داد.
اول مغایرت پیش بینی های عایدات قابل بحث را فراهم آورده و به عنوان یک مثال خوب برای قضاوت در ایده های سرمایه گذار در باره ارزش سهام در نظر می گیریم.
این متغیر دنباله ای مطلوب برای امتحان کردن مدل ما خواهد بود.
زیرا این منحصراً مقیاس حباب در موارنه را تعیین کرد.
این مطلوب است زیرا با مثال های حباب استفاده شده در تحقیق اخیر در تضاد است.هیچ دلیل آشکارایی برای تفاوت و ارتباط آن با فرصت های سرمایه گذاری نیست .
دوم جزئی در استراتژی تجربی ما یک بازگشتی به Tobin'sQ است که جدا از شناخت های اجزای بیرونی تفاوت مثال ما هست.
پس از بررسی نمودار های حضور حباب و عدم حضور حباب و همچنین بررسی فرمول ها و روابط به دست آمده حال باید کمی به توسعه و بسط دادن آنها بپردازیم.
این افزایش نیز همزمان بودن با افزایش نرخ رشد تفاوت برای دوره ی سالهای 2001_1998.
اگرچه زمان بین تفاوت ها خیلی دقیق نیست اما بخشی از آن قابل بحث و برسی است.
تفاوت نرخ های سرمایه گذاری در سهام های نیویورک و ناسداک می تواند عامل خوبی برای ایجاد این افزایش باشد و منجر به انتشار سهام گردد .
که این با پیش بینی های مدل ما سازگاری کامل دارد.
کنترل قیمت سهام و یکسان سازی باور های سرمایه گذاران می تواند منجر به کاهش احتمال وجود حباب بشود.
از طرفی تزریق سرمایه می تواند نیز در جلوگیری ایجاد حباب تاثیر گذار باشد.
برای آزمودن پیوند تجربی میان تفاوت Tobin'sQ و انتشار سهام خالص بررسی می کنیم و ما خطوط پایه مختلفی را اضافه می کنیم.
تغییر تفاوت ها به افزایش در Tobin'sQ و زیاد شدن انتشار سهام می انجامد .
هر دو این واکنش ها با پیش بینی های مدل ما سازگار است.
آنها اغلب مقیاس نسبی بزرگ واکنش سرمایه گذاری است .
برای تشخیص مقدار کمی اهمیت این نتایج،ماواریانس تجزیه را تخمین می زنیم،ما نتایج 10 سال مشابه را بررسی کردیم و نتایج مشابه ای هم یافتیم.
واریانس تجزیه ها پیشنهاد می کنند که تفاوت تنها حساب هایی برای شکاف کوچک سرمایه گذاری است.
این یافتن تعجب آور نیست ، زیرا دلایل مختلفی وجود دارد.
اول اینکه در بالا ذکر شد ، با اطلاع ما می توان تخمین زد که اجزای حباب متفاوت نیستند.
دوم آنالیزگران اطلاعات معقولی را ارائه می کنند.
تفاوت در پیش بینی های آنالیزگران تقریباً دست کم گرفته می شوند و مخالف در بازار نادیده گرفته می شود.
در آخر این مدل دلالت می کند که اثر حباب ها روی سرمایه گذاری محدود خواهد بود.
از آنجائیکه شرکت بی اشتیاق نسبت به بهره بردن از حباب در موازنه اند.
4.نتیجه گیری : این مقاله یک مدل که تفاوت عقاید سرمایه گذاران را افزایش می دهد و منجر به افزایش قیمت های سهام به بیش از ارزش بنیادی آنها می شود می گردد را توسعه می دهد.
ما در نظر می گیریم که انتشار سهم ممتاز و تصمیمات سرمایه گذاری برخی از مدیران را در واکنش به کاهش قیمت تحریک می کند و این بر قیمت های موازنه تأثیر می گذارد.
مدل ما پیش بینی می کند که افزایش تفاوت باورها منجر به افزایش Tobin's Q و خالص انتشار سهام و سرمایه گذاری حقیقی می شود.
اگر چه می فهمیم تفاوت توسط حباب ها به تخریب سرمایه گذاری حقیقی هدایت می شود.
این مهم است که حباب های قیمت سهام لزوماً اشاره به تحقیق های بزرگ فعالیت های مالی و سرمایه گذاری ندارند و در این حالت منحنی تقاضا برای سهم های جدید کاهش یافته و سرازیر می شود.
در آخر ، سرمایه گذاری اضافی ساختار مناسبی برای چارچوب تعیین اثرات واقعی حباب ها آماده می کنند.
مترجم : محمد آزادفر