کنکاشی در علل افت تحصیلی در نظام آموزشی ایران
افت در لغت به معنای افتادن – نقصان – کاستی و کاهش است و اصطلاح آموزشی آن افت تحصیلی است که در معنای عام به مردودی دانش آموزان و تکرار پایه ی تحصیلی اطلاق می شود .
گرچه علل افت در مقاطع مختلف تحصیلی تا حدودی با یکدیگر تفاوت دارد اما شاید بتوان یک سری علت را بطور عام بیان کرد و بطور اخص در هر پایه ی تحصیلی نیز عوامل خاص آن را بیان نمود .
بررسی علل افت تحصیلی در مقاطع مختلف احتیاج به یک پژوهش و تحقیق گسترده با دسترسی به آمار و ارقام مردودی در هر درس و تجزیه و تحلیل آنها دارد که بایستی با یک تلاش گسترده وبا تیمی ورزیده از متخصصین مقاطع و رشته های مختلف وبا کمک گرفتن از متخصصین علوم تربیتی خارج از آموزش و پرورش انجام گیرد و راهکارهای مناسب برای کاهش آن ارائه گردد .(از ضروری ترین کارها در آموزش و پرورش همین است ) افت تحصیلی را می توان به دو دسته تقسیم کرد
1- افت تحصیلی آشکار ( کمی ) : مشخصا به تعداد آمار مردودی هر پایه و تکرار آن اطلاق می شود ( بعنوان مثال با توجه به آمارهای موجود سال تحصیلی گذشته 4 ملیون دانش آموز مردود شده اند که اگر آمار دانش آموزان را 16 ملیون نفر فرض کنیم به عبا رتی %25 دانش آموزان مردود شده اند )
2- افت تحصیلی پنهان ( کیفی ) که خود به دو دسته تقسیم می شود :
الف : شامل دانش آموزانی می شود که برای جلوگیری از مردود شدن با توسل به شیوه های مختلف اقدام به گرفتن نمره نموده و جان به سلامت می برند که ممکن است ضعف خود را در پایه های بالاتر نشان داده و یا آن را جبران کنند .
ب : افت را اگر به معنای کاهش بگیریم هرگونه کاهش در رسیدن به اهداف آموزش و پرورش اعم از علمی و تربیتی و پرورشی افت محسوب می شود که به چند مورد اشاره می شود
1- یکی از ا هداف آموزش و پرورش در هر جامعه ای انتقال میراث فرهنگی جامعه به نسل های بعدی است بنا بر این به همان تعداد که در جامعه ای افراد بی توجه به ارزش های فرهنگی جامعه وجود داشته باشد و یا به همان نسبت که ارزش های فرهنگی در درون افراد نهادینه نشده باشد ( افت ارزش ها ) آموزش و پرورش در رسیدن به اهداف خود دچار افت گردیده است ( نمونه های آن تقلب کردن دانش آموزان در جلسه ی امتحان – رواج دروغ گوئی در جامعه – ریا – فریبکاری – غیبت - .............. )
2- اگر هدف دیگر آموزش و پرورش را، پرورش انسانهای قانونمند بدانیم هر نوع قانون شکنی – دور زدن قانو ن – گریز از قانون توسط افراد جامعه به معنای کم اثری روشهای آموزشی بکار گرفته شده در آموزش و پرورش در جامعه است .
3- هدف دیگر آموزش و پرورش ساختن افرادی است که بتوانند با استفاده از آموخته های خود بر مشکلات فائق آیند بنا براین وجود مشکلات خانوادگی – اجتماعی - اقتصادی – سیاسی و ...... و ناتوانی افراد برای غلبه بر آنها نوع دیگری از افت تحصیلی را نشان میدهد .
4- به هر میزان جامعه ای تا رسیدن به مرز خود کفائی فاصله داشته باشد افت روشها ی آموزش را در حدی که وظیفه ی آموزش و پرورش است نشان می دهد زیرا با 12 سال که افراد اعم از زن و مرد در مدرسه می گذرانند چنانچه نظام آموزشی پویا و از انعطاف لازم بر خوردار باشد بایستی بتواند افرادی را تربیت کند که ضمن آنکه گلیم خود را از آب می کشند به رفع نیازهای جامعه کمک کنند .
مشخص است که این نوع افت را بصورت کمی نمی توان محاسبه کرد و به عبارتی از نظرها پنهان است و کسی را بابت آن محاکمه نمی کنند .
در حالت کلی باید گفت هر نوع کاهش در رسیدن به اهداف آموزش و پرورش که در جوامع مختلف متفاوت است افت به حساب می آید و هر عاملی که وجود آن باعث پیشرفت تحصیلی می شود نبود و یا نقصان آن در نظام آموزشی باعث افت تحصیلی می گردد .
با این مقدمه و ذکر این نکته که دلایل ذکر شده در زیر بیشتر به جنبه های آموزشی معطوف می باشد و به صورت اجمال بیان شده که مسلما بیان مفصل آنها از حوصله ی این مقال خارج است و نیاز به نوشتاری دیگر دارد تعدادی از علل افت تحصیلی را بیان می کنیم که البته می توان آنها اولویت بندی کرده و تاثیر هر کدام را مشخص نمود .
1- نا پایداری مدارس ( تعویض مکرر و هر ساله ی کادر اداری و آموزشی مدارس که امکان برنامه ریزی منسجم و چندین ساله را نمی دهد )
2- بی توجهی به هنر (خط – موسیقی – نقاشی – تئاتر - .......) در مدارس که باعث شکوفا نشدن استعدادهای دانش آموزان در این زمینه و همچنین خمودی و سستی و بی رغبتی آنها به آموزش می شود .
3- کمبود فوق برنامه های موثر و محدود شدن فوق برنامه های به برگزاری تعدادی مسابقه ی احکام و ..... ( نا کار آمدی مربیان پرورشی )
4- عدم کارائی مشاورین مدارس ( محدود شدن وظیفه ی مشاوره به هدایت تحصیلی صرف که آنهم به درستی انجام نمی گیرد )
5- کمبود فضا و تجهیزات و ساعات کارگاه و آزمایشگاه و کمر رنگ شدن نقش آزمایش در تدریس و اکتفا کردن به تئوری
6- عدم استفاده از تکنولوژی های روز در آموزش ( CD های آموزشی - ویدئو پروژکتور - فیلم های آموزشی – اینترنت )
7- عدم وجود جو شادی در مدارس ( پخش موسیقی در زنگهای تفریح و ساعات ورزش و مناسبتهای ملی و مذهبی )
8- بی توجهی به اردوهای آموزشی و نقش تربیتی موثر آنها
9- بی هویت شدن مدارس متوسطه با عمومی شدن سال اول و جدا کردن سال آخر به عنوان پیش دانشگاهی
10- بی هویت شدن هنرستانها با کاهش دوره هنرستان از 4 سال به 2 سال و کوتاه شدن آموزشهای حرفه ای در دوره ی متوسطه .
11- فعال نبودن گروههای آموزشی در مدارس ( عدم تعامل معلمان هم رشته با یکدیگر در طرح سئوال – انتقال تجربیات – اتخاذ روشهای موثر تدریس - .......... )
12- فرمایشی بودن شورای معلمان و نبود چارچوب مشخصی برای حیطه ی اختیارات آن که باعث می شود معلمان خود را در تصمیم گیری و تصمیم سازی ها شریک ندانند که این با عث کاهش عشق و علاقه ی معلمان به کار خود می شود .
13- مدیریت خود محور و غیر مشارکتی مدارس و بی توجهی به نظر معلمان در انتخاب مدیران
14- شلوغی کلاسهای درس از لحاظ تعداد دانش آموز ( با لا بودن نرم کلاس ) و در نتیجه عدم شناخت کافی معلمان نسبت به دانش آموزان که باعث بی توجهی به تفاوتهای فردی آنها هنگام تدریس و علا وه بر آن مبتلا شدن به بیمار ی های مختلف از جمله حنجره می شود .
15- شلوغی مدارس و عدم تعریف مشخص و استاندارد از صندلی کلاس ( همانند تخت بیمارستانی ) و تعداد دانش آموزان قابل قبول برای یک مدرسه .
16- وجود بی نظمی در کلاسهای مدارس متوسطه در سالهای اخیر با تغییر میز و نیمکت ها با صندلی های دسته دار .
17- علا وه بر آن مطلوب نبودن صندلی ها برای نشستن به مدت طولانی ( حداقل 5/4 ساعت در روز )
18- عدم تناسب بعضی از مطالب آموزشی با پیش آموخته های دانش آموزان .
19- کاربرد روشهای تدریس غیر فعال و سنتی که باعث خستگی دانش آموزان و بی تحرکی آنها و فعال نشدن فکر و ذهن آنها می شود .
20- دو شیفته بودن مدارس که باعث خستگی دانش آموزان در ساعت آخر می شود و امکان فعالیت فوق برنامه را نیز از بین می برد .
21- عدم تناسب آموزش های مدرسه ای با نیازهای بازار کار .
23 – عدم ثبات در اهداف و روشها ی آموزشی و پرورشی که با تغییر دولت ها به یکباره کل سیاست گذاران و به تبع آن سیاست گذاری ها عوض می شود .
24- لحاظ نکردن نظر معلمان در برنامه ریزی ها ی سالانه ی کلاسی که باعث نارضایتی شغلی معلمان می شود .
25- وضعیت معیشتی نا مطلوب معلمان که باعث دو شیفته کار کردن و یا دو شغل بودن آنها می شود و باعث می گردد با روحیه ی مناسب در کلاس درس حاظر نشوند .
26 – کاهش منزلت اجتماعی معلمان به علت مشکلات معیشتی
27 - بی انگیز ه بودن معلمان نسبت به مطالعه و در نتیجه تکرار مکرر مطالب بدون ایجاد جاذبه ی جدید برای دانش آموزان
28 – طراحی غلط سئوالات امتحانی و نبودن استانداردهای مناسب برای طرح سئوال که باعث می شود آموخته های دانش آموزان و تحقق اهداف هر درس به درستی اندازه گیری نشود .
29- سد کنکور و پائین بودن ظرفیت پذیرش در دوره های روزانه ی دانشگاهها .
30 – بیکاری قشرهای تحصیل کرده و پائین بودن در آمد افراد تحصیلکرده شاغل و در مقابل درآمد زا بودن شغل های کاذب
31 – آشفتگی بازار کار و عدم نظارت بر واحدهای صنفی و عدم نیاز به آموزش های تخصصی برای دائر کردن واحد صنفی