دانلود مقاله بازنمایی از مهاجرت بین‌ المللی سرمایه‌ های انسانی

Word 206 KB 11540 48
مشخص نشده مشخص نشده روانپزشکی - روانشناسی - علوم تربیتی
قیمت قدیم:۲۴,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۹,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • بازنمایی از مهاجرت بین‌المللی سرمایه‌های انسانی

    در آخرین سال‌های قرن بیستم‎, فرار مغزها‎, کمبود مهارت‌ها و فقدان فرصت‌های شغلی مسایل عمده‌ای هستند که سیاست‌گذارانی را که با تحقیق و توسعه در دولت‎, دانشگاه و صنعت ارتباط دارند‎, نگران کرده‌اند‎. اگرچه حرکت نیروی کار‎, به‌خصوص در بین نیروی کار بسیار ماهر‎, در عرض مرزهای سیاسی راه حلی را در ارتباط با نگرانی‌های مذکور به بعضی از دست‌اندرکاران ارایه می‌دهد‎, اما باعث ایجاد مشکلاتی برای دیگران می‌شود‎.

    در این مقاله‎, با استفاده از تحقیقات مختلف تجربی ومطالعات زمینه‌ای سعی شده است تا بازنمایی از انواع مختلف حرکت منابع انسانی در عرض مرزهای ملی ارایه شود و در این باره که گروه‌های متنوع افراد بسیار ماهر تحت تاثیر چه‌عواملی دفع و جذب می‌شوند‎, بحث خواهد شد‎. در یک دیدگاه کلی‎, مقررات مهاجرت‎, سیستم مالیات‌بندی‎, امکانات مطالعاتی خارج از کشور‎, کیفیت کار‎, گستردگی ارتباطات‎, توسعه تجارت خارجی و علایم عرضه و تقاضای بازار نیروی کار در تصمیم‌گیری نقل مکان مهاجران بسیار ماهر به کشورهای خارجی نقش مهمی را ایفا می‌کنند‎.

     

     

     

     

     

    مقدمه

    فرار مغزها زمانی رخ می‌دهد که جریان خروجی دانشجویان ثابت است و با جریان ورودی مشابهی از دیگر کشورها جایگزین نمی‌شود‎.  به نظر می‌رسد که رقابت برای کارکنان بسیار ماهر شدید و سخت باشد‎. جریان‌های سنتی مهاجرت افراد بااستعداد بین کشورها از جنوب به شمال‎, اینک در بعضی موارد معکوس می‌شود‎. بیشتر کشورهای واقع در جنوب‎, به‌خصوص در جنوب شرقی آسیا و شرق اروپا‎, از نظر فنی پیشرفت کرده‌اند و به میزان بالایی بر روی اقتصادهای مبتنی بر دانش قرار گرفته‌اند و بنابراین‎, جریان مهاجرت دانشمندان و مهندسان ماهر از آنجاها ممکن است متوقف شود‎. بنابراین‎, حرکت فرار مغزها و جذب مغزها ممکن است در تمام جهات صورت گیرد‎: شمال ‎- شمال‎, شمال‌‎- جنوب‎, جنوب ‎- شمال و جنوب ‎- جنوب‌‎. این حرکت ممکن است کشورهایی مانند ایالات متحده آمریکا را که به میزان بالایی به افراد بااستعداد خارجی وابسته‌اند‎, تهدید کند‎. ملت‌ها به طور روز افزونی انتقال تکنولوژی را در درجه اول به‌عنوان پدیده‌ای با جهت‌گیری افراد در نظر گرفته و از این بیم دارند که مزیت رقابتی‌شان را در آنچه به نظر می‌رسد که یک رقابت جهانی برای مهارت‌های ویژه باشد‎, از دست بدهند‎. بنابراین‎, مهاجرت به میزان بالایی به یک بخش غیرقابل تفکیک سیاست‌های تکنولوژی ملی تبدیل می‌شود‎. قابل ذکر است که اندازه چنین تاثیری در بین کشورها تفاوت می‌کند‎. به‌عنوان نمونه‎, در حالی که انگلستان با گسیل‌داشتن‌ودریافت استعدادها فعالانه در حرکت بین‌المللی متخصصان شرکت می‌کند‎, اما کشورهایی مثل روسیه و اروپای شرقی از فرار مغزهاعمدتالطمه‌می‌بینندوخروج‌متخصصان‌ازاین کشورهابه‌پدیده‌ای‌کاملاجدی‌تبدیل‌شده‌است‌‎.به طور کلی‎, مقوله مهاجرت و حرکت بین‌المللی نیروهای بسیار ماهر یک موضوع پیچیده و متنوع است و بنابراین‎, نیازمند سیاست‌های بسیار مناسب و متنوع می‌باشد‎. هرگروه از متخصصان بسیار ماهر تحت تاثیر مجموعه‌ای از شرایط و تسهیلات مختلف جذب و کشیده می‌شوند‎. بنابراین‎, عوامل مختلف دفع و جذب در ارتباط با فرآیند نقل مکان و حرکت گروه‌های مجزای پرسنل بسیار حرفه‌ای در حوزه سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (اروپا)‎, مورد بررسی قرار می‌گیرند‎.

    زهکشی بهترین منابع انسانی

    اصطلاح فرار مغزها معادل با دو کلمه ی Brain Drain در زبان انگلیسی است. Brain به معنی مغز، متفکر و مغز متفکر بوده و برای کلمه Drain نیز معانی چندی از جمله خشکاندن، خالی کردن، تحلیل بردن و زهکشی کردن آورده شده است. بنابراین همانطور که عمل زهکشی، به طور طبیعی یا مصنوعی، باعث بیرون رفتن آب های اضافی یک منطقه می شود یا در کشاورزی، آب اضافی از زمین به وسیله زهکشی گرفته می شود پدیده فرار مغزها نیز باعث بیرون رفتن مغزها یا متفکرانی از یک سرزمین می شود، منتهی مغزهایی که آن سرزمین به وجود آن ها نیازمند است. واژه مغزها شامل همه افراد دانشمند، مخترعین، مبتکرین، تکنسین ها، کارگران ماهر و خلاق، مهندسین، پزشکان، جراحان، متخصصان و سایر افرادی که از دانش بالایی برخوردار هستند، می شود. در جریان قرن 19 و تا جنگ جهانی اول ایالات متحده آمریکا مهم ترین کشور مهاجر پذیر بود زیرا لزوم بهره برداری از منابع آن سرزمین و ایجاد تاسیسات زیر بنایی نظیر شبکه راههای ارتباطی، راه آهن و ... به نیروی انسانی زیادی احتیاج داشت. بنابراین جمعیت زیادی از کشورهای آمریکای جنوبی و مرکزی، اروپا و آفریقا به آن سرزمین مهاجرت کردند. بعدها صنعتی شدن آن کشور باعث شد تا در ماهیت مهاجر پذیری آن تغییراتی به وجود آید و مهاجران ماهر و متخصصی را از کشورهای اروپایی یا کشورهایی که به طور ناکافی صنعتی شده بودند پذیرا گردد. ادبیات مربوط به فرار مغزها از زمان پایان جنگ جهانی دوم و به ویژه از دهه 1960 شکل گرفت یعنی موقعی که کشورهای اروپایی اقدام به بازسازی ویرانه های به جا مانده از جنگ کردند و مدتی بعد چرخه صنعت در این کشورها شروع به کار کرد. این فرایندها نیاز به افراد متخصص و کارآمد داشت. در نتیجه خیل عظیمی از متخصصان، مهندسان و سایر افرادی که از آنها با عنوان مغزها یاد می شود، کشورهای در حال توسعه خود را به مقصد کشورهای پیشرفته تر ترک کردند و از این زمان بود که غارت سرمایه های انسانی شروع شد و مانع دیگری بر سر راه پیشرفت و توسعه کشورهای جهان سوم ظاهر گردید.بعضی از محققان معتقدند که علت ریشه ای تمام مهاجرت ها، شکست جوامع در براوردن نیازها و آرزوهای شهروندانشان است بنابراین فرار مغزها نیز که نتیجه مهاجرت یا کوچ افراد تحصیل کرده و دارای تخصص از کشوری به کشور دیگر است، ریشه در نیازها دارد. طیف این نیازها برای نخبگان و متخصصان هر کشور متفاوت است و شامل ابعاد امنیتی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، علمی و تخصصی می شود. باید در نظر داشت که پدیده فرار مغزها تنها مختص به جلای وطن نیروهای متخصص کشورها نیست. بلکه دانشجویان مشغول به تحصیل در دانشگاههای خارج از کشور را که بعد از فارغ التحصیلی میلی برای بازگشت به وطن ندارند نیز در بر می گیرد.

    مساله فرار مغزها برای کشورهای توسعه یافته چندان بحرانی نیست زیرا چنانچه این کشورها نخبگانی را از دست بدهند، توانایی جذب نیروهای متخصص دیگری را دارند و به اصطلاح مبادله مغزها صورت خواهد گرفت. در صورتی که کشورهای در حال توسعه نه توان حفظ نخبگان خود را دارند و نه قوت جذب نخبگان و متخصصان جدید، بنابراین در اصل، فرار مغزها زمانی محسوس است که جریان خروجی متخصصان و تحصیل کردگان ثابت باشد و با جریان ورودی مشابهی از سایر کشورها جایگزین نگردد. این مساله صدمات جبران ناپذیری به کشورهای کوچک و کم جمعیت در حال توسعه وارد می کند هرچند که امکان دارد حرکت مغزها از یک کشور کوچک اهمیت چندانی را برای کشورهای بزرگ مهاجر پذیر نداشته باشد.

     

    تاثیرات فرار مغزها بر کشورهای مبدا و مقصد

    هم سرمایه های انسانی و هم منابع طبیعی در رشد اقتصادی اثرات تعیین کننده ای دارند. تحقیقات تجربی نشان داده اند که سرمایه گذاری در منابع انسانی بیش از سرمایه گذاری در منابع طبیعی به رشد اقتصادی کمک می کنند. مثلا کشورهای خاورمیانه با منابع عظیم نفتی خود به متخصصان تحصیل کرده ای نیاز دارند تا توسعه اقتصادی خود را فراهم سازند. امروزه نقش بنیادین و اصلی منابع نیروی انسانی در توسعه کشورها امری بدیهی و روشن است و به جرات می توان گفت که ویژگی چشم گیر و بارز کشورهای پیشرفته وجود نیروی انسانی کارا و متخصص است. بنابراین حرکت نیروهای ماهر و غنی انسانی، تاثیرات نمایانی را بر کشورهای مبدا (فرستنده) و کشورهای مقصد (گیرنده) خواهد داشت.مهمترین و واضح ترین اثری که پدیده فرار مغزها بر کشور مبدا می گذارد اتلاف هزینه هایی است که صرف تعلیم و تربیت نیروهای ماهر و تحصیل کرده شده است. کشورهای در حال توسعه همه ساله با صرف هزینه های هنگفت برای بخش آموزش و پرورش که غالبا سهم مهمی از بودجه ناچیز آنها را شامل می شود اقدام به تربیت انسانهای ماهر و متخصص می کنند اما متاسفانه با مهاجرت این افراد به کشورهای پیشرفته صنعتی به ویژه ایالات متحده و کانادا، منابع عظیمی از سرمایه خود را از دست می دهند و این سرمایه به طرف کشورهای مقصد سرازیر می شود. بعضی کشورها با پرداخت یارانه هایی، زمینه ادامه تحصیل شهروندان خود را در مقطع تحصیلات عالی فراهم می سازند. این یارانه ها اغلب شامل پرداخت وامهای بدون بهره، شهریه های اندک دانشگاهی، سکنی گزیدن رایگان یا ارزان دانشجویان در خوابگاهها و کمک هزینه های تحصیلی خارج از کشور است. هر چه سطح تحصیلات بالا رود میزان هزینه صرف شده در بخش آموزش بیشتر خواهد شد. هزینه آموزش پزشکان و استادان به علت طولانی تر شدن دوره آموزش آنها بسیار افزایش خواهد یافت. بنابراین با عزیمت دائمی این قشر از افراد تحصیل کرده به خارج کشور صدمات مالی زیادی به کشور فرستنده وارد می شود.ازآنجایی که آموزش و پرورش یک کالای عمومی به حساب می آید و منافع مثبت مشخصی را برای جامعه دارد بنابراین در نتیجه فرار مغزها صدمات مالی قابل توجهی حادث می شود. با هزینه های بالای تربیت یک متخصص در کشور سوییس که بالغ بر 565 هزار دلار است، از نقطه نظر اقتصادی منافعی که این کشور در قبال جذب متخصصین خارجی بدست می آورد معادل با ارزش صادرات یک سال – سال 2000 – زعفران ایران است. در ایالات متحده مجموع هزینه برای 12 سال قبل از دانشگاه و دوره 4 ساله تحصیلات دانشگاهی حدود 174 هزار دلار برای هر فرد تخمین زده می شود. مجموع هزینه آموزش هزاران فارغ التحصیل دانشگاهی که از کشورهای توسعه نیافته روانه آمریکا شده اند میلیاردها دلار برآورد می شود که این مبلغ را می توان به عنوان کمکهای بلاعوض و ناخواسته کشورهای مختلف به ایالات متحده به شمار آورد.

    منابع مختلف مقدار سودی را که از طریق فرار مغزها نصیب کشورهای جذب کننده می شود نشان داده اند. بعضی چنین برآورد نموده اند که ایالات متحده طی 30 سال بالغ بر صد میلیارد دلار از این راه سود برده و در بین سالهای 1970 تا 1977 بالغ بر 5 میلیارد دلار از محل آموزش نیروهای متخصص مورد نیاز خود صرفه جویی نموده است. بنابراین این کشور و دیگر کشورهای توسعه یافته از دانش و تخصص نخبگان مهاجر سراسر جهان به طور مجانی بهره برداری می کنند. اکثر این مهاجران در زمینه هایی نظیر آموزش و پرورش، مهندسی، پزشکی و دیگر خدمات تخصصی مشغول کار هستند. کار این نخبگان برای کشورهای میزبان دارای منافع اجتماعی مشخص و مهمی است که در کشورهای مبدا به این منافع توجهی نمی شود. این نکته را هم باید در نظر گرفت که مهاجرت متخصصین کشورهای در حال رشد در فعال ترین دوره سنی آنها صورت می گیرد. یعنی آنها بلافاصله بعد از اتمام دوره های تخصصی دانشگاهی خود اقدام به مهاجرت می کنند. بیش از 50 درصد از پزشکانی که در سالهای بعد از 1960 وارد ایالات متحده شدند از لحاظ گروه سنی زیر 40 سال بودند. در سال 1970 حدود 40 درصد کاردانهای فنی و مهندسینی که به عنوان مهاجر به آمریکا رفتند در گروه سنی کمتر از 30 سال قرار داشتند. مساله جوانی مهاجران امتیاز دیگری را برای کشورهای مهاجر پذیر، و در مقابل امتیاز منفی دیگری را برای کشورهای مهاجر فرست به همراه دارد.بیرون رفتن افراد متخصص و کارآمد از یک کشور مسائل دیگری را هم با خود در پی دارد. وقتی متخصصان کنار می روند، ناکارآمد ها میدان دار می شوند و چرخه توسعه نیافتگی باز هم به روال خود ادامه می دهد. بسیاری از مغزها با فرار خود باعث خروج خانواده خود و مقدار قابل توجهی سرمایه مالی از کشور می شوند که این سرمایه برای ارتقای رشد اقتصادی یک کشور لازم است. این در حالی ست که بعضی از مهاجرت ها باعث سودرسانی به کشور مهاجر فرست می شوند. در دهه 1980 مکزیکی ها مقیم ایالات متحده ارتباطاتی را با زادگاه خود برقرار کردند و پس اندازهای خود را به روستاهای محل تولد خود فرستادند تا در ساخت مدارس، سیستم های فاضلاب و دیگر زیر ساختهای بنیادی مورد استفاده قرار گیرد. در قسمتهایی در مناطق روستایی مکزیک، تقریبا منبع اصلی درآمدی نیمی از خانواده ها متکی به پول فرستاده شده از طرف بستگان آنها در خارج کشور است. فرار مغزها بعد از یک نسل، می تواند به سوددهی برای کشور مبدا تبدیل شود. بعضی از شرکتهای هندی واقع در ایالات متحده که سال ها به وسیله متخصصان هندی تاسیس شده بود، امروزه با سرمایه گذاری های خود در کالج های فنی در هند توانسته اند تسهیلات جدیدی را برای کشور خود ایجاد کنند. همچنین نخبگان تحصیل کرده به عنوان وسیله ای برای انتقال فن آوری و مهارت محسوب می شوند.امروزه در مهاجرت های میان مدت و دراز مدت به آن سوی اقیانوس ها مساله گزینش مطرح است، گزینش مهاجرانی که بتوانند به نیازهای ساختاری و فنی کشور پذیرا پاسخگو باشند. در این گزینش کادر مدیریت و مهندسان عالی رتبه ای که سرمایه ای با خود داشته باشند در اولویت قرار می گیرند. در چنین مهاجرت هایی کشور پذیرا در جهت آماده سازی مهاجرانی که رسیدن آنها به مرحله تخصص و مهارت هزینه هنگفتی می طلبد، سرمایه گذاری نمی کند. شرکتهای رایانه ای، فن آوری و داروسازی سوئیس با کمبود نیروهای ماهر روبرو هستند. دولت به این نتیجه رسیده است که جبران این کمبود علاوه بر هزینه مالی، به حدود چند هزار ساعت تدریس نیاز دارد که برابر با چند سال کار دائم و موفقیت آمیز یک مدرسه و دانشگاه است. لذا یکی از اهداف کوتاه مدت سوئیس علاوه بر جذب متخصصان سوئیسی آن است که در برخورد با درخواست های مهاجرت و پناهندگی اتباع خارجی، نیروهای متخصص را از میان آنها دست چین نماید.

    دلایل فرار مغز ها و راهکارهای جبران آن

    نیروهای متخصص، تحصیل کرده و کارآمد کشورها به دلیل عدم ارضای نیازهای متنوع خود اقدام به جلای وطن می کنند و در این مسیر ممکن است به خواسته های خود دست یابند اما مهمترین چیزی که از دست می دهند وطن و سرزمینشان است. فرانتس نویمان مقاله خود با عنوان «روشنفکران در غربت» را با نقل از هوگو گروتیوس آغاز می کند که در سال 1621 پس از گریختن از زندان موریس دورانژ گفت : «اگر میهنم مرا نمی خواهد من هم او را نمی خواهم، جهان فراخ است.» ولی نویمان چند فراز بعد به سخن دانته می رسد که می گوید : «چقدر نان در غربت به دهان شور می آید. چقدر بالا و پایین رفتن از پله های بیگانگان سخت است.»

    آنچه که باعث ترک وطن و اقامت در سرزمین دیگر می شود معمولا به دو گروه عوامل مربوط می شود : عوامل دافعه و عوامل جاذبه. که این عوامل با ابعاد اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و تخصصی ارتباط دارند. مهمترین مواردی که می توان در دسته مربوط به دافعه یا دانش مغزها جای داد عبارتند از : افزایش فاصله طبقاتی، محدودیت آزادی، فرهنگ کاری ناکارامد، کمبود امکانات تحقیقاتی و پایین بودن استانداردهای پژوهشی، عدم تعادل در درآمد و هزینه، بی عدالتی، بی قانونی و پارتی بازی. در مقابل علل رانشی، مواردی وجود دارد که باعث جذب نخبگان در کشوری دیگر می گردد. این عوامل کششی عبارتند از : فرصت ادامه تحصیل، رفاه اجتماعی، تعادل هزینه و درآمد، سیستم آموزشی کارآمد، رفاه اقتصادی، آزادی سیاسی و اجتماعی، وجود فرصتهای شغلی و امنیت شغلی.عده ای بر این باورند که سرمایه ی یک متفکر، اندیشه اش است و تمایل دارد در جایی زندگی کند که قابل طرح باشد. 

  • فهرست:

    ندارد.


    منبع:

    ندارد.

چکیده تحقیق: عنوان تحقیق «راهکارهای توسعه نیروی انسانی نخبه و پیشگیری از فرار مغز ها» است که با روش فراتحلیل (Meta-Analysis) انجام شده است. هدف فراتحلیل حاضر نیل به نتایج کلی و کاربردی از طریق ترکیب منابع و مطالعاتی است که در داخل کشور در زمینه « توسعه نیروی انسانی نخبه و پیشگیری از فرار مغزها» صورت گرفته است. این فراتحلیل که از طریق بررسی و ارزیابی 48 اثر علمی انجام شد دو بُعد ...

چکیده : بنابر باور بسیاری از صاحب‌نظران، انسان محور توسعه پایدار است و جامعه‌ای می‌تواند توسعه یابد که همه افراد آن ظرفیت توسعه پذیری را داشته باشند و راه‌ها و روش‌های مناسب برای حصول توسعه پایدار را بیابند. بنابراین تا زمانی که به زنان کشورمان به عنوان نیمی از نیروی انسانی در روند توسعه توجه کافی معمول نگردد تحقق این آرمان، آرزویی محال به نظر می‌‹سد. بررسی نقش زنان در توسعه ...

چکیده: امروزه با گسترش شهرها و رشد آهنگ شهر نشینی، همچنین افزایش مشکلات و معضلات ناشی از این فرایند و اهمیت یافتن مدیریت یکپارچه و توسعه متوازن، همه جانبه و پایدار شهر، بحث بهسازی زیر ساخت های موجود شهری بیش از پیش قوت یافته است. در این راستا امر بهسازی مسیل ها به عنوان شریانی مهم و حیاتی با کاربری های متنوع برای مدیران و برنامه ریزان شهری اهمیتی دو چندان یافته است. این مقاله بر ...

شناخت وآگاهي ازتغييروتحولات جمعيتي جوامع، لازمه هرگونه برنامه ريزي براي آنهاست،چون تمامي جنبه هاي اقتصادي ،اجتماعي وفرهنگي آن جوامع با عددجمعيت وويژگيهاي ساختاري آن پيوندخورده است.اين مقاله با هدف بررسي تحولات جمعيتي بندرترکمن به عنوان يکي از شهرهاي

چکیده: شناخت وآگاهی ازتغییروتحولات جمعیتی جوامع، لازمه هرگونه برنامه ریزی برای آنهاست،چون تمامی جنبه های اقتصادی ،اجتماعی وفرهنگی آن جوامع با عددجمعیت وویژگیهای ساختاری آن پیوندخورده است.این مقاله با هدف بررسی تحولات جمعیتی بندرترکمن به عنوان یکی از شهرهای کوچک اندام کشور صورت گرفته تا ضمن تحلیل رونداین تحولات وبازشناسی علل وعوامل مؤثردرآن،ازوضع موجودشناخت بهتری حاصل آیدوبستری ...

مقدمه: جغرافیای انسانی در دهه‌های اخیر دستخوش تحولات مهمی گردیده که این تغییرات نه تنها در روش بلکه در محتوا ظهور یافته است. در این راستا مطالب جدیدی مطرح شده و عناوین تازه‌ای اتخاذ گردیده است. یکی از موضوعات بالقوه قدرتمندی که در تحقیقات میدانی جغرافیا در حال نشو و نما می‌باشد بر مسایل مربوط به زنان و تقسیم کار جنسیتی تاکید می‌ورزد ضرورت طرح اینگونه سوالات از یک سو ناشی از ...

چکیده بیشتر اقتصاددانان معتقدند که تجارت، موتور رشد و توسعه در جوامع امروزی است. تجارت خارجی با فرآهم آوردن امکان بهره گیری از صرفه های مقیاس، تکنولوژی های پیشرفته، امکان تخصیص بهینه منابع و افزایش رقابت در تولید محصولات، می تواند موجبات افزایش بهره وری عوامل تولید و رسیدن به رشد اقتصادی را فرآهم آورد. اما جذب تکنولوژی ها و فناوری های مدرن و پیشرفته در جریان تجارت و انطباق آنها ...

CITES نهادی بین المللی زیر نظر سازمان ملل متحد می‌باشد که نظارت بر "تجارتِ گونه‌ های وحشی گیاهی و جانوری" را در دنیا به عهده دارد. سالانه میلیاردها دلار برای تجارت گونه‌های وحشی گیاهی و جانوری در سطح بین‌المللی تبادل می‌شود. این تجارت شامل شیوه‌های بسیار متنوعی از تجارتِ فرآورده‌های غذایی، چرم و محصولات دارویی گرفته تا آلات موسیقی، علوفه، الوار ساختمانی، صنایع دستی و محصولات ...

مقدمه : اکثرا اقتصاد دانان دراین امر توافق دارند که آنچه در نهایت خصوصیت وروند توسعه اقتصادی واجتماعی کشوررا تعیین می کند « منابع انسانی » آن کشوراست ونه سرمایه ویا منابع مادی آن. مکانیزم نهادی اصلی برای توسعه ودانش انسانی نظام رسمی آموزشی است. اکثر کشورهای جهان سوم براین باورند که رمز اصلی توسعه ملی گسترش کمی سریع فرصتهای آموزشی است. آموزش بیشتر توسعه سریعتر. بنابراین ، تمام ...

تندیس‌های انتزاعی، هنر مینیمال و هنر مفهومی در خلال سال‌های دهه 1960، تحولات بنیادینی در روند هنر مجسمه‌سازی معاصر به وقوع پیوست. هم‌گام با ساخت مجسمه‌های پاپ توسط هنرمندانی چون کلاس اولدنبرگ، هنرمند برجسته دیگری به نام دیوید اسمیت[1] (70-1960) عرصه‌های موفقیت را به سرعت درمی‌نوردید. او در مقام یک مجسمه‌ساز راهی را در پیش گرفت که با تجربیات جکسون پولاک در نقاشی کاملاً موازی بود. ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول