تعریف فرستنده یا مربی
مربی شخصی است که اطلاعات علمی پراکنده را متناسب با استاندارد رشته آموزشی خود تنظیم کرده و با شیوه های مناسب آن را به صورت مطالب ساده و قابل درک برای کارآموز تبدیل و با سرعت مناسب و در سطح استعداد او انتقال می دهد.
حال با توجه به تعریف مربی می توان فرق بین مربی با کتاب را مقایسه و درک نمود. یعنی اینکه کتاب آنچه را که در خود دارد چه سخت باشد و چه آسان، بدون توجه به اینکه کارآموزی که آنرا مطالعه می کند می فهمد یا نه مطالب را انتقال می دهد، ولی مربی اطلاعات کتاب را درک و مطالب سخت و نامفهوم را همانند فیلتری به کنار گذاشته و جایگزین آن مطالب ساده تر و قابل درک و فهم کارآموز به کار می برد.
شرایط مربی از نظر قوانین موثر در تدریس
داشتن علاقه به رشته آموزشی خود
داشتن صبر و حوصله در جهت انتقال اطلاعات
تسلط کامل به علوم فنی مورد نیاز
توانایی ایجاد نظم و انضباط در محیط آموزشی
داشتن فن بیان مناسب
توانایی ایجاد روابط خود و صمیمی با کارآموزان
در چه شرایطی مربی می تواند اطلاعات علمی خود را به کار آموز موثرتر انتقال دهد؟
کارآموز به او اطمینان و اعتبار را در نظر داشته باشد.
داشتن نظم و انضباط در کلاس آموزش.
داشتن فن باین تن صدای مربی بسیار تاثیر گذار است.
توجه کردن مربی به افراد کم توجه و یا بی توجه.
توجه به سطح اطلاعاتی کارآموزان و میزان استعداد و توانایی آنها.
پرهیز از ایجاد سدهای ارتباطی.
از نظر (مادی- معنوی- امنیت شغلی و ایمنی) تامین باشد.
کارآموز در چه شرایطی مفاهیم آموزشی را بهتر درک می نماید؟
داشتن علاقه و انگیزه و شناخت و درک علت فراگیری رشته آموزشی.
فراهم بودن عوامل رفاهی (نور- گرما- سرما- صدا- زاویه دید کارآموز نسبت به مربی و کلاس به صورتی قرار گیرد که همه شاگردان قادر به دیدن و شنیدن حرفهای او باشند)
نیاز بازار کار به حرفه آنها.
آمادگی روحی و جسم و داشتن استعداد اولیه
برخورد مناسب استاد.
توضیح کامل و توجیه در مورد برنامه یا رشته آموزشی
در نظام فنون تدریس به دو عامل مهم آموزش تئوری و هم عملی توجه بیشتری شده است و تاکید همیشه در تلفیق انها بوده است، چرا که باعث می شود خواسته های بیان نشده را در تئوری بتوان در علم بیان نمود و مسائل را با دیدی بازتر و ملموس تر به مشاهده کارآموزان گذارد.
وظایف عمومی مربیان از دیدگاه سازمانی
تقویت و پرورش قوه تفکر در کارآموزان:
برداشتی که اکثر ما از تفکر داریم و کم و بیش در جامعه ما رواج دارد یک برداشت صد درصد صحیح و بدون اشکال نبوده. لذا باید ابتدا معنای صحیح آن روشن شود تا درباره تقویت و قدرت بخشیدن آن در افراد به طور صحیح گام برداریم.
اصولا زمانی بانسان بهتفکر می پردازد که با مشکل و مسئله مهمی برخورد کند. و یا مطالبی را به خاطر آورده باشد. با این تعریف مشخص می شود که انسان به تفکر نمی پردازد و نمی اندیشد مگر در هنگامی که دچار مشکلی گردد و احتیاح به کار و تلاش یکی از عوامل مهم در امر تفکر و رسیدن به هدف است.
2-ایجاد تفکر عملی:
معمولا اینگونه تفکر در مسائل روزمره و عادی جریان دارد و بیشتر برای تنظیم کار و وظایفی که در قبال آن مسئولیت دارد معطوف می شود.
4- ایجاد تفکر خلاق:
در اینگونه تفکر بیشتر به مسائل و مشکلاتی که حل آن مشکل بوده و نیاز به تلاش فکری بسیار نیاز دارد پرداخته می شود و در این راستا برای حل مسائل مشکل راه حل های جدید کشف می گردد و معمولا در اینگونه اندیشه و تفکر است که به اختراعات بسیار مهم می انجامد. آنچه مد نظر است دقت نظر به تعاریف یاد شده تفکر خلاق است که باید مورد توجه قرار گیرد و همه مربیان و مسئولین در این رابطه تلاش کنند.
اما آنچه ما در مراکز آموزش و پرورش و تمام مراکز آموزشی شاهد و ناظر آن هستیم غیر از آن چیزی است که باید مورد توجه قرار گیرد. و با یک بررسی بسیار سطحی متوجه خواهیم شد که مراکز آموزشی ما با اتخاذ روش های خشک و بی روح و طبق یک عادت دیرینه مشغول به کار هستند و از هرگونه راه حل جدید که از ناحیه دانشجو بخواهد ارائه شود مخالفت می ورزند و با ایجاد یک محیط انضباطی سخت موجب رکود هرگونه تفکر تازه می شوند و این تفکر در همه مراکز آموزشی سایه نیفکنده. اما باید توجه داشت که اینگونه روش ها هیچگونه پیشرفت و ترقی را به همراه ندارد.
حتی ساکت کردن دانشجویان درمحیط آموزش، مجبور کردن آنها به پذیرفتن مطالبی که ازناحیه استاد بیان می شود یک نوع ارزش و نشانه اداره خوب کلاس شمرده می شود. باید به این نکته توجه داشت که انتقال فراوان مفاهیم علمی و تمرین های تکراری هرگونه فرصت اندیشیدن را از دانشجو سلب می کند و آنچه سبب پیشرفت و تعالی هر انسانی می گردد همان ایجاد فرصت هایی برای اندیشیدن است. در اینجا باید شرایط اندیشیدن را برای دانشجویان فراهم مناید و دانشجویان باید با اندیشیدن به شناخت صحیح دست یابند و این شناخت علمی صحیح آنان را به باور تثبیت شده برسانند. در اثر ایجاد باور تثبیت شده است که گرایش به سوی عمل تحقق می یابد و در نهایت به انجام عمل منجر خواهد شد.
4- ایجاد یگانگی و حس همکاری:
ایجاد حس همکاری و تعاون در کاراموزان را می توان یکی از محرک های اصلی پیشرفت در تمام ابعاد کارآموز دانست. به وسیله تعاون وهمکاری می توان فرصت هایی را برای ارتباط متقابل اجتماعی و روانی و نهایتاً تکامل افراد ایجاد کرد. با ایجاد حس همکاری است که خواسته های افراد آشکار شده و قابلیت های آنان بعنوان عضوی از جامعه نمودار می گردد. اب ایجاد حس همکاری می توان پیشرفت و تکامل کارآموز را سرعت بخشید. در این رابطه با بررسی هائی که انجام گرفته است عوامل موثر در ایجاد یگانگی و انسجام در سه مورد خلاصه کرد.
الف- مربی:
اساسی ترین نقش را در انسجام و یگانگی ایفا می کند، با تماس مداوم با دانشجویان فرصت بسیار زیادی برای ایفای نقش خوددارد او می تواند با ایجاد محیطی مناسب و فراهم آوردن امکانات و لوازم مورد نیاز موجبات انسجام و یگانگی را در بین دانشجویان فراهم آورد.
ب- ایجاد روابط اولیه همراه با عواطف:
درستی بین یک گروه از دانشجویان بهص ورتی که در راه اهداف آن منافع مصالح شخصی نادیده گرفته شود از نوع روابط نخستین است و می توان گفت که این بهترین نوع رابطه است. هیچ عاملی جز دوستی های بی شائبه و بر کنار ماندن از هدف های مادری و شخص نمی تواند همکلاسان را در یک موسسه آموزشی به یکدیگر ارتباط دهد. به همین دلیل است که درستی هایی که از دوران تحصیل نشأت گرفته است عمیق و ریشه دار و مستمر است. و هرچه روابط نیکوتر و صمیمانه تر باشد استوارتر و از یگانگی بالاتری برخوردار است.
ج- پرورش گفتاری در کارآموزان:
از آنجائی که تمام حالات و کردار مربی در دانشجویان تاثیر می گذارد لذا گفتار و طرز بان مربی نیز از این مقوله خارج نیست و مربی باید توجه داشته باشد که در هنگام بیان مطالب به گونه ای عمل نماید که همزمان دانشجویان به طریقه سخن گفتن و بیان مطالب را نیز فرا بگیرند و سعی کند که بسیار روان و سلیس مطالب را باین نماید و کلمات قابل فهم و زیبا باشد تا دانشجویان با الهام از مربی در گفتار از وی پیروی نماید.
تعریف مطالعه:
مطالعه علمی است که با تفکر همراه است و پرورش و به کار انداختن تمام قوای فکری و اخلاقی چون قوه تمیز، استدلال، تصمیم، حکم، قضاوت می گردد و از طرف دیگر توانایی در خواندن سبب ورزیده شدن حافظه و مخیله خواهد شد و موجبات درک بهتر مواد درسی را فراهم می سازد. حال اگر مطالعه با درک معنا همراه باشد موجب پرورش شخصیت، کسب اطلاعات سودمند، برقراری رابطه حسنه با دیگران، لذت روحی و نشاط خاطر را موجب می شود.
مطالعه و روش های آن:
هر کارآموز قبلا مشتاق است که مطالعه کند و این شیوه بسیار پسندیده را در خود تقویت کند و به صورت عادت در زندگی خود درآورد. در این رابطه می بینیم که بسیاری از کارآموزان نگران این هستند که چگونه مطالعه کنند و می خواهند بدانند که روش های آن چگونه است تا به کار بستن آن راندمان تحصیلی خود را بهبود بخشد.
فصل سوم
روش های کلی تدریس در نظام آموزش:
روش ها به طور کلی به دو روش فعال و غیر فعال تقسیم می شوند. قبل از اینکه بخواهیم به این روش ها توجه کنیم اصولی به نام قوانین یادیگری را معرفی می نماییم.
قوانین یادگیری:
1-قانون اثر و نتیجه:
هرچقدر موضوع یادگیری در کار و یا زندگی فرد اثر و نتیجه خود را نشان دهد شخص نسبت به آنموضوع علاقه مندی بیشتری نشان می دهد.
2-قانون آمادگی
شخص یادگیرنده بایتسی از نظر بدنی سلامتی کامل را از نظر ذهنی در حالات روانی مناسبی باشد همین طور محیط فیزیکی نقش مهمی در وضعیت اولیه یادگیری فرد خواهد داشت.
3- قانون تکرار و تمرین
در سیستم آموزشی یکی از مهمترین روش ها در جذب اطلاعات در تکرار کردن موضوع و تمرین کردن آن به صورت عملی می باشد که این سیستم تکرار و تمرین می تواند در خود موسسه یا در منزل انجام گیرد.
هدف های آموزشی:
هدف های آموزشی در مراکز آموزشی فنی و حرفه ای همان فراگیری و آموختن است که اقسام گوناگون و رشته های مختلفی دارد. به عبارت دیگر آموزش فراگیری معلومات و دانش ها یا شیوه عملکرد و یا تغییر رفتاری موجود است، و روش رفتاری همان کاربرد مع لومات بهدست آمده و مهارت های آموخته شده است. در تغییر دیگری آموزش را اینگونه تعریف نموده اند، سوق دادن دانشجو به سمت فراگیری و آموختن است. اما اکثر مربیان منظور را آموزش را همان تغییر دادن رفتار فرد می دانند که این تغییر را شامل اموری از قبیل دانش، مهارت ها، نگرش ها و عادات می دانند و این یادگیری را ناشی از عواملی چون والدین، دوستان، جامعه اعتفقادات مذهبی، مطبوعات، رسانه های گروهی و محیط آموزشی می دانند. آموزش واقعی آن است که توانایی فهمیدن را به دانشجو ببخشد و راهی باشد برای تحول همه جانبه او.
آموزش از دیدگاه افلاطون
افلاطون بر این عقیده است که هر جامعه ای خواهان ترقی و تعالی است و خواهان تغییراتی در تمام ابعاد و ایجاد تحول در جامعه خویش است.
لذا برای ساختن جامعه سالم و نو باید انسانی سالم و نو ساخت
به سلامت روانی دانش آموز لطمه می زند. در این مورد باید گفت که کاملا عکس این موضوع صادق است. بدون شک حفظ انضباط شدید و بسیار دقیق در کلاس به نفع کارآموزان است و برعکس تدریس از روی بی بندی و باری می تواند زیان بار باشد.
مسلماً سلامت روانی کار آموزان در سایه آموزشی منظم و کنترل دقیق کلاس تضمین می شود و ما آن را انضباط دموکراتیک می نمامیم.
بحث انضباط شخصی
بهترین نوع انضباط شخصی دانست. اگر مربی بتواند به کارآموزان بایموزد که خودشان مسئولیات یادگیری شان را بعهد بگیرند و این مسئولیت را به انجام برسانند. موفقیت بزرگی نصیبش شده است. طرفی که مربی می تواند به کارآموز کمک کند در کارهایش انضباط فردی داشته باشد بقرار زیر است:
به شاگردانتان کمک کنید تا یک سری اصول رفتاری را برای خود شان به وجود آورند. با انجام این کار آنها را می فهمند چه رفتاری قابل قبول است و چرا چنین رفتاری برای موفقیت گروه یا جامعه ضروری است، معلوم نباید این اصول را دیکته کند بلکه برای موفقیت در این کار باید با همکاری کارآموز و رضایت متقابل در خصوص تمام مسائل مربوطه به این اصول دست یابد.
به شاگردانتان کمک کنید تا ملاک های رفتاری خودشان را بهبود بخشند. این عمل باید در طی یک فرایند آهسته صورت گیرد. برای انجام این کار باید کارآموزان را از فواید و ملاک های سطح بالایی رفتاری و زیان مطلع کرد. در این روند شیوه هایی همچون مربوط به روشن کردن امور ارزشمند و جلسات بحث می توانند سودمند باشند.
از اجرای دقیق مقررات به عنوان ابزاری د رانجام این کار استفاده کنید گاهی مقررات اجباری به کارآموزان می آموزد چگونه منضبط باشند. با اجرای صحیح مقررات و وادار کردن کارآموزان به پیروی از این مقررات کم کم در آنان به صورت عادت در می آید. مرباین همچنین از طریق صحبت با شاگردان خود درباره مسائل رفتاری بگونه ای که دریابند چرا یک رفتار پذیرفتنی نبوده است و کاراموز برای جبران آن رفتار نادرست چه باید بکند و علاج آن چیست؟ به نتایج خوبی رسیده ند. در بعضی درس ها، بسیاری از مقررات را کارآموزان خود به اجرا در می آورند. ول یبهتر است که معلمان در این مورد از قدرت اجرایی و توان فکری دانش اموزان مطلع بانشد و اجرای مقررات را یا خود بر عهده بگیرند و یا با اگر با کمک کارآموزان این امر واگذار می شود با نظارت کامل انجام پذیرد.
انجام دهند و اینکه باید آن را انجام دهند آموزش دهید و آنها را راهنمایی کنید و معیارهایی را مشخص کنید که با کمک آنها بفهمند چه زمانی تکلیف ها را به خوبی مطلوب انجام دهند.
5-می توانید از انگیزش، علایق و ایده آلها، هدف ها و طرز فکر کارآموزان در پیشبرد آموزش بهره بگیرید. برای بهبود کار از حس کنجکاوی، غرور، بازیگوشی، تمایل به موفقیت و علایق اجتماعی شان استفاده کنید.
6-کوشش کنید مطالب متنوع و جدیدی را ارائه دهید. در بسیاری از کلاس ها همان مطالب کهنه را به شیوه ای همیشگی تکرار می کنند. یکنواختی و خستگی حاصل از آن باعث می شود کارآموزان کمتر به مطالعه علاقه نشان دهند.
بنابراین سعی تان این باشد مطالب و درس هایی تازه را شیوه هایی جدید آموزش دهید. مواد آموزشی تازه به کلاس بیاورید و جای شاگردان را عوض کنید. در تابلو اعلانات تصاویر جدیدی نصب کنید و تکلیف هایی که دانش آموزان بدهید که تاکنون انجام نداده اند، از نمایش فیلم در کلاس ها استفاده کنید. تلاش کنید آنچه که آموزش می دهید باعث جذب کاراموزان شود، هراز گایه خنده و مزاح برای کلاس لازم است.
7-تلاش کنید به هنگام تدریس به کارآموزان شخصیت بدهید و با آنان با احترام رفتار کنید. با اسم آنها را صدا بزنید و راجع به علایق شخصی و فعالیت های فوق برنامه ای که در خارج از کلاس انجام می دهند صحبت کنید. هنگامی که مودب هستند و یا کار خوبی انجام می دهند چه در کلاس و چه در خارج از کلاس از آنها تعریف کنید. سعی کنید تا جائی که می توانید با زندگی بیرون از کلاسشان آشنا شوید. تلاش کنید خودشان را بشناسید، نشان دهید که به آنان علاقه دارید و برایشان احترام قائل هستید. با تنظیم دوره های درسی و درس هایی برای آنان و تدارک تجارب خاص برای فرد فردشان کوشش کنید آموزشی که می دهید در راستای نیازها و هدف های آنها باشد، نهایت سعی تان این باشد که هیچگاه کار آموزی در کلاس از یادتان نرود.