شرح بیماری
استرس عبارت است از واکنشهای فیزیکی، ذهنی و عاطفی که در نتیجه تغییرات و نیازهای زندگی فرد، تجربه میشوند. تغییرات میتوانند بزرگ یا کوچک باشند. پاسخ افراد به تغییرات زندگی متفاوت است. استرس مثبت میتواند یک انگیزش دهنده باشد در حالی که استرس منفی میتواند در زمانی که این تغییرات و نیازها، فرد را شکست میدهند، ایجاد شود.
علایم شایع
فیزیکی: گرفتگی عضلانی، سردرد ، درد قفسه سینه ، ناراحتی معده ، اسهال یا یبوست، افزایش ضربان قلب ، دستهای سرد و مرطوب، خستگی ، تعریق شدید، بثورات ، تنفس سریع، لرز، تیک، تحریکپذیری، کماشتهایی یا بیاشتهایی، ضعف، احساس خستگی، گیجی.
عاطفی: عصبانیت، اعتماد به نفس پایین، افسردگی ، بیتفاوتی، تحریکپذیری، ترس و پاسخهای هراسی، اشکال در تمرکز، احساس گناهکاری، نگرانی، بیقراری، اضطراب و وحشت.
رفتاری: سوءمصرف الکل یا مواد مخدر، افزایش مصرف سیگار، اختلالات خواب ، پرخوری، کاهش حافظه و منگی.
علل:
بدن در یک موقعیت پراسترس با افزایش تولید هورمونهای خاصی جواب میدهد که باعث تغییراتی در ضربان قلب، فشار خون ، متابولیسم و فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری فیزیکی میگردد.
عوامل افزایش دهنده خطر:
تغییر در شیوه زندگی و اختلال در امور روزمره طبیعی شخص که میتواند استرس ایجاد کند. برخی از علل شایع استرس عبارتند از:
مرگ اخیر فرد مورد علاقه (همسر، کودک، دوست)
از دست دادن هر چیزی که برای فرد ارزشمند باشد.
آسیبها یا بیماریهای شدید
اخراج شدن یا تغییر شغل
نقل مکان کردن به یک شهر یا استان جدید
مشکلات جنسی بین فرد و شریک جنسی او
ورشکستگی مالی یا مقروض شدن شدید مثلاً به خاطر خرید یک خانه جدید
تعارض مدام بین فرد و یکی از اعضای خانواده ، دوست نزدیک یا همکار
خستگی دایمی ناشی از استراحت، خواب یا تفریح ناکافی
پیشگیری :
برای کمک به پیشگیری از استرس منفی، به آن دسته از امور زندگی بپردازید که میتوانید از عهده آنها برآیید.
از آنجا که همیشه نمیتوان جلوی استرس را گرفت، روشهایی را یاد بگیرید که برای حفاظت از سلامت ذهنی و فیزیکی خود، سازگار شوید. با مطالعه مقالات و کتب، در مورد استرس به خود آموزش دهید.
عوارض احتمالی :
استرس مزمن میتواند در بسیاری از مشکلات مربوط به سلامت شامل حوادث، آرتریت ، آسم ، سرطان ، سرماخوردگی ، کولیت ، دیابت ، اختلالات غدد درونریز ، خستگی، سردرد، کمردرد، مشکلات گوارشی، اختلالات پوستی، بیماری قلبی، فشار خون بالا، بیخوابی، دردهای عضلانی، اختلال کارکرد جنسی و زخمها نقش بازی کند.
درمان :
آزمونهای تشخیصی ممکن است شامل موارد زیر باشند
مشاهده علایم توسط خود شما
شرح حال طبی و معاینه فیزیکی به وسیله یک پزشک در صورت لزوم
برخی از روشهایی که به کاهش استرس کمک میکنند:
یک روش را یاد بگیرید و به طور منظم و در صورت امکان هر روز آن را تمرین کنید. روشهای بسیاری وجود دارند.
به مدت کوتاهی از هر وضعیت پر استرسی که در طول روز به آن برمیخورید، دور شوید.
یک روش سفت و شلکننده عضلات را یاد بگیرید و آن را تمرین کنید.
از آوردن مشکلات خود به خانه یا بستر خودداری کنید. در پایان روز، دقایقی را به مرور تکتک تجارب کل روز اختصاص دهید بطوری که انگار یک نوار را مجدداً گوش میدهید.
تمام عواطف منفی را که متحمل شدهاید (عصبانیت، احساس عدم امنیت یا اضطراب) از خود برهانید. از کلیه انرژیها یا عواطف خوب (افکار عاشقانه، ستایش، احساسات خوب در مورد کار یا خودتان) لذت ببرید.
در مورد کارهای ناتمام تصمیمی اتخاذ کنید و تنش ذهنی یا عضلانی را رها کنید. هماکنون برای یک خواب آرامشبخش و بهبود دهنده عواطف آماده هستید.
ممکن است به مدت کوتاهی داروی آرامبخش یا ضد افسردگی مفید باشد.
خشم چیست؟
خشم، حالتی عاطفی است که از نظر شدت، با خشم ملایم، عصبانیت و خشم جنونآمیز، تفاوت دارد. خشم نیز مانند سایر عواطف، با تغییرات فیزیولوژیکی و بیولوژیکی همراه است. وقتی که عصبانی میشوید ضربان قلب و فشار خونتان بالا میرود و نیز سطح انرژی هورمونیتان، آدرنالین و نورآدرنالین افزایش مییابد.
خشم میتواند بوسیله رویدادهای داخلی یا خارجی ایجاد شود. شما میتوانید از یک شخص خاص عصبانی باشید (مانند همکارتان یا دوستتان و... ) یا از یک اتفاق خاص (یک راهبندان، کنسل شدن یک پرواز و...) یا اینکه خشمتان ممکن است بخاطر نگرانی یا غصه خوردن درباره مشکلات شخصیتان باشد. به یادآوردن حوادث تکان دهنده و عصبانی کننده نیز میتواند آغاز کننده احساس خشم باشد.
بیان خشم
راه طبیعی و غریزی برای بیان خشم، واکنش پرخاشگرانه است. خشم، یک واکنش طبیعی سازشی در مقابل تهدیدات است و اغلب الهامبخش رفتارها و احساساتِ اغلب پرخاشگرانهایست که به ما اجازه میدهند بجنگیم و هنگامیکه به ما حمله میشود از خودمان دفاع کنیم. بنابراین مقدار معینی از خشم برای بقای ما، الزامی است. از سوی دیگر، از نظر فیزیکی ما نمیتوانیم بر هر شخص یا چیزی که ما را خشمگین یا ناراحت میکند، بتازیم.
قوانین، هنجارهای اجتماعی و عرف، محدودیتهایی را برای ما ایجاد میکنند. و باعث میشوند که میزان تسلط بر خشم خود را افزایش دهیم. مردم تنوعی از فرآیندهای آگاهانه را در مواجهه با احساس خشمشان به کار میبرند. سه رویکرد اصلی عبارتند از بیان، سرکوب و فرونشاندن خشم.
بیان احساس خشمتان با حالت حقطلبانه نه پرخاشگرانه سالمترین راه برای بیان خشم است. به این منظور، شما باید نیازهای خود و چگونگی برآورده کردن آنها، بدون آسیب رساندن به دیگران را بیاموزید. حقطلب بودن به معنی پررو و سمج و پرتوقع بودن نیست بلکه به معنی محترم بودن با خود و دیگران است.
رویکرد دیگر، سرکوب کردن خشم و بنابراین تغییر یا هدایت مجدد آن است. این رویکرد زمانی روی میدهد که شما خشمتان را کنترل کنید و فکرکردن درباره آن را متوقف سازید و بجای آن برروی یک چیز مثبت، تمرکز کنید. هدف، جلوگیری یا سرکوب کردن خشمتان و تغییر آن به شکل یک رفتار سازندهتر است. نکته حائز اهمیت و در عین حال خطرآفرین در مورد این نوع واکنش، این است که اگر به خشمتان اجازه داده نشود در بیرون بیان شود، به درونتان باز میگردد. خشم به درون بازگشته ممکن است سبب تنش بالا (Hypertension)، فشار خون بالا یا افسردگی شود.