مقدمه
در طول این تحقیق به ویزگی های سبک سمبولیست و اینکه این جنبش واقعیت محض را مبتذل و نا چیز می شمارد و به معنای نماد گرایی است اشاره می شود. در ادامه به هنرمندان این سبک اشاره شده است که عبارتند از گوگن، ونگوگ، وروبل پوی دشان و ... این هنرمندان بر این باور بودند که تجسم عینی کمال مطلوبی در هنر نیست و این در هنر جایز نیست که هر چه را در آن واحد نظاره می کنیم به تصویر بکشیم. در اصل باید این تصویر ها را با کمک نمادها القا کرد. همچنین آثار برخی از هنرمندان سمبولیستی را مرور کردیم و به نحوه کارشان پرداختیم. آثار ونگوگ و گوگن را مطالعه می کنیم و با شیوه کارشان آشنا می شویم. کشتزار و کلاغ ها آخرین اثر از ونسان ونگوگ است که منتقدان هنری این را به پیشگویی از مرگ تعبیر کرده اند. به اثر پل گوگن به نام گوگن به نام زن سرخپوست اشاره شده است. و در آخر نیز تاثیر هنر مسبولیستی بر روزگار ما آمده است که شنان می دهد این هنر در هنر امروزه چه تاثیری داشته است؟!
تعریف هنر سمبولیسم
سمبولیسم جنبشی است در ادبیات و هنر های بصری که ریشه در رمانتیسم داشته و به نفی تجسم عینی پرداخته و مفاهیم را با نماد ها ، القا می کند . این جنبش در پاریس توسط انسان ونگوگ و پل گوگن مطرح شد.هنرمندان این جنبش واقعیت مطلق را مبتذل و نا چیز می شمارند و تحت تاثیر نماد گرایی مشرق زمین و با عدم باز نمایی عینی و تاکید بر ذهنیت و تفاسیر شخصی و با استفاده از رنگ های کانستر اکتیو و با یک دیدگاه افراطی در رمانتیسم، درصد بیان واقعیت نمایی بوده اند. گوستا و مور و نیز به این مکتب تعلق دارد. سمبولیسم در لغت به معنی رمز گرایی و نماد گرایی است. سمبولیسم جنبشی نا محسوس در هنر بود که در دهه های 1880 و 1890 در ارتباطی نزدیک با جنبش ادبی سمبولیستی در شعر فرانسه ظهور شکل گرفت. این جنبش واکنشی بود به اهداف طبیعت گرایانه ی مکتب امپرسیونیسم و نیز به اصول رئالیستی که توسط کوربه وضع شد. نقاشی اساسا هنری عینی است و فقط می تواند شامل باز نمایی چیز هایی که واقعی و موجودند. شئ انتزاعی به قلمرو نقاشی تعلق ندارند. سمبولیسم مدعی بود که باید واقعیت را به شکل نماد شناخت درونی هنرمند از آن واقعیت ارئه کرد. در سمبولیسم ذهنیت رمانتیسمشکل افراطی می گیرد. علاوه بر ذهنیت رمانتیسم سمبولیست ها اصرار داشتند که هنر را از هر گونه کیفیت سود مند بزارایند و شعار «هنر برای هنر »پارناسین را ترویج دهند. هدف سمبولیسم حل مناقشه بین دنیای مادی و معنوی است. به همان ترتیب که شاعر سمبولیست زبان شعری را پیش از همه به عنوان بیان نمادین زندگی درونی مورد توجه قرار داد . آنها نیز از نقاشان می خواستند بیانی بصری برای رمز و راز بیابند .
در مجموع از دیدگاه سمبولیست ها واقعیت آرمان درونی رویا یا نماد فقط می توانست به صورت غیر مستقیم با واسطه بیان شود یعنی با استفاده از کلید ها و تفسیل هایی که نمایانگر واقعیت درونی هستند. سمبولیسم پیوسته از قلمرو نقد گریزان است و ماهرانه خود را از تشریح و توصیف نجات می دهد گروهی در آن تصرف و اثری از عرفان شرق و غرب، عده ای آن را راهی برای ایجاد زبانی تازه در شعر و بالاخره برخی آن را کوشش برای شکفتن وسیله ی بیان از هنر های دیگر می دانند. چنانکه اغلب سمبولیست ها از اینکه می توانند با موسیقی رقابت کنند بر خود می بالند. با وجود این شاعران و نویسندگان سمبولیست ها مشخصاتی دارند که به سادگی قابل تشخیص است .
هنرمندان سبک سمبولیسم
نماد گرایان بر این باور بودند که تجسم عینی، کمال مطلوبی در هنر نیست. بلکه باید انکار ها را به مدد نماد ها القا کرد. بر این اساس آنان غنیمت را مردود شمردند و بر ذهنیت تاکید کردند. همچنین کوشیدند راز باوری را با گرایش به انحطاط و شهوانبت در هم آمیزند . نقاشان سمبولیست تصور میکردد رنگ و خط در ماهیت خود قادر به بیان ایده هستند معتقدین سمبولیست بسیار تلاش داشتند تا بین هنر ها و نقاشی های دودن که با اشعار بودند وادگار آلن پو قابل مقیاس بود و با موسیقی کلود دبوسی توازی هایی برقرار سازند. از این رو سمبولیست ها بر ارجح بودن ذهنیت و انگیزش برتوصیف (یا نمایش) مستقیم و صریح تشبیهات تاکید می ورزیدند. هنرمندان سمبولیست از نظر سبک و روش کار بسیار متنوع بودند. بسیاری از هنرمندان سمبولیست از نوع خاصی تصویر پردازی مشابه نویسندگان سمبولیست الهام می گرفتند. اما گوگن و پیروان او از موضوعات متظاهرانه و افراطی کمتر استفاده می کردند و غالبا صحنه های روستایی را بر می گزیدند. و با وجود آن که نوعی حس مذهبی شدید و پر رمز و راز، مشخصه ی این جنبش بود ولی همین حس شدید شهوانی و اغرافی ، مرگ، بیماری و گناه از جمله موضوعات مورد علاقه جنبش بود. اگر چه سمبولیسم عمدتا در هنر فرانسه بحث می شود. اما تاثیر فراگیری و گسترده تری اشتو هنرمندان مختلفی چون«مونش» به عنوان بخشی از جنبش در مفهوم گسترده ی ا« مورد توجه هستند. در مجموع از دیدگاه سمبولیست ها واقعیت آرمان درونی، رویا یا نماد فقط می توانست به صورت غیرمستقیم با واسطه بیان شود. یعنی با استفاده از کلیدها یا تمثیل هایی که نمایانگر واقعیت درونی بودند.پل گوگن که زندگی اجتماعی خود را با کار دلالی سهام در پاریس آغاز کرد از روی ذوق شخصی به نقاشی و جمع آوری آثار هنرمندان معاصر پرداخت. در سال 1889 وی در مقام شخصیت اصلی هنر نور ظهور سمبولیسم خوانده شد. پیروان رفوگرای گوگن خود را «بنی ها» می نامیدند. هنرمند سمبولیست در جستجوی واقعیتی متعالی تری از واقعیت محسوس«کاوش» در قلمرویی جدید را پیش نهاد لیکن، خود این قلمرو مبهم باقی بماند. سمبولیست ها از زمره همان نسل هنرمندان نوین بودند که احساس بیگانگی با جامعه و نارضایی از فرهنگ غالب، آنان را به گریز از وضع موجود کشانید. برخی به سرزمینهای دور دست و برخی به«درون خویش» کوچیدند. این«گریز» در فردگرایی و اعترض رمانتیسم ریشه داشت که در این زمان شکلی تازه به خود گرفته بود. هنرمند سمبولیست کولی واره ای از نوع جدید بود. کولی وارگی، نخست همچون تظاهری علیه شیوه زندگی بوردژایی رخ نمود. سومین شخصیت مهم در نقاشی سمبولیست فرانسوی، ادیلن رون است. این سخن او که«من خویشتن را به آنچه از ناخودآگاه بر می آید، می سپارم» گرایش عام سمبولیسم را باز می تابد. جایگاه این هنرمند در میان خطی است که از رمانتیسم سده نوزدهم تا سورئالیسم سده بیستم کشیده می شود. «او نیز مانند گوگن از هنر شرقی مخصوصا از باسمه های ژاپنی متاثر بود ردن در بیست ساله نخست فعالیتش خود را در مقام چاپگری چیره دست معرفی کرد که بیشتر شیفته ی جلوه های بیانی نور و سایه بود. ردن در سالهای آخر قرن به کار جدی با رنگ و روغن و پاستل روی آورد. وروبل از دیگر هنرمندان سمبولیستی بود که مانند اغلب نقاشان سمبولیست از ادبیات بسیار مایه می گرفت. ولی شخصیت هایی را از دنیای ادبی بر میگزید که بتواند از طریق آن ذهنیت خود را بهتر بیان کند. از اینرو هملت شکسپیر را به تصویر درآورد.