چکیده
سبک آرنوو ، سبکی تزیینی بود که در اکثر نقاط غرب اروپا و نیز ایالات متحده طی سال های دهه 1980 تا جنگ جهانی اول ظهور یافت و فراگیر شد . این سبک واکنشی بود در برابر گرایش تاریخ گرایانه ی فرهنگستانی سده ی نوزدهم میلادی و تلاشی بود جهت خلق یک سبک تازه نوین . این سبک که در آغاز ، جنبه ی تزیینی داشت ، بیشترین جلوه و نمود خود را در معماری ، هنرهای کاربردی و اشیاء هنری ظریف و کوچک ، آثار گرافیکی و تصویر گری یافت .
البته منشاء ریشه ی شکل گیری این سبک در انگلستان بود ، جایی که جنبش هنر و صنایع دستی سنت احیای هنرهای کاربردی را در واکنش به ماشینی شدن تولید و مصنوعات و احیای ارزش های از دست رفته ی قرون وسطایی ترویج می داد .
درآلمان به نام « یوگن استیل » باب شد در فرانسه به همین نام « آرت نو » ( هنر نو ) ، در اتریش بنام « انشعاب » در ایتالیا به نام « استیل لیبرتی » ( سبک آزاد ) و در اسپانیا به عنوان « مدرنسیتا » رواج یافت . در واقع سبک آرت نوو حقیقتا جنبه بین المللی یافت و طیف وسیعی از هنرمندان را در بر گرفت . از بردسلی – در انگلیس تا موشا در چک و تیفانی در آمریکا . از معماران پیشروی این سبک می توان به چارلز رنه میکنتاش در اسکاتلند – آنتونیو گائودی در اسپانیا – ویکتور هورتا در بلژیک اشاره کرد . گرچه سبک آرت نور کمتر تداعی گر سبکی در نقاشی و مجسمه سازی است ، ولی تاثیر آن را می توان در این دو حوزه هم مشاهده کرد ؛ مثلا در آثار – آنفرد گیلبرت و یان تروپ
برخی ازمحققین آرنوو را به خاطر زینتی بودن ، نمایش انحطاط اواخر قرن نوزدهم می دانند ؛ برخی دیگر باتوجه به تمایل آرنوو به ارزشهای معنوی و زیبایی شناختی آن را واکنشی در برابر انحطاط و ماده گرایی این دوران محسوب می کنند . نظریه اخیر پاسخی به تمایل آرنوو به ارزشهای معنوی و زیبایی شناختی است .
اقوام سلتی[1] : ساکن اروپای باختری از حدود 450 ق م تا حدود 650 ب م به تولید آثار هنری پرداختند . نقشهای منحنی غیر متقارن – که غالبا با صور حیوانی آمیخته اند – مشخصه اساسی این هنر است . آنها در زمینه های جواهر سازی ، فلز کاری ، سفالگری ، و حکاکی روی چوب فعالیت داشتند .))[2]
هنر سلتی فی نفسه یکی از جالبترین مراحل تاریخ هنر است . بر اثر اتفاقات تاریخی گوناگون ، شما لیترین نواحی اروپا – ایرلند و اسکاتلند و ایسلند و شمال اسکاندینادی – یک سبک ما قبل تاریخ اصیل را حفظ کردند . این سبک که در منطقه راین وسطی پدید آمد به وسیله ایلات سلتی در حال عقب نشینی به جزایر بریتانیا آورده شد ، و در ادواری که هجوم ایلات باقی خاک اروپا را در می نورید مشخصات این سبک در جزایر بریتانیا محفوظ ماند .
تزیین در ابتدای دوره سلتی خطی و هندسی و انتزاعی است ؛ آشنا ترین نوع آن عبارت است از نوار درهم بافته یا تزیین حصیری که شکل ساده آن روی سنگ قبرهای (( سلتی )) امروزی هم دیده می شود . خالصترین شکل آن در (( کتاب کلز )) که کتابی است خطی مربوط به قرن هشتم متعلق به دانشکده ترینیتی واقع در دوبلین می توان دید .
طراحی سلتی انتزاعی و بسیار پیچیده است . طرحهای خطی هندسی ، با حرکت مواج و مارپیچ فضای کار را ، با بافت بصری متراکم پر می کردند و رنگ های خالص و روشن در مجاورت هم به کار می رفت . الگوهای تزیینی انتزاعی و پیچیده سنت سلتی در طراحی نوشتار خانه صومعه راه یافت و بینش و تصور جدیدی از کتاب به وجود آمد . نقوش به هم بافته ای که با اشکال جانوران درست شده (( مارپیچ ) نام داشت . بیشتر این اشکال تخیلی یا بر اساس نمونه های قدیمتر است . طراح یا تصویر گر سلتی به مشاهده دقیق طبیعت نیاز نداشت
تاریخچه
Art Nouveau منشاء اصطلاح ، به نام فروشگاهی مربوط می شود که در سال 1895 توسط – زیگفرید بینگ معروف به ساموئل – در پاریس افتتاح شد . در کشورهای آلمان زبان این جذبش به نام یوگن استیل یا سبک جوان معروف شد . سبک آرنوو ، سبکی تزیینی بود که در اکثر نقاط غرب اروپا و نیز ایالات متحده ، طی سال های دهه 1980 تا جنگ جهانی اول ظهور یافت و فراگیر شد . این سبک واکنشی بود در برابر گرایش تاریخ گرایانه ی فرهنگستانی سده ی نوزدهم میلادی و تلاشی بود جهت خلق یک سبک تازه نوین . ویژگی تاب گیاهی و پیچک وار بود . این سبک که در آغاز ، جنبه ی تزیینی داشت ، بیشترین جلوه و نمود خود را در معماری ، هنرهای کاربردی و اشیاء هنری ظریف و کوچک ، آثار گرافیکی و تصویر گری یافت .
البته منشاء ریشه ی شکل گیری این سبک در انگلستان بود ، جایی که جنبش هنر و صنایع دستی سنت احیای هنرهای کاربردی را در واکنش به ماشینی شدن تولید و مصنوعات و احیای ارزش های از دست رفته ی قرون وسطایی ترویج می داد . این سبک به سرعت فراگیر شد و بخش اعظمی از اروپا را در نوردید و در هر کجا در کسوت نام جدیدی ظاهر شد . همان گونه که گفته شد
درآلمان به نام « یوگن استیل » باب شد در فرانسه به همین نام « آرت نو »
( هنر نو ) ، در اتریش بنام « انشعاب » در ایتالیا به نام « استیل لیبرتی » ( سبک آزاد ) و در اسپانیا به عنوان « مدرنسیتا » رواج یافت . در واقع سبک آرت نوو حقیقتا جنبه بین المللی یافت و طیف وسیعی از هنرمندان را در بر گرفت . از بردسلی – در انگلیس تا موشا در چک و تیفانی در آمریکا . گرچه سبک آرت نور کمتر تداعی گر سبکی در نقاشی و مجسمه سازی است ، ولی تاثیر آن را می توان در این دو حوزه هم مشاهده کرد ؛ مثلا در آثار – آنفرد گیلبرت و یان تروپ با این وجود با شروع جنگ جهانی اول دیگر کمتر نشانی از رواج آن در جایی مشهور بود در واقع سبک آرت نوو احیاگر سبک تزیینی رمانتیک باروک است و هدف آن نمایش ارزش های تزیینی خطوط منحنی بود ، چه در هیئت خطوط پر پیچ و خم گل و گیاه ( در آثار فرانسوی ، بلژِیکی و اسپانیایی ) و چه شکل خطوط هندسی ( در آثار انگلیسی آلمانی و اسکاتلند ی ) . آرت نو ، هم بازگشتی است به طبیعت و دنیای پیش از عصر صنعتی شدن و هم بازگشتی است به ارزش های از دست رفته ی پیشین . اما آرت نوو همچنین حرکتی پیشرو است که به خوبی طرز کار با مواد سنتی را می شناسد و
می داند آنها را چگونه در خدمت آفرینش خلاقه ی خود در می آورد . از همین رو سنگ های تزیینی که تا پیش از آن مظهر ثروت و اقتدار ر و در خدمت افراد متمول بود . در آرت نوو به خدمت اهداف نو آورانه و خلاقانه در می آید . ماده ی بی حرکت ، جان می گیرد و آکنده از انواع گیاهان ، جانوران افسانه ای و موجودات انسانی می شود . هنرمند آرت نوو چنان با سنگ کار می کند که گویی با خاک رس سرو کار دارد . پیکره ی خشک ، صلب و مستحکم بناها در آرت نوو به حرکت و جنبش در می آیند و با نقوش مارپیچ و پیچک وار و پر شاخ و برگ جان می گیرند . کلیسای ساگرادا نامیلیا در بارسلونا و عمارت آپارتمانی کازمیلا هر دو اثر معما ر مشهور اسپانیایی – آنتونی گائدی – نمونه های برجسته ای از این سبک هستند. همچنین به جنبش در آمدن فلز سرد آهن در دستان – ویکتورهورتا هویت نوینی به این ماده ی خام صنعتی زمخت بخشید . تزئینات خانه ی شخصی – امیل تاسل – و ورودی های ایستگاه متر و پاریس نمونه ا ی از آثار هستند .
ویژگی آرنوو خط اندام وار و گیاه مانند است . بارهایی آن از ریشه ها یا جاذبه زمین همان گونه که با نیرویی پر توان موج می زند یا حرکتی سیال و زیبا می یابد در تزئین تقسیم بندی و بیان فضا نیز توانا ست . نقشما یه هایی چون پیچک مو ، گلهای رز و نیلوفر و پیکرزن و پرندگان ( بخصوص طاوس ) از جمله عناصری است که معمولا با شکل این خط سازگار بوده است[1] .
شرح در مورد آرنوو
اگر ماهیت آرنوو را به تزیین محدود کنیم نقش نیرومند آن در تحول تمام جنبه های طراحی را نادیده گرفته ایم . آرنوو سبکی انتقالی است و از تاریخ گرایی که در طراحی قرن نوزدهم عنصر مسلط به شماره می رفت ، رو گردانید . تاریخ گرایی یعنی اکتفا کردن به کاربرد حقیرانه فرم و سبکهای قدیم به جای طرح صورنو در بیان حال . نوآوری به جای تاریخ گرایی نشست و آرنوو به مثابه اولین مرحله هنر مدرن رخ نمود . این سبک با زدودن روح تاریخ گرایی از طراحی راهگشای قرن بیستم گردید .
ایده ها ، فرایندها و فرمها قرن بیستم نشانه هایی بوجود این وجه کاتا لیزوری هستند . معماری مدرن ، گرافیک طراحی صنعتی و هنر سورئالیسم و انتزاعی ریشه در نظریه ها و مفاهیم بنیادین این سبک دارد . در گرافیک آرنوو حرکتهای خطی اندام وار بر فضای کار و دیگر ویژگیهای بصری از قبیل رنگ و بافت جنبه برتری دارد . در طراحی سه بعدی پیشین ، تزیینات عموما عناصر تزیینی صرف بودند که در سطح یک ساختمان یا شی به کار رفته می شدند ، اما در سبک آرنوو فرمها و اشکال اصلی و اشیاء با طراحی تزئینات ساخته می شد . این شیوه یک اصل جدید طراحی بوده که در آن تزیین ، ساختار و عملکرد مطلوب به وحدت رسیده بود . چون شکلها و خطوط آرنوو ، بیشتر ابداعی بود تا بر گرفته از طبیعت یا آثار قبل ، یک تجدید حیات فرایند طراحی ایجاد شد که به سمت هنر انتزاعی متمایل گردید .
شاید نابغه این جنبش ، بارون ویکتور هورتا ( 1861 1947 ) اهل بلژیک باشد . عمارتی که وی در سال 1892 برای امیل تاسل ، با وحدت یافتن شبکه های پیچک وار خطوط منحنی ساخت در اروپا و جاهای دیگر نظیر نداشت .
برخی ازمحققین آرنوو را به خاطر زینتی بودن ، نمایش انحطاط اواخر قرن نوزدهم می دانند ؛ برخی دیگر باتوجه به تمایل آرنوو به ارزشهای معنوی و زیبایی شناختی آن را واکنشی در برابر انحطاط و ماده گرایی این دوران محسوب می کنند . نظریه اخیر پاسخی به تمایل آرنوو به ارزشهای معنوی و زیبایی شناختی است .
گرچه آرنوو ( هنر جدید ) در معماری در پایان سده نوزدهم آغاز شد اما تا دهه نخست سده بیستم به اوج خود نرسید . این سبک که پیش از هر چیز جنبشی در معماری ، هنر های تزیینی و گرافیک بود ، تاثیری ناچیز بر نقاشی گذارد . خطوط سیال آرنوو ، فرم های شاخ و برگی و شکل های پر حس و حال آن در حروف چاپی ، صفحه آرایی و طراحی پوستر های این دوره نامایان است . این سبک از تصاویر چاپی ژاپنی و نقاشی های گوگن و مونش تاثیر بسیار پذیرفت[2]. با رشد سبک دکوراتیو آرت نو، تمام فضای پوستر به بخشی از یک سطح پر نقش تبدیل شد. تک پیکرهای زنان در پوسترهای « آلفونس موشا » Alphonse Mucha هنرمند چک تباری که در پاریس کار می کرد , نقشی از لطافت صورت و فیگورزمانه داشت و طراحی مو در این آثار دارای سبکی خاص با رنگ آمیزی تخت بود و به حد اعلایی از لطافت رسید . پوسترهای او به کمک حروف ابداعی خود تحرکی خاص داشت ؛ بخصوص در پوسته های تبلیغاتی برای کاغذهای سیگار « جاب » job که حروف در ان ها به صورت تک نوشته در زمینه پوستر تکرار شده است[3] .
دو گروه در مقابل توسعه ورود مدرنیسم از خود واکنش نشان دادند . اولین گروه پانک ها punk بودند که اساساً از انگلستان برخاستند . گروه دوم – به ویژه در هلند و ایالات متحده – بسیاری از عناصر مدرنیسم سوئیس را نگه داشتند و به عنوان « موج نو » New wave با استفاده از عکاسی جدید و روش های الکترونیکی سعی کردند یا سبک قدیم را اسان تر سازند و یا اصلاً آن را کنار بگذارند و سعی کنند ظاهر خشن و فی البداهه سازانه ای را به آثار گرافیکی بدهند . عکس العمل کلی که در این دوران بیان شد, خود حرکتی غیر متعارف بود از تبدیل اشکال هندسی به تصاویر عکاسی و هنر آرت نو و الکترونیکی . طراحان با کمک کامپیوتر و امکانات آن توانستند با روی هم قرار دادن های عناصر مختلف مانند متن و تصویر در « لایه ها » Layening به جای متصل ساختن آن ها به صورت افقی یا عمودی روی گرید , ارتباطات پیچیده پر معنایی را به وجود آوردند . اما در عوض تاثیرات فریبنده ای نیز توسط این تکنیک به وجود آمد که اغلب افزایش تزیینات به جای بیان مفهوم را به همراه داشت . در این دوران طراحان دکوراتیو یا توده وسیعی از تصاویر ( مانند حکاکی های چوبی قدیمی , حکاکی های دوران ویکتوریا و تصاویر بی ارزش ) برای استفاده رو به رو شدند . از آن جمله می توان تعداد زیادی از آثار صاحب سبک « پوش پین » و آثار متاخر « هرب لوبالین » را نام برد. مدر نیسم نیز در طراحی برخی از آثار , مانند تبلیغ ساعت « سواچ » Swatch در 1987 توسط « پائولاشر » Paula scher با نوعی تقلید بی تناسب همراه شد.
« طراحی گرافیک سریعتر از سایر اشکال هنری در مرحله گل و بته آرنوو تدوین شد؛ چرا که شره , گراسه , لوترک و بویژه موشا نقشمایه های گرافیک را تکامل بخشیدند[4] .
طراحان گرافیک و مصور سازان آرنو کوشیدند تا هنر جزئی از زندگی روزمره گردد. تعلیمات هنری آنها شامل شکلها و شیوه هایی بود که اساساً موجد شان ملاحظات زیبایی شناختی بود . در عین حال روشهای هنر کاربردی که با توسعه چاپ تجارتی تحول یافته بود , مشتاقانه به کار گرفته شد. از این رو جنبه تجسمی ارتباطات گسترده به طور چشمگیری ارتقا پیدا کرد. جنبه بین المللی آرنوو با پیشرفتهای فناوری در زمینه حمل و قفل و ارتباطات تسریع شد. ارتباط بین هنرمندان کشورهای مختلف از طریق رسانه چاپ و نمایشگاههای بین المللی , باروری متقابل را پدید آورد . بسیاری از گاهنامه های هندی دهه 1890 ضمن معرفی هنر و طراحی نو به عموم , در خدمت این مقصود نیز قرار گرفت . منابع بیشماری که اغلب محل رجوع آرنو و محسوب می شود, مغشوش است وطیف گسترده ای را در بر می گیرد که شامل مصور سازیهای و یلیام بلیک , تزیینات سلتی , سبک رکوکو , جنبش هنرها و صنعت دستی , نقاشی ما قبل را فائل و طراحهای زینتی و چاپهای چوبی ژاپنی است .
سفرهای دریایی ناخدا مایتو سی . پری امریکایی در سال 1853 که به انعقاد پیمانهایی با ژاپن منتهی شد ؛ به انزوای سنتی ژاپن خاتمه داد و با تجارت با غرب را گشود . هنر و مصنوعات ژاپن به اروپا سرازیر شد و طی دهه 1880 چندین کتاب درباره هنر و تزیینات ژاپنی منتشر شد .
تاثیر چاپ ژاپنی عبارت از طراحی خطی بر اساس خوشنویسی ، خلاصه نگاری مناظر طبیعت ، اشکال و رنگ سایه نمای تخت و سطوح و نقوش تزیینی بود . نقاشی اواخر دهه 1880 که تحت نفوذ افسون شرقی بود از جمله منابع مهم الهام بود . فرمهای پیچان در نقاشیهای و نسان ون گوگ ( 1853-1890) رنگ های تخت و کناره نمای سبک پردازی شده پل گوگن ( 1848-1903) و آثار هنرمندان جوان گروه نبی ها از جمله است . گروه آخر به رنگ نمادین و نقوش تزیینی توجه داشتند ، نقاشی در نظر آنها قبل از هر چیز انتظام رنگ در نقش دو بعدی بود[5] . آرنوو که در واژگان طراحی جدید بود ، سنن طراحی ویکتوریایی را به چالش طلبید . خط مواج آرنوو نشان داد پدید آوردن فرمهای نو ، به جای کپی برداری نقوشی از طبیعت یا نمونه های تاریخی ، رویکردی کار آمد بوده است. امکان انتزاع و ساده سازی را طراحان اسکاتلندی ، اتریشی و آلمان نشان دادند. این دسته از هنرمندان به سرعت اززیبایی طرح انداموار پیچ در پیچ گذشتند ؛ چرا که در پی یک زیبایی شناسی نو و فلسفه طراحی بودند که بدان وسیله به او ضایع متغیر فرهنگی ، اقتصادی و سیاسی آغاز قرن بپردازند[6].
در میان سبک های مدرن غرب ، آرنوو از اولین سبکهایی است که در آن ارزشهای هنری غیر اروپایی به صورت گسترده و فراگیری مورد استفاده قرار گرفت است .
بیان هنری آرنوو از نگرش و مطالعه ای نوین به طبیعت سر چشمه گرفته است که تاثیر اتی از هنر سایر ملل ، خصوصا هنر و صنایع دستی ظریف ژاپن ، در آن مشاهده می شود . علاوه بر اینها در ایجاد این جنبش هنری سبک نقاشی تاریخ گرای ( Histarismus ) فرانسه و سبک پست امپرسیونیسم بی تاثیر نبوده است . در این جا باید اضافه کرد که عقاید و یلیام موریس ( william Morisse ) و خواسته های او نیز بسیاری از هنرمندان آرنوو را تحت تاثیر قرار داده بود . ویلیام موریس نظریه پرداز هنری انگلیس در صدد بود تا هنر را در اختیار همه قرار دهد و برای همه قابل دسترس و با