دانلود مقاله موسیقی دوران اسلامی

Word 7 MB 11603 27
مشخص نشده مشخص نشده هنر - گرافیک
قیمت قدیم:۱۰,۱۵۰ تومان
قیمت: ۷,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع

  • طی سال های قرون وسطی ، تنها موسیقی غیر اروپایی که در تماس با موسیقی مسیحیت قرار گرفت، موسیقی اسلامی بود.

    تا صدها سال پس از وفات حضرت محمد (ص) در 632 میلادی ، پیروان عرب او تمامی سواحل مدیترانه ای -  از تنگه ی بسفر تا جبل الطارق- (اسپانیا) را مورد هجوم قرار داده و موسیقی مستعربی ( عربی- اسلامی) را از خود بر جای گذاشتند.

    مسلمانان هیچ گاه از هنرهای رزمی غفلت نمی کردند؛ اما اعراب، ایرانیان و ترک ها به رشد و پرورش ادبیات و موسیقی نیز ادامه دادند. زمانی که مسیحیان در قرن یازده، اسپانیا را باز پس گرفتند، با مردمی روبرو شدند که اگر از لحاظ فرهنگی برتر از آنان نبودند، با آن ها کوس برابری می زدند. این جنگ قرن ها طول کشید و با فتح گرانادا توسط حاکم مسیحی ، پایان یافت.

    در این جا به رابطه ی این دو نوع موسیقی می پردازیم که ریشه های آن ها با موسیقی تمام خاورمیانه مشترک بود. تا زمانی که مسیحیان به تدریج لحن های مربوط به مراسم مذهبی خود را ترویج کردند، ایرانیان ، اعراب و کرد های دوران پیش از اسلام ، صاحب سازهایی از فرهنگ مدیترانه ای غربی بودند که اغلب ، اساس نام هایشان یکی بوده است؛ برای مثال : کناره ( کیتارا یا بربط) همان کیتور عربی و نی که سازی مردمی بوده و همچنان نزد مردم مسلمان به نام ارغول شناخته می شود.

    موسیقی غیر مذهبی اصولا نقشی در فرهنگ اسلامی نداشت. هرچند قرآن به هیچ وجه کلامی علیه موسیقی نمی گوید اما پیروان پاکدین، اصلاح طلب و متعصب پیامبر پس از مرگ ایشان، چنین اظهار کردند که حضرت محمد(ص) موسیقی و بخصوص موسیقی سازی را لذتی ممنوع می دانستند. پس به تحریف و تکفیر لوت (برگرفته از بربط ایرانی) ، چنگ (جنک) و فلوت (نای ایرانی یا قشابه ی عربی) پرداختند. آنان ساز های کوبه ای مانند


    تبیره ( طبل) و طبل دستی (دف) که در عربی به آن تف می گویند را در جشن ها و مناسبات اجتماعی مرسوم، مجاز می دانستند. البته دعوت به نماز ، تلاوت آهنگین قرآن - که شاید همتای مزمور خوانی یهودیان باشد- خواندن اشعاری در بزرگداشت تولد پیامبر (مولودی)، نمازها، حمدها و تواشیح مقولات دیگری بودند؛ آن ها برای مسلمین موسیقی محسوب نمی شدند و از لحاظ سبک تفاوت چشمگیری داشتند.

    تواشیح هجایی، وزن دار و بدون زینت است. مولودی سرشار از تحریر های سلیس و روان است؛ ولی در آن ها  هیچ جمله ی موسیقایی یا ملودی اجباری ثابتی در ارتباط با یک متن بخصوص وجود ندارد. به همین شکل، موذن نیز به شیوه ی خود مسلمانان را به نماز می خواند و اغلب اوقات مقام یا دستگاه دلخواه و شناخته شده اش را انتخاب می کند.

    در دوران خلفای بنی امیه (661 تا750) -که مغرب و مراکش تحت لوای ایشان فتح شد- خلفا عاشق موسیقی بودند. ایشان نوازندگانی را که غالبا دخترانی از خراسان بودند، به خدمت می گرفتند. این دختران آوازخوان و نوازنده ی دو تار خراسانی بودند. دوتار سازی گردن بلند و دارای دو سیم بود و با انگشت یا زخمه نواخته می شد. این دختران هنرمند، مهارت و نبوغ خود را در زینت پردازی آوازی و سازی به نمایش می گذاشتند ولی به مرور زمان نوازندگان مرد جای آنان را گرفتند.

    خلفای عباسی - که در سال 768 میلادی بغداد را پایتخت خود قرار دادند- موسیقی را نیک می دانستند. در این امر هیچ کس به پای هارون الرشید نمی رسید. هم پای موسیقی درباری، فرم کنسرت نیز - که بعد ها نوبه خوانده شد و خاستگاهش آسیای میانه بود – نیز پدید آمد. چینی ها از مدتی پیش با فرم کنسرت آشنایی داشتند. این فرم از آغاز حکومت عباسیان شروع به رشد کرد و هنوز هم مهم ترین فرم موسیقی اسلامی به شمار می رود. (1)


    موسیقی ملل مشرق زمین با موسیقی کشور ما بی رابطه نیست ؛ فینیقی ها ، یهودی ها و اهالی فلسطین و سوریه آلات موسیقی دیگری - که با اختلافات جزئی شبیه به سازهای مذکور در فوق است - داشته اند. با توجه به اشاراتی که در کتاب تورات شده می توان فهمید که موسیقی یهود اهمیت داشته و عده ی زیادی سرایندگان و نوازندگان به آن می پرداختند و حتی زبور داود با الحان مخصوصی خوانده می شده است. همچنین اهالی آسیای صغیر مانند ساکنان لیدیه ، فریگیه و درینها از موسیقی یونانی نیز اقتباساتی کرده بودند ؛ هنگامی که این کشورها نیز به تصرف شاهان هخامنشی درآمد، موسیقی شان بر روی موسیقی ما تاثیراتی گذاشت. (2)

    موسیقی دوره ی اسلامی

     پس از حمله ی اعراب و اضمحلال دولت ساسانی ، موسیقی ایران در کشور های عربی زبان هم متداول شد . عرب ها موسیقی را نیز مانند سایر علوم ، آداب و صنایع از ایران اقتباس کردند. عرب دوره ی پیش از اسلام از موسیقی بهره ای نداشت و تنها شاعر عرب که قبل از اسلام به اشعار خود تغنی کرد  اعشی بن قیس بود که از شاعران معروف دوره ی پیش از اسلام است.
    این شاعر در مجلس ملوک حیره و ایران آمد و رفت داشت . گفتنی است که وی در دوران انوشیروان راهی مدائن شده و موسیقی ایرانی را فرا گرفته است . آشنایی اندکش با زبان فارسی در حدی بوده که کلمات فارسی و اسامی آلات موسیقی از قبیل نای ، سنج و بربط را در اشعار خود در آورده است. آمده است اولین بار در زمان عبد الله بن زبیر که معماران و بناهای ایرانی مشغول مرمت خانه ی کعبه  بودند، در حین عمل آواز می خواندند . بین این کارگران بعضی از موسیقی اطلاع داشتند ، آوازهای ایرانی را فرا گرفته و اشعار عربی را با الحان ایرانی می خواندند.  سعید بن مسجع مجذوب موسیقی ایرانی شد؛ وی به همین  منظور مسافرتی به ایران کرده و پس از مراجعت نغمات فارسی را که


    فرا گرفته بود در مکه رواج داد.
    از جمله موسیقیدانان ایرانی یکی نشیط فارسی (متوفی ۸۰ هجری) است که از موالی عبدالله بن جعفر بن ابی طالب بود. دیگر ابن محرز است که دوره ی هشام بن عبدالملک را درک کرده و یونس کاتب که در دیوان مدنیه کاتب بوده است. ابن ندیم در کتاب الفهرست می نویسد که یونس کتاب هایی راجع به موسیقی نوشته و از آن جمله اسم کتاب النغم را به نام وی ذکر می کند که فعلا اثری از آن باقی نیست. ابوالفرج اصفهانی نیز در اغانی از کتاب موسیقی یونس نام می برد و چنین به نظر می رسد که این اول کتابی است که بعد از اسلام راجع به موسیقی، نمونه وسرمشق کتاب اغانی ابوالفرج بوده است.
    چون اسلام موسیقی را ممنوع کرد ، این صنعت در صدر اسلام به خصوص در دوره ی خلفای راشدین - که قوانین شرع را با کمال شدت اجرا می کردند - تقریبا متروک شد. ولی پس از آن که خلفای اموی، مسند خلافت را به مقام سلطنت تبدیل کردند و از شدت احکام شرع کاسته شد ، موسیقی نیز وارد مجالس آن ها گردید و موسیقیدانان ایرانی قرب و منزلتی تمام یافتند. آن ها پس از آشنائی به زبان عربی، اشعار عرب را با الحان فارسی خواندند و بیشتر طرف توجه شدند. البته همه خلفای اموی نسبت به موسیقی یک عقیده نداشتند؛ چنان که سلیمان بن عبدالملک با موسیقی مخالف بود . وی اهالی این فن را به دمشق برد و به این وسیله موسیقی ایران از حجاز قدم بیرون نهاد و در دیگر شهر های اسلامی منتشر شد.
    در دوره ی پیش از اسلام زندگانی اعراب بسیار ساده و بی تکلف بود ولی پس از ظهور اسلام ، فتح ایران و سایر کشورها ، تشکیل دولت بزرگ اسلامی و آشنایی اعراب با زندگانی پر تجمل پادشاهان قدیم ایران و روم – به خصوص در دوره ی عباسیان که خلافت ایرانی در لباس عربی جلوه کرد - خلفای عباسی خلافت را تبدیل به سلطنت نمودند ؛ برای خود دربانان و خادمان مخصوص برگزیدند ، در حرم خلیفه کنیزان زیباروی از ملل مختلف گرد آمدند و خلفا اوقات فراغت را به عیش و نوش پرداختند. این چنین بود که ثروت هنگفتی از اطراف ممالک اسلامی به مرکز خلافت آمد.
    این شیوه ی زندگی خلفا طبعا اوضاع اجتماعی ، ادبی و علمی را متحول و در پیشرفت صنعت موسیقی کمک موثری کرد. از طرف دیگر وزرای خلفای عباسی - که اغلب از خاندان ایرانی بودند، مانند برامکه و بنی سهل - به احیای آداب و عادات ایرانی علاقه ی شدیدی داشتند . قدرت مادی و معنوی ، ثروت و تجمل زندگانی شان نیز برای پرورش اهل هنر مشوق دیگری بود. خلاصه دیری نگذشت که بغداد - مقر خلفای عباسی - مرکز علم و ادب ومحل اجتماع ثروتمندان و اهل عیش و نوش گردید. طبعا غزل سرایی ، غناء و آواز رونقی به سزا یافت . مطربان ، خوانندگان و نوازندگان در اطراف خلیفه و اعیان جمع شدند. به طوری که از کتاب اغانی بر می آید اوضاع خانه های بغداد و کنار جسر و رود دجله هنگام شب به صورتی حیرت انگیز در آمد ، از هر طرف صدای ساز و آواز بلند شد ، تغزل ، رقص ، سرایندگی و نوازندگی انتشار غریبی یافت. (3)
    شکی نیست که خلفای عباسی نخست به خوشگذرانی اشتیاق نداشتند ؛ چرا که تازه روی کار آمده ، دشمنان زیادی داشتند و به واسطه ی جنگ های پی در پی فرصت عیش و نوش نمی یافتند. چنانکه عبدالله سفاح اولین خلیفه ی عباسی و برادرش منصور (خلیفه ی دوم) با عیش و نوش مخالف بودند . گویند : "غوغایی شنید ؛ پرسید چه خبر است؟ گفتند یکی از بندگان در میان کنیزان مشغول طنبور زدن است. منصور بر سر آن جمع رفت و همه از ترس او پراکنده شدند. آنگاه منصور طنبور را از دست خادم گرفت و چنان بر سر او کوفت که شکست و خادم را به واسطه ی ارتکاب به این عمل فروخت تا دیگر

     


    روی اورا نبیند. "
    مهدی خلیفه ی سوم عباسی هنرهای زیبا از جمله موسیقی را دوست می داشت ، ولی نغمه ی نوازندگان و خوانندگان را از پشت پرده گوش می داد. پسرش ابراهیم عاشق این هنر بود و فن خوانندگی و طرب را در خانه فرا گرفت. وی آوازی خوش داشت و از سرایندگان معروف این دوره بشمار می رفت . اهل صنعت هم چون خلیفه را بی ترغیب ندیدند در تغزل ، وصف می و معشوق و تحریض مردم به خوش گذرانی کوشش کردند.
    در این موقع اشعار بشاربن برد) شاعر غزل سرای ایرانی) رونق زیادی یافت ؛ او بدون پروا مردم را به عیش و نوش و باده گساری دعوت می کرد ، تا آن جا که مردم از عفت نوامیس خود به هراس افتادند و مهدی امر کرد که بشار حق غزل سرایی ندارد. اما او همچنان در خفا شعر سرود و شیوه ی خود را ترک نکرد. عاقبت طرفداری بشار از افکار و عقاید ایرانی ، علاقه ی او به طریقه ی شعوبیه ، افراط در فن تغزل ، سوء استفاده از ذوق لطیف شعری خود و بدگویی زیاد از عرب ها که شیوه او و سایر طرفداران شعوبیه بود به ضرر او تمام شد ؛ وی در سال ۱۶۸ هجری به دست مهدی خلیفه ی عباسی کشته شد.
    هارون الرشید خلیفه ی عباسی از یک طرف در زهد و تقوی و از طرفی در عیش و نوش و خوشگذرانی و باده نوشی افراط می نمود . پسرانش امین و مامون نسبت به موسیقیدانان ، نوازندگان و خوانندگان محبت زیادی می کردند . مامون غناء را بسیار دوست می داشت ؛ در دوره ی او اهل این هنر قرب و منزلتی به سزا یافتند.
    از حکایاتی که راجع به خوانندگان و نوازندگان در کتاب اغانی ذکر شده می توان به این موضوع پی برد که در دوره ی عباسی به خصوص در زمان هارون و مامون - که درخشان ترین زمان خلافت عباسیان است - فن موسیقی بسیار ترقی کرده و جمعیت موسیقیدانان زیاد و اغلب ایرانی بوده اند. از جمله معاریف موسیقی شناسان این دوره دو نفر موسیقیدان مشهورند موسوم به ابراهیم موصلی و پسرش اسحق که حکایات نوازندگی و خوانندگی آن ها به تفصیل در کتاب اغانی مسطور است . اینک به طور خلاصه از آن ها نام می بریم.

  • فهرست:

    ندارد.


    منبع:

    تاریخ فشرده موسیقی آکسفورد، جرالد آبراهام، ترجمه ناتالی چوبینه و پریچهر زکی زاده، تهران، ماهور، 1380، جلد اول، چکیده ص 266 تا 278 ( بخش میانه، موسیقی در جهان اسلام)

     پایگاه اطلاع رسانی شبکه ی موسیقی ایران، مقاله ی تاریخچه ی موسیقی، 20 فروردین 1385، ص 1.

    پایگاه اطلاع رسانی شبکه ی موسیقی ایران، مقاله ی تاریخچه ی موسیقی، 20 فروردین 1385، ص 3.

    پایگاه اطلاع رسانی شبکه ی موسیقی ایران، مقاله ی تاریخچه ی موسیقی، 20 فروردین 1385، ص 4.

    پایگاه اطلاع رسانی شبکه ی موسیقی ایران، مقاله ی تاریخچه ی موسیقی، 20 فروردین 1385، ص 5 .

    کتاب موسیقی فارابی ، ص ۷۴.

    شعر و موسیقی ، ص ۱۶۴.

    همان .

    موسیقی فارابی، ص ۴۴.

    همان، ص ۴۵ ،کتاب به نقل از ص ۲۶۸۶ انسکلوپدی موسیقی  Jule Rouanet.

    ابو عثمان، سعید بن مسجع. این نام های عربی را ایرانیان پس از اسارت، یا پس از آوردن اسلام می پذیرفتند. چونان "ابن مقفع" نویسنده ی بزرگ ایرانی که به جرم خدمت به فرهنگ عرب دست و پایش را بریدند و در تنورش افکندند.


    موسیقی فارابی ص ۵۲ . شعر و موسیقی ص ۱۶۱.

    کتاب ها همه از او با نام "نشیط" یاد کرده اند؛ اما این نام نیز معرب "نشید" و به معنی طنین آهنگ است . نام "زنگوله ی نشید" نیز در اشعار انوری به عنوان یکی از گوشه ها آمده است. نشید تنها نیز خود یکی از گوشه هاست :
    "ارغنون پیش چکاوک نه اگر بلبل نیست        ماحضر فاخته را گو، که نشیدی بسُرای. "

     بنا به گفته ی طبری، اعراب پس از گشودن تیسفون، چون یارای زندگی در کنار رودبار و آب روان را نداشتند، یکایک بیمار شدند . پس عمر فرمان داد در محلی دور از آب، شهری مناسب ایشان بسازند بدین ترتیب معماران ایرانی در نزدیکی کوه -که به زبان پهلوی "کوف" خوانده می شود- شهری ساختند و نام آن را "کوفه" یعنی کوهک نهادند.

    در کتاب ها نام این زن "دوشار" آمده است اما آن نیز به علت تلفظ عربی، معرب "دوشارم" پهلوی است که معنی عشق را دارد. از دوشارم، "دوشست" به معنی معشوق، دوشیزه به معنی دختر کوچولوی دوست داشتنی و نیز دوست برآمده است.

    به زبان عربی، ویولن نیز کمنجه نامیده می شود. نگاه کنید به قاموس عنصری.

     17. سرگذشت‌ موسیقی‌ ایران: ‌ روح‌الله‌ خالقی‌، ‌ تهران،‌  بنگاه‌ مطبوعاتی‌ عطایی‌، ۱۳۵۳، جلد‌۱، ص‌۳۵۴ .
    18. تاریخ‌ ادبیات‌ ایران: ادوارد براون‌، جلد‌۱، ص‌۳۵۴) ‌به‌ نقل‌ از: سرگذشت‌ موسیقی‌ ایران‌ ).
    19. سرگذشت‌ موسیقی‌ ایران: جلد‌۱، صص‌ ۳۵۶۳۵۵.
    20. شناسایی‌ موسیقی‌ ایران‌:  عزیز شعبانی‌، ۱۳۵۴، ص‌۲۷.
    21. همان‌، صص‌ ۲۸۲۷.
    22. تعزیه‌ هنر بومی‌ پیشرو ایران:‌  تهران‌، علمی‌ و فرهنگی‌، ۱۳۶۷، ص‌۹ ( مقاله‌ی‌ پیتر چلکوفسکی)‌.
    23. شرح‌ زندگانی‌ من  : عبدالله‌ مستوفی‌، تهران‌، زوار، چاپ‌۲، ص‌۲۹۷ ‌(تاریخ‌ سیاسی‌ و اجتماعی‌ عهد قاجار از آغاز محمدخان‌ تا آخر ناصرالدین‌ شاه) .
    24. سرگذشت‌ موسیقی‌ ایران‌: جلد‌ ۱، صص‌ ۳۴۵۳۴۴.
    25. شناسایی‌ موسیقی‌ ایران‌: صص‌ ۳۰۲۹.
    26. اوراد الاحباب‌ و فصوص‌ الآداب: ابوالمفاخر یحیی‌ باخرزی‌‌ ، به‌ کوشش‌ ایرج‌ افشار ، تهران‌،‌ فرهنگ‌ ایران‌زمین‌، ۱۳۵۸، ص‌۱۸۳.
     


    27. تاریخ‌ موسیقی‌ خاورزمین‌: هنری‌ جورج‌ فارمر، ترجمه‌ی‌ بهزاد باشی،‌  تهران‌،‌ آگاه‌، ۱۳۶۶ ، ص‌۱۵۳.
    28. مقاصد الاالحان:‌ عبدالقادر بن‌ غیبی‌ حافظ‌ مراغی‌، ، به‌ اهتمام‌ تقی‌ بینش،  تهران‌، بنگاه‌ ترجمه‌ و نشر کتاب‌، چاپ‌۲، ۱۳۵۶ ، صص‌ ۱۴۱۱۴۰.
    29. شرح‌ ادوار و زوائد الفوائد: عبدالقادر بن‌ غیبی‌ حافظ‌ مراغی‌، به‌ اهتمام‌ تقی‌ بینش،‌  تهران‌، مرکز نشر دانشگاهی‌، ۱۳۷۰ ، ص‌۴۳۰.
    30. تاریخ‌ فلسفه‌ ی‌ اسلامی:‌ هانری‌ کُربن‌، ترجمه‌ی‌ اسدالله‌ مبشری‌،  تهران‌، امیرکبیر، ۱۳۵۸ ، ص‌۲۱۵.
    31. صدرالمتألهین ملاصدرا محمدبن‌ ابراهیم:‌  الشواهد الربوبیه‌ ، به‌ اهتمام‌ جواد مصلح،  تهران،‌ سروش‌، ۱۳۶۶، ص‌۱۵.

مقدمه‌ با توجه‌ به‌ موضوع‌ پروژه‌ در رابطه‌ با نفوذ متقابل‌ موسیقی‌ ایران‌ به‌ غرب‌ وخاورمیانه‌، سعی‌ شده‌ است‌ که‌ تأثیرات‌ عوامل‌ مختلف‌ بر موسیقی‌ ایرانی‌ در زمان‌ها ودوره‌های‌ مختلف‌ بررسی‌ شود. این‌ عوامل‌ در طول‌ تاریخ‌ داریا سه‌ جنبه‌ حذفی‌، کاهشی‌ و ارتقایی‌ می‌باشد. با درنظرگرفتن‌ این‌ مطالب‌ ابتدا به‌ پیدایش‌ موسیقی‌ پرداخته‌ شده‌ است‌ و موسیقی‌در عهد باستان‌ مورد ...

چکیده: مجموعه حاضر با بهره‌گیری از آموخته‌ها و تجربه‌ها نوشته شده واز همان آموخته‌ها و تجربه‌ها به نتیجه رسیده است . در هر مبحث این مجموعه ، آثار تحقیقی و تجربیات پژوهشگران در هر زمینه مورد استفاده قرار گرفته که جا دارد در سر آغاز مجموعه به آنها اشاره شود. در بخش فیزیک ، فیزیولوژی انسانی و بخش‌های فرهنگی و هنری ، از دانش و تجربه کارشناسان فن بهره برده‌ام . بخش هنر نزد انسان‌های ...

واژه موسیقی لفظ موسیقی از واژه ایی یونانی و گرفته شده از Mousika و مشتق از کلمه Muse می باشد که نام رب النوع حافظ شعر و ادب و موسیقی یونان باستان می باشد. موز به معنی رب النوع است و مانند پسوند «یک» در کلمات کلاسیک، رومانتیک، دراماتیک و غیره، پسوند نسبت و منسوب است اما در لفظ فرانسوی به پیشوند تبدیل می شود مثل: موزیکو- موزیقو و موزیقان یا موزقان و همچنین شکل یافته آن در تلفظ ...

مقدمه فرهنگ مردمی ، موسیقی مردم پسند وسواد رسانه ای لازمه ی مطالعه موسیقی مردم پسند ،مطالعه ی فرهنگ مردمی است بسیاری از مقالاتی که در مورد موسیقی مردم پسند نوشته می شوند به آن دریچه ای جدا از ادبیات عمومی ای که در آنجای گرفته می نگرند توجه اصلی در اینجا به ماهیت کلی ونقش فرهنگ مردمی به عنوان یک پدیده ای اجتماعی خاصه در جامعه ی معاصر و نیزگسترش تاریخی آن است.با یک چنین حوزه ی ...

آغاز سخن: ماییم در آن وقت که ما هیچ نمانیم بستیم دهان خود و باقی غزل را آن وقت که پا نیست شود، پای دوانیم آن وقت بگوییم که ما بسته دهانیم[1] سخن خود را با شعر آغاز کردم چرا که هیچ چیز در مورد موسیقی گویاتر از شعر نیست و خود شعر گویاتر از هر چیز دیگر. توضیح و تفسیر کار غافلان است و نه عاشقان. عشق دلیل بر نمی دارد و موسیقی عشق است. محافل ادبی کشتارگاه اشعارند، جاییکه ابیات به فعل ...

سخن خود را با شعر آغاز کردم چرا که هیچ چیز در مورد موسیقی گویاتر از شعر نیست و خود شعر گویاتر از هر چیز دیگر. توضیح و تفسیر کار غافلان است و نه عاشقان. عشق دلیل بر نمی دارد و موسیقی عشق است. محافل ادبی کشتارگاه اشعارند، جاییکه ابیات به فعل و فاعل و مفعول تجزیه می‌شوند، شعر را باید جذب کرد، باید سر کشید، تحلیل کار غافلان است. وقتی پای موسیقی به میان آید باید خموش شد باید گوش جان ...

موسیقی اسلامی از آن‌جا که دامنه تمدن اسلامی جز عربستان کشورهای بسیاری از جمله مصر، ایران، هند و آفریقا را دربرمی‌گرفت؛ موسیقی اسلامی نیز با تنوع و گوناگونی روبه‌رو بوده است. تاریخچه در میان فقهای اسلام کسانی مانند شهاب‌الدین الهیثمی و ابن ابی‌الدنیا بوده‌اند که موسیقی را یکسره لهو و لعب می‌دانستند و آن را مکروه یا حرام تلقی می‌نمودند. فارابی انکار می‌کرد که موسیقی بتواند هرگونه ...

واژه موسیقی لفظ موسیقی از واژه ایی یونانی و گرفته شده از Mousika و مشتق از کلمه Muse می باشد که نام رب النوع حافظ شعر و ادب و موسیقی یونان باستان می باشد. موز به معنی رب النوع است و مانند پسوند «یک» در کلمات کلاسیک، رومانتیک، دراماتیک و غیره، پسوند نسبت و منسوب است اما در لفظ فرانسوی به پیشوند تبدیل می شود مثل: موزیکو- موزیقو و موزیقان یا موزقان و همچنین شکل یافته آن در تلفظ ...

بازتاب موسيقي در ادب فارسي الف) رابطه ي ادبيات و موسيقي درخشش علوم و صنايع ايران، در دوره ي ساساني بود. هنر موسيقي نيز در اثر تشويق شاهان رونقي به سزا يافت. در دوره ي اردشير موسيقي دانان طبقه ي جداگانه اي را تشکيل داده و به مقام ويژه اي نايل شده بود

واژه موسیقی لفظ موسیقی از واژه ایی یونانی و گرفته شده از Mousika و مشتق از کلمه Muse می باشد که نام رب النوع حافظ شعر و ادب و موسیقی یونان باستان می باشد. موز به معنی رب النوع است و مانند پسوند «یک» در کلمات کلاسیک، رومانتیک، دراماتیک و غیره، پسوند نسبت و منسوب است اما در لفظ فرانسوی به پیشوند تبدیل می شود مثل: موزیکو- موزیقو و موزیقان یا موزقان و همچنین شکل یافته آن در تلفظ ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول