آزمودنی شماره 1 توصیف آزمایشگر ازآزمودنی : کودک دارای نقص بینایی – آرام – بدون سؤال نقاشی را شروع کرد از گردی صورت آدمک / عدم استفاده از پاک کن.
توصیف آزمودنی از نقاشی: (در حال پاسخ به سؤالها دارای اضطراب / تکان دان دستها و لرزش صدا) این کیه؟
یه دختره مامان و باباش دوستش دارن یا نه؟
آره دوسش دارن چی کار کرده؟
به یکی کمک کرده ، هیچوقتم کاربد نمی کنه.
جنبه های کلی نقاشی: الف) محل ترسیم در صفحه: آدمک در قسمت وسط بالا و وسط قرار دارد.
که بیانگر زندگی تخیلی گسترده و آرمان گرایی در نقاش است اما حضور آدمک در وسط صفحه بیانگر چشم داشتن و اطلاع از واقعیت نیز هست.
ب) ابعاد و نسبتها: 1.
ابعاد: آدمک بسیار بزرگ ترسیم شده کهبه معنای اعتماد به نفس.
احساس ایمنی وفقدان بازداری در کودک است .
اما با توجه به قد و قواه خود کودک و داشتن جسمی نحیف و بیمار شاید این نوع ترسیم نوع گسترش جویی بر اساس مکانیسم جبران در نقاش باشد.
2.
نسبت ها : تناسب میان تند و سر آدمک وجود ندارد .
همچنین بین بازوها و تند و تناسب اتصال ساختها به تنه (در صورت اتصال فرضی) وجود ندارد) اما شاید بر اساس اینکه آدمک کودک باشد بزرگتر بودن سد طبیعی جلوه کند و عدم تناسب چندانی به چشم به چشم نخورد.
اما اگر عدم تناسب را ملحوظ کنیمنشانگر عدم تعادل شکل شناختی در کودک است.
ج) خطوط ترسیمی : پررنگ و ضخیم – شکسته و زاویه دار – که بیانگر شهوت گرایی ، تمایل به لذت جسمانی و خشم و نیرو هستند.
(خطوط شکسته و زاوه دار در تنه – گلها) د) موضع آدمک در صفحه و قرینه سازی: موضع آدمک : نسبتاً استوار است زیرا ساقها استوار رسم شده اند اما محور کاملاً عمودی نیست با توجه به نوع وصل شدن سر به ته محور کمی تمایل به سمت چپ دارد که بیانگر عدم تعادل درونی در کودک است اما این عدم تعادل در حد اضطرابهای ناشی از پرت شدن نمی تواند باشد.
تقارن : تقارن تقریبا رعایت شده اما با توجه به نوع وصل شدن سر به تنه که مقداری تمایل به سمت چپ دارد عدم تقارن القا می شود اما در ترسیم کلی و در مقام مقایسه فقط اندکی عدم تقارن در بازوها وجود ارد .
که عدم تقارن در کل نشانه ای از اختلال عاطفی و عصب شناختی است اما در این نقاشی صورت بحرانی وجود ندارد.
ه) حالت و حرکت: 1- تمام رخ و نیم رخ : آدمک تمام رخ رسم شه و پاها به سمت چپ جهت دارند که ترکیبی از نقاشی نیم رخ و تمام رخ است که طبیعی ترین شکل نقاشی در این سنین است و مفهوم نما کاملاً دستیابی نشده است.
و ساعتها هم به صورت موازی رسم شده اند.
2- حالت کلی آدمک: بدن آدمک از تعادل کافی برخوردار نیست سر و پاها به تنه درست متصل نشده اند که می تواند باینگر عدم تعادل و ناایمنی کودک نسبت به محیط را نشان دهد.
3- موضع بازوها: بازوها به حالت (A) رسم شده و از بدن فاصله دار رسم شده اند که معمول ترین شکل ترسیم است که بیانگر تمایل به تماسها اجتماعی – دیگر خواهی است: 4- موضع ساعتها: ساختها موازی رسم شده اند و روی زمین مستحکم قرار دارند و از هم فاصله دارند که نشانگر اعتماد به نفس در کودک است اما امتداد فرضی ساختها تقریباً به تنهمتصل نمی شود و می تواند عدم استحکام لازم و تعادل را نشان دهد.
5- حرکت: هیچ کدام ازسه علامت حرکت در نقاشی دیده نمی شود و آزمودنی هم صحبتی از حرکت آدمک نکرد.
ولی آدمک ایستاده است که همین حاکی از فعالیت درآدمک است.
و) رنگ: در نقاشی غلبه شکل بر رنگ دیده می شود – واقع نگری در رنگ آمیزی به طورنسبی وجود دارد زیرا صورت و موها، لبها، با رنگهای واقعی ولی دستها دارای رنگهای غیر واقعی اند.
از تمام رنگها استفاده شده که می تواند از علایم صرعی خویی باشد.
- رمزگرایی رنگ: غلبه رنگ زرد وجود دارد که نشانگر میل به مشارکت ، گرایش به پیشرفت است و مبین شادی و خوش بینی و درخشش و گشایش است.
ز) شخصیت دهی به آدمک: سن: با توجه به حالت و خطوط چهره آدمک و بزرگی سر آدمک کودک و راست که مشخص بودن سن می تواند نشانه ای از ادراک زمان و فهم دستورات و بلوغ روانی باشد.
جنس: با توجه به نشانه های رسم دامن – رنگ لبها که از ویژگیهای خاص زنانه در نقاشی است و گفتار صریح خود آزمودنی آدمک، مؤنث و همچنین با آزمودنی است.
هویت آدمک: نشانه ای دال بر هویت خاص در نقاشی و گفتار آزمودنی به چشم نمی خورد.
ح) حالت صورت آدمک: آدمک لبخند بر لب دارد، اما حالت کلی و چشمهای آدمک حالت غیر طبیعی و ترسناک دارند که شاید به نقص بینایی در خود آزمودنی و یا احساسات درونی وی برگردد.
ط) پیرامون آدمک: آدمک تقریباً جایی برای رسم اشیاء در پیرامون نگذاشته امادر پیرامون علایمی مانند (گل – ابر – خورشید – زمین) وجود دارند که قابل تفسیر است صرفاً و جنبه پر کردن محیط را نیز ندارند و در بخش پایانی تفسیر می گردند.
جنبه های تحلیلی نقاشی: الف ( سر: سر آدمک بسیار بزرگ ترسیم شده که بیانگر خود دوستاری – گستردگی من و تکبر اخلاقی و عقلی باشد و شاید ارزند سازی قوای هوش به علت تاخیر عقلی .
ب) صورت: چشمها : چشمها به شکلی عجیب ترسیم شده اند که شاید بیانگر نقص بینایی موجود در خود آزمودنی باشد اما بر خطوط اطراف چشمها تاکید شده که می تواند بیانگر احساس گناه در کودک باشد.
ابروها: ترسیم ابروها به شکل دو خطی و در هم بیانگر خشونت و عدم توفیق آزمودنی در مهار کشاننده ها باشد.
دهان: به رنگ قرمز رنگ آمیزی شدهاست که از ویژگیهای خاص زناناست.
لبهای برجسته و پهن که نشانگر و خشونت در کودک است.
بینی: بسیار نوک تیز رسم شده که می تواند از نشانه های اصیلی و مردانگی و خشونت در نقاشی باشد.
چانه: برجستگی چانه به صورت کاملاً مشخص رسم شده که نشانه ای مردانه و تمایل به تایید خویشتن و قدرت در نقاشی است (از نشانه های متضاد در این نقاشی) ستودن: آدمک فاقد گردن است که بیانگر غلبه مادی نگری در نقاش است.
ج) تنه : تنه با خطوط شکسته و زاویه دار رسم شده که بیانگر نیرو و مردانگی است.
د) اعضاء : ساقها: ساختها استوار هستند و از هم فاصله دار ترسیم شده اند که نشانگر اعتماد به نفس در نقاش است قرار گرفتن پاها روی زمین مستحکم هستند اما ساها به طور مناسب به تنه متصل نشده اند.- آدمک ایستاده ترسیم شده از نشانه های فعالیت در نقاش است.
پاها: پاها بسیار برجسته و بزرگ ترسیم شده اند که از نشانه های ترسیم پاها در پسران است و از علایم اصیلی در نقاشی است تزئین پاها و جاذبه آنها نشانگر گرایشات هم جنس خواهانه در کودک است .
پاها با فاصله از هم رسم شده که از نشانه های اعتماد به نفس در کودک است.
بازوها: بازوها از بدن فاصله دار رسم شده اند که از علایم تمایل به تماسهای اجتماعی و دیگر خواهی و میل به مشارکت است.
دست ها: به صورت بازو با انگشتان مشخص ترسیم شده که دستهای باز ترجمان حسن نیت و ترسیم انگشتان نشانگر میل به اکتشاف در محیط است.
ه) لباس: ترسیم دامن از ویژگیهای خاص زنانه در نقاشی است.
ترسیم سنجاق و گل سر برای موها: میل به مهار خویش تبعیت از خواسته های محیط و منشاء قدرت در آزمودنی می تواند باشد .
همگرایی نشانه ها: الف) ترسیم آدمک و پاره ای رگه های خلقی: حسی نگری در آزمودنی از فشار مدار بر کاغذ – تاکید بر ترسیم اعضای حسی ، مانند چشمها / دهان / بینی و دستها و صورت پهن آدمک وآدمک بزرگ قابل مشاهده است.
چند نکته نیز در نقاشی در پیرامون خشونت و پرخاشگری نیز دیده می شود، از جمله خطوط شکسته و نوک تیز پررنگ برانگیخته، رمزهای اصیلی (کفشها وپاهای برجسته / بینی نوک تیز) و رنگ آمیزی تند و زنده.
ب) ترسیم آدمک و مراحل نخول عاطفی: مرحله دهانی بر اساس: علایم پرخوری و فربه گی : آدمک پهن – انبساط سر در نقاشی که بین وابستگی و میل به مهار خویشتن است .
قاعده صورت بسیار پهن رسم شده.
اختلالات گفتار بر اساس : رسم بازوها به سمت جلو – شکل پنجه خرسی دستها که نشانگر پرخاشگری واکنشی است.
ج) ترسیم آدمک و روانشناسی مرضی: علایم صرعی خویی در نقاشی دیده می شود از قبیل: خطوط پررنگ رنگ آمیزی غیر واقع نگردستها – فقدان گردن – سرحجیم – بکار بردن رنگهای متعدد – حسی نگری – رنگهای یکسره پوشاندن سطحهایی وسیع با رنگ – پیرامون اشیاء قالبی وجود دارند.
محیط پیرامونی آدمک: وجود خورشید با انواری که تا سر آدمک آمده اند در مرکز صحنه بیانگر اهمیت تصویر پدر است و از نمادهای زندگی و خوشبختی.
وجود گل ها: از علایم زنانه و نشانگر شادی و خوش بختی است (اما گلها در این نقاشی واجد نوکهای تیز و پرخاشگرانه ترسیم شده اند و به شکل قالبی تکرار شده اند که می تواند معنی جنسی داشته باشد.) وجود: ابر : ابرها نماد تهدید در نقاشی هستند و شاید آزمودنی از جانبی احساس ناامنی می کند.
زمین: سمبل ایمنی و غذا، نشانگر خوب داشتن محیط زندگی چون منحنی ملایم تصویر شده است در نقاشی آزمودنی میباشد.
آزمودنی شماره 2 توصیف آزمایشگر از آزمودنی : نقاشی از تنه آدمک آغاز شد، کودک با ریتم خوب و بدون وقفه نقاشی میکشید.
(استفاده جزئی از پاک سون برای تند و گردی صورت.
توصیف آزمودنی از نقاشی : این کیه؟
یه خانومه – اینجا چی کار میکنه؟
اومده گل رو بکنه ببره خونه (با اشاره خانه را نشان داد که بالای سر آدمک رسم شده) الان خوشحاله یا ناراحته؟
هیچ کدوم پس حالش چطوره؟
نمیدونم.
جنبههای کلی نقاشی: الف) محل ترسیم : نقاشی عمدتا در قسمت وسط کشیده شده که بیانگر شخصیت کنونی و واقعی نقاشی است.
ب) ابعاد و نسبتها : 1.
ابعاد : آدمک تقریباً اندازه نرمالی دارد؛ اما از میزان معمول (cm1) بزرگتر است (cm15) که میتواند گفت این مبین اعتماد به نفس در آزمودنی است.
نسبتها : نسبتها تقریبا درست رعایت شده، نسبت تنه به سر و بازوها تقریباً رعایت شده که این تناسب آدمک میتواند بیانگر تحول شکل شناختی در کودک باشد.
ج) خطوط ترسیمی : غالباً خطوط رسم شده چه در آدمک و چه در پیرامون (درختها) نشانگر خطوط استوار و مستقیم با کمترین میزان ارزش هستند که بیانگر اعتماد به نفس و مصمم بودن و در عین حال تاثیر ناپذیری در آزمودنی هستند.
البته زاویه خطوط غالبا شکسته است که میتواند علامتی از خشم، ناآرامی و نیرو باشد.
د) موضع آدمک در صحنه و قرینه سازی موضع آدمک : آدمک دانای محور عمودی است که تقریبا مستحکم است و به سمتی تمایل ندارد که استحکام و تعادل روانی آزمودنی در این زمینه را نشان میدهد.
تقارن : قرینه سازی تا حد مطلوبی رعایت شده و میتوان گفت آدمک متقارن است.
غیر از مقدار کمی در صورت که حالت ابرو چشمها این تقارن را اندکی بر هم زده اما همین حالت و تغییر تقارن به صورت آدمک احساس خاصی را میبخشد.
که گویی انگار آدمک در حالت ورانداز کردن چیزی است.
مع الوصف تقارن در آدمک و تعادل آن نشانگر متعادل روانی در آزمودنی است که عدم تقارن میتواند از نشانههای اختلالات عاطفی و عصب شناختی در کودک باشد که در این نقاشی قابل چشم پوشی است.
ه ) حالت و حرکت : 1.
تمام رخ و نیم رخ : آدمک تمام رخ رسم شده و حتی پاها به سمت روبه رو رسم شدهاند که بیانگر رسیدن کودک به مفهوم نما و تمام رخ بودن آدمک است که طبیعی ترین شکل ترسیم است.
حالت کلی آدمک : وضع بدنی آدمک را میتوان مستحکم و متعادل برآورد کرد که این بیانگر متعادل بودن و احساس ایمنی در نقاش است.
3.
موضع بازوها : بازوها از بدن فاصله دارند که نشانگر تمایل به تماس اجتماعی اما بازوها افتاده به نظر میرسند و منفعل.
4.
موضع ساقها : ساقها بوسیله بدن پوشانده شده اما امتداد فرضی آن از پاها به بالا نشانگر این است که ساقها از هم فاصله دار رسم شدهاند و پایدار هستند که مبین اعتماد به نفس در آزمودنی هستند.
5.
حرکت : هیچ کدام از علایم حرکت در نقاشی به چشم نمیخورد.
و حرکتی که دال بر توجه آدمک به گل برای چیدن آن باشد نیز در دسترس نیست با این وجود میتوان آدمک را ایستا در نظر گرفت.
اما همین ایستاده بودن آدمک هم از نشانههای فعالیت است.
و) رنگ : در نقاشی غلبه شکل به رنگ به چشم میخورد.
نقاش از واقع نگری در ترسیم رنگ ها برخوردار است که این از رنگ صورت، لبها و دستها مشخص است.
رنگ غالب رنگ سبز که نشانگر گرایش آزمودنی به حفظ حرمت خود نیاز به جلب توجه و میل به محبوبیت است.
از یک سو گرایش به مبادله و ارتباط و از سویی اداره، پایداری، سوختی و گاهی نیز مقاومت و تضاد ورزی را نشان میدهد.
که این موارد با شکل بازوها هم تقارن دارد زیرا بازوها از بدن فاصله دارند که بیانگر اجتماعی خواهی است اما بسیار منفعل رسم شدهاند که بیانگر مقاومت و پایداری شخص در مورد عقاید خویش است.
ز) شخصیت دهی به آدمک : سن : با توجه به چهره آدمک میتوان کاملاً حدس زد که آدمک بزرگسال است که این میتواند جنین همسانسازی کودک با یک بزرگسال یا تصویری از مادر باشد، در هر حال کودک به قدری تحول پیدا کرده که این سن را بخوبی توانسته تمایز دهد و در نقاشی خود نمایش دهد که از علایم بلوغ روانی در آزمودنی است.
جنس : با توجه به نشانههای خاص زنانه (دامن – رنگ لبها – روسری) و گفته نقاش نقاشی بوضوح مونث و هم جنس با آزمودنی است.
هویت آدمک : نشانهای دال بر هویت خاص در آدمک ملاحظه نمیشود.
ح) حالت صورت آدمک : به نظر میرسد آدمک در حال ورانداز کردن چیزی است این حالت را ابروهای آدمک و حالت چشمها بوجود میآورند و شاید هم بیانگر تکبر در آزمودنی باشد؛ یعنی آزمودنی خود را ملاکی برای ارزش گذاری می بیند.
حال اگر آدمک فردی باشد که نقاش با او همانند سازی میکند یا مادر او باشد میتوان این حالت را به آن شخص نسبت داد.
ط) پیرامون آدمک: مملو از نشانههای معنی دارد و قابل تفسیر است که در انتهای کار به تفسیر آن پرداخته میشود.
اما تکرار مشابه درختان در اطراف آدمک به نظر میرسد به منظور پر کردن صفحه انجام شد که میتوان آنرا به منظور فرار از خلا یا انزوا تلقی کرد.
جنبههای تحلیلی نقاشی : الف) سر : اگر قطر روسری روی سر آدمک را به قطر صورت بیفزاییم.
سرآدمک تقریبا بزرگ است و در آدمک بنحو چشم گیری شاخص بنابراین سر بزرگ نشانهای خود دوستداری گستردگی من، تکبر اخلاقی و ارزنده سازی نیروی هوش است.
ب ) صورت : چشمها : چشمها دارای خصایص زیبا شناختی هستند (آرایش آبی رنگ پلکها – کشیدگی به سمت بالا) که بیانگر میل به اغواگری در نقاش هستند.
مژه و ابرو : ترسیم مژهها از علایم زنانه است و دلمشغولهایی زیبایی شناختانه را نشان میدهد و ترسیم ابرو هم توانایی مهار کشانندهها در نقاش به تصویر میکشد: اندازه کلی چشمها هم توانایی دیدن محیط را در نقاش نشان میدهد و میل به دیدن تقریبا در حد متوسط است و آزمودنی بسیار کنجکاو هم نباید باشد.
دهان : ترسیم دقیق خطوط هر دو لب نشانگر شهوت گرایی و ترسیم لبها به رنگ قرمز از نشانههای خاص زنانه در نقاشی است.
گونه و ترسیم گونه در این نقاش بیانگر سلامت، شادی و خوش خلقی در نقاش است.
بینی : بینی بسیار زنانه و منحنی وارد رسم شده که علایم اصیلی ندارد.
گردن : با توجه به روسری روی سر آدمک، گردن پوشانده شده قابل حدس است.
ج) تنه : تنه با سطوح تحول یافتگی بالایی رسم شده: نشانه ها ارزنده سازی شدهاند.
که میتواند بیانگر نیروی جسمانی در آدمک باشد.
د) اعضا ساقها : ساقها با دامن پوشانده شده است.
اما امتداد فرضی آن بیانگر احساس تعادل و استواری است و فاصله دار به نظر میرسد که بیانگر اعتماد به نفس در آزمودنی است.
پاها، پاها به اندازه کوچک و منحنی ترسیم شده است که حالت زنانه را در نقاشی نشان میدهد و فاصله دار رسم شده که بیانگر اعتماد به نفس در نقاش است.
بازوها : بازوها از بدن فاصله دارند که بیانگر تمایل اجتماعی است.
بازوها استوار و طویل است که جاه طلبی و نیاز به تحقق خویشتن است.
اما بازوها حالت وارفته دارند و آویزان هستند که شاید بیانگر احساس شکست یا تسلیم در تحقق خواستهها اعم از ایجاد تعامل اجتماعی و تحقق خویشتن باشد.
دستها و انگشتان : کشیدن دستها به شکل باز بیانگر حسن نیست در نقاش اسا و ترسیم دقیق انگشتان میل به اکتشاف را نشان میدهد.
البته ناخنها هم ترسیم شدهاند که از گرایشات پارانوبیایی است؛ و از آنجا که بانوس نیز ترسیم شدهاند شاید بیانگر خشونت باشند که اگر تصویری از مادر باشد خشونت مادر و اگر کسی باشد که کودک با او همسانسازی کرده خشونت او را نشان میدهد.
هـ ) لباسها: از سر تا پای آدمک با لباس پوشانده شده که میتواند بیانگر نیاز به محبت مادرانه و گرمای عاطفی در نقاش باشد، یعنی این کودک به فاز و نوازش احتیاج دارد ولی شاید این نوع ترسیم صرفا یک باز خورد از پوشش در محیط زندگی باشد.
خانه در نقاشی طوری ترسیم شده که انگار روی سر آدمک قرار دارد و شاید به طور ناخودآگاه با توجه به اینکه آدمک مونث است و روسری برسر دارد کودک در ذهن خود این گونه ترسیم کرده است، اگر فرض از زنده سازی آدمک باشد میتوان آنرا به معنای قدرتمندی آدمک در نظر گرفت یا وجود مسائل جنسی.
دامن : ترسیم دامن از نشانههای خاص زنانه در نقاشی است.
بلوز : راحت و بدون تزئین نقاشی شده که بیانگر عواطف بی پیرایه کودک است.
جواهرات : گردنبند که به رنگ قرمز در نقاشی تصویر شده بیانگر خود دوستداری درآزمودنی است.
همگرایی نشانهها همگرایی نشانهها و پارهای از رگههای خلقی : کودک آرام و هیجان ناپذیر زیرا خطوط منظم و استوار، بدون انقطاع و لرزش آدمک تقریبا در مرکز و نسبتها بهنجار و رنگ آمیزی متعادل است.
ب) ترسیم آدمک و مراحل تخول عاطفی : ج) ترسیم آدمک و روانشناسی مرضی : عوامل پیرامونی : زمین : نقاشی واجد زمین سبز و منفی است که بیانگر احساس ایمنی مادری است.
ترسیم خورشید و خورشید با صورت مشخص : بیانگر خوشبختی و حضور پدری مهربان است (صورت خورشید) ابرها : بیانگر تهدید است.
گل : از نمادهای زنانه و بیانگر شادی و خوشبختی است.
خانه : نشانگر اهمیت فقط خانه برای آزمودنی است اما خانه بسیار کوچک و دور رسم شده که شاید بیانگر سخنان خفقان آور و فشار در آن باشد.
آزمودنی شماره 3 توصیف آزمایشگر از آزمودنی : آزمودنی سریع شروع بکار کرد.
نقاشی از چشمها شروع شد.
این ملکه است .
ایناکین روشونههاش؟
فرشته خوب و بد اینجا کجاست؟
توی مقصدش.
جنبههای کلی نقاشی : الف) محل ترسیم در صحنه : آزمودنی صحنه را به صورت افقی برگردانده که این بیانگر احتیاج به فضای بیشتر که از نشانههای وجود حس عینی است همچنین مبین مادری نگری و فقدان آنها نگرایی و تضاد ورزی باشد.
آدمک در قسمت وسط قرار دارد که نشانگر کنونی و واقعی بودن است.
ب ) ابعاد و نسبتها : 1- ابعاد : آدمک به خودی خود آدمک متوسطی است اما لباس آن گسترده شده و پهنای زیادی را اشغال کرده است.
که شاید مبین گسترش جویی باشد.
2- نسبتها : نسبتهای سر به تند و بازوها تقریبا نرمال است که مبین تعادل کودک در این زمینه است.
ج) خطوط ترسیمی : خطوط شکسته و زاویه دار غالب هستند که نشانگر چابکی، خشم.
ناآرامی و مردانگی و نیرو هستند، البته نشانههای روان گسیختگی از حلقههایی که دور یک محور چرخیدهاند نیز دیده میشود (در دادمن، روی برجها و در آسمان نقاشی) البته خطوط راست هم در طراحی برجها بکار رفتند که میتوان نشانگر بی انعطافی دو قادر نقاش باشد.
د) موضع آدمک در صفحه و قرینه سازی : موضع آدمک در صفحه تقریبا متعادل است و به سمت خاصی جهت ندارد اما رسم پاها در جای نادرست و کشیده شدن لباس به سمت راست این تعادل را اندکی بهم ریخته است که وضعیت نااستوار را آزمودنی را نشان میدهد.
قرینه سازی : قرینه سازی غالباً رعایت نشده در صورت و پاها و بازوها رعایت نشده که میتواند مبین اختلالات عاطفی و عصب شناختی در نقاش باشد.
هـ ) حالت و حرکت : 1.
تمام رخ و نیم رخ : آدمک تمام رخ رسم شده و حتی پاها نیز در جهت مخالف هم قرار دارند که نشانگر دستیابی به مفهوم نما است.
حالت کلی آدمک : دارای عدم تقارن و عدم جایگذاری صحیح پاها باعث القای عدم تعادل میباشد که بیانگر عدم تعادل در آزمودنی است که مبین اضطراب واقعی یا روانی آزمودنی از افتادن یا پرت شدن است.
موضع بازوها : ترسیم بازوها به سمت بالا نشانگر یک احساس شدید و انفجار آمیز است که ممکن است این احساس کمک طلبی باشد با توجه به حالت وحشت زده چشمها.
البته یکی از بازوها منجی نیز رسم شده که با حرکت به سمت بالا تداعی میشود.
4- موضع ساقها: ساقها با دامن پوشانده شده اما از هم فاصله دار هستند ولی مکان قرار گرفتن آنها احساس بی تعادلی و نااستواری را تداعی میکند و میتواند مبین عدم احساس پایداری در نقاشی باشد.
حرکت : یکی از عوامل پدید آورنده حرکت که خمیدگی آرنج و شکل هفت بازوها باشد و نقاشی به چشم میخورد.
این علایم حرکتی نشانگر پاسخ جنبش آزمودنی به محیط است نوع حرکت درون نگر است که مبین پایداری در کودک است.
و) رنگ : در نقاشی غلبه شکل بر رنگ وجود دارد.
اما رنگ کردن نامنظم و بصورت از خط بیرون زده صورت گرفته.
و استفاده از تمام رنگهای در اختیار وجود دارد اما واقع نگری سنی وجود داردچون صورت رنگ واقعی اما دستها غیر واقعی رنگ شدهاند.
رنگ غالب : رنگ زرد رنگ غالب است بیانگر نور و شادی و خوش بینی است و امید به درخشش و گشایش است، میل به مشارکت و گرایش عمیق به پیشرفت را نشان میدهد البته در این نقاشی به شکل افراطی بکار بسته شده که نشانگر نیاز به آزادسازی تنشهای درونی است (شکل بازوها به سمت بالا نیز یک احساس انفجار آمیز را نشان میدهد) ز) شخصیت دهی به آدمک : سن آدمک : خطوط چهره آدمک فرد را بزرگسال جلوه میدهد نشانگر ترسیم فرد بزرگسال که بر کودک تاثیر دارد یا خود بزرگ پنداری در کودک.
جنس آدمک : بر اساس نشانههای زنانه (دامن، چشمها، لبها (صورت)) و گفته آزمودنی آدمک مونث و همجنس با آزمودنی است.
هویت : بر اساس گفته آزمودنی آدمک با توجه به تاج روی سر ملکه است.
ح) حالت صورت آدمک : صورت آدمک بسیار هراس آور و ترسناک است چه بسا احساس درونی آزمودنی نیز همین باشد و یا دارای ترسی بزرگ باشد.
جنبههای تحلیلی نقاشی : الف) سر : سر به اندازه متوسط رسم شده البته با روسری پوشیده شده که اگر قطر آن به صورت اضافه شود حد متوسط را نشان میدهد که میتواند مبین تعادل آزمودنی در این زمینه باشد.
ب ) صورت : چشم : چشمها حالت وحشت را تداعی میکند (یک نقطه در وسط گذاشته شده) مژه و ابرو : در ترسیم به کار برده شده که مژهها و ابروها نشانگر ؟
و زیبایی شناختی است و ابروها که در نقاشی منظم ترسیم شده توانایی مهار خویشتن را مشخص میکند.
دهان : ترسیم دقیق خطوط و لب و رنگ کردن قرمز آنها نشانگر شهوت گرایی و از نشانههای خاص زنانه در نقاشی است.
بینی، نوک تیز رسم شده که میتواند از نشانههای خشونت در نقاشی باشد.
موها : بوسیله مقنعه پوشانده شده که میتواند این نوع ترسیم از بازخوردهای محیط باشد.
ج) تنه : با خطوط شکسته و نوک تیز زاویه دار رسم شده که بیانگر نیروی مردانه و خشونت است.
د) اعضاء : ساقها با دامن پوشانده شده اما قسمت کم آن دیده میشود ساقها بسیار ضعیف هستند که نشان دهنده ناتوانی است اما از هم بسیار فاصله دار رسم شدهاند که بیانگر اعتماد به نفس است.
پاها، پاها بسیار زنانه و کوچک فاقد پرخاشگری رسم شدهاند.
بازوها : از بدن فاصله دار نشانگر تمایل به تماس اجتماعی دستها و انگشتان، در آدمک ترسیم شده که میتواند بیانگر اکتشاف در محیط (انگشتان) و دستهای باز که نشانگر جسن نیست در کودک باشد.
هـ ) لباس : ترسیم دامن از ویژگیهای خاص زنانه در نقاشی است.
با توجه گفته آزمودنی و رسم تاج ملکه ترسیم شده که نشانگر این است که کودک دارای روئیای برتری و آرمان زیبایی و قدرت است که با توجه به بزرگسال بودن آدمک ترسیم شده میتواند همسانسازی با مادر در کودک باشد و یا این تصویر کلاً تصویر مادر باشد.
همگرایی نشانهها : الف) ترسیم آدمک و پارهای از رگههای خلقی : خشونت و پرخاشگری بر اساس علایم : ترسیم نوک تیز انگشتان چشمهای ترسناک خطوط پر رنگ و زاویه وار برانگیخته، صورت کلی آدمک/ رمزهای اعلایی (کشیدن بر جهای بلند) حصار کشیدن برای آدمک (محصور کردن آهک در قالب مربع) که نشانگر کوشش در مهار پرخاشگری است.
ب ) ترسیم آدمک و مراحل تحول عاطفی : مرحله اصیلی، آدمک با جزئیات کم، ارزنده سازی با ترسیم تاج / غلبه رنگ زرد و نمادهای اصیلی در نقاشی (برجهای بلند) ج) ترسیم آدمک در روانشناسی مرفی : - عجیب و غریب بودن آدمک - چشمهای دشت با یک نقطه در مرکز علایم روان گسیخته گونکی و روان گسستگی در نقاشی ملاحظه میشود.
آزمودنی شماره 4 توصیف آزمایشگر از آزمودنی با استفاده مدام از پاک کن و پاک کردن نیمی از نقاشی و شروع مجدد آن.
بسیار کند کار کردن.
نقاشی از پردهها (بالای صحنه) شروع شد.
یه دختره تو خونشون – این عکس کیه رو دیوار؟
عکس داداششه این چیه (پنجره)؟
این پنجره خونشونه منظره است میخواد بیاد دختره بیرون نگاه کنه.
اینا چیه (بالای صفحه)؟
اینا پردههای خونست.
جنبههای کلی نقاشی : الف) محل ترسیم در صفحه : آدمک در قسمت وسط و وسط پائین ترسیم شده که نشانگر عینی نگری کشانندههای ناهشیار و نیاز به ایمنی جسمانی است.
البته سد آدمک در قسمت وسط قرار دارد که میتواند تفکر کنونی و واقعی را در آزمودنی نشان دهد.
ب) ابعاد و نسبتها : 1- ابعاد : آدمک تقریبا با قد متوسطی رسم شده که نشانگر تعادل در نقاش است.
2- نسبتها : نسبتها در بازو نسبت به تند رعایت نشده همچنین تند و پائین تنه که عدم تحول شناختی در کودک را نشان میدهد.
ج) خطوط ترسیمی : غالباً با فشار و پر رنگ ترسیم شده که مبین شهوت گرایی و تمایل به لذات جسمانی است اما فشار وارده در نواحی مختلف ترسیم متفاوت است مثلا در ناحیه کمی به پائین این خطوط تشدید یافته حتی چند خطی شدهاند که تمرکز روانی نقاشی را در این ناحیه یا وجود تعارض در این ناحیه را برای نقش نشان میدهد.
البته در نقاشی خطوط منحنی بسیار دیده میشوند (در رسم پردهها در بالای صفحه) که نشانگر ملایمت زنانگی و خود دوستداری هستند.
و در عین حال ترسیمهایی با خطوط شکسته که برعکس خطوط منحنی است و نشانگر مردانگی و خشماند ترسیم هر دوی این خطوط در نقاشی نشانگر تضاد و متعارض در کودک است.
پاک کردنهای کودک نیز نارضایتی را نشان میدهد که شاید همین تضاد و تعارض باعث عدم رضایتی و احساس کمتری در نقاش باشد.
د) موضع آدمک در صفحه و قرینه سازی : موضع آدمک : از وضعیت بالا تنه نسبت به پائین تنه به نظر میرسد محور عمودی به راست تمایل دارد که عدم تعادل را در این زمینه در نقاش نشان میدهد.
قرینه سازی : قرینه سازی جز در صورت در جای دیگری از نقاشی رعایت شده که این عدم تقارن با توجه به سن نقاش اختلالات عاطفی و عصب شناختی را نشان میدهد.
هـ ) حالت و حرکت : 1- تمام رخ و نیم رخ.
آدمک تمام رخ رسم شده و با توجه به پوشیده بودن پاها نمیتوان حالتی از ترسیم تمام رخ و نیم رخ در نظر گرفت.
2- حالت کلی آدمک وضع بدنی آدمک نامنعطف و نااستوار ترسیم شده که میتواند نشانگر اضطراب واقعی یا روامی در آزمودنی از افتادن یا پرت شدن را نشان میدهد.
3- موضع بازوها : یک بازو کاملا از بدن فاصله دارد.
و بازوی دیگری کمتر فاصله دارد اما همین فاصلهها بیانگر تمایل به تماس اجتماعی و دیگر خواهی است.
اما شاید فاصله کمتر بازوی سمت چپ نسبت به راست بیانگر اندکی تردید یا ترس آزمودنی از تماسهای اجتماعی باشد.
4- موضع ساقها : ساقها با دامن پوشیده شده و تا پا امتداد یافته که فرض کردن آنها در این حالت بسیار دشوار است.
5- حرکت هیچ یک از سه عامل حرکت در نقاشی به چشم نمیخورد و خود آزمودنی نیز آدمک را ایستاده و بدون حرکت توصیف میکند.
و) رنگ : غلبه شکل بر رنگ در نقاشی وجود دارد همچنین واقع نگری دراستفاده از رنگهای بخاطر رنگ صورت دستها و لب.
از تمام رنگها در نقاشی استفاده شده که شیوهای افراطی بنظر میرسد که صرعی خوبی را نشان میدهد.
و همچنین برون نگری را در آزمودنی رنگ غالب رنگ بنفش است که چون این رنگ ترکیبی از آبی و قرمز است بیانگر تضاد و تعارض در کودک است.
ز) شخصیت دهی به آدمک : سن : با توجه به سر بزرگ و خطوط صورت میتوان آدمک را کودک ارزیابی کرد که این همخوانی سن آزمودنی با نقاش نشانهای از واقع نگری در آزمودنی است.
جنس : با توجه به رنگ لبها و ترسیم دامن که از نشانههای خاص زنانه در نقاشی هستند میتوان آدمک را مونث و هم جنس با آزمودنی قلمداد کرد که طبیعی ترین نوع نقاشی است.
هویت : هیچ علامتی که دال بر هویت خاص آهک باشد در نقاشی یا گفتههای آزمودنی مشاهده نشد.
ح) حالت صورت آهک : حالت صورت آدمک ترس و ناراحتی را القا میکند که میتواند به احساسات نقاش در همین زمینهها برگردد.
ط) پیرامون آدمک : نقاش آدمک را در خانه قرار داده و متناسب با آن جزئیاتی را به نقاشی افزوده از آنجا که این جزئیات انتخابهای کودک از فضای خانه هستند.
(قاب عکس برادر – پنجره- پرده – زمین) و قابل تفسیرند در قسمت آخر تفسیر خواهند شد.
جنبههای تحلیلی نقاشی : الف : سر : سر نسبت به بدن بزرگتر ترسیم شده اما نه به اندازهای که خود دوستداری تفسیر گیرد و گذشته از آن آدمک ترسیم شده کودک است که کمی بزرگی سرد و آن طبیعی است و در کل تعادل کودک در این زمینه را نشان میدهد.