اکثر مردم تنها بخشی از ظرفیت دستگاه تنفسی یا ریه را برای تنفس استفاده می کنند.
این دسته از مردم که تنفسشان سطحی بوده و کمی از قفسه سینه را منبسط می کنند شانه های خم شده ای دارند و در قسمت بالای گردن و پستانشان فشار دردآوری را متحمل می شوند و از کمبود اکسیژن رنج می برند.
این عده بدون آنکه خود بدانند به سرعت خسته می شوند.
با تمرینات تنفسی یوگا علاوه بر پیشگیری از این موارد می توانید انرژی حیاتی و سلامتی خود را تضمین نمایید.
از تمامی روش های تنفسی قادر خواهید بود ظرفیت انرژی حیاتی را افزایش دهید.
چنانچه هنگام بالا رفتن از پله ها خسته می شوید سعی کنید که شانه ها را صاف نگه داشته و در هر دو پله عمل دم و در دو پله بعدی عمل بازدم (تخلیه تنفس) را انجام دهید.
با =یروی از چنین عملی یعنی دو پله دم و دو پله بازدم قادر خواهید بود آرام آرام پله ها را بالا رفته و بدون کمبود اکسیژن و نفس به بالای پله ها برسید.
با چنین آهنگ تنفس قادر خواهید بود میزان زیادئی از دی اکسیدکربن را بیرون داده و اکسیژن را جایگزین آن نماییم، بدین ترتیب کمتر دچار خستگی می شویم.
yoga.org.nz تنفس امروزه یک برنامه تنفسی قادر است ما را در زندگی روزمره کمک فراوانی کند.
بحران ها، فشارهای عصبی، افسردگی و کسالت با تبعیت از یک سری تمرین ها قابل رفع می باشند.
بدون هیچگونه فشاری شانه ها را صاف نگه دارید و نفستان را تماما تخلیه کنید.
مکث کرده و سپس به طور عمیق نفس بکشید، این روند باید کاملا آرام باشد.
عمل دم می بایست به قدری باشد که شش ها کاملا پر شوند.
بدون تغییر حالت شانه ها نفس را از طریق بینی به آرامی تخلیه کنید.
شما باید همزمان با دریافت اکسیژن مغز و اعصاب را آسوده و آرام کنید.
سه روش تنفسی وجود دارد: روش سطحی بدترین روش تنفس می باشد.
هنگامی که عمل دم صورت می گیردشکم منقبض شده و شانه ها و استخوان ترقوه بالا می روند.
در این نوع تنفس حداکثر کوشش به کار می رود اما حداقل میزان هوا نصیب فرد می شود.
تنفس دنده ای در این نوع تنفس عضلات سینه، قفسه سینه را منقبض می کنند.
این نوع تنفس هم تنفس کاملی نیست.
تنفس عمیق شکمی این روش بهترین روش تنفس می باشد.
در این روش هوا به تمامی قسمت های شش ها و حتی قسمت های تحتانی آن می رسد و تنفس آرام و عمیق می باشد.
به این روش تنفس دیافراگمی نیز گفته می شود.
در حقیقت هیچیک از این سه روش تنفس کامل نیستند.
یک یوگی هر سه روش را با هم ترکیب می کند.
ابتدا با تنفس عمیق شروع کرده و با تنفس دنده ای و سطحی به عمل دم ادامه می دهد.
برای اینکه تنفس دیافراگمی را احساس کنید، یک لباس شل و آزاد پوشیده و به پشت دراز بکشید.
دست ها را بر روی دیافراگم قرار دهید.
عمل دم و بازدم را به طور آهسته انجام دهید.
در هنگام دم، شکم باید به طرف خارج منبسط شده و سپس قفسه سینه منقبض شود.
سعی کنید این حرکت و جنبش را احساس کنید.
دم به طور آرام، شکم منبسط شده و سپس قفسه سینه منبسط شده و در آخر قسمت بالای شش ها منبسط می شود.
yoga.about.com پرانایاما مهمترین چیز در مورد تنفس خوب، پرانایاما یا انرژی لطیف حاصل از تنفس حیاتی می باشد.
کنترل پرانا باعث کنترل ذهن می شود.
تمرینات تنفسی یوگا پرانایاما نامیده می شود که به معنی کنترل پرانا می باشد.
بزرگترین علامت و نشانه پرانا در بدن، حرکت شش ها می باشد.
این حرکت نظیر یک چرخ طیار عمل کرده و دیگر نیروهای بدن را به جنبش در می آورد.
پرانایاما یعنی کنترل شش ها که از طریق کنترل پرانا صورت می گیرد.
دیگر علامت پرانا در بدن، روند آرام و آهسته تحت کنترل گرفتن بدن است.
هر قسمتی از بدن با پرانا لبریز خواهد شد.
هنگامی موفق به این عمل شده که تمامی بدن تحت کنترل ما باشد.
تمامی بیماری ها را می توان از طریق کنترل و نظم پرانا کنترل و ریشه کن نمود.
این رابطه دانش سری و رمز شفابخشی می باشد.
ما در تنفس عادی مقداری ناچیز از پرانا را جذب می کنیم ولی هنگامی که تمرکز کرده و آگاهانه به عمل تنفس نظم می بخشیم، میزان زیادی از پرانا را ذخیره می کنیم تنفس کار دستگاه تنفسی رساندن اکسیژن به سلول های بدن است.
موجودات تک سلولی اکسیژن مورد نیازشان را از طریق انشتار می گیرند و دی اکسید کربن را نیز از طریق انتشار دفع می کنند.
بعضی جانداران برای تنفس از همه سطح بدن خود استفاده می کنند.
به این نوع تنفس، تنفس پوستی می گویند.
ماهی ها با آبشش تنفس می کنند.
حشرات سیستم تنفس نایی دارند.
تبادل گازها توسط لوله هایی به نام نای به طور مستقیم و بدون نیاز به همکاری سیستم گردش مواد انجام می گیرد.
بیشتر مهره داران ساکن خشکی شش دارند .
شش ها کیسه هایی هستند که دیواره آنها از یک لایه نازک سلول های پوششی درست شده است.
دستگاه تنفس انسان دستگاه تنفس انسان شامل شش ها، مجاری هوا و قفسه سینه است که شش ها را در خود جای داده است.
پرده دو جداره جنب شش ها را به دیواره قفسه سینه مربوط می کند.
قفسه سینه به وسیله پرده دیافراگم از حفره شکم جدا شده است.
دیافراگم با حرکت خود به پایین و بالا، حجم قفسه سینه را افزایش و کاهش می دهد و در تنفس آرام و طبیعی مهمترین نقش را در حرکات شش ها دارد.
در تنفس شدید، انقباض عضلات شکم نیروهای قبلی را تقویت می کند.
ماده ای به نام سورفاکتانت از برخی سلولهای دیواره کیسه های هوایی ترشح می شود و سطح این کیسه ها را می پوشاند و کشش سطحی مایع پوشاننده آنها را کاهش می دهد و بازشدن طبیعی آنها را تسهیل می کند.
هر یک از ما در هر دم و بازدم مقداری هوا را جابجا می کنیم که هوای جاری گفته می شود.
یک سوم هوای جاری در مجار تنفسی می ماند و به آن هوای مرده می گویند.
پس از هردم معمولی می توان با یک دم عمیق هوای بیشتری را به درون شش ها فرستاد این حجم هوا را هوای ذخیره دمی یا هوای مکمل می گویند.
همچنین هوایی را که پس از هر بازدم معمولی و با یک بازدم عمیق می توان از شش ها خارج کرد، هوای ذخیره بازدمی می گویند.
به مجموع هوایی که هر فرد پس از یک دم عمیق، طی یک بازدم عمیق بیرون می دهد؛ ظرفیت حیاتی می گویند.
پس از حداکثر بازدم هنوز مقداری هوا درون شش ها می ماند که به آن هوای باقی مانده می گویند.
نقش هموگلوبین در تنفس حدود 97 درصد اکسیژه به وسیله هموگلوبین و بقیه به صورت محلول در پلاسما به بافت ها منتقل می شود.
هر چه فشار اکسیژن زیاد باشد، مقداربیشتری از آن جذب هموگلوبین می شود.
تقریباً 70 درصد دی اکسیدکربن در خون به صورت بیکربنات درمی آید و به شش ها منتقل می شود.
تقریباً 23 درصد دی اکسیدکربن تولید شده در بافت ها به صورت مستقیم با هموگلوبین ترکیب می شود.
7 درصد باقی مانده نیز به صورت محلول در پلاسما انتقال می یابد.
تنفس در سلول ها تنفس واقعی سلول های بدن با رسیدن اکسیژن به مایع بین سلولی صورت می گیرد.
اختلاف فشار زیاد اکسیژن بین خون و مایع بین سلولی ، در مجاورت مویرگ ها، موجب انتشار سریع اکسیژن به مایع بین سلولی می شود و با افزایش جریان خون در بافت ها این انتشار نیز بیشتر می شود.
دی اکسید کربن نیزاز مایع بین سلولی به داخل مویرگ ها انتشار می یابد.
مخاط مجاری تنفسی سطح داخلی دیواره مجاری هوا از بینی تا نایژک های انتهایی از یک بافت پوششی مژه دار پوشیده شده است و ترشحات مخاطی روی این سلول ها لایه چسبناکی به وجود می آورد که علاوه بر مرطوب کردن هوای تنفسی ، ذرات ریز موجود در هوای دم را جذب می کند.
حرکت ضربانی مژه ها به سوی حلق باعث رانده شدن این ترشحات به همراه ذرات خارجی به سوی گلو می شود.
تیتر : دستگاه تنفس خلاصه : در این مقاله با بخشهای مختلف سیستم تنفسی و وظایف آنها آشنا شوید متن کل خبر : بدن موجودات زنده جهت تهیه اکسیژن برای متابولیسم سلولی و دفع دیاکسید کربن به دستگاه تنفس وابسته است.
دستگاه گردش خون ابزار انتقال گاز بین بافتهای بدن و ششها است.
به این ترتیب گردش خون و دستگاه تنفس به یکدیگر وابسته است.دستگاه تنفس با داشتن مجاری تنفسی و هوایی وظایف خود را با پالایش هوا انجام میدهد.
دستگاه تنفس به دو ناحیه هوایی و تنفسی تقسیم شده است.
ناحیه هوایی شامل حفره بینی ، حلق ، حنجره ، نای و سیستم نایژههاست که هوا را از محیط پیرامون به قسمت تنفسی ششها میرساند.
ناحیه هوایی دستگاه تنفسی بخش بیرونی ناحیه تنفسی دستگاه تنفس از حفره بینی تا نایژهها دارای پوشش مطبق کاذب مژکدار با سلولهای جامی شکل است.
بافت پیوندی سست زیرین دارای تعداد زیادی غدد سروزی- موکوسی است.
ترشحات غدد بوسیله مژه حمل میشوند.
مژه با حرکت موجی ترشحات را به طرف حفره بینی هدایت میکند.
آستر مخاط دارای سلولهای ائوزینوفیل ، ماکروفاژ و فولیکولهای لنفاوی است.
این قسمت ایمونوگلوبولین A تولید میکند و به پوشش مخاطی میرسد و باکتریها و ویروسها را میکشد.
استخوان دیوارههای حفره بینی و غضروف حنجره و نای و نایژه به دستگاه استحکام میبخشد.
تا در مقابل فشار هوا فشرده شده و یا بیش از حد منبسط نشوند.
رشتههای ارتجاعی باعث کشیده شدن لولههای هوایی به هنگام دم و کاهش آن به هنگام بازدم میشود.
حفره بینی حفره بینی بوسیله دیواره بینی به دو بخش قرینه تقسیم میشود.
کام سخت حفره بینی را از حفره دهانی جدا میکند.
پوشش این ناحیه از بافت مطبق سنگفرشی غیر شاخی همراه با مو ، غدههای چربی و غدههای عرق است.
حفره بینی شامل بخش تنفسی و بویایی است.
در نتیجه لایه سلولهای پوششی میتواند حفره بینی را مرطوب و به کمک رگهای خونی خود آن را گرم کند.
حلق حلق به دو بخش بینی- حلقی و دهانی- حلقی تقسیم شده است.
کام نرم ، ناحیه بینی-حلقی را از حفره دهان جدا میکند.
ناحیه دهانی- حلقی راه تنفسی و گوارش است.
مخاط ناحیه بینی- حلقی دارای سلولهای مژهدار و غدد است و مخاط ناحیه دهانی- حلقی همراه با غدد موکوسی است.
لوزههای حلقی در سقف ناحیه بینی- حلقی قرار دارند.
زیر مخاط حلق محتوی غدد موکوسی است.
ماهیچه حلق مخطط و متشکل از دو طبقه طولی در درون و حلقوی در بیرون است.
حنجره حنجره در عقب حفره بینی و در بالای نای قرار دارد.
حنجره غضروفهایی دارد که باعث باز نگه داشتن آن میشود.
در حنجره تعدادی تار یا طناب صوتی وجود دارد که ارتعاش آنها بوسیله هوای بازدم باعث تولید صدا میشود یک زایده غضروفی به نام اپیگلوت در هنگام بلع غذا دهانه حنجره را میبندد و مانع ورود غذا به درون نای میشود.
تارهای صوتی از جنس بافت پیوندی ارتجاعی هستند خروج هوا را از ششها هنگام بازدم موجب ارتعاش این تارها و تولید صدا میشود.
ششها شش به صورت جفت در داخل پرده جنب قرار دارد.
بافت پیوندی درون شش دارای مقدار زیادی رشتههای ارتجاعی و ماهیچه صاف است.
نایژههای اصلی و رگهای ششی از طریق ناف این اندام وارد ششها میشوند.
شش سمت راست دارای سه لوب و شش سمت چپ دارای دو لوب است.
هر لوب یک شاخه از نایژه از نایژه اصلی را دریافت میکند.
هر لوب به لوبولهایی تقسیم شده است.
ساختار درونی ششها دارای سیستمی شاخهای است که به نام درخت نایژکی خوانده میشوند.
در فضای میان دو لایه جنب کمی مایع وجود دارد که حرکات ششها را آسان میکند.
حدود 300 میلیون کیسه هوایی در مجموع دو شش وجود دارد و تبادل گازهای تنفسی را به عهده دارند.
نای نای دارای 16 تا 20 بند است و هوا پس از حنجره وارد نای میشود.
هر یک از بندها قطعهای به شکل U و دارای غضروف شفاف با پریکندرویوم است که بوسیله نوارهایی از ماهیچه صاف در ناحیه باز U به یکدیگر متصل میشوند.
نوارهای ماهیچهای بطور طولی و مایل قرار گرفتهاند.
حلقههای غضروفی بوسیله بافت پیوندی متراکم بهم متصل میشوند.
انشعابات نای نای انشعاب یافته نایژه اصلی را میسازد.
این دو شاخه به ششها راه دارند ساختار نای و نایژه اصلی مشابه یکدیگر است گر چه غضروف بخش انتهایی نایژهها نامنظم میشود.
نایژههای اصلی به تعدادی مجاری هوایی تقسیم میشوند.
نایژههای بزرگ ، نایژکها ، نایژکهای انتهایی ، نایژکهای تنفسی ، مجرای آلوئولی و کیسه هوایی.
ناحیه تنفسی نایژکهای انتهایی به نایژکهای تنفسی و آنها نیز به مجاری هوایی تقسیم میشوند.
نایژکهای تنفسی از نظر بافتی شبیه نایژکها هستند به جز اینکه کیسههای هوایی دارند.
مجاری هوایی به تعدادی کیسه هوایی ختم میشوند.
کیسههای هوایی به شکل حبابهایی با دیواره بسیار نازک ، رشتههای ارتجاعی و بدون ماهیچه هستند.
کیسه هوایی ظریف و فنجانی شکل بوده پوشش آن سنگفرشی ساده است.
بین حبابها دیوارهای از رشتههای شبکهای و ارتجاعی در میان سلولهای فعال وجود دارد.
تعدادی لوکوسیت ، ماست سل ، فیبروبلاست و شبکه مویرگی نیز در این ناحیه دیده میشود.
سلولهای دیواره دارای اکتین و میوزین است و عمل تبادل در این ناحیه صورت میگیرد.
مویرگها دارای دیواره نازک با پوشش تماس دارند.
چگونگی تنفس تنفس در آدمی شامل دو مرحله دم و بازدم است.
در مرحله دم هوا وارد ششها و در هنگام بازدم از آن خارج میشود.
در انجام دم و بازدم پرده جنب نقش مهمی دارد.
فشار فضای میان دو لایه پرده جنب همیشه کمتر از فشار اتمسفر است و به همین دلیل ششها حتی در حالت بازدم ارادی نیز کاملا بسته نمیشوند.
قبل از شروع دم کلیه ماهیچههای تنفس در حال استراحت هستند و دیافراگم به صورت یک گنبد است و دندهها در پایینترین وضعیت خود قرار دارند و فشار فضای جنب کمتر از فشار اتمسفر و ششها در حالت نیمه باز هستند.
هنگامی که فرمان عصبی دم توسط مراکز تنفسی در مغز صادر میشود اعصاب حرکتی ماهیچههای بین دندهای خارجی و دیافراگم را منقبض میکنند.
انقباض ماهیچههای بین دندهای خارجی موجب حرکت دندهها به بالا و طرفین میشود.
انقباض دیافراگم موجب افزایش حجم قفسه سینه میشود.
این افزایش حجم باعث کاهش فشار مایع جنب و باز شدن کیسهها میشوند و هوا را به درون خود میکشانند.
بنابراین عامل اصلی باز شدن کیسههای هوایی و ورود هوا به ششها پرده جنب است.
اگر پرده جنب پاره شود شش کاملا جمع شده و از کار میافتد.
در پایان دم ماهیچهای ویژه دم استراحت میکنند.
خاصیت ارتجاعی ششها و وزن قفسه سینه موجب میشود که ششها به حالت اولیه خود برگردند.
برگشت ششها باعث افزایش فشار هوای درون شش نسبت به اتمسفر و در نتیجه بیرون راندن هوا میشود بازدم را بطور فعال نیز میتوان انجام داد.
تنظیم حرکات دم و بازدم نورونهای بصلالنخاع دارای فعالیت خودکار و متناسب هستند.
در بصلالنخاع علاوه بر نورونهای مرکز دم ، نورونهای دیگری وجود دارد که تحریک آنها ماهیچههای بازدم را فعال میکند.
اما در تنفس عادی پس از توقف فعالیت مرکز عصبی دم ، انقباض ماهیچههای تنفسی پایان مییابد و بازدم به صورت غیر فعال و به علت خاصیت ارتجاعی ششها صورت میگیرد.
همچنین مراکز ارادی تنفس در قشر مخ وجود دارد.
گازهای تنفسی نیز در میزان فعالیت تنفس نقش دارند.
عامل این تنظیم مقدار اکسیژن و بویژه دیاکسید کربن موجود در خون است.
توازن این دو گاز در خون باید حفظ شود.
انتقال و تبادل گازهای تنفسی هنگامی که بک مولکول اکسیژن هوا وارد دستگاه تنفس میشود تا زمانی که به درون یکی از سلولهای بدن برسد باید مراحل زیر طی شود.
دستگاه تنفسی روشهای آزمایش دستگاه تنفس و معاینات بالینی پرتونگاری سینه در گوساله ، گوسفند و بز عملی است و میتواند درتشخیص تومورها ، پنومونی و اتلکتازی کمک مفید باشد .
برونکوگرافی ، با استفاده از ماده حاجب ، برای تعیین حالت نای و برونشها با ارزش است ولی برای جلوگیری از سرفه ای که در اثر عبور سوند ایجاد میشود بیهوشی عمومی اجتناب ناپذیر است .
به دست آوردن نمونه خلط جهت مطالعات باکتریولوژیک نیز با ارزش است و روش کار در گاو قابل اجرا است .
ولی قبلا باید داروی آرامبخش را به منظور جلوگیری از تحریک پذیری حیوان پیش بینی نمود تا بتوان زبان را برای مشاهده مجرای حلق به جلو کشید .
بزل حفره جنب نیز مانند آزمایش خلط اطلاعات مفیدی در باره وضع بیمار به دست می دهد .
در گاو در صورت ظن به وجود ترشحات باید سوزن را با اجتناب از مجروح کردن پریکارد در ششمین یا هفتمین فضای بین دنده ای و در پاییت سطح مایعی که به وجود آن گمان می رود وارد کرد و با سرنگ کشید .
در اسب سوزن را در هفتمین فضای بین دنده ای پهلوی راست و ده سانتی متر بالاتر از سیاهرگ مهیمزی و در طرف چپ در هشتمین فضای بین دنده ای وارد می کنند .
بزل ریه برای تعیین نوع میکروب مولد ، با سوزن عملی است ولی خطر بزرگ آن انتشار عفونت در پرده جنب است .
ریه ها: محدوده ی ریوی در گاو : محدوده ی ریه در طرف چپ از یازدهمین فضای بین دنده ای شروع واز میانه دنده ی نهم عبور کرده و به حدود یک کف دست بالاتر از مفصل آرنج ختم میگردد.
محدوده ریه در طرف راست به اندازه یک کف دست عقب تر (تا حدود دنده 12 ) ازآن در طرف چپ است زیرا در طرف چپ ریه توسط پیش معده ها کمی به سمت جلو (تاحدود دنده 11 ) رانده شده است.
محدوده ریه ها در اسب: مرز قدامی Cranial border : خطی که از گوشه عقبی استخوان کتف به سمت برجستگی olecranon مفصل آرنج ختم میگردد مرز پشتی Dorsal border : خطی که از گوشه عقبی استخوان کتف به سمت برجستگی tuber coxae استخوان لگن کشیده میشود مرز شکمی عقبی Caudo-ventral border : خطی فرضی که از برجستگی olecranon به میانه دنده یازده و از آنجا به فضای بین دنده ای 16 و 17 شکل میگیرد.
دقه Percussion : در فضای بین دنده ای بوسیله چکش دقه و قاشک یا تشتک تخت فلزی صورت می گیرد.
بهتر است این عمل در مکان سر پوشیده و آرام انجام داد و هنگام دقه کردن کمی دهان را باز کرد.
چکش دقه به سستی بین انگشتان شست واشاره گرفته شده و به آن حرکت پاندولی داده می شود، در همین حال تشتک بروی دیواره سینه ودر صورت امکان در فضای بین دنده ای با قوت هر چه بیشتر فشار داده می شود.
در صورتی که چکش محکم به دست گرفته شود یا حرکات از مچ یا آرنج منشاء بگیرند، چکش به میزان مناسبی جهش پیدا نکرده ودر نتیجه رزونانس دقه محو و مبهم می گردد.
صدای دقه در داخل قفسه سینه تا عمق حدودا 7 سانتی متر نفوذ می کند، بنابراین ضایعات عمیق تر از آن را نمی توان با دقه مشخص نمود.
ضایعات ریوی سخت و فاقد هوا (کانون آماسی، تجمع مایع درون فضای محدود یا تومورها ) باید به اندازه یک تخم مرغ یامشت باشند تا بتوان آنها را به علت ایجاد صدای بم مشخص نمود.
در مرحله نخست دقه جدار قفسه سینه به طور افقی انجام می شود،که به منظور تعیین حدود خلفی ریه صورت می گیرد.این عمل بهتر است در طرف راست بدن انجام شود، زیرا در این طرف به علت وجود کبد و هزارلا (که صدای توپر ایجاد می کنند) محدوده ریه را آسانتر از طرف چپ می توان تفکیک نمود.در طرف چپ شکمبه در قسمت پشتی محدوده ریه ایجاد رزونانس پر طنینی می کند که به صدای ریه ها شباهت دارد.(البته به استثنای صدای غرش آرام شکمبه).
صداهائیکه توسط دقه کردن ایجاد می گردد وبه سه دسته تقسیم می شود : 1-resonant رزونانس ایجاد شده توسط ارگانهائیکه حاوی هوا هستند مانند ریه .
2-tympanitic صدای زنگی یا صدای فلزی توسط ارگانهائیکه حاوی گاز تحت فشار هستند مانند شکمبه نفخ دارو یا سکوم یا شیردان پراز گاز.
3-صدای بم یا خفه -(damping)dull بوسیله ارگانهای توپر مانند قلب و کبد .
4-subtympani c صدای شبه زنگی در قسمت فوقانی شکمبه در حالت طبیعی، نواحی بالایی روده های حاوی گاز وقسمتهای آمفیزماتوز ریه.
صداهای طبیعی تنفسی : صداهای طبیعی تنفسی ü برای گوش کردن صداهای ریوی باید یا محیطی آرام داشت و یا دام را مجبور کرد که نفسهای عمیق بکشد ü برای مجبور کردن دام به تنفس عمیق میتوان از کیسه پلاستیکی استفاده کرد ( بمدت کوتاه دهان و پوزه را مسدود نموده تا جائیکه حیوان به سختی و نا آرامی افتد) ü اولین نفسهای عمیق پس از برداشتن کیسه میتواند صداهای غیر طبیعی که در طول تنفس در حال استراحت شنیده نمیشود را آشکار سازد ü همچنین میتوان مدت زمان برگشت دام به حالت طبیعی ویا تعداد سرفه یا عوارض دیگر را پس از برداشتن کیسه مورد ارزیابی قرار داد صدای حبابچه ای(صدای وزیکولارvesicular ) تنها در 3/ 1 پشتی – خلفی محدوده سینه ای ریه شنیده می شود.در بقیه قسمتها صدای توام تنفسی (mixed breathing sound )که مخلوطی از صدای وزیکولار و عمدتا صدای نایژه ای (صدای برونشیال bronchial ) است شنیده می شود .صدای وزیکولار همزمان با دم ایجاد شده و به علت تقسیمات متوالی جریان هوای برونشیال در مقابل انشعابات برونش ایجاد می گردد صداهای تنفسی غیر طبیعی : صداهای تنفسی وزیکولار در گاوهای چاق به ویژه هنگامی که چربی سطح پرده های جنب حفره صدری را هم گرفته باشد، ضعیف ترمی شوند.
قسمتهای فاقد هوای بافت ریه (مثل ضایعات پنومونی، ادم ریوی، آبسه های بزرگ، تومرها و کیست هیداتیک) کاملا بدون صدا هستند.
صداهای تنفسی وزیکولاردرطی دم های عمیق تر دیسپنه و درنواحی آمفیزمی افزایش می یابند.
صدای برونشیال در انواع مختلف تنگی مجاری تنفسی فوقانی بلندتر شده ودر خلال لارنژیت، تراکئیت و برونشیت ممکن است کاملا صدای وزیکولار را تحت شعاع قرار دهد.
این صدا همچنین در کانونهای بزرگ مبتلا به پنومونی از بافت اطراف آن برجسته تر می باشد که به علت انتقال بهتر صدا از طریق بافتهای فاقد هواست ودر این صورت تحت عنوان صدای تنفسی توبولار نامیده می شود.
به استثنای تغییرات فیزیولوژیک در صداهای تنفسی، همانطور که قبلاذکر گردید، تمامی صداهای نابجای همراه با تنفس به عنوان موارد پاتولوژیک قلمداد می گردند، وبه اشکال زیر می باشند : خش خش (=صدای کریپتیان که به سختی شنیده می شود یا رال های ناشی از حبابهای ریز کف آلود ) که در آمفیزم ریوی و به علت باز شدن انفجاری شکافهای آلوئولی و برونشیول های انتهائی در اثر هوای ورودی ایجاد می شود.
رال مرطوب (moist rales ) هنگامی شنیده می شود که برونش حاوی ترشحات آبکی یا اکسودا باشد و این ترشحات همراه با تنفس جابجا شوند ( به دنبال ادم ریوی، خونریزی جدید ریوی، مراحل اولیه برونکوپنومونی کاتارال، آلودگی جدید با انگلهای ریوی، پنومونی استثنائی ) با این وجود، مواد حاصل از التهاب در ریه های گاو به سرعت تغلیظ شده وتکه های ضخیم فیبرین، چرک یا موکوس را تشکیل می دهند که ایجاد رشته های دراز یا برآمدگیهای پلاک مانند در فضای داخل برونش می کنند .
این چنین تشکیلاتی در اثر جریان هوا به ارتعاش درآمده وایجاد رال خشک می کنند.
صدای حاصل در هر مورد متفاوت بوده و ممکن است شبیه به صدای اره کشیدن، وزوز کردن، خرخر کردن،جیغ یا حتی سوت کشیدن باشد.
صدا های نامعمول ریه به صداهای مقطع crackle و صداهای ممتد که ویز Wheezes نامیده می شوند، نیزتقسیم میگردند.
صداهای مقطع یا متناوب، دارای بروز ناگهانی بوده و توسط جوشیدن هوا از میان ترشحات یا در اثر برقراری ناگهانی تعادل بین فشارهای مایع روبه بالا و روبه پائین به هنگام باز شدن مجدد نواحی کلاپس یافته ایجاد میگردد.
بیماریهایی که صداهای مقطع crackle را ایجاد میکنند شامل پنومونی، فیبروز بینابینی، انسدادمزمن ریوی، نارسایی احتقانی قلب و روی هم خوابیدن ریه atelectasis هستند.
صداهای ممتد یا ویز در اثر نوسان دیواره های مجاری هوایی در دم یا بازدم ایجاد میگردد که در هنگام دم ایجاد خرناس میشود.
بیماریهای مسئول ایجاد ویز عبارتند از تنگی مجرای هوایی در اثر فشار، نئوپلاسم، کیست و التهاب References: 1-Die klinische Untersuchung des Rindes (gebundene Ausgabe) von Rosenberger, Gustav, Dezember 1990 2- www.yopi.de/Rosenberger_Gustav_Die_klinische_Untersuchung_des_Rindes_Tiermedizin 3- inpractice.bvapublications.com/cgi/content/abstract/26/6/304 4- www.martindalecenter.com/Vet_7A_Animal.html - 5- Current Therapy in Large Animal Theriogenology,, 2nd Edition By Robert S.
Youngquist, DVM, Professor and Associate Chairman, University of Missouri, Department of Veterinary Medicine and Surgery, College of Veterinary Medicine, Columbia, MO; and Walter R.
Threlfall, DVM, MS, PhD, Diplomate, The American College of Theriogenologists, Department of Veterinary Clinical Sciences, The Ohio State University, Columbus, OH ISBN 0721693237 · Hardback · 1088 Pages · 514 Illustrations Saunders · Forthcoming Title (November 2002) 6- www.abe.com.pl/html/english/details.php?id=0632057068 7- Clinical Examination of Farm Animals, Jackson July 2002, V632-05706-8 8- www.elsevier.com/wps/product/cws_home/691536 9- www.unimelb.edu.au/HB/1998/subjects/250-408.html 10- COMPARATIVE EFFICACY OF DIAGNOSTIC TESTS IN THE DIAGNOSIS OF TRAUMATIC RETICULOPERITONITIS AND ALLIED SYNDROMES IN CATTLE*Vol.
58 (2-3) 2003,Ramprabhu, R., Dhanapalan, P.
and Prathaban S.
Center of Advanced Studies in Veterinary Clinical Medicine and Therapeutics, Madras Veterinary College, Chennai - 600 007, India.
11.
Rosenberger, G: Clinical Examination of Cattle.
Ist edition, Verlag Paul Parey, and , 1979.
12.
Nageli., F.: Diss.
Vet.-Med.
.
1991.
13.
Misra, S.S.
and Angelo, S.J.: An experimental study on traumatic reticuloperitonitis in bovines with particular reference to diagnosis.
Indian Vet.
J.
51: 282-290, 1994.
14.
Benjamin, M.M: Outline of Veterinary Clinical Pathology.
3rd Ed.
Kalyan publishers, .
p.291, 1995.
15- Clinical Examination of Farm Animals ; Peter G.
G.
Jackson, MA, DVM&S, FRCVS, University Physician, Cambridge Veterinary School, UK.
Peter D.
Cockcroft, MSc, MRCVS, DVM&S, lecturer in farm animal medicine, University of Cambridge Veterinary School, 2002 16- www.vet.uga.edu/vpp/IVM/ENG/VDS/clinicalexam.htm اطلاعات اولیه دستگاه تنفسی ، اکسیژن برای سلولهای بدن را تامین میکند و دیاکسید کربن موجود در بافتها را به خارج از بدن دفع میکند.
دستگاه تنفس شامل ریهها ، مجاری هوایی و قفسه سینه است که ریهها را در خود جای داده است.
در هنگام دم ، ریهها بزرگ میشوند، فشار درون ریه کاهش مییابد.
اختلاف فشار بین ریه و هوای بیرون افزایش مییابد و باعث میشود که هوا به درون ریهها راه یابد.
در هنگام بازدم حجم ریه کمتر میشود فشار درون ریه افزایش یافته و اختلاف فشار با هوای بیرون بیشتر شده و هوا از ریهها خارج میشود.
هدف تنفس مبادلات گازها بین بدن و محیط خارج است.
برای انجام این کار تنفس را میتوان به 4 بخش تقسیم کرد: تهویه ریوی که به معنی ورود و خروج هوا بین محیط و حبابچههاست ، دیفوزیون اکسیژن و دیاکسید کربن بین حبابچهها و خون ، انتقال اکسیژن و دیاکسید کربن در خون و مایعات بدن به سوی سلولها و برعکس و تنظیم تنفس.
سیستم عصبی بطور طبیعی میزان تهویه حبابچهای را بسته به نیازهای بدن تنظیم میکند.
بطوری که فشار اکسیژن و دیاکسید کربن خون شریانی حتی در جریان فعالیت عضلانی متوسط تا طاقت فرسا و انواع استرسهای تنفسی به سختی تغییر میکند.
مرکز تنفسی مرکز تنفسی از چندین گروه نورونها تشکل شده که بطور دو طرفه در بصلالنخاع و پل مغزی قرار گرفتهاند.
مرکز تنفسی به سه مجموعه عمده از نورونها تقسیم میشود.
یک گروه تنفسی پشتی که در ناحیه پشتی بصلالنخاع قرار داشته و بطور عمده موجب عمل دم میشوند.
این گروه نقش اصلی را در کنترل تنفس دارند.
یک گروه تنفسی شکمی که در بخش شکمی - جانبی بصلالنخاع قرار داشته و بسته به اینکه کدام نورونها در این گروه تحریک شوند، میتواند موجب عمل دم و بازدم شود.
مرکز پنوموتاکسیک که در ناحیه پشتی در بخش فوقانی پل مغزی واقع شده و به کنترل فرکانس و طرح تنفس کمک میکند.
تخلیههای دمی ریتمیک از گروه تنفسی پشتی ریتم پایه تنفس بطور عمده در گروه نورونهای تنفسی پشتی تولید میشود.
هر گاه تمام اعصاب حسی که وارد بصلالنخاع میشوند و نیز تنه مغزی هم در بالا و هم در پایین بصلالنخاع قطع شوند، این گروه از نورونها کماکان دستههای تکراری از پتانسیلهای عمل دمی از خود صادر میکنند.
علت اصلی این تخلیههای ریتمیک روشن نیست.
در حیوانات ابتدایی ، شبکههای عصبی پیدا شدهاند که در آنها فعالیت یک گروه از نورونها ، فعالیت گروه دیگر را تحریک میکند که آن نیز به نوبه خود ، فعالیت گروه اول را مهار میکند.
سپس بعد از گذشت مدتی این مکانیزم خود را تکرار میکند و در سراسر عمر حیوان این جریان ادامه مییابد.
بیشتر فیزیولوژیستها معتقد هستند که شبکه مشابهی از نورونها که بطور کامل در داخل بصلالنخاع قرار گرفته و احتمالا نه تنها شامل گروه نورونهای تنفسی پشتی ، بلکه همچنین نواحی مجاور از بصلالنخاع را شامل هستند، مسئول تولید ریتم پایه تنفس است.
سیگنال افزایش یابنده دمی سیگنال عصبی که به عضلات دمی اصلی از قبیل دیافراگم ارسال میگردد، یک دسته پتانسیل عمل آنی نیست.
بلکه در تنفس عادی بطور ضعیف شروع میشود و برای حدود 2 ثانیه به روش یک سطح شیبدار بطور مداوم بر شدت آن افزوده میگردد و آنگاه بطور ناگهانی برای تقریبا 3 ثانیه بعد قطع میشود.
و این عمل تحریک دیافراگم را قطع میکند و به بازگشت ارتجاعی جدار سینه و ریهها اجازه میدهد تا موجب بازدم شود.
سپس سیگنال دمی یک دوره دیگر را آغاز میکند و این عمل مرتبا تکرار میشود در حالیکه بازدم در بین این دورهها انجام میشود.
به این ترتیب گفته میشود که سیگنال دمی افزایش یابنده یا بالا رونده است.
دو روش وجود دارد که توسط آنها سیگنال افزایش یابنده دمی کنترل میشود که عبارتند از: کنترل سرعت افزایش سیگنال افزایش یابنده ، بطوری که در جریان تنفس شدید ، مرحله افزایش یابنده به سرعت افزایش مییابد و لذا ریهها را نیز به سرعت از هوا پر میکند.
کنترل نقطه پایان که در آن مرحله افزایش یابنده ناگهان قطع میشود.
این عمل روش معمول برای کنترل فرکانس تنفس است، به این معنی که هر چه مرحله افزایش یابنده زودتر قطع شود، مدت دم کوتاهتر خواهد بود.
این عمل مدت بازدم را نیز کوتاهتر میکند به این ترتیب فرکانس تنفس افزایش مییابد.
عمل مرکز پنوموتاکسیک عمل این مرکز در اصل محدود کردن دم است.
این عمل یک اثر ثانویه در افزایش دادن فرکانس تنفس دارد زیرا محدود شدن دم ، مرحله بازدم و تمامی دوره تنفس را نیز کوتاه میکند.
یک سیگنال پنوموتاکسیک قوی میتواند فرکانس تنفس را تا 40-30 تنفس در دقیقه افزایش دهد، در حالی که یک سیگنال پنوموتاکسیک ضعیف ممکن است فرکانس تنفس را فقط به چند نفس در دقیقه کاهش دهد.
عمل نورونهای تنفسی شکمی عمل این گروه نورونی از چندین نظر مهم با عمل گروه تنفسی پشتی تفاوت دارد.
نورونهای گروه تنفسی شکمی تقریبا بطور کامل در جریان تنفس آرام عادی بدون فعالیت میمانند.
نورونهای این گروه در تولید نوسان ریتمیک پایه که تنفس را کنترل میکند شرکت ندارند.
هنگامی که تحریک تنفسی برای افزایش تهویه ریوی از حد طبیعی بیشتر میشود سیگنالهای تنفسی از مکانیزم نوسان کننده پایه ناحیه تنفسی پشتی به داخل نورونهای تنفسی شکمی گسترش مییابند.
در نتیجه ناحیه شکمی در این حال سهم خود را در تحریک تنفس ادا میکند.